۲-۱۰-۲-۲-۲- سطوح مختلف کارایی بازار

کارایی بازارهای سرمایه بر اساس میزان دسترسی به اطلاعات به سه شکل، طبقه بندی می‌گردد:
شکل ضعیف کارایی بازار:[۵۴] :قیمت اوراق بهادار منعکس کننده تمام اطلاعاتی است که درگذشته ارائه شده است و سرمایه گذاران نمی‌توانند با بهره گرفتن از آن‌ها بازدهی غیر عادی کسب نمایند (هندرکسون و ون بردا، ۱۹۹۲). این شکل کارایی بر پایه مدل گشت تصادفی بوده و تحلیل‌های تکنیکی در بازار سرمایه نمی‌تواند مفید واقع گردد. (تلنگی ،۱۳۸۳).
شکل نیمه قوی کارایی بازار:[۵۵]: قیمت اوراق بهادار منعکس کننده همه اطلاعاتی است که در دسترس عموم (شامل اطلاعات پیشین و کنونی) می‌باشد به عبارت دیگر در این شکل کارایی قیمت اوراق بهادار به گونه‌ای تغییرمی کند که گویا همگان از اطلاعات موجود آگاه هستند(هندرکسون و ون بردا، ۱۹۹۲).
شکل قوی کارایی بازار:[۵۶]:قیمت اوراق بهادار منعکس کننده همه اطلاعات محرمانه و اطلاعاتی که در دسترس عموم می‌باشد را منعکس می کند. در این شکل از کارایی حتی افراد درون شرکت نیز نمی‌توانند بازده اضافی کسب نمایند (باچر[۵۷]،۲۰۰۳).

۳-۱۰-۲-۲-۲- روش‌های آزمون کارایی بازارهای سرمایه

در ارتباط با کارایی بازار سرمایه آزمون‌های متعددی در کشور های مختلف انجام شده است. این آزمون‌ها مطابق با اشکال مختلف کارایی بازار (ضعیف، نیمه قوی و قوی) تفکیک شده‌اند. از این رو در ادامه مهم‌ترین روش‌های مورد استفاده در آزمودن کارایی بازار توسط پژوهشگران مالی را بیان خواهیم نمود.

۱-۳-۱۰-۲-۲-۲- روش‌های آزمون کارایی بازار در سطح ضعیف

در دهه ۱۹۷۰ محققان با هدف تعیین روابط بین تغییرات متوالی قیمت‌ها از روش‌هایی از قبیل همبستگی پیاپی[۵۸]، آزمون گردش‌ها[۵۹]، مقایسه نتایج حاصل از قواعد تجاری فیلتر[۶۰] با روش ساده خرید و نگهداری[۶۱] اقدام به آزمون نمودن کارائی بازار در سطح ضعیف پرداختند.(سینایی ومحمودی،۱۳۸۴) همچنین با گذشت زمان و با ظهور روش‌های آماری جدید مطالعات محققین در این زمینه ادامه پیدا نمود به گونه‌ای که در دهه ۱۹۹۰ آن‌ها از روش‌هایی همچون الگوی پیش بینی، تابع توزیع[۶۲] GB،آزمون نسبت به واریانس[۶۳]،روش شبیه سازی[۶۴] و شیوه‌های شبکه عصبی[۶۵] درصدد آزمودن کارایی بازار در سطح ضعیف درآمدند (نمازی،شوشتریان، ۱۳۷۵).
به طور کلی پژوهشگران این آزمون‌ها را به دو گروه اصلی (۱) آزمون‌های استقلال (۲) آزمون‌ها مربوط به قواعد مبادله دسته بندی می‌کنند. آزمون‌های استقلال بر پایه استوار است که همبستگی ضعیف بین تغییرات متوالی قیمت سهام مبین این موضوع است که مطالعه تاریخی قیمت‌های اوراق بهادار حاوی اطلاعات مفیدی برای پیش‌بینی قیمت‌ها در آینده نمی‌باشد. همچنین آزمون‌های قواعد مبادله بر این پایه استوار است که با بهره گرفتن از قواعد مبادله‌ای که صرفاً با تکیه بر اطلاعات تاریخی بازار است نمی‌توان راهبردهایی را برای انجام معامله تعیین می‌کنند، به نحوی که بتوان عملکردی بهتر از شاخص بازار یا نتایج حاصل از یک سیاست خرید و نگهداری ساده داشت.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

