وضعیت جاری روان‌شناسی جهان حالی از توجه شایان روان‌شناسان به مفهوم سلامت روانی، بهنجاری و فقدان علائم بیماری است. با این وجود می‌توانیم چهار دیدگاه را ‌در مورد سلامت روانی از یکدیگر تفکیک کنیم که عبارتند از:

الف: سلامت روانی به معنای رفتار بهنجار (عادی)

در این دیدگاه گفته می‌شود رفتارهایی که اکثریت مردم از خود نشان می‌دهند. رفتار سالم به شمار می‌آیند و رفتار کسانی که از رفتارهای عمومی جامعه فاصله زیادی می‌گیرند به عنوان رفتارهای مرضی به شمار آمده صاحبان آن ها بیمار روانی نامیده می‌شوند. این دیدگاه رد حقیقت رفتار بهنجار یا عادی را تعریف می‌کند، نه سلامت روانی را، زیرا که در شرایطی که جامعه تحت فشار قرار می‌گیرد و مثلاً افسردگی یا پرخاشگری به فراوانی دیده می‌شود نمی‌توانیم بگوییم هرکه پرخاشگر یا افسرده نیست سالم نیست هرچند می‌توانیم بگوییم رفتار بهنجار یا عادی در جامعه افسردگی یا پرخاشگری است . این مسأله نشان‌گر وجود تفاوتهایی بین سلامت روانی و رفتار بهنجار یا عادی است. البته باید اذعان کرد که در بسیاری موارد می‌توانیم رفتار بهنجار یا عادی را به عنوان رفتار سالم بپذیریم.

ب) سلامت روانی به معنای الگوهای ایده کامل

در این دیدگاه انسان سالم کسی است که از یک سلسله معیارهای مشخص برای سلامت روانی تبعیت کند، این معیارها غالباً به وسیله روان‌شناسان و روان پزشکام مشخص می‌شود. برای مثال هشیار زیستن به عنوان یک ملاک سلامت روانی به شمار می‌آید. علاوه بر این مطمئن بودن به خود، خوش‌بینی پذیرفتن اشکالات خود و اقدام به رفع آن ها، روابط خانوادگی خوب و صمیمی، انعطاف‌پذیری در رفتار، امنیت عاطفی، جهت‌مندی در اهداف، آفرینندگی و خلاقیت، آینده‌نگری، تعهد حرفه‌ای و شغلی و هدایت زندگی و سرنوشت توسط خود، یکپارچگی و وحدت شخصیت و بسیاری از این معیارها، ملاک‌های سلامت روانی از نظر این دیدگاه بسیار زیاد است و همین مسأله موجب شده است که میان روان‌شناسان و روان‌پزشکان در تعیین تعداد و حدود آن ها، اتفاق نظری به وجود نیاید و در حال حاضر یک نظریه و چند ملاک خاص به تنهایی نمی.توانند به تفسیر و تعیین تعریف کامل از سلامت روانی بپردازند.

ج)سلامت روانی به معنای یک فرایند

‌بر اساس این دیدگاه سلامت روانی یک پدپده واحد نیست که بتوانیم از آن در تمامی مراحل زندگی استفاده کنیم به عبارت دیگر در هر مرحله از زندگی انسان اعم از کودکی، نوجوانی، جوانی، میانسالی، کهنسالی، سلامت روانی، معنایی متفاوت پیدا می‌کند. ‌به این ترتیب بیمار روانی یک معنای تحولی خواهد داشت. یعنی آنچه را که در یک بزرگسال بیماری به شمار‌ می‌آوریم ممکن است در یک نوجوان سلامت کامل بدانیم یا برعکس. این دیدگاه به نکته ای مهم اشاره دارد که باید پیوسته در سلامت روانی مد نظر داشته باشیم و ان اینکه دلیل وجود ندارد که رفتار همه را با یکدیگر در تمامی سنین مقایسه کنیم بلکه بهتر است رفتار هرکس را به افراد همسن خودش مقایسه کرده از این طریق میزان غیرعادی بودن او را مشخص نمائیم.

د) سلامت روانی به معنای فقدان بیماری

در این دیدگاه این سلامت روانی نیست که تعریف می‌شود بلکه در اصل بیماری روانی تعریف و مشخص می‌شود به عبارت دیگر به جای اینکه بگوییم سلامتی چیست و ‌وقتی که کسی بیمار نباشد یعنی سالم است.

