۳-۶-۱-۱. اعتبار و روایی ابزارگردآوری داده ها ۶۳
۳-۷. روش تجزیه وتحلیل داده ها ۶۴
۳-۸. آزمون های آماری مورد استفاده پژوهش ۶۴
۳-۹. چگونگی اجرای پژوهش ۶۴
فصل چهارم: تجزیه و تحلیل اطلاعات
۴-۱. مقدمه ۶۷
۴-۲ .یافته های جمعیت شناختی. ۶۷
۴-۳ . پاسخ به سؤال های پژوهش. ..۷۰
فصل پنجم: نتیجه گیری
۵-۱. مقدمه ۷۸
۵-۳ . تفسیر یافته های پژوهش ۷۸
۵-۵ . محدودیت های پژوهش ۸۲
۶-۵ . پیشنهادها برای پژوهش های آینده ۸۳

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

منابع فارسی ۸۵
منابع لاتین ۸۷
فهرست جدول ها
جدول۱- ۳. ضریب اعتبار مؤلفه های فرهنگ مدرسه ۴۴
جدول۱- ۴. توزیع فراوانی نمونه مورد مطالعه به تفکیک جنسیت ۶۷
جدول۲- ۴. توزیع فراوانی نمونه مورد مطالعه به تفکیک مدرک تحصیلی ۶۸
جدول۳- ۴. توزیع فراوانی نمونه مورد مطالعه به تفکیک پایه ی تحصیلی ۶۹
جدول۴- ۴. میانگین و انحراف استاندارد یافته های جمعیت شناختی ۶۹
جدول ۵-۴. میانگین، انحراف استاندارد و همبستگی مؤلفه‌های فرهنگ مدرسه با پیشرفت تحصیلی……………………………………………………………………………………………………………………………………………………………….۶۹
جدول۶- ۴. ضرایب استاندارد و خام رگرسیون متغیرهای ابعاد فرهنگ مدرسه بر پیشرفت تحصیلی……………۷۰
جدول۷-۴. ضرایب استاندارد و خام رگرسیون متغیر ارتباط با همکاران، اندازه مدرسه و تعامل آنها بر پیشرفت تحصیلی………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………۷۱
جدول۸- ۴ . رگرسیون پیشرفت تحصیلی بر ارتباط با همکاران در نقاط میانگین و یک انحراف استاندارد بالا و پائین میانگین…………………………………………………………………………………………………………………………………………………….۷۲
فهرست شکل ها
شکل۱- ۴. اثر تعامل روابط با همکاران و پیشرفت تحصیلی در سطوح اندازه ی مدرسه ۷۴
فصل یکم
کلیات پژوهش
۱-۱. مقدمه
در عصر حاضر که جهان رو به ترقی و پیشرفت ناگهانی است و کشور ما هم دوران حساسی را می گذراند، نقش سازمان های اداری، صنعتی و مخصوصاٌ آموزشی در چرخه ی اقتصاد و توسعه و پیشرفت اهداف عالی مملکت انکار ناپذیر است. اما آیا تمام آنها در حصول به هدف های تعیین شده موفق بوده اند؟حقیقتاً جای تعمق و تأمل دارد. یکی از عوامل اساسی و کلیدی، فرهنگ قوی است که بر آن سازمان ها حاکم است و شناخت این عوامل و تقویت آنها و برطرف کردن نقاط ضعف شان گامی در جهت کامیابی سازمان ها و نیل به اهداف عالی آنها خواهد بود. برای شناخت سازمان و رفتار ها و عملکرد کارکنان ،شناخت فرهنگ گامی اساسی و بنیادی است. زیرا با اهرم فرهنگ به سادگی می توان انجام تغییرات را تسهیل و جهت گیری های جدید را در سازمان پایدار کرد. از این رو فرهنگ سازمانی به سادگی یک عامل اساسی در موفقیت سازمان و تحقق اهداف بلند مدت سازمان است. متأسفانه در بسیاری از سازمان ها، پرورش فرهنگ سازمانی به عنوان مهمترین وظیفه مدیران مورد توجه نیست. درحالی که فرهنگ سازمانی روی تمام جنبه های سازمان تأثیر می گذارد و در هر سازمانی پدیده ای به دور از تأثیر فرهنگ نیست. درحقیقت فرهنگ دارای کارکردهای متفاوتی است وکارکرد آن در سازمان های مختلف، متفاوت است. برای مثال فرهنگ حاکم بر مدارس متفاوت از فرهنگ حاکم بر سازمان های صنعتی است. با توجه به اینکه آموزش و پرورش یک نهاد انسان محور است وکارش تعلیم و تربیت نسل آینده و زمینه ساز پرورش نیروی انسانی ماهر و توانا ی کشور است و نقش بنیادی و کلیدی در میزان موفقیت سازمان ها دارد فرهنگ سازمانی نقش به سزایی در میزان موفقیت این نهاد خواهد داشت، برای تقویت و ارتقای فرهنگ سازمانی موجود ابتدا می بایست فرهنگ حاکم بر مدرسه را مورد بررسی و شناخت قرار داد تا از این طریق نقاط قوت و نقاط قابل بهبود شناسایی شده و زمینه ی ارتقای آنها فراهم آید. در این فصل ابتدا به بیان مسئله ای پرادخته می شود که دراین پژوهش در پی دستیابی به آن هستیم. بعد از بیان اهمیت و ضرورت انجام پژوهش، سؤال ها و هدف های پژوهش بیان می شود. سپس جامعه و نمونه ی آماری و قلمرو مکانی، زمانی و موضوعی پژوهش معرفی می شود و در نهایت تعریف های مفهومی و عملیاتی از متغیرهای پژوهش ارئه می شود.
