آزمون مدل با روش های شناخته شده و مقایسه مدل با واقعیت
ارائه سیاست های مختلف برای بهبود مدل نجیره تامین مطالعه موردی و بررسی نتایج آن

جامعه آماری و روش های گرد آوری اطلاعات :
اطلاعات مورد استفاده در این تحقیق ، داده های واقعی مربوط به یک سال تولید ، توزیع و فروش یک محصول منتخب ( پنیر پیتزای فله ) در زنجیره تامین شرکت فراورده های لبنی کاله و شرکت پخش بانی چاو می باشد.
از این داده ها جهت استخراج رفتار واقعی متغییر ها و نیز تست مدل و نتایج شبیه سازی استفاده شده است.
فصل دوم
مروری بر ادبیات تحقیق
و
مبانی نظری پژوهش

سیر تکاملی مدیریت زنجیره تامین
با ورود صنعت به قرن ۲۱، تغییرات شدیدی در حال رخ دادن است که دورنمای صنعتی و اقتصادی جهان را دگرگون می کند. بازار به معنای واقعی جهانی شده است و مشتریان مقادیر کوچکتری از کالاهای سفارشی را طلب می کنند. بیشتر شرکت ها دامنه گسترده تری از محصول ها را ارائه می کنند و کالاهای جدید بیشتری با سرعت بیشتر و با تمرکز بر نیاز بازار ارائه می کنند. این تغییرات چالش های اجتناب ناپذیر و مسائل جدید لجستیک را برای همه تولید کنندگان پدید آورده است. در دهه های ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ شرکت ها عملیات تولیدی خود را کاملا تحت کنترل قرار دادند. این کار با بهره گرفتن از تولید علمی و برنامه ریزی مواد، زمانبندی و کنترل کارگاه و سیستم هایی نظیر برنامه ریزی منابع تولیدی و برنامه ریزی منابع انسانی انجام می شد. در دهه ۱۹۹۰ شرکت ها سعی کردند خود را در رده جهانی مطرح کنند. شرکت ها مدیریت جامع کیفیت را بکار بستند تا فرآیندهایشان را تحت کنترل درآورند و بهبود مستمر را پدید آورند، همچنین تکنیک های تولید بهنگام[۸]و موجودی صفر نیز معرفی شدند تا کارخانجات بتوانند ار آنها بعنوان روشی برای کاهش هزینه و همزمان با آن بهبود در کیفیت استفاده کنند. اکثر این شرکت ها معتقدند که قدم بعدی که برای افزایش سود و سهم بازار باید بردارند، مدیریت زنجیره تامین کارا است.
در یک زنجیره تامین ابتدا مواد خام ساخته می شوند، سپس کالاها در یک یا چند کارخانه تولید و در نهایت به عمده فروشی ها یا مشتری تحویل می شوند. جهت کاهش هزینه و بهبود سرویس دهی، استراتژی های کارایی زنجیره تامین در سطوح مختلف زنجیره تامین باید در نظر گرفته شوند. زنجیره تامین شامل سازندگان مواد اولیه، مراکز تولیدی، انبارها، مراکز توزیع و عمده فروشی ها و نیز مواد خام، موجودی در حال ساخت و محصولات تمام شده اند که بین تامین کنندگان کارخانجات و مشتریان در جریانند. در دنیای رقابتی امروز زنده ماندن برای شرکت هایی که جدا از تامین کنندگان و دیگر شرکای تجاری فعالیت می کنند، مشکل شده است. شرکت ها همیشه دنبال کاهش هزینه ها و بطور همزمان افزایش کیفیت کالاها و خدمات خود هستند.
علاقمندی به مفهوم مدیریت زنجیره تامین از دهه ۱۹۸۰ تا به حال در حال افزایش بوده است. این علاقه هنگامی که شرکت ها مزایای همکاری تجاری با سایر شرکا را دیدند به شدت افزایش یافت. مفهوم مدیریت زنجیره تامین بر اساس تشکیل شبکه ارزشی است که شامل موجودیت های جداگانه می باشد. این موجودیت ها متعهد شده اند تا منابع و اطلاعات را برای رسیدن به هدف مدیریت تامین کنندگان و نیز مدیریت جریان مواد و قطعات مهیا کنند [۳]

