مطالب پایان نامه ها درباره : بررسی نقش عوامل اجتماعی (با تأکید بر خانواده و رسانه ) در بزهکاری … – منابع مورد نیاز برای مقاله و پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین |
همچنان که امروزه در بسیاری از کشورها برای جلوگیری از نفوذ آثار شوم و مضر مطبوعات و مجلات در ذهن و روان اطفال و نوجوانان، مقررات خاصی را وضع نموده و انتشار کتب و مجلات مخصوص اطفال و نوجوانان را تابع قواعد و ضوابط سخت و شدیدی قرار دادهاند.
ماده ۶۴۰ قانون مجازات اسلامی بیان میدارد که اشخاص ذیل به حبس از سه ماه تا یک سال و جزای نقدی از یک میلیون و پانصد هزار ریا ل تا شش میلیون ریا ل تا ۷۴ ضربه شلاق یا به یک یا دو مجازات مذکور محکوم خواهند شد.
-
- هر کس نوشته یا طرح، گراور، نقاشی، تصاویر، مطبوعات، اعلانات، علائم، فیلم، نوار سینما و یا بهطور کلی هر چیز که عفت و اخلاق عمومی را جریحهدار نماید، برای تجارت توزیع به نمایش و معرض انظار عمومی گذارد یا بسازد یا برای تجارت و توزیع نگهدارد.
-
- هر کس اشیاء مذکور را به منظور اهداف فوق شخصاً به بهوسیله دیگری وارد یا صادر کند یا به نحوی از انحاء متصدی یا واسطه تجارت و یا هر قسم معامله دیگر شود یا از کرایه دادن آنها تحصیل مال نماید.
-
- هر کس برای تشویق به معامله اشیای مذکور در فوق و یا ترویج آن اشیا به نحوی از انحاء اعلان و یا فاعل یکی از اعمال ممنوعه فوق و یا محل به دست آوردن آن را معرفی نماید. [۶۷]
تنظیمکنندگان صفحات حوادث روزنامهها یا مجلات عامیانه میکوشند تا حادترین و خشنترین جنایتهای رخ داده را با طول و تفصیل منتشر کنند. در سالهای ۱۹۴۰ تا ۱۹۵۰ با افزایش بزهکاری نوجوانان در آمریکا عدهای از مردم درباره نسل نوجوان و رفتار آنان اعلام خطر کردند، زیرا در این دوره رفتار نابهنجار تقریباً در میان تعداد کثیری از نوجوانان به چشم میخورد. [۶۸]
باوجود این نمیتوان تأثیر مفید و سودمند کتب و مجلات و جراید را در تربیت صحیح کودک نادیده انگاشت. بنابراین اصلح است در تعیین انتشار مطالبی که به نوعی در ارتباط با مسائل اطفال و نوجوانان است تمامی عواملی را که به نحوی از انحاء در تربیت اطفال نقش مؤثری دارند، مدنظر قرار دهند و حتیالامکان سعی شود تا از درج مطالب مضر و هم انگیزه که میتواند نقش تخریبکنندهای در سرنوشت کودک داشته باشد جلوگیری کرد. [۶۹]
روزنامه و مجله به عنوان یکی از وسایل ارتباطجمعی همچنان که جایگاه خاصی در شکلگیری افکار، ایجاد مشارکت اجتماعی و باز کردن فضای سیاسی مناسب برای پیشرفت در جامعه دارند، به نظر میرسد پیام آفرینان این رسانهها، خود از رهبران فکری جامعه هستند و سهم مهمی در تغییرات و تحولات اجتماعی دارند. روزنامه و مجلات به عنوان بخشی از وسایل رسانههای جمعی نقش مهمی در افکار و عقاید و الگوپذیری اطفال و نوجوانان دارند.
ب: کتب و مقالات
امروزه نویسندگان برای فروش و تیتراژ بالای اخبار و وقایع مربوط به جرم جنایت و کشت و کشتار را چنان در مقالات یا کتب خود نگارش میکنند که هر خوانندهای را مجذوب خود میکند.
