De Freites et al (1997) و Hall et al (1996) در کلزا، Walley and Gemide (1997) در گندم، Negoc Son et al (2001) در سویا و برنج و همچنین Sahin et al (2004) در جو و چغندر قند گزارش کردهاند که تلقیح بذر این گیاهان با باکتری، موجب افزایش معنیدار عملکرد و اجزاء عملکرد و افزایش جذب عناصر مخصوصاً فسفر گردید.
Afzal et al (2005) در تحقیقی روی گندم نتیجه گرفتند که کاربرد باکتریهای حل کننده فسفات و رایزوبیوم به همراه کود شیمیایی فسفر سبب افزایش وزن ساقه و ریشه، محتوای فسفر دانه، عملکرد دانه، ارتفاع بوته، محتوای پروتئین و قند ساقه و ریشه میگردد.
کاربرد باکتریهای حلکنند فسفات، موجب افزایش حلالیت فسفر غیر محلول، افزایش جذب فسفر، افزایش محتوای نیتروژن و پتاسیم در بافتهای گیاهی و افزایش معنیدار عملکرد در جو و نخود گردید. کاربرد میکروارگانیسمهای حل کننده فسفات پروتئین دانه جو را افزایش و الیاف شوینده خنثی علوفه جو را کاهش داد. همچنین کاربرد این باکتریها موجب افزایش محتوای نیتروژن و پتاسیم در پیکره گیاهی جو و نخود گردید (Pal et al., ۲۰۰۱).
Mehrvaez and Chaichi (2008) و Yazdani et al (2009) گزارش دادند که کاربرد میکروارگانیسمهای حل کننده فسفات و ریز جانداران و باکتریهای پیش برنده رشد گیاه، توأم با مقادیر مناسب کود شیمیایی رشد رویشی و تعداد برگهای بالای بلال را بهبود بخشید و سبب افزایش معنیدار عملکرد ذرت گردید. ریز جانداران حل کننده فسفات جذب فسفر توسط ذرت را بالا برده و از طرفی سبب افزایش مقاومت به خشکی در ذرت گردید.
همچنین افزایش رشد ریشه و کل ماده خشک و افزایش عملکرد و اجزای عملکرد گندم (El-Azouni, 2008) در اثر تلقیح باکتریهای حل کننده فسفات گزارش شده است. تلقیح بذر گندم با باکتری موجب افزایش معنیدار عملکرد نسبت به شاهد گردید (Abdel-Magid et al., ۱۹۹۵).
Yazdani et al (2009) بیان داشتند که کاربرد میکروارگانیسمهای حل کننده فسفات و ریزوباکتریهای محرک رشد گیاه به همراه مقادیر مناسبی کود شیمیایی تأثیر معنیداری در عملکرد کمی و کیفی ذرت داشته است. Ehteshami et al (2007) با بررسی اثر ریز جانداران حل کننده فسفات بر ذرت افزایش رشد و جذب فسفر را مشاهده کردند که این امر تحمل گیاه را تحت شرایط تنش کم آبی افزایش میدهد.
ثانی و همکاران (۱۳۸۶) نیز کاربرد ریز و باکتریهای افزاینده رشد گیاه را موجب افزایش وزنتر بوته، افزایش عملکرد علوفه سیلویی، تعداد برگهای بالای بلال و رشد رویشی در گیاه ذرت دانسته اند.
