دسته دوم، کشورهایی که سعی کردند خود را به عنوان جانشین­هایی ارزان قیمت­تر به جای کشورهای غرب اروپا معرفی کنند مثل ترکیه، تونس و مصر. آن­ها سعی کردند در مقایسه با رقبای خود از یک رشد ثابت بهره ببرند و خود را در دستور کار توسعه ی بلند مدت بخشT&T قرار دهند. آن­ها برای اینکه بتوانند این رقابت را در بلند مدت ادامه دهند، خدمات خود به گردشگران را در سطح گسترده­ای افزایش دادند، همچنین مقررات زیست محیطی و قواعد احترام به مصرف کننده را برای اینکه سفرها سازگار با محیط زیست باشند اجرا کردند و این یک نکته ی کلیدی برای آینده ی صنعت گردشگری آن­ها است (مجمع جهانی اقتصاد،۲۰۱۱).

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۲-۵-۲-مقایسه منطقه ای اثر بحران مالی بر گردشگری :
در نمودار زیر این حقیقت که کشورهای با درآمد بالا در زمان بحران کاهش شدیدتری را در ورود گردشگر بین المللی­شان داشتند. همچنین بهبود[۳۷] در کشورهای با درآمد بالا در مقایسه با سایر کشورها با سرعت کمتری حاصل می شود. با تقسیم کشورها در سه گروه (کم درآمد، متوسط، درآمد بالا) و مقایسه­ آن­ها مشخص می شود که کشورهای با درآمد پایین در تابستان ۲۰۰۸ در طی بحران مالی، ورود گردشگر بین المللی فورا افت کرد که بسیار قابل توجه بود. از طرفی بهبود برای این گروه از کشورها از اواخر ۲۰۰۸ آغاز شد و فقط در ماه­های مارچ و می[۳۸] سال ۲۰۰۹ کاهش اندکی در ورود گردشگر بین المللی مجددا مشاهده شد. در پایان سال ۲۰۰۹ کشورهای با درآمد پاین و کشورهای با درآمد پایین­تر حد متوسط نسبت به کشورهای با درآمد بالا و با درآمد بالاتر از حد متوسط نقش مهم­تری در گردشگری بین الملل نسبت به سال ۲۰۰۸ داشتند.

نمودار (۲-۸): درصد تغییرتعداد ورود گردشگر بین المللی در مقایسه با سال قبل با توجه به گروه درآمدی ) از جولای ۲۰۰۷ تا مارچ ۲۰۱۰).
منبع: UNWTO,IMF data
با توجه به تقسیم بندی­های منطقه­ای، کشورهای خاورمیانه در طی بحران دیرتر از سایر کشورها دچار کاهش در ورود گردشگر بین الملل شدند اما این کاهش در اوایل سال ۲۰۰۹ بسیار شدید بود. همین طور که در نمودار نشان داده شده است بهبود اثرات بحران در این منطقه از سایر مناطق بیشتر و سریع صورت گرفت. تغییر در ورود گردشگر بین الملل برای افریقا نه تنها شدید نبود بلکه برای چند ماه مثبت بود و بهبود در این منطقه درست از اواخر ۲۰۰۸ آغاز شد. نرخ کاهش و بهبود در صنعت گردشگری برای اروپا تقریبا برابر بود و این منظقه در حد متوسط از بحران اثر گرفت. همچنین نرخ کاهش ورود گردشگر بین الملل برای آمریکا و آسیا تا حدودی شبیه اروپا بود؛ درحالی که بهبود در این دو منطقه در مقایسه با اروپا با سرعت کمتری صورت می­گرفت.

نمودار (۲-۹): درصد تغییر در ورود گردشگر بین الملل به صورت منطقه­ای (۲۰۰۷-۲۰۱۰)
منبع: UNWTO,IMF data
۲-۵-۳- اثر بحران مالی بر زیر شاخه­ های گردشگری:
در میان حوزه ­های مختلف گردشگری، گردشگری سلامت و زیر مجموعه­های آن به دلیل قابلیت­ها و مزیت­های رقابتی آن­ها از توجهی دو چندان برخوردار شده و همچنین گردشگری ورزشی به علت جایگاه مسابقات ورزشی در بین مردم و افزایش تمایل مردم به پیگیری مستقیم مسابقات، بیشتر از سایر حوزه ­های گردشگری مورد توجه قرار گرفته شده است و رشد شتابان را از خود نشان می دهند.