برخی از مقالات و کتب تنها به نوشتن کفایت نمیکنند و تصاویر و عکسهایی را نیز منتشر میکنند تا داستان یا واقعه بهصورت واضحتر در ذهن مخاطب تجلی یابد. فاش کردن رموز جرم و جنایت و راهکارهای آن میتواند از جهتی برای کسانی که مستعد بزهکاری هستند نوعی ابزار کار باشد تا بهوسیله آن راه و رسم ارتکاب جرم را فراگرفته و به این وسیله به مقصود خود برسند. قابلتوجه آنکه در تحقیقات مشاهدهشده است که بعضی از اطفال و نوجوانان با دیدن و خواندن اینگونه کتابها و مجلات قدرت انجام جرم را به دست میآورند و انجام عمل را غیرممکن نمیدانند، بهطوریکه کودکی بعد از خواندن این مطلب که نوجوانی پدر و خدمتکار بیرحم منزل خود را کشته است، پس از مدتی دست به این عمل میزند و پدر خود را به قتل میرساند.
درهرصورت بهتر است خانوادهها که نقش اساسی را در تربیت اطفال و نوجوانان دارند، کتب و مقالات و مجلاتی را در اختیار فرزندان قرار دهند که متناسب با سن وسال آنهاست. چهبسا کودکان و نوجوانانی که با خواندن داستانهای رمانتیک و عشقی پا به این وادی میگذارند و به انحراف کشیده میشوند یا خواندن مطالب جنایی که باعث ترس کودکان میشود بهطوریکه گاهی دچار کابوس شبانه میشوند و از تنها خوابیدن یا از اتاق تاریک میترسند.
بند دوم: رسانههای صوتی و تصویری
اقبال جهانی و همهگیر شدن رسانهها و تبدیلشدن جهان به دهکده جهانی و اشتیاق مردم به رسانهها بهویژه فیلمها، یک فعالیت همهجانبه علمی، هنری، ادبی، سیاسی، اجتماعی، بازرگانی، تربیتی، تبلیغاتی درباره تصاویر فیلم پدید آورده است تا انواع فیلمهای آموزنده و تربیتی و اخلاقی، علمی، تاریخی، تفننی، قهرمانی، فکاهی و غیره برای سرگرمی و اوقات فراغت مردم روی پرده سینما و یا تلویزیون نمایش دادهشده، مؤسسات بزرگ «فیلم شناسی» در دانشگاههای معتبر جهان تأسیس گردید، روان شناسان، روانپزشکان، جامعهشناسان و علمای اخلاق به تکاپو افتادهاند تا فیلمهای دارای پیام، محتوا و رسالت انسانی گردند.
طبق بند ۲ اصل سوم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران «بالا بردن سطح آگاهیهای عمومی در همه زمینهها با بهره گرفتن از مطبوعات و رسانههای گروهی و وسایل دیگر» جزء یکی از وظایف اصلی دولت جمهوری اسلامی ایران اعلام گردیده است. [۷۰]
نظر به اینکه رسانهها از وسایل مؤثر در بالا بردن سطح آگاهیهای عمومی در همه زمینههاست: «استفاده صحیح» از آن باید یکی از وظایف اصلی دولت باشد و انتظار میرود که دولت در مورد برنامههایی که از رسانهها پخش میگردد نظارت همهجانبه داشته باشد تا از بدآموزیها و تحریکات فساد انگیز بهویژه در مورد کودکان و نوجوانان که در ابتدای تکمیل شخصیت انسانی خود هستند جلوگیری گردد.
این وسایل ممکن است در تهذیب اخلاق و پرورش سجایای نیک و اعتلای سطح دانش و ایجاد سلیقه نور ایمان پاک، و خالص، بسیار مؤثر و قوی باشند و برعکس امکان دارد از عوامل انحراف و بدآموزیها و نفاق و دورویی و جدال و جنایتها باشند. بههرحال هدف تلاش مطبوعات اعم از مطلوب یا نامطلوب زشت یا زیبا، انسانی یا شیطانی، نفوذ یافتن در دیگران و تسلط بر افکار و احساسات آن بهمنظور نیل به مقاصد خاصی است.