کود زیستی سبب افزایش سطح برگ پرچم، ارتفاع بوته، تعداد پنجه در بوته، تعداد دانه در خوشه، وزن هزار دانه و عملکرد دانه در برنج گردید. افزایش دوام سطح برگ نیز سبب افزایش فتوسنتز و افزایش تجمع ماده خشک در برنج گردید (Ahmad et al., ۲۰۰۴).
Zahir et al (1998) افزایش وزن خشک بوته ذرت را در اثر کاربرد رایزوباکتریهای محرک رشد گیاه گزارش کردند. همچنین کود زیستی فسفات تأثیر معنیداری بر ارتفاع بوته و عملکرد بیولوژیک رازیانه داشت (درزی و همکاران، ۱۳۸۵). شریفی و حق نیا (۱۳۸۶) بیان کردند که کود بیولوژیک نیتروکسین بر عملکرد و اجزاء عملکرد گندم سبلان موثر است، به طوری که این کود بر عملکرد دانه و کاه، ارتفاع بوته، طول سنبله، تعداد دانه در سنبله و تعداد سنبله در متر مربع اثر مثبت داشت. نتایجReynder and Vlasak (1982) حاکی از آن است که ظرفیت پنجهزنی بالا همراه با ظرفیت جذب مواد غذایی پس از تلقیح با باکتری brasilense Azospirillum در گندم باعث افزایش عملکرد گردید.
Wu et al (2005) در آزمایشی در ذرت گزارش کردند که مصرف کودهای بیولوژیک علاوه بر بهبود وضعیت غذایی گیاه سبب بهبود خصوصیات خاک میشود. نتایج تحقیق توحیدی مقدم و همکاران (۱۳۸۶) روی ذرت، حاکی از آن است که در حضور باکتریهای حل کننده فسفات (سودوموناس پوتیدا وباسیلوس) میزان مصرف کودهای شیمیایی فسفات تا ۵۰ درصد کاهش یافت. احتشامی و همکاران (۱۳۸۶) بیان کردند که تلقیح بذر ذرت با میکوریزا و ریز جانداران حل کننده فسفات اثر مثبتی بر جذب عناصر غذایی و عملکرد دارد. ثانی و همکاران (۱۳۸۶) در یک بررسی روی ذرت گزارش کردند که استفاده از میکوریزا و ریز جانداران حل کننده فسفات سبب کاهش مصرف کود شیمیایی حداقل به میزان ۵۰ درصد گردید. راثی پور و علی اصغر زاده (۱۳۸۶) در تحقیقی روی اثرات متقابل باکتریهای حل کننده فسفات و برادی ریزوبیوم ژاپونیکوم در سویا گزارش کردند، باکتریهای حل کننده فسفات باعث افزایش وزن خشک، درصد نیتروژن، فسفر و پتاسیم در اندام هوایی، وزنتر و خشک گره های ریشهای شدند.
در بسیاری از مناطق ایران علی رغم فراوانی فسفر، مقدار فسفر محلول و قابل جذب کمتر از مقدار لازم برای رشد بهینه میباشد (درزی و حاج سید هادی، ۱۳۸۱). باکتریهای حل کننده فسفات باعث افزایش حلالیت فسفر غیر محلول خاک و افزایش رشد گیاه تحت شرایط کمبود فسفر قابل دسترس خاک میشوند (Seilsepour et al., ۲۰۰۲) و همچنین نیاز به استفاده از کودهای شیمیایی فسفره را کاهش میدهند (Patten and Glick, 2002).

