دانلود پژوهش های پیشین درباره نقش صنایع دستی … – منابع مورد نیاز برای مقاله و پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین |
ارزیابی متغیر های داخلی
تعیین اهداف
تعریف نقاط قوت
ارزیابی استراتژی تعیین استراتژی بازخورطراحی استراتژی
شکل۲-۱۱- مدل دیوید
در مجموعه مدیریت بایستی با توجه به سبک رهبری خود، شرایط سازمان، نقاط قوت و ضعف سازمان،میزان پذیرش و آمادگی نیروی انسانی وشرایط و موفقیت محیطی،استراتژی خود را براساس یک مدل تلفیقی تدوین کند.شناخت این مدلها به مدیر کمک خواهد کرد با توجه به ابعاد و متغیرهای مختلف استراتژی مناسب و کاربردی را طراحی نماید.
۲-۱۹- روش های اجرای صحیح استراتژی های سازمانی
۲-۱۹-۱- روش ارزیابی متوازن :در اواخر دهه ۱۹۸۰،مقالات متعددی در نشریات مدیریّتی اروپا و آمریکا در مورد ناکارآمدی روشهای ارزیابی عملکرد شرکتها منتشر میشد.در سال ۱۹۸۷،تحقیقی توسط انجمن ملی حسابداران آمریکا نشان داد که ۶۰ درصد از مجموع ۲۶۰ مدیر مالی و ۶۴ مدیر اجرایی شرکتهای آمریکایی از سیستم ارزیابی شرکت خود ناراضی بودند.سیستمهای سنّتی ارزیابی عملکرد عمدتاً متکی بر سنجههای مالی بوده و امور مالی شرکتها مسؤول انجام این ارزیابیها بودند.در عصر اقتصاد صنعتی معیارهای مالی شاخص های خوبی برای سنجش موفّقیت شرکتها بودند،چرا که مزیتهای رقابتی آن عصر عمدتاً مبتنی بر کاهش بهای تمام شده ناشی از صرفه مقیاس و تولید انبوه بود.پیچیدهتر شدن مناسبات اقتصادی و مسائل کسب و کار در آستانه قرن بیست و یکم، اتکای شرکتها به سنجههای مالی برای ارزیابی عملکرد و نشان دادن نقاط قوّت و ضعف آنها ،کمرنگ شد و نارسایی سنجشهای مالی صرف بیش از پیش نمایان گردید.با توجّه به محدودیّتهای روشهای سنّتی ارزیابی عملکرد که عمدتاً بر سنجههای مالی استوار بودند، نه تنها دیگر انعکاس کامل دلایل توفیق و یا عدم توفیق شرکتها کفایت لازم را نداشتند، بلکه ارتباطی منطقی و علّت و معلولی بین عوامل محرکه توفیق و دستاوردهای حاصله نیز برقرار نمیکردند و از این رو در حمایت از برنامه های مدیریّت بالاخص برنامه های استراتژیک سازمان ناتوان بودند.
( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
در اوایل دهه ۱۹۹۰،رابرت کاپلان استاد دانشکده بازرگانی دانشگاه هاروارد باتفاق دیوید نورون طرحی تحقیقاتی را به منظور علل توفیق دوازده شرکت برتر آمریکایی و مطالعه روشهای ارزیابی عملکرد را آغاز کردند.حاصل این تحقیق در مقالهای تحت عنوان ” سنجههایی که محرکهای عملکرداند“[۵۶].در ژانویهی ۱۹۹۲ در نشریه[۵۷]تجاری هاروارد منتشر شد. در این مقاله اشاره شده بود که شرکتهای موفّق برای ارزیابی عملکرد خود فقط به سنجههای مالی متکی نیستند بلکه عملکرد خود را از سه منظر دیگر یعنی مشتری، فرایندهای داخلی، و یادگیری و رشد نیز مورد ارزیابی قرار می دهند. به این ترتیب کاپلان و نورتون اعلام کردند که برای انجام یک ارزیابی کامل از عملکرد سازمان میبایست این عملکرد از چهار زاویه دید یا منظر[۵۸] مورد ارزیابی قرارگیرد.
۱- منظر مالی[۵۹] ۲- منظر مشتری[۶۰] ۳- منظر فرایندهای داخلی[۶۱] ۴- منظر یادگیری و رشد[۶۲]
یافتههای یادگیری و نورتون موید این واقعیت بود که شرکتهای موفّق، در هر یک از این چهار منظر، اهداف[۶۳] خود را تعیین و برای ارزیابی توفیق در این اهداف در هر منظر، سنجههایی[۶۴] انتخاب کرده و اهداف هر یک از این سنجههارا[۶۵] برای دوره های ارزیابی مورد نظر، تعیین می کنند، سپس اقدامات و ابتکارات اجرایی[۶۶] جهت تحقق این اهداف را برنامه ریزی و به مورد اجرا میگذارند. کاپلان و نورتون متوجّه شدند که بین اهداف و سنجههای این چهار منظر نوعی رابطه علّت و معلولی وجود دارد که آنها را به یگدیگر ارتباط میدهد (شکل۲-۱۲).