دکتر کی نیا در کتاب «مبانی جرمشناسی» سخن از رستم زمانه میگفت: رستم یعنی «روزنامه» و «سینما» و «تلویزیون» و «مطبوعات» گرد هم آمدند و از حرف اول نام خود قدرتی به نام «رستم» پدید آوردند که بر جهان فرمانروایی دارد. این مجموعه اگر به سود قوای یزدانی و خیر تجهیز شوند جهان روی صلح و سعادت خواهد دید و اگر بهسوی نیروی اهریمنی و شرّ تجهیز شوند، جهان در گرداب جنگ و شقاوت و بدبختی و جنایت خواهد غلتید.
سخن از رسانه و خانواده است و بررسی تأثیر آنها بر بزهکاری اطفال و نوجوانان که آیندهسازان مملکت هستند.
اهمیت نقش رسانههای گروهی یا وسایل ارتباطجمعی در طرح مسائل زندگی یک جامعه، در تمام ابعاد و جهات آن اثری که مطالب آن بر افکار عمومی بهویژه کودکان و نوجوانان و جوانان و بینش و سطح اعتلای فرهنگی در حال آشکار شدن است. مطبوعات هر جامعه، نمودار رشد و ترقی و تمایلات قلبی و زبان خواستهها و طرز تفکر و اندیشه و ادب و فرهنگ مردم آن جامعه است.
رسانههای گروهی مانند بسیاری از عوامل، میتوانند نقشی مضاعف داشته باشند. گاهی در ردیف عوامل جرمزا قرار میگیرند و زمانی هم از عوامل بازدارنده محسوب میشوند.
در ادامه به اختصار به بررسی برخی از رسانههای پرطرفدار میپردازیم.
الف: رادیو
رادیو ازجمله رسانههای جمعی شنیداری است که با بهره گرفتن از امواج به انتقال اطلاعات میپردازد. رادیو نسبت به تلویزیون از قدمت و سابقه طولانیتری برخوردار است. ایستگاههای رادیویی با بهرهگیری از امواج الکترومغناطیسی با فرکانسهای متفاوت در بخش انتقال اخبار و اطلاعات و درنتیجه تأثیر بر افکار عمومی نقش نسبتاً مهمی بر عهده دارد. رادیو همانند سایر رسانههای گروهی به عنوان ابزاری در اختیار سیاست داخلی و خارجی کشورهاست.
رسانههای گروهی در نمایش تحولات اجتماعی قرنی که پیمانه عمرش از جام حیات تهی میشود، نقشآفرینان موفق قلمداد میشوند و در زمره آنها، رادیو که نوباوه صدساله تاریخ اطلاعات انسانی محسوب میشود با گسترش جغرافیایی فراگیر در چهارگوشه جهان، سایه تأثیر بر روندهای اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی سراسر دنیا گسترده است.