بحران مالی ۲۰۰۸ بر توانایی پذیرش تورهای گردشگری پزشکی از طریق کاهش امکانات تهیه امکانات پزشکی اثر گذاشت. با توجه به گزارش ۲۰۰۸ سازمان جهانی گردشگری حدود ۲۲% از افراد بالغ از مدت زمانی که برای استفاده از خدمات درمانی از طریق تورهای گردشگری پزشکی صرف می کردند کاستند و ۱۱% بدونه مراجعه به پزشک تنها با تکیه بر نسخه­های پیشین­شان و بدونه صرف هزینه برای تورهای درمانی به روند درمان ادامه دادند. به طور کلی کاهش درآمد مردم، کاهش پس انداز و سرمایه گذاری و عدم کاهش قیمت دارو و خدمات پزشکی موجب کاهش تقاضا توریسم درمانی و بیکاری تعدادی از شاغلین این صنعت شد. در چنین شرایطی بیماران در مقابل همان هزینه ای که قبلا می­کردند باید انتظار خدمات درمانی کمتری داشته باشند و یا اینکه همان خدمات سابق را با هزینه­ بیشتری دریافت کنند که این عامل در کاهش گردشگران درمانی و متقاضیان خدمات پزشکی تاثیر زیادی داشته است.
زمانی که شرکت بیمه خدمات پزشکی توریسم درمانی را به طور کسترده پوشش داد؛ اکثریت متقاضیان رهسپار سفرهای درمانی با هزینه­ های زیاد شدند و این باعث شد که شرکت بیمه بیشتر تورهای درمانی را محدود کند و تورها به صورت گزینشی صورت گیرد ( مرکز رفع مشکلات پزشکی[۳۹]، ۲۰۰۹).
یکی دیگر از حوزه ­های گردشگری، گردشگری ورزشی می­باشد. که برای تماشای مسابقات ورزشی و یا استفاده از مکان­های ویژه برای ورزش­های خاص است. این حوزه از گردشگری طی سال­های ۲۰۰۸ و ۲۰۰۹ دچار کاهش شدید در تعداد گردشگر شد؛ زیرا که بیشتر افراد به علت بحران مالی یا کار خود را از دست داده بودن یا به علت رکود اقتصادی و کاهش درآمد و افزایش هزینه­ها دیگر قادر به رفتن به تورهای ورزشی نبودند. مثلا در سال ۲۰۱۰ تعداد زیادی از افراد قدرت سفر به افریقای شمالی را برای تماشای مسابقات کاپ جهانی فیفا نداشتند و در این سال کل تماشاگران مسابقه نسبت به دوره­ های قبلی کاهش شدیدی داشت (هلابانه[۴۰]،۲۰۱۲).
۲-۵-۴- روند گردشگری بین الملل بعد از بحران:
گردشگری یکی از بزرگ­ترین فاکتورهای اقتصاد داخلی هر کشور و راهی برای ایجاد رشد و اشتغال بیشتر است. با توجه به گزارش سازمان جهانی گردشگری صنعت گردشگری تاثیر شدیدی از بحران مالی داشته است اما این تاثیر در مقابل سایر تاثیری که سایر فاکتورهای صادراتی داشتند اندک است. همچنین این صنعت بسیار سریع­تر از سایر صنایع فرایند برگشت به سطح قبل از بحران را طی کرده است. طبق این گزارش صنعت گردشگری از آنچه که توسط این سازمان پیش ­بینی شده بود سریع­تر بهبود شد. زیرا افت اقتصادی که در سال ۲۰۰۸ به علت بحران مالی رخ داد بیشتر از آنچه برای پشتیبانی و شناسایی سیاسی و حمایت گردشگری لازم بود نشان داده شد. در سال ۲۰۱۰ سازمان جهانی گردشگری تلاش کرد تا گردشگری از طریق پیشبرد و همکاری­های مهمش در توسعه، کامیابی جهانی به سمت یک برنامه عملیاتی هدایت شود.
