کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

بهمن 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



آخرین مطالب


جستجو


 



۱-۳-۴-حضور با کیفیت در کنار فرزند………………………………………………………………………………..۲۱۸
۱-۳-۵-تربیت فرزند…………………………………………………………………………………………………………..۲۱۸
۱-۳-۵-۱-توجه کامل به نیازهای عاطفی و اجتماعی(تقویت بعد عاطفی)………………………………۲۱۹
۱-۳-۵-۲-پرورش قدرت تفکر، باور و اندیشه(یا تقویت بعد شناختی) ………………………………..۲۲۰
۱-۳-۵-۳-ایجاد و پرورش احساس امنیت………………………………………………………………………. ۲۲۱
۱-۳-۵-۴- تعلیم مهارت های زندگی……………………………………………………………………………….۲۲۱
۱-۳-۵-۵- برقراری انضباط در تعلیم و تربیت فرزند………………………………………………………….۲۲۱
۱-۳-۵-۶-الگو بودن………………………………………………………………………………………………………۲۲۱
۱-۳-۵-۷-کسب علوم مورد نیاز در تربیت فرزند………………………………………………………………..۲۲۲
۱-۴- نحوه عملکرد( یا جایگاه رفتاری ) زن در مقابل جامعه………………………………………………………..۲۲۲
۲- جایگاه مختص حقوقی زن……………………… ………………………………………………………………………………..۲۲۴
۲-۱- عملکرد مرد در مقابل همسر (حقوق زن در مقابل همسرداری)…………………………………………….۲۲۴
۲-۱-۱-ابراز علاقه و توجه به همسر………………………………………………………………………………….۲۲۴
۲-۱-۲-احسان به همسر…………………………………………………………………………………………………..۲۲۵
۲-۱-۳-درک احساسات همسر………………………………………………………………………………………….۲۲۵
۲-۱-۴-هنر رسیدن به روابط صمیمانه همراه با خوش خلقی…………………………………………………۲۲۵
۲-۱-۵-مدیریت کارهای اجرایی…………………………………………………………………………………………۲۲۶
۲-۱-۶-ضمانت امکانات رفاهی……………………………………………………………………………………….. ۲۲۶
۲-۱-۷-همنشینی با زن……………………………………………………………………………………………………..۲۲۶
۲-۱-۸-همکاری در امور منزل…………………………………………………………………………………………..۲۲۷
۲-۱-۹-مراقبت ویژه در ایام خاص……………………………………………………………………………………..۲۲۸
۲-۱-۱۰-آراستگی مرد برای همسر خود……………………………………………………………………………..۲۲۸

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۲-۱-۱۱-مراعات حال همسر……………………………………………………………………………………………..۲۲۹
۲-۱-۱۲-پرداخت مهریه( یا هدیه مالی) به همسر………………………………………………………………….۲۲۹
۲-۱-۱۳-عدم مرد سالاری و بی عدالتی………………………………………………………………………………۲۳۰
۲-۱-۱۴-توجه به همراهی خیر و برکت با زنان……………………………………………………………………۲۳۰
۲-۱-۱۵-همسر، نعمتی الهی جهت آرامش مرد…………………………………………………………………….۲۳۱
۲-۱-۱۶-امانت الهی دانستن همسر……………………………………………………………………………………..۲۳۱
۲-۱-۱۷-مرد محرم اسرار همسر…………………………………………………………………………………………۲۳۱
۲-۱-۱۸-شاد نمودن همسر…………. ………. ………. ……………………………………………………………….۲۳۱
۲-۱-۱۹-چشم پوشی از خطا……………………………………. ………. ………. ………………………………….۲۳۲
۲-۱-۲۰-احترام به حقوق همسر…………… ………. …………………………………………………………………۲۳۲
۲-۱-۲۱-حمایت عاطفی از نیازهای همسر……………………………………… ………. ………. ……………..۲۳۲
۲-۱-۲۲-احترام به احساس هنری زن…………………….. ………. ………………………………………………..۲۳۳
۲-۱-۲۳-توصیف همسر…………………………………………………………………………………………………… ۲۳۳
۲-۱-۲۴-عدم آزار و خشونت نسبت به همسر………………………………………………………………………۲۳۳
۲-۱-۲۵-مهیا نمودن زمینه های کسب دانش…………………………………………………………………………۲۳۴
۲-۱-۲۵-۱- پرسش زنان از پیامبر صل الله علیه و آله و سلم……………………………………۲۳۴
۲-۱-۲۵-۲-پرسش زنان از صحابه…….. ………. ………. …………………………………………..۲۳۴
۲-۱-۲۵-۳- پرسش صحابه از زنان………………………………….. …………………………………۲۳۵
۲-۱-۲۵-۴-پرسش زنان از زنان……………………….. ………………………………… ………….. ۲۳۵
۲-۱-۲۶-رعایت حقوق همسر هنگام جدایی…………………………………………………………… …………..۲۳۵
۲-۲-عملکرد پدر در مقابل فرزند دختر…………………………………………………….. ………. ………………………….۲۳۶
۲-۲-۱- احترام به حق حیات………………………………………………………………………………………………۲۳۷
۲-۲-۲-انتخاب نام زیبا………………………………………………………………………………………………………۲۳۷

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1401-04-14] [ 12:48:00 ق.ظ ]




  • دسته دوم، اسناد تجاری به معنای اخص کلمه می باشند. به اسنادی گفته می شود که قابل نقل و انتقال و متضمّن دستور پرداخت مبلغ معیّنی به رویت یا سررسید کوتاه مدّت که به جای پول وسیله پرداخت قرار می گیرند، مانند چک، برات و سفته میباشد.

اسناد غیر تجاری به اسنادی غیر از اسناد فوق گفته می شود. اسناد غیر تجاری معرّف هیچ گونه طلب یا مالی نیست و اسنادی هستند که مربوط به امور تجاری نیستند. در کل به تمام اسناد غیر از اسناد تجاری که در بالا خصوصیات آنها را شمردیم اسناد غیر تجاری می‌گویند. در قانون مجازات اسلامی در مبحث تخریب درماده ۶۸۲ مقنّن به اسناد یا اوراق تجاری و غیر تجاری اشاره کرده است .[۱۴۱]
سوم – اسناد دولتی و غیر دولتی:
در قانون مجازات اسلامی به طور عام و در مبحث تخریب بطور اخص به انحا مختلف و در مواد مختلف از اسناد دولتی و غیر دولتی صحبت شده است. امّا در مورد اسناد دولتی و تعریف آن باید گفت در قانون مجازات اسلامی تعریفی از سند دولتی نشده است. تنها در قانون مجازات انتشار و افشای اسناد محرمانه و سری دولتی مصوّب ۲۹ بهمن ماه ۱۳۵۳ در ماده یک به طور مصداقی اسناد دولت را تعریف کرده است «اسناد دولتی عبارت‌اند از هر نوع نوشته یا اطّلاعات ثبت یا ضبط شده مربوط به وظایف و فعّالیت‌های وزارت خانه ها و موسّسات دولتی و وابسته به دولت و شرکت های دولتی از قبیل مراسلات، دفاتر ..که درمراجع مذکور تهیه و یا به آن مراجع رسیده باشد..»[۱۴۲]
سند دولتی عبارت است ازسندی(اوراق و نوشتجاتی) که در ارتباط با اعمال خاص داخل در وظایف دولت توسط مأمورین دولتی تنظیم شده باشد. با توجّه به متن یک قانون مجازات انتشار و افشای اسناد محرمانه و سری دولتی، اسناد دولتی در معنای موسع تفسیر شده و این نوع ازسند منحصر به موارد نوشته نیست و ازآنجا که مصادیق مذکور در تعریف اسناد دولتی حصری نیستند، بنابراین سایر موارد مانند حافظه کامپیوتر، دیسکهای اطلاعاتی و …را شامل می شود.[۱۴۳]

