از طرفی تریف[۲۱] و همکاران(۲۰۱۱)،بیان کردند منظور از حمایت اجتماعی ادراک شده ، ادراک قابلیت دسترسی و کفایت انواع مختلف حمایت می‌باشد. در این رابطه ، یکی از مهم ترین عوامل که موجب بالا رفتن احساس کفایت و در نتیجه رضایت از شغل می‌باشد عزت نفس است(بونومی،۲۰۰۰).

مکی و اسمیت[۲۲](۲۰۰۲)درباره خودپنداره بیان می‌کند که خودپنداره یکی از عوامل تعیین کننده رفتار انسان است و در حقیقت برداشت و قضاوتی که افراد از خود دارند که تعیین کننده چگونگی برخورد آن ها با مسائل مختلف است.در یک نگرش کلی ، خودپنداره یک ارزیابی کلی از ارزش خویش است.ارزیابی از ارزش خود ، میزان آگاهی افراد از توانایی ، اهمیت و ارزشمند بودن خویش ‌بر اساس تجربیات گذشته است. در واقع هر چه فرد از خودباوری و خودپنداره بالاتری برخوردار باشد از موقعیت و کارآمدی بالاتری برخوردار بوده و از آسیب های روانی _اجتماعی نیز مصون خواهند ماند.(شیهان،۱۹۸۸؛ترجمه میرهاشمی و گنجی،۱۳۸۳).

با یک نگرش دیگر، خودپنداره در کار، سطح خودآگاهی شخص را برای انجام وظایف خاص(در آینده)نشان می‌دهد.افراد برای وظایفی که غالبا انجام می‌دهند (مثلاوظایف خانوادگی) یا دیگر وظایفی که برای زندگی آنان دارای اهمیت است (مثلاً مسئولیت‌های اصلی شغلشان یا وظایف زناشویی) سطوح مختلفی از خودپنداره را به دست می‌آورند. کارکنانی که دارای خودپنداره کاری بالایی هستند، در مقایسه با افرادی که خودپنداره کاری کمتری دارند معمولا بهتر کار می‌کنند و از شغلشان راضی‌ترند. این تفاوت حائز‌ اهمیت است زیرا افرادی که در انجام یک کار ، مدام باز‌خورد منفی دریافت می‌کنند ، هرگز این تصور را نخواهند داشت که برای انجام آن (کار)دارای کارایی هستند.افرادی که دارای عزت نفس بالا هستند، توانایی خود را بالا ارزیابی می‌کنند، لذا اطمینان دارند که وقتی تصمیم به انجام کاری بگیرند، احتمالا موفق خواهند شد.از سوی دیگر ، کارکنان دارای خودپنداره پایین، توانایی خود را کم می‌دانند. ‌بنابرین‏،برای خود ‌موفقیت کمتری پیش‌ بینی کرده و فعالیت‌های خود را محدود می‌کنند. در نتیجه، سطح خودپنداره کاری فرد نیز نقش مهمی را در کار و در سازمان‌هایشان ایفا می‌کند(زندی پور،۱۳۸۵).

از این رو با توجه به مطالب فوق در این پژوهش به بررسی رابطه نگرش مذهبی ،خود پنداره و حمایت اجتماعی با رضایت شغلی کارمندان دانشگاه های شهر کرمان پرداخته است تا مشخص شود ، آیا چنین رابطه ای وجود دارد ؟

۲-۱- اهمیت و ضرورت تحقیق

اشتغال از جمله مسائلی است که همواره ذهن انسان ها ، دولت ها و ملت ها را به خود مشغول داشته است. هر چند شغل و حرفه به ظاهر ، به بعد اقتصادی ـ معیشتی انسان ها مربوط می شود ، ولی با بعد فردی ، خانوادگی ، اجتماعی ، سیاسی و فرهنگی آنان نیز ارتباطی تنگاتنگ دارد. رضایت شغلی حوزه ای است که در آن دیدگاه های روان شناختی اجتماعی ، جامعه شناختی ، اقتصادی ، علوم سیاسی و تربیتی هر یک به سهم خود در آن سخن گفته اند. امروزه در هر کشوری، هزاران هزار شغل و حرفه وجود دارد که افراد به آن اشتغال داشته و از این طریق، به زندگی خود ادامه می‌دهند. آنچه همواره مورد توجه روان شناسان و اندیشمندان علوم اجتماعی بوده رضایت شغلی افراد و آثار این رضایت در روحیه آن ها و بازدهی کارشان می‌باشد. اگر کسی به شغل خود علاقه مند باشد، خلاقیت و استعداد وی در زمینه کاری اش شکوفا خواهد شد و هرگز دچار خستگی و افسردگی نخواهد شد. به عکس ، اگر کسی از حرفه اش راضی نباشد، هم خودش دچار افسردگی و سرخوردگی می شود و هم کارش بی نتیجه خواهد بود و از این رهگذر، جامعه نیز دچار آسیب خواهد شد.(حکیمی جوادی،۱۳۸۸).

