کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

بهمن 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



آخرین مطالب


جستجو


 



مقدمه
روش تحقیق
واحد تحلیل
جامعه آماری
روش نمونه‌گیری
حجم نمونه
تعریف نظری و عملیاتی مفاهیم تحقیق
سطوح و واحد سنجش
پایایی و اعتبار
ابزار اندازه‌گیری داده‌ها
روش تجزیه و تحلیل داده‌ها
۳-۱ مقدمه
اکنون هنگام آن است که با عبور از مرحله‌ی پژوهش به میدان تجربه و مشاهده گام نهاده شود و با بررسی آن‌چه به طور نظری از آن بحث گردید صحت و سقم فرضیه‌های تحقیق در برخورد با واقعیت بیرونی سنجیده شود و مبنای تجربی که گواهی بر درستی یا نادرستی فرضیات است، فراهم آید. ورود به مرحله‌ی تجربی پژوهش، امکانات، ابزارها و روش‌هایی نیاز دارد که باید پیش از آغاز بررسی تجربی، اندیشیده شود. بدیهی است که عواملی چون موضوع امکانات و اهداف تحقیق در گزینش ابزارهای اندازه‌گیری، شیوه‌های گردآوری اطلاعات و به طور خلاصه، روش تحقیق سهم عمده‌ای دارد و هر پژوهش باید به ناچار شیوه‌های خاصی به کار گرفته شود. تناسب روش و اجرای آن با هدف و موضوع پژوهش، اصلی است که رعایت آن به محقق کمک می‌کند تا شناختی را که در برخورد با واقعیت کسب می‌کند و می‌خواهد آن را معیاری برای تأیید یا اصلاح جنبه‌های نظری پژوهش قرار دهد با درجه بالایی با واقعیت تطبیق کند.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

