دانلود منابع پایان نامه در رابطه با سعدی از زبان سعدی- فایل ۲۷ – منابع مورد نیاز برای مقاله و پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین |
۳-۴-۵-۱۶- قبا
وین قبای صنعت سعدی که در وی حشو نیست حدّ زیبایی ندارد خاصه بر بالای تو
(همان، ۴۹۹)
۳-۴-۵-۱۷- حلوا
سخن شیرین همی گویی به رغم دشمنان سعدی ولی بیمار استسقا چه داند ذوق حلوا را
(همان، ۵۸۷)
۳-۴-۵-۱۸- شکر باری
ز لطف لفظ شکربار گفته ی سعدی شدم غلام همه شاعران شیرازی(همان،۵۳۴)
۳-۴-۵-۱۹- قند
سخن لطیف سعدی نه سخن که قندمصری خجل است ازاین حلاوت که تو درکلام داری
(همان، ۵۳۱)
۳-۴-۵-۲۰- برگ طوبا
عجب است پیش بعضی که تراست شعر سعدی ورق درخت طوبی است،چه گونه تر نباشد؟
(همان، ۳۹۵)
۳-۵- سفرهای سعدی
در زندگی انسان ها پدیده های مختلف اجتماعی و فردی تأثیر دارند و می توانند مسیر زندگی آن ها را تغییر دهند و سعادت یا شقاوت انسان را رقم بزنند. امّا در میان این اتّفاقات، مسافرت نقش تعیین کننده ای در زندگی انسان ها دارند. در میان بزرگان ادب ما، کسانی وجود دارند که با یک مسافرت متحوّل شده اند و مسیر زندگی آنان به کلّی تغییر کرده است. با سفر ناصر خسرو قبادیانی به مکّه و مصر، عقاید مذهبی او دگرگون می شود. اساس تحوّل در زندگی و افکار مولانا با سفر به قونیّه شکل می گیرد، و در مورد سعدی نیز چنین است. سعدی خود نیز به ارزش سفر، واقف است و روزگار درازی را در سفر گذرانیده است. و برای اثبات این مهّم، دلایل بسیاری در آثار شیخ وجود دارد که که به ذکر آن ها پرداخته می شود.
۳-۵-۱- اهمیّت سفر از نظر سعدی
از نظر شیخ، انجام سفر سبب پختگی انسان و رسیدن به کمال می شود و می گوید:
((بسیار سفر باید تا پخته شود خامی صوفی نشود صافی تا در نکشد جامی))
(سعدی،۱۳۸۴، ۵۴۱ )
یا می گوید:
زهستی در آفاق سعدی صفت تهی گرد و باز آی پر معرفت (همان،۲۴۴ )
سعدی در بیت بالا، اشاره ای به تهی بودن هنگام سفر و کسب معرفت و دانش و بازگشت پس از کسب علم، می پردازد و به انسان ها توصیّه می کند که می توان از جور و ستم دیگران، با یک سفر رهایی یافت و برای بیان بهتر موضوع، مثالی زنده و محسوس بیان می کند، که در سه بیت زیر عقیده ی سعدی، درباره ی سفر بهتر آشکار می شود.
چو ماکیان بدر خانه چند بینی جور چرا سفر نکنی چون کبوتر طیّار
از این درخت چو بلبل بر آن درخت نشین به دام دل چو فرو مانده ای چو بوتیمار
زمین لگد خورد از گاو خر به علت آن که ساکن است نه مانندآسمان دوّار(همان،۶۲۴)
سعدی علّت ستم پذیری زمین را سکون آن می داند، و می گوید اگر زمین هم چون آسمان سفر می کرد، این همه مورد ستم واقع نمی شد.
در غزلی داستان پیری را بیان می کند که از درد همه ی اعضای بدن، به طبیب شکایت می برد. اتفاقاً این پیر هم شیرازی است و علّت بیماری خود را هوای ناسازگار شیراز می داند و می گوید:
گرم پای سفر بودی و رفتار تحوّل کردمی ز اینجا به جایی(سعدی،۱۳۸۴ ،۷۳۶ )
یا در غزلی به بیان نگرانی از وضعیّت موجود در شیراز می پردازد و می گوید:
دلم از صحبت شیراز به کلّی بگرفت وقت آن است که پرسی خبر از بغدادم (همان،۴۵۸)
بنا بر آن چه بیان شده است، می توان گفت که سعدی، سفر را مایه ی خلاصی انسان از بسیاری گرفتاری ها و وسیله ی پیشرفت و تکامل علمی انسان می داند. و با اعتقاد به همین اصل است که سعدی نقاط مختلف و قابل دسترس دنیا را دیده، با مردم آن ها از نزدیک معاشرت داشته و از هر گوشه ای توشه ای برداشته است.
در اقصای عالم بگشتم بسی به سر بردم ایّام با هر کسی
تمتع به هر گوشه ای یافتم ز هر خرمنی خوشه ای یافتم (همان،۱۵۷)
۳-۵-۲- جهان گردی سعدی
این موضوع که سعدی سفرهای بسیار کرده و نقاط مختلف جهان را دیده است از میان اشعار او، در شرایط مختلف فهمیده می شود. وقتی دلتنگ می شود یا غمی سینه او را مجروح می کند و یا گرفتار محبّتی می شود، از جهانگردی خود یادی می کند و آن نگرانی را علّت ترک وطن و سفر خود می داند.
در اقصای عالم بگشتم بسی به سر بردم ایام با هر کسی(همان، ۱۵۷)
راست خواهی، تو مرا شیفته می گردانی گرد عالم به چنین روز نه من می گردم(همان ،۴۵۸ )
جهان بگشتم و آفاق سربه سر دیدم به مردمی که گر از مردمی اثر دیدم….
چه روزگار همی بگذرد رو،ای سعدی! که زشت وخوب و بد و نیک درگذر دیدم(همان،۷۶۷)
سر از بیچارگی گفتم نهم شوریده در عالم دگر ره پای می بندد، وفای عهد اصحابم
(همان،۴۵۵)
بسی چون تو گردیدم اندر سفر بتان دیدم از خویشتن بی خبر (همان،۲۹۳)
که گر خاک شد سعدی او را چه غم؟ که در زندگی خاک بوده است هم
به بیچارگی تن فرا خاک داد وگر گرد عالم بر آمد چو باد
بسی بر نیاید که خاکش خورد دگر باره بادش به عالم برد (همان،۲۵۰ )
وجودم به تنگ آمد از جور تنگی شدم در سفر روزگاری درنگی (همان،۶۵۸ )
می توان گفت سعدی برای تأثیر کلام خود بر مخاطب، در موقعیّت های مختلف از سفرهای خود یاد می کند و به بیان سختی سفرها و کسب تجربه ی خود می پردازد تا مخاطب را تحت تأثیر قرار دهد.
دلیل دیگر جهان گردی سعدی را می توان سفرهایی دانست که اشاره به جای خاصّی ندارد و فقط می گوید، که در این سفر چه شده است.
۳-۵-۳- سفرهای بدون نام
((یاد دارم که شبی در کاروانی همه شب رفته بودم و سحردر کنار بیشه ای خفته.)) (همان،۵۴ )
((پارسایی را دیدم، بر کنار دریا، که زخم پلنگ داشت و به هیچ دارو، به نمی شد.)) (همان،۴۸ )
((تنی چند از روندگان متّفق سیاحت بودند و شریک رنج و راحت. خواستم تا مرافقت کنم موافقت نکردند. ))(همان،۴۴ )
فرم در حال بارگذاری ...
[دوشنبه 1401-04-13] [ 11:55:00 ب.ظ ]
|