(اینگلهارت،۱۹۹۷ به نقل از خالقیفر،۱۳۸۶: ۷۲)
آنگونه که در جدول فوق ملاحظه می شود، ارزشهای فردی غالب در جامعه سنتی، ارزشهای اجتماعی و مذهبی سنتی هستند که این ارزش ها در طی گذار جامعه از سنتی به مدرن جای خود را به انگیزه پیشرفت و ترقی می دهند و با به دنبال آن با گذار جامعه از مدرن به پست مدرن انگیزه پیشرفت به عنوان ارزش غالب دوره مدرنیزاسیون جای خود را به ارزش های فرامادی و غیرفیزیولوژیک می دهد. به عبارت دیگر، هرچه جامعه سنتی تر باشد، ارزشهای اجتماعی مذهبی-سنتی جایگاه والایی نسبت به ارزش های دیگر داشته تا جایی که عدم همنوایی با ارزش های فوق، فشار هنجاری و اجتماعی را در پی خواهد داشت. با گذار و حرکت جوامع از سنتی به مدرن، ارزش های اجتماعی- سنتی، جای خود را به انگیزه پیشرفت خواهد داد، چرا که در دوره مدرن، همچنانکه در تئوری مدرنیزاسیون مطرح شد، شکوفایی و رفاه و امنیت اقتصادی و جانی جایگزین دوره ماقبل مدرن(سنتی) می شوند و چون این ارزش ها به عنوان ارزش غالب فردی در جامعه، دارای قدرت می شوند، جامعه را به جایی می رسانند که در آن افراد از نظر اقتصادی و مادی به رونق و شکوفایی رسیده و طبق نظریه نیازهای مازلو دیگر از لحاظ نیاز فیزیولوژیک احساس نیاز نمی کنند و در این مرحله است که جامعه گذار خود را از مدرن به پست مدرن آغاز کرده و ارزش های فرامادی را جایگزین ارزش های انگیزه پیشرفت خواهد کرد. بدین ترتیب، به تدریج هنجارها و ارزش های یک جامعه از طرف سنتی به مدرن و از طرف مدرن به پسا مدرن تغییر خواهند کرد.
اینگلهارت معتقد است در تحول از مدرنیزاسیون به پست مدرنیزاسیون، تغییر، بر روی جنبه های کلیدی زندگی رخ می دهد. وی این امر را با شکل زیر نشان می دهد(اینگلهارت ۱۹۹۷ به نقل از خالقی فر ،۱۳۸۶: ۷۳-۷۲).

نمودار۳-۲- سیر تحول تاریخی ارزش ها
(اینگلهارت،۱۹۹۷به نقل از خالقی فر،۱۳۸۶: ۷۳)
اینگلهارت در آثار متأخر خود از دو بعد اصلی و اساسی ارزشهای بین فرهنگی، که با فرآیندهای نوسازی و فرانوسازی در ارتباط است، سخن میگوید. بر این اساس جهت گیری های ارزشی افراد را می توان بر اساس این دو بعد باهم مقایسه کرد و نقشه بین فرهنگی جوامع را ترسیم نمود. این دو بعد عبارتند از: ۱-ارزش های سنتی در مقابل ارزش های سکولار-عقلانی ۲- ارزش های بقاء در مقابل ارزش های خود ابرازی
۱- بعد ارزش های سنتی در مقابل ارزش های سکولار – عقلانی : این آرایه تضاد و تفاوت میان جوامعی که در آنها دین و ارزش های دینی بسیار با اهمیت است، با آن جوامعی که اینچنین نیست را نشان می دهد . این دو نوع ارزش ها در جوامع با دو نوع اقتدار همراه هستند. در جوامعی که دین با اهمیت است و ارزش ها، ارزش های سنتی هستند، اقتدار سنتی وجوامعی که دارای ایدئولوژی های سکولار هستند، در رأس آن دولت و قانون حضور دارند. در جوامع با ارزشهای سنتی، خانواده و افتخار به آن اهمیت دارد، غرور ملی، احترام برای اقتدار بطور منفعلانه و تأکید به همنوایی اجتماعی تا ناسازگاری، از خصیصههای این جوامع است. افراد بر نقشهای جنسیتی و هنجارهای جنسی تأکید فراوان دارند و بالابردن توان پیش بینی از هنجارها و ارزشهای دینی مطلق حمایت میکند. در جوامع پیشا صنعتی، خانواده برای بقا امری حیاتی بود. از اینرو جوامعی که در غایت سنتی این آرایه قرار دارند، طلاق را مردود میشمارند و موضعی منفی در قبال سقط جنین، آسان میری و خودکشی از خود نشان میدهند. بطور کلی در چنین جوامعی بر اطاعت از اقتدار سنتی(معمولاً اقتدار دینی) بسیار تأکید می شود و تعهدات عمومی و هنجارهای مشترک برجسته هستند. اما در جوامعی با ارزشهای سکولار -عقلانی ترجیحات متضادی در تمام این موضوعات از خود ابراز می کنند. در یک جهان بینی سکولار، اقتدار حاکم مشروعیتش از هنجارهای قانونی-عقلانی میآید تا دینی و در این جوامع تأکید بر کیفیت زندگی، موفقیت فردی و انباشت اقتصادی است. در چنین جوامعی فرسایش کنترلهای اجتماعی و دینی، فضای گسترده و آزادی را در مقابل استقلال افراد باز میکند. اما این استقلال با تعهدات رو به گسترش به دولت همراه است. بدین معنی که اقتدار سنتی دین جایش را به اقتدار دولت میدهد.

