به علاوه سیدیکویی و پروین در سال (۲۰۱۴) با بررسی انگیزه پیشرفت در رابطه با مفهوم خود و وضعیت اقتصادی اجتماعی بین نوجوانان مسلمان و غیر مسلمان دریافتند که وضعیت اجتماعی اقتصادی، تاثیر مستقیمی بر سطح انگیزه پیشرفت نوجوانان ندارد اما در همین وضعیت اجتماعی اقتصادی تفاوت معناداری بر انگیزه پیشرفت دختران و پسران دارد. همچنین خودپنداره تأثیر مستقیم و واضحی با توجه به جنسیت بر انگیزه پیشرفت می­ گذارد. یافته دیگر پژوهش این بود که تفاوت­های نگرشی در بین نوجوانان مسلمان و غیر مسلمان وجود دارد به طوری که نوجوانان غیر مسلمان انگیزه پیشرفت بیشتری دارند و ممکن است به دلیل نوسان­های پیشرفت و پسرفت­های اقتصادی، اجتماعی مسلمانان باشد که بر نگرشهای آن ها تاثیر گذاشته است. محققان این پژوهش دریافتند که بین انگیزه پیشرفت دختران و پسران مسلمان تفاوت وجود دارد، آن ها این یافته را چنین تبیین می‌کنند که امکانات و سرمایه گذاری بیشتر برای پسران مسلمان بوده و دختران برای استفاده از این امکانات و گذر از موانع فرهنگی نیاز دارند انگیزه پیشرفت بیشتری را نشان دهند اما پسران مسلمان این امکانات را در اختیار دارند ‌بنابرین‏ نیازی نیست انگیزه پیشرفت بیشتری را نشان دهند. مارور[۸۸]، آلن[۸۹]، گاچ[۹۰]، شانکار[۹۱] و استورگز[۹۲](۲۰۱۲) به بررسی انگیزه پیشرفت دانشجویان پرداختند. یافته ­های آن ها نشان داد که با وجود سطوح بالای انگیزه بیرونی، دیگر انگیزه درونی با رفتارهای تحصیلی دانشجویان رابطه ایی ندارند. یافته ­های آن ها نشان داد که انگیزه درونی بر عادت‌های معمول مطالعه دانشجویان اثرگذار است، به طوری که سطوح بالای انگیزه درونی، اداراک کلاسی فرد را افزایش می‌دهد. به طور کلی انگیزه درونی فرد، عامل تعیین کننده ایی در موفقیت تحصیلی دانشجویان است ولی گاهی انگیزه­ های بیرونی در این امر اختلال ایجاد می‌کنند.

علاوه بر این مولا (۲۰۱۰) به مطالعه رابطه بین انگیزه پیشرفت تحصیلی و محیط خانه پرداخت که رابطه معناداری بین انگیزه پیشرفت تحصیلی نوجوانان و شش عامل محیط خانه (شغل پدر، شغل مادر، تحصیلات پدر، تحصیلات مادر، اندازه خانواده، تسهیلات یادگیری در خانه) یافت. انگیزاننده های محیط خانه دقیقاً به محیط مدرسه منتقل می‌شوند به طوری که تحصیلات والدین با وضعیت شغلی بالای آن ها رابطه دارد و والدین می‌توانند تسهیلات ضروری یادگیری را برای فرزندان مهیا کنند و حتی به فرزندان در انجام تکالیف کمک کنند. اینکه فقط تعداد افراد خانواده کم باشد به تنهایی بر انگیزه پیشرفت فرزندان مؤثر نیست، آگاهی و تشویق ها، نگرش مثبت، محرکها و حمایت والدین می‌توانند بر انگیزه پیشرفت آن ها اثر گذار باشد. از طرفی والدینی که فشار زیادی به فرزندان خود جهت پیشرفت اعمال می‌کنند موجب اضطراب و ترس از شکست بجای فراهم شدن انگیزه کارآمدی در پیشرفت‌های تحصیلی می‌شوند.

همچنین ویلکزمان[۹۳]، فیشر[۹۴] و ویرجیلیتو[۹۵](۲۰۱۲) انگیزه تحصیلی دانشجویان آلمانی را مورد مطالعه قرار دارند و یافته های آن ها نشان داد که انگیزه تحصیلی شامل جنبه‌های درونی و بیرونی است که در تعارض با یکدیگر نیستند. حتی اگر دانشجویان انگیزه درونی داشته باشند، مشوقهای انتخابی، انگیزه درونی را تخریب نمی کند، بلکه دلایلی را برای ادامه تحصیل دانشگاهی دانشجویان فراهم ‌می‌کنند. یافته دیگر این پژوهش نشان داد که انتظارات دانشجویان، عامل تفکیک و اثرگذاری بر جنبه‌های درونی و بیرونی انگیزه پیشرفت است مثلا دانشجویانی که انتظار دارند برای یک حرفه آموزش ببینند یعنی به دنبال کسب امتیازاتی هستند دارای انگیزه بیرونی قوی­تر می­باشند اما دانشجویانی که برای عشق به علم به دانشگاه می­روند، انتظار پاداش‌های مالی از آموختن دانش خود نیستند، انگیزه درونی قوی تری دارند، این انتظارات دانشجویان است که آن ها را در انگیزه­ های درونی و بیرونی از تحصیلات دانشگاهی، متفاوت می‌کند.

