بهرامفر وشمس عالم (۱۳۸۳) به بررسی تاثیر متغیر های حسابداری بر بازده غیر عادی آتی سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداختند. در این پژوهش اطلاعات مربوط به شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های ۱۳۷۴ تا ۱۳۸۲ بررسی شده است. یافته های حاصل از آزمون فرضیات تحقیق عبارتند از:

      1. متغیر های حسابداری، دارای محتوای اطلاعاتی هستند. انتشار ارقام مندرج در صورت های مالی، بر بازده غیرعادی آتی سهام مؤثر است. ‌بنابرین‏ سرمایه گذاران ارقام صورت های مالی را اطلاعاتی مربوط می دانند واین اطلاعات قدرت تفسیر وضعیت یک شرکت و پیش‌بینی وضعیت آتی آن را دارا هستند.

    1. سایر متغیر های حسابداری (متغیر هایی غیر از سود ) بر بازده غیر عادی آتی سهام موثرند. به عبارتی، سرمایه گذاران و تحلیل گران مالی، به جای استفاده یک جانبه گرایانه از سود خالص، ترجیح می‌دهند تا با بهره گرفتن از سایر متغیر های حسابداری، به تفسیر وضعیت یک شرکت بپردازند. این موضوع مطابق با نظریه کیفیت سود است.

    1. نتایج این تحقیق نشان می‌دهد، اقلام تعهدی با بازده غیر عادی آتی سهام رابطه معکوس دارند. در تحلیل این رابطه معکوس می توان گفت: سرمایه گذاران بازار بورس اوراق بهادار تهران، نسبت به افزایش فروش های غیر نقدی که متضمن ورود وجه نقد به شرکت نمی باشد و هم چنین به انباشت موجودی کالا، واکنش منفی نشان می‌دهند. از سوی دیگر، افزایش هزینه های معوق که موجب عدم خروج وجه نقد از شرکت می شود، با واکنش مثبت سرمایه گذاران مواجه است.

  1. نتایج این تحقیق نشان می‌دهد، نرخ بازده دارایی ها با بازده غیر عادی آتی سهام رابطه مستقیم دارد، بدین معنی که افزایش سود متناسب با دارایی های به کار گرفته شده، موجب می شود تا سرمایه گذاران قیمت بیشتری را برای خرید این سهام بپردازند.

مشایخی و همکاران (۱۳۸۴) در تحقیق با عنوان ” نقش اقلام تعهدی اختیاری در مدیریت سود شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران” در جامعه آماری شرکت های تولیدی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، داده های آماری مربوط به ۹۵ شرکت عضو نمونه آماری تحقیق طی سال های ۱۳۷۷ تا ۱۳۸۲ بررسی گردید. در این تحقیق، از آنجا که وجوه نقد حاصل از عملیات، کم تر می‌تواند مورد دستکاری و اعمال نظر مدیریت قرار گیرد معیار اصلی، عملکرد واحد تجاری در نظر گرفته شده است. همچنین در این مطالعه، مدیریت سود در شرکت های تولیدی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران را در یک دوره ۲ ساله مورد بررسی قرار می دهدو بدین منظور اقلام تعهدی اختیاری از طریق مدل تعدیل شده جونز محاسبه شده و به عنوان معیار مدیریت سود در نظر گرفته می شود. نتایج حاصل از آزمون فرضیه تحقیق نشان داد که در شرکت های مورد مطالعه در این تحقیق مدیریت سود اعمال شده است. در واقع مدیریت در هنگام کاهش وجوه نقد حاصل از عملیات که بیان گر عملکرد ضعیف واحد تجاری بوده است؛ به منظور جبران این موضوع، اقدام به افزایش سود از طریق اقلام تعهدی اختیاری ‌کرده‌است.

اعتمادی و همکاران (۱۳۸۸) در پژوهشی با عنوان ” بررسی رابطه بین تخصص صنعت حسابرس و کیفیت سود در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران” تعداد ۱۱۷ شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، در طی دوره زمانی ۱۳۸۱ تا۱۳۸۶ به منظور ارزیابی سطح مطلق اقلام تعهدی اختیاری و ضریب واکنش سود در شرکت هایی که توسط حسابرس متخصص صنعت، رسیدگی شده اند؛ بررسی شد. معیارهای کیفیت سود مورد استفاده در این تحقیق، سطح مطلق اقلام تعهدی اختیاری و ضریب واکنش سود است. نتایج حاصل از این بررسی نشان دهنده رابطه منفی میان تخصص صنعت حسابرس و سطح مطلق اقلام تعهدی اختیاری است، که مبین این موضوع است که شرکت هایی که صاحبکار مؤسسات حسابرسی متخصص صنعت هستند، از سود گزارش شده ی با کیفیت بهتری برخوردارند؛ بدین معنی که حسابرسان متخصص صنعت، در ارائه رسیدگی های با کیفیت تر، از حسابرسانی که متخصص صنعت نیستند، بهتر عمل می‌کنند. علاوه براین، رابطه مثبت مشاهده شده میان معیار تخصص صنعت حسابرس و ضریب واکنش سود، شواهدی مبنی بر واکنش مثبت بازار به کیفیت سود گزارش شده نشان می‌دهد. مثبت بودن رابطه میان معیارتخصص صنعت حسابرس و ضریب واکنش سود، مشابه با نتایج حاصل از بررسی سطح مطلق اقلام تعهدی اختیاری حاکی از این مدعاست که شرکت هایی که توسط حسابرسان متخصص صنعت رسیدگی می‌شوند، از سود با کیفیت تری نسبت به شرکت های رسیدگی شده توسط سایر حسابرسان برخوردار است که این موضوع در قالب واکنش ‌بازار به سود اعلام شده است. در نتیجه، سرمایه گذاران می‌توانند با توجه به تخصص صنعت حسابرس ‌در مورد کیفیت سود گزارش شده توسط شرکت ها تصمیم مناسب اتخاذ نمایند.

حساس یگانه و آذین فر(۱۳۸۹) در پژوهشی با عنوان ” رابطه بین کیفیت حسابرسی واندازه مؤسسه حسابرسی” در جامعه آماری کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران که حداقل یک بار بین سال های ۱۳۸۰تا ۱۳۸۳ توسط سازمان حسابرسی یا جامعه حسابداران رسمی، حسابرسی شده باشند. به دنبال بررسی رابطه بین کیفیت حسابرسی واندازه مؤسسه حسابرسی در ایران است و به همین منظور مؤسسات حسابرسی عضو جامعه حسابداران رسمی در زمره حسابرس کوچک ( مؤسسات حسابرسی کوچک) و سازمان حسابرسی به دلیل کارکنان زیاد و قدمت بیشتررا به عنوان حسابرس بزرگ در نظر گرفت. همچنین برای بررسی کیفیت حسابرسی نیزمعیار پژوهشگران این تحقیق، مقایسه تحریفات کشف شده و گزارش شده در گزارش های حسابرسی به تفکیک پنج نوع تحریف شامل: ۱- کشف تحریفات مالیاتی، ۲- کشف تحریفات در برآوردهای حسابداری، ۳- کشف تحریفات قوانین، ۴- کشف تحریفات ناشی از اشتباه و۵- کشف سایرتحریفات می‌باشد که از طریق مقایسه گزارش حسابرسی سال جاری و گردش سود و زیان انباشته سال آتی به دست آمده است. این تحقیق در پایان ‌به این نتیجه رسید که بین اندازه حسابرس و کیفیت حسابرسی رابطه معنا داری وجود دارد. بدین معنا که مؤسسات حسابرسی عضو جامعه حسابداران رسمی از کیفیت حسابرسی بالاتری برخوردار هستند و در کشف تحریفات با اهمیت توانا تر هستند.

نونهال نهر و همکاران (۱۳۸۹) در تحقیق با عنوان ” رابطه بین کیفیت حسابرسی و قابلیت اتکای اقلام تعهدی” در جامعه آماری کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و نمونه ای با حجم ۷۴ شرکت عضو بورس اوراق بهادار تهران طی سال های ۱۳۸۰-۱۳۸۶ انجام شده است هدف از این پژوهش بررسی رابطه بین کیفیت حسابرسی و قابلیت اتکای اقلام تعهدی است و جهت تعیین کیفیت حسابرسی از دو معیار اندازه مؤسسه حسابرسی و دوره تصدی حسابرس وبه منظورمحاسبه قابلیت اتکای اقلام تعهدی در پیروی از مدل ریچارد سون و همکاران از پایداری اقلام تعهدی استفاده شده است. در این پژوهش دو فرضیه اصلی مورد بررسی قرار گرفته است که شامل:

۱- فرضیه اول: قابلیت اتکای اقلام تعهدی شرکت های حسابرسی شده با اندازه مؤسسه حسابرسی بزرگ تر در مقایسه با شرکت های حسابرسی شده با اندازه مؤسسه حسابرسی کوچک تر، بیشتر است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...