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

اما در مورد اسناد غیر دولتی، تعریفی وجود ندارد و لازم است که به تعریف سند در قانون مدنی استناد شود .تعریف اسناد دولتی به اسناد غیر دولتی قابل تعمیم نیست زیرا این تفسیر مخالف اصل تفسیر مضیّق قوانین کیفری است.[۱۴۴]
به موجب مادّه۶۸۱ ( قانون تعزیرات) مصوّب سال ۱۳۷۵ ( هر کس عالماً دفاتر قباله‌ها و سایر اسناد دولتی را بسوزاند یا به هر نحو دیگری تلف کند به حبس از دو تا ده سال محکوم خواهد شد.) در این مادّه بر خلاف مادّه۶۸۲ ، که به( اسناد یا اوراق تجارتی و غیر تجارتی غیر دولتی) اشاره دارد این شرط که اتلاف سند موجب ضرر غیر باشد ذکر نشده و به عبارت دیگر ورود ضرر در تلف کردن اسناد دولتی مفروض انگاشته شده است. به نظر میرسد که منظور از اسناد یا دفاتر دولتی اسناد یا دفاتر (متعلّق) به دولت باشد و نه اسناد یا دفاتر (صادر شده) از سوی دولت و یا اسناد رسمی. بنابراین مثلاً تلف کردن سند مالکیت یک ساختمان دولتی را باید مشمول ماده ۶۸۱ ولی تلف کردن سند مالکیت منزل متعلّق به یک شخص دیگر را مشمول مادّه ۶۸۲ ق. م.ا دانست هر چند که هر دو از سوی دولت صادر شده اند.
به موجب « قانون الحاق موادی به قانون نحوه حفظ آثار و یاد حضرت امام خمینی » مصوّب سال ۱۳۶۹ (هر کسی عمداً به انهدام یا تخریب اسناد و نسخ و یا منحصر به فرد مکتوب حضرت امام خمینی (ره) و یا آثار غیر مکتوب، از قبیل سمعی و بصری اقدام کند، علاوه بر جبران خسارات وارده بر چهار ماه تا دو سال حبس از ده تا سی ضربه شلاق و بیست هزار تا دویست هزار ریال جزای نقدی و یا هر دو مجازات محکوم خواهد شد، مگر مکتوباتی که جنبه شخصی داشته باشد)[۱۴۵]
بند سوّم : اضرار به غیر
تخریب از جرایم مقیّد است و تحقّق نتیجه مجرمانه (خرابی مادی مال مورد تجاوز) برای تحقّق جرم ضروری است لذا اگر مرتکب اعمالی انجام دهد که بدون صدمه زدن به عین مال، از ارزش مالی آن کاسته شود از مصادیق جرم تخریب نیست(مثل اینکه در کنار منزلی زباله‌دانی احداث شود و موجب کاهش ارزش آن شود).[۱۴۶]
در این مورد بین حقوقدانان اختلاف نظر وجود دارد عده‌ای اعتقاد دارند ضرورتی ندارد که ضرر وارد شود اینان می‌گویند از آنجا که مقنّن در قانون مجازات اسلامی این بزه را بطور مطلق بیان نموده و در مواردی هم که مصادیقی از تخریب را ظاهراًً جرم مقیّد تلقی کرده است و حصول نتیجه«و به تعبیر دیگر ورود ضرر به مال را» بطور ضمنی خواستار شده است(به عنوان مثال جرم موضوع ماده ۶۸۴ ق. م.ا) در عین حال اطلاق ماده منصرف از ضرورت و شرط حصول خسارت به غیر است«مثل گندمی که زمان درو کردن آن فرا رسیده باشد و مرتکب آن را بدون اجازه مالک درو کند، صرف انجام این مقدار عمل تخریب محسوب می شود».لذا باید گفت صرف وجود و احراز قصد ضرر که همان علم و عمد در ارتکاب عمل بدون مجوز می‌باشد کافی است و ورود ضرر بالفعل به غیر که علی الاصول از نتایج این جرم است ضروری نیست .[۱۴۷]اما باید اذعان داشت این نظر بیان شده نظر اکثریت نمیباشد و بسیاری از حقوقدانان اعتقاد به وجود ضرر دارند.[۱۴۸]

  • مفهوم و انواع اضرار به غیر

اضرار در لغت به معنای گزند رسانیدن، زیان زدن به کسی آمده است.[۱۴۹]
جرم خسارت از جرایمی است که نتیجه نهایی آن ورود خسارت و ضرر و زیان به اموال و اشیا اشخاص اعم از حقیقی و یا حقوقی است. مطالبه خسارات و ضررهای وارده علاوه بر اینکه در قانون آیین دادرسی کیفری برای مجنی علیه و زیان دیده از جرم مورد توجّه قرار گرفته در بعضی از جرایم و بخصوص در جرم تخریب در متن مواّد قانونی ماهوی هم به صورت جبران خسارات وارده از طرف مرتکب، پیش بینی شده است.[۱۵۰]
ضرر و زیان قابل مطالبه به موجب ماده (۹) قانون آیین دادرسی کیفری به شرح ذیل می باشد:

  • ضرر و زیان های مادّی که در نتیجه ارتکاب جرم حاصل شده است.
  • منافعی که ممکن الحصول بوده و در اثر ارتکاب جرم، مدعی خصوصی از آن محروم و متضرّر می‌شود.

