مقاله های علمی- دانشگاهی | معیارهای رابطه سود/ بازده سهام – 2 |
قانونگذاری باعث ایجاد انگیزههایی برای محافظه کارانه بودن صورتهای مالی شرکتها میشود. به نظر واتز زیانهای ناشی از دارایی هایی که بیشتر از واقع ارزشیابی شدهاند و سودی که بیشنمایی شده است، نسبت به سودهای صرفنظر شده به خاطر دارایی هایی که کمتر از واقع ارزشیابی[۴۹] شدهاند، یا سودی که کمنمایی شده است، در فرایند سیاستگذاری حسابداری[۵۰] مشهودتر[۵۱] و کاربردیتر[۵۲] است. این پدیده انگیزه محافظه کارانه بودن را برای قانونگذاران و تدوین کنندگان استانداردها فراهم میسازد و از قرار معلوم، موجب شده است که کمیسیون بورس و اوراق بهادار طی سی سال اولیه فعالیتش ارزشیابی رو به بالای[۵۳] دارایی ها را ممنوع نماید.
با وجود انگیزه های قانونی برای محافظه کاری، به نظر میرسد که در سالهای اخیر، گهگاه تدوین کنندگان استانداردهای حسابداری این انگیزهها را نادیده گرفتهاند. برخی از اقدامات اخیر آن ها و پیامهای آنان بیطرفی[۵۴] را مطلوب قلمداد کرده و با هر گونه جانبداری مخالف است. به نظر میرسد که بیانیهی مفاهیم شماره دو هیئت استانداردهای حسابداری مالی (۱۹۸۰) این موضع را برگزیده است؛ و برخی از استانداردهای حسابداری جدید با جانبداری از محافظه کاری ناسازگار به نظر میرسند.
۲-۲-۳- معیارهای اندازه گیری محافظه کاری
پژوهشگران از سه نوع معیار برای ارزیابی محافظه کاری استفاده میکنند که عبارتند از:
-
- معیارهای خالص دارایی[۵۵]
-
- معیارهای سود و اقلام تعهدی[۵۶]
- معیارهای رابطه سود/ بازده سهام
همه این معیارها بر شناسایی تأثیر عدم تقارن ناشی از محافظه کاری در شناسایی سودها و زیانها بر اعداد حسابداری، بویژه خالص دارایی ها، سود و اقلام تعهدی متکی هستند.
معیارهای خالص دارایی
گرچه ارزش بازار دارایی ها و بدهیها شامل تغییرات خالص دارایی ها در هر دوره هستند، اما همه این تغییرها در حسابها ثبت نمیشوند و در گزارشهای مالی منعکس نمیگردند. بر اساس محافظه کاری، افزایش در ارزش دارایی ها (سودها) که به اندازه کافی تأییدپذیر نباشند، ثبت نمیشوند، در حالی که کاهش ارزش آن ها با تأییدپذیری مشابه، ثبت می شود. در نتیجه خالص دارایی ها کمنمایی می شود. پژوهشگران با بهره گرفتن از مدلهای ارزشیابی سهام شرکت یا نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار سهام برآوردهایی از این کمنمایی به دست آوردهاند.
معمولاً برای برآورد ارزشیابی کمتر از واقع[۵۷] خالص دارایی ها از مدلهای فلسام و اوهلسون (۱۹۹۵,۱۹۹۶) استفاده می شود. این مدلها شامل پارامترهایی هستند که درجه کمنمایی داراییهای عملیاتی را بر پایه فرض بزرگتر بودن استهلاک حسابداری[۵۸] از استهلاک اقتصادی[۵۹] نشان میدهند. بیور ورایان (۲۰۰۰) با بهره گرفتن از نسبتهای ارزش دفتری به ارزش بازار سهام و بر اساس این نظریه که با ثابت فرض کردن سایر چیزها، استفاده شرکت از حسابداری محافظهکارانه منجر به گزارش خالص دارایی های کمتر و نسبتهای ارزش دفتری به ارزش بازار کمتر می شود محافظه کاری را اندازه گیری نموده اند (واتز، ۲۰۰۳).
