• طرح پروژه

اصولاً در چارچوب برنامه‎های صنعتی، یک برنامه‌ بخشی شامل چند طرح یا پروژه و طرح یا پروژه شامل چند فعالیت و عملیات است و یک طرح کوچکترین قسمت عملیاتی است که به عنوان یک واحد مجزا در برنامه توسعه یک کشور تهیه و اجرا می‎شود. مجموعه فعالیت‎هایی که برای ایجاد فوائد، منابع را مورد استفاده قرار می‎دهد، یک طرح را تشکیل می‎دهند که ممکن است بسته به نوع فعالیت؛ بازرگانی، کشاورزی، خدماتی و یا صنعتی باشد. به عبارت دیگر واژه طرح به روش خاصی برای نیل به یک هدف معین اشاره می‎کند و برحسب وسعت محل و اهداف آن، کیفیت طرح نیز تفاوت خواهد کرد (ربانی، ۱۳۵۰).

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

در یک تعریف دیگر، طرح، ایده یا پیشنهادی است که به صورت یک مجموعه‎ای از پروژه‎ها مطرح می‎شود و پروژه متشکل از فعالیت‎های منطقی و مرتبط به یکدیگر است که زیر نظر یک مدیریت و ارگان اجرایی مشخص برای تأمین هدف یا هدف­هایی معین، در چارچوب برنامه زمانی و بودجه از پیش تعیین شده ای اجرا می‎گردد(مجیدیان، ۱۳۷۷).
هر طرح یا پروژه باید دارای نقطه شروع و نقطه پایان مشخص و مقصود از اجرای آن نیل به هدفی مشخص و از قبل تعیین شده باشد. به عبارت دیگر هر پروژه یک دوره زندگی مشخص دارد که از مراحل قابل تشخیص و قابل تعریفی تشکیل شده است. این مراحل عبارتند از: بررسی، تعریف، طراحی، ساخت یا نصب اجزا، راه‎اندازی، بهره‎برداری و ارزیابی.