از این رو فصل حاضر به مبانی روشی یا روش‌شناسی تحقیق اختصاص یافته است که در آن روش تحقیق، جامعه آماری، شیوه‌ی نمونه‌گیری، حجم نمونه، تعریف عملیاتی متغیرهای تحقیق، اعتبار و پایایی ابزار گردآوری داده‌ها، مشخصات پرسش‌نامه، روش آماری و ابزار مورد استفاده جهت تجزیه و تحلیل داده‌ها توضیح داده خواهد شد.
۳-۲ روش تحقیق
هدف از تحقیق در هر رشته و حوزه‌ای رسیدن به یک‌سری شناخت‌ها و تبیین روابط بین متغیرها می‌باشد. برای پی بردن به این شناخت‌ها و روابط می‌توان از روش‌های مختلفی استفاده کرد. در علوم انسانی و اجتماعی، روش‌هایی چون روش: آزمایشی، میدانی، پیمایشی، اسنادی، تحلیل محتوا، فراتحلیل و غیره از جمله روش‌ها می‌باشند. هر کدام به فراخور حوزه و رشته‌ مطالعاتی، موضوع، اهداف و سؤالات تحقیق مورد استفاده قرار می‌گیرد. در این تحقیق از روش پیمایش استفاده شده است.
بی‌شک پیمایش عام‌ترین روش تحقیق در علوم اجتماعی است. پیمایش‌ها داده‌های مفیدی برای دامنه بزرگی از موضوعات تحقیقی پدید می‌آورد و از قابلیت انواع گسترده‌ای از تحلیل‌ها برخوردارند. پیامد پیمایش برای محقق رشته‌ای از پاسخ‌هاست که غالباً گزینه‌های ثابت پرسش‌ها هستند و از مجموع آن‌ها می‌توان برای سنجش خصوصیات و نگرش گروه‌های معینی سود جست (بیکر،۱۳۷۷). در این روش از گروه معینی از افراد خواسته می‌شود به تعداد پرسش مشخص (که برای همه افراد یکسان است) پاسخ دهند. این پاسخ‌ها مجموعه اطلاعات تحقیق را تشکیل می‌دهند (همان:۱۹۶). از این روش می‌توان برای آزمون تبیین‌های تصدیق شده، روابط فرض شده یا ساختن نظریه‌های جدید استفاده نمود.
۳-۳ واحد تحلیل
واحد تحلیل آن واحدی است که مورد مشاهده قرار می‌گیرد و از آن اطلاعات لازم جهت تحقیق گردآوری می‌شود. واحد‌های تحلیل عبارتند از افراد یا چیزهایی که محققان اجتماعی ویژگی‌های آنان را مشاهده، توصیف و تبیین می‌کنند. معمولاً واحد تحلیل در تحقیقات اجتماعی تک‌تک افراد هستند اما این واحد ممکن است گروه یا فرآورده‌های اجتماعی نیز باشند (ببی[۲۰]، ۱۳۸۷). در تحقیق حاضر، واحد مشاهده فرد می‌باشد. زیرا بررسی عوامل تعیین کننده تصمیم سزارین در زنان باردار در سطح فردی است و اطلاعات لازم از فرد پاسخگو جمع آوری می‌شود.
۳-۴ جامعه‌ی آماری
مجموعه اشیاء یا نمودهایی که یک یا چند صفت مشترک داشته باشند و یک جا در نظر گرفته شوند را جامعه می‌نامند. به عبارت دیگر، مجموعه‌ی افراد جامعه را که نمونه ای از آن‌ها بتواند نمایان‌گر و معرف آن باشد جامعه‌ی آماری می‌نامند (منصورفر،۲:۱۳۸۰). لذا جامعه آماری در هر تحقیق به آن گروهی اطلاق می‌شود که می‌خواهیم درباره‌اش نتایجی بگیریم (ببی۲۳۱:۱۳۸۷). در پژوهش حاضر جامعه‌ی آماری؛ زنان ۱۵تا۴۹ ساله باردار، که در ماه‌های آخر بارداری می‌باشند و در یکی از مراکز بهداشتی و درمانی شهر اصفهان قصد وضع حمل (به روش سزارین و یا زایمان طبیعی) را دارند، می‌باشد.
۳-۵ روش نمونه‌گیری
چون حجم یا اندازه‌ی اکثر جامعه های تحقیقی بسیار بزرگ است، بنابراین، اندازه‌گیری ویژگی مورد پژوهش برای تک تک افراد یا عناصر جامعه غیرممکن است. خوشبختانه به طور معمول اندازه‌گیری ویژگی مورد پژوهش برای تک تک اعضای جامعه ضروری نیست. بلکه کافی است تا نمونه از جامعه انتخاب و اندازه‌گیری شود و بر اساس یافته‌های حاصل از نمونه، این نتایج به کل جامعه تعمیم داده شود. نمونه عبارت است از زیر جامعه‌ای که از کل جامعه انتخاب می‌شود و معرف آن است (همان،۲۶) و باید دارای صفاتی چون نمایا و معرف بودن وتعمیم‌پذیری باشد (ساروخانی،۱۵۷:۱۳۸۳).
در این پژوهش از نمونه‌گیری سهمیه‌ای[۲۱] و نمونه گیری آسان[۲۲] استفاده شده است.
در نمونه گیری سهمیه‌ای سعی می‌شود ساختار نمونه مشابه ساختار جمعیت باشد. سپس، برای مؤلفه‌های این ساختار (طبقات) سهمیه‌هایی متناسب با حجم آن در نظر گرفته می‌شود. ترکیب مزبور، معمولاً در تکالیف واگذار شده به پرسشگران هم رعایت می‌شود، ولی انتخاب واحدها در نمونه‌گیری سهمیه‌ای، در چهارچوب تکالیف تعیین شده، به عهده‌ی پرسشگر است (سرایی،۱۲:۱۳۹۱).
نمونه‌گیری سهمیه‌ای نوعی نمونه‌گیری غیراحتمالی است که غالباً با نمونه‌‌گیری احتمالی طبقه‌بندی اشتباه گرفته می‌شود. دلیل این مغالطه هم این است که در این نمونه‌گیری سعی می‌شود پاره نمونه‌هایی با حجمی خاص از گروه‌های کاملاً معینی گرفته شود. اختلاف این نمونه‌گیری با نمونه‌گیری طبقه‌بندی در این است که نمونه‌گیری سهمیه‌ای فاقد چهارچوب نمونه‌گیری برای انتخاب نمونه است. در عوض گروه‌ها معین شده، حجم نمونه‌گیری از هر گروه تعیین می‌شود و سپس از هر کجا که بتوان افراد واجد شرایط را پیدا کرد آنها را برای نمونه‌گیری سهمیه‌ای انتخاب می‌کنند (بیکر[۲۳]،۱۸۹:۱۳۸۶).
در این پژوهش می‌خواهیم ویژگی‌های زنانی که سزارین می‌کنند و زنانی که طبیعی زایمان می‌کنند را بسنجیم، و به دلیل آن‌که نسبت کسانی که سزارین می‌کنند بیشتر از کسانی است که طبیعی زایمان می‌کنند به همین خاطر از نمونه‌گیری غیراحتمالی سهمیه‌ای استفاده شده است. (در بیمارستان‌های شهر اصفهان تقریبا از زایمان‌ها به صورت طبیعی و از زایمان‌ها به صورت سزارین انجام می‌شوند بنابراین در نمونه ۴۰۰ نفری ما ۳۰۰ نفر کسانی که قصد سزارین دارند و ۱۰۰ نفر از کسانی که قصد زایمان طبیعی داشتند در نظر گرفته شده است) و با مراجعه به بیمارستان‌های که حاضر به همکاری شده بودند به روش نمونه‌گیری آسان نمونه‌هایی که در دسترس و با توجه به برآوردهای انجام شده بودند انتخاب شدند. در زیر نام بیمارستان‌ها و توزیع درصدی و تعداد زایمان طبیعی و سزارین در هر بیمارستان آورده شده است که به نسبت از هر بیمارستان نمونه‌هایی انتخاب می‌شوند. روش محاسبه این‌گونه است:
تعداد زایمان‌های طبیعی را که در هر بیمارستان انجام می‌شود را بر کل تعداد زایمان‌های طبیعی تقسیم می‌کنیم تا درصد طبیعی حاصل شود. برای محاسبه درصد سزارین‌ها نیز به همین گونه عمل می‌کنیم.
برای به دست آوردن تعداد زایمان‌های طبیعی در نمونه که همان محاسبه نسبت می‌شود، ۱۰۰ را که تعداد نمونه زایمان طبیعی در مطالعه می‌باشد را تقسیم بر ۱۰۰ کرده عدد ۱ حاصل می‌شود سپس درصد زایمان طبیعی در هر بیمارستان را در ۱ ضرب می‌کنیم، اما برای محاسبه تعداد سزارین در نمونه ، چون نمونه سزارین ما ۳۰۰ است آن را بر ۱۰۰ تقسیم کرده عدد ۳ حاصل می‌شود آن را در، درصد سزارین ضرب کرده نسبت سزارین به‌دست می‌آید که همان تعداد سزارین در هر بیمارستان را به ما نشان می‌دهد.
جدول شماره ۳-۱توزیع درصدی و نسبی زایمان طبیعی و سزارین در بیمارستان‌های منتخب شهر اصفهان طی ماه خرداد و تیر۱۳۹۰

