منابع کارشناسی ارشد با موضوع بررسی شیوههای نقد در قرآن کریم۹۳- … – منابع مورد نیاز برای مقاله و پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین |
خصوصیات مربوط به زندگی عملی و حرفه ای: اخلاص در عمل و خوب کار کردن، تلاش فعالانه و مجدانه برای کسب روزی.
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
خصوصیات بدنی: نیرومندی، سلامت، پاکیزگی، طهارت.
اگر به مجموعه این خصوصیات که قرآن، مؤمنان را به آن توصیف کرده است بیندیشیم، میتوانیم تصویر دقیق و پر از نشاط زندگی مؤمن را در ذهن خود مجسم کنیم. تصویری که قرآن از مؤمن ارائه میدهد تصویر انسان کامل در حدود امکانات بشری است و آنچه که خدا از ما میخواهد تلاش همه جانبه برای وصول به این کمال است (طباطبایی ۱۳۷۴، ۱۶۸).
خصوصیات مزبور در شخصیت مؤمن مستقل از هم نیستند، بلکه در همدیگر تأثیر و تأثر دارند و مکمل یکدیگرند و نیز مشترک رفتار مؤمن را در کلید زمینههای زندگی جهت میدهند. به همین دلیل، رفتار مؤمن چه در ارتباط با پروردگار یا ارتباط با مردم و یا با خود، هماهنگ است بدیهی است که گروه مؤمنان از نظر تقوا یکسان نیستند و درجات مختلف دارند که قرآن سه درجه را برای آنان ذکر کرده است: مؤمنانی که به خود ظلم میکنند، مؤمنانی که میانه رو هستند و مؤمنان پیشتاز خیر.
«ثُمَّ أورَثنَا الکِتبَ الَّذِینَ اصطَفَینَا مِن عِبَادِنَا فَمِنهُم ظالِمُ لِنَفسهِ وَ مِنهُم مُقتَصِدُ وَ مِنهُم سَابِقُ بِالخَیراتِ بِإِذنِ الله ذَلِکَ هُوَ الفَضلُ الکَبیرُ»؛ سپس این کتاب آسمانی را به گروهی از بندگان برگزیده خود به میراث دادیم، (اما) از میان آنها عدهای بر خود ستم کردند و عدهای میانه رو بودند و عدهای به اذن خدا در نیکیها از همه (پیشی) گرفتند و این فضیلتی بزرگ است (فاطر/ ۳۲).
مفسرین در نقد این آیه میگوید: «ظالم به نفس، یعنی کسی که در انجام برخی از واجبات، کوتاهی میکند و مرتکب برخی از محرمات میشود و میانه رو کسی است که واجبات را انجام میدهد و محرمات را ترک میگوید اما گاهی هم برخی از اعمال مستحب را انجام نمیدهد و یا مرتکب برخی از مکروهات میشود و پیشتاز در امر خیر کسی است که واجبات و مستحبات را انجام میدهد و محرمات و مکروهات و حتی برخی از اعمال مباح را ترک میکن.
ب) کافران:
قرآن در آیات زیادی به کافران اشاره میکند و پارهای از خصوصیات ویژه و اصلی برای آنها نام میبرد:
خصوصیات عقیدتی: عدم ایمان به یگانگی خدا، پیامبران، روز قیامت و رستاخیز و حساب.
خصوصیات عبادی: به جز خدا چیزهایی را میپرستند که نه سودی برای آنان دارد و نه زیانی.
خصوصیات مربوط به روابط خانوادگی: ظلم: کافران، در رفتارشان با مؤمنان متجاوز هستند. آنها را مورد
تمسخر قرار میدهند و به حقوقشان تجاوز میکنند و نیز امر به منکر و نهی از معروف مینمایند.
خصوصیات مربوط به روابط اجتماعی: قطع رابطه با خویشاوندان.
خصوصیات اخلاقی: پیمان شکنی، فسق و فجور و پیروی از هوای نفس و شهوات و غرور و تکبر.
خصوصیات انفعالی و عاطفی: نفرت و کینه نسبت به مؤمنان و حسادتشان به مؤمنان در نعمتهایی که خداوند به آنها عطا فرموده است.