در قانون آیین دادرسی جدید ضرر و زیان معنوی از خسارات و ضرر و زیان های وارده و قابل مطالبه حذف گردیده است.
اکنون بعد از ذکر این مقدّمه به انواع ضرر اشاره میکنیم:
ضرر و زیان مادی یا خسارات مادی: عبارت است از خساراتی که به بدن شخص یا دارایی او وارد شده باشد مانند جراحت واردکردن و شکستن پنجره. [۱۵۱]
و در تعریفی دیگر ضرر و زیان مادی[۱۵۲]، ضرر مالی و بدنی را گویند و در مقابل ضرر و زیان معنوی استعمال می شود. این ضرر ممکن است مستقیم باشد بدین صورت که بین آن و فعل منشاء ضرر رابطه علیّت وجود دارد و دادرس حکم به جبران آن می دهد یا غیر مستقیم بدین نحوه که ضرری که بین آن و فعل منشأ ضرر رابطه علیّت محرز و محسوس نیست، و دادگاه حکم به جبران آن نمی‌دهد.[۱۵۳]
خسارات وارده ممکن است عمدی و ممکن است غیر عمدی باشد و آن خسارتی است که بدون قصد وارد گردد، ضرر و زیان و خسارات جرائم تخریب و احراق و اتلاف اموال و حیوانات مقرّر در قانون مجازات عمومی از نوع خسارات عمدی است. همین طور اموال غیر عینی و غیر ملموس مشمول عنوان تخریب قرار نمی گیرد، مثل این که کسی به طلب یا حق اختراع یا اسرار تجاری دیگری صدمه ای وارد کرده و یا با دستکاری در برنامه رایانه آن را مختل نماید. این شرط درحقوق انگلستان نیز وجود دارد و این موارد تخریب کیفری محسوب نمی شوند و این یکی از تفاوت های موجود بین تخریب و سرقت درحقوق انگلستان است .[۱۵۴]
آنچه در مورد عینی بودن مال مورد تخریب گفتیم به معنی آن نیست که خسارت وارده به آن نیز لزوماً باید ملموس و قابل مشاهده باشد. بنابراین به نظر می‌رسد کسی را که برای مثال، یک فیلم عروسی را از روی یک نوار ویدئویی پاک کرده است می‌توان به تخریب کیفری محکوم کرد هرچند که درظاهر به نوار خسارت فیزیکی وارد نشده است‌، همین نظر در حقوق انگلستان پذیرفته شده است. بنابراین پاک کردن برنامه موجود بر روی یک کارت پلاستیکی که یک ارّه رایانه‌ای را کنترل می‌کرده است ازنظر دادگاه تخریب محسوب گشت.[۱۵۵]
به عنوان مثال در دعوای دولت علیه وایتلی درسال ۱۹۹۱ یک هکر به شبکه علمی دسترسی یافت و پرونده هایی را حذف و اضافه کرد او به ایراد خسارت به سخت افزار رایانه محکوم شد و بر این اساس پژوهش خواهی کرد که از بین بردن یا تغییر دادن اطلاعات روی سخت افزار خسارت به مال غیر ملموس بود، دادگاه پژوهشی اعلام داشت اعتراضات پژوهشی مشتکی عنه مردود است. خسارات وارده ناملموس بود، امّا قانون مستلزم خسارت ملموس نیست.[۱۵۶]
از سوی دیگر برای شمول عنوان تخریب، نابود شدن تمام مال موضوع تخریب نه درحقوق ایران و نه در انگلستان ضروری نیست، بلکه صرف از بین بردن بخشی از مال یا ایراد خسارت به مال و یا حتّی از حیّز انتقاع انداختن مال کفایت می کند، که این موارد با توجّه به ماهیت مال احراز می شوند.[۱۵۷]از سوی دیگر هرگاه هیچ خسارت فیزیکی به مال وارد نشود نمی‌توان حکم به تخریب کیفری داد همین حکم جاری خواهد بود حتّی اگر، بدون ورود خسارت فیزیکی به مال از ارزش آن کاسته شده باشد.[۱۵۸]
درهمین باره در یک دعوی انگلیسی که در آن دانشجویی ازسوالات امتحانی نسخه برداری کرده و آنها را بازگردانده بود، علی رغم این که سوالات دیگر فاقد ارزش شده بودند، حکم به تخریب کیفری داده نشد.[۱۵۹]
ضرر و زیان معنوی: ضرر و زیان معنوی[۱۶۰] ضرری است که به عرض و شرف متضرّر از جرم یا یکی از اقربای او وارد می شود، مثلاً بر اثر افشاء راز مریض به حیثیت او لطمه وارد می‌شود این خسارات طبق قانون مسئولیت مدنی مصوّب ۱۳۳۹ قابل مطالبه است.[۱۶۱]مطالبه ضرر و زیان معنوی در جرایم تخریب و اتلاف حیوانات و اموال، معمول و متداول نیست و اصولاً موردی که قابل تحقّق باشد در اینگونه جرایم دیده نشده است.
منافع ممکن الحصول: بند ۳ مادّه ۹ قانون آیین دادرسی کیفری سابق و بند ۲ مادّه ۹ قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری مصوّب ۱۳۷۸ منافع ممکن الحصول را که در اثر ارتکاب جرم، مدعی خصوصی از آن محروم شده است قابل مطالبه می‌داند، دایره اصطلاح « منافع ممکن الحصول» خیلی وسیع است. مراد از منافع ممکن الحصول مذکور در ماده ۹ قانون آیین دادرسی کیفری سابق و قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب منافعی است که در زمان وقوع جرم، منشأ حقوقی داشته و مدعی خصوصی از آن محروم شده است. [۱۶۲]
در مورد ضررهای منافع ممکن الحصول در جرم تخریب بر حسب مستفاد از مجموع عبارات شق یک از مادّه ۶۸۴ قانون مجازات اسلامی عمل ارتکابی به چرانیدن و قطع کردن تعبیر شده و بر حسب تبادر عرفی معلوم است که منظور قانونگذار از جمله دیگر آن مادّه(باعث تضییع آن بشود)، ضایع کردن زراعتی است که روییده باشد و به صورت حاصل در آمد باشد و بر تخم کاشته شده که هنوز سبز نشده حاصل اطلاق نمی شود تا مثلاً شخم زدن مزرعه عدس در حالیکه هنوز تخم مزروع سبز نشده بود، مشمول آن مادّه گردد و عمل مزبور تخریب مال غیر محسوب می شود که بموجب (مادّه ۶۷۷ ق.م.ا) قانون مزبور دارای جنبه کیفری است.[۱۶۳]
در این حکم ملاحظه می شود اگر چه عدس های کاشته شده در مزرعه هنوز به صورت تخم سبز نشده بوده و تخریب آنها تخریب (مزرعه) محسوب نمی شود. امّا همین عدس‌های کاشته شده چنانچه مورد تخریب قرار نمی گرفتند بصورت محصول متعارف هر سال در می آمدند، بنابراین مرتکب هم عین عدسها را از بین برده و هم منافع ممکن الحصول آنها را، ملاحظه می شود منافعی که به این طریق از بین رفته است در زمان وقوع جرم منشأ حقوقی داشته و مدعی خصوصی از آن محروم گردیده است. [۱۶۴]
عدم النفع: عبارت است از حرمان از منافعی که به احتمال قریب به یقین، حسب جریان مادی امور و اوضاع و احوال خاص، امید وصول به آن، معقول و مترقّب و مقدور بوده باشد(ماده ۲۵۲ ق.م. آلمان) تعریفی که درقانون مدنی آلمان شده است مطابق عقل و عدل است و مشمول آیه هشتم سوره مائده است.[۱۶۵]
عدم النفع عبارت است از ممانعت از وجود پیدا کردن نفعی که مقتضی وجود آن حاصل شده است مانند توقیف غیر قانونی شاغل به کار که موجب حرمان او از گرفتن مزد شده باشد. [۱۶۶]
دکتر سید حسن امامی در تفویت منفعت معتقدند که بر دو قسم است :
محقّق و محتمل، و ایشان محقّق را در واقع همان ممکن الحصول دانسته مثل آنکه در اثر تیر اندازی غیر عمدی کسی، دست جرّاحی از کار افتد که تیرانداز مسئول پرداخت عائدات او با توجّه به در آمد متعارف او تا آخر عمر است و محتمل را این طور نوشته اند: و «آن عبارت از منفعتی است که هر گاه فعل معیّن موجود نمی‌گشت احتمال داشت که آن عاید طرف گردد. فاعل ضامن منفعت مزبور نخواهد بود زیرا رابطه علیّت بین فعل و عدم پیدایش منفعت موجود نیست و بر فرض هم که فعل ایجاد می‌گشت احتمال داشت منفعت حاصل نشود. [۱۶۷]
۲- رابطه سببیت بین رفتار مرتکب و اضرار به غیر :
جزء دیگر رکن مادی جرم تخریب، رابطه علیّت بین فعل مرتکب و نتیجه مجرمانه است. اصولاً در جرایم مقیّد، رابطه علیّت یکی از اجزای رکن مادی را تشکیل می دهد. برای تحقّق جرم تخریب نیز، حصول نتیجه مجرمانه لازم است و نتیجه از عمل هرکس ناشی شده باشد، جرم به حساب او ثبت می شود، پس وجود رابطه علیّت بین فعل مرتکب و نتیجه مجرمانه در جرایم مقیّد از جمله تخریب ضروری است.[۱۶۸]
علمای اصول در تعریف مقدّمه گفته‌اند هر‌گاه دو چیز باشد که یکی از آنها بر دیگری متوقّف باشد متوقّف را بعنوان «ذوالمقدّمه» و دیگری را که ذوالمقدّمه بر آن متوقّف است به نام مقدّمه می‌نامند و گفته شده است مقدّمه، بر حسب نخستین قسمت، بر دو گونه است. مقدمّه داخلی و مقّدمه خارجی، در مقدمّه داخلی بر حسب اصطلاح این علم، مقدمّه داخلی عبارتست از هر چیزی که چیز دیگر برآن متوقّف باشد، پس هر گاه ماهیتی مرکّب باشد می‌توان گفت هر یک از اجزایش نسبت به خود آن مرکّب، مقدّمه است زیرا جزء هر چیزی غیر از خود آن چیز و وجود مجموع آن چیز بر وجود هر یک از اجزایش متوقّف است و امّا مقدمّه خارجی، چیزی که از ماهیت چیز دیگر بیرون و آن ماهیت بر آن چیز توقّف داشته باشد در اصطلاح بنام مقدّمه خارجی خوانده می شود و مقدّمه خارجی را به شش بخش قسمت کرده اند : ۱- علّت تامّه ۲- سبب ۳- مقتضی ۴- شرط ۵- عدم مانع ۶- معدّ. [۱۶۹]
علّت تامّه: هرگاه مقدّمه ای چنان بود که انفکاک و تخلّف ذوالمقدّمه از آن محال باشد آن مقدّمه را (علّت تامّه) خوانند. نیز هر گاه مقدّمه ای چنان بود که بحسب ذاتش اقتضاء داشته باشد اگر بوجود آید ذوالمقدّمه موجود گردد و اگر نه ذو المقدّمه معدوم ماند آن را «سبب» خوانند. و مقتضی آن است که هرگاه مقدّمه چنان بود که چون مانعی بهم نرسد ذو المقدّمه بر آن مترتّب گردد آن را مقتضی خوانند.
در مورد شرط گفته اند: هرگاه مقدّمه چنان بود که از نبودنش نبود ذوالمقدّمه لازم آید لیکن از وجودش وجود آن لازم نیاید بلکه همین اندازه وجودش را در ذوالمقدّمه دخلی باشد آن مقدّمه را بنام شرط خوانند.
عدم مانع، هرگاه چیزی چنان بود که از وجودش نبود ذوالمقدّمه لازم شود وجود آن چیز مانع از وجود ذوالمقدّمه خواهد بود و عدمش دخیل در وجود ذوالمقدّمه. چنین مقدّمه ای را بنام (عدم) مانع می‌خوانند و بالا‌خره هر‌گاه چیزی چنان بود که وجود و عدمش با هم (در دو زمان) در وجود ذوالمقدّمه دخیل باشد آن مقدّمه را «معد» خوانند.[۱۷۰]
در جرم تخریب که با اشکال مختلف چون تحریق، اتلاف، انهدام و صور دیگر محقّق می شود، ذو المقدّمه همان نتیجه است که با اشکال، مذکور با حصول رکن مادی که عموماً در صورت یک فعل مثبت ایجابی حاصل می‌شود و مقدّمه وجود فرد مرتکب و عمل ارتکابی اوست، بنابراین بین نتیجه حاصله و فعل مرتکب باید یک رابطه علیّت بصورت تام و تمام وجود داشته واحراز و اثبات شود و با فقدان یکی از این دو عامل انتساب فعل به مرتکب ثابت نیست و در صورت تعقیب جزایی قابل محکوم شدن نمی باشد بنابراین در صورتی که کسی با گذاشتن بمب ساعتدار زیر ساختمان کسی قصد انهدام و تخریب ساختمان را با انفجار بمب مذکور در ساعت معیّن داشته باشد ولی قبل از ساعت مقرّر ساختمان مورد توجّه، بوسیله زلزله تخریب شود رابطه علیّت بین تخریب ساختمان و مرتکب بعلّت زلزله قطع گردیده و سبب و علّت مستقیم و تامّه تخریب ساختمان زلزله بوده است. و مسئولیت کیفری متهم برای تخریب منتفی است، اماّ اگر بدون این که حادثه ای ظهور کند بمب منفجر و باعث تخریب ساختمان گردد« علّت تامّه» تخریب، عمل بمب گذار و رابطه علیّت و سببیّت بین فعل فاعل و نتیجه حاصله احراز و اثبات شده است.[۱۷۱]
آنچه مسلم است اینکه درصورتی که پیوند فعل و نتیجه در هیچ برهه‌ای از زمان به وسیله یک عامل خارجی غیر مرتبط با مرتکب قطع نشده باشد، آن نتیجه به حساب مرتکب فعل مجرمانه گذاشته خواهد شد و دادگاه در هرحال باید این رابطه را احراز کند.[۱۷۲]
همچنین دیوان عالی کشور به موجب یکی از احکام خود در مورد اتّهام دو نفر به شکستن شیسشه اتومبیل، دادگاه را ملزم به احراز این نکته کرده بود که شکسته شدن شیشه در نتیجه فعل کدامیک از آن دو تن حاصل شده است.[۱۷۳]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:48:00 ق.ظ ]




مجازات مذکور در این ماده علاوه بر مجازاتی است که در باب حدود و قصاص و دیات برای شهادت دروغ ذکر گردیده است.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

این عبارت دو احتمال دارد: احتمال اول اینکه مقصود از مجازات مذکور در باب حدود و قصاص و دیات، مجازات مقرر در شرع باشد که در این صورت مشکلی نخواهد بود و احتمال دیگر این است که مقصود، مجازات مذکور در باب حدود و قصاص دیات در قانون مجازات اسلامی مصوب سال ۱۳۷۰ باشد(چنانکه عبارت ظهور در همین معنا دارد.) که در این صورت قانون گذار دچار غفلتی آشکار گردیده است زیرا هر قدر که تفحّص نمودیم اثری از مجازات شهادت کذب در بابهای مذکور نیافتیم! و در نتیجه با توجه به اصل ۱۶۷ قانون اساسی قاضی باید به دلیل سکوت قانون به منابع یا فتاوی معتبر اسلامی مراجعه نماید.
در فقه، شهادت کذب، از گناهان کبیره است و علاوه بر مسئولیت مدنی برای آن مسئولیت کیفری نیز پیش بینی شده است که در مواردی به محکومیت قصاص نفس هم منجر خواهد شد و در تمام مصادیق شهادت کذب حداقل دو مجازات، قطعی است: اولاً شاهد تعزیر می شود و ثانیا در محدوده محل سکونت او موضوع شهادت کذب به اطلاع عموم می رسد تا در دعاوی بعدی از پذیرش شهادت او پرهیز شود.
از آنجا که ممکن است زنان، تحت تأثیر اکراه یا فریب یا اجبار توسط مردان به دروغ به اداء شهادت مبادرت ورزند، لذا عدم پذیرش شهادت زنان خصوصا در دعاوی کیفری در واقع به مصلحت آنان خواهد بود. با توجه به این نکته که بار اثبات ادعای اکراه به عهده مدعی است و این مسأله برای زنان به عنوان مدعی اکراه، مشکل اثباتی خواهد داشت. اما رجوع از شهادت در صورتی که ناشی از اشتباه شهود باشد اگرچه غالبا در فقه یا حقوق موضوعه دارای مسئولیت کیفری نیست، ولی مسئولیت مدنی آن قطعا باقی است و حتی در برخی از جرائم مانند زنا رجوع از شهادت حتی اگر ناشی از اشتباه باشد به اعتقاد بعضی از فقهاء دارای مسئولیت کیفری است و به جهت بی احتیاطی و غفلت شهود مستحق حدّ قذف هستند. صاحب جواهر این نظریه را از شیخ طوسی (در مبسوط)، قاضی ابن برّاج (در جواهر الفقه) و شهید ثانی (در مسالک) نقل نموده و سپس این نظریه را مورد اشکال قرار داده است و شهادت ناشی از اشتباه در قصاص نفس یا عضو موجب پرداخت دیه است.
اما در صورتی که شهادت به نحو صحیح و مطابق با واقع اداء شود باز هم شاهد با خطرات عدیده ای از نظر امنیتی و روانی خصوصا برانگیختن حسّ انتقام جویی محکوم علیه مواجه خواهد شد. این خطر اگرچه برای مردان نیز وجود دارد لذا در فقه وجوب اداء شهادت مقیّد به عدم خوف ضرر شده است، اما از آنجا که نوعا خوف خطر و ضرر در زنان به مراتب شدیدتر است به جهت این ضرر نوعی زنان از تکلیف اداء شهادت در بعضی از دعاوی کیفری معاف گردیده اند.
از آنچه که در مورد آثار بعد از اداء شهادت مطرح شد این نتیجه حاصل می گردد که شهادت اگر به صورت کذب اقامه شود مسئولیت کیفری و مدنی دارد و اگر به نحو اشتباه اداء گردد مسئولیت مدنی و بعضا کیفری دارد. و اگر صحیح و مطابق با واقع اداء شود برای زنان نوعا خطر آفرین است. آیا حقّی را سراغ دارید که برای استیفاء آن (اعمّ از استیفای صحیح و ناصحیح) باید چنین تاوانی پرداخت؟ آیا منتقد محترم که از شهادت تعبیر به حق نموده است هیچگاه با این سؤال مواجه نشده است که این چه حقّی است که به خاطر آن دادگاه می تواند او را احضار و جلب نماید و بعد از آن، مسئولیت های مختلف کیفری و مدنی و خطر امنیتی متوجه اوست و در مقابل هیچگونه نفعی عایدش نشده است؟!
ذکر این نکته ضروری است که در فقه آنگاه که زن به عنوان مدعی یا مدعی علیه مطرح است با توجه به امکان وجود نفع یا ضرری برای او، از نظر مقررات فقه شیعه علی القاعده تفاوتی با مردان ندارد. مثلاً در قاعده الولد للفراش فرقی بین زن و مرد نیست و یا درحالی که شهادت زن به عنوان شاهد در قسامه پذیرفته نیست
اما به عنوان مدعی در دعوای قتل می تواند اجرای قسامه نموده و ادعای خود را بر اساس تبصره ۳ ماده ۲۴۸ قانون مجازات اسلامی به تنهایی اثبات نماید و این یکی دیگر از مؤیّدات تکلیف بودن اداء شهادت است. بر فرض که شهادت، مرکب از حق و تکلیف باشد باز هم به جهت غلبه جنبه تکلیفی شهادت، عدم پذیرش شهادت زنان در برخی دعاوی، به مصلحت آنان خواهد بود.
۲-۷-۱ شهادت حق است یا تکلیف
یکی از سؤالاتی که دربارۀ شهادت به ذهن خطور می‌کند این است که آیا شهادت حق است یا تکلیف و ثمرۀ آن در این است که در صورت حق بودن شهادت، شاهد می‌تواند از ادای شهادت خودداری کند و در مقابل، دادگاه نمی‌تواند او را الزام به ادای شهادت نماید؛ زیرا افراد در اعمال حق خود مخیّر هستند اما اگر تکلیف باشد شاهد تابع نظر دادگاه خواهد بود و هرگاه دادگاه بخواهد می‌تواند برای ادای شهادت، جلب و احضار نماید و شاهد هم مکلف به ادای شهادت خواهد بود.
فقهای شیعه شهادت را تکلیف می‌دانند و ادای شهادت را واجب و اجماع علما بر این است که ادای شهادت واجب کفایی است و برخی هم آن را واجب عینی می‌دانند (خوئی ، ابوالقاسم ، تکمله المنهاج، ج ۱، ص ۱۳۹) .
فقهاء دلایلی را از کتاب و روایات برای تکلیف بودن شهادت می‌آورند. در قرآن آیات زیادی بر وجوب شهادت دلالت دارد: «وَلاَ تَکْتُمُواْ الشَّهَادَهَ وَمَن یَکْتُمْهَا فَإِنَّهُ آثِمٌ قَلْبُهُ…» بقره آیه ۲۸۳- و آیات دیگری مانند طلاق آیه ۲- نساء آیۀ ۱۳۵- بقره آیۀ ۲۸۲
روایات زیادی هم بر وجوب شهادت دلالت دارند، پیامبر (ص) فرمود: کسی که شهادت را کتمان کند و یا طوری شهادت دهد تا بوسیله آن خون مسلمانی ریخته شود و یا مال مسلمانی را به دست آورد در قیامت با روی سیاهی محشور خواهد شد و بر صورتش زخمی نمایان خواهد بود که خلایق او را با اسم و نَصَب خواهند شناخت. (وسایل الشیعه، شیخ حرّ عاملی، ج ۱۸)
از نظر قانون، در قوانین جمهوری اسلامی ایران هرگاه صحبت از شهادت و بیّنه است بر احضار یا جلب شاهد نیز تأکید شده است به عنوان نمونه: مواد ۲۲۴ و ۲۲۵ قانون آیین دادرسی کیفری، شاهد از نظر قانونی مکلف است در دادگاه حضور یابد ولی طبق اصل ۳۸ قانون اساسی کشور، اجبار به شهادت مجاز نیست. (ادله اثبات دعاوی کیفری،۱۷۹)
«شهادت از دیدگاه فقه و حقوق موضوعه «تکلیف» است و نه «حق» و در صورت اثبات این ادعا، اشکالات مربوط به «عدم پذیرش شهادت زنان در مواردی از حقوق اسلام» از اساس مرتفع خواهد شد.» و یا «شهادت حق نیست بلکه تکلیف است و مسلم است که تحمیل نکردن تکلیف بر شخص دلالت بر تنقیص شخصیت انسانی و اهانت به کرامت او نیست.»
«اصلی ترین ویژگی تکلیف، عبارت است از «آمره بودن» قوانین مربوط به تکلیف، بدین معنی که بر خلاف حقوق که قانون گذار اراده صاحب حق را در مورد حق دخالت داده است، در تکلیف، چنین اختیاری به مکلف داده نشده، لذا نمی تواند در موضوع تکلیف توافق بر خلاف آن نماید و برای اینکه معلوم شود شهادت جزء تکلیف است و یا حقوق، از دو راه امکان پذیر است که در واقع این دو راه همان فرق های اساسی بین حق و تکلیف است. یکی از طریق «احکام» مربوط به شهادت. و دوم از راه «آثار» مربوط به شهادت.»
۱- توجه به احکام
یکی از نتایج آمره بودن تکلیف، این است که قابل نقل، اسقاط و انتقال به ارث نیست بر خلاف حقوق که لااقل یکی از قابلیت های سه گانه را داراست و در ضمن «صاحب حق در اجرای آن آزاد نیست و رعایت حقوق دیگران کم و بیش برای حق هر کس، حدودی به وجود می آورد».( کاتوزیان ، ناصر مقدمه علم حقوق، ص ۳۳۶)
به همین جهت به اعتقاد برخی از فقها مانند امام خمینی قدس سره (موسی الخمینی ، سید روح الله ، ، کتاب البیع، ج ۲، ص ۲۷)
و مرحوم آیت اللّه خویی رضی الله عنه ، در صورتی که حقی نه قابل اسقاط باشد و نه قابل نقل و انتقال، در واقع اطلاق «حق» به آن مورد صحیح نخواهد بود مانند حق ولایت و حضانت و ادای شهادت نیز مانند سایر تکالیف قابل نقل و انتقال و اسقاط نیست. یکی دیگر از نشانه های آمره بودن تکلیف، این است که «نفع مادی برای مکلف» در آن مقصود نیست (اما در حقوق مالی ممکن است لااقل آثار مالی وجود داشته باشد) در ادای شهادت نیز شاهد، حق اخذ اجرت در قبال ادای شهادت را ندارد مگر به مقدار هزینه حضور در محکمه که حق دریافت این مقدار را هم برخی از فقها از جمله شهید ثانی در مسالک مورد اشکال قرار داده اند.( نجفی، جواهر الکلام، ج ۴۰، ص ۵۴-۵۳)
۲- توجه به آثار
«احضار» و «جلب» دو اثر مهم حقوقی برای ادای شهادت بشمار می رود. زیرا این دو، از نتایج و آثار آمره بودن ادای شهادت است. مواد ۴۰۷ و ۴۰۹ قانون آیین دادرسی مدنی صراحتا احضار شهود را، در صورت صلاح دید دادگاه و درخواست یکی از طرفین دعوی و در صورت عدم حضور و بعد از احضار مجدد، جلب آنان را مقرر نموده است و نیز مواد ۱۳۹، ۲۲۴، ۱۵۱، ۲۵۷ و ۲۲۵ قانون آیین دادرسی کیفری شرایط احضار و جلب شهود را بیان نموده است. بنابراین، امتناع از ادای شهادت از نظر مقررات مدنی و کیفری جایز نیست مگر برای زوج یا زوجه متهم و اسلاف و اعقاب و برادر و خواهر او که بر اساس ماده ۲۴۵ آ.د.ک می تواند از ادای شهادت امتناع نماید که البته این حق امتناع با توجه به ذیل ماده ۲۴۷ قانون مذکور مربوط به شهود تحقیق است، نه شهود شرعی. البته این «احضار» و «جلب» در قوانین سایر کشورها هم پیش بینی شده است.»
حال که معلوم شد شهادت تکلیف است و هم چنین تمام حقوق و تکالیف را خداوند متعال مشخص می کند پس اگر حق و یا تکلیفی را به عهده گروهی واگذار کرد و یا بر عکس از ذمه گروهی برداشت به آن دلیل است که آن حق و یا تکلیف شاخصه به کمال رساندن آن افراد را در این بعد ندارد و انتظار و توقع تساوی حقوق و تکالیف تلاشی بیهوده و لغو است زیرا او خالق هر دو جنس و آگاه به حکمت ها و ظرفیت های هر دو گروه است؛ بدین جهت تقسیم تکالیف بر اساس نیازها و مصلحت جامعه انسانی است.
۲-۷-۲ رجوع از شهادت :
اهمیت شهادت در ائین دادرسی اسلامی طبعا مبحث رجوع شهادت عواقبی در پی دارد . به همین جهت این مبحث مطرح می شود .
جرح عبارت است از : ادعای فقدان یکی از شرایط که قانون برای مشاهده مقرر کرده است و از ناحیه طرفین دعوا صورت می گیرد . جرح شاهد باید قبل از ادای شهادت به عمل آید مگر این که موجبات جرح پس از شهادت معلوم شود و در هر حال داد گاه موظف است به موضوع جرح رسیدگی و اتخاذ تصمیم نماید .
بر طبق ماده ۱۳۱۹ق.م :در صورتی که شاهد از شهادت خود رجوع کند یا معلوم شود بر خلاف واقع شهادت داده است به شهادت او ترتیب اثر داده نمی شود.
رجوع از شهادت محتاج به دلیل نیست و به نظر می رسد برای رجوع از شهادت متشبه بوده و یا اظهارات او مبنی بر کذب و خلاف حقیقت بوده است و یا در اثر تطمیع خلاف واقع گشته است و امثال آن .
رجوع از شهادت موجب می شود که محکمه به دلیل شهادت تر تیب اثر ندهد . رجوع از شهادت اگر قبل از صدور حکم بسد شهادت از عداد لایل دیگری حکم قضیه را صادر می کنند ولی اگر بعد از صدور حکم قطعی باشد ، در خواست اعاده دادرسی به این جهت پذیرفته نمی شود و به نظر می رسد متضرر از حکم می تواند گواهانی که از شهادت خود رجوع کرده اند اقامه دعوی نموده اند و از باب تسبیت مطالعه زیان وارد برخود را بنماید. صاحب شرایع در این مورد می فرمایند: اروجعا عن الشهاده قبل الحکم ولم بحکم و لو رجعا بعد الحکم و الا ستیفاء و تلف المحکوم به لم ینقص الحکم و کان الضمان علی الشهود
اگر شاهد از شهادت خود رجوع کنند چنانچه قبل از صدور حکم باشد پس از رجوع از شهادت حکم صادر نمی شود و اگر بعد از صدور حکم و استیفاء حق تلف شدن محکوم به از شهادت رجوع نماید حکم قاضی نقض نمی شود ولی موجب ضمان است بر شهود…..
۲-۷-۳ شرایط تحقق جرم شهادت کذب
۱- اداء شهادت دروغ باید در دادگاه (اعم از عمومی و اختصاصی) به عمل آید. لذا شهادت در خارج از دادگاه و همچنین مراجعی که به آنها دادگاه اطلاق نمی‌گردد مشمول این جرم نیست.
۲- ادای شهادت نزد مقامات رسمی باشد از این رو چنانچه فردی که شهادت را می¬شنود صلاحیت آن را نداشته باشد نمی‌توان ادای شهادت را مشمول این ماده دانست.( ماده ۶۵۰ قانون مجازات اسلامی : هر کس در دادگاه نزد مقامات رسمی شهادت دروغ بدهد به سه ماه و یک روز تا دو سال حبس و یا به یک میلیون و پانصد هزار تا دوازده میلیون ریال جزای نقدی محکوم خواهد شد.)
۲-۷-۴ آثار شهادت کذب:
۱- مجازات سه ماه و یک روز تا دو سال حبس و یا یک میلیون و پانصد هزار تا دوازده میلیون ریال جزای نقدی (ماده ۱۹۹ ق.م.جدید ۱).
۲- شهادت دروغ موجب بطلان حکم است و هر حکمی که بر این اساس صادر شود بلااثر است و باید شهودی که شهادت کذب داده‌اند غرامت را بپردازند.
۳- مطابق قواعد کلی مسؤولیت مدنی، هرگاه کسی سبب ورود خسارت گردد، باید جبران نماید در شهادت کذب نیز شهود باید خسارت زیاندیده را جبران نمایند.
۴- در امور کیفری یکی از جهات درخواست تجدید نظر ، دروغ بودن شهادت شهود است.
۵- چنانچه شاهد پس از ادای سوگند شهادت دروغ بدهد با احراز این موضوع برای دادگاه، مجازات سوگند و شهادت دروغ قابل جمع است. همچنین اگر شهادت دروغ در مورد حدود، قصاص یا دیات باشد، قاعده جمع مجازات‌ها اعمال می‌گردد.
۶- اگر دو نفر شهادت دهند به آنچه که موجب قتل است مثل ارتداد یا چهار نفر شهادت دهند به آنچه که موجب سنگسار است مثل زنا و بعد از اجراء حد یا قصاص ثابت شود که شهادت دروغ داده‌اند قاضی و مامور از طرف او که حد یا قصاص را اجرا کرده است ضامن نیستند بلکه قصاص بر شهود کذب است با رد دیه به آنها به خاطر اینکه شهود کذب سبب تلف شده‌اند.
۲-۸ شهادت بر شهادت
مـنـظـور از (شـهادت بر شهادت) آن است که دو نفر عادلى که خود شاهد قضیه اى نبوده انـد، واقـعـیـت را از دو نـفـر عـادلى کـه شـاهـد قضیه بوده اند بشنوند و بیایند در محکمه گـواهـى دهـنـد، یـا دو شـاهـد بـر شـهادت یک نفر گواهى دهند و شاهد دیگر خود در محکمه حـاضـر شـود و یـا دو شـاهـد بـر شـهـادت یک نفر و دو شاهد دیگر بر شهادت نفر دیگر شهادت دهند.
افـرادى که خود شاهد قضیه بوده اند، شاهد اصلى و کسانى که بر شهادت آنها شهادت مـى دهـنـد، شـاهـد فـرعـى و کـسـانـى که بر شهادت شاهد فرعى شهادت مى دهند، فرعىِ فرعى نامیده مى شوند. احکام اینگونه شهادت به قرار زیر است :
الف ـ شهادت شاهد فرعى در امور زیر پذیرفته مى شود:
۱ ـ حقّ الناس ، خواه کیفرى باشد مثل قصاص ، یا غیر کیفرى مانند طلاق .
۲ ـ اموال ، مانند دَیْن ، قرض ، غصب و معاوضات .
۳ ـ آنچه که اغلب مردان نمى توانند از آن اطلاع یابند، مانند عیب هاى داخلى زنان ، ولادت و غیر اینها.
ب ـ شهادت شاهد فرعى در امور زیر پذیرفته نمى شود:
۱ـ تعزیرات ، بنابر احتیاط واجب .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:48:00 ق.ظ ]




این حقیقت نه تنها در قرآن بلکه در روایات متعئئی از معصومین(علیه السلام) بیان شده است و صدر المتألهین، در آثار خود به آن آیات و روایات استناد کرده است.
نهایتاً به نظر ملاصدرا، مغالطه‌ای که تناسخیه گرفتار آن شده‌اند، که همچنان که انسان موجودی است که سه مرحله دارد و از مرحل حسی و مثال و عقل برخوردار است، عالم هستی نیز به سه مرحله کلی طبیعت، مثال و عالم عقل تقسیم می‌شود و بین عالم حس و عقل، مرحله‌ای است که در آن مرحله، انسان براساس افعال و عقاید خود ظهور یافته و محشور می‌گردد.
ملاصدرا در اسفار در این مورد می‌گوید:
اینکه از پیشینیان در انتقال نفوس انسانی به بدنهای حیوانی رسیده، ما آن را توجیهی غیر از توجیهی که آنان کرده‌اند و حمل بر غیر آنچه اثبات تناسخ کرده‌اند نمودیم، و همین طور آنچه در رموز قرآنی و کلمات نبوی رسیده است، همه را محمل‌های درست غیر از آنچه که طرفداران تناسخ فهمیده‌اند می‌باشد.
زیرا بیشتر این مواعید و رازهای الهی فقط در سرای دیگری غیر از این سرا تحقق و ثبوت می‌یابد، و سرای آخرت منحصر در عالم عقل، که از مقادیر و اشکال و صور، مجرّد و مبرا است، نمی‌باشد بلکه عالم آخرت دو عالم است:
عالم عقلی نوری و عالم حسی، که (عالم حسی) منقسم به سرای نعمت و جایگاه نقمت می‌گردد، یکی از آن دو، نورانی است و دیگر ظلمانی، اول خاص مقربان است و دومی ویژه نیکبختان و صالحان و یاران دست راستی، و سومی جایگاه بازگردندگان به پایین‌ترین مرتبه و دست چپی‌ها است.
عالم برزخ، عالم متوسط بین عالم طبیعت (دنیا) و عالم عقل است، در این عالم انسانها با هیأتهایی ظاهر می‌شوندکه مناسبت با اخلاق و ملکاتشان دارد.
چون برای هر اخلاقی از خلق‌های زشت و پست که در نفس متمکن شده است، بدنی و صورت نوعی از حیوانات است که به همان خلق و خو اختصاص دارد، مث تکبر و تهور که مناسب با بدن شیر، حیله‌گری به بدن روباه و …..تعلّق می‌گیرد.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

هر خلق و خویی علاوه بر اینکه به بدن حیوانی تعلّق دارد، در درجات شدت و ضعف آن اخلاق هم تفاوت صورت و بدن وجود دارد و برای هر درجه‌ای از قوی و ضعیف ومتوسط یک اخلاق، بدن نوع خاصی از آن حیوانات تعلّق می‌گیرد که البته همه در آن خلق و خو اشتراک دارند فقط درجه قوی و ضعیف آن فرق می‌کند.
حالا تکلیف آن شخصی که به انواع خوهای زشت مبتلا شده است، چیست؟
خلق و خوی غالب و برتر که دروی به نهایت شدت وجود دارد، صورت و بدن اصلی و ابتدایی وی را تشکیل می‌دهد تا بالاخره پس از عذاب کشیدن در آن کالبد، صورت آن صفت در وی زایل شده و یا از شدتش کاسته شود. آن وقت به شکل و صورت صفت و خلق و خوی بعدی که در شدت و ضعف صفات، اولویت دارد و غالب‌تر از بقی صفات می‌باشد، در می‌آید و این جریان ادامه دارد تا هروقت که از صفات مذموم پاک شود.
ملاصدرا معتقد است تمام این سخنان در نشأه اخروی مطابق با عقاید اصیل قرآنی است.
(صدرالدین شیرازی،۱۳۷۸ ، صص۳۲ و ۳۱)

۴-۲۶-۲-مواد بدنهای اخروی:

بدن اخروی انسان به عینه همان بدن دنیوی اوست ولی از حیث صورت نه از حیث ماده و می‌دانیم که تمام هرچیزی صورتش است نه ماده‌اش.
بدن شخصی انسان در این عالم از آغاز عمرش تا پایان آن به شخص خودش باقی است ولی نه از حی ماده‌اش، چون مواد بدنی‌اش پیوسته در حال تغییر و تحول و دگرگونی است. پس از حیث صورت نفسانی‌اش است، که هویت و وجود و تشخص و شخصیت وی حفظ می‌گردد.
پس ملاک در حشر بدن انسان، به عینه بقای او از حیث صورت و ذاتش همراه با ماده‌ای مبهم است پس جهت وحدّت و تشخص هر انسانی از کودکی تا پیری همان نفس اوست در ابدان متفاوت دنیوی به همه تغییرات آن، جهت ثبوت در استکمالات شخصیتی انسان همان نفس وی می‌باشد که دقیقاً همین امر وجه اشتراک بین بدن دنیایی و بدن آخرتی وی است.
نفس و یا صورت انسانی وجه ثابت است مواد به تیع نشأت، متفاوتند.
نفوس در جهان اخروی به وسیله لذات و دردها، پاداش و کیفر داده می‌شوند که همه اینها به جهت افعالی است که از بدن دنیوی صادر شده، صورتی از نتیجه افعال و اعمال بدن دنیوی در نفس پدید آمده است که در آخرت و با مواد مبهمه‌ای که در آنجا مطرح است به نوع دیگری تبدیل و تغییر یافته ظاهر می‌گردد.
(صدرالدین شیرازی،۱۳۷۸ ، ص ۳۴)
یکی دیگر و به گونه‌ای مبحث پایانی این فصل پاسخ صدرا به اشکال تناسخیه است مبنی بر اینکه آنها بیان می‌کنند:
وجود تناسخ در این دنیا دقیقاً مثل همان حشرّ است که در آخرت اتفاق می‌افتد:
صدرا در اسفار اینگونه پاسخ می‌دهد که :
ابدان اخروی، وجودشان استعدادی نیست و تکوّنشان به سبب استعدادات مواد و حرکات و آماده سازی آنها و استکمالات درجه آنها که از سببهایی که غریب ولواحقی حقی مفارق حاصل می‌گردد، نمی‌باشد. بلکه آن بدنها لوازم آن نفوس‌اند، مانند لوازم سایه برای صاحب سایه، زیرا آن (بدنها ) به مجرّد ابداع حق اول، به حسب جهات فاعلیت وبدون مشارکت قوابل و جهات استعدادی آنها افاضه می‌شوند، بنابراین هر جوهر نفسانی مفارق را، شبحی مثالی ملازم است که از آن (جوهر) به حسب ملکات و خوها و هیأت نفسانیش و بدون مدخلیت استعدادات و حرکات مواد همانطور که در این عالم هست خرده خرده می‌روید و وجود بدن اخروی مقدم بر وجود نفسش نمی‌باشد، بلکه در وجود، هردو با هم‌اند، بدون ورود و رسوخ جعل در بین آندو، مانند معّیت و با هم بودن لازم و ملزوم و سایه و شاخص، پس همانطوری که شخص و سایه‌اش، هیچ یک از آن دو بر دیگری تقدم ندارد و به واسطه وجودش هیچ یک را از دیگری استعداد حاصل نمی‌گردد، (بلکه به گونه تبعیّت و لزوم است)، قیاس ابدان اخروی هم با نفوسشان که متصّل به آنهاست، همین‌گونه است. (همان ، ص۳۴)

فصل پنجم

تناسخ در آیات، روایات و کلام

۵-۱-تشبّث به آیات قرآن و احادیث و سخنان حکمای بزرگ

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:47:00 ق.ظ ]




سوراخ کردن و برش دقیق همه مواد اعم از سرامیک‌ها تا محصولات غذایی

درمان پزشکی

حل کردن لخته‌های خون، شیمی‌درمانی تقویت‌شده

پردازش مواد

پخش رنگ‌دانه‌ها و مواد جامد در محیط‌های مایع، بلوری کردن، فیلتر کردن، خشک کردن، گاز زدایی، کف‌زدایی، همگن کردن، امولسیون کردن، حل کردن، شکستن اگلومره‌ها و استخراج آن‌ها

سونوشیمی

الکتروشیمی، حفاظت محیطی، کاتالیزه کردن، سنتز بی‌خطر[۴]

۱-۴-۳-جوش فراصوتی
بخش اصلی تجهیزات فراصوتی متداول مورد استفاده در صنعت شامل دستگاه‌های جوش یا قالب‌زن‌های پرچ‌کاری[۵] پلاستیکی است. این تجهیزات شامل ژنراتوری هستند که یک پتانسیل الکتریکی متداول با فرکانس حدود kHz20 تولید می‌کند. این ولتاژ مبدلی (عموما پیزوالکتریک یا مگنتواستریکتیو[۶]) را تغذیه می کند که وظیفه تبدیل انرژی الکتریکی به انرژی مکانیکی را به عهده دارد.
یک ابزار شکل‌یافته شیپورمانند حرکت ارتعاشی را به قالبی انتقال می‌دهد (و تقویت می‌کند) که دو قطعه‌ای که بایستی جوش بخورند را به یکدیگر می‌فشارد. عموماً دامنه ارتعاش بین ۱۰۰-۵۰ میکرون است جوش فراصوتی معمولا برای ترموپلاست‌های آمورف صلب تر به کار می‌رود.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

ترموپلاست‌ها دارای دو ویژگی هستند که آن‌ها را بویژه برای جوش فراصوتی مناسب نموده است :
الف- هدایت گرمایی پایین ب- دما‌های ذوب یا نرم شدن بین °C 200-100
ارتعاش‌های فراصوتی بدون هیچگونه تولید گرمایی از توده پلاستیکی می‌گذرند اما به محض عبور از نقطه اتصال به سرعت گرم می‌شوند به محضی که توان فراصوتی قطع شود توده‌ی ماده بعنوان فروبرنده گرما عمل می کند و اتصال جوش‌خورده را سرد می کند. این موضوع پیشرفت بزرگی در زمینه هدایت گرمایی در عمل جوش دادن محسوب می‌شود زیرا در این مورد پیش از سرد شدن گرادیان گرمایی معکوس می‌شود این امر منجر به ایجاد چرخه‌های طولانی سرد و گرم شدن می‌شود که ممکن است باعث ایجاد اعوجاج در مواد شود. یکی دیگر از مزایای استفاده از فراصوت استحکام بالای اتصال جوش‌خورده است که به ۹۸-۹۰% استحکام ماده می‌رسد. در واقع نمونه‌های آزمایش معمولا به جای محل جوش‌خورده از درون ماده دچار شکست می‌شود.
۱-۴-۴-تمیزکاری فراصوتی
یکی دیگر از کاربرد‌های اصلی فراصوت توانی، تمیزکاری با بهره گرفتن از فراصوت است. امروزه آنقدر این تکنیک خوب جا افتاده است که تعداد آزمایشگاه‌های فاقد حمام تمیزکاری فراصوتی به حداقل رسیده است. دانستن اهمیت تاریخی توسعه تکنولوژی حمام تمیزکاری فراصوتی در رشد سونوشیمی از اهمیت بالایی برخوردار است زیرا استفاده از تمیزکاری فراصوتی اولین روشی است که شیمیدانان با آن تحقیقات خود را شروع می‌کنند.
اگرچه حمام تمیزکاری فراصوتی برای شیمیدانان جا افتاده است اما کاربرد صنعتی این چنین تمیزکننده‌هایی کمتر شناخته شده است. پیشرفت‌هایی که تاکنون در این زمینه انجام شده است امکان بررسی واکنش‌های شیمیایی در مقیاس بزرگ را فراهم می‌کنند زیرا با بزرگتر شدن فرایند شیمیایی منقطع[۷] نیاز به حمام بزرگتری خواهد بود. تمیزکاری فراصوتی را می‌توان هم در کاربرد‌های ظریف (ریزاجزا‌های کامپیوتری، جواهرآلات و وسایل پزشکی) و هم در موارد بسیار بزرگ (سرسیلندرهای گازی و سیلندر موتورها) بکار برد.
۱-۴-۵-استفاده های فراصوت در تلفیق با روش های دیگر
در دهه های اخیر،تکنولوژی هایی گسترش یافته اند که هر کدام امید دستیابی به روش های سنتز ابتکاری را برای شیمیدانان به ارمغان آورده اند.بعضی از آنها محدودیت های خاص خود را دارند.برای مثال فوتوشیمی نیاز به ماده ی شیمیایی حاوی کروموفور دارد، بنابراین در محلول های با جذب بالا عمل نخواهد کرد، بنابراین به گروه عاملی خاصی برای فعال بودن نیاز ندارد. سونوشیمی را می توان به تنهایی به عنوان یک دسته از تکنولوژی های جدید قرار داد، اما یک مزیت مهم دیگر برای شیمیدان ها دارد و آن توانایی بالا بردن بازده روش های پژوهشی دیگر است. این مزیت ها شامل:تسریع انجام واکنش، امکان استفاده از شرایط تحت فشار کمتر، اقتصادی کردن انجام فرایند با بهره گرفتن از واکنش دهنده های خام تر، احیای فناوری های قدیمی تر با بهره گرفتن از تقویت فعالیت، کاهش تعداد مراحل مورد نیاز، شروع واکنش های دیر انجام، کاهش مدت زمان اعمال انرژی، بهبود بازده کاتالیزگر و تقویت واکنش های رادیکالی است.
۱-۵-کاتالیز نمودن
کاتالیزور ماده ای است که راه تازه ای برای انجام یک واکنش باز می کند و واکنش را از مسیر و مکانیسمی هدایت می کند که سبب کاهش انرژی فعالسازی می شود یعنی در یک واکنش کاتالیز شده انرژی فعالسازی کمتر از انرژی فعالسازی همان واکنش بدون دخالت کاتالیزوراست و از آنجائی که انرژی فعالسازی با انرژی یک واکنش رابطه معکوس دارد بکارگیری کاتالیزور سبب افزایش سرعت واکنش می شود .۲ نکته اساسی در مورد کاتالیزورها وجود دارد: ۱) کاتالیزور در واقع سطح انرژی پیچیده فعال را کاهش می دهد بنابراین هم موجب کاهش انرژی فعالسازی واکنش رفت می شود و هم انرزی فعالسازی واکنش برگشت را کاهش می دهد از این رو سرعت واکنش های رفت و برگشت را یه یک نسبت افزایش می دهد به همین دلیل در واکنش های رفت و برگشتی از یک نوع کاتالیزور استفاده می شود ، ۲) کاتالیزور بر آنتالپی واکنش هیچ تاثیری ندارد . براساس قانون توزیع ماکسول و بولتزمن در شرایط کاتالیز شده حداقل انرژی لازم برای شروع واکنش کمتر از انرژی لازم برای یک واکنش بدون حضور کاتالیزور است به طوری که در حضور کاتالیزور کسر بیشتری از مولکول ها انرژی کافی برای انجام واکنش را دارا هستند کاتالیزورها را به دو نوع همگن و ناهمگن تقسیم می کنند . کاتالیزگر نا همگن ، با مواد واکنش دهنده در دو فاز جدا گانه قرار دارد به طوریکه این نوع از کاتالیزورها سطحی را برای انجام واکنش فراهم می کنند واکنش در سرحد یک فاز روی می دهد کاتالیزورهای ناهمگن به طور معمول از طریق جذب سطحی مواد واکنش دهنده به واکنش سرعت می بخشند در جذب سطحی فیزیکی معمولی ، مولکولها به وسیله نیروهای واندر والسی به سطح ماده جاذب، گیر می کنند بنابراین مولکولهایی از گاز که جذب سطحی می شوند تاهمان حد تحت تاثیر قرار می گیرند که گویی مایع می شوند در جذب سطحی شیمیایی مولکولهای جذب شده ، با پیوند هایی که قابل مقایسه با پیوند های شیمیایی است ، به سطح ماده کاتالیزور می چسبند . در فرایند تشکیل پیوند با ماده جاذب ، مولکولهایی که به طور شیمیایی جذب می شوند دچار تغییر آرایش الکترونی شده و پیوندهای بعضی از مولکولها کشیده وضعیف و حتی پیوند بعضی از آنها شکسته می شود . بنابراین لایه ای از مولکولها که به طور شیمیایی جذب شده اند به صورت یک پیچیده فعال عمل می کنند . کاتالیزور همگن ، نوعی از کاتالیزورها هستند که در واکنش درگیر می شوند یعنی در ساز و کار چند مرحله ای یک واکنش ابتدا وارد واکنش می شوند ولی در پایان دوباره تولید می گردند به طوریکه تغییر غلظت انان صفر می شود . دخالت کاتالیزور در سازو کار ( مکانیسم ) واکنش موجب هدایت واکنش در مسیری می شود که انرژی فعالسازی کمتری دارد]۳۱[ .
۱-۶- تولید فراصوت
مبدل وسیله‌ای است که شکلی از انرژی را به شکل دیگر تبدیل می‌کند. یک مثال ساده از آن بلندگو است که انرژی الکتریکی را به انرژی صوتی تبدیل می کند. مبدل‌های فراصوتی طوری طراحی می‌شود که انرژی الکتریکی یا مکانیکی را به صوت با فرکانس بالا تبدیل کنند که سه نوع عمده دارند.
۱- فعال با گاز[۸] ۲- فعال با مایع[۹] ۳- فعال با الکتروشیمیایی
۱-۷- آستانه‌ی حفره‌سازی
زمانی که فراصوت با توان بسیار کم از یک مایع عبور داده می‌شود و توان به تدریج افزایش می‌یابد، به نقطه‌ای می‌رسیم که شدت اعمال صوت به اندازه‌ی کافی زیاد بوده و حفره‌سازی در سیال انجام می‌شود. فقط در توان‌های بالاتر از آستانه‌ی حفره‌سازی است که سونوشیمی تحقق پیدا می‌کند، زیرا فقط پس از آن است که انرژی‌های مربوط به تخریب حفره‌سازی در سیال آزاد می‌شوند. در پزشکی تخصصی، در جایی که تکنیک‌های اسکن فراصوتی استفاده گسترده‌ای دارند ثابت نگه‌داشتن شدت‌های اسکن در مقدار کمتر از آستانه‌ی حفره‌سازی اهمیت حیاتی دارد. به مجردی که توان تابشی مورد استفاده در اسکن کردن، بیش از حد بحرانی شود، حفره‌سازی انجام شده و ممکن است واکنش‌های شیمیایی خطرناک ناخواسته‌ای در بدن رخ دهد. بنابر دلایل شیمیایی و پزشکی، تلاش زیادی برای تعیین نقطه‌ی دقیق حفره‌سازی در محیط های مایع، بویژه حفره‌سازی وجود دارد:

  • آشکارسازی حباب‌های اولیه در محیط
  • تشعشع نور (سونولومینسانس)
  • تشخیص یک واکنش شیمیایی که فقط هنگام حفره‌سازی رخ می‌دهد.

۱-۷-۱-تعیین آستانه‌ی حفره‌سازی براساس آشکارسازی حباب‌ها
حباب‌ها جاذب‌های بسیار موثری برای فراصوت هستند و این موضوع اساس یک اندازه‌گیری حساس آستانه‌ی حفره‌سازی است. یک منبع فراصوتی کم شدت، طوری در مایع در مجاورت دریافت‌کننده قرار داده می‌شود که جذب (تضعیف) صوت در آن مایع قابل ارزیابی باشد. حال می‌توان یک فراصوت توانی از منبع دیگری به مایع اعمال کرده و تضعیف را با افزایش توان صوت به صورت پیوسته اندازه‌گیری نمود. شروع حفره‌سازی زمانی ثبت می‌شود که تضعیف زیاد صوت به واسطه‌ی حضور حباب‌های حفره‌سازی در سیال بطور ناگهانی انجام شود.
۱-۷-۲-تعیین آستانه‌ی حفره‌سازی با آشکارسازی سونولومینسانس
سونولومینسانس، گسیل یک نور ضعیف از سیال حفره‌سازی شده است. واکنش فراصوت در بالاتر از آستانه‌ی حفره‌سازی می‌تواند موجب این گسیل نور شود. سونولومینسانس خارج از محدوده‌ی این تحقیق است، اما اخیرا یک مرور کامل در مورد آن به چاپ رسیده است. آشکارسازی آغاز سونولومینسانس برای تعیین آستانه‌ی حفره‌سازی توسط کروم[۱۰] و همکارانش با موفقیت انجام شده است. آن‌ها تجهیزات آزمایشگاهی موردنیاز را با جزئیات شرح دادند. این سیستم شامل یک «سیستم مدیریت سیال» برای فراهم آوردن شرایط ایده‌آل در مایع تحت اعمال صوت و یک دیاگرام شماتیک نشان‌دهنده‌ی محیط مورد استفاده برای تولید حفره‌سازی است.
۱-۷-۳-تعیین آستانه‌ی حفره‌سازی با شروع واکنش‌های شیمیایی
برای سونوشیمیدان‌ها، شاید سیستم‌های فوق خیلی جهت‌گیری فیزیکی داشته باشند، درحالیکه شروع واکنش‌های شیمیایی بوسیله‌ی حفره‌سازی علاقه‌ی اصلی آن‌ها می‌باشد. نقطه‌ای که در آن حفره‌سازی موجب واکنش شیمیایی می‌شود را می‌توان بعنوان معیار درستی از آستانه‌ی حفره‌سازی در لوله‌ی واکنش واقعی (یعنی جایی که بعدا برای آزمایش‌های سونوشیمایی استفاده می‌شود) مورد استفاده قرار داد. بایستی این توضیح اضافه‌ شود که این روش‌ها باید قادر به آشکارسازی مقادیر پایین ذرات رادیکالی بسیار حساس باشند. روش‌های معمول دیگر، استفاده از تابش سنج در اندازه گیری مقدار حفره سازی ایجاد شده به وسیله ی تابش طولانی فراصوتی می باشد.

۱-۸- حفره‌سازی – اساس تأثیرات سونوشیمیایی
چگونه انرژی ماورای صوت سبب حفره‌سازی می‌شود؟ مشابه هر موج صوتی، ماورای صوت از طریق موج‌هایی منتقل می‌شود که متناوبا فاصله بین مولکول‌های محیطی را که از آن عبور می‌کنند متراکم و منبسط می‌کنند (شکل ۱-۲). بنابراین فاصله میانگین بین مولکول‌های مایع، هنگامی که آن‌ها حول مکان متوسط خود نوسان می‌کنند، تغییر خواهد کرد. اگر یک فشار منفی بزرگ (به اندازه کافی زیر فشار محیط) در مایع به کار گرفته شود به طوری که فاصله بین مولکول‌ها از فاصله بحرانی مورد نیاز که مولکول‌های مایع باید در کنار هم باشد بیشتر شود، حباب‌های ناشی از حفره‌سازی تشکیل خواهند شد. محاسبات تئوری نشان می‌دهد که برای آب خالص فشار منفی مورد نیاز در حدود ۱۰۰۰۰ اتمسفر است. اگر محاسبات را با اجازه پرشدن حباب‌ها با بخار (که از تبخیر مایع ایجاد می‌شوند) اصلاح کنیم هنوز به یک فشار منفی در حدود ۱۰۰۰اتمسفر نیاز خواهیم داشت. در عمل، حفره‌سازی می‌تواند در فشار‌های صوتی به طور قابل ملاحظه پایین‌تر ایجاد شود که به خاطر حضور مناطق ضعیف دارای مقاومت کششی کمتر در مایع می‌باشد.
مناطق ضعیف شامل حضور هسته‌های گازی در فرم گاز حل شده، حباب‌های گاز معلق ریز و خیلی کوچک، یا ذرات معلق خیلی ریز هستند. برای مطالعه آستانه حفره‌سازی[۱۱] صحیح یک مایع لازم است که از مایعی که بدون گاز شده است، شود.
تولید یک میدان صوتی با قدرت بالای کافی، سبب ایجاد حباب‌ها در طی چرخه غیرتراکمی موج صوتی می‌شود. این حباب‌ها با وارد شدن مقداری بخار یا گاز از محیط به درون آن‌ها طی تعداد کمی از چرخه‌های صوتی رشد خواهند کرد (پخش یک سویی)[۱۲]، تا به یک اندازه متعادلی برسند به نحوی که فرکانسی که حباب در آن فرکانس در حال رزونانس می‌باشد با فرکانس صوت به کار رفته یکسان شود. میدان صوتی که توسط یک حباب مستقل تجربه می‌شود پایدار نیست و این به دلیل مداخله بقیه حباب‌هایی است که در کنار آن تشکیل شده، رزونانس می‌کنند. در نتیجه برخی از حباب‌ها ناگهان تا یک اندازه ناپایدار منبسط می‌شوند و با انرژی زیادی از بین می‌روند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:47:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم