الف-کتاب مرجع (Reference book):
به کتاب‌هایی کتاب مرجع می‌گویند که: «برای کسب اطلاع درباره موضوع خاصی به آن مراجعه می‌شود، مطالب کتاب مرجع غالباً به گونه‌ای تنظیم می‌شود که به آسانی می‌توان مطالب موردنظر را در آن پیدا کرد و نیازی به خواندن و مطالعه همه کتاب نیست.»[۹۷]

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

منابع مرجع را به طور کلی به سه دسته تقسیم می‌کنند:

    1. منابع ردیف اول (Perimary sources) یا منابع اصلی یا دست اول.
    1. منابع ردیف دوم (Secondary sources) یا منابع دست دوم یا رابط یا هدایت کننده.
    1. منابع ردیف سوم (Tertiary sources) یا منابع کمکی.

اینک به تعریف هر یک از این سه منابع می‌پردازیم.
منابع ردیف اول: درباره این دسته از منابع دو گونه تعریف را می‌آوریم. «منابع ردیف اول به آن دسته از منابع کتابخانه‌ای اطلاق می‌شود که به طور مستقیم می‌توان به اطلاعات موردنظر دست یافت و پاسخ موردنظر پژوهشگر و کاربر را فراهم آورد.»[۹۸] تعریف دیگر می‌گوید: «منابع ردیف اول مشتمل بر هر نوع مواد جدیدی است که برای نخستین بار انتشار می‌یابد. این مواد در حقیقت جزو مواد آغازین یا نومایه به حساب می‌آید.»[۹۹]
بنا به تعریف اول، واژه‌نامه‌ها، دایره المعارف‌ها، سالنامه‌ها، دست‌نامه‌ها، دستورنامه‌ها، راهنماها، سرگذشت‌نامه‌ها یا زندگی‌نامه‌ها، منابع جغرافیایی و نشریات دولتی و بنا به تعریف دوم: صورت‌جلسه‌ها، گزارش‌های پژوهشی، کنفرانس‌ها، گزارش مأموریت‌های علمی، انتشارات رسمی، ثبت‌نامه‌های استاندارد، رساله‌ها و پایان‌نامه‌ها، جزء منابع ردیف اول قرار می‌گیرند.
منابع ردیف دوم: عموماً از نظر تهیه و تدوین از منابع ردیف اول استفاده می‌کنند مانند: نمایه‌ها، چکیده‌نامه‌ها، کتاب شناسی‌ها و کتابنامه‌ها و فهرست‌هایی مانند فهرست مقالات.
منابع ردیف سوم: به منابعی که حاوی اطلاعات درباره منابع ردیف اول و دوم باشد و اطلاعات را مستقیماً ارائه نکند اطلاق می‌شود. مانند کتاب شناسی کتابشناسی‌ها.[۱۰۰]
ب- کتاب شناسی (Bibliography):
حال که جایگاه کتاب شناسی را در میان منابع مرجع یافته‌ایم، به تعریف و توضیح درباره کتاب شناسی می‌پردازیم.تعاریف زیادی دربارهکتاب شناسی توسط صاحب‌نظران ارائه شده است که همه آنها گویای تعریف و توانمندی‌های کتاب شناسی نمی‌تواند باشد به خصوص تعریف‌ هایی که
کتاب شناسی را تنها معرفی کتاب و مقاله می‌دانند. بنابراین آن تعداد را که به نظر دربرگیرنده مفهوم همه‌جانبه کتابشناسی می‌باشد؛ می‌آوریم.
عباس حری تعریف بسیار زیبا و جامعی از کتابشناسی دارد: «هرگونه منبعی که نام و مشخصات (و احتمالاً توصیف و بررسی) مآخذ دیگر اعم از ـ کتاب، جزوه، نوار، صفحه، یا هرگونه نوشته و یا ضبط شده دیگری ـ را سیاهه کرده باشد؛ کتاب شناسی نامیده شده است. این‌گونه منابع علاوه بر آنکه خود ممکن است مستقیماً مورد استفاده جوینده قرار گیرند و رفع حاجت‌ کنند؛ به منابع دیگر نیز راهگشا هستند.[۱۰۱]
عبدالحسین آذرنگ کتاب شناسی را در چهار شماره تعریف می‌کند:
«۱. دانشی است که به تجزیه و تحلیل کمی و کیفی و تاریخی آثار و نوشته‌های مکتوب می‌پردازد.

