در سازمان‌های آموزشی رهبران آموزشی(هرکس که بتواند امر آموزش و یادگیری را یک قدم پیشتر ببرد)معلمان را از لحاظ افکار، احساسات، رفتار و کردار تحت تأثیر قرار داده و در انجام دادن وظایف آموزشی، آنان را یاری می‌کنند (علاقه بند، ۱۳۷۲ ص ۱۷۸). با توجه به اینکه راه حلهای نهایی مسائل و مشکلات آموزشی در دست رهبران آموزشی است، باید قابلیت‌ها و توانایی‌های بالقوه رهبران آموزشی و راهنمایان آموزشی تا حد امکان رشد و پرورش یابد، چون آن ها نقش اساسی و مؤثری در تحقق اهداف آموزشی ایفا می‌کنند(نیکنامی، ۱۳۸۰ ص ۵). راهنمایان آموزشی به منظور اصلاح وضع آموزشی تحت عنوان رهبران آموزشی با معلمان و با کمک آنان کار و فعالیت می‌کنند و از طریق همکاری حرفه ای سعی در ارتقای کیفیت عملکرد معلمان و رفع مسائل و مشکلات آموزشی آنان دارند. در بیشتر مدارسی که نظارت و راهنمایی آموزشی برعهده راهنمایان آموزشی است، این وظیفه کاری عادی و اداری تلقی شده که در روند اصلاح وضع آموزشی معلمان تأثیری ندارد. راهنمایان آموزشی باید بتوانند با راهنمایی مؤثر فعالیت‌های آموزشی، محیط آموزشی را به ی یک نظام همکاری پویا و فعال تبدیل کنند و با یاری و مساعدت معلمان آن ها را در نوآوری و انجام کار مؤثر تقویت نمایند. در چنین شرایطی است که موجبات شکوفایی استعدادها و قابلیت‌ها فراهم می شود و معلمان به کار اثربخش برانگیخته می‌شوند و دانش آموزان به یادگیری تشویق می‌گردند، والدین در جریان یادگیری مشارکت می‌کنند و محیط مؤثری برای فعالیت آموزشی و تحقق اهداف آموزشی( اثربخشی آموزشی) به وجود می‌آید(علاقبند ، ۱۳۷۲ص ۱۷۹) .

موفقیت برنامه های نظارت و راهنمایی آموزشی و نیل به ‌هدف‌های‌ آن در گرو عملکرد مؤثر دیگر نظامهای رفتاری مدرسه است و بدون آگاهی از نحوه فعالیت این گونه نظامهای رفتاری، موفقیت این برنامه ها بعید به نظر می‌رسد و اثربخشی برنامه های نظارت و راهنمایی آموزشی نه تنها به ارتباط راهنمایان آموزشی با دیگر نظامهای رفتاری مدرسه، بلکه به آگاهی آنان از نحوه عملکرد تمام نظامهایی که به نحوی در اجرای مؤثر وظایفشان به آن ها یاری می رسانند نیز بستگی دارد(نیکنامی، ۱۳۸۰ص ۹). چنانچه آدامز و دیکی[۶۳](۱۹۶۶ص ۲۱۶) بیان می‌دارد که نظارت و راهنمایی آموزشی فرایندی است که باعث می شود تمام عوامل (عوامل آموزشی و غیر آموزشی مثل معلم، دانش آموز، برنامۀ درسی، تسهیلات و تجهیزات، ساختمان، بودجه، مسائل کارکنان و …) آگاهانه برای پیشرفت یادگیری به طور مؤثر و همچنین کمک به کارآمدتر شدن معلمان به کار گرفته شود. سرجیوانی و استارات[۶۴](۱۹۹۳ص ۹۰) بیان می دارند که اگر قرار باشد راهنمایان آموزشی در تغییر، تجدید سازمان و احیای مدارس و اثربخشی آن نقش مهمی ایفا کنند، باید از نقشهای سنتی خود فراتر روند و نباید هدف آنان صرفاً انجام دادن کار در مدرسه مطابق با موازین و معیارهای مشخص باشد.