۲- بعد ارزشهای بقاء در مقابل ارزشهای خودابرازی: یک عنصر محوری در این آرایه به پلاریزه شدن ارزشهای مادی و فرامادی مربوط میشود. شواهد گستردهای نشان میدهند که این ارزشها نشانگر یک تحول بیننسلی از اصرار بر امنیت اقتصادی و مادی، به سوی یک تأکید فزاینده بر ابراز وجود، بهزیستی ذهنی و علایق معطوف به کیفیت زندگی هستند. این بعد نشانگانی از اعتماد، بردباری، سعادت ذهنی، فعالیتهای سیاسی و خود ابرازی را منعکس میکند که در جوامع پساصنعتی با سطوح بالای امنیت همراه است. در مقابل جوامعی که به ارزش بقا تأکید دارند، سطح بالنسبه پایینی از بهزیستی ذهنی را نشان میدهند،از نظر بهداشتی نیز درسطح پایینی قرار دارند. همچنین در این جوامع اعتماد بین شخصی، میزان تحمل غیرخودیها و برابری جنسیتی در سطح پایینی قرار دارد، به ارزشهای مادیگرایانه اهتمام میورزند و ایمان بالنسبه بالایی به علم و تکنولوژی دارند. این جوامع فعالیتهای محیطی نسبتاً کمی دارند و حامی حکومت مستبد هستند. جوامعی که در ارزشهای ابراز وجود مرتبه بالایی دارند، ترجیحات متضادی در این موضوعات از خود نشان میدهند.
اگر ابعاد سنتی/عقلانی-سکولار جامعهای مشخص شود، تغییرات بین فرهنگی آن جامعه محدود می شود. یعنی اگر افراد جامعه مشخصی تأکید زیادی بر مذهب داشته باشند، وضعیت نسبی آنها را در سایر متغیرها می توان پیش بینی نمود، مانند نگرش آنها به سقط جنین، غرور ملی، احترام به اقتدار و نگرش آنها نسبت به تربیت کودکان. بعد خودابرازی/بقا ابعاد وسیعتر دیگری را با مجموعه همبستگی قویی از متغیرها مانند ارزشهای مادی(نظیر حفظ نظم، غرور برای جنگیدن) در مقابل ارزش های فرامادی (نظیر آزادی و خود ابرازی)، آسایش، اعتماد بین شخصی، فعالیت سیاسی و تحمل بیگانکان منعکس میکند. اینگلهارت سپس ادامه می دهد ارزش های خود ابرازی در همه کشورهای صنعتی توسعه یافته و در سایر کشورها گسترش می یابد. این یافته ها نشان می دهد که افزایش امنیت سبب نوعی تغییر ارزشی به سمت ارزش های سکولار، تحمل بیشتر، اعتماد، آسایش ذهنی و در نتیجه دید فرامادی می گردد(اینگلهارت؛بیکر،۱۳۸۵: ۲۶۱-۲۵۷).
بر هریک از جوامع سنتی و مدرن اقتداری حاکم است. در جوامع سنتی دین، در جوامع مدرن اقتدار قانونی – عقلانی دولت، ولی در جوامعی که به آنها فرانوگرا اطلاق می شود و با ظهور ارزش های خودابزاری همرا ه هستند، دیگر اقتدار و ایدئولوژی های دینی و دولتی سابق معنایی ندارد. در جوامع فرانوگرا مطلق بودن هر دوی اقتدارها به زیر سوال می رود و این اقتدارها درونی میشوند. رها شدن انسانها از اقتدار دینی با مسلط شدن اقتدار دولت همراه بود، ولی هردوی این اقتدارها در تغییر فرانوگرایی جای خودشان را به فرد گرایی می دهند(اینگلهارت و ولز، ۲۰۰۴: ۱۱).
۳-۳- مدل نظری تحقیق
عوامل جمعیتی
سن
وضعیت تاهل
تحصیلات فرد
تحصیلات والدین
تحصیلات همسر
درآمد خانواده
محل اقامت
جنسیت فرزند
جنسیت فرزند
۳-۴- فرضیات تحقیق
۱- میان سن پاسخگویان و نگرششان نسبت به دوستی و معاشرت دختر و پسر رابطه وجود دارد.
۲- میان وضعیت تأهل پاسخگویان و نگرششان نسبت به دوستی و معاشرت دختر و پسر رابطه وجود دارد.
۳-میان میزان تحصیلات پاسخگویان و نگرششان نسبت به دوستی و معاشرت دختر و پسر رابطه وجود دارد.
۴-میان تحصیلات پدر پاسخگویان و نگرششان نسبت به دوستی و معاشرت دختر و پسر رابطه وجود دارد.
۵- میان تحصیلات مادر پاسخگویان و نگرششان نسبت به دوستی و معاشرت دختر و پسر رابطه وجود دارد.
۶-میان درآمد ماهیانه پاسخگویان و نگرششان نسبت به دوستی و معاشرت دختر و پسر پیش از ازدواج رابطه وجود دارد.
۷–میان طبقه اجتماعی پاسخگویان و نگرششان نسبت به دوستی و معاشرت دختر و پسر پیش از ازدواج رابطه وجود دارد.
۸-میان محل زندگی پاسخگویان و نگرششان نسبت به دوستی و معاشرت دختر و پسر پیش از ازدواج رابطه وجود دارد.
۹-میان قومیت پاسخگویان و نگرششان نسبت به دوستی و معاشرت دختر و پسر پیش از ازدواج رابطه وجود دارد.
۱۰- میان ارزش های مذهبی پاسخگویان و نگرششان نسبت به دوستی و معاشرت دختر و پسر پیش از ازدواج رابطه وجود دارد.
۱۱-میان اعتقادات دینی پاسخگویان و نگرششان نسبت به دوستی و معاشرت دختر و پسر پیش از ازدواج رابطه وجود دارد.
۱۲-میان نگرش خانواده پاسخگویان و نگرش آنان نسبت به دوستی و معاشرت دختر و پسر پیش از ازدواج رابطه وجود دارد.
۱۳-میان نگرش دوستان پاسخگویان و نگرش آنان نسبت به دوستی و معاشرت دختر و پسر پیش از ازدواج رابطه وجود دارد.
۱۴-میان میزان استفاده پاسخگویان از رسانه های داخلی و نگرش آنان نسبت به دوستی و معاشرت دختر و پسر پیش از ازدواج رابطه وجود دارد.
۱۵-میان میزان استفاده پاسخگویان از رسانه های خارجی و نگرش آنان نسبت به دوستی و معاشرت دختر و پسر پیش از ازدواج رابطه وجود دارد
۱۶-میان اولویتهای ارزشی مادی/فرامادی پاسخگویان و نگرش آنان نسبت به دوستی و معاشرت دختر و پسر پیش از ازدواج رابطه وجود دارد.
۱۷- میان فشارهای هنجاری و نگرش پاسخگویان نسبت به دوستی و معاشرت دختر و پسر پیش از ازدواج رابطه وجود دارد.
۱۸-میان جنسیت فرزندان پاسخگویان و نگرش آنان نسبت به دوستی و معاشرت دختر و پسر پیش از ازدواج رابطه وجود دارد.
۳-۵-تعریف نظری و عملی متغیرها
در آزمون فرضیات و نظریهها، به ویژه در مطالعات پیمایشی تعاریف نظری و عملی مفاهیم و متغیرهایی که در تحقیق به کار رفتهاند و سطوح سنجش آنها ضروری است. زیرا درمطالعات عملی و به ویژه در علوم انسانی، معمولا از نتایج تحقیقات استفادههای وسیعی میشود. این در حالی است که اگر مفاهیم و متغیرهای به کار رفته در این چنین تحقیقاتی، فضای مفهومی و معنای یکسانی نداشته باشند، قابلیت استفاده بوسیله افراد دیگر را از دست میدهند.
«برای تعریف نظری در هر تحقیق، دو نکته حائز اهمیت است: اول اینکه فضای مفهومی واژهها باید به طور پایدار تثبیت شود تا همه افراد، تحت آن واژه یک مفهوم را درک کنند و امکان تغییر مفهوم و تعابیر گوناگون از آن وجود نداشته باشد. دیگر اینکه تعریف به گونهای باید دقیق باشد که بتوان آن واژه را به سادگی بررسی نمود. یعنی صفات و اصطلاحاتی که برای تعریف واژه به کار گرفته میشود، باید دقیقا تعریف شده و دارای فضای مفهومی مشخص و صریح باشند تا امکان بررسی تجربی فراهم گردد.» (رفیعپور، ۱۳۷۴: ۱۴۴-۱۴۳).
در این قسمت ابتدا به تعریف متغیرهای مستقل اجتماعی و فرهنگی ذکر شده در مدل تحقیق و سپس به تعریف متغیر وابسته می پردازیم .
۳-۵-۱- متغیرهای مستقل
– سن: منظور، تعداد سالهایی است که از بدو تولد فرد می گذرد. این متغیر در سطح ترتیبی قرار می گیرد و به ۴ دسته،۲۰-۱۵ سال، ۳۰-۲۱ سال، ۴۰-۳۱ سال، ۵۰-۴۱ سال، تقسیم شده است.
– وضعیت تأهل: منظور، وضعیت فرد نسبت به ازدواج میباشد.که در این تحقیق شامل مجرد و متأهل می شود.این متغیر در سطح اسمی جای دارد.
– تحصیلات: منظور، سالهایی است که فرد پاسخگو، صرف تحصیل علم و درس خواندن کرده است. این متغیر در سطح ترتیبی جای دارد و شامل مواردی چون ابتدایی، راهنمایی، دبیرستان و تحصیلات دانشگاهی می باشد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...