دانلود فایل های پایان نامه درباره : نقد ساختارگرایانۀ فیلمنامه … – منابع مورد نیاز برای مقاله و پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین |
* می شد به جای سیلی آبدار یک مشت آب زد به صورت این مصفّا.(همان)
-
- کاربرد جملات کوتاه و خبری: استفاده از چنین جملاتی خواننده را از احساس ملال و دلزدگی باز میدارد.
* «مادر: یه بشقاب بکش بذار کنار مادر، غلامرضا نصف شب گشنهش میشه. تُنگم آب کن واسه جلال الدین، برای محمد ابراهیم ام زیر سیگاری بذار. مراقب باش ماه منیر حکماً قرصشو بخوره، بیخوابی نزنه به سرش. ببینین این داداشتون هم چی میخواد مهیا کنین. سر شب بخوابین بچه ها که فردا بتونین زود پاشین، فردا خیلی کار دارین.» ( مجموعه آثار علی حاتمی:۱۱۴۸)
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
* «ماه طلعت: داداش من الان پیش مادرم، خونه سالمندان. این دوشنبه باید یه کاری بکنیم که بتونیم پیش از ظهر بیائیم. حال مادر خوب نیست. منم دست تنهام. اثاثشم تحویل دادن. ماشین لازمه. خواسته ببریمش خونه. داداش، بمیرم الهی، هیچوقت فکر همچین روزی رو نمی کردم. یه جوری برسون خودتو.» ( مجموعه آثار علی حاتمی:۱۱۰۲)
* «مهین: گوشت و میوه و نون خریدم. کارمون شده پُر و خالی کردن یخچال. شام شنیتسل مرغ داریم. منشی دکتر آزادی یه هفته میخواد بره دریا. ماهیتابه رو تا گلو روغن نکن، کافیه تا ماهیتابه چرب شه. از فردا بعد از ظهر هم میرم مطب دکتر. واسه یه شنیتسل یه خروار ظرف کثیف نکنی، مایع ظرفشویی گیر نمیاد. حقوق یه ماه دختره رو واسه یه هفته مرخصیاش گرفتم. باز که کتاب تازه خریدی. بالاخره نگفتی آخر کلیدر چی شد….» ( مجموعه آثار علی حاتمی:۱۱۰۳)
از جمله ویژگیهای سبکی فیلمنامهی «مادر» در حوزهی بلاغی، عبارتند از:
-
- جملات و عبارات آهنگین:
* «مادر: این ناخدای جوان، یادگار عهد تبعید پدرتونه. هرچه پدر در خاک تبعید اسارت کشید، پسر مرد ِ دریا شد و آزاده. بعد از تمرد پدرتون از حکم تیر در قضیه ی مسجد گوهرشاد، چهل سال پیش از این، شبی بر خلاف همچین شبهای گرم تابستون، چله زمستون، پدرتونو به بهانه حموم بردن، به خونه آوردن.» (مجموعه آثار علی حاتمی:۱۱۱۷)
* «جلال الدین: عشق سپر بلاست. مادر نگاه عاشقا رو داره امروز، و امشب امید دیدار یار.» (مجموعه آثار علی حاتمی:۱۱۴۲)
* «محمدابراهیم: آبلیموی حال برت رفت پیشواز بهار نارنج کیجا، آبجیخانوم مرباش. ترنجبین بانو! هل وگلابم میزائیدی حریف هفت بیجارت نمیشد. لو لو خور خوره منو میخوره. لولو خور … سنجد، دَهن مَهن کُلون مُولون. سهره مهره یه دوجین بچه میزاد یکیش میشه بلبل. ننه ما کت سهره رو بست و زایید گل و بلبل، …آخ زو. به به چه تخم و ترکه ای، ترنجبین بانو. مام دولتی سر دائیمون شدیم روده پاک کن. والّا یه هله هولهای میشدیم از این قماش. قره قوروتی، بامیه ای، کمپوت ممپوت.» ( مجموعه آثار علی حاتمی:۱۱۱۰-۱۱۰۹)
