برای فهم بهتر وآسانتر رابطه ی این دو مفهوم ابتدا باید تعاریف آن بیان و بررسی گردد.یکی از

حقوق ‌دانان برای تعهد تعاریف زیر را آورده است: ۱ رابطه ی حقوقی که به موجب آن شخص یا –

اشخاص معین، نظر به اقتضاء عقد یاشبه عقد ویا به حکم قانون ملزم به دادن چیزی یا مکلف به فعل یا

ترک عمل معینی به نفع شخص یا اشخاص معین می‌شوند. ۲ حق ذمی را نسبت به کسی که آن حق علیه –

اوست تعهد گویند.در همین معنی دین و التزام نیز استعمال شده است. ۷ عمل بر ذمه گرفتن حقی به نفع –

غیر ۷ .

۱ – ، محمد معین، فرهنگ فارسی معین، چاپ اول، تهران: انتشارات فرهنگ نما با همکاری انتشارات کتاب راد، ۱۷۸۲

. ص ۲۲۲

۲ – . ابراهیم شعاریان، انتقال قرارداد، چاپ اول، تبریز: انتشارات فروزش، ۱۷۸۸ ، ص ۴

۷ – . محمد جعفر جعفری لنگرودی، ترمینولوژی حقوق، چاپ بیست ودوم، تهران: کتابخانه گنج دانش، ۱۷۸۸ ، ص ۱۶۶

۱۳

به کار » التزام « تعهد در فقه اسلامی اکثراً با تعبیر « : یکی دیگر از حقوق ‌دانان در این مورد می نویسد

رفته و حقوق ‌دانان عرب متداول ترین لغت برای تعهد قراردادی را التزام قرار داده‌اند و می توان التزام را

خاص تعهد قراردادی دانست و تعهد در قانون مدنی ایران، فرانسه و آمریکا تعریف شده است ولی در

». قانون مدنی قدیم و جدید مصر تعریف نشده است

تعهد رابطه ای است اولاً بین اشخاص نه فقط افراد، ثانیاًً « : ایشان در تعریف تعهد نیز بیان می دارند

ناشی از قرارداد و یا غیر قرارداد، ثالثاً مالی ویا غیر مالی ورابعاً دو یا چند شخص ۱ ».

در قانون مدنی در تعریفی که از عقد شده، تعهد به معنای تراضی آمیخته به التزام و پای بندی است

نه به معنای اثر عقد، البته نه به معنای التزامی برگشت ناپذیر که شامل عقود جایز نیز می شود، ‌بنابرین‏

تعهد تنها اثر عقد نیست و با تملیکی بودن عقد منافاتی ندارد ۲ .

آقای امامی تعریف عقد در ماده ی ۱۸۷ ق.م جامع ندانسته وآن را فقط شامل عقود عهدی بیان می

دارند و عقود معوض وتملیکی را در بر نمی گیرد و اشخاص حقوقی را نیز در بر نمی گیرد. ایشان تعریف

جامع برای عقد را عبارت از همکاری متقابل اراده ی دو یا چند شخص در ایجاد ماهیت حقوقی بیان می

دارند و عقد و قرارداد را ، خواه معینه و غیر معینه مترادف دانسته اند ۷ . ‌در مورد عقد و عهد که گاهی به

عقد، عهد موکد است که میان دو طرف برقرار می شود در « : جای هم به کار می‌روند گفته شده است

حالی که در تحقق عهد الزاماًً به دو طرف نیاز است. بین این دو عموم ‌و خصوص مطلق بر قرار است یعنی

هر عقدی، عهد است ولی هر عهدی، عقد نیست ۴ ».

در حقوق انگلیس نیز تعاریفی از قرارداد آمده است که در اینجا به تعریفی که ویلیام آنسون در

قرارداد را به عنوان توافقی قانوناً الزام آور تعریف نموده که فی » اصول حقوق قرارداد « کتاب خود به نام

ما بین دو یا چند نفر منعقد گشته و به موجب آن یک یا چند نفر در برابر طرف یا طرف های دیگر،

۱ – – . حسینعلی احمدی، اجرای تعهد قراردادی، چاپ اول، تهران: انتشارات برهمند، ۱۷۲۹ ، صص ۲۹ ۲۲

۲ ناصر کاتوزیان، دوره مقدماتی حقوق مدنی، اعمال حقوقی،چاپ دوم، تهران: شرکت انتشار با همکاری شرکت –

. بهمن برنا، ۱۷۲۱ ، ص ۱۲

۷ . ۱۷۲۲ ، ص ۱۶۲ ، سیدحسن امامی، حقوق مدنی، چاپ هشتم، تهران: انتشارات اسلامیه، ج ۱

۴ – . ۱۴۱۲ ، ص ۱۹۸ ، سیدمحمدکاظم طباطبایی، عروه الوثقی، قم: مؤسسه‌ نشر اسلامی ، ج ۹

۱۴

حقوقی را برای انجام اعمال یا ترک آن ها به دست می آورند. به طور خلاصه می توان قرارداد را به

عنوان توافقی بین دو یا چند طرف تعریف نموده که قصد داشتن آثار و نتایج قابل اجرای قانونی دارند.