    1. دانشی است که تحول آثار مکتوب را در طول تاریخ و با توجه به عوامل مؤثر و متأثر مورد مطالعه قرار می‌گیرد.
    1. به مجموعه‌ای که حاوی اطلاعات کتاب شناسی آثار خطی و یا چاپی بوده و با نظم به خصوص و با قصد استثناء و ارائه اطلاعات تهیه شده باشد نیز اطلاق می‌گردد.
    1. از روی مسامحه در معنای کتابنامه (اثری که فقط کتاب‌های مربوط به یک شخص یا یک رشته را معرفی می‌کند) هم به کار می‌رود.»[۱۰۲]

و در کتاب دانشنامه کتابداری و اطلاع‌رسانی آمده است:
«۱. مطالعه شکل مادی کتاب‌ها، با مقایسه اختلافات موجود در چاپ‌ها، تحریرها و نسخه‌ها به منظور تعیین تاریخ و تحول متن‌ها. معمولاً کتاب شناسی برای نسخ خطی و نادر به کار می‌رود. فرق کتاب شناسی با فهرست در آن است که کتاب شناسی الزاماً صورتی از مواد موجود در مجموعه یک کتابخانه یا گروهی از کتابخانه‌ها نیست.

    1. کتاب شناسی یا کتابنامه عبارت است از فهرست کتاب‌ها و دیگر مواد خواندنی. به فهرستی که معمولاً در آخر کتاب به عنوان منابع و مآخذ می‌گذارند کتابنامه گویند.»[۱۰۳]