تعریف مدیریت زنجیره تامین
یک زنجیره تامین شامل همه بخش هایی است که بصورت مستقیم یا غیر مستقیم در تکمیل نیازمندی های مشتری درگیر می باشند. زنجیره تامین، تنها در برگیرنده تامین کنندگان و تولیدکنندگان نبوده، بلکه علاوه بر آن بخش های حمل ونقل، عمده فروشان، خرده فروشان و حتی مشتری های آنان نیز از دیگر اجزاء زنجیره به حساب می آیند. در حقیقت، هدف اولیه هر زنجیره تامین، برآوردن نیازهای مشتریان می باشد و نتیجه این فرایند، کسب سود و درامد برای تولیدکننده و دیگر عناصر درگیر در زنجیره خواهد بود. به طور کلی، حرکت مواد از تامین کنندگان به تولید کنندگان و سپس به توزیع کنندگان و خرده فروشان و در نهایت به مشتریان در طول زنجیره، سیر فعالیت های زنجیره تامین را نشان می دهد. در این میان، نمایش جریان های اطلاعاتی و مالی در طول زنجیره، از اهمیت بالایی برخوردار است. در یک زنجیره تامین، تولیدکننده ممکن است، مواد اولیه خود را به جای یک تامین کننده، از چندمین تامین کننده تامین نموده و از سوی دیگر محصولات خود را به تعداد زیادی توزیع کننده ارسال نماید. بنابراین، بسیاری از زنجیره های تامین به صورت شبکه های تامین می باشند.
زنجیره تامین سیستمی پویاست که در طول زمان تکامل می یابد. در واقع، نه تنها تقاضای مشتری و توانایی های تولید کننده در طول زمان تغییر می یابد بلکه روابط زنجیره تامین در طول زمان تکامل می یابد. به طور مثال، هر قدر که توان مشتری ها افزایش یابد، فشار بر تولیدکنندگان و تامین کنندگان برای تولید، برای تولید انبوه محصولات متنوع، با کیفیت بالا و در نهایت تولید محصولاتی مطابق با خواسته مشتری، افزایش خواهد یافت. هم چنین، حتی وقتی تقاضای مشتری برای محصولاتی خاص چندان تغییر نمی کند، سطوح موجودی و سفارش پس افت، در طول زنجیره تامین، به طور قابل ملاحظه ای نوسان می یابد. اما مدیریت زنجیره تامین به گونه ای دقیق چه معنی می دهد؟
مدیریت زنجیره تامین مجموعه رویکردهایی است که برای یکپارچه سازی کارایی تامین کنندگان، سازندگان، انبارها و فروشگاه ها، مورد استفاده قرار می گیرد. به طوری که کالا به مقدار مناسب در مکان مناسب و در زمان مناسب، تولید و توزیع شود، تا در نتیجه هزینه های کل سیستم را کمینه و در همان حال الزامات سطح خدمت را براورده سازد.
از این تعریف چند نکته را می توان استنباط نمود. اول اینکه، مدیریت زنجیره تامین هرگونه تسهیلاتی را که تأثیری بر هزینه دارد و نقشی را در منطبق ساختن محصول با نیازمندی های مشتری ایفا می کند، از عرضه کنندگان و امکانات تولیدی تا انبارها، مراکز توزیع، خرده فروش ها و فروشگاه ها در نظر می گیرد. در حقیقت در برخی تحلیل های زنجیره تامین لازم است تامین کنندگان تامین کنندگان و مشتریان مشتریان نیز در نظر گرفته شوند. دوم اینکه، هدف مدیریت زنجیره تامین، کارآمدی و اثر بخشی هزینه در تمامی سیستم است، بنابراین، هزینه های تمام اجزای سیستم از جمله هزینه حمل و نقل، توزیع، موجودی مواد خام، موجودی در حال ساخت و کالای ساخته شده باید کمینه شود.بنابراین، تنها بر کاهش هزینه های حمل و نقل یا کاهش موجودی ها تأکید نمی شود، بلکه بیشتر، اتخاذ نگرشی سیستمی در مدیریت زنجیره تامین مورد تأکید است.
دونالد[۹] [۱۴]: سازنده و تامین کنندگانش، خریداران و مشتریان. به عبارت دیگر همه گروه ها در سازمانی گسترش یافته کار می کنند تا یک محصول را به بازار عرضه کنند که مشتری مایل است برای آن پول پرداخت نماید. این شرکت چند گروهی، بصورت یک سازمان گسترده عمل می کند و از منابع مشترک (افراد، فرایند ها، تکنولوژی، معیارهای عملکردی) استفاده بهینه می کند تا به هم افزایی عملیاتی دست یابد و نتیجه، محصول یا خدمتی است با کیفیت بالا، هزینه کم و سهولت دسترسی.
مک کلان[۱۰] [۱۵]، اعتقاد دارد مدیریت زنجیره تامین شامل یکپارچه سازی فرایند های کسب و کار از استفاده کننده نهایی تا تامین کننده اولیه می باشد که محصول، خدمات و اطلاعاتی را مهیا می کنند که برای مشتری ایجاد ارزش می کند.
گاتورنا[۱۱] [۱۶]مدیریت زنجیره تامین را به بیان لمبرت و کوپر [۱۷] این چنین تعریف می کند : یک فلسفه یکپارچه کننده برای مدیریت جریان کل مواد در یک کانال توزیع از تامین کننده اولیه تا مشتری نهایی.
تعریف دانشگاه MITاز مدیریت زنجیره تامین : مدیریت زنجیره تامین یکپارچه عبارت است از یک رویکرد یکپارچه فرآیندگرا برای تامین[۱۲]، تولید[۱۳]، و توزیع محصولات و خدمات به مشتریان[۱۴].