امروزه این دیدگاه استفاده عملی بیشتری پیدا کرده، بیمار علائم و نشانه های را از وضعیت خود بیان می‌کند و روان شناس و روان پزشک ‌بر اساس طبقه‌بندی‌هایی که از بیماری روانی مختلف وجود دارد و ‌در مورد بیماری او اقدامات لازم را به عمل آوردند و اگر کسی در این ‌‌طبقه‌بندی‌ها قرار نگیرد معنایش سالم بودن اوست.

امروزه در مأخذ برای تعیین بیماری‌های روانی ‌بر اساس این دیدگاه وجود دارد یکی راهنمای تشخیص و آماری انجمن روان پزشکی امریکا (DSM) و دیگری طبقه‌بندی بین‌المللی بیماری‌ها(ICD) در این بخش به تعریف سلامت روانی می‌پردازیم.

فدائی (۱۳۷۳، به نقل از میناوردی، ۱۳۸۰) معتقد است فرد سالم کسی است که از نظر کارکردهای روانی از جمله اندیشه، عاطفه، ادراک، رفتار، دچار اختلال نباشد و یا خود، خانواده، و اجتماع رابطه‌ای هماهنگ و صمیمانه داشته باشد و وظایف و مسئولیت‌های خود را در قبال خانواده و جامعه به خوبی انجام دهد.

ساعتچی (۱۳۷۶) سلامت روانی را داشتن سازگاری کافی و احساس خوب بودن ( ازدیدگاه روان‌شناختی)متناسب با معیارهای قابل قبول روابط انسانی و جامعه می‌داند.

‌بنابرین‏ تحقیقات انجمن ملی بهداشت روانی افراد دارای سلامت روان و ذهن خصوصیات زیر را بروز می‌دهند:

۱- افراد سالم از نظر روانی و ذهنی احساس راحتی می‌کنند. آن ها از نظر روانی خود را آن گونه که هستند می.پذیرند از استعدادهای خود بهره می‌برند و ‌در مورد عیوب جسمانی و ناتوانی‌های خود شکیبا هستند و از آن ناراحت نمی‌شوند افراد مورد اشاره دیدگاهی واقع گرایانه دارند و دشواریهای زندگی را سهل می‌انگارند آن ها وقت کمی را در نگرانی، ترس و اضطراب و یا حسادت سپری می.کنند. اغلب ‌آرام‌اند و نسبت به عقاید تازه گشاده‌رو بوده و دارای طیب خاطر بوده و اعتماد به نفس دارند.

۲- افراد دارای سلامت روانی و ذهنی احساس خوبی نسبت به دیگران دارند، آن ها کوشش می‌کنند تا دیگران را دوست بدارند و به آن ها اعتماد کنند چرا که تمایل دارند دیگران نیز آن ها را دوست داشته باشند و به آنان اعتماد کنند چنین افرادی قادرند که با دیگران روابط گرمی داشته باشند و این روابط را ادامه دهند آن ها به علاقه دیگران توجه کرده و احترام می‌گذراند و آن ها به خود اجازه نمی‌دهند که از سوی دیرگان مورد حمله و فشار قرار گیرند و همچنین سعی نمی‌کنند که به دیگران تسلط یابند. آن ها با احساس یکی بودن با جامعه نیست با دیگران احساس مسئولیت می‌کنند.

۳- افراد دارای سلامت روانی معمولاً نسبت به اعمال خود احساس مسئولیت می‌کنند و با مشکلات به همان شیوه که رخ می‌دهند برخورد می‌کنند آن ها دارای پندارهای واقع‌گرا ‌در مورد آنچه که می‌توانند یا نمی‌توانند انجام دهند نیستند. از تجارب بنیادین زندگی لذت می‌برند، اما هرگز شیفته خود نمی‌شوند، آن ها به بررسی تجارب و تبادل یا دنیای خارج از خود می‌پردازند بیشترین تلاش خود را صرف آنچه که انجام می‌دهند می.کشد و پس از انجام آن خرسندی نصیبشان می‌شود

مفهوم عدم سلامت روان :

عدم سلامت روان یا بیماری روانی به گروهی از بیماری‌ها گفته می‌شود که با تاثیر بر تفکر و رفتار باعث ایجاد ناراحتی برای فرد مبتلا یا ایجاد ناتوانی در وی می‌شوند. علت بیماری های روانی به خوبی شناخته نشده است ولی آنچه مسلم است این است که عوامل ژنتیک، استرس های مختلف و نوع تعامل فرد با دیگران در ایجاد یا بروز آن ها مؤثر است. افسردگی، اضطراب، وسواس، اختلال دوقطبی و اسکیزوفرنیا از جمله این اختلالات هستند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...