نام بیمارستان

تعداد زایمان طبیعی

درصد زایمان طبیعی

تعداد سزارین

درصد سزارین

تعداد زایمان طبیعی در نمونه

تعداد سزارین در نمونه

بیمارستان الزهرا

۱۰۲

۶/۱۳

۲۹۲

۲/۱۲

۱۴

۳۷

بیمارستان امین

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1401-04-14] [ 01:00:00 ق.ظ ]




بردگی انسان[۴۴]، کشتار جمعی[۴۵] یا نسل کشی، دزدی دریایی[۴۶] در دریای آزاد،‌ هواپیما ربایی و اختلال در امنیت هوایی، تروریسم، تبعیض نژادی[۴۷]، قاچاق مواد مخدر و داروهای روان گردان، جرایم ارتکابی علیه افراد مورد حمایت بین المللی، از جمله مأموران دیپلماتیک، شکنجه[۴۸]، آلودگی گسترده محیط زیست هوا و دریا. (ضیایی بیگدلی، همان، ص ۲۹۴).
۲-۱۰-۲-۳- جنایات جنگی[۴۹]
اصطلاح جنایات جنگی برای اولین بار در اساسنامه های دادگاه های نظامی نورمبرگ و توکیو و به معنی نقض قوانین و عرف های جنگی پیش بینی شده است، اما این اصطلاح در عهدنامه های چهارگانه نیامده، بلکه به جای آن و به نوعی در توصیف آن به نقض های فاحش عهدنامه ها پرداخته و آنها را جرم انگاری کرده است.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