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

Mehrvarz and Chaichi (2008) با بررسی اثر میکروارگانیسمهای حل کننده فسفات و کود شیمیایی فسفات روی کیفیت دانه و علوفه جو نشان دادند که حداکثر پروتئین در جو از کاربرد باکتریهای حل کننده فسفات حاصل شد. کودهای زیستی فسفر همچنین بر کیفیت علوفه جو تأثیر داشتند، بطوریکه این تیمارها میزان خاکستر را در سطح قابل قبول افزایش دادند. در نتیجه کاربرد کود زیستی فسفر میزان فیبرهای شوینده خنثی کاهش پیدا کرد، ولی میزان کربوهیدراتهای قابل حل در آب با کاربرد کود شیمیایی فسفر کاهش یافت. همچنین کاربرد باکتری حل کننده فسفات سبب افزایش میزان پروتئین دانه گردید (Sharma, 2002).
بسیاری از مطالعات نشان داد که فسفر جذبی بوسیله گیاهان در هنگام تلقیح با میکروارگانیسمهای حل کننده فسفات افزایش معنیداری نسبت به شرایط عدم تلقیح دارد (Vessey and Buss, 2002). میکروارگانیسمهای حل کننده فسفات همچنین افزایش رشد گیاه را از طریق تولید هورمونهای گیاهی همانند ایندول استیک اسید سبب میشوند، به این ترتیب که مراحل اولیه رشد گیاهی را تحت تأثیر قرار میدهند و ریشه حجم بیشتری از خاک را اشغال میکند و سطح جذب افزایش مییابد (Mehnaz and Lazarovits, 2006).
همچنین نتایج آزمایش Hernandez et al (1995) حاکی از آن است که وزنتر بوته ذرت با تلقیح بذر با سودوموناس فلورسنس افزایش یافت. Dileep et al (2001) نشان دادند که تلقیح بذرهای نخود باPseudomonas fluorescens منجر به افزایش ارتفاع ساقه، طول ریشه و وزن خشک گیاه نسبت به عدم آن گردید. همچنین Salih et al (1989) نشان دادند که قارچهای حل کننده فسفات، فسفات قابل دسترس را به طور معنیداری در خاکهایی که با سوپر فسفات تریپل کود دهی شده بودند، افزایش دادند.
کودهای زیستی فسفر با بهبود جذب فسفر، بر میزان عملکرد تأثیر میگذارند. افزایش عملکرد و کیفیت محصول با مصرف بهینه کود، بویژه انواع کودهای زیستی یکی از مهمترین اهداف میباشد. کاربرد یک گونه باکتری حل کننده فسفات در حضور سنگ فسفات معدنی روی گیاه چای موجب افزایش قابل توجه بیوماس و درصد کلونیزاسیون ریشه گردید (Hamidi et al., 2008). در بررسی اثر قارچهای حل کننده فسفر و باکتری رایزوبیوم همزیست باقلا روی بعضی از ویژگیهای شیمیایی خاک، جذب فسفر و نیتروژن توسط باقلا و عملکرد آن نتیجهگیری شده است که تلقیح بذر با قارچهای حل کننده فسفر و باکتری همزیست باقلا به طور موثری قابلیت دسترسی به فسفر خاک و نیتروژن معدنی را برای گیاه افزایش میدهد (Mehana and Abdul Wahid, 2002). کاظمی و همکاران (۱۳۸۶) دریافتند که قابلیت دسترسی فسفر چه به صورت کود معدنی و چه به صورت کود زیستی توانست بر بسیاری از ویژگیهای زراعی دو رقم باقلا که مورد آزمایش قرار گرفته بودند تأثیر مثبت بگذارد، به طوری که بیشترین مقدار عملکرد دانه و تعداد شاخه فرعی با مصرف کود زیستی بدست آمد. Turk and Tawaha (2002)، نشان دادند که در دسترس بودن یون فسفات باعث مقاومت باقلا در برابر ورس، زود رسی محصول، کیفیت بهتر، افزایش سرعت نمو گیاهی از سبز شدن تا آغاز گلدهی و گرده افشانی گردید و در نتیجه عملکرد افزایش یافت.
تلقیح بذرهای کلزا با کود زیستی آزوسپریلیوم و ازوتوباکتر نشان داد، کود زیستی به تنهایی تأثیر کمی بر عملکرد داشت، اما وقتی توام با کود شیمیایی نیتروژن و فسفر بکار برده شد، تعداد دانه در غلاف را افزایش داد که روی عملکرد تأثیر مثبت داشت. محتوای پروتئین بذر بستگی به میزان نیتروژن موجود در بذر دارد که در تیمار کود زیستی به همراه کود شیمیایی نیتروژن و فسفر بیشترین میزان را نسبت به کود زیستی به تنهایی و یا کود فسفره به تنهایی داشت (Yasari et al., ۲۰۰۸).