میر شهیدی(۱۳۸۹) ، رضایت شغلی به عنوان عاملی که در موفقیت شغلی تاثیر دارد و باعث افزایش کارایی و رضایت فردی می شود ، باید مورد توجه جمعی قرار بگیرد. از طرف دیگر عدم رضایت نیز باعث کم کاری ، غیبت و سهل انگاری شده و حتی در درجات بالاتر می‌تواند اثرات نامطلوب و مخربی بر برنامه ریزی ها داشته باشد و آن را مواجه با شکست سازد و با ایجاد زمینه مناسب برای رشد رضایت شغلی کارکنان در بستری مناسب صورت گیرد .

رضایت شغلی کارکنان اهمیت و حساسیت خاصی دارد . زیرا که اگر در سازمانی خشنودی و رضایت کارکنان مقدم بر ‌هدف‌های‌ دیگر نباشد، آن سازمان محکوم به شکست و زوال و فروپاشی است .در این پژوهش جامعه مورد تحقیق ما کارمندان دانشگاه های شهر کرمان است .از طرفی رضایت شغلی تاثیر متقابلی روی فرد و سازمان دارد . فرد همراه با خواسته ها و آرزوهایی به سازمان می پیوندد و هماهنگی و همسوئی سازمان ‌به این آرمانها در فرد ایجاد رضایت می کند و این رضایت شغلی خود باعث نو آوری ، خلاقیت در کار ، افزایش میزان تولید و یا خدمات می شود و از این ره یافت، سازمان از سلامت و پویایی برخوردار می شود . کارکنانی که از خشنودی و رضایت اندکی برخوردارند به طور معمول به نرخ‌های بالای جایگزینی گرفتار می‌شوند . اینگونه کارکنان احتمال دارد چشم به جاهای دلخواه تر بدوزنـد، در حالی کـه کارکنانـی که از رضایـت بیشتـری بـرخوردارنـد در جـای خـود باقـی می مانند(میرشهیدی،۱۳۸۹).

از سویی دیگر یکی از ابعاد مهم زندگی هر فرد شغل اوست که بر دیگر جنبه‌های زندگی اش تأثیر مستقیم دارد و رضایت افراد از شغلشان نه تنها باعث موفقیت روز افزون در آن شغل می شود بلکه تأثیرات مثبتی در روال عمومی زندگی آن ها خواهد گذاشت، از آنجا که رشد و اعتلای هر جامعه بسته به افراد آن جامعه است، نتایج مثبت رضایت افراد از شغلشان در نهایت منجر به پیشرفت و اعتلای جامعه آن ها خواهد شد (عابدی،۱۳۸۱).

از طرفی حمایت اجتماعی به معنای در دسترس بودن حمایت ، ارزیابی کافی از حمایت و کیفیت حمایت در زمان ضرورت است. در واقع به شرایط و تصوری اطلاق می‌گردد که فرد دردمند، افراد مؤثری دارد که قادرند در مواقع درماندگی و ناچاری به وی کمک کنند (عابدی،۱۳۸۱).

از سوی احساس کفایت فرد از حمایت اجتماعی با خودپنداره شخص رابطه داشته و همچنین افزایش سطح عزت نفس می‌تواند رضایت شغلی را پیش‌بینی کرده و موجب ارتقا رضایت شغلی شود.

روبرت (۱۹۹۲)،نیز معتقد است که مذهب برای افراد در مواجهه با مشکلات منبع حمایتی است و باورها و فعالیت های مذهبی به عنوان روشی تعریف شده است که منابع مذهبی مانند دعا و نیایش ، توکل و توسل به خداوند را برای مقابله به کار می‌برد. همچنین رفتارهای مذهبی مانند نماز خواندن، صداقت، اعتقاد به خداوند و مطالعه کتاب های مذهبی از طریق ایجاد امید و تشویق در جهت ایجاد دیدگاه مثبت نسبت به شرایط موجود و بیرون کشیدن فرد از یک بحران مایوس کننده که بر آن ها تسلط چندانی هم ندارد، یک نوعی آرامش درونی را ایجاد می‌کند (کوئینگ و همکاران،۱۹۹۵).

لذا جهت بهبود سطح رضایت شغلی این عزیزان نیاز است تا پارامترهای مرتبط با آن (در این پژوهش، خودپنداره، حمایت اجتماعی و نگرش مذهبی) به طور دقیق شناسایی شود تا از این رهگذر بتوان جهت بهبود و افزایش سطح رضایت شغلی آن ها گام مؤثری برداشت.

۳-۱ اهداف تحقیق

۳-۱-۱ هدف اصلی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...