شکل۲-۱۲- رابطه علّت و معلولی در چهار منظر ارزیابی متوازن
منظر مشتری
منظر فرایند داخلی
منظر یادگیری ورشد
منظر مالی
( کاپلان،رابرت اس،نورتون،دیوید پس،۱۳۸۶،سازمان های استراتژی محور، ترجمه پرویز بختیاری،انتشارات سازمان مدیریّت صنعتی،چاپ پنجم، ص ۱۵)
۲-۲۰- روش SWOT در برنامه ریزی استراتژیک
همان طور که اشاره شد، برنامه ریزی استراتژیک یا عبارت کلیتر مدیریت استراتژیک نگاهی کلگرا، سیستمی، و دوربرد به برنامه ها دارد و می کوشد تا راهنمای عمل مدیران در افقهای زمانی دورتر و حیطههای وسیعتر اجرایی باشد. البته در آغاز شکل گیری برنامه ریزی استراتژیک، برنامه ها برای دوره های زمانی بلند مدت ۳ ساله، ۵ ساله، و۷ ساله تنظیم میشدند و برنامههایی که دارای پیش بینیهای بلند مدت بودند، برنامه های کاملتر به حساب میآمدند.
برنامه ریزی استراتژیک به شکلهای گوناگون و در قالب مدلهای مختلف ارائه شده اند که دراین قسمت به یکی از متداولترین آنها اشاره میکنیم. این مدل سوات[۶۷] نامیده شده و شامل بررسی نقاط قوت ، نقاط ضعف، فرصت ها و تهدیدات[۶۸] است و عنوان آن را حروف ابتدای این چهار جزء گرفته شده است.
در این مدل دونوع بررسی صورت میگیرد؛ یکی بررسی درونی که دربرگیرنده قوتها و ضعفهای داخلی سازمان است و امکان یک ارزیابی دقیق از منابع و محدویتهای سازمان را برای مدیریت فراهم می کند. بررسی دورنی باید با واقع بینی انجام گیرد، بدین معنی که در بر آورد قوتها اغراق نشود و ضعفهای سازمان نادیده گرفته نشوند. در چنین شرایطی مدیریت می تواند امکانات و محدویتهای سازمان را به درستی شناسایی و برنامه ریزی صحیحی را تنظیم و اجرا کند.
از سوی دیگر، کلنگری برنامه ریزی استراتژیک ایجاب می کند که به محیط بیرونی سازمان نیز توجه شود. از این رو مدیریت پس از بررسی دورنی به ارزیابی فرصتها و تهدیدات محیط بیرونی می پردازد. بررسی بیرونی مواردی چون شرایط اقتصادی، سیاسی فرهنگی …، و موقعیت رقبا را برای مدیریت مشخص میسازد. هنر مدیریت استراتژیک در آن است که بتواند بهترین ترکیب را، که حاصل این بررسیهاست. برای برنامه ریزی به دست آورد . در شکل۱۳-۲ چهار حالت برنامه ریزی استراتژیک نشان داده شده است. (الوانی ، ۱۳۸۹: ۶۰)
شکل۲-۱۳- حالات چهارگانه برنامه ریزی استراتژیک(منبع: مدیریت عمومی ، دکتر سید مهدی الوانی ، نشر نی ،۱۳۸۹: ۶۰)
بررسی درونی
قوت ضعف
فرصت
بررسی بیرونی
تهدید
همان طوری که در شکل بالا دیده می شود، درحالت اول ، که سازمان از قوتهای درونی برخوردار و محیط بیرونی نیز فرصتهایی را در اختیار سازمان قرار داده است، بهترین شرایط برای بهره برداری وجود دارد و سازمان می تواند از این موقعیت نهایت استفاده را به عمل آورد.
درحالت دوم که سازمان دارای ضعفهایی است اما محیط مهیا و اماده بهره برداری است(محیط فرصتهایی برای سازمان دارد.) مدیریت باید با تغییر در نوع خدمت یا کالای خود از محیط مساعد استفاده کند و بر ضعفهای سازمان خود فایق آید به عنوان مثال سازمانی که دچار ضعف مالی شده است، ولی در محیط آن مشتریانی وجود دارند که از امکانات مالی خوبی برخوردارند، می تواند با پیش فروش محصولات یا خدمات خود و یا مشترک کردن مشتریان و دریافت مبلغی از پیش ، بر مشکلات مالی غلبه کند.
در حالت سوم، که سازمان از قوتهای کافی برخوردار است، اما محیط مساعد نیست باید ترتیبی اتخاذ شود که تهدیدات محیط به فرصت بدل شوند و زیانی را متوجه سازمان نسازند.
