مقالات تحقیقاتی و پایان نامه ها – قسمت 3 – 10 |
با توجه به مطالب ذکر شده میتوان برنامه درسی پنهان را چنین تعریف کرد:
یادگیرهای واقعی دانش آموزان که با عنوان اهداف برنامه، اعلام نشده؛ چه قبلا توسط برنامهریز قصد شده باشد و چه در عمل رخ داده باشد، یعنی نتایج پیشبینی نشده یادگیری باشد.و یک سری عوامل که تشکیل دهنده برنامه های برنامه درسی پنهان است. این عوامل می تواند شامل تمام یا برخی از عواملی که در تعاریف مختلف برنامه درسی پنهان به آن ها اشاره شده است. نظیر ساختار نظام آموزشی، محیط فیزیکی و روانی مدرسه، مقررات مدرسه، تعاملهای معلم- شاگردی و شاگرد – شاگردی، نوع برنامه درسی آشکار از لحاظ طرح برنامه درسی و ساختار و نوع محتوای آموزشها و پیشینه دانش آموزان از لحاظ خانوادگی و حتی تاریخ و تحولات نظام آموزشی باشند.
۲-۳-۳-۱- مؤلفه های برنامه درسی پنهان
۱- معماری و کیفیت ساختمان: با توجه به دستاوردهای مفید «علم ارتباطات» صاحبنظران این رشته معتقدند آموزشهای غیر کلامی و رفتار غیربیانی بیش از سایر عوامل در انتقال پیام به فراگیران نقش دارند. بر همین اساس او وارد تیهال یکی از صاحبنظران حوزه ارتباطات در نظریه خود به نام زبان «صامت» معتقد است « فضا سخن میگوید» (نوید، ۱۳۷۳،۲) و «زبان حرف میزند» پس عبارت مراکز آموزشی و عناصر تشکیلدهنده آن مانند رنگ، نور، صدا، تجهیزات حیاط، راهروهای تنگ و طولانی همه و همه اثرات آموزشی و تربیتی دارند. حیاط زیبا و سرسبز، نشاط و شادان را به ارمغان آورده، یادگیری را آسان میکند و برعکس مراکز آموزشی تنگ و کوچک به کلاسهای کم نور، تخته فرسوده و صندلیهای شکسته رغبت به درس و بحث و یادگیری را شاید برای همیشه از بین ببرد.
۲ـ ساختار اجتماعی و اداری: دایرهالمعارف برنامه درسی اشاره شده است که برنامه درسی رسمی مراکز آموزشی تنها فقط یک بخش از کل سازماندهی مراکز آموزشی است که بر آموزش اجتماعی فراگیران اثر میگذارد(لوی[۲۱]،۱۹۹۱، ص ۷۳۳). آیزنر معتقد است: سیستم پاداش، رفتار متواضعانه را پرورش میدهد. بعضی تحقیقات جالب دریافتهاند که پاداش خارجی انتظاراتی در فراگیران ایجاد میکند که علاقه آن ها را برای فعالیتهای پاداش داده شده سرد میکند. سپس اضافه میکند با این پاداشها، سیستم پرداخت در مخدرهای پاداش را به وجود نمیآوریم؟ (همان منبع)
۳- ارتباط متقابل اعضاء: طرز تلقی و رفتار اعضای از عوامل بسیار مهم در تشکیل طرز تلقیها میباشد. اگر اعضا در کلاس درس، آزاد برخورد کند و فرصت کافی و مؤثر در اختیار دانش آموزان قرار دهد تلاش، توانایی و حس اعتماد به نفس را در او تقویت میکند. اگر امیال و خواستهها و نظرات خود را محور قرار دهد و با رویه سلطهگری برخورد نماید مانع بروز تواناییها میشود و در دانش آموزان گرایش سلطهگری به دیگران را پرورش میدهد. بعلاوه جهتگیری اقتصادی، طبقاتی و فرهنگی اعضا نیز در طراحی و اجرای تدریس و رابطه با دانش آموز مؤثر است. اعضا که امکانات مادی را ارزش مهم تلقی کند محورمان از امکانات مادی را محرومان از یک ارزش تلقی خواهد کرد و متناسب با آن عمل خواهد نمود (ملکی، ۱۳۸۹).
۴- روابط میان فردی افراد با یکدیگر: در درون مراکز آموزش عالی به صورت رسمی یا غیررسمی روابط انسانی متعدد شکل میگیرد و هر کدام آثار تربیتی خاص خود را دارند. یکی از این گونه روابط، روابط کارکنان و اعضا با دانشجویان و دانش آموزان میباشد. موضعگیری و طرز تفکر و نگرشهای افراد و اداره کننده مراکز آموزش در این زمینه بسیار قابل ملاحظه است. اگر کارکنان برداشتهای طبقاتی ویژهای داشته باشند نوع زندگی دانش آموزان در تصمیمگیریهای تربیتی تأثیر میکند. فرزندان طبقهای که نزد کارکنان مراکز آموزش عالی اهمیت بالاتری دارند از توجهات ویژه برخوردار خواهند شد و دانش آموزان طبقات دیگر از چنین توجهی محروم خواهند ماند.
