احسان حبیب[۶۸] (۲۰۰۶) به بررسی توانایی اجزای تفکیک شده سود در پیش‌بینی سود های آتی پرداخت. نتایج این پژوهش نشان داد که تفکیک سود به اجزای آن منجر به افزایش توان پیش‌بینی سود آتی می‌گردد. همچنین وی ‌به این نتیجه دست یافت که تفاوت زیادی بین شرکت‌های خاص و صنایع خاص مختلف در این مورد وجود ندارد. مایکل و همکاران (۲۰۰۶) ‌به این نتیجه رسیدند که سود سال جاری شرکت‌های توزیع کننده سود نسبت به شرکت‌هایی که سود توزیع نمی‌کنند، دارای ارتباط و همبستگی بیشتری با سودهای آتی می‌باشد.

چان و همکاران (۲۰۰۶) رابطه اقلام تعهدی ( تفاوت بین سود و جریان‌های نقدی) را با بازده آینده سهام بررسی کردند و نشان دادند که شرکت­های با ارقام تعهدی زیاد در دوره­ بعد از گزارش­گری اطلاعات مالی، بازده سهام آن‌ ها کاهش می­یابد. یک تفسیر از این نتایج این است که شرکت­ها با کیفیت سود پایین (یعنی شرکت­هایی که ارقام تعهدی بالایی دارند) در دوره­ پس از گزارش­گری سود، دچار افت بازدهی می­شوند، زیرا سرمایه گذاران به مسئله کیفیت سود پایین شرکت­ها پی می­برند و قیمت سهام را متناسب با آن تعدیل ‌می‌کنند.

باروا (۲۰۰۶) در مطالعه­ خود معیارهای اندازه ­گیری کیفیت سود را، با بهره گرفتن از ویژگی­های کیفی اطلاعات مالی مندرج در چارچوب نظری هیئت تدوین استانداردهای حسابداری مالی، بررسی ‌کرده‌است. نتایج حاصل از بررسی اجزای هر یک از ابعاد کیفیت سود نشان داد، شرکت­هایی با مربوط بودن و قابلیت اتکای بالای سود در مقایسه با شرکت­هایی که مربوط بودن و قابلیت اتکای سود آن‌ ها پایین است، ضریب واکنش سود و قدرت توضیحی رگرسیون قیمت – سود بالاتری دارند.

چنگ و هالی (۲۰۰۸) به بررسی میزان پایداری اجزای نقدی سود عملیاتی پرداختند. ایشان نقش اجزای نقدی سود را در پیش‌بینی جریان‌های نقد آتی به همراه اجزای تعهدی سود آزمون کردند. یافته ها نشان داد که اجزای نقدی سود پایداری متفاوتی دارند و ملاحظه این اجزاء قدرت پیش‌بینی جریان‌های نقد آتی را بهبود می‌دهد.

فرانسیس (۲۰۰۸) نحوه ارزش‌گذاری اقلام تعهدی توسط بازار را مورد بررسی قرار داد. این مطالعه نشان داد که در ارزش گذاری بازار اقلام تعهدی مربوط به دریافتنی‌ها بیشتر از سایر اقلام تعهدی اهمیت دارند. همچنین دریافت که سرمایه گذاران سود و زیان ناشی از کنار گذاری دارایی‌های استهلاک پذیر را دارای محتوای اطلاعاتی می‌دانند.

بارون و مک لیگ (۲۰۰۸) رفتار سرمایه گذاران در قیمت گذاری اجزای نقدی و تعهدی سود را بررسی کردند. با این تفاوت که بر خلاف تحقیقات قبلی ۳ جز از سود را به طور جداگانه مورد بررسی قرار دادند: ۱) اجزای تعهدی سود که مستقل از اجزای نقدی هستند، ۲) اجزای نقدی که مستقل از اجزای تعهدی هستند و ۳) اجزای نقدی و تعهدی که به هم مرتبط هستند. نتیجه تحقیق این بود که سرمایه گذارانی که با تعاریف مذکور در آن تحقیق آگاه تلقی شده بودند و انتظار می‌رفت که به درستی تفاوت میان اقلام مختلف سود را دریابند، در قیمت گذاری اجزای نقدی و تعهدی مربوط به هم اشتباه کردند. البته اشتباه آنان از سایر سرمایه گذاران کمتر بود. به علاوه بر خلاف سایر سرمایه گذاران، سرمایه گذاران آگاه اجزای نقدی مستقل از اجزای تعهدی را در درست قیمت گذاری کردند و این در حالی است که هیچ کدام از سرمایه گذاران در ارتباط با اجزای نقدی اشتباه نکردند. کوین و ویکی (۲۰۰۸) به بررسی رابطه بین کیفیت سود و سرمایه گذاری دارایی‌های سرمایه ای طی سال‌های ۲۰۰۵-۱۹۹۸ پرداختند. نتایج پژوهش نشان داد شرکت‌هایی که کیفیت سود کمتری دارند، منابع شان را کمتر به دارایی‌های سرمایه ای تخصیصی می‌دهند و نرخ بازده دارایی کمتری دارند.

