علل بروز فساد اداری و بررسی تاثیرآراء دیوان … – منابع مورد نیاز برای مقاله و پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین |
۲-۱- ۶- نظریهها درباره پیامدهای فساد اداری:
ادبیات علمی در زمینه فساد اداری، شاهد دو مکتب رقیب و متعارض در خصوص اثرات فساد بر کارایی و اثربخشی نظام اداری و توسعه اقتصادی است: مکتب کارآمدی (هانتینگتون و لوئی) و مکتب ناکارآمدی فساد.
الف- مکتب کارآمدی
مکتب کارآمدی فساد اداری، با تأکید بر ناکارآمدی قوانین و نهادها در کشورهای در حال توسعه، فساد اداری را روشی برای غلبه بر ناکارآمدی قوانین و مقررات میداند و معتقد است که فساد، نقش روغن را برای چرخهای خشک نظام بوروکراسی ایفا میکند، و رشد اقتصادی و سرمایهگذاری را تسهیل می کند. بنابراین، طرفداران مکتب کارآمدی، فساد را هزینه کسب و کار میدانند که منفعت آن بیش از هزینه آن میباشد. به هر روی، فساد از نظر اثرگذاری، خنثی نیست. ادعاهای زیادی هست مبنی بر اینکه فساد اداری، پدیدهای کاملاً بد و منفی نیست و آثار مثبت نیز دارد.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
ب- مکتب ناکارآمدی
گرچه مکتب کارآمدی فساد، بر مبنای برخی استدلالهای تئوریک ارائه شده است، اما نتایج پژوهشهای بسیاری که در سالهای اخیر در زمینه اثرات فساد اداری انجام شده، استدلالهای مکتب کارآمدی فساد را با چالش مواجه کرده و بیانگر این حقیقت است که فساد، حرکت به سمت توسعه را کند میکند (علیزاده ثانی، و فانی، تأثیر فساد اداری بر…، ص ۱۸).
افزون براین،در دهه های اخیر شواهد فراوانی بهدست آمده است که نشان میدهد فساد اداری، در تمام زمینهها اثرات نامطلوبی را بر جای میگذارد (Theobald, 1990). فساد، تأثیری منفی، زیانآور و محرومکننده بر سرمایهگذاری و رشد اقتصادی، عملکرد نظام اداری، کارایی و توسعه سیاسی کشورها دارد. استمرار و دوام فساد در یک کشور، به بروز مشکلات اقتصادی و بر باد رفتن منابع عمومی می انجامد؛ کارایی عملکرد دولت را کاهش میدهد؛ بر اخلاق عمومی در زمینه خدمات عمومی تأثیر منفی میگذارد؛ تلاشها برای اصلاحات اداری و مقیاسهای حسابرسی را با مشکل مواجه میسازد؛ ونابرابری های اجتماعی و اقتصادی را افزایش میدهد(United Nations, 1990). همچنین فساد اداری، بیثباتی و توسعهنیافتگی سیاسی را افزایش میدهدOuma, 1991, v. 11, n.5, p : 489-473)). بهطور خلاصه، فساد مانع رشد اقتصادی میشود؛ شور کارآفرینی را فرو مینشاند؛ باعث سوءاستفاده از منابع کمیاب ملی میگردد؛ تواناییهای اداری را ضعیف میسازد؛ به فروپاشی سیاسی کمک میکند؛ و ثبات، دموکراسی و انسجام ملی را ازبن ویران میسازد (Mohabbat khan, 2010).
۲-۱- ۷- نتایج و پیامدهای فساد اداری:
* اتلاف منابع ملی از طریق خدشه وارد کردن برسیاستهای دولت در مقابله با منافع و اهداف اکثریت.
*خنثی شدن تلاشهای دولت در جهت کاهش فقر و تبعیض و مانع رشد رقابت.
*زیانهای اجتماعی و تضعیف نهادهای موجود،زیانهای سیاسی و توزیع ناعادلانه منابع وزیانهای اقتصادی.
*کاهش اثر بخشی و مشروعیت دولتها و اختشاش درارزشهای دموکراسی واخلاقیات.
*ازموانع توسعه پایدار به علل افزایش هزینه معاملات وکاهش امکان پیش بینی های اقتصادی.
*تضعیف اعتقاد مردم به توانایی و اراده سیاسی دولت.
۲-۱-۸- زیان های فساد اداری:
آثار و پیشامدهای فساد را میتوان در ابعاد متعدد مشاهده و تبیین نمود،از جمله:
۱- مشروعیت و ثبات ظاهری ۲-سودمندی اقتصادی موقت ۳-نابسامانیهای اقتصادی
۴-عمیق تر شدن شکاف میان فقر و غنا ۵-رشد مشاغل و خدمات ناموزون.
۱-مشروعیت ظاهری: در سیستمهای اداری که تکیه بر عامل انسانی در آنها از سایر عوامل بیشتر است از نوعی فساد انسانی نیز برخوردار خواهند بود به نحوی که وجود یک کارمند شریف در میان آنان یک استثناء تلقی میشود که اگر منزوی نگردد قطعا مورد استهزاء قرار خواهد گرفت. مرتجع، قدیمی،غیرمعمولی و…از جمله اصطلاحاتی است که همیشه به عنوان برچسبی بر پیشانی این افراد زده میشود. اثرات اینگونه برخوردها خدشه دار شدن ارزشهای عمومی و کاهش اعتماد نسبت به دولت به طور اعم و نسبت به سیستم اداری به طور اخص میگردد و بدگمانی، سرخوردگی، بیگانگی حاصل از آن چه به شکل مخالفت صریح عنوان نشود لیکن نتایج متفاوتی را در پی خواهد داشت که نهایه منجر به کاهش مشارکت مردم در امور و لطمه به مشروعیت نظام میگردد (افشاری،۱۳۷۳، ص۵۰). فساد اداری خواه در بخش خصوصی،خواه در بخش دولتی دموکراسی را تضعیف نموده و مشروعیت دولتها و نهادها را محو میسازد. مدرنیزه کردن دولت، از جمله خصوصی سازی و تسهیل شیوه های حکومتی فرصتهای ارتکاب و فساد اداری را کم میکند.
فساد اداری باعث از بین رفتن ارزشهای انسانی، نابودی ساختار اجتماع، مأیوس شدن دادخواهان و قربانیان از دادخواهی و گرایش آنان به سوی اقدامات شخصی و خودسرانه،فرار متخلفین از تعقیب و مجازات و در نتیجه افراد مستعد به ارتکاب جرایم میشود(پیشین ۵۰).شاید بهترین جمله ای که در مورد فساد اداری میتوان گفت، جمله ای باشد که ورنیمن(یکی از اعضای کمیسیون اروپا)میگوید: فساد اداری یک شیطان اجتماعی در جوامع دموکراتیک است که اعتماد در کشور را زیر پا له میکند (افشاری، همان،ص ۵۸).
۲-سودمندی اقتصادی موقت: فساد ممکن است نتایج مثبتی برای تعداد اندکی از مردم فراهم کند، لیکن تأثیر آن در بهره دهی اقتصادی منفی خواهد بود.این امر موجب افزایش بی عدالتی شده عدم بهره دهی و کارایی را نیز وسعت خواهد بخشید،به طوری که عرضه خدمات دولتی بدون پرداخت حق و حساب یا اصلا انجام نمیشود و یا با تأخیر انجام میشود.همچنین بهره دهی اقتصادی زمانی دچار رکود و توقف خواهد شد که مسؤولین بیشترین دقت و انرژی خود را صرف فعالیتهایی بکنند و در اموری متمرکز کنند که نفع شخصیشان در آن بیشتر است که عمده هم مغایر با منافع عمومی است.نتایج بررسیهای انجام شده در سه کشور آسیایی در حال توسعه نشان میدهد که به دلیل رخنه فساد در سازمانهای دولتی برای تحقق امری باید بین ۲۰ تا ۱۰۰ درصد مازاد بر شرایط متعارف و قابل قبول پول پرداخت نمود(افشاری،همان، ص۵۸).
۳-نابسامانیهای اقتصادی: فساد یک سیستم بازار غیرواقعی را به وجود میآورد که در آن پستها و مجوزها به بالاترین پیشنهاد فروخته میشوند و آنهایی که به سودمندی مکانیسم بازار معتقدند از این مفهوم احساس آرامش کرده و درمییابند که اقتصاد از این نقطه فسادپذیر است(افشاری، همان،ص۵۱).
۴-شکاف فقیر و غنی: فساد اداری با مکانیسم خاص خود که تبعیض در ارائه خدمات و توزیع آنها را در پی دارد، فاصله بین فقیر و غنی را زیادتر میکند.در جامعه ای که فساد اداری حاکم است، طیف وسیعی از محرومین و اقشار ضعیف از خدماتی که توسط پول ارائه میشوند باز میمانند.همچنین چون اقتصاد،اقتصادی ناموزون است و به نفع اقشار پردرآمد است این فاصله هرچه بیشتر میشود.
۵-رشد مشاغل و خدمات ناموزون: فساد اداری بخش سومی از اقتصاد به وجود میآورد که بدان اقتصاد پنهان[۲۴]میگویند. این بخش دربرگیرنده مشاغلی چون واسطه گری، دلالی و مواردی از این قبیل است.
۲-۱- ۹-عوامل فساد اداری:
در یک تقسیم بندی عوامل مؤثر بر فساد اداری را به دو دسته تنگناهای درون سازمانی و تنگناهای برون سازمانی تقسیم میکنند.