الف ) همبستگی پیاپی
همبستگی پیاپی به وضعی اطلاق می‌گیرد که در آن دو مجموعه از مقادیر در زمان‌های مختلف به هم وابسته‌اند و آن هنگامی است که مقادیر یک مجموعه از مقادیر با مجموعه‌ای دیگر فاصله زمانی (ثابت) دارند. در این روش همبستگی یک سلسله از اعداد با عدد قبلی در یک روند زمانی نشان داده می‌شود. با کمک این ضریب می‌توان همبستگی و یا استقلال مقادیر در فواصل زمانی مختلف پی برد. این ضریب را می‌توان از فرمول زیر محاسبه نمود.
به طوری که. لگاریتم طبیعی قیمت در زمانt و لگاریتم طبیعی قیمت در زمانt-n می باشند.
آزمون گردش‌ها
گردش در ادبیات مالی به معنای تغییر متوالی در قیمت‌ها با علامت مشابه می‌باشد به گونه‌ای که یک گردش مثبت عبارت است از یک تغییر متوالی قیمت به صورت مثبت به طوری که تغییرات قیمت قبل و بعد از آن دارای علامت خنثی و یا منفی باشند. در این روش با در اختیار داشتن مجموعه‌ای از تغییرات قیمتی (با توجه به افزایش سرمایه و سود نقدی) هر تغییر افزایشی با علامت مثبت (+) و هر تغییر کاهشی در قیمت با علامت (-) نشان داده می‌شود. به عنوان نمونه گردش سهام j برای یک دوره ۴ روزه به صورت (+ ۰ – +) تعیین می‌شود و در نهایت با یکی از ۳ الگوهای زیر کارایی و یا عدم کارایی بازارهای اوراق بهادار تعیین می‌شود.
.
روش اول: کل گردش‌های واقعی و مورد انتظار یک علامت (مثبت) با یکدیگر مقایسه می‌گردد و هرچقدر که تفاوت بین گردش واقعی و مورد انتظار کمتر باشد احتمال عدم وابستگی تغییرات قیمت بیشتر خواهد بود.
روش دوم: تعداد گردش‌های واقعی و مورد انتظار هر علامت (مثبت، منفی و خنثی) با یکدیگر مقایسه می‌شود. گردش مورد انتظار هر علامت بر اساس توزیع برنولی تعیین می‌گردد.
روش سوم: طول گردش‌های واقعی و مورد انتظار با یکدیگر مقایسه می‌شود و هرچقدر این تفاوت کمتر باشد احتمال عدم همبستگی قیمت بیشتر است.(جورج،۱۹۷۰(
ب ) قاعده فیلتر
قاعده فیلتر یک قاعده تجاری مبتنی بر مبادله می‌باشد که می‌توان با مقایسه منافع حاصل از آن با منافع حاصل از خرید و نگهداری به کارایی در سطح ضعیف پی برد. در این قاعده زمانی اوراق بهادار خریداری می‌شود که قیمت آن x % نسبت به قیمت مورد نظر افزایش یابد؛ و زمانی فروخته خواهد شد که قیمت آن Y % از بالاترین قیمت کاهش یابد. خرید مجدد نیز زمانی صورت می‌گیرد که قیمت x % از پایین‌ترین قیمت افزایش یابد. در صورت تصادفی بودن تغییرات قیمت سهام، بازده بر اساس قاعده فیلتر نباید بیشتر از روش خرید و نگهداری باشد(نمازی،شوشتریان، ۱۳۷۵).
ج ) آزمون نسبت به واریانس
آزمون نسبت واریانس برای آزمودن مدل گشت تصادفی توسط لو و مکیلانی[۶۶] در سال ۱۹۸۸ مطرح شد.آن‌ها معتقدند که اگر واریانس بازدهی سهام با فاصله زمانی N روز با N برابر واریانس بازدهی سهام با فاصله زمانی ۱ روز برابر باشد آنگاه مدل گشت تصادفی تایید خواهد شد. چرا که اگر بازده‌های سهام از هم مستقل باشند آنگاه باید واریانس آن‌ها یک تابع خطی باشد. به بیان دیگر در صورتی که نسبت واریانس که از معادله زیر بدست می‌آید برابر با یک نباشد فرضیه تصادفی بودن بازدهی متوالی سهام که یکی از مفروضات بازارهای کارا به شمار می‌روند رد خواهد شد.
نسبت واریانس
بازده دوره t با وقفه زمانی k
بازده اول دوره t
روش شبیه سازی