معیارهای سود/ اقلام تعهدی
محافظه کاری بیانگر آن است که سودها پایداری بیشتری نسبت به زیانها دارند چرا که افزایشهای تأیید ناپذیر در ارزش دارایی ها (سودها) در زمان وقوع در صورتهای مالی شناسایی نمیشوند، ولی طی دوره های آتی، با ایجاد جریانهای نقدی این افزایشها شناسایی میشوند. برای مثال اگر ارزش یک دارایی بدین دلیل که انتظار میرود جریانهای نقدی آتی بیشتری ایجاد کند، افزایش یابد سود طی سالهای آتی و با ورود جریانهای نقدی اضافی شناسایی خواهد شد؛ این امر بدین معنی است که سودها گرایش به پایداری دارند در مقابل زیانهای دارای درجه تأیید ناپذیری مشابهی با این سودها در زمان وقوع شناسایی میشوند، نه این که در آینده و در زمان شناسایی کاهش در جریانهای نقدی شناسایی شوند.
از آنجا که به طور معمول زیانها در دوره های آتی قابل تکرار نیستند، نسبت به سودها پایداری کمتری دارند. ناپایداری زیانها و پایداری سودها و تغییرات در آن ها معیاری از محافظه کاری ارائه می کند و این رفتار نامتقارن محافظه کاری با سودها و زیانها منجر به عدم تقارن در شناسایی اقلام تعهدی می شود (همان منبع).
به نظر گیولی و هاین محافظه کاری موجب کاهش سودهای انباشتهی گزارش شده در طول زمان می شود. به عقیدهی آن ها علامت و میزان اقلام تعهدی انباشته در طی زمان معیارهایی از محافظه کاری هستند. برای شرکتهای دارای ثبات و بدون رشد که حسابداری بیطرفانه دارند، سودشان به وجه نقد و اقلام تعهدی آن ها به صفر نزدیک میشوند.
ثبات بارز[۶۰] اقلام تعهدی منفی (مانند ذخایر) در بین شرکتها در طی یک دوره طولانی، با ثابت در نظر گرفتن سایر چیزها، دلیلی بر محافظه کاری است و نرخ انباشته شدن اقلام تعهدی منفی دلیلی بر تغییر میزان محافظه کاری در طی زمان است (گیولی و هاین، ۲۰۰۰).
معیارهای رابطه سود/ بازده سهام
قیمت بازار سهام گرایش به نشان دادن تغییرات در ارزش دارایی در زمان وقوع تغییر دارد، خواه این تغییرات نشان دهنده زیان در ارزش دارایی باشند، خواه سود. در نتیجه میتوان گفت بازده سهام گرایش دارد که به موقع باشد. از آن جا که محافظه کاری موجب می شود که زیانهای حسابداری به موقعتر از سودها شناسایی شوند، پیش بینی می شود که زیانهای حسابداری نسبت به سودهای حسابداری، با بازدههای سهام هم زمانتر باشند باسو (۱۹۹۷) بیان نمود که بازده سهام و سود حسابداری گرایش به انعکاس زیانها در دورهای مشابه دارند، اما بازده سهام، سودها را زودتر از سود حسابداری در خود منعکس میکنند (واتز، ۲۰۰۳).
باسو (۱۹۹۷) محافظه کاری را به صورت انعکاس سریعتر اخبار بد نسبت به اخبار خوب در سود تفسیر کرد. وی برای اندازه گیری اخبار از بازده سهام استفاده کرد و با بهره گرفتن از رگرسیون بین سود و بازده سهام دریافت که پاسخ سود نسبت به اخبار بد (بازده منفی سهام) به هنگامتراز پاسخ سود نسبت به اخبار خوب (بازده مثبت سهام) است. او همچنین در بررسی های خود نشان داد که پایداری تغییرات منفی سود کمتر از تغییرات مثبت آن است. باسو معیاری را برای اندازهگیری محافظه کاری ارائه نمود که دیدگاه سود و زیانی داشت و آن را عدم تقارن زمانی سود نامید. وی برای توجیه این معیار، به بولتن تحقیقات حسابداری شماره دو انجمن حسابداران رسمی آمریکا (۱۹۳۹) استناد کرد که بر اساس آن محافظه کاری در صورت سود و زیان نسبت به محافظه کاری در ترازنامه مهمتر است.
۲-۲-۴٫ روش ها و مدل های استفاده شده برای اندازه گیری محافظه کاری
فرم در حال بارگذاری ...
[شنبه 1401-09-26] [ 10:48:00 ق.ظ ]
|