وایلز کیمبل(۱۳۹۲) معتقد است که معلمان به واسطۀ تیپهای شخصیتی متفاوت و تفاوت‌های فردی، مشکلات و و نیازهای متفاوتی خواهند داشت که راهنمایان تعلیماتی با توجه ‌به این ویژگی و تفاوت‌ها باید به هر دسته از معلمان خدمات و کمکهای خاص خود را بکنند(به نقل از گلیکمان ۱۹۹۰ ص ۴۰). راهنمایان آموزشی باید بدانند که معلمان در چه صورتی و تحت چه شرایطی و با چه ویژگی فردی و سازمانی قادرند در تدریس خود اثربخش باشند. مدارس و راهنمایان آموزشی باید معیارهای اثربخشی را تعیین کنند و زمینه ها و امکانات لازم را برای اثربخشی معلمان فراهم و به حمایت، تقویت و تشویق آنان بپردازند. راهنمایان آموزشی برای افزایش و ارتقای کارایی معلمان باید به تدوین و توسعۀ برنامۀ مؤثر نظارت و راهنمایی بپردازند و از آنجا که آنان در آموزش و پرورش نقش تعیین کننده ای دارند باید تلاش کنند محیط مناسبی به وجود آورند که در آن معلمان پذیرای راهنمایان باشند و احساس امنیت کنند(نیکنامی ، ۱۳۸۰ ص ۳۰). به اعتقاد هوی و فورسایت (۱۹۸۶) نظارت بر اثربخشی کار معلمان ضروری است، ولی اگر مانع اصلاح فرایند تدریس و یادگیری شود نظارت و راهنمای آموزشی نیست. معلمان باید متناسب با پیشرفت علوم و تکنولوژی به گونه ای راهنمایی شوند که در انتخاب روش مناسب تدریس، استفاده از وسایل آموزشی و بهبود روابط انسانی در مدرسه، تغییرات زیادی در رفتار و روابط خود با دانش آموزان در محیط آموزشی به وجود آورند(به نقل از وکیلیان ، ۱۳۸۵ ص ۹).

راهنمایی معلمان در انتخاب روش های آموزشی و استفاده بهینه از امکانات موجود نه تنها تدریس را ساده تر و پر بارتر می‌سازد، بلکه شانس دانش آموزان را برای یادگیری مؤثر و مفید و همیشگی افزایش می‌دهد. مدارس موفق دارای نظام نظارت و راهنمایی آموزشی معتبری هستند که ضمن توجه به ‌هدف‌های‌ آموزشی مدرسه، ‌هدف‌های‌ فردی معلمان و رشد و پیشرفت حرفه ای آنان را نیز در نظر می‌گیرد. عملکرد درست مدرسه و دستیابی به نتایج قابل قبول نشان دهنده هماهنگی اجزای مدرسه و اثربخشی راهنمایان آموزشی است(نیکنامی، ۱۳۸۰ ص ۳).راهنمایان تعلیماتی در بازدید های خود از مدرسه ها، نه تنها از فعالیت‌های آموزشی معلمان در زمینه‌های روش تدریس ، نحوه اداره کلاس و چگونگی ارزشیابی کلاس بازدید می‌کنند بلکه فعالیت‌های برنامه ریزی، سازماندهی ، هماهنگی و کنترل مدیر را در اثربخشی برنامه های مدرسه، نظارت و راهنمایی کرده و در صورت وجود مشکل یا انحراف، به شناسایی و رفع آن ها اقدام می‌کنند (وکیلیان ، ۱۳۸۵ ص ۱۹) . از نظرگلیکمان ( ۱۹۹۰ ص ۴۹) چنانچه مدرسه ای در نیل به ‌هدف‌های‌ آموزشی خود ناموفق باشد، مسئولیت این شکست صرفاً متوجه معلم نیست، بلکه مدیر مدرسه و راهنمای آموزشی هم مقصرند و باید در قبال عملکردشان پاسخگو باشند(نیکنامی، ۱۳۸۰ ص ۳).

نیکنامی(۱۳۸۰ص ۲۳) بیان می‌دارد که مسئولیت نظارت و راهنمایی معلمان بعد از مسئولین آموزش و پرورش، بر عهده معلمان برجسته و ممتاز مدارس قرار گرفته و سعی شده است که از میان معلمان ثابت و عضو ‌گروه‌های آموزش [۶۵]، توانمندترین و شایسته ترین آن ها، به راهنمایی معلمان دیگر بپردازند. فلسفۀ وجودی ‌گروه‌های آموزشی به عنوان راهنمایان آموزشی برای معلمان، ایجاد زمینه‌های برخورد عقاید واندیشه ها و بروز خلاقیت‌ها، ابداعات و ابتکارات و مبادلۀ تجربیات و رفع مسائل و مشکلات آموزشی معلمان و در نهایت رشد و پرورش همه جانبۀ دانش آموزان است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...