۲-۳-۱۰-۲-۲-۲- روش‌های آزمون کارایی بازار در سطح نیم قوی

آزمون‌های کارایی بازار در سطح نیم قوی غالباً در ارتباط با سرعت تعدیل قیمت نسبت به اطلاعات عمومی منتشر شده می‌باشد. پژوهشگران در ابتدا جهت بررسی کارایی بازار در سطح نیم قوی عموماً از نظریه الگوی بازار و مدل‌های تبیین شده بر مبنای آن‌ها از جمله الگوی تک عاملی قیمت گذاری دارایی‌های سرمایه‌ای CAPM [۶۷]استفاده می‌نمودند. اما در چند دهه گذشته محققانی همچون بانز[۶۸] (۱۹۸۱)،هانداری[۶۹] (۱۹۸۸)، استاتمن[۷۰] (۱۹۸۰)،روزنبرگ و لانشتن[۷۱] (۱۹۸۵ ) شواهد تجربی را در ارتباط با نقص مدل CAMP را فراهم نمودند به گونه‌ای که فاما و فرنچ[۷۲] (۱۹۹۲) با انجام تحقیقی در ارتباط با بازده به این نتیجه رسیدند که دو عامل اندازه و نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار متغیرهایی هستند که ارتباط قوی‌تری با بازده دارند از این رو در سال ۱۹۹۳ مدل سه عاملی فاما و فرنچ را به عنوان جایگزینی برای مدل CAPM ارائه نمودند. اما این پایان کار پژوهشگران در این عرصه نبود در سال ۱۹۹۵ استیفن راس به همراه وستر فیلد و جف مدل قیمت گذاری آربیتراژ APT به عنوان یکی از جذاب‌ترین مدل‌های جایگزین CAMP، را ارائه نمودند.
همچنین در سال ۲۰۰۷ برن هولت[۷۳] با بهره گرفتن از قواعد مدلCAPM و تجربیات مدلAPT مدل RBM را جایگزین مدل CAPMنمود.(اکبری مقدم و همکاران، ۱۳۸۸).از این رو در صدد بر آمدیم تا در ادامه این بخش به بیان تفضیلی الگوها و مدل‌های مطرح جهت آزمون کارایی بازار در سطح نیم قوی پرداخته می شود .
الف ) نظریه الگوی بازار سرمایه
نظریه پرتفوی مارکویتز یک نظریه دستوری[۷۴] است که بر اساس آن نمی‌توان قیمت دارایی‌های سرمایه‌ای را نشان دارد بلکه تنها نشان دهنده نحوه اقدام سرمایه گذاران در یک پرتفوی بهینه[۷۵] خواهد بود. از این رو ویلیام شارپ با کمک گرفتن از الگوی هری مارکویتز و تاکید بر این فرض که امکان قرض دادن و قرض گرفتن توسط سرمایه گذاران و با نرخی برابر با نرخ دارایی‌های بدون ریسک وجود دارد (در این صورت تنها یک پرتفوی کارا شامل دارایی‌های ریسک دار یعنی پرتفوی بازار وجود خواهد داشت زیرا این پرتفوی بالاترین تنوع ممکنه را داراست بنابراین همه سرمایه گذاران خواستار سرمایه گذاری در آن خواهند بود) نظریه پرتفلیوی را بسط و تعمیم داند تا بتوانند بر اساس آن مدلی را برای قیمت گذاری دارایی‌های ریسک دار (از جمله تعیین ارزش اوراق بهادار) استخراج نمایند که امکان محاسبه بازده مورد انتظار دارایی ریسک دار را فراهم کند. (براون و رایلی،۲۰۰۰ به ننقل از سلیمانپور ) معتقدند که عامل اصلی بسط نظریه بازار سرمایه، وجود دارایی بدون ریسک است چنین دارایی‌های همبستگی صفر با سایر دارایی‌های ریسک دار دارند و نرخ بازده آن‌ها بدون ریسک خواهد بود. از این رو وی به صورت رسمی الگویی به شرح زیر برای محاسبه بازده اوراق بهادار ارائه نمودند که آن را الگویی بازار یا معادله ویژگی‌ها می‌نامند.
که در این معادله :
نرخ بازده دارایی i در دوره زمانی t
نرخ بازده همه اوراق بهادار موجود دربازار در دوره زمانی t
نوسان تصادفی در دورهt
همچنین ویلیام شارپ با تقسیم بندی عوامل موثر بر ریسک به دو دسته (۱) عوامل خاص یک شرکت که آن را ریسک غیر سیستماتیک می‌نامند (۲) عوامل مربوط به کل بازار که آن را ریسک سیستماتیک (در ادبیات مالی بتا) می‌نامند؛ بر این موضوع تاکید نمود که سرمایه گذاران از طریق تنوع بخشی بر سرمایه خود می‌توانند ریسک غیر سیستماتیک را از بین ببرند وتنها ریسک سیستماتیک ( ) باقی خواهد ماند. (فارال، ۱۹۹۷) معتقد است نظریه بازار سرمایه به مثابه مدل های تعالی دارای مزایای عملی در تهیه مقیاسی از ریسک سیستماتیک و ارزشیابی اوراق بهادار و استانداردی برای سنجش عملکرد می باشند.
ب ) مدل تک عاملی قیمت گذاری دارایی‌های سرمایه‌ای CAPM
جان لیتنز[۷۶]، یان موسین و ویلیام شارپ توانستند با بهره گرفتن از نظریه الگوی بازار سرمایه برای اوراق بهاداری که در بازار سرمایه معامله می‌شود به یک الگوی معامله قیمت‌ها دست یابند که این الگو را الگوی قیمت گذاری دارایی‌های سرمایه می‌نامند . معادلهCAPM رابطه بین بازده و ریسک به صورت زیر نشان می‌دهد.
که در این معادله :
بازده مورد انتظار اوراق بهادار i
بازده مورد انتظار پرتفوی بازار
ریسک نسبی اوراق بهادارi
این معادله به این نتیجه گیری اعتبار می‌بخشد که بتا به عنوان شاخص ریسک سیستماتیک تنها عامل مهم در تعیین بازده مورد انتظار است. شایان ذکر است که بتا از طریق زیر محاسبه می‌شود.
پژوهشگران لازمه استفاده از این مدل را وجود شرایط زیر تلقی می‌نمایند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...