برای اقتصاد جهانی، سال ۲۰۱۰ به عنوان سالی برای بهبود است اما این سال با نااطمینانی­ها و چالش­های پایداری نیز همراه بود. در سال ۲۰۱۰ رشد قابل توجهی همراه با بازتاب روندهای جهانی اقتصادی توسط اقتصادهای نوظهور صورت گرفت؛ همچنین کاهش ۲/۴% گردشگری بین الملل که بر اثر بحران مالی ایجاد شوده بود شروع به جبران یا کاهش کرد. در هشت ماه اول سال ۲۰۱۰ تعداد گردشگران بین المللی افزایش یافت و طبق گزارش سازمان جهانی گردشگری در سال۲۰۱۱ حجم ورودی گردشگری بین المللی حدود ۶۴۲ میلیون بوده است که ۴۰ میلیون بیشتر از همین بازده زمانی در سال ۲۰۰۹ است. چیزی حدود ۷% افزایش داشته است. اما این مقدار فقط یک میلیون بیشتر از حجم گردشگر در سال ۲۰۰۸ می­باشد. آمار این افزایش و رشد گردشگری بین الملل نشان می­دهد که در تمام مناطق رشد وجود داشته است. از بین مناطق مختلف آسیا و خاورمیان از سایر مناطق بیشتر تحت تاثیر بحران قرار گرفتند اما در زمان بازگشت به سطح قبل از بحران نیز این مناطق جزء اولین مناطقی بودند که رشد گردشگری داشتند. بیشترین رشد را خاورمیانه با نرخ رشد ۱۶% داشت. افریقا با نرخ ۹% که البته تنها منطقه­ای بود که در سال ۲۰۰۹ نرخ ورود گردشگرش نه تنها منفی نشد بلکه مثبت هم بود. دلیل اصلی عدم کاهش نرخ ورود گردشگر [۴۱]FIFA است. نرخ رشد برای آمریکای شمالی ۸%، مرکز آمریکا ۹% و آمریکای جنوبی ۷% است. کشورهای اروپایی با نرخ ۳% کندترین نرخ رشد را داشتند. اما در کل بیشتر کشورهای اروپایی آینده­ای رو به رشد را گزارش کردند. غرب اروپا ۴% ، شرق اروپا ۴%، جنوب و اروپای مدیترانه­ای ۲% رشد داشتند و تنها شمال اروپا با نرخ ۳%- تنها منطقه ای در جهان بود که نرخ رشد منفی را در سال ۲۰۱۰ برای گردشگری بین الملل داشت. بهبود گردشگری بین المللی توانایی قابل توجه این بخش در عقب راندن زمان و شک­های خارجی را تایید کرده است. گردشگری، بخشی به شدت مقاوم است و با توجه به مشارکت آن در رشد اقتصادی جهانی، اشتغال­زایی و توسعه، بهبود سریع­تر از انتظار آن در سال ۲۰۱۰ خبر خوشایندی به شمار می رود.
رکود اقتصادی جهان در سال ۲۰۰۹-۲۰۰۸ بیش از همیشه نیاز به پذیرش سیاسی و حمایت بخش گردشگری را نشان داده است. در طی سال ۲۰۱۰ و با ارتقای مشارکت حائز اهمیت این بخش در رونق جهانی، توسعه و رفاه عمومی، سازمان جهانی گردشگری سعی در بدل ساختن گردشگری به روندی قالب در اهداف جهانی داشته است. در ادامه به بیان برخی از اقدامات جمعی که در سطح بین المللی و ملی صورت گرفته پرداخته شده است.

۲-۶- مطالعات گذشته:
اغلب پژوهش­های اقتصادی در زمینه گردشگری دارای دو خصوصیت می­باشد، اولا بسیار کلی و معمولا ملی است. ثانیا بیشتر در مورد موضوعات تخمین و تعیین توابع عرضه و تقاضا با بهره گرفتن از آمار ملی می­باشد. هیچ یک از مطالعات داخلی به طور مستقیم رابطه تجارت در صنعت گردشگری و بحران مالی را مورد بررسی قرار نداده است و بیشتر تمرکز بر تاثیر بحران مالی روی صادرات کالا متمرکز بوده است.