۲- استفاده از تشبیهات ناب: هرچند نویسنده اغلب، روایات خود را به زبانی ساده نقل میکند، اما گاه برای جلب توجه مخاطب، به زبانآوری و صنعتگری و آرایش کلام میپردازد و مقهور علاقهی شخصی خود، یعنی لفاظیهای ادیبانه میشود. بهترین مثال برای این ادّعا استفاده از تشبیهات ناب و زیبایی است که به صورتهای مختلف، اعم از تشبیه مفصّل، استعاره، اضافهی تشبیهی در برخی قسمتهای متن به کار رفته است که برای هر کدام مثال میآوریم:
اضافه ی تشبیهی:
* جلال الدین: این تنبور محبت، زخمه اش نوازشه نه سیلی. ( مجموعه آثار علی حاتمی:۱۱۱۵)
* به خاطر شکوه یک شوهر و عزت زنانهی من،پشت ابر غرور پنهان بود.( مجموعه آثار علی حاتمی:۱۱۲۱)
* تورآرامش بود برای یک روح عاصی. .( مجموعه آثار علی حاتمی:۱۱۴۰)
تشبیه مفصّل:
* ماه منیر،نوپا بود. نازک تن مثل پنبه .( مجموعه آثار علی حاتمی:۱۱۲۱)
تشبیه مرسل:
* حال و وضع ترنجبین بانو، عینهو وقت اضافی بازی فیناله.( مجموعه آثار علی حاتمی:۱۱۱۳)
استعاره:
* خورشید دم غروب، آفتاب صلات ظهر نمیشه. مهتابی اضطراریه، دوساعته باطریش سست. ( مجموعه آثار علی حاتمی:۱۱۱۳)
خورشید دم غروب و مهتابی اضطراری: استعاره از مادر است که لحظه های پایانی عمر خود را سپری میکند.
استعاره مکنیه:
* گیرم اینجور وجودا موتورشون رولزرویسه، تخته گازم نرفتن، سربالایی زندگی. دینامشون وصله به برق توکل. ( مجموعه آثار علی حاتمی:۱۱۱۳)
در این عبارت ویژگیهای خودرو، نظیر «تخته گاز رفتن»، «دینام» و «موتور» به انسان وام داده شده است.
«دلشدگان»
فیلم «دلشدگان» با کارگردانی، نویسندگی و طراحی صحنه و لباس «علی حاتمی» ساخته شده است. علی حاتمی این فیلم را به مناسبت هزارۀ باربد تهیه و آن را به عنوان سپاسی از سوی خود به استادان موسیقی ایران تقدیم کرد.
بازیگران توانایی چون «جلال مقدم» (عیسی خان وزیر)، «اکبر عبدی» (آقا فرج بوسلیکی)، «امین تارخ» (طاهر خان بحر نور)، «سعید پورصمیمی» (ناصر خان دیلمان)، «فرامرز صدیقی» (استاد دلنواز)، «فتحعلی اویسی» (موسیو ژولی)، «رقیه چهره آزاد» (دایه)، «شهلا ریاحی» (همسر استاد دلنواز) و «لیلا حاتمی»، تنها فرزند زنده یاد علی حاتمی، در نقش لیلا، نقش آفرینی کرده اند.
فیلم «دلشدگان» به صورت رنگی و به مدت زمان ۹۱ دقیقه، در ششم آبان ماه سال ۱۳۷۱ در سینماهای «آزادی»، «مرکزی»، «آفریقا»، «سبز فایل»، «فرهنگ»، «مراد»، «سعدی»، «شاهد»، «البرز»، «سایه»، «حافظ» و «ستاره» به نمایش در آمد.
