بدن تنها وسیله‌ای نیست که اطلاعات در مورد تنیدگی را بتوان از آن به دست آورد. رفتار و احساست نیز شاخص‌های مهمی برای تعیین این که آیا فرد تحت فشار می‌باشد محسوب می‌شود. طی واکنش اخطار و پس از آن تا مرحله مقاومت شمار گوناگونی از شاخص‌های رفتاری حضور مراحل “نشانگان سازگاری کلی” را که در بدن رخ می‌هد، آشکار می‌سازد (بلورچی، ۱۳۷۱).

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

اثرات رفتاری تنیدگی به صورت بروز اختلالی در رفتار فرد ظاهر می‌شود. این اختلالات عبارت اند از (وهاب زاده، ۱۳۶۶):
اختلال تطابق با خلق افسرده: تظاهر عمده شامل علائم افسردگی، از قبیل، گریه و نو میدی است.
اختلال تطابق با خلق مضطرب: با علائمی از اضطراب، از قبیل عصبانیت دلواپسی و از کوره در رفتن ظاهر می‌شود.
اختلال تطابق با خصایص خلقی مختلف؛ این اختلال ترکیب‌های مختلفی از افسردگی و اضطراب یا سایر خلق‌ها را نشان می‌دهد.
اختلال تطابق با آشفتگی کردار: این اختلال به طور عمده با تجاوز به حقوق دیگران یا نقض قواعد عرضی مهم، به تناسب سن فرد ظاهر می‌شود (مثل مسئولیت نپذیرفتن)
اختلال تطابق با آشفتگی مختلف خلق و کردار: این اختلال هم آشفتگی خلق و هم آشفتگی کردار را نشان می‌دهد.
اختلال تطابق با انزوا کناره گیری: تظاهر عمده عبارت است از کناره گیری اجتماعی بدون آن که خلق به طور مایانی، افسردگی یا اضطراب داشته باشد.
اختلال تطابق با خود داری از کار: تظاهر برجسته در اینن جا عبارت است از مهار در کاریا فعالیت‌های تحصیلی در فردی که عملکرد شغل یا تحصیلی او حاکی از کفایت بوده است.
اختلال تطابق با خصیصه‌های ناجور: این طبقه با علائمی تظاهر می‌کند که آن را نمی‌توان مشمول ردیف‌های بالا نمود.
د- اثرات سازمانی تنیدگی
تحقیقات زیادی ثابت کرده است که تنیدگی اثرات برروی سازمان می‌گذارد تحقیقات “ایوان سویچ و ماتسو” (۱۹۸۰) برآوردی را نشان می‌دهد که بیش از ده درصد تولید ناخالص داخلی آمریکا صرف هزینه عواقب تنیدگی می‌شود. ای هزینه فقط مربوط به سلامت افراد در سازمان است و ضرر زیادی متوجه متغیر‌های مهمی مانند رضایت و عملکرد شغلی می‌باشد.
تحقیقات نشان می‌دهد که بین تنیدگی و رضایت شغلی رابطه معکوس وجود دارد (سولیوان، ۱۹۹۲). بدین صورت که هر چه میزان تنیدگی افزایش می‌یابد میزان رضایت شغلی کاهش می‌یابد.
تنیدگی عملکرد را نیز تحت تأثیر قرار ممی دهد. در سال ۱۹۸۰ “رابرت یرک” و “جی. دی. دادسون” ثابت کردند که تنیدگی تا حد مشخص کارایی را افزایش می‌دهد ولی پس از آن کارایی به شدت سقوط می‌کند (وزیری، ۱۳۶۲). افراد در سطوح پایین تنیدگی فعال نمی‌باشند. وقتی تنیدگی در حد اعتدال است عملکرد بالا است. در این حالت افراد انرژی خود را به جای مقابله با تنیدگی صرف بالا بردن عملکرد می‌نمایند؛ وقتی تنیدگی از حد اعتدال فراتر می‌رود افراد به جای بالا بردن عملکرد، انرژی خود را صرف مقابله با تنیدگی می‌نمایند (دیویس و نیواستورم، ۱۹۸۹).