۲-۶-۱ مطالعات داخلی:
طیبی و رمضانی(۱۳۹۰), در مقاله­ای با عنوان” بحران مالی و یکپارچگی تجارت در صنعت فولاد در آسیا و اقیانوسیه با بکارگیری تحلیل­های ایستا و پویا” به بررسی اثر بحران مالی بر جریان­های تجاری صنایع فولاد در کشورهای برتر تولید کننده فولاد آسیا و اقیانوس آرام پرداخته­اند. در این مقاله، این فرض که بحران مالی جهانی تاثیر منفی بر جریان تجارت دوجانبه فولاد داشته است؛ مورد آزمون قرار گرفته است که با بهره گرفتن از الگوی جاذبه صورت گرفته است. دستاورد یافته­های این مطالعه نشان می دهد که یکپارچگی صنعت فولاد باعث بوجود آمدن یک بازار تجاری فولاد منطقه­ای بزرگتر و احتمالا منجر به کاهش بحران جهانی و یا منطقه ای گردد.
نجارزاده و تاسان (۱۳۹۰), در مقاله­ای تحت عنوان ” خدمات گردشگری در کشورهای گروه D-8 شناسایی توانایی­ها و مزیت­ها در این کشورها” تاثیر همگرایی و یکنواخت­سازی را بر تغییر حجم تجارت خدمات را با بهره گرفتن از الگوی جاذبه مورد بررسی قرار داده است. در این مقاله ظرفیت تجاری هر یک از کشورهای عضو در زمینه­ گردشگری محاسبه شده و نتایج حاکی از آن است که بخش بسیار زیادی از توان تجاری در عمل مورد استفاده قرار نمی­گیرد.
ذوالفقاری و شیرازی (۱۳۸۹), در مقاله “بررسی تاثیر بحران مالی جهانی بر صادرات گروه ­های مختلف کالاهای صادراتی، با بهره گرفتن از منطق فازی”ارتباط اقتصادی کشورها از طریق صادرات کالا را عامل انتقال تبعات بحران مالی به داخل اقتصاد کشورها می­داند. در این مطالعه با بکارگیری منطق فازی برای پیش ­بینی رفتار سیستم­های اقتصادی، کالاهای صادراتی کشورهای گروه دی ۸ و کشورهای بزرگ طرف تجارت با ایران را طبقه ­بندی و تغییرات تولیدات ناخالص داخلی شرکای تجاری و تغییرات میزان صادرات گروه ­های کالایی مورد آزمون قرار گرفته است. نتیجه مطالعه نشان می­ دهند که تاثیر بحران مالی برای برخی گروه ­های کالایی، مثبت و برای برخی منفی بود.
شفیعی و دیگران (۱۳۸۸)، در مقاله­” بررسی میزان اثرپذیری متغیرهای کلان اقتصاد ایران از بحران مالی جهانی” اثر بحران مالی را بر شاخص­ های اقتصاد کلان اقتصاد ایران مورد تحلیل قرار داده است. براساس یافته­های حاصل از این پژوهش بحران جهانی علاوه بر کاهش درآمد­های نفتی موجب کسری بودجه از طریق کاهش درآمد­های مالیاتی نیز خواهد شد. اثر بحران بر تراز پرداخت­ها را می­توان در افزایش کسری تراز پرداخت­ها به دلیل کاهش دآمد حاصل از صادرات نفت, کاهش صادرات غیر نفتی به دلیل کاهش قیمت فرآورده ­های نفتی و نیز کاهش تقاضا برای صادرات کشور به دلیل رکود جهانی، کاهش خالص دارایی­ های خرجی کشور، احتمال افزایش نرخ ارز و کاهش صادرات غیر نفتی و کاهش مالیات خلاصه کرد.
راستی (۱۳۸۸), در مقاله ی” تجارت خدمات مالی در کشورهای عضو گروه دی هشت: بررسی رابطه تجارت خدمات مالی و توسعه مالی”، فاکتور آزادسازی تجاری را در بخش تجارت خدمات را با بهره گرفتن از الگوی خود رگرسیونی برداری VAR بررسی کرده است و این فاکتور را موثر می­داند؛ اما برای تجارت خدمات مالی به علت عدم کارایی و توان رقابت پذیری این بخش، آزادسازی تجاری را مناسب نمی­داند. همچنین در این مقاله اثر همگرایی و یکنواخت سازی مورد بررسی قرار گرفته است.