«خلاصهی داستان»
در دورهی سلطنت «احمد شاه قاجار»، تنی چند از نوازندگان چیرهدست و علاقمند به موسیقی، بنابر طرح پیشنهادی فردی موسوم به «موسیو ژولی»، به فرنگ اعزام میشوند تا هنر خود را بر روی صفحهی گرامافون ثبت کنند. اما در این سفر مشکلات و موانعی به میان میآید؛ کمپانی خارجی با سفارت ایران دچار اختلاف میشود و امکانات مالی خود را از اعضای گروه دریغ میکند و سرپرست گروه، «استاد دلنواز»، برای تأمین مخارج ضبط موسیقی، خانهاش را به فروش میگذارد، خوانندهی گروه، «طاهر خان»، دل در گرو عشق شاهزادهخانم ترکی میبندد و پس از چندی بر اثر بیماری سل در میگذرد. اما با همهی این مشکلات، گروه موفق میشود مأموریت خود را به پایان برساند. در هنگام بازگشت، به غیر از نوازندهی سنتور که به قصد آموختن موسیقی علمی در آنجا میماند، سایر اعضا، همراه با جنازهی «طاهر»، با دلی آزرده به وطن بازمیگردند.
«تحلیل ساختاری روایت»
طرح نقش های فیلمنامهی دلشدگان:
زمینه: دربار قاجار بنابر طرح پیشنهادی فردی فرانسوی موسوم به «موسیو ژولی»، تصمیم میگیرد تنی چند از نوابغ موسیقی ایران را به پاریس اعزام کند تا هنر موسیقی سنتی خود را بر روی صفحهی گرامافون جاودان کنند.
پاره یکم- نقش صفر (وضعیت آغازین): دربار تصمیم میگیرد که استاد سرآمدی که غیر وابسته به دربار باشد، گروه نوازنده را جمعآوری کند.
نقش۱. «میرزا محمود خان مهندس»، «استاد دلنواز» را برای رهبری و عهده گیری مسئولیت گروه انتخاب میکند.
نقش۲. «استاد دلنواز» پیشنهاد «میرزا محمود مهندس» را میپذیرد.
نقش۳. «استاد دلنواز»، «ناصر خان دیلمان» را به عنوان نوازندهی کمانچه، «خسرو خان رهاوی» را به عنوان نوازندهی سنتور، «عیسی خان وزیر» را برای نواختن تنبک و «طاهر خان بحرنور» را به عنوان خوانندهی گروه انتخاب میکند.
نقش۴. «عیسی خان وزیر» به دلیل وظایف فراوان وزارت از سفر معذور میشود.
نقش۵. «عیسی خان»، شاگرد خود، «فرج بوسلیکی»، را به جای خود پیشنهاد میدهد.
نقش۶. «استاد دلنواز» پیشنهاد «عیسی خان» را میپذیرد و به سراغ «فرج بوسلیکی» میرود.
نقش۷. «آقا فرج» در ابتدا قصد دارد هنرمندی خود را پنهان کند، ولی سرانجام میپذیرد.
نقش صفر صفر: گروه آمادهی سفر میشوند.
پارهی دوم: بازگویی به اختصار: هریک از اعضای گروه از خانواده و عزیزان خود خداحافظی میکنند و عازم سفر میشوند.
پارهی سوم- نقش صفر: اعضای گروه به فرانسه میرسند و در سفارتخانه به انتظار سفیر کبیر ایران مینشینند.
نقش۱. «میرزا محمود مهندس»، یکایک اعضای گروه را به سفیر کبیر معرفی میکند.
نقش۲. سفیر کبیر برای آنها آرزوی موفقیت کرده و خداحافظی میکند.
نقش۳. اعضای گروه با کالسکه به هتلی میروند و در آنجا اقامت میکنند.
پارهی چهارم- نقش صفر: «موسیو ژولی» عهد خود مبنی بر تأمین مخارج گروه نوازنده را میشکند.
فرم در حال بارگذاری ...
[سه شنبه 1401-04-14] [ 12:19:00 ق.ظ ]
|