بسیط: مثمن مخبون (از بحور عرب)

این قصیده‌ی مجیر رنگ و بویی عرفانی دارد و این امر با مشاهد‌ه‌ی بهره‌گیری او از اصطلاحات عرفانی مانند خوف، رجا، صفا، فنا، رضا، فقر و… در ادبیات قصیده‌اش به خوبی نمایان می‌شود. همچنین درباره بی وفایی دنیا و دل نبستن به آن و ترک کردن آن و در ادامه در باره حضرت محمد(ص) و برتری و بلندی مرتبه او و خلق نیکویش و نیز در مورد معجزات آن حضرت سخن می گوید. در ادامه قصیده مجیر بطور مشروح در باره معراج حضرت ختمی مرتبت سخن گفته و در ابیات پایانی قصیده حساب خود را از افراد ریاکار و بی ظرفیت و یاوه‌گو جدا کرده و از خدا (و یا از پیامبر(ص)) در امان ماندن خود را از دست این ناقصان و رائیان درخواست می‌کند.
۱)تا کی ز خطّه خوف آیی به صف رجا برگیر پا و برو زین دار ملک فنا
خوف: ترس و بیم و اصطلاحاً بیم پیش آمدن مکروه و از دست دادن محبوب است، بیم و امید در حکم دو بال است که سالک به مدد آنها در فضای قرب می پرد. (۱)
رجا: در لغت امید و آرزو و اصطلاحاً تعلق قلب است به رسیدن به محبوب و داشتن امید به نزدیکی خداوند است.(۲)
خوف و رجا از احوال سالکان است.
دار ملک فنا: کنایه از دنیا
بین خوف و رجا تناسب و بین آنها با فنا، ایهام تناسب وجود دارد.
معنی بیت: تا به کی مانند سالکان طریقت در خطه و محدوده خوف و رجا قدم برمی‌داری، یکدفعه راه خود را بگیر و از این دنیای فانی خود را رها ساز.
۲)عمرت به باغ امل یکروزه گشت چو گل تو چون مه دوشبه طفل جهان صفا
باغ امل: اضافه تشبیهی
بین باغ و گل تناسب وجود دارد و نیز بین یک و دو مراعات النظیر وجود دارد.
معنی بیت: عمر تو مانند گل در باغ آرزوها (دنیای به ظاهر جذاب) کوتاه و یکروزه است در حالیکه تو چون مه دوشبه، ناپایدار هستی و در جهان صفا (صفای دوران کودکی و کوچه سنجاقکها در نظر شاعر بوده) مانند طفلی بی خبر به تفریح و سرگرمی کودکانه و لذایذ زودگذر مشغول هستی.
۳)طفلی ز بار رضا یکره دوتا شو و بس کانک هلال فلک طفل است و هست دوتا
بار رضا: سنگینی و یا مشقت رضا و خشنودی (اضافه تشبیهی)
رضا: رضا، خشنودی است و در اصطلاح عارفان شادمانی دل است به جریان قضا (۳)
آنک: کلمه‌ای است بر اشاره به دور اعم از مکان و زمان، آنگاه؛ آنجا؛ مقابل اینک (معین)
یک ره: یکبار
هلال فلک: ماه
دوتا: خمیده
در بیت نوعی حسن تعلیل وجود دارد.
بین یک و دو (در دوتا) مراعات‌النظیر وجود دارد.
معنی بیت: اگر تو طفل و سالک مبتدی هستی (که هستی) زیر بار، به جهت رضا و خشنودی خداوند، یک بار خمیده شو (و به خداوند تعظیم کن)، چرا که خمیدگی هلال فلک (ماه) نیز به آن دلیل است که طفل و مبتدی است.
۴)بیخ امید بکن تا سر ز خطّه دل بهر نجات ببر سر تا به خطّ رضا
بیخ امید: اضافه استعاری
بین خطه و خط، جناس زاید (مذیل) وجود دارد.
بین سر و سر جناس تام وجود دارد.
رضا: بیت ۳ همین قصیده
معنی بیت: بیخ امید را تا ته آن از خطه دل بکن (دلت را از امید و رجا به مردم خالی کن) و از برای نجات و رها ساختن خود سرت را تا به خط رضا برسان (برای نجات خودت سعی کن که به مقام رضا و خشنودی و دل به قضا سپردن برسی).