تاریخچه ساخت رادیو به قرن ۱۹ میرسد که جایگاه بحث آن در این تحقیق نمیگنجد. رادیو از موسیقی، صدا و کلام و جلوههای شنیداری بهره میگیرد که این عوامل در ایجاد هیجان، تحریک احساسات و انگیزشهای روحی و روانی اطفال و نوجوانان مؤثر است. همچنین محتوای برنامههای رادیویی بهطور عمده، بدون انتخاب قبلی مخاطب و بهصورت ناگهانی عرضه میشود بهطوریکه شنونده رادیو برخلاف خرید کتاب، روزنامه و مجله بدون تصمیم قبلی در برابر مضمون برنامهها، اخبار و نمایشنامههای رادیویی قرار میگیرد. از این رو میتوان رادیو را مؤثرترین وسیله ارتباطی در برقراری نفوذ روانی بر مخاطبان قلمداد نمود. از سوی دیگر به دلیل عدم وجود محدودیت زمانی و مکانی و در انتقال و انتشار برنامههای رادیویی چنین تأثیری مستمر و گسترده است. [۷۱]
از قابلیتهای متنوع رادیو قابلحمل بودن، اقناع و نفوذپذیری، قابلیت استفاده توأم با دیگر فعالیتها و قابلیت ارتباط با گروههای مختلف فرهنگی است. شنونده رادیو نیازی به داشتن سواد برای استفاده ندارد یا حتی نیاز به دیدن برنامه هم ندارد، بلکه میتواند به آن گوش فرا دهد. از این لحاظ است که رادیو در اقناع و نفوذ مخاطبان با بهره گرفتن از ترفندهایی که دارد پیشرو است. [۷۲]
پیامهای رادیویی به ذهن اندیشه مخاطب مینشینند و موجب تغییر، تثبیت یا تقویت ساختار ذهنی وی میگردد.
ب: تلویزیون
تلویزیون به منزله دست آورد شگفتانگیز بشر سلاحی دو لبه است. اگر با هدف سازنده به کار گرفته شود، به نشر دانش، مبارزه با بیسوادی، ایجاد احترام و حقوق بشر و ملتها، تحکیم مسرت ملی، کثرت تفاهم بینالمللی و ترغیب توسعه اجتماعی و فرهنگی کمک میکند. اما با هدف کاملاً متفاوتی نیز میتواند بکار گرفته شود، یعنی افراد یک مملکت به خصوص نسل نوجوان و جوان یک کشور را به انقیاد بکشاند، آنها را به طرف جنگ، نژادپرستی سوق دهد، در راه آزادی و حاکمیت مردم یک کشور مانع ایجاد کند، حامی بیگانگی فرهنگی باشد و اطلاعات غلط و مسائل دینی و مذهبی و اخلاقی را ترویج دهد.[۷۳]
تلویزیون میتواند میل نهفته سرگرم شدن، زیستن در جهان تخیلی، شرکت غیرمستقیم در حوادث مهیج، شناخت شخصیت ملی جذاب هیجانانگیز، فراموش کردن زندگی واقعی، گریز از ملالهای زندگی روزمره و به عبارتی دیگر تماس با سرگرمیها و لذاتی که میتواند در خانه شما بهواسطه یک سرگرمی هیجانانگیز در اختیارتان بگذارد. [۷۴]
این نکته غیرقابلانکار است که تلویزیون بهواسطه کششی که دارند اثر عمیق روحی و تربیتی بر اطفال نوجوانان میگذارند. بنابراین هرگاه فیلم سینمایی و برنامه تلویزیونی حاوی مطالب مفید اجتماعی و تربیتی باشند؛ اطفال را از همان سالهای اولیه زندگی، بهسوی هدفهای عالی و انسانی رهبری خواهند کرد و از آنها عناصر مفیدی برای خدمت به اجتماع و هم نوعان خود به وجود خواهند آورد. برعکس هرگاه برنامه تلویزیونی یا سینمایی شامل فیلمهای جنایی متضمن قتل، غارت و کشتار باشد، روح ماجراجویی و درندهخویی را در اطفال و نوجوانان پیدا کرده و از آنها عوامل ضداجتماعی و مخرب خواهند ساخت. از نظر روانی کودکانی که در سالهای اولیه زندگی قرار دارند، با دیدن صحنههای سینمایی و تلویزیونی نمیتوانند رابطه لازم را بین وقایع آن و خود برقرار کنند و درنتیجه دچار یک تفرقه ذهنی میشوند و اگر این تصاویر با خشونت و کشت و کشتار همراه باشد القاء ذهنی به کودک وارد ساخته و در نهایت ممکن است کودک به انجام این عملیات جرمزا سوق داده شود. [۷۵]
کودکان درواقع اجازه دادهاند تا تلویزیون به جای آنها بیندیشد و تصمیم بگیرد. متأسفانه کودکان امروز سخن چنین رسانههایی را بیشتر از پند خانوادههای خود میپذیرند. بدین ترتیب فیلمهای مبتذل تلویزیونی که با کششهای داستانی خود بچهها را سرگرم میکنند، به شکل خطرناکی در روحیه اطفال تأثیر گذاشته و نوعی خشونت و بیانضباطی، عدم مسئولیت، عصیان گری و بیبندوباری را به وجود میآورند که برای آینده یک جامعه بسیار خطرناک خواهد بود.