اهداف مدیریت زنجیره تامین:
مدیریت زنجیره تامین، بعنوان یک نمونه عالی تولیدی در جهت بهبود رقابت­های سازمانی در قرن بیست و یکم اهمیت یافته است. در واقع با مدیریت صحیح زنجیره تامین، لازم است بگونه­ای حرکت کنیم که تا به اهداف زیر برسیم:
الف. کاهش هزینه­ های نوآوری و خلاقیت
ب . افزایش فروش سازمان
ج . بهبود هماهنگی و همخوانی بین عرضه کنندگان و توزیع کنندگان
مدیریت زنجیره تامین بعنوان یک استراتژی رقابتی با هدف بهبود پاسخ و انعطاف پذیری سازمان­های تولیدی برای عرضه کنندگان و مشتریان، در نظر گرفته شده است. شرکت­ها تلاش می­ کنند تا راههایی در جهت بهبود انعطاف پذیری، پاسخگویی و رقابت پذیری با تغییر دادن استراتژی­ها، روش­ها و تکنولوژی­های عملیاتی پیدا نمایند. [۱۸]
می­توان گفت هدف نهایی زنجیره تامین، برآورده ساختن رضایت مشتری بر مبنای کسب سوددهی مناسب برای سازمان می‌باشد.

اصول نظام مدیریت زنجیره تامین:
اصل اول: تقسیم بندی مشتریان بر اساس خدمات مورد نیاز آنها و طراحی انتخاب زنجیره تامین به گونه ­ای که ارائه خدمات به مشتریان در بخشهای مختلف سوددهی مناسب و مورد نظر را داشته باشد.
اصل دوم: تنظیم شبکه لُجستیک با توجه به نیازهای مشتریان و اصل سوددهی
اصل سوم: توجه به اطلاعات بازار و هم راستا نمودن زنجیره تامین، یا به عبارت دیگر برنامه ریزی تقاضا با بهره گرفتن از پیش بینی­های مستمر و تخصیص بهینه منابع
اصل چهارم: طراحی و تولید محصول با گرایش به نظرات مشتری و بالا بردن سرعت پذیرش تغییرات در زنجیره تامین
اصل پنجم: مدیریت راهبردی منابع عرضه به منظور کاهش هزینه مواد و خدمات مرتبط با آن
اصل ششم: طراحی راهبرد زنجیره تامین به گونه ­ای که قادر به پشتیبانی سطوح مختلف تصمیم گیری بوده و بتواند نمایی شفاف از جریان محصولات، خدمات و اطلاعات ارائه دهد.
اصل هفتم: انتخاب معیارهای جامع عملکرد برای سنجش میزان موفقیت در دستیابی کارآمد و موثر به خواسته­ های مصرف کننده نهایی
مهمترین بخش یک نظام مدیریت زنجیره تامین، بخش استراتژی است که در واقع موتور محرک این نظام به حساب می ­آید. [۴]