۱-۲ . بیان مسئله
فرهنگ مدرسه[۱]و نقش آن در مدرسه ها از موضوعات در حال رشد در ادبیات رهبری آموزشی است. همانند بسیاری از مفاهیم علوم انسانی و اجتماعی، تعریف واضح، همه پسند و هماهنگ از فرهنگ مدرسه وجود ندارد. تعریف هایی که در متون پژوهشی ارائه شده است، متأثر از تعریف کلی واژه ی فرهنگ است. دیل و بولمن[۲](۱۹۹۱) به‌ این‌ نکته‌ اشاره‌ کرده‌اند که‌ فرهنگ‌ هم‌ محصول‌ و هم‌ فرایند است‌. فرهنگ‌ به‌ عنوان‌ یک‌ محصول‌، تجسم‌ آگاهی‌ متراکم‌ از اعضای‌ گذشته‌ سازمان‌ است‌، اما فرهنگ‌ به‌ عنوان‌ یک‌ فرایند به طور مستمر تجدید شده‌ و به وسیله‌ اعضای‌ جدید که‌ راه های‌ قدیمی‌ را طی‌ می‌کنند، دوباره‌ خلق‌ می‌شود(به نقل از مقنّی زاده، ۱۳۸۱). فرهنگ مجموعه ای است از اصول اساسی و راه حل های مشترک برای مشکلات جهانی تطابق بیرونی(چگونه زنده بمانیم) و انسجام درونی( چگونه کنار هم بمانیم). این مفروضات و اصول اساسی در طول زمان تکامل می یابند و از نسلی به نسل دیگر منتقل می شوند( اد شاین[۳]، ۱۹۸۵ ). مارگارت مید[۴](۱۹۵۳) فرهنگ را الگوی رفتاری مشترک تعریف نموده است. اما برای ارائه یک تعریف دقیق از فرهنگ، فقط مشاهده ی رفتارها و آیین ها کافی نیست. آنچه مهم است، معنا و مفهوم آن رفتارها است. یک رفتار خاص می تواند معانی متفاوتی داشته باشد و رفتارهای متفاوت می توانند معنایی واحد داشته باشند. (دئال[۵]، ۱۹۹۳). مفهوم فرهنگ مدرسه، چهارچوب وسیعی است که به کمک آن روابط پیچیده درون مدرسه بهتر درک می شود، فهم مسائل و مشکلات دست اندرکاران مدرسه و کسانی که سازنده فلسفه وجودی مدرسه و تعلیم و تربیت هستند، یعنی دانش آموزان آسانتر می شود. محیط آموزشی از نظر ریشه داربودن آموزه هایی که برای زندگی بزرگسالان آینده مورد استفاده قرار می گیرند، غنی تر می شود و تمرین زندگی اجتماعی درمدرسه با جدیّت بیشتری توأم خواهد شد. فرهنگ مثبت مدرسه کارایی و بهره وری مدرسه را بهبود می بخشد. در مدارس با فرهنگ های منفی یا دلسرد، کارکنان هدف های جداگانه دارند، هیچ درکی از تعهد به رسالت مدرسه احساس نمی کنند، و انگیزه اندکی برای بهبود یافتن دارند. در مدارس با فرهنگ حرفه ای قوی، کارکنان در هنجارهای پایدار تحصیلی و بهسازی سهیم هستند، ارزش یادگیری دانش آموز بیش از راحتی شخصی است، و تصور می شودکه همه بچه ها می توانند یاد بگیرند. در این مدرسه ها فرهنگ، همکاری برای حل مسئله، برنامه ریزی و تصمیم گیری برای دست یابی اطلاعات را تقویت می کند. فرهنگ های حرفه ای برای پرورش بهره وری مفید هستند (دیل و پترسون،۲۰۰۹).