خصوصیات عقلانی و شناختی: جمود فکری و ناتوانی در ادراک و تعقل، مهر زدگی بر دلهای آنها، تقلید کورکورانه از عقاید و سنتهای پدران و فریب دادن خود.
شخصیتهای کافر از دید قرآن، دچار جمود فکریاند و از ادراک حقیقت توحید که اسلام، مردم را به آن فرا میخواند عاجز هستند. به همین دلیل قرآن آنها را این گونه توصیف میکند: «خَتَمَ اللهُ عَلی قُلُوبِهِم وَ عَلَی سَمعِهِم وَعَلی أبصَارِهِم غِشَاوَهٌ وَلهُم عَذابٌ عَظیمٌ»؛ خدا بر دلها و گوشهای آنها مهر زده و بر چشمهای آنها پرده افکنده شده (بقره/ ۷).
ج) منافقان:
منافقان مردمی با شخصیتی ضعیف و متزلزل بودند که نمیتوانستند موضع آشکاری در برابر ایمان اتخاذ کنند. قرآن خصوصیات مشخص کننده آنها را یادآور شده و آنها را به شدیدترین عذاب تهدید کرده است. «إن المُنافِقین فِی الدرک الاسفل من النار ولن تجدلهم نصیرا» (نساء /۱۴۵).
زیرا منافقان در پایینترین درجه و مرحله دوزخ قرار دارند و هرگز یاوری برای آنها نخواهی یافت بنابراین از طرح دوستی با دشمنان خدا که نشانه نفاق است بپرهیزید.
خصوصیات منافقان را که در قرآن آمده است میتوان به شرح زیر خلاصه کرد.
خصوصیات عقیدتی: عدم اتخاذ موضعی شخصی در برابر توحید، اظهار ایمان در میان مسلمانان و اظهار شرک در میان مشرکان.
خصوصیات عبادی: عبادات را از روی ریا و بدون اعتقاد انجام میدهند و با تنبلی و بی حالی به نماز میایستند.
خصوصیات مربوط به روابط اجتماعی: امر به منکر و نهی از معروف میکنند و در میان مسلمانان، از طریق.
پخش شایعات، فتنه بر میانگیزند، تمایل به فریب مردم دارند، برای باوراندن سخنان خود، بسیار سوگند
میخورند و از نظر ظاهر و قیافه و لباس در میان مردم آراستهاند تا جلب توجه کنند
خصوصیات اخلاقی: عدم اعتماد به نفس، پیمان شکنی، ریا، ترس، دروغ، بخل، سودجویی، فرصت طلبی و پیروی از هوای نفس.
خصوصیات انفعالی و عاطفی: ترس منافقان هم از مؤمنان و هم از مشرکان و همچنین از مرگ، هراس دارند و همین باعث تخلف آنها از رفتن به جنگ همراه دیگر مسلمانان میشود. از مسلمانان، نفرت دارند و به آنها کینه میورزند.
خصوصیات عقلانی و شناختی: تردید و شک و عدم توانایی در قضاوت، تصمیم گیری و تفکر درست. به همین دلیل، قرآن منافقان را به عنوان کسانی که بر دلهایشان مهر نهاده شده، توصیف کرده است. منافقان با
توجیه کارهای خود میکوشند از خود دفاع کنند (احمدی ۱۳۷۱).
۴-۱۳-۳- واکنشهای روانی، افشاگر راز درون
خداوند متعال در این باره میفرماید: «وَ إِذا مَا أُنزِلَتْ سُورَهٌ نَظَرَ بَعْضُهُمْ إِلَى بَعْضٍ هَلْ یَرَاکُم مِنْ أَحَدٍ ثُمَّ
انصَرَفُوا صَرَفَ اللّهُ قُلُوبَهُمْ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لاَیَفْقَهُونَ».
وهنگامی که سورهای فرو فرستاده شود، برخی آن (منافق) آن برخی (دیگر) نگاه میکنند در حالی که میگویند: آیا هیچ کس شما را میبیند! سپس منصرف میشوند (وبیرون میروند)؛ خدا دلهایشان را (از رحمت) منصرف ساخته؛ بخاطر آنکه آنان گروهی هستند که فهم عمیق نمیکنند» (توبه /۱۲۷).