رویکردهای زنجیره تامین:
امروزه درباره مدیریت زنجیره تامین و فن آوری­های مربوطه، بازار بسیار مبهم و پیچیده­ای بوجود آمده است. فروشندگان تجهیزات و فن آوری مورد نیاز مدیریت SCM، بهینه سازی و پیشرفت زنجیره تامین را عهده­دار هستند. درحالیکه تحلیل دقیقی از پیچیدگی­های زنجیره تامین موجود نیست تا بتواند نظام­های مدیریت را در این عرصه یاری ­رسانند. در شبکه اینترنت، مجلات و کتاب­ها و مطالب متنوعی درباره بهینه سازی، راه حل مشکلات زنجیره تامین و … یافت می­ شود. طی چند سال اخیر، فروشندگان و نظریه پردازان زنجیره تامین، به دو گروه عمده تقسیم شده ­اند که هر گروه بر موضوعی خاص تاکید دارد.
الف . گروه اول: تاکید بر فن آوری اطلاعات
ب . گروه دوم: تاکید بر لُجستیک
از میان دو رویکرد یاد شده، رویکرد فن آوری اطلاعات قوی­تر است. پیروان و طرفداران این رویکرد اعتقاد دارند که اطلاعات، کلید پیشرفت زنجیره تامین است همچنین این گروه، بر برنامه ریزی گروهی و اطلاعات مشترک تاکید دارد و سعی می­ کند شرکت هایی هماهنگ با تامین کنندگان و مشتریان ایجاد کند. پیروان این رویکرد بر هماهنگی بخش­ها و قسمتهای داخلی تاکید دارند، بطوریکه بتوانند از یک مرکز تحت کنترل، این بخش­های داخلی را تنظیم و هماهنگ کنند. گروه کوچکتر متکی به رویکرد دوم را طرفداران و پیروان لُجستیک تشکیل می­ دهند. این گروه به الگوی زنجیره تامین سنتی­تر تعلق داشته؛ و برای تنظیم داده ­های مختلف به منظور حل مشکلات طراحی از طریق تحلیل و بهینه سازی، به استفاده از تحلیل­های آماری تاکید دارد. چندین دهه از ایجاد این رویکرد می­گذرد و با وجود آنکه پیروان آن درباره امور مختلف، از قبیل مهندسی صنایع، لُجستیک و تحقیق در عملیات، از این علوم و روش­ها استفاده بسیاری بعمل می­آروند اما در امر فروش کالاهای خود، موفق نیستند. بایستی توجه داشت که هر دو رویکرد، برای شرکت­های متفاوتی مناسب هستند و برای شرکت­های جدید، نظرات مفیدی ارائه می­ دهند.
لازم است میان این دو رویکرد، با توجه به تاکیدشان بر عملکرد شرکت­ها، تمایز قائل شد. رویکرد فن آوری اطلاعات بر امر خارجی و بیرونی یعنی برکنش و واکنش یک شرکت با شرکت­های دیگر تاکید دارد در حالیکه رویکرد لُجستیک، بر امر درونی و داخلی، یعنی بهبود عملکردهای درون شرکت تاکید دارد. هر دو رویکرد پیشرفت زنجیره تامین، ضروری و مکمل یکدیگر می‌باشند. شرکتی که پیشرفت خود را در هماهنگی محصولاتش با مشتریانی که قدرت خرید دارند، جستجو می­ کند و شرکتی که پیشرفت خود را در افزایش تولید قابل انعطاف و بهینه سازی هزینه شبکه توزیع اش می­جوید، هر دو ممکن است به نتایج یکسانی برسند [۵]

مراحل تصمیم گیری[۱۵] در زنجیره تامین:
یک مدیریت زنجیره تامین موفق احتیاج به تصمیم گیری­های مختلف مرتبط با جریان اطلاعات، محصولات و سرمایه دارد. این تصمیمات را می­توان با توجه به ماهیت تصمیمات و افق زمانی در ۳ گروه قرار دارد:
۲-۶-۱ طراحی[۱۶] یا تغییر استراتژی زنجیره تامین:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...