فرهنگ مدرسه باید دارای ویژگی هایی باشد که بتواند ضمن ایجاد اشتراک در بین مفروضات بنیادی، ارزش ها و هنجارهای کارکنان یک مدرسه، آن مدرسه را از سایر مدارس متمایز سازد. پس مدیران باید ابداع کنندگان کارکردهایی باشندکه بتواند مدرسه را منحصر به فرد سازد (اگورلو[۶]، ۲۰۰۹ ). فرهنگ هر سازمانی از جمله مدرسه اساساً به “فرهنگ سازنده” یا متخصص در مقابل “فرهنگ دفاعی” طبقه بندی شده است (شیم[۷]،۲۰۱۰). برای مثال، در طبقه ی فرهنگ سازنده یا متخصص کارکنان دارای انتظارات رفتاری و هنجارهای موفقیت، نوآوری، شایستگی، حمایت و مسئولیت هستند و برپاداش برای عملکردشان تأکید می کنند. در مقابل، در طبقه فرهنگ دفاعی یا سخت/ مقاوم، کارکنان دارای انتظارات رفتاری و هنجارهای تصدیق، مطابقت با آیین و رسوم قدیم، وابستگی، مخالفت، قدرت، صورت بندی و سرکوبی هستند (گلیسون،[۸] ۲۰۰۷، گیلسون، دیکسی وگرین[۹] ،۲۰۰۶).
مطالعات نشان می دهدکه فرهنگ مدرسه با متغیرهای متعدد مرتبط است. برای مثال، عارفی، رحمانی و صفایی(۱۳۸۹) رابطه ابعاد فرهنگ مدرسه را با انگیزه ی پیشرفت در دانش آموزان راهنمایی بررسی کردند. یافته های آنها نشان داد که ابعاد فرهنگ مدرسه می توانند انگیزه ی پیشرفت دانش آموزان را پیش بینی کند. بین ادراکات دانش آموزان از فرهنگ مدرسه در ابعاد نگرش به تحصیل و یادگیری، رفتارها و پیامدهای آموزشی یادگیری گروهی و محیط فیزیکی مدرسه، با پیشرفت تحصیلی آنان رابطه معنادار وجود دارد(رجائیان، ۱۳۸۷). گاه، یانگ و فرایزر[۱۰] (۱۹۹۵) گزارش کردندکه بین متغیرهای فرهنگ مدرسه و پیشرفت تحصیلی رابطه مستقیم وجود دارد. حسین چاری(۱۳۸۲) نشان دادکه تأثیر ابعاد فرهنگ مدرسه به عنوان یک کل، در مقایسه با ابعاد آن به عنوان متغیرهایی مجزا، بر پیامدهای شناختی و رفتاری فرایند تحصیل بیشتر بوده است. همچنین تأثیر فرهنگ مدرسه بر پیشرفت تحصیلی و خودتنظیمی در رفتارهای نوع دوستانه معنادار بود. محمدی، ترک زاده، باقری، امیری و آزادی(۱۳۹۰) به این نتیجه دست یافتند که هم در معلمان مرد و هم معلمان زن، دو بعد فرایند و ارتباط فرهنگ مدرسه، پیش بینی کننده ی معنادار سازگاری نوآورانه برای یادگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات است. در معلمان مرد، بعد فرایند و در معلمان زن، بعد فرایند و ارتباط فرهنگ مدرسه، پیش بینی کننده ی معنادار سازگاری نوآورانه ی آنان برای تدریس از طریق اینترنت می باشد. یافته ها نشان می دهد که عوامل پیش بینی کننده ی فرهنگ مدرسه لزوماً موفقیت دانش آموزان را پیش بینی نمی کند (نو[۱۱]،۲۰۱۲). دورنس بلند[۱۲]( ۲۰۱۲) گزارش کرد که بین عناصر فردی فرهنگ مشترک و موفقیت دانش آموزان و بین موفقیت دانش آموزان در ریاضی و عناصرشناخته شده ی فرهنگ مدرسه مانند مأموریت، دیدگاه، ارزش ها و هدف های مشترک رابطه معنا دار وجود دارد.