نتایج آزمایش Rokhzadi et al (2004) حاکی از این است که رایزوباکتریهای محرک رشد گیاه سبب بالا رفتن تعداد گره در ریشه، عملکرد دانه، بیوماس و پروتئین دانه گردید. ماکزیمم ماده خشک در ریشه و ساقه در اثر تلقیح با آزوسپریلیوم، ازوتوباکتر و پسودوموناس حاصل شد. کاربرد کود زیستی ازتوباکتر و کود فسفاته بارور به همراه استفاده از کودهای آلی، در صورتی که با نصف میزان کود شیمیایی استفاده شود، سبب افزایش میزان عملکرد دانه گلرنگ میشود (اجاقلو و همکاران، ۱۳۸۶).
کود زیستی به همراه ۵۰ درصد کود شیمیایی (نیتروژن، فسفر و پتاسیم) رشد رویشی، ارتفاع بوته، تعداد شاخه، وزن تر و وزن خشک گندم را در مقایسه با تیمار کود شیمیایی افزایش داد. همچنین نتایج آزمایش نشان داد که کل کربوهیدراتها در ماده خشک در تیمار کود زیستی توام با ۵۰ درصد کود شیمیایی افزایش یافت (Mahfouze and Sharafeldin, 2007). تلقیح بذر گندم با آزوسپریلیوم، ارتفاع بوته، تعداد پنجه، تعدادخوشه، ارتفاع خوشه و وزنتر و وزن خشک گیاه را در قبل و بعد از گلدهی نسبت به شاهد به طور معنیداری تحت تأثیر قرار داد و سبب افزایش آنها گردید (Mubassara et al., ۲۰۰۸). حسن زاده و همکاران (۱۳۸۵) افزایش عملکرد دانه و تولید ماده خشک جو را با کاربرد باکتریهای حل کننده فسفات تؤام با کود شیمیایی فسفر مشاهده کردند.
در بررسی اثر میکروارگانیسمهای حل کننده فسفات بر ویژگیهای کمی و کیفی ذرت محتوای فسفر قابل دسترس، عملکرد دانه، نیتروژن و فسفر دانه، شاخص برداشت و کارایی مصرف آب در گیاهانی که با این میکروارگانیسمها تلقیح شده بودند، به طور معنیداری افزایش یافت. به دلیل جذب فسفر بالا میکروارگانیسمهای حل کننده فسفر سبب پیشرفت رشد گیاه و افزایش مقاومت گیاه تحت شرایط تنش کم آبی میگردد (Ehteshami et al., 2007).
فلاحی و همکاران (۱۳۸۸) بیشترین عملکرد اسانس در بابونه را با کاربرد باکتریهای حل کننده فسفات مشاهده کردند. مدنی و همکاران (۱۳۸۴) در آزمایشی روی لوبیا اظهار داشتند که عملکرد دانه، بیوماس و وزن خشک بوته، تحت تأثیر باکتریهای حل کننده فسفات قرار گرفت، به طوری که عملکرد دانه در تیمار باکتری حل کننده فسفات نسبت به کود شیمیایی فسفر ۱۰ درصد افزایش را نشان داد. سطوح کود فسفر شیمیایی مخلوط با باکتریهای حل کننده فسفات بر عملکرد دانه، عملکرد کاه و کلش، وزن هزار دانه، درصد جذب نیتروژن و فسفر لوبیا تأثیر معنیداری داشت (El-Gizawy and Mehasen, 2009).
فصل سوم
مواد و روش ها
۳-۱ – مشخصات محل انجام آزمایش
۳-۱-۱ – موقعیت جغرافیایی
به طور همزمان دو آزمایش، در سال زراعی ۸۹-۱۳۸۸ در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی، دانشگاه شهید باهنر کرمان با طول جغرافیایی ۵۷ درجه و ۱۰ دقیقه شمالی و عرض جغرافیایی ۳۰ درجه و۲۰ دقیقه شرقی و با ارتفاع ۱۷۵۰ متر از سطح دریای آزاد و در مزرعه مجتمع اقتصادی کمیته امداد امام خمینی (ره) بردسیر با طول جغرافیایی ۵۶ درجه و ۳۴ دقیقه شرقی و عرض جغرافیایی ۲۹ درجه و ۵۵ دقیقه شمالی و با ارتفاع ۲۰۴۴ متر از سطح دریا اجرا شد.
۳-۱-۲ – اقلیم
بر اساس روش اقلیم بندی کوپن، کرمان جزء مناطق خشک محسوب می‌شود و میانگین بارندگی و درجه حرارت سالانه در ۵۰ سال گذشته به ترتیب ۹/۱۵۲ میلی متر و ۱۷ درجه سانتیگراد میباشد (شکل۳-۱). بردسیر جزء مناطق معتدل و خشک می‌باشد و میزان بارندگی و درجه حرارت ۱۰ ساله به ترتیب ۹/۱۶۳ میلی متر و ۱۴ درجه سانتیگراد بود (جدول۳-۱).

شکل ۳-۱ منحنی آمبروترمیک ۵۰ ساله بارندگی و دما در ماه های مختلف سال به ترتیب بر حسب میلیمتر و سانتیگراد در شهر کرمان (سایت هواشناسی کشور).
جدول ۳-۱ مشخصات آب و هوایی بردسیر در طول دوره تحقیق در سال ۸۹-۱۳۸۸.

ماه
حداکثر درجه حرارت
(C0) حداقل درجه حرارت
(C0)
مقدار بارندگی (mm)
حداکثر رطوبت (درصد)
حداقل رطوبت (درصد)

خرداد

۱/۳۵

۶/۱۴

۰

۵۲

۱/۱۳

تیر

۸/۳۸

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...