            • مفهوم هدف

منظور از هدف، سطح یا مقدار مشخصی از کالا، خدمت، تولید و سایر شاخص‎های کمی و کیفی است. در واقع منظور از هدف مقاصد نهایی از اجرای طرح یا توضیح کالاها و خدماتی که یک طرح یا برنامه معین قادر به تولید آن­هاست. بعضی از طرحها ممکن است بیش از یک هدف داشته باشند. به عنوان مثال یک طرح یا برنامه توسعه‌ منابع آب می‎تواند فوائدی به صورت تولید نیروی برق، تنظیم جریان آب جهت جلوگیری از سیل و یا ایجاد مراکز تفریحی داشته باشد. به چنین طرحهایی که دارای اهداف متعدد هستند، در اصطلاح ارزیابی، طرحهای چند منظوره می‎گویند(ربانی، ۱۳۵۰).
د: محدودیت کاربرد تحلیل هزینه ـ فایده
تعیین قیمت محاسباتی منابع و محصول و در نتیجه محاسبه هزینه و فایده اجتماعی هر طرح منوط به آن است که این هزینه و فایده قابل اندازه‌گیری باشد. قابلیت اندازه‌گیری هر چیزی تا حدودی یک مسأله نظری است. در مواردیکه کالا یا خدمت در بازار به فروش می‌رسد، مسأله معمولاً چندان دشوار نخواهد بود، زیرا حتی در صورت نپذیرفتن قیمتهای رایج، می‌توان از آنها به عنوان پایه برای برآورد قیمتهای محاسباتی استفاده نمود. اما گاه مسأله با مشکل روبرو می‌شود. به عنوان مثال قسمتی از محصول طرح ترمیم جاده، نجات احتمالی جان مسافرین خواهد بود و هر گونه کوششی در قیمت‌گذاری جان یک انسان مسائل بحث برانگیزی در پی خواهد داشت. در واقع در این جا با محدودیت کاربرد تحلیل هزینه ـ فایده مواجه هستیم (پاکزاد، ۱۳۷۲).
و: تحلیل هزینه ـ فایده و دولت
هدف اصلی هر تحلیل هزینه ـ فایده یک برنامه دولتی پی بردن به این موضوع است که آیا فوائد یک برنامه به هزینه‎های آن برتری دارد یا خیر؟ این فرایند شبیه منطق تصمیم گیرنده‎ای است که برای اتخاذ یک تصمیم چه در بخش خصوصی و چه در بخش دولتی تلاش می‎کند. اما با وجود این شباهت، درج ساده صفت «دولت» بعد از اسم «برنامه»، پیچیدگی و اهمیت بیشتری به سئوال ارزیابی می‎بخشد. برای بعضی از فعالیتها تفاوت عمده‎ای بین ارزیابی‎های فوائد و هزینه‎های بخش دولتی و خصوصی وجود ندارد و تصمیم گیرندگان بخش خصوصی می‎توانند در مورد آنها‌ حتی در مورد فعالیت‎هایی که از مرحله آزمون هزینه ـ فایده عبور کرده‎اند، قضاوت کرده و آنها را اجرا کنند. اما فعالیت‎هایی که آزمون هزینه ـ‌ فایده را پشت سر نگذاشته باشند توسط بخش خصوصی انجام نمی‎گیرند و فعالیت‎هایی که از مرحله آزمون هزینه ـ فایده اجتماعی عبور کرده باشند، باید توسط دولت انجام شوند.
ز: تفاوتهای تحلیل تجارتی و تحلیل هزینه ـ فایده اجتماعی
یک مؤسسه خصوصی با عنایت به شرایط عرضه و تقاضا، با یک مجموعه قیمت خاص روبه رو بوده و با توجه به آن اتخاذ تصمیم می‎نماید و مسأله قیمت از دید مجموع جامعه و یا ملت، نقشی در تصمیم‎گیری آن ندارد. از دید تولید‎کننده صابون و یا سیگار، قیمت موجود در بازار راهنمای اساسی شمرده می‎شود ولی، برای برنامه‎ریزان قیمت بازار به تنهایی کافی نبوده و می‎بایست درباره قیمت موجود بررسی و مطالعه بیشتری نمایند. به عنوان مثال آیا در قیمت سیگار، مسأله احتمال ابتلای فرد سیگاری به سرطان و یا بیماری قلبی ملحوظ شده است؟ آیا قیمت صابون فایده جنبی حاصل از استفاده از آن، مثلاً کاهش خطر شیوع بیماری و یا سفر همسفران پاکیزه را نشان می‎دهد؟ توجه احتمالی یک سرمایه‎گذار بخش خصوصی به اینگونه مسائل صرفاً جنبه تفنن و کنجکاوی داشته، حال آنکه از نقطه نظر کارشناسان مسئول در بخش دولتی، نکات یاد شده مسائلی خطیر و حساس و مؤثر در تصمیم‎گیری است. حیطه تفکر و نگرانی سرمایه‎گذاران بخش خصوصی محدود به سودآوری و یا زیان فعالیت خود بوده، حال آنکه دستگاه مسئول برنامه‎ ریزی کشور به ناچار باید با دیدی همه جانبه به مسائل مختلف و گسترده یک کشور نظر انداخته و تصمیم‎گیری نماید. بی‌توجهی به این نکته موجب می شود که بطور غیرمنصفانه، آرامی و کندی بررسی و ارزشیابی طرح در بخش دولتی، با سرعت تصمیم‎گیری در بخش خصوصی مقایسه شده و مورد انتقاد قرار