فرزین وش و برخورداری (۱۳۸۸) در مقاله ای با عنوان” تجارب جهانی مقابله با بحران مالی و آموزه­هایی برای اقتصاد ایران” با هدف کسب آموزه­های سیاستی برای مقابله با بحران در اقتصاد ایران، ابتدا ریشه ­های ظهور بحران مالی اخیر در اقتصاد ایالات متحده و سرایت آن به اقتصاد جهانی مورد بحث قرار داده است و در ادامه آن سیاست­های مختلف پولی و مالی، برای مقابله با بحران در تجارب جهانی، از هر دو بعد نظری و تجربی، تبیین کرده است. وی و همکارن مداخله دولت در بازار پول را خطر ایجاد بحران مالی در اقتصاد ایران می­دانند. همچنین ضمن ذکر سیاست­های پولی و مالی برای مقابله با بحران مالی، سیاست­های پولی موثر را به دو دسته سیاست­های متعارف و غیر متعارف تقسیم کرده ­اند. سیاست­های متعارف همان سیاست­های است که در شرایط عادی گرفته می­ شود و سیاست­های غیر متعارف شامل سه نوع: سیاست­های آزادسازی مقداری، آزادسازی اعتباری و الزامات در نرخ­های بهره آتی است؛ همچنین اثرات این دسته از سیاست­ها بر سیستم­های مالی و فعالیت­های اقتصادی، برخلاف سیاست­های پولی متعارف، متغیر خواهد بود.
یکی از برجسته­ترین آموزه­های که در مقاله وی ارائه شده است این است که مشخصه­های اقتصادی کشورها نقش اساسی در تنوع به کارگیری سیاست­های اقتصادی مقابله با بحران در آن­ها داشته است. نتایج مطالعه نشان می­دهد که کشورهای مختلف، با توجه به شرایط اقتصادی و میزان آسیب پذیری از بحران مالی اخیر سیاست­های اقتصادی مختلفی (نظیر کاهش نرخ­های بهره سیاستی، حمایت از بنگاه­های کوچک و متوسط، گسترش اعتبارات، جذب کمک­های خارجی، برنامه ­های تضمین سپرده­های، به کارگیری بسته­های مالی با تمرکز بر سرمایه ­گذاری در زیرساخت­ها، تامین مالی بدهی­ها از طریق کاهش پرداخت بهره­ای و کاهش مالیات بر درآمد خانوارها و بنگاه­ها) را در راستای مقابله با بحران به کار گرفته­اند. همچنین بررسی شرایط اقتصادی ایران، به ویژه ساست­های اقتصادی در بازار پولی، نشان می­دهد که سیاست­های مورد توجه در این بخش می تواند محرک بحران مالی در اقتصاد کشور باشد.
۲-۶-۲ مطالعات خارجی:
اختروزمان[۴۲] و دیگران (۲۰۱۱) در پژوهشی اثر بحران را به صورت گزارشی بر روی کشور بنگلادش بررسی کرده است. در این پژوهش اثر بحران را بر روی متغیرهای کلان اقتصاد از جمله صادرات، جریان سرمایه گزاری مستقیم خارجی مورد آزمون قرار داده و به این نتیجه رسیده است که متغیرهای یاد شده یک روند کاهشی و رو به پایین را به علت وقوع بحران تجربه کرده اند.