بنابراین اگر تصویر فاقد جنبههای منفی و تخریبی باشد، مسلماً پدیده مفیدی برای اجتماع خواهد بود. در حالی که رسانهها به خصوص فیلمسازان امروزه در اکثر کشورهای جهان از راه راست منحرفشده و غالباً در جهت خلاف مصالح اجتماعی گام برمیدارند، بهطوریکه سازندگان این فیلمها بیشتر منافع خود را موردتوجه قرار میدهند. چنین حرکتی برای به دست آوردن بازار، موجی از فیلمهای خشن و ترسناک را در پی دارد، که مسلماً کودکان و نوجوانان را اسیر توهمات واهی میکند. این فیلمها که در جهت ایجاد ترس و هیجان تولید میشوند، به تحقیق اثرات بد روانی خود را به دنبال خواهند داشت، زیرا در اینگونه فیلمها و برنامهها اثری از نکات آموزشی برای رشد ذهنی کودک به چشم نمیخورد، بلکه اینگونه فیلمهای غیر آموزشی تولید میشوند تا به جای امید و حرکت، ترس و یأس را در جان کودکان جاری سازند.
در دهه های اخیر با پیشرفت تکنولوژی نوین و ماهوارهها تهیهکنندگان و فیلمسازان مردم را آماج برنامهها و فیلمهای خود قرار دادهاند، حالآنکه در گذشته شخص با انتخاب فیلم مورد علاقه خود به سینما میرفت، ولی متأسفانه امروزه مسئولان و کارگزاران برنامههای تلویزیونی بدون توجه به آثار نیک و بد فیلمها در گروه سنی و جنسی مختلف، آنها را به خانههایی که دریچه تلویزیون بر روی آنان باز میشود، صادر میکنند و افراد خانواده، بدون اینکه امکان انتخاب داشته باشند، چشم و گوش خود را به این فرستنده میسپارند.
ناگفته نماند که سینما و تلویزیون را بهطور مطلق نمیتوان محکوم کرد. هستند فیلمها و برنامههایی که با نشان دادن شاهکارهای ادبی، تاریخی و علمی روح شجاعت، شهامت و پایداری را در کودکان و نوجوانان زنده میسازند، ولی در مقابل فیلمهایی نیز یافت میشوند که باعث ترویج فساد اخلاقی و گسترش روح عصیان گری و نافرمانی در میان کودکان و نوجوانان میگردند. [۷۶]
تلویزیون ازجمله وسایل ارتباطجمعی از نوع شنیداری و دیداری است. [۷۷]
پ: سینما
سینما را نباید فقط وسیله ساده برای گذراندن اوقات فراغت دانست. سینما را غالباً هنر هفتم نامیدهاند و از جهت آنکه صدا و تصویر را به هم میآمیزد و جامعترین هنرها شمردهاند و قویترین وسایل اشاعه فکر میان عامه مردم و ازجمله ابزارهای مهم تعلیم و تبلیغ در دنیای جدید به حساب آوردهاند.
سینما نوعی «شهر فرنگ» است که فیزیکدانان بلژیکی «ژوزف پلاتو» در سال ۱۸۳۲ ساخت. بدین ترتیب که روی صفحه بزرگ مقوا تعدادی تصویر که مراحل مختلف یک حرکت را نمایش دادند ترسیم کرد و در مقابل آیینهای گذاشت و با گرداندن صفحه مقوا صوری از حرکت آن تصاویر پدید آورد.