یک متغیر تعدیل کننده در پیشینه ی پژوهش اندازه ی مدرسه[۱۳] است. اندازه ی مدرسه به صورت های متعدد تعریف شده است. اندازه ی مدرسه اشاره به تعداد دانش آموزانی دارد که در مدرسه ثبت نام می کنند. بزرگ، متوسط و یا کوچک بودن اندازه ی مدرسه با توجه به تعداد دانش آموزانی است که در آن تحصیل می کنند، که از مطالعه ای به مطالعه دیگر و ازکشوری به کشور دیگر و از دیدگاه یک پژوهشگر نسبت به دیگری متفاوت است. به عنوان مثال، کننت[۱۴])۱۹۵۹) مدرسه ای را بزرگ می داند که جمعیت آن حدود ۴۰۰ دانش آموز باشد. اما از نظر بارکر و گامپ[۱۵] (۱۹۶۴) یک مدرسه ی بزرگ ۲۲۸۷ دانش آموز دارد. فاکس[۱۶](۱۹۸۱) معتقد است که مدرسه ی بزرگ دارای۱۰۰۰ دانش آموز است.
جوّ یادگیری و فرهنگ مدرسه تابع اندازه ی مدرسه است. تاکر[۱۷])۱۹۹۷) گزارش می کندکه جوّ یادگیری در مدرسه های کوچکتر بهتر از مدرسه های بزرگتر است، زیرا در مدرسه های کوچکتر دانش آموزان و معلمان آگاهی بیشتری از همدیگر دارند. به این ترتیب می توان استدلال کرد، فرهنگ مدرسه یا دست کم بعضی از مؤلفه های آن در مدرسه های کوچک متفاوت از مدرسه های بزرگ است. سالفی و سعید[۱۸](۲۰۰۷)رابطه بین اندازه ی مدرسه و فرهنگ مدرسه را با موفقیت تحصیلی دانش آموزان متوسطه بررسی کردند. یافته های این مطالعه نشان داد که فرهنگ مدرسه در مدرسه های کوچک نسبت به مدرسه های بزرگ نقش بارزتری دارد.آنها گزارش کردند که اندازه ی مدرسه به طور مستقیم هم بر فرهنگ مدرسه و هم بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان اثر می گذارد. با توجه به نقش اندازه مدرسه، می توان فرض کرد اندازه ی مدرسه نقش یک متغیر تعدیل کننده را در رابطه فرهنگ مدرسه و موفقیت تحصیلی ایفا می کند. فرض برآن است که مدرسه های کوچک دارای فرهنگ علمی بهتری نسبت به مدرسه های متوسط و بزرگ هستند. در مدرسه های کوچکتر احتمال بیشتری وجود دارد که معلمان و دانش آموزان اسامی همدیگر را بدانند و علایق خود را بروز بدهند. اعتماد، همکاری، جوّ و دیگر متغیر های حاکم بر مدرسه به طور مستقیم یا به طور غیر مستقیم بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان تأثیر می گذارد. به هر حال نتیجه ی همه ی مطالعات در این زمینه هماهنگ نیست. جونز و ازیف[۱۹]( ۲۰۱۱) نشان دادندکه نه تنها رابطه آماری معنی داری بین اندازه ی مدرسه و پیشرفت تحصیلی در پایه های تحصیلی سوم و ششم وجود ندارد، بلکه بین اندازه ی مدرسه و موفقیت تحصیلی در پایه ی سوم در حوزه های خواندن و ریاضی رابطه ای وجود ندارد. با این وجود، رابطه معنی داری بین اندازه ی مدرسه و پیشرفت تحصیلی در حوزه ی نوشتن وجود داشت. دریسکول، هال کاسیس و سورنی[۲۰](۲۰۰۱) به این نتیجه رسیدند که کنترل ویژگی های جمعیتی دانش آموزان و عوامل محیطی از جمله کلاس، اندازه ی مدرسه و اندازه ی منطقه ی مدرسه مانع پیشرفت تحصیلی می شود که بیشترین اثر بر روی عملکرد دانش آموزان مدرسه با اندازه ی متوسط مشاهده شده است. در مطالعه ای دیگر کاسلین وکوتن[۲۱](۲۰۰۱) دریافتند که در مدرسه های کوچک معلمان رضایت بیشتری دارند و نرخ همکاری بین دانش آموزان بالاتر است. بدین ترتیب، می توان این فرض را مطرح کرد که شدت رابطه فرهنگ مدرسه با پیشرفت تحصیلی احتمالاً به تبع اندازه مدرسه تغییر خواهد کرد. با توجه به مرور پیشینه پژوهش، این مطالعه درصدد پاسخ به این سؤال است که آیا فرهنگ مدرسه و مؤلفه های آن می تواند پیشرفت تحصیلی دانش آموزان را پیش بینی کند؟ آیا اندازه ی مدرسه می تواند در رابطه فرهنگ مدرسه با پیشرفت تحصیلی نقش تعدیل کننده ایفا کند.