توافق اشاره شده در تعریف مذکور به معنای توافق اراده هاست که در حقوق، توافق در موضوع معین

نامیده می شود، ‌به این معنا که طرفین، با هم در خصوص موضوع واحدی توافق دارند. همچنین تعریف

مذکور، تأکید دارد که قصد طرفین قرارداد باید این باشد که توافقشان قانوناً قابل اجرا باشد. چنانچه قانون

توافق طرفین را به رسمیت نشناخته و آن را قابل اجرا نداند ادامه ی حیات بازرگانی و حرفه ای غیر ممکن

خواهد بود بدین جهت در جریان مطالعات بازرگانی حقوق قرارداد نقش عمده ای را ایفاء می‌کند ۱ .

گفتار دوم مفهوم وفا و عدم وفا به مدلول عقد

وفا در لغت مصدر ثلاثی مجرد از وفی به معنای انجام پذیرفتن، ملازمت عهد و پیمان و به سر بردن

عقد است. گاهی به جای وفا واژه ی ایفاء، پرداخت ، اجرا ، ادا کردن و تأدیه کردن نیز به کار برده

می شود که به معنای انجام دادن، اجرا کردن و به جا آوردن عقد و پیمان است ۲ .

انجام و عمل به تعهدی است که به واسطه ی تحقق عقد صحیح میان » وفا به مدلول عقد « منظور از

طرفین بر ذمه ی ایشان قرار گرفته است. مثلاً در عقد بیع پس از انعقاد عقد، طرفین با تسلیم مبیع و ثمن به

یکدیگر به مفاد آن عمل می‌کنند البته صرف تسلیم موضوع عقد، همیشه با وفا به مدلول عقد ملازمه

ندارد چنان که نمیتوان گفت که با تسلیم عین موضوع تعهد به طرف دیگر عقد، به مفاد عقد نیز وفا شده

است. زیرا ممکن است اجرای عقد به دلایل دیگر متعذر گردد. در این صورت هر چند قرارداد به تعهد

خود مبنی بر تسلیم عین موضوع قرارداد عمل نموده باشد، عقد هنوز به طور کامل اجرا شده محسوب

نمیشود. ‌بنابرین‏ در برخی عقود و قراردادها که ماهیتشان تملیک یا اباحه ی منفعت مال است و تحقق

آن ها با تسلیم عین ملازمه دارد، وفا به مدلول عقد، به صرف تسلیم حاصل نمیشود بلکه باید امکان استفاده

وفا « یا » اجرای عقد « از منفعت نیز فراهم باشد و گرنه در برخی عقود )بیع( تسلیم عوضین از مصادیق بارز

۱ اسماعیل صغیری، ترجمه کامل law made simple . ، چاپ پنجم، تهران: نشر میزان، ۱۷۸۲ ، صص ۱۸۲ و ۱۲۲

۲ . محمد معین، پیشین، صص ۱۲۱۶ و ۱۸۱ و ۲۹۷

۱۵

است » به مضمون عقد ۱ .

عملی است که به موجب آن متعهد «: درتعریف وفای به عهد قراردادی نیز می توان چنین گفت

در نتیجه، وفای به عهد، در زمینه ای که ما از آن ». آنچه را در قرارداد به عهده گرفته است انجام می‌دهد

سخن می گوییم، به معنی اجرای عقد است. دو طرف قرارداد، نه تنها موضوع تعهد خود را به تراضی

معین می‌کنند، می‌توانند شیوه اجرا و زمان و مکان آن را نیز مقرر دارند. قوانینی که در این پاره وجود

دارد به طور معمول تکمیلی است و در صورتی بر طرفین تحمیل می شود که خود تصمیم نگرفته باشند و

عرف و عادت مسلمی وجود نداشته باشد)ماده ۲۸۲ ق.م(. با وجود این، مرز مرسوم قراردادها در اجرای

عقد نیز مانع از نفوذ تراضی است و گاه انصاف سبب تعدیل مفاد آن می شود)ماده ۲۲۲ ق.م(. در موردی

وفای به « نیز می‌نامند. ولی باید گفت که » تأدیه « یا » پرداخت « که موضوع تعهد پول است، اجرای آن را

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...