ما در تعریف باید تفکیکی میان کتاب شناسی و فهرست‌نویسی داشته باشیم زیرا « فهرست نوعی
کتاب شناسی است که حاوی صورتی از نام و مشخصات کتاب‌ها یا مقاله ها و یا منابعی است برای مجموعه یک یا چند کتابخانه و یا نشریه‌ای از نشریات ادواری و فرق آن با کتاب شناسی در آن است که در کتاب شناسی‌ها کتابخانه خاصی درنظر گرفته نمی‌شود.»[۱۰۴]
پ- تاریخچه کتاب شناسی:
در حدود پنج قرن قبل از میلاد مسیح فردی یونانی به نام «مسیح کارتی نوس میچر» واژه کتاب شناسی را به معنی نویسنده یا کاتب کتاب به کار برده است و این معنی تا صد سال قبل از میلاد استفاده می‌شده است و از آن پس فردی به نام «دیو سکور دیدز» کلمه بیبلوگرافیا را در معنی نوشتن کتاب بیان کرد.[۱۰۵]
نخستین کتاب شناسی توسط جالینوس، پزشک یونانی، در سده دوم میلادی با عنوان «کتاب‌های من» تهیه شد که شامل دو مجلد بود و بیشتر یک کتاب شناسی اختصاصی به حساب می‌آید.[۱۰۶] نخستین کتاب شناسی اروپایی در سال ۱۴۹۴ م، با نام «Liber de scriptoribus eccles iasticis» محتوی بر فهرست آثار مؤلفین کلیسا، انتشار یافت. اولین کتاب شناسی جهانی از نوع عمومی فهرستی است که «Conard Gesner» زبان شناس زوریخی به نام «Bibliotheca universalis» به سال ۱۵۴۵م منتشر شده است که در آن پانزده هزار عنوان کتاب لاتینی، یونانی و عبری به ترتیب الفباییِ نام مؤلف آورده شده است. در سال ۱۵۴۸ م نخستین کتابشناسی مربوط به تألیفات نویسندگان یک مملکت که آن را باید اولین «کتابشناسی مل‍ّی» نامید، بوسیله John Bale در انگلستان منتشر شد.[۱۰۷]
اما درباره آغاز کتاب شناسی در ایران و کشورهای اسلامی با توجه به غارت‌های پیاپی مغولان و دیگر اقوام مهاجم و از بین رفتن تعداد بیشماری از کتابخانه‌های سرزمین ایران، به درستی نمی‌توان در این باره نظر داد اما آنچه از کتاب‌های باقی مانده می‌توان فهمید، این است که از جمله کهن‌ترین کتاب‌هایی که فهرست کتاب‌های ایرانی را در خود گنجانیده مربوط به کتاب «الفهرست» یا «فهرس العلوم»، تألیف ابن الندیم، از ور‌ّاقان بغداد است.این کتاب نمونه‌ای معتبرازکتاب شناسی اسلامی شمرده می‌شود. نیز ابوریحان بیرونی، متوفی۴۴۰ق، فهرستی ازکتاب‌های رازی داردکه دو تصحیح از آن با
عنوان‌های «رساله فی فهرست کتب محمد زکریاء الرازی» و «فهرست کتاب‌های رازی و نام‌های کتاب‌های بیرونی» در خور توجه است.
همچنین کتاب محمد بن حسن الطوسی، متوفی ۴۶۰ ه‍ .ق. که در تصحیح‌های مختلف با عنوان‌های «الفهرست»، «فهرست کتب الشیعه و اصولهم و اسماء المصنفین و اصحاب الاصول» و «فهرست کتب شیعه» آمده است. کتاب‌هایی چون «کشف‌الظنون عن اسامی الکتب و الفنون» حاجی خلیفه، متوفی ۱۰۶۷ ق و کتاب ۲۶ مجلدی «الذریعه الی تصانیف الشیعه» آقا بزرگ تهرانی، متوفی ۱۳۴۸ ه‍ .ق. که در دارالاضواء بیروت به سال [?۱۳]چاپ شده است؛از جمله برجسته‌ترین کتاب‌شناسی‌های اسلامی به شمار می‌رود.
از نخستین کتاب شناسی‌های معاصر در ایران می‌توان «کتاب شناسی ایران» را که «ایرج افشار» آن را گردآوری نموده است؛ نام برد که در سال ۱۳۳۳ به وسیله کتاب فروشی ابن سینای تهران چاپ شده است. بعدها، کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران، این کار را با عنوان «کتاب شناسی ملی» و در زمان‌های مختلف به صورت سه‌ماهه، شش‌ماهه و فصلنامه دنبال کرد. خانبابا مشار نیز «فهرست کتاب‌های چاپی فارسی» که در سال ۱۳۵۱ در پنج مجلد توسط انتشارات ارژنگ تهران چاپ شده است.
ت- هدف کتاب شناسی:
کتاب شناسی‌ها به ما کمک می‌کنند تا بدانیم موضوعی را که درباره آن خواهان اطلاعات لازم هستیم در کجا جستجو کنیم. پیشینه پژوهش‌های انجام شده و آخرین تازه‌های تحقیق را در زمینه آن شناسایی کنیم کم و کیف این پژوهش‌ها و کمبودها و کاستی‌های راه و جنبه‌های انجام نشده کار را دریابیم. بدین وسیله قبل از آغاز به کار، بر موضوع وقوف کامل یابیم و از تکرار مسیر رفته و اتلاف وقت و انجام اشتباهات انجام شده از سوی پیشینیان بپرهیزیم و کاری تازه را عرضه کنیم.
ث- اقسام کتاب شناسی:
۱ـ کتاب شناسی از نظر زمانی:
۱ـ۱ـ گذشته نگر، واپس‌گرا، متوقف یا راکد (Retrosopective Bibliographies):
این کتاب شناسی دربرگیرنده زمان مشخص در گذشته است.[۱۰۸]
مانند: کتاب شناسی سینما (۱۳۵۸ـ۱۳۶۶). فرخنده سادات مرعشی. تهران: فیلم خانه ملی ایران، ۱۳۶۸، ۵۱۸ص.
۲ـ۱ـ کتاب شناسی آینده‌نگر (Prespective Bibliographies):
این نوع کتاب شناسی، مدارک و آثاری را که قرار است در آینده منتشر شود، معرفی می‌کند و اغلب از سوی ناشرین انتشار می‌یابد.[۱۰۹]
۳ـ۱ـ کتاب شناسی جاری (Current Bibliographies):
صورت کتاب‌هایی است که در زمان نزدیک به تهیه کتاب شناسی انتشار یافته باشد. این کتاب شناسی‌ها به صورت هفتگی، ماهانه، فصلی، یا سالانه منتشر می‌شود.[۱۱۰]
نمایه. تهران. وزرات فرهنگ و ارشاد اسلامی، دبیرخانه هیأت امناء کتابخانه عمومی کشور. (این مجموعه به صورت ماهانه منتشر می‌شود).
۲ـ کتاب شناسی از نظر تنظیم:
۱ـ۲ـ الفبایی: (Alphabetical Bibliography):

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...