۲-۴ مروری بر مطالعات انجام شده
۲-۴-۱ مطالعات انجام شده در داخل کشور
— حقانی و همکاران (۱۳۸۹) در بررسی تأثیر سبک‌های مدیریت و ویژگیهای شخصیتی مدیران بر بهداشت روانی کارکنان سازمانها و ادارات استان تهران، دریافتند که ارتباط مثبت معنی‌داری بین سبک‌های مدیریت و ویژگیهای شخصیتی با وجدان بودن و دلپذیر بودن با بهداشت روانی کارکنان و ارتباط منفی معنی‌داری بین ویژگی روان‌نژندی با بهداشت روانی کارکنان وجود دارد.
— چهارده‌چریک و رحیمی (۱۳۸۸) در پژوهشی تحت عنوان «بررسی عاملهای تنیدگی شغلی مدیران ورزشی استان فارس» به این نتیجه رسیدند که حقوق به عنوان یک عامل تنیدگی هم از نظر شدت و هم از نظر تکرار بالاترین نمره را به خود اختصاص داده است. نداشتن وقت کافی در بعد شدت و محیط پر سروصدا در بعد تکرار، پایین ترین نمره را داشتند و همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نیز حاکی از آن بوده است که عاملهای شدت و تکرار رویداد هر دو پیش‌بینی‌کننده مثبت و معنادار تنیدگی شغلی هستند.
— علوی و کاظمی زاده (۱۳۸۷) در تحقیقی تحت عنوان «مقایسه تأثیر سبک‌های رهبری مدیران بر میزان تنیدگی کارکنان ادارات با توجه به نوع شخصیت آنان» نشان دادند که سبک رهبری استبدادی-استثماری، بر افزایش تنیدگی کارکنان با شخصیت نوع A و B و سبک رهبری استبدادی- خیرخواهانه بر افزایش تنیدگی کارکنان با شخصیت نوع A، تأثیر دارد. همچنین سبک رهبری استبدادی- خیرخواهانه بر تنیدگی کارکنان با شخصیت نوع B تأثیر ندارد و سبک رهبری مشارکتی بر کاهش تنیدگی کارکنان با شخصیت نوع A و B تأثیر دارد. در مجموع نتیجه گرفتند که بین سبک‌های رهبری مدیران و میزان تنیدگی با توجه به شخصیت کارکنان، رابطه معناداری وجود دارد.
— نتایج تحقیق مشابه، بیگی‌نیا و کلانتری (۱۳۸۷) تحت عنوان «رابطه بین سبک‌های رهبری مدیران و تنیدگی روانی ناشی از شغل کارکنان با تأکید بر گونه‌های شخصیتی» نشان داد که بین سبک رهبری مدیران سازمان مورد مطالعه و میزان وجود تنیدگی روانی ناشی از شغل کارکنان، رابطه معناداری وجود دارد و میزان شیوع تنیدگی روانی در سبک رهبری اقتدارگرا، از همه بیشتر و در سبک رهبری مشاوره‌ای- مشارکتی از همه‌ی سبک‌های رهبری کمتر است.
— یوسفی و همکاران (۱۳۸۶) در بررسی ارتباط سبک رهبری مربیان با جو انگیزشی تیم‌های ورزشی، به این نتیجه رسیدند که سبک آموزشی در بین مربیان متداولتر است و پس از آن سبک‌های بازخورد مثبت، سبک حمایت اجتماعی، سبک آزادمنشانه و سبک آمرانه در اولویتهای بعدی قرار دارند. همچنین جو مهارتی در ورزشکاران بیشتر از جو عملکردی بود. بین سبک‌های رهبری (بجز سبک آمرانه) و جو مهارتی ارتباط منفی و معنی‌دار و با جو عملکردی ارتباط مثبت و معنی‌داری مشاهده شد. از دیدگاه ورزشکاران رشته‌های گروهی، سبک حمایت اجتماعی در مربیان این رشته‌ها بیشتر است. همچنین بین جو انگیزشی مهارتی و جو عملکردی ورزشکاران گروهی و انفرادی و بر حسب گروه های سنی مختلف، تفاوت معنی داری وجود ندارد. ضمنا مقایسه سبک‌های رهبری مربیان نشان داد که ورزشکاران دارای تحصیلات عالی، سبک رهبری مربیان را آزادمنشانه و حمایتی‌تر می‌دانند.
— محرم‌زاده و رجائیان (۱۳۸۵) در بررسی منابع و عوامل تنیدگی شغلی در مربیان ورزشی استان آذربایجان غربی، دریافتند که ۷۸.۳ درصد مربیان، شیوع عوامل تنش‌زای سازمانی و ۷۳.۹ درصد مربیان، شیوع عوامل تنش‌زای شغلی را در حرفه مربیگری در حد متوسط ارزیابی نمودند.