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۵)راحت مجوی ز خاک زیرا بهم نبود کام نهنگ و امان، صحن بهشت و وبا
خاک: کنایه از دنیا، ضمناً در این بیت تشبیه مضمر وجود دارد (دنیای خاکی را به کام نهنگ و وبا تشبیه کرده است)

وبا: قصیده ۱ بیت ۵۷

بهشت و وبا: در قرآن مجید آیات فراوانی وجود دارد دالّ بر اینکه در بهشت هیچگونه رنج و دردی وجود ندارد و بهشتیان از هر نوع مرض و رنج و درد در امانند:« الذی احلّنا دارالمقامه من فضله لا مسنا فیها نصب و لا یمسنا فیها لغوب». (آیه ۳۲ از سوره فاطر)
ترجمه: آن خدایی که فرود آورد ما را به سرای اقامت از فضل و نعمت خود، نرسد در آنجا رنجی به ما و نرسد آنجا درماندگی (تعلیقات دیوان مجیرالدین).
معنی بیت: در این دنیای خاکی در جستجوی راحت و آسایش مباش زیرا که کام نهنگ و امان و نیز صحن بهشت و مرض وبا هم قرابت و مشابهتی ندارند و تفاوتشان از زمین تا آسمان است.
۶)سینه مکن به سری در راه فقر که تو بی سر چو پیرهنی، بی سینه همچو قبا
سینه کردن: تفاخر کردن (معین)
فقر: در لغت نیازمندی و در اصطلاح نیازمندی به الله و بی نیاز بودن از ما سوی الله است. رسول‌الله(ص) می‌گوید:« الفقر فخری» (۴)
قبا: قباء: جامه پوشیدنی که از سوی پیش باز است و پس از پوشیدن، دو طرف قسمت پیش را با دکمه به هم پیوندند (معین).
بین سینه و سر و نیز پیرهن و قبا تناسب وجود دارد.
بین سینه و سینه، جناس تام وجود دارد.
معنی بیت: تو در راه نیازمندی به الله به داشتن سر تفاخر مکن (و سر را شایسته است که در این راه ببازی)، چرا که تو بدون سر مانند پیرهنی هستی و بدون سینه چون قبا (که جلویش باز است و به عبارتی سینه ندارد).
یعنی در راه فقر بالله به باختن سر تفاخر مکن چرا که پیرهن هم سر ندارد و تو تازه مثل پیرهن شدی و نیز بی سینه بودنت هم توفیری ندارد و مثل قبا و جامه جلو بازی.
۷)در خاک این جهان بنشین چو خاک زمین تا هم تو بر ندهی خاکت به باد هوا
در نسخه بدل به جای «در خاک این جهان» «در خاکدان جهان» آمده که بر اصل ترجیح دارد.
خاکدان جهان: اضافه تشبیهی
بین خاک و باد ایهام تناسب وجود دارد.
بین زمین و هوا نیز ایهام تناسب وجود دارد.
بین خاکدان و خاک آرایه‌ی جناس زاید (مذیل) وجود دارد.
در بیت آرایه تکریر (تکرار خاک) نیز وجود دارد.
معنی بیت: در این جهان با تواضع و فروتنی بر روی زمین بنشین و خاکساری پیشه کن تا وجود خود را که از خاک آفریده شده است به باد هوی و هوس ندهی و نابود نکنی.
۸)در چار میخ خودی ورنه بهر دو نفس ده بار هاتفٍ سر می‌گویدت که درآ

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...