در این آیه نیز به خوبی نشان داده شده است که حرکتهای منافقان در هنگام نزول قرآن به گونهای بود که از احساس خطر آنها حکایت میکرد؛ به عبارت دیگر با نزول قرآن واکنشهای غیرارادی همراه با ترس که از نفاق آنها نشأت گرفته بود از آنها بروز میکرد. این واکنشها بیانگر درون ملتهب و نگران منافقان بود. (مکارم شیرازی ۱۳۷۶، ۲۰۴ :۸).
۴-۱۳-۴- خانواده از عوامل مؤثر در رشد انسان است.
قرآن کریم با تاکید بر ایجاد خانوادهای سالم و آرام، بر این نکته تاکید کرده است و میفرماید:
«وَمِنْ آیَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُم مِنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَاجاً لِّتَسْکُنُوا إِلَیْهَا وَجَعَلَ بَیْنَکُم مَوَدَّهً وَ رَحْمَهً إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیَاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ»؛ و از نشانههای او این است که همسرانی از (جنس) خودتان برای شما آفرید، تا بدانها آرامش یابید، و در بین شما دوستی و رحمت قرار داد قطعاً در آن [ها] نشانههایی است برای گروهی که تفکر میکنند (روم/۲۱).
۴-۱۳-۵- روانشناسی رنگها
«قَالُوا ادْعُ لَنَا رَبَّکَ یُبَیِّنْ لَنَا مَا لَوْنُهَا قَالَ إِنَّهُ یَقُولُ إِنَّهَا بَقَرَهٌ صَفْرَاءُ فَاقِعٌ لَوْنُهَا تَسُرُّ النَّاظِرِین» (بقره/۶۹).
گفتند: «برای ما از پروردگارت بخواه تا برای ما روشن بیان کند که رنگ آن (گاو) چگونه است! (موسی) گفت که او میگوید: «در حقیقت آن گاوی زرد است که رنگش یک دست است، که بینندگان را شاد سازد».
با بررسیهای انجام گرفته «رنگ زرد» باعث آرامش و سرور باطنی انسان میشود لذا معمولا در خوابگاههای روان درمانی، از رنگ زرد برای لباسهای بیماران استفاده میشود. کلمه «تسرّ» به معنای خوشحالی حقیقی و درونی میباشد. (عسگری و جزایری ۱۴۱۲، ۲۷۷) چرا که از ماده «سرّ» به معنای «پنهان» گرفته شده است. این شادی ممکن است آشکار نشود. لذا از ماده «فرح» استفاده نکرده است. ذکر این نکته لازم است که نقیض «سر»، «حزن» است و نقیض «فرح»، «غم» و اندوه است. از طرفی با بررسیهای انجام گرفته «رنگ زرد» باعث آرامش و سرور باطنی انسان میشود لذا معمولاً در خوابگاههای روان درمانی، از رنگ زرد برای لباسهای بیماران استفاده میشود (لوشر، بیتا، ۸۷).
۴-۱۴- نقد و اعجاز قرآن
گر چه آغاز گفتگو و بحث در مورد وجوه اعجاز قرآن به طور دقیق مشخص نیست، اما خود اعجاز، از نخستین مباحث قرآنی در بین دانشمندان مسلمان بوده است. البته قرآن کریم، در مورد معجزه بودن خود از تعبیر اعجاز استفاده ننموده و همواره از معجزات انبیاء با تعبیرات گوناگون در آیات مختلف استفاده شده است، مثلاً: در آیه ۹۱ بقره «ءَامِنُوا بِمَآ أنزَلَ الله قَالُوا نُومِنُ بِمَآ أُنزِلَ عَلَینَا»، و آیه ۱۵۴ شعراء «فَاتِ بآیه إن کُنتَ مِنَ الصادِقینَ قالَ هَذه ناقهٌ…» و نیز در سوره انعام آیه ۵۷ «قُل إنِّّی عَلَی بِیِّنَه مِن رَّبِی وَ کَذَّبتُم بِه». مرحوم طبرسی مىفرماید: مقصود از این آیات، معجزه از نزد خداوند است (طبرسی ۱۳۷۲، ۵۵۹ -۴۷۸: ۲)،
اصطلاح معجزه در مورد قرآن ظاهراً در پایان قرن دوم، رواج یافته است. نخستین مرحله از مباحث اعجاز قرآن، در آثار مفسران و متکلمان یافت مىشود که معتقدند قرآن نشانه و برهان رسالت پیامبر (ص) مىباشد.