کاردوسو[۹۶]، فریرا[۹۷]، آبرانتز[۹۸]، سیبرا[۹۹] و کاستا[۱۰۰](۲۰۱۱) در پژوهشی به بررسی عوامل تربیتی و شخصی به ‌عنوان تعیین کننده های پیشرفت تحصیلی پرداختند.یافته های پژوهش نشان داد ایجاد فرصت یادگیری با همکلاسی ها و نیز تعامل با همسالان عامل مهمی در یادگیری است. از سوی دیگر تشویق دانشجویان به بیان عقیده باعث دریافت ایده و دیدگاه های جدید می شود و همچنین اعطای فرصت برای طرح پرسش‌های مختلف باعث ایجاد یک محرک بحث کلاسی می شود. همچنین محققان این پژوهش معتقدند که روابط عاطفی، فرایند یادگیری را تسهیل و تسریع می‌کند و مسؤلین چنین سازمان‌هایی (آموزشگاه، دانشگاه، مدرسه) باید به عملکرد یادگیری آن ها ارزش دهند زیرا عامل مستقیمی برای پیشرفت تحصیلی آن ها است به طوری که مدرسان تسهیل کننده های یادگیری و مشوق تعامل و مشارکت دانشجویان در ساخت دانش کلاسی باشند. چنانچه مدرسان فضای یادگیری همدلانه را فراهم کنند تعامل بین دانشجویان و عملکرد یادگیری آن ها افزایش خواهد یافت. در این خصوص بهتر است مدرسان به عوامل شخصی مثل عزت نفس اجتماعی پایین، تعامل تربیتی ضعیف و تاثیرات منفی آن در عملکرد یادگیری توجه داشته باشند.

آدنیک[۱۰۱] و اویسوجی[۱۰۲](۲۰۱۰) در پژوهشی تحت عنوان رابطه بین پیش‌بینی کننده های فرد، خانواده، دانشگاه، جامعه، دولت و پیشرفت تحصیلی دانشجویان سال دوم در نیجریه، دریافتند که بین فرد، خانه، دانشگاه، جامعه و دولت با متغیرهای وابسته پیشرفت تحصیلی بالا رابطه معناداری وجود دارد. این یافته حاکی از نقش مهم محیط بر کسب دانش یادگیرنده است بدین معنی که عوامل محیطی باید مشوق یادگیرنده باشند و به طوری که یادگیرنده بتواند انتظارات محیطی را درونی کرده و برآورده سازد. تبعیضات اجتماعی، ارزش‌های ضدهوشی و عقلانی، توزیع ناکافی منابع، نزاع های اخلاقی به ‌عنوان عواملی هستند که می‌توانند مانع بازدارنده یادگیرندگان در جامعه بوده همچنین باعث بی ثباتی در نظام آموزشی، مدیریتی و از دست دادن یا عدم دستیابی به شغل باشند.

یازیکی[۱۰۳]، سییز[۱۰۴]، آلتون[۱۰۵](۲۰۱۱) با بررسی هوش هیجانی و باورهای خودکارآمدی به ‌عنوان انگیزه های پیشرفت تحصیلی دانشجویان سال دوم دریافتند که آگاهی از هیجان و تداوم رفتار پیش‌بینی کنند ه ای قوی برای پیشرفت تحصیلی هستند و تداوم رفتار از باورهای خودکارآمدی نشأت می‌گیرد که همین باورهای خودکارآمدی رابطه مستقیم و مثبتی با پیشرفت تحصیلی دارد. ‌در مورد آگاهی از هیجان، محققان این پژوهش معتقدند که هوش هیجانی و هوش عقلانی نه تنها متضاد هم نیستند بلکه مکمل هم می‌باشند، بهمین خاطر هوش هیجان و آگاهی از هیجان‌ها می‌تواند موفقیت‌های تحصیلی را تحت تاثیر قرار دهد.

مورای (۱۹۸۳) معتقد است که افراد دارای انگیزه پیشرفت بالا یک سری ویژگی دارند از جمله اینکه از اعتماد به نفس بالایی برخوردارند و موقعیت هایی را ترجیح می‌دهند که به جای دوستان غیرمتخصص خود، از متخصصان و صاحب‌نظران استفاده کنند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...