— باقری و همکاران (۱۳۸۴) در پژوهشی تحت عنوان «ارتباط بین سبک‌های رهبری مربیان فوتبال با میزان تعهد و تحلیل‌رفتگی بازیکنان» نتیجه گرفتند که بین سبک رهبری مدیران با میزان تحلیل‌رفتگی بازیکنان رابطه معناداری وجود داشته و بین سبک رهبری مربیان و میزان تعهد بازیکنان رابطه معناداری وجود ندارد.
— مظفری و همکاران (۱۳۸۴) در پژوهشی تحت عنوان «ارتباط بین سبک‌های رهبری مربیان تیم‌های ملی کشتی جهان با میزان نگرش به موفقیت آنان» نشان دادند که بین سبک‌های رهبری انسان‌گرایی و وظیفه‌گرایی مربیان کشتی جهان تفاوت و بین میزان نگرش به موفقیت مربیان کشتی کشورهای جهان ارتباط معنی‌داری وجود دارد. همچنین بین نگرش به موفقیت مربیان کشتی جهای با سبک‌های رهبری ارتباط معنی‌دار مشاهد شد و میزان موفقیت با سبک رهبری انسان‌گرایی دارای ارتباط بود.
— مرادی و همکاران (۱۳۸۳) در تحقیقی تحت عنوان «رابطه‌ی سبک رهبری مربیان با انسجام گروهی بازیکنان در تیم‌های بسکتبال باشگاه‌های لیگ برتر کشور»، نشان دادند که ارتباط مثبت و معنی‌داری بین سبک‌های رهبری رفتار آموزشی، دموکراتیک، حمایت اجتماعی و بازخورد مثبت و ارتباط منفی معنی‌داری با سبک آمرانه با انسجام اجتماعی و انسجام تکلیف بازیکنان وجود دارد. همچنین بین سبک‌های رهبری مربیان تیم‌های موفق و کمتر موفق تفاوت معنی‌داری مشاهده شد. با توجه به نتایج تحقیق، سبک رهبری مربیان از عوامل مرتبت با انسجام گروهی است و انسجام گروهی نیز از عوامل مرتبط با موفقیت یک تیم ورزشی است.
— رمضانی‌نژاد (۱۳۸۱) در بررسی عاملهای استرس‌زای شغلی و در بین مربیان ورزش دانشگاه‌های کشور نشان داد که به طور کلی، مربیان زن و مربیان با تحصیلات تربیت‌بدنی از نظر تعادل شرایط کاری- سازمانی نسبت به مربیان مرد و مربیان با تحصیلات غیرتربیت‌بدنی در وضعیت بهتری قرار داشتند. شیوع عاملهای استرس‌زای شغلی در بین مربیان ورزش، بالاتر از حد متوسط بود. رشد و پیشرفت شغلی؛ حساسیت کار؛ فشار زمان و حجم کار به ترتیب شایعترین عامل استرس‌زا از دیدگاه مربیان بود. مربیان زن نسبت به مربیان مرد عاملهای استرس‌زای بیشتری داشتند.

    • همچنین بنی‌هاشمیان (۱۳۸۵)، در مطالعه‌ای تحت عنوان تفاوتهای جنسیتی در رهبری تبادلی روی نمونه‌ای از مدیران زن و مرد استرالیایی تحقیق کرد و دریافت که زنان صرفنظر از سن و طبقه‌ی اجتماعی در مدیریت خود بیشتر مایلند تا از سبک تبادلی یا مشارکتی استفاده کنند و مردان بیشتر مایلند از سبک‌های غیر قابل انعطاف تری استفاده کنند.

— یافته‌های یعقوبیان و پرهیزگار (۱۳۷۸) در بررسی تنیدگی شغلی پرستاران شاغل در بیمارستانهای شرق استان مازندران، حاکی از آن بود که میزان تنیدگی شغلی اکثر پرستاران در حد متوسط است و بین میزان تنیدگی شغلی و ویژگیهای فردی و حرفه‌ای، تنها در دو مورد (نوبت کاری و منبع درآمد دیگر) ارتباط معناداری مشاهده گردید.