۱-۳ . اهمیت وضرورت پژوهش
ضرورت انجام این مطالعه آن است که به دست اندرکاران و مسئولین آموزش و پرورش در شهرستان اسفراین کمک کند تا از مؤلفه هایی که در برگیرنده فرهنگ حاکم بر مدرسه است، از جمله (فرایند تدریس و یادگیری، سنجش کلاس درس، نقش آموزشی و اداری مدیر و معاونان، روابط بین همکاران در مدرسه، دخالت والدین در فعالیت های مدرسه و تسهیلات فیزیکی مدرسه)، آگاهی یابند و با بهبود این مؤلفه ها در راستای پیشرفت تحصیلی دانش آموزان گام بردارند. با توجه به یافته های پژوهش که نشان می دهد از بین مؤلفه های فرهنگ مدرسه تنها مؤلفه ی ارتباط بین همکاران پیش بینی کننده معنی دار پیشرفت تحصیلی دانش آموزان است. از اینرو اگر مدیر مدرسه بکوشد جوّی را در مدرسه به وجود آورد تا معلمان با همدیگر ارتباط برقرار کنند و در راستای این ارتباط، آن ها روش های جدید تدریس را به یکدیگر معرفی کنند و در نتیجه ی استفاده از این روش ها می توانند پیشرفت تحصیلی دانش آموزان را بالا ببرند. همچنین مدیر مدرسه و یا معلمان می توانند به عنوان ناظر آموزشی ایفای نقش کنند و فرایند تدریس و یادگیری را مورد بررسی قراد دهند و آن را بهبود بخشند. مدیر مدرسه همچنین می تواند کلاس درس را مورد سنجش قرار دهد و پیشرفت دانش آموزان را اندازه گیری کند. همچنین مدیر و معاونان مدرسه با ایفای نقش آموزشی و اداری( فعالیت های آموزشی مدیر و معاونان مربوط به حیطه ی مدرسه می شود ولی فعالیت های اداری آنان مربوط به حیطه ی خارج از مدرسه و مربوط به سازمان آموزش و پرورش است). والدین هم به نوبه ی خود می توانند در فعالیت های مدرسه دخالت داشته باشند. به عنوان مثال آنها می توانند نطرات خود را راجع به فعالیت های معلمان بیان کنند و در جهت تغییر یا بهبود این فعالیت ها قدم بردارند که این امر در پیشرفت دانش آموزان مؤثر است. در نهایت تسهیلات فیزیکی موجود در مدرسه هم به نوبه خود می توانند پیشرفت تحصیلی دانش آموزان را بالا ببرند. به این صورت که اگر مدرسه تسهیلات فیزیکی مناسبی داشته باشد، در نتیجه معلمان وظایفشان را به نحو احسن انجام می دهند و این امرباعث بالا رفتن پیشرفت تحصیلی دانش آموزان می شود.
۱-۴ . هدف های پژوهش
– تعیین رابطه چندگانه ی مؤلفه های فرهنگ مدرسه با پیشرفت تحصیلی
– بررسی رابطه پیش بین، بین مؤلفه های فرهنگ مدرسه و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان با نقش تعدیل کنندگی اندازه ی مدرسه.
– شناخت مؤثرین مؤلفه ی فرهنگ مدرسه در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان.
۱-۵ . سؤال های پژوهش
۱- آیا مؤلفه های فرهنگ مدرسه می توانند پیشرفت تحصیلی را در دانش آموزان پیش بینی کنند ؟
۲- مؤثرترین مؤلفه فرهنگ مدرسه در پیش بینی پیشرفت تحصیلی کدام است ؟
۳-آیا اندازه ی مدرسه می تواند در رابطه پیش بینی مؤلفه های فرهنگ مدرسه با پیشرفت تحصیلی نقش تعدیل کننده ایفا کند ؟
۱-۶ . جامعه ی آماری
جامعه‌ی مورد مطالعه در این پژوهش، کلیه‌ی معلمان ابتدایی شهرستان اسفراین می‌باشند که در سال تحصیلی ۹۲- ۱۳۹۱ دردبستان‌های دولتی و غیرانتفاعی این شهر مشغول به خدمت می‌باشند. مجموع معلمان ابتدایی در سال تحصیلی۹۲ – ۱۳۹۱ شامل۶۰۵ نفر است.
۱- ۷. نمونه ی آماری پژوهش

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...