مازلو[۴۳] و همکارانش(۲۰۱۰) در مقاله­ای تحت عنوان”گردشگری رم در طی بحران اقتصادی به کدام سمت می رود؟” اثر بحران اقتصادی را بر گردشگری رم مورد بررسی قرار دادند. در این مقاله ضمن ذکر آمار گردشگری این منطقه، کاهش ۱۴% گردشگری بین الملل بیان شده است در واقع حدود ۳/۴ میلیون گردشگر کاسته شده است. کاهش در صنعت گردشگری به گونه ­ای بوده که نیمی از کل گردشگر ورودی این کشور فقط ۱ شب اقامت داشتند که باعث کاهش شدید در حجم معاملات مرتبط با گردشگری شده است. مازلو بیان می­ کند که برای اثرات برجامانده از بحران باید بیشتر به توسعه پایدار صنعت گردشگری تمرکز کرد. از جمله راه کارهای که برای جبران این شرایط پس از بحران اتخاذ شد کاهش ۲۵% تا۳۰% نرخ­های هتل­های سه و چهار و پنج ستاره بوده که البته راهی بود که کشورهای اروپایی نیز اتخاذ کردند؛ این نرخ­ها کم­ترین قیمت­های بود که برای هتل­ها تا آن زمان اعمال شده بود اما بیشترین کاهش در نرخ هتل­ها را مکزیک اعمال کرد. در ادامه اصول کسب گردشگری پایدار برای رفع اثرات بحران مالی بیان شده است این اصول عبارت است از: رویکرد کلی و یکپارچه، برنامه­ ریزی طولانی مدت، یافتن شیوه­ مناسب توسعه، درگیر کردن ذی نفعان، استفاده از بهترین دانش موجود، کاهش ریسک و مدیریت، ایجاد و مداخله کردن محدودیت­ها در جایی که مناسب است. از بین این اصول، اصل درگیر کردن ذی نفعان بیشتر مد نظر قرار گرفته و نمودار زیر برای توضیح کامل آن ارائه شده است:
توسعه پایدار گردشگری
سرمایه انسانی
کارافرینان
ابداعات و نوآوری
خدمات ویژه
موسسه های تحقیقاتی و تحصیلی، موسسه های فنی و مشاوره ای
اختیارات عمومی، اتاق بازرگانی و اتحادیه ها
کمپانی ها
نمودار (۲-۱۰): نحوه مشارکت ذی نفعان در توسعه پایدار گردشگری.
در پایان رم را دارای پتانسیل زیاد در بهبود شرایط پس از بحران می­دانند و معتقدند که برای غلبه بر اثرات بحران مالی و اجرایی شدن هر چه بهتر فرایند بهبود نیاز به تجمع و همکاری ارکان­های مختلف است. چرا که از طریق همین ارکان­ها و سیاست­ها بحران مالی به صنایعی چون گردشگری منتقل شده است.
در گزارش سازمان WIFO با نام “اثرات بحران مالی و اقتصادی بر فعالیت­های گردشگری” که در سال ۲۰۰۹ تنظیم شده است در ابتدا به تغییرات آماری حاصل از اثرات بحران مالی اشاره شده است. خصوصیات صنعت گردشگری از جمله عدم امکان ذخیره سازی خدمات آن و یا عدم وجود فرایند تولید جزء عوامل موثر در کاهش اثرپذیری این صنعت از بحران مالی بیان شده است. در این گزارش صنعت گردشگری را به علت دارا بودن کشش قیمتی بالا و عدم ضروری بودن، در جبران اثرات بحران مالی کندتر از سایر صنایع برشمرده است. در این گزارش به بررسی آماری پنج کشور استرالیا، کانادا، آمریکا، ژاپن و منطقه یورو[۴۴] پرداخته شده زیرا ۸۰% گردشگر بین المللی را دارد. تغییرات GDP طی بحران و سال­های بعد از آن بررسی شده است که نشان دهنده رشد منفی برای تمامی کشورهای مورد بررسی در سال ۲۰۰۹ بوده است. همچنین نرخ رشد واردات حاصل از گردشگری برای این کشورها در سال ۲۰۰۹ منفی بوده است.
نتایج این گزارش حاکی از آن است که گردشگری داخلی به میزان کمتری نسبت به گردشگری بین الملل تحت تاثیر بحران بوده و با افزایش مسافت بین مبدا و مقصد گردشگری این تاثیر بیشتر می شود. همچنین میزان اثرپذیری این صنعت از بحران ارتباط مستقیم با شرایط اقتصادی کشور مورد بررسی دارد؛ هر چه شرایط اقتصادی و اجتماعی جامعه بدتر باشد اثر بیشتر و طولانی مدت تری را از بحران خواهد داشت.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...