«مویبریج» انگلیسی، عکسهای زیبایی از حرکات یک اسب هنگام تاخت و تاز برداشت و سرانجام، «لومیر» فرانسوی، دستگاه عکسبرداری فیلم را که درعینحال نمایشدهنده فیلم بود، به وجود آورد.
در سال ۱۸۹۵ اولین فیلم سینمایی در یک کافه بولوار کایوسین در پاریس نمایش داده شد و شور و هیجان بسیاری برانگیخت.
سینما فقط هنر و یکی از محصولات فرهنگی به شمار نمیرود، سینما مانند روزنامه، رادیو، تلویزیون از وسایل مهم و مؤثر در نشر افکار و عقاید است. در تمدن ماشین جدید، سینما وسیلهای برای پخش ادراکها و اطلاعات، نقشی را دارد که در تمدن قدیم مشاهدات شخصی و قصهگویی و نقالی و جارزنی و مانند آن داشته است.
در دنیا کمتر روزنامهای است که شمارگان آن به دو سه میلیون و بیشتر برسد. حال آنکه فقط در کشور آمریکا در سال ۱۹۵۲ بهطور متوسط هفتهای پنجاه میلیون بلیت سینما فروخته میشد.
در فرانسه ۵۸۰۰ سالن سینما وجود دارد، در آلمان ۶۶۰ و در ایتالیا ۱۰۰۰۰ سالن سینما وجود دارد.
مخاطب سینما (به عنوان یک وسیله ارتباط و مخابره) بیش از همه مردم شهرنشین افراد ۱۴ تا ۴۵ ساله هستند. ولی غالب مخاطبین را اطفال و نوجوانان تشکیل میدهند.
انسان امروزی در دنیای دانش چنین آموخته است که آنچه به مشاهده و تجربه درنیاید باورکردنی نیست، از این رو به فیلم (فیلم خبری و مستند) اقبال میکند تا جریانات وقایع را به چشم خود ببنید و شخصاً بیازماید. اینها و عوامل و موجبات دیگری که به جای خود باز خواهیم گفت، انسان جدید را بهوسیله ارتباط و مخابره علاقهمند کرده است.
صغار ثلث مخاطبان سینما را تشکیل میدهند. جای آن دارد که سؤال کنیم که چرا سینما چنین مقامی نزد کودکان و نوجوانان دارد؟ مطالعات متعدد نشان داده است که در میان کودکان و نوجوانان، پسران بیش از دختران طالب سینما هستند و مجموعاً فرزندان بیش از اولیاء به سینما میروند، کودکان و جوانانی که بیش از دیگران به سینما رو میآورند. غالباً افرادی سرخورده و دلتنگ و تنها هستند و در سینما مفری از زندگی یکنواخت ملالانگیز میجویند. کسانی که فعالیتهای دیگر را کمتر دوست دارند، دوست دار سینما میشوند و بهطورکلی قوت تخیل و ذوق افسانهای نزد کودکان، آنان را به سینما جلب میکند. مسلماً میزان رفت و آمد به سینما تحت تأثیر عواملی چون سطح زندگی، درجه هوش و میزان تعلیم و تربیت است و کودکان و نوجوانانی که از جهت اقتصادی و هوش، تربیتی و تحصیلی در درجات پایین قرار دارند، طبق تحقیقات متعدد غالباً بیش از کسانی به سینما میروند که توانگر و هوشمند و بهرهمند از تربیت کامل هستند.
سینما ذوق قهرمان پرستی را نزد جوانان ارضاء میکند. چون زندگی در شهرهای بزرگ و تجاری و صنعتی بیشتر یکنواخت و کسالتآور است، مردم شهرهای مذکور بیشتر طالب فیلمهای حاکی از رفتارهای غیرمنتظره با موضوعاتی چون فیلمهای جنایی و حادثه انگیز هستند.
فرم در حال بارگذاری ...
[سه شنبه 1401-04-14] [ 01:04:00 ق.ظ ]
|