ذو و لاسینا (۲۰۰۹) با بهره گرفتن از مدل پیش‌بینی جریان‌های نقد به بررسی میزان پایداری اجزای نقدی پرداختند. در این پژوهش جریان‌های نقد به اجزای آن تفکیک شد و تفاوت در توان پیش‌بینی مدل‌های جمع جریان نقدی و اجزای جریان نقدی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که ملاحظه اجزای نقدی، توان پیش‌بینی جریان‌های نقد را افزایش می‌دهند.

کاناگریتنام و همکاران (۲۰۰۹)، مفید بودن گزارش گری سود جامع در بازار سرمایه کانادا را مورد مطالعه قرار دادند. آن ها ‌به این نتیجه رسیدند که مبلغ تجمیعی اقلام صورت سود و زیان جامع با قیمت و بازدهی سهام رابطه قوی آماری دارد. افزون بر این نتایج پژوهش آن ها نشان داد، سود خالص توانایی بالاتری در پیش‌بینی قدرت سودآوری آتی واحد تجاری دارد. الیچ (۲۰۰۹) در پژوهش خود با بهره گرفتن از دوازده علامت مالی طی یک دوره هفت ساله ‌به این نتیجه رسید، یک همبستگی مثبت بین این علائم مالی و بازده سهام وجود دارد.

ذو (۲۰۱۰) به بررسی میزان کاربرد اقلام تعهدی توسط مدیریت در پیش‌بینی سود آتی پرداخت. نتایج این مطالعه حاکی از آن بود که مدیران به طور کلی پایداری اقلام تعهدی را در پیش‌بینی سود بیش برآورد می‌کنند. در این پژوهش ارتباط منفی بین اشتباهات پیش‌بینی مدیران و اقلام تعهدی شرکت‌هایی که پیش‌بینی سود را در یک دامنه (یعنی برای پیش ­بینی خود بازه ای مقداری بین دو عدد) ارائه می‌کنند، به دست آمد؛ ولی برای شرکت‌هایی که پیش‌بینی خود را در قالب مبلغ مشخصی ارائه می‌کنند، این بیش برآورد وجود ندارد.

بندی (۲۰۱۲) رویکردهای حسابداری و مالی را با هم مقایسه و تاثیر آن ها را از جهت پایداری سود بر سود آتی مورد سنجش قرار دادند. وی بیان می‌کند که سود از موارد مهم و تاثیر گذار بر رویکردهای حسابداری و مالی می‌باشد. وی برای این مورد سود جاری، اجزای نقدی و تعهدی سود، بازده سهام و بازده آتی و بازده جاری را بر سود آتی مورد بررسی قرار داد و ‌به این نتیجه رسید که سود جاری، و بازده آتی بر سود آتی دارای تاثیر مثبت و معنی دار و اجزای نقدی و تعهدی سود بر سود آتی تاثیر معنی داری ندارد.

اوگنوا (۲۰۱۲) به بررسی کیفیت اقلام تعهدی، بازده شناسایی شده و بازده مورد انتظار با در نظر گرفتن اهمیت کنترل برای شوک های جریان وجه نقد پرداخته و بیان می‌کند امکان تجزیه بازده شناسایی به شوک جریان وجه نقد و بازده بدون شوک های جریان وجه نقد وجود دارد. وئی ‌به این نتیجه دست یافت که شوک هایی با کیفیت اقلام تعهدی ضعیف به طور متوسط دارای شوک های جریان وجه نقد پایین تر در ۳۷ سال گذشته بوده اند. این شوکهای جریان وجه نقد بازده مورد انتظار ضعیف کیفیت اقلام تعهدی را خنثی می‌کند. پس از استثنا کردن شوک های جریان وجه نقد، بازده شناسایی شده آتی دارای ارتباط منفی باکیفیت اقلام تعهدی می‌باشند. مقدار اضافه ارزشی که به اقلام تعهدی نسبت داده می شود، هم از لحاظ آماری و هم از لحاظ اقتصادی در آزمون‌های قیمت گذاری دارایی های استاندارد معنادار می‌باشند زمانی که شوک های جریان نقدی به وسیله تجزیه بازده خاص شرکت استثنا می‌شوند. در حالت کلی این مقاله شواهدی ‌در مورد وجود عامل ریسک کیفیت اقلام تعهدی قیمت گذاری شده به دست می‌دهد و بر اهمیت کنترل بر شوک های جریان وجه نقد در آزمون قیمت گذاری دارایی ها که از بازده شناسایی شده استفاده می‌کنند تأکید دارد.

۲-۹-۲- تحقیقات داخلی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...