— یافته‌های عابدی (۱۳۸۹) در مقایسه سطح تنیدگی دانشجویان ورزشکار و غیرورزشکار نشان داد که دانشجویان غیر ورزشکار تنیدگی بیشتری را نسبت به گروه ورزشکار تجربه می‌کنند و تفاوت تنیدگی در دو جنس معنا دار نیست و فعالیت‌های مختلف ورزشی تأثیر مثبتی بر کاهش تنیدگی دارند.
— اسدی و دیگران (۱۳۸۲) در بررسی درونگرایی و برونگرایی و ارتباط آن با تنیدگی شغلی در معلمان ورزش به این نتیجه رسیدند که تنیدگی شغلی بر اشخاص درونگرا و برونگرا احتمالاً به یک نسبت تأثیر می‌گذارند ولی افراد برونگرا در مواجه شدن و مقابله با تنیدگی‌های شغلی بهتر می‌توانند آنها را پیش‌بینی کرده و عکس‌العمل نشان دهند. همچنین دریافتند بین سن و تنیدگی شغلی معلمین ورزش رابطه معناداری وجود دارد.
۲-۴-۲ مطالعات انجام شده در خارج از کشور
— لوپز و دیگران[۴۲] (۲۰۱۰) در تحقیقی تحت عنوان «رابطه‌ی بین سبک رهبری و تنیدگی کارکنان» که شامل ۱۳۸ شرکت‌کننده بود، دریافتند بین میزان تنیدگی کارکنان و سبک رهبری مدیران رابطه معنی‌داری وجود دارد و هرچه مدیران با ملاحظه‌تر باشند کارکنان احساس حقارت و تحلیل‌رفتگی عاطفی کمتری می‌کنند.
—‌ هاند[۴۳] (۲۰۱۰) در پژوهشی تحت عنوان «فاکتورهای نقش، سبک رهبری و تنیدگی در بین کارکنان مدارس ابتدایی کاتولیک» که در بین ۱۳۶ نفر از کارکنان مدارس زیر نظر کلیسای کاتولیک در کوینزلند استرالیا انجام گرفت به این نتیجه رسید که تفاوت معنی‌داری بین میزان تنیدگی کارکنان ارشد مختلف وجود ندارد و تنیدگی کارکنانی که آموزش مدیریتی رسمی دیده‌اند و آنان که چنین آموزشی ندیده‌اند به یک میزان است. همچنین سن، جنس و سابقه کار رابطه‌ای با میزان تنیدگی ندارد.
— لیونز و اشنایدر[۴۴] (۲۰۰۹) در مطالعه‌ای تحت عنوان «تأثیر سبک رهبری بر پیامدهای استرس» که بر روی ۲۱۴ نفر شرکت‌کننده که در محیطی استرس‌زا قرار گرفته بودند انجام گرفت، دریافتند که سبک رهبری ارتباط مستقیم با میزان عملکرد دارد.
— اچ‌جی موهدپیلوس و سادن[۴۵] (۲۰۰۹) در تحقیقی تحت عنوان «سبک رهبری مربیان و رضایت ورزشکاران در تیم‌هاکی» نشان دادند که بین سبک رهبری مربیان و رضایت ورزشکاران رابطه معنی‌داری وجود دارد و مربیان می‌بایست سبک‌های متفاوتی را در برخورد با هر ورزشکار اتخاذ نمایند.
— گتلیب (۲۰۰۲)، در تحقیقی بر روی دانشجویان دریافت که اساتید و مدیرانی که رهبری سنتی داشتند شاگردانشان نسبت به دانشجویانی که سبک رهبری استادانشان مردمی و آزادمنشانه بود، پیشرفت تحصیلی کمتری دارند.
— درسکات[۴۶] (۲۰۰۲)، تفاوتهای جنسیتی در سبک رهبری را مورد بررسی قرار داد. در این تحقیق او از نمونه‌ای به تعداد ۶۳۵ نفر از کارمندان در مورد سبک رهبری آنها نظرخواهی کرد. تتایج نشان داد که علاوه بر اینکه اکثر کارمندان سبک رهبری مشارکتی را می‌پسندیدند، مدیران زن را بیشتر از مدیران مرد مشارکتی معرفی کردند.
— دیل و واینبرگ[۴۷] در سال ۱۹۸۹ سبک رهبری و تحلیل رفتگی در مربیان را مورد مطالعه قرار دادند و دریافتند کسانی که از سبک توجه، استفاده می‌کنند دچار فرسودگی احساسی و زوال شخصیت بیشتری می‌شوند.