درحالت چهارم که سازمان ضعف دارد و محیط نیز تهدید آمیز است، سازمان باید از فعالیت فعلی صرف نظر کند و در پی آن باشد که با محصولی متفاوت، در بازاری دیگر به کار خود ادامه دهد.
بدین جهت مدیریت با بررسی دورنی و بیرونی در مدل سوات ، استراتژی های سازمان را به طور واقعی و با توجه به امکانات دورنی و فرصتهای بیرونی تنظیم و آینده سازمان را با اطمینان پیش بینی می کند. البته نباید از یاد برد که مشخص ساختن حالات چهار گانه و تعیین ضعفها و فرصتها و تهدیدات، صرفاً با اظهار نظر مسئولان و مدیران صورت نمیگیرد، بلکه با کسب اطلاعات و آمار دقیق و مستند کارشناسان و بدون جهتگیری خاص و پیش داوری این حالات تعریف می شود.
۲-۲۱- چرا استراتژی ها درعمل پیاده نمیشوند؟
باید قبول کرد که رمز بقا و موفّقیت سازمانها در جهان پر التهاب و پر از تحول امروز، هشیاری مدیران و رهبران این سازمانها در اتخاذ مناسبترین استراتژیها برای سازمان خود بوده است.
ولی مسأله مهمتر در فرایند مدیریّت استراتژیک، موضوع پیادهسازی استراتژی است. در سال ۱۹۹۹ مجله Furtune طی مقالهای ادعا کرد که ۷۰ درصد دلیل شکست مدیران ارشد اجرایی (CEO) در آمریکا، نه به خاطر ضعف آنها در فرموله کردن استراتژی بلکه بدلیل عدم توفیق آنها در پیاده سازی استراتژیهایشان بوده است(۲). چرا پیادهسازی استراتژی تا این حد مشکل است؟ محققین دلایل ناکامی سازمانها در اجرای استراتژیهایشان را به چهار نوع محدویت یا مانع نسبت دادهاند :
۱-مانع مربوط به عدم انتقال استراتژی
۲-مانع مربوط به عدم همسویی کارکنان با استراتژی
۳-مانع مربوط به عدم تعهد مدیریّت ارشد
۴-مانع مربوط به عدم تخصیص منابع لازم
۲-۲۲- مقایسه و جمعبندی تعدادی از مدلهای تدوین استراتژی
براساس یک برداشت اجمالی از مدلهای تدوین استراتژی میتوان جمعبندی زیر را ارائه داد:
۱-از ارائه مدل هاروارد تا مدلهای هانگر و دیوید یک سیر تکاملی به چشم میخورد و به نظر میرسد مدلها از شکل ساده و یک بعدی به سمت پیچیدگی و چند بعدی گام برداشته و اجراییتر نیز شدهاند.
۲ـ علیرغم وجود تفاوتهای ظاهری، اکثریت این مدلها روی دو بعد داخلی و خارجی سازمانها در تدوین استراتژی تاکید داشتهاند و لذا توجه به نقاط قوت و ضعف داخلی و نیز قوت ها و تهدیدهای خارجی تقریباً مدنظر همه مدلها بوده است.
۳- در همه مدلهای تدوین استراتژی این پیام اساسی وجود دارد که: سازمانها برای ماندن در میدان رقابت باید هم وضعیت موجود خود را بشناسند و هم برای ماندن و برخورداری از سهم بیشتر موقعیت خود را در مقایسه با توان، سهم و وضعیت رقبا سنجیده و دریابند که استراتژی چیزی نیست جز تعیین موقعیت و جایگاه یک سازمان در مقایسه با نیروهای رقیب.
۴ـ در همه مدلها نوعی عقلانیت و تصمیمگیری عقلایی مورد توجه قرار گرفته است و این نیست جز مفروض داشتن اینکه در محیط سازمان کلیه اطلاعات مورد نیاز قابل دسترسی است و برای دستیابی به استراتژیهای مناسب میتوان از روش عقلایی بهرهگیری کرد و با وجود اینکه در مدل SWOT و نیز برخی مدلهای دیگر تشخیص، ذوق، سلیقه و قدرت انتخاب افراد (موثر در فرایند تدوین استراتژی) تاثیرگذارند اما جایگاه خاصی برای تلقی اقتضایی کردن این رویکرد مورد توجه قرار نگرفته است. به تعبیر دیگر همه مدلهای تدوین استراتژی برای همه محیطها، رویکرد عقلایی را تجویز کردهاند. در حالیکه ممکن است این شیوه از تدوین استراتژی (پیروی از روش عقلایی) در همه محیطها و سازمانها پاسخگو نباشد. عناصر مهم این مدلها ازجمله آیتم فرهنگ در جدول (۲-۲) مقایسه شده است. (B.tylor.1990 pp57-60)
جدول (۲-۲) مقایسه مدل های تدوین استراتژی
فرم در حال بارگذاری ...
[سه شنبه 1401-04-14] [ 12:17:00 ق.ظ ]
|