در پروتکل یکم الحاقی ضمن آنکه از نقض های شدید عهدنامه ها و پروتکل یاد می شود، آنها را صریحاً‌ به منزله جنایات جنگی برشمرده است. در پروتکل دوم الحاقی از جرایم کیفری مربوط به درگیری های مسلحانه یاد شده است.
در اساسنامه ی دیوان کیفری بین المللی از اصطلاح جنایات جنگی، به عنوان یکی از جنایات بین المللی که رسیدگی به آن در صلاحیت دیوان است، نام برده شده و توصیف گردیده و مصادیق آنها فهرست شده است.
جنایات جنگی، جنایاتی است که ارتکاب آنها نقض حقوق بشردوستانه بین المللی ناظر بر درگیری های مسلحانه را در پی دارد. به موجب این حقوق در هدایت درگیری ها، طرف های متخاصم باید به سه اصل ضرورت، انسانیت و مروت پایبند باشند. اما برای روشن شدن بیشتر تعریف خود حقوق بین الملل بشر دوستانه هم نیاز به توضیح دارد. حقوق بین الملل بشردوستانه مجموعه مقرراتی اعم از کنوانسیون ها یا حقوق بین الملل عرفی است که به بیان آداب و سلوک جنگ یا به تعبیر دقیق تر و امروزی آن، مخاصمه مسلحانه می پردازد و به دنبال انسانی کردن جنگ و تعدیل خشونتها و پیامدهای ناگوار آن است. آنچه به صورت عمده و فاحش این مقررات عهدنامه ای یا عرفی را نقض کند جنایت جنگی است. جنایان جنگی به معنای دقیق کلمه در مجموع به منزله نقض قوانین و عرف های جنگی که بدون قید حصر عبارتند از قتل عمد، بدرفتاری یا تبعید افراد غیر نظامی سرزمین های اشغالی به منظور انجام کار اجباری یا به هر منظور دیگر؛ قتل یا بدرفتاری با اسیران جنگی یا اشخاص گرفتار در دریا یا کشتن گروگان ها؛ غارت اموال عمومی یا خصوصی، تخریب غیر ضروری شهرها و روستاها. (پوربافرانی، ۱۳۹۰، کریانگ ساک کیتی شیایزری، ۱۳۹۲، ضیایی بیگدلی، ۱۳۸۶).
۲-۱۰-۳- مفهوم مخاصمه مسلحانه[۵۰]
شرط تحقق جنایات جنگی آن است که عمل ارتکابی در ارتباط با یک مخاصمه باشد.
مخاصمه یا جنگ به معنی دقیق کلمه زد و خورد قوای نظامی دو یا چند دولت به قصد غلبه یا دفاع یا اعلام رسمی جنگ است. در عین حال ماده ۲ هر چهار کنوانسیون ژنو ۱۹۴۹ مفهوم وسیع تری از مخاصمه ارائه می دهد. بر اساس این ماده، مخاصمه علاوه بر حالت جنگ رسمی، به هر گونه مخاصمه مسلحانه ای هم اطلاق می شود که بین دو یا چند دولت روی می دهد، هر چند یکی از دول وجود حالت جنگ را تصدیق نکند. هم چنین به حالتی اطلاق می گردد که تمام یا قسمتی از خاک یکی از دول اشغال شود ولو آنکه این اشغال با هیچگونه مقاومت نظامی مواجه نشده باشد. دکترین حقوقی به درستی این حالت را به زمان نه جنگ و نه صلح تسری داده است. زمان نه جنگ و نه صلح به زمانی گفته می شود که مخاصمه یا جنگ بین دو یا چند دولت عملاً خاتمه یافته، مثلاً آتش بس اعلام شده ولی هنوز معاهده صلحی بین آنها امضاء نشده است. از لحاظ اعمال مقررات حقوق بین الملل بشردوستانه این زمان کماکان در حکم زمان جنگ است. لذا نقض فاحش یکی از قواعد حقوق بین الملل بشردوستانه در این زمان هم جنایت جنگی به شمار می آید.
مفهوم مخاصمه برای اعمال قواعد حقوق بین الملل بشردوستانه واجد اهمیت است. چون اعمال حقوق بشردوستانه با شروع یک مخاصمه آغاز شده و تا استقرار دائمی صلح در مورد مخاصمه بین المللی یا تراضی مصالحت آمیز در مورد مخاصمه داخلی ادامه می یابد. (پوربافرانی، ۱۳۹۲، ص ۲۵۰)
۲-۱-۳-۱- انواع مخاصمه
همان طور که در سابق گفته شد، شرط تحقق جنایات جنگی، ارتباط عمل ارتکابی با یک مخاصمه مسلحانه است که در ذیل به انواع مخاصمه، مخاصمه مسلحانه بین المللی و مخاصمه مسلحانه غیر بین المللی می پردازیم.
۲-۱۰-۳-۱-۱- مخاصمه مسلحانه بین المللی
منظور از مخاصمه مسلحانه بین المللی، مخاصمه ای است که بین دو دولت یا بیشتر واقع می شود که کاملاً‌متمایز از مخاصمات مسلحانه داخلی است که در