— ماهر[۴۸] (۱۹۹۷)، در مطالعه‌ای نشان داد که زنان در رهبری خود رابطه محور بودند در حالیکه مردان بیشتر سبک وظیفه محوری داشتند . در این مطالعه زنان سبک رهبری مشارکتی را نشان دادند درحالی که مردان سبک آمرانه را در مدیریت خود نشان دادند.
— سالمنین و لیوکونن[۴۹] (۱۹۹۶) به بررسی ارتباط بین مربی، ورزشکار و رفتار مربی در طول فصل تمرینات در بین ۶۸ مربی فنلاندی و ۴۰۰ ورزشکار تحت نظر این مربیان پرداختند، که این ارتباط از طریق مقایسه و ارزیابی مربیان و ورزشکاران از سبک رهبری مربی بوسیله مقیاس رهبری در ورزش صورت گرفت و نتایج نشان داد که سبک رهبری دموکراتیک مربیان غالبا با رفتار مربیگری مشاهده شده همبستگی داشت و نیز مربیانی که اهمیت زیادی برای نظریات و احساسات خود قائل می‌شدند، بهترین رفتار و برخورد را با ورزشکاران تحت نظر خود داشتند.
— شرمن[۵۰] (۱۹۹۶) در تحقیقی به بررسی رفتار مربیان جوان ورزش پرداخت و مشاهده کرد که مربیان بیسبال، فوتبال و تنیس در هنگام تمرین و مسابقه بیشتر از سبک آمرانه استفاده می‌کنند. این نتیجه نشان می‌دهد که مربیان کم تجربه و جوان برای کنترل و نظم بخشیدن به مراحل تمرین و پیروی ورزشکاران از آنها تمایل بیشتری برای استفاده از این سبک دارند.
— کوپر[۵۱] (۱۹۸۶) ویژگیهای شخصیتی دو گروه ورزشکار و غیر ورزشکار رابا یکدیگر مقایسه کرد و به این نتیجه دست یافت که ورزشکاران ازویژگی اجتماعی و ساختار شخصیتی بالاتری برخوردارند.
— ایوانسویچ و ماتسون (۱۹۸۰) در بررسی اثرات تنیدگی بر روی سازمان، نتیجه گرفتند که بیش از ده درصد تولید ناخالص داخلی آمریکا صرف هزینه‌ی عواقب تنیدگی می‌شود. و بین تنیدگی و رضایت و عملکرد شغلی رابطه معنی داری وجود دارد.
—‌ هامر، تیلر و استپتو (۲۰۰۶) در فرا تحلیل خود تحت عنوان اثر تمرین هوازی کوتاه مدت بر تنیدگی در ارتباط با فشار خون، دریافتند که گروه آزمایشی در مقایسه با گروه کنترل کاهش معنادار میزان تنیدگی مرتبط با فشار خون را نشان داده‌اند.
۲-۵ جمع بندی
مربیگری در روانشناسی ورزش توجه ویژه‌ای را به خود جلب کرده است.(جباری۱۳۷۹و خبیری۱۳۸۵) مربیان محور و رکن اصلی تیم‌های ورزشی اند و در بین سه عامل ورزشکار ، مربی و تماشاگر،مربی سازمان‌ دهنده‌ی قوی و زیر‌بنای پیشرفت ورزشی یا تیمی است.ازین رو مربی گری اثربخش در بر گیرنده ی نقشها و سبک‌های گوناگون است.(کوزه‌چیان۱۳۸۰)سبک مربیگری در پیامدهای تیمی(فردی و اجتماعی)نقش مهمی دارد.همجنین اعضای تیم برای موفقیت به احساس اتحاد گروهی،نیاز دارند و اساس موفقیت مربیان نیز در انسجام تیمی و ایجاد صمیمیت و یگانگی در میان بازیکنان است.در ورزش‌های گروهی افراد با یکدیگر کنش متقابل دارند و موفقیت زمانی حاصل می‌شود که اعضای تیم به طور مؤثر و هماهنگی با هم کار کنند و اینجاست که نقش مربی به عنوان رهبر و هماهنگ کننده بسشتر مشخص می‌شود و سبک مربیگری او در کارکرد تیم و هماهنگی اعضای تیم نقش بسزائی دارد.