گیرد. البته باید اذعان کرد که مسأله تعدد هدفها، ویژگی خاص ارزشیابی طرحهای دولتی نیست. احتمالاً مؤسسات بخش خصوصی نیز می‎توانند هدفهای متعددی داشته باشند. به عنوان مثال، سرمایه‎گذار بخش خصوصی علاوه بر علاقه به تحصیل حداکثر سود، در پی آن باشد که مؤسسه‎ای عظیم با حجم فروشی فوق‎العاده زیاد ایجاد نماید. یا کارگری در عین علاقه به کسب درآمد بیشتر، آرزومند آن باشد که اوقات فراغت زیادتری برای خود فراهم آورد. به هرحال، جمع اهداف مختلف با یکدیگر طبیعتاً مسائل زیادتری را به وجود خواهد آورد و برای سازمان برنامه‎ ریزی که در جستجوی راه حل مناسبی برای سازش اهداف مختلف ملی است، موضوع مشکل‎تر خواهد شد؛ زیرا ملت یک کشور مجموعه‎ای از گروه های مختلف با منافع متفاوت بوده و احتمالاً هدفهای مغایری داشته که آشتی دادن این هدف ها با یکدیگر بسیار دشوار خواهد بود (راهنمای تهیه گزارش توجیه طرح، ۱۳۸۰).
واقعیت یاد شده، مسأله‎ای است که به هنگام تحلیل هزینه و فایده طرحهای سرمایه‎گذاری، هیچگاه نباید از نظر دور بماند. حتی گزینش نرخ تنزیل برای تنزیل منافع آتی طرح، عملاً بازتاب یک سازش معین بین منافع متضاد نسل­های مختلف است. برای سرمایه‎گذار خصوصی در نظام سرمایه‌داری، نرخ تنزیل در حقیقت بازتاب نرخ بهره‎ای است که براساس آن می‎تواند استقراض نموده و یا اینکه وام پرداخت کند؛ حال آنکه از نقطه‌نظر سازمان برنامه‎ ریزی، نرخ تنزیل در واقع ابزاری است که با کاربرد آن هزینه و فایده طرح به زمان‎های مختلف و یا احتمالاً به نسلهای مختلف، تخصیص می‎یابد و به این وسیله ارزش فایده در زمان کنونی با ارزش آن در زمان آتی مورد مقایسه قرار می‎گیرد. لذا، بین تصمیم‎گیری بخش خصوصی و تصمیم‎گیری بخش دولتی به نیابت از طرف ملت، درباره طرحهای سرمایه‎گذاری، تفاوت ساده ولی پراهمیتی وجود دارد. به نظر می‎رسد ارزشیابی طرح در بخش دولتی، مشکل‎تر و پیچیده‎تر از ارزشیابی طرح در بخش خصوصی بوده و فنونی که در بخش خصوصی کاربرد دارد احتمالاً در بخش دولتی مؤثر واقع نشود. تحلیل هزینه و فایده طرحهای سرمایه‎گذاری بخش دولتی دقیقاً به این منظور مطرح گردیده که ارزشیابی طرحها از نقطه نظر جامعه یا ملت و رعایت منافع آنها، با روشی منظم و تحت یک نظام سنجیده، مورد عمل قرار گیرد(راهنمای تهیه گزارش توجیه طرح، ۱۳۸۰).
۲-۱-۶- منافع و هزینه‌های طرح
در چارچوب برنامه‎های صنعتی، یک برنامه بخشی ( بخش های اصلی اقتصاد )، شامل چند طرح یا پروژه و هر طرح یا پروژه شامل چند فعالیت و عملیات است و یک طرح کوچک ترین قسمت عملیاتی است که به عنوان یک واحد مجزا در برنامه توسعه یک کشور تهیه و اجرا می‎شود. یکی از اهداف اصلی روش تحلیل هزینه ـ فایده محاسبه اثرات مربوط به طرح می‎باشد که این اثرات می‎تواند به صورت منافع یا هزینه‎های طرح مطرح باشد(اسکونژاد، ۱۳۸۰).
منافع یا درآمدهای طرح
منظور از منافع یک طرح وجوهی است که در نتیجه عملکرد طرح ایجاد شده و باعث رشد درآمد ملی کشور می‌گردد. منافع حاصل از یک پروژه ممکن است به صورت یکی از موارد زیر باشد:
منافع مستقیم
فواید مستقیم آنهایی هستند که کاملاً مربوط و وابسته به هدف اصلی پروژه باشند، به عبارت دیگر منافع مستقیم فوائدی است که بدون واسطه و به طور مستقیم نصیب اشخاصی که از کالاها و خدمات حاصل از طرح استفاده می‎کنند، می‎شود. ارزش واقعی این فوائد مستقیم، مقدار پولی است که مصرف کنندگان حاضرند برای آن بپردازند. از دیدگاه اجتماعی تولید بیشتر کالاهای مادی فی‎النفسه مفید است، اما تمایل به پرداخت مصرف‌کننده برای تولیدات خالص طرح مهم می‎باشد. منظور از تولیدات خالص، کالاها و خدماتی است که حاصل انجام طرح است. اگر تولیدات حاصل از انجام طرح بخشی از عرضه را جانشین کرده و به حجم عرضه ‌کالا اضافه بکنند، در این صورت منفعت مصرف کل طرح در واقع منفعت مصرف کل عوامل تولید است که در اثر عدم تولید کالای جانشین شده آزاد می‎گردند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...