با بررسیهای تاریخی مىتوان بر آن شد که در نیمه قرن دوم، مبحث اعجاز قرآن مطرح گردیده است (حنفی ۱۳۹۰، ۶). در قرن سوم مباحث مربوط به اعجاز قرآن به صورت گستردهتر و استوارتر، در بین دانشمندان مسلمان مورد گفتگو و کنجکاوی قرار گرفته که سرانجام به تدوین کتابهایی در آن قرن منتهی شد مانند: نظم القرآن» از ابوعثمان جاحظ (ت. ۲۵۵ق) از ادبای معتزله که ظاهرا از نخستین تالیفهای ارزشمندی درمورد اعجاز قرآن مىباشد. در قرن چهارم، واسطی (ت۳۰۶ق) و خطابی (ت۳۸۸ق) و در قرن پنجم، رمانی (ت. ۴۰۳ق) باقلانی (ت. ۴۰۳ق. )، شریف مرتضی (ت. ۴۳۶ق)، شیخ طوسی (ت. ۴۶۰ق. ) و جرجانی (ت. ۴۷۱ق) آثار وتالیفهای ارزشمندی را در بحث اعجاز قرآن، از خود به جای گذاشتند. (خطیب ۱۹۷۴، ۱۵۲) درقرون بعد تا به امروز نیز دانشمندان و مفسران عالی قدری در مورد اعجاز قرآن، تالیفاتی را به صورت مستقل ارائه نموده و یا در مجموعه آثار خود، بخش مستقلی را بدان اختصاص دادهاند (معرفت ۱۴۱۶، ۱۰۳). که از جمله مهمترین آنها، دیدگاه ابوالقاسم حسین بن محمد، معروف به راغب اصفهانی (ت ۵۰۲ ق) در مورد اعجاز قرآن است. او حدود نهصد سال پیش مىزیسته و مهمترین اثر خود را در باره مفردات قرآن نگاشته است (خلیفه ۱۴۱۳، ۱۷۷۳: ۲).
«اعجاز» مصدر باب افعال است از ماده «عجز» به معنى ناتوان ساختن و معجزه یعنى ناتوان کننده. اما در اصطلاح کلام اسلامى و علوم قرآن؛ معجزه به هر امر خارق العادهاى گویند که با «تحدى» همراه بوده و در عین حال از معارضه در امان باشد (معرفت ۱۴۱۶، ۱۶-۴). گاهى به جاى کلمه معجزه، «خرق عادت» به کار برده مىشود که این، همان برداشتى است که «اشاعره» از معناى معجزه داشتند. اما در قرآن کریم، به جاى کلمه «معجزه» و «خرق عادت»، از کلمه «آیه» استفاده شده است. هر چند ممکن است گفته شود استعمال کلمه «معجزه» در زمان ائمه علیهم السلام نیز شایع بوده است، اما آنچه در قرآن کریم به کار برده شده است، «آیه» است. معجزه از ضروریات رسولان الهى است و خداوند معجزه را با رسولان خویش همراه گردانید، تا دلیلى بر راستى رسالت آنان باشد و با اختلاف امتها و ضروریات زمانه نوع معجزه را متفاوت گردانید، هر چه سطح بنیش امتها و تمدن و فرهنگ آنان بالاتر رود، معجزههاى رسولان نیز مترقىتر و لطیفتر گردد. قرآن، معجزه جاوید و بى بدیل رسول خاتم (ص) است و هر چه اندیشه بشر رو به تکامل نهد قرآن به اعجاز خویش باقى خواهد ماند (مطهری ۱۳۶۸، ۱۳۸).
فرم در حال بارگذاری ...
[دوشنبه 1401-04-13] [ 11:25:00 ب.ظ ]
|