(مرادی ۱۳۸۳). به دلیل اهمیت نقش سبک‌های مربیگری بر فرایند‌های روانی و عملکرد ورزشکاران،روانشناسان ورزشی به بررسی پیامدهای مختلف مربیگری علاقه مند شده‌اند(جاکوئین ۲۰۰۶). لازاروس به تنیدگی به عنوان یک وضعیت بیرونی که خواستهای غیر معمول یا فوق العاده را بر شخص تحمیل می‌کند توجه کرده است.سیل ،طوفان،ناتوانی در یک امتحان،جدائی از همسر،مسابقه و یا مبارزه از نمونه‌های بارز تنیدگی اند.همچنین تنیدگی می‌تواند به عنوان پاسخ‌های مشخص به یک رویداد تنیدگی زا اطلاق شود پاسخ‌های هیجانی مانند ترس،اضطراب ویا خشم،پاسخ‌های حرکتی مانند اختلالات کلامی ،لرزش و یا تعریق زیاد و پاسخ‌های شناختی مانند ناتوانی در تمرکز،اختلالات ادراکی و مانند آن تغییرات جسمانی در ضربان قلب و تنفس.آدمیان برای آنکه به طرز به هنجاری به کار و کوشش بپردازند،بایستی کمی تنیدگی احساس کنند اما در عین حال تنیدگی شدید یا طولانی دارای اثر‌های آسیب زای فیزیولوژیک یا روانشناختی است.چنین براورد شده که فشار هیجانی در بیش از پنجاه درصد از اختلال‌های جسمانی و روانی نقش عمده‌ای دارد. بر اساس مدل چند بعدی رهبری در ورزش چلادوری(۱۹۹۰)رفتار مربیان تحت تاثیر ویژگی‌های موقعیتی مانند شرایط تیم،ویژگی‌های رهبر یا مربی مانند سن،درجه و سابقه ی مربیگری و ویژگی‌های اعضای تیم یا ورزشکاران مانند سن،سابقه و سطح بازیکنان قرار دارد و در نهایت رفتار مربیان موفقیت،عملکرد،استرس و رضایتمندی ورزشکاران را تحت تاثیر قرار می‌دهد.در تحقیقات بسیار زیادی وجود سبک‌های مربیگری متفاوت در میان مربیان و تیم‌های ورزشی مختلف نشان داده شده است. برای مثال مرادی ۱۳۸۳،چلادری ۱۹۹۰،ریمر و چلادوری ۱۹۹۵ و نشان دادند که مربیان بیشتر از رفتار آموزش و تمرین و کمتر از رفتار آمرانه استفاده می‌کنند. با توجه به اینکه محیط‌های ورزشی هیجانات زیادی را برای ورزشکار و مربی به دنبال دارد و ورزشکاران رکن اصلی موفقیت در تیم‌های ورزشی هستند و یک ورزشکار برای شرکت در یک مسابقه و پیروزی هم باید روان وفکر سالمی داشته باشد و هم جسم سلامت و با عنایت به اینکه عوامل تنیدگی‌زا دانشجویان را نیز تحت تاثیر قرار می‌دهد(لازاروس ۲۰۰۰).و این احتمال نیز وجود دارد که سبک مربیگری ممکن است هم بر تنیدگی ورزشکاران و هم در موفقیت تیم‌ها مؤثر باشد،در پی پاسخ به این سؤال هستیم که آیا سبک رهبری مربیان تاثیری بر کاهش یا افزایش تنیدگی دانشجویان ورزشکار دارد؟
فصل سوم
(روش تحقیق)
۳-۱ جامعه و نمونه تحقیق
جامعه تحقیق شامل ۳۰۰۰ نفر از ورزشکاران زن و مرد رشته‌های والیبال، هندبال، تنیس روی میز و بدمینتون دانشگاه های شهر تهران در سال تحصیلی ۹۱-۱۳۹۰ بود. منظور از دانشگاه‌های شهر تهران، دانشگاه‌های تهران، تربیت معلم، شهید بهشتی، شریعتی، رجایی، پیام نور، آزاد تهران مرکز، آزاد تهران شمال و علوم تحقیقات بود.
حجم نمونه‌ تحقیق بر اساس جدول کرجسی و مورگان[۵۲] (۱۹۷۰)، ۳۴۱ نفر تعیین شد. نمونه‌ها به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...