1. اختلالات هیجانی- رفتاری می‌توانند در حضور ناتوانی های دیگر مشاهده شوند.

  1. کودکان و نوجوانان مبتلا به اسکیزوفرنی، اختلالات عاطفی، اضطراب و سایر اختلالاتی که از اختلالات سلوک یا سازگاری ناشی می‌شوند ،در صورتی که اختلال، بر عملکرد آموزشی آنان تاثیر گذارد در این طبقه قرار می گیرند (فورنس و نیترز، ۱۹۹۲).

تعریف فوق از بسیاری جهات بر تعریف دولت فدرال برتری دارد:

    • اصطلاحات به کار رفته در آن، مورد موافقت متخصصان کنونی هستند.

    • اختلالات رفتاری، اختلالات هیجانی و ترکیبی از این دو را دربر می‌گیرد.

    • این تعریف مدرسه محور است، اما اختلالات خارج از مدرسه را نیز مورد توجه قرار داده است.

    • تفاوت های نژادی و فرهنگی نیز مورد توجه قرار گرفته است.

    • دربرگیرنده مشکلات خفیف و واکنش های رایج به موقعیت های تنش زا نیست.

    • احتمال وجود ناتوانی های چندگانه در کودکان و نوجوانان را مورد توجه قرار داده است.

  • دامنه وسیعی از اختلالات هیجانی و رفتاری را از جنبه آموزش ویژه و بهداشت روانی دربر می‌گیرد (شکوهی یکتا و پرند، ۱۳۸۴).

طبقه بندی اختلالات رفتاری کودکان

کوای و پیترسون (۱۹۸۷) اختلالات رفتاری را به شش دسته تقسیم کرده‌اند:

    1. اختلالات سلوک: افراد مبتلا، مخرب، آزار دهنده، جنجال برانگیز، بد خلق و در پی جلب توجه و خودنمایی هستند.

    1. پرخاشگری اجتماعی: سرقت، وفاداری به دوستان بزهکار، گریز از مدرسه و زیر پا گذاشتن ارزش های اخلاقی، اجتماعی و قانون از ویژگی های افراد مبتلا است.

    1. مشکلات مربوط به توجه و ناپختگی:[۲۱] فراخنای توجه و تمرکز حواس افراد مبتلا بسیار اندک است. آن ها بدون فکر و پرسش های دیگران پاسخ می‌دهند، توجه آن ها به آسانی از تکلیفی که در حال انجام آن هستند منحرف می شود. سست، بی علاقه، کند و تنبل هستند.

    1. اضطراب- گوشه گیری: افراد مبتلا به آسانی برآشفته می‌شوند ،حساس اند، احساسات آن ها به آسانی جریحه دار می شود و به طور کلی ترسو، مضطرب، افسرده و غمگین هستند.

    1. رفتار روان نژندی: اظهار نظرهای دور از ذهن، صحبت های تکراری و نمایش رفتارهای عجیب و غریب از برجسته ترین ویژگی های افراد مبتلا است.

  1. تحرک مفرط: افراد مبتلا خیلی کم استراحت می‌کنند، نمی توانند بدون جنب و جوش بنشینند، آرامش ندارند و بیش از حد پرحرفند.

ویژگی های بعضی از افراد نیز ممکن است در بیش از یک طبقه جای گیرد. برای مثال کودکی ممکن است هم دارای نقص توجه و هم اختلال سلوک باشد. ‌در مورد اختلالات رفتاری وقوع یک یا چند مورد از موارد فوق قاعده است نه استثناء، چرا که تعداد افرادی که تنها یکی از اختلالات هیجانی- رفتاری را نشان دهند، بسیار اندک است. ‌بنابرین‏ کودکان ممکن است انواع اختلالات هیجانی- رفتاری را با شدت های متفاوت دارا باشند (تنکلر سلی و لندرام[۲۲]، ۱۹۹۷).

یکی دیگر از طبقه بندی ها، که مورد علاقه روان پزشکان و روان شناسان بالینی است، طبقه بندی تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM) [۲۳] است که در نسخه DSM- IV- TR آن که در سال ۲۰۰۰ میلادی توسط انجمن روان پزشکان آمریکا ارائه شده است ،اختلالات مربوط به کودکان و توجوانان در هفت گروه طبقه بندی شده است:

    1. اختلالات نافذ رشد: [۲۴] کودکان مبتلا کمبودهای شدیدی را در سطوح متعدد رشد نشان می‌دهند. این کودکان فاقد مهارت های ارتباطی می‌باشند و رفتارهای غیر معمولی را بروز می‌دهند. این اختلالات ممکن است از نابهنجاری های کروموزومی، نابهنجاری ساختاری سیستم مغز و عفونت های مادر زادی ناشی شوند و در بدو تولد یا سال های اولیه زندگی کودک مشخص می‌شوند. مانند؛ اوتیسم.

    1. اختلالات نقص توجه و رفتار ایذایی:[۲۵] کودکان مبتلا نشانه های گوناگونی را بروز می‌دهند. برای مثال؛ تکالیف درسی و اجتماعی خود را انجام نمی دهند و قادر به کنترل فعالیت های بدنی خود نیستند. آنان به اذیت و آزار دیگران و حیوانات می پردازند ،وسایل دیگران را تخریب می‌کنند و به لجبازی با خانواده می پردازند.

    1. اختلالات اضطرابی: این طبقه شباهت بسیاری با طبقه اضطراب- گوشه گیری دارد. این کودکان به هنگام جدا شدن از والدین، دوستان نزدیک، معلم و مربی به طور معمول مشکل دارند و درباره وقایع آینده، نگرانی غیر واقع بینانه ای نشان می‌دهند.

  1. اختلالات تغذیه و خوردن: [۲۶] اولین اختلالی که در این دسته قرار می‌گیرد، هرزه خواری[۲۷] است. خوردن مواد غیر قابل خوردن به مدت دست کم یک ماه از ویژگی های بارز این افراد است . آن ها ممکن است موادی مانند؛ پارچه، مو، رنگ و غیره را مصرف کنند

عوامل مؤثر بر بروز اختلالات رفتاری

شناسایی علل اختلالات رفتاری بسیار مشکل و پیچیده است. چرا که این اختلالات را نمی توان به علتی منفرد نسبت داد (استرنبرگ و گریگورینکو[۲۸]، ۱۹۹۹) . به طور کلی در شناسایی علل این گونه اختلالات باید چند نکته را مورد توجه قرار داد:

    1. در بروز آن مجموعه ای از عوامل دخالت دارند .

    1. تعیین علل آن ممکن است، تحت تاثیر عواملی نظیر؛نگرش متخصصان نسبت به علل رفتار انسان، تجربه های فردی و رشته تخصصی آنان قرار گیرد.

  1. تعیین و شناخت علل این اختلالات هنگامی سودمند است که به مداخله و پیشگیری و مؤثر منجر گردد (کافمن، ۲۰۰۱).

عوامل مؤثر بر اختلالات رفتاری را می توان به سه گروه ؛ عوامل بیولوژیک (زیستی)، عوامل ژنتیکی و عوامل محیطی تقسیم بندی می شود ، که مشکل رفتاری تحت تاثیر یک یا ترکیبی از این عوامل پدید می‌آید.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...