هر چند خیلی سریع تغییر می‌کند، قابل پیش‌بینی نیست.
بازار نیازمند حجم پایین، کیفیت بالا، محصولات سفارشی و خاص است.
چرخه زندگی محصولات بسیار کوتاه و زمان تأخیرشان نیز کوتاه است.
کیفیت جامع و سطوح خیلی بالایی از خدمات مورد انتظار است.
محصولات و خدمات از لحاظ اطلاعات غنی و سرشار هستند.
همانگونه که گفته شد مطابق شکل (۲-۴) در طول تاریخ سه تغییر پارادایم در تولید وجود داشته است و هم اکنون فلسفه تولید وارد مرحله توسعه پارادایم چهارم یعنی چابکی شده است.
شکل ۲-۴- روند تغییرات پارادایم‌های تولیدی (خوش‌سیما؛ ۱۳۷۸)

۲-۲-۲- پارادایم چابکی

چابکی به عنوان یک پارادایم جدید مدیریتی اولین بار در سال ۱۹۹۱ مطرح شد، زمانیکه دانشگاه لی‌های آمریکا گزارشی تحت عنوان استراتژی قرن بیست و یکم منتشر کرد. در این گزارش مطرح شده بود که سازمان‌ها نیازمند ارتقاء توانایی‌های خود در جهت سازگاری با تغییرات مداوم و غیرقابل پیش‌بینی محیط تجاری می‌باشند، از همان ابتدا چابکی یک پارادایم مهارت تغییر محسوب می‌گردید. بعدها در سال ۱۹۹۵ نتایج تحقیقات این دانشگاه را در کتاب «رقبای چابک در سازمان‌های مجازی» منتشر کرد. از جمله نتایج این تحقیقات می‌توان به موارد ذیل اشاره نمود:
محیط‌های رقابتی جدید تحولات بسیاری را در میان سیستم‌های تولیدی و سازمان‌ها به وجود آورده است.
سازمان‌هایی که دارای مزیت‌های رقابتی در این محیط جدید باشند و به سرعت بتوانند محصولات را مطابق نیاز مشتریان تولید نمایند چابک و پیشرو هستند.
لازمه کسب چابکی، وجود سیستم تولید انعطاف‌پذیر، دارا بودن نیروی کار دانش‌پذیر و ساختار مدیریتی مشوق نوآوری‌های تیمی است.
اگر سازمان‌های آمریکایی نتوانند به سمت تولید چابک حرکت نمایند،‌ استاندارد زندگی در این کشور با خطر جدی مواجه خواهد شد(گلدمن و همکاران، ۱۹۹۵).
اولین کسی که مفهوم «مؤسسه چابک» را مطرح کرد، پیتر دراکر بود که در آن زمان وی ساختار شرکت‌های تولیدی موجود را با ناوی سنگین، از بعد یکپارچگی در ماهیت، مقایسه کرد. دراکر بیان کرد که یک ناو بزرگ تنها می‌تواند با مجموعه‌ای از ناوگان‌های کوچک‌تر جایگزین شود، از این رو سازمان‌ها براساس ماهیت ساختاری خود، باید انعطاف‌پذیری و پاسخگویی خود را افزایش دهند. واضح است که مقصود دراکر از این توضیح، گرایش سازمان‌ها به سمت ساختارهای انعطاف‌پذیری مانند سازمانهای برون مرز و سازمان‌های مجازی است.
با وجود تعاریف زیاد از واژه چابکی هیچ یک از آنها مخالف و ناقض یکدیگر نیستند. این تعاریف عمدتاً، ایده‌ی «سرعت و تغییر در محیط کسب و کار» را نشان می‌دهند. اما با توجه به جدید بودن بحث چابکی، تعریف جامعی که مورد تأیید همگان باشد، وجود ندارد.
به زعم شریفی و ژانگ (۱۹۹۹) چابکی به معنای توانایی هر سازمان در احساس، ادراک پیش‌بینی تغییرات موجود در محیط کسب و کار است.
برایان ماسکل در سال ۲۰۰۱ چابکی را توانایی رونق و شکوفایی در محیط دارای تغییر مداوم و غیرقابل پیش‌بینی تعریف کرده است. در این راستا سازمان‌ها نباید از تغییرات محیط کاری خود هراس داشته باشند و از آنها اجتناب نمایند بلکه باید تغییر را فرصتی برای کسب مزیت رقابتی، در محیط بازار تصور نمایند. پترو هیلو (۲۰۰۴) می‌گوید: چابکی یک شرکت عبارت است از توانایی و قابلیت انجام عملیات سودآور در محیط رقابتی سرشار از فرصت‌هایی مستمر، غیرقابل پیش‌بینی و متغیر. امیر هرمزی (۲۰۰۱) نیز معتقد است، سازمان‌های چابک برای دانش نسبت به شرایط متغیر بازار انعطاف‌پذیر بوده و از سرعت بالایی برخوردارند. کای و پرنیس (۲۰۰۳) معتقدند چابکی به معنای واکنش به تغییرات ناگهانی و رفع نیازمندی‌های متغیر مشتریان براساس مؤلفه‌هایی چون قیمت، مشخصه، کیفیت، کمیت و تحویل به موقع است. به زعم کاید (۱۹۹۴) به منظور عملیاتی ساختن پارادایم چابکی، می‌توان آن را تلفیقی از مؤسسات بیشمار دانست که یک مهارت با شایستگی کلیدی خاص برای فعالیت‌های مشترک دارند و می‌توانند سازمان را به کمک یکدیگر برای واکنش سریع به نیازمندی‌های متغیر مشتریان، آماده سازند. کاملاً مشهود است که منظور اصلی کایو در اینجا همان سازمان مجازی است. کاید یکی از جامع‌ترین تعاریف چابکی سازمانی را اینگونه ذکر می‌کند:

سازمان چابک یک کسب و کار با سرعت، سازگار و آگاهانه است که قابلیت سازگاری سریع در واکنش به تحولات و وقایع غیرمنتظره و پیش‌بینی نشده، فرصت‌های بازار و نیازمندی‌های مشتری را دارد. در چنین کسب و کاری، فرآیندها و ساختارهایی یافت می‌شوند که سرعت، انطباق و استحکام را تسهیل کرده و دارای سازماندهی هماهنگ و منطقی هستند که توانایی نیل به عملکرد رقابتی در محیط کسب و کاری کاملاً پویا و غیرقابل پیش‌بینی را دارند و البته این محیط با کارکردهای کنونی سازمان بی تناسب نیست (کاید، ۲۰۰۰). کاید در سال ۲۰۰۱ اجزاء کلیدی پارادایم چابکی را به شرح زیر بیان نموده است:
چابکی جزء مبانی رقابت در قرن بیست و یکم محسوب می‌گردد.
چابکی به معنای توسعه تکنولوژی نمی‌باشد اگرچه تکنولوژی در آن نقش مهمی را ایفا می کند.
چابکی طریقه دیگری برای اشاره کردن به ناب، انعطاف‌پذیری، سازمان‌های یکپارچه یا دیگر اصطلاحات نمی‌باشد.
چابکی پاسخی استراتژیکی می‌باشد نه تاکتیکی.
چابکی مفهومی کلی است.
چابکی یک تغییر پارادایم است.
چابکی یک گام در تغییر نوآوری است.
جدول (۲-۵) خلاصه‌ای از تعاریف مختلف چابکی با دیدگاه‌های مختلف به این پارادایم را ارائه می‌دهد. جین های و همکاران (۲۰۰۳) معتقدند که این جداول نشان می‌دهند که این پاراایم چگونه در طی این سالها ارزیابی شده است.
پارادایم چابکی با تمامی اشکال مختلفش اکنون به عنوان مزیت رقابتی برنده شناخته شده است (کریستوفر، ۲۰۰۰؛ کریستوفر و تاویل، ۲۰۰۱؛ داو، ۱۹۹۴؛ گلدمن و همکاران، ۱۹۹۵؛ وایت و همکاران، ۲۰۰۵؛ یوسف و همکاران، ۲۰۰۳؛ ژانگ و شریف، ۲۰۰۰). این واقعیت که چابکی پارادایم تولید در قرن ۲۱ است مورد تأیید اکثریت اندیشمندان قرار گرفته است. کاید در سال ۲۰۰۱ عنوان می‌کند که امروزه چابکی به طور کامل در هیچ سازمانی وجود ندارد و از چالش‌های آینده بوجود آوردن سازمان‌های چابک با بهره گرفتن از تکنولوژی ساختار سازمانی و افراد چند مهارته می‌باشد.

جدول ۲-۵- تعاریف چابکی در ادبیات

Definition
Author

چابکی یک سیستم تولیدی با قابلیت‌های مازاد می‌باشد. برای مواجه با تغییرات سریع بازار که می‌توان به این موارد اشاره کرد: سرعت، انعطاف، پاسخگویی.

Iacca Institude (1991)

به معنای مهارت در تغییر و اجازه دادن به سازمان برای انجام هر کاری که نیاز است.

Dove (1994)

چابکی یک پاسخ جامع به محیط رقابتی جدید است که تسلط سیستم تولیدی انبوه را کاهش داده‌اند، شکل گرفته است. اگرچه چابکی به شرکت اجازه می‌دهد تا خیلی سریع‌تر از گذشته واکنش نشان دهند، لیکن نقطه قوت رقبای چابک در پیش‌بینی کنشی نیازهای مشتریان و رهبری در ایجاد بازارهای جدید از طریق نوآوری دائم می‌باشد.

Goldman et al. (1995)

چابکی توانایی تولید با هزینه کم، کیفیت بالا و زمان تحویل کوتاه با تنوع اندازه در راستای سلایق مشتریان می‌باشند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...