۵- جو اجتماعی: گروه های مختلف اجتماعی ـ اقتصادی و نگرشهای متفاوتی که فرزندان افراد این گروه ها با خود به مدرسه، دبیرستان و دانشگاه میآورند، از طریق صحبتها و بحثهایی با یکدیگر و نحوه برخورد آن ها با هم تأثیرات عمیق تربیتی را به وجود میآورد که در جامعه ما هنوز مطالعه دقیقی در مورد آن ها انجام نگرفته است.
۶- قوانین و مقررات مدرسه: این عامل در ایجاد برنامه درسی پنهان بسیار مؤثر است. زیرا در مدرسه برای اداره امور مختلف مانند کلاسبندی، گروهبندی دانش آموزان، روشهای ارزشیابی(نوع آزمون، امتیازات، موفقیت در آزمون و…) مسائل انضباطی، روشهای تشویق و تنبیه، فعالیتهای فردی و گروهی دانش آموزان یا عدم مشارکت آنان در اداره امور مدرسه و عوامل مشابه مقرراتی وضع می شود. که هر یک از این قوانین و مقررات در شخصیت دانش آموز تاثیر می گذارد. به عنوان مثال، روش ارزشیابی در واکنش معلم نسبت به آثار و نتایج ارزشیابیها، یکی از عوامل است. اگر معلم دانش آموز ضعیف را مورد تحقیر و سرزنش قرار دهد طرز تلقی و نگرش منفی را در او تقویت می کند. و دانش آموز اعتماد خود را به توانایی ها و جبران شکستها از دست میدهد. این تصورات منفی بخشی از برنامه درسی پنهان است. نوع فعالیت یادگیری(فردی یا جمعی) در آثار و نتایج فعالیتها مؤثر است. دانشآموزانی که به طور گروهی و جمعی فعالیت میکنند به صلاحیتها و تواناییهایی دست مییابند که در شکل فردی فعالیتها هرگز حاصل نمیشوند.
۷- رابطه تدریس با برنامه درسی پنهان: برنامه درسی پنهان، بعد غیرقابل پیش بینی یادگیری است. طراحی آموزشی بدون توجه به این بعد، غفلت از بخش مهم عواملی است که در یادگیری دانش آموز تاثیر فراوان دارند. معلمان به طور معمول در طراحی آموزشی به عوامل آشکار مؤثر در تدریس توجه میکنند و از عوامل پنهان غافل میمانند. بنابرین لازم است عوامل اساسی مؤثر در شکل گیری برنامه پنهان شناسایی و آشکار شوند و تا حدودی در طراحی و اجرا تحت ضابطه و کنترل در آیند. یکی از عواملی که در کم کردن فاصله بین برنامه درسی رسمی و پنهان تاثیر دارد مشارکت دانش آموزان در جریان آموزش است. در صورت مشارکت آنان در طراحی و اجرای تدریس، فعالیتهای یادگیری، را با اهمیت تلقی خواهند کرد و با علاقه و آگاهی برای یادگیری، و نایل شدن به هدفهای آموزشی، تلاش خواهند نمود. عامل دیگر، آگاهی برنامه ریزان و معلمان از عوامل غیر آشکاری است که در آموزش مؤثر است؛ برای مثال وقتی معلم بداند که نوع برخورد او در ارزشیابی از آموختههای دانش آموزان و آثار ارزشیابی مؤثر است، سعی می کند رفتار خود را به منظور تقویت ارزشها و گرایشهای مطلوب تنظیم نماید. یا وقتی که متوجه شد طرز تلقی های او درباره رابطه معلم و دانش آموز در کلاس درس و یادگیری دانش آموز(منفعل یا فعال بودن) در شکل گیری طرز تلقی های دانش آموزان اثر دارد، سعی می کند روابط آموزشی داخل کلاس ا به صورت مفید و ثمر بخش سازمان دهد. بنابرین، معلم باید عوامل مؤثر در برنامه درسی پنهان را شناسایی کند و با در نظر گرفتن آن ها در طراحی و اجرای آموزش منطقیتر عمل نماید(ملکی،۱۳۸۹،۸۶،۸۷،۸۸).
فرم در حال بارگذاری ...
[شنبه 1401-09-26] [ 10:33:00 ق.ظ ]
|