الف) تنگناهای درون سازمانی:
۱-عوامل انسانی: مشتمل بر مشکلات رفتاری متأثر از ناهنجاریهای اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و… کارکنان تحت سرپرستی و نیز ناتوانی مدیران در تأمین نیازهای پرسنلی و رفع موانع رفتاری آن
۲-عوامل غیرانسانی : ناتوانی مدیران در تأمین نیازهای پرسنلی و رفع موانع رفتاری آنان مواردی چون عدم تناسب امکانات پرسنلی،مالی و اعتباری با اهداف و فعالیتهای سازمان که ناشی از محدودیت در منابع انسانی و مالی یا ضعف سیستمهای کنترل داخلی و…است.
ب) تنگناهای برون سازمانی:
۱-نیازها،خواستها و انتظارات متقن و غیرمتقن اشخاص حقیقی و حقوقی مختلف ذی نفوذ و مردم
۲- مشکلات وضعی و اجرایی قوانین و مقررات مورد عمل،مواردی از قبیل عدم تناسب قوانین و مقررات با نیازها و اقتضائات جامعه،تغییرات و تحولات قوانین و بعضا تعارض آنها با یکدیگر،عدم تصریح بر برخی از قوانین و مقررات و وجود قابلیت تعبیر و تفسیر بودن آنها،عدم انطباق دستور العملها و آیین نامه های مدون با مفاد قوانین مربوطه
۳-حوادث غیرمترقبه و موارد پیش بینی نشده
۴-مسایل و مشکلات مربوط به جذب،آموزش و نگهداری افراد متخصص و کارآمد
۵-عملکرد مدیران قبلی و تأثیرگذاری آن بر عملکرد جاری دستگاه اجرایی و…(مردانی،۸).
در تقسیم بندی دیگری، به عواملی چون ماهیت دولتها،عوامل اقتصادی، علل شخصی یا درونی، علل اجتماعی یا بیرونی،فرهنگ نادرست کار و عدم تعهد و وجدان کاری و انضباط، عوامل سازمانی و نفوذ دولتهای خارجی اشاره میشود بحث بر این است که فساد به تدریج در دولتهایی با حاکمیت ضعیف و ماهیتی ملایم مستولی میگردد.
همه عوامل فوق عواملی کلی هستند که از سطح سازمان فراتر رفته و به زمینه های دولتی و ماهیت آنها مرتبط اند.در کل بحث آن است که قوانین دولتی باید قاطع بوده و ضمانت اجرایی قوی داشته باشند. عدم تضمین اجرای قاطع قوانین به ضعف در دولتها برمیگردد.
اما بررسی های تجربی نشان میدهد که فساد اداری در رده های میانی و پایین نظام اداری تا حدود زیادی به میزان فساد در بین سیاستمداران و کارمندان عالیرتبه بستگی دارد.همچنین در یک محیط سیاسی فاسد، کارمندان رده های میانی که مرتکب فساد اداری میشوند کمتر نگران کشف جرم هستند چون غالبا بین مسؤولین رده بالا و مدیران میانی نوعی تبانی برای چشم پوشی متقابل وجود دارد(مردانی،۱۳۷۵،ص ۶۹ ).
۲-۱-۱۰- روش های مبارزه با فساد اداری:
علی رغم عمل در زمینه مبارزه با فساد اداری به روش های بسیار زیادی اشاره شده که در زیر لیستی از این راه حلها و روشها آمده است.ما نیز این روشها را برای حل مسأله مفید میدانیم اما به نظر میرسد علی رغم وجود راه حلها، مشکل در تضمین اجرای راه حلها و قوانین است تا نبود
راه حلها. راه حلهای بی شماری البته برای مسأله وجود دارد اما اشکال در عدم اجرا و قاطعیت در اجراست. فهرست زیر،معدودی از راه حلها را بیان مینماید.
۱-اصلاح نظام اداری و ساختار آن(در معنایی بسیار کلی)
۲-مقررات زدایی و خصوصی سازی
۳-احیای اخلاقی
۴-نظارت بر ثروت مصرف و سطح زندگی کارمندان دولت
۵-جلوگیری از فساد استخدامی
۶-پاکسازی گروهی و جمعی نظام اداری
۷-ایجاد نهرهای مستقل و دایمی برای مبارزه
۸-سیاست زدایی نظام اداری
۹- تشویق کارمندان و شهروندان به ارسال اطلاعات و افشاگری و جلب اعتماد در عمل
۱۰-آزادی و مصونیت مطبوعات در ارائه گروهی و افشاگری
۱۱-آموزش مدیران دولتی در مورد فساد اداری
فرم در حال بارگذاری ...
[سه شنبه 1401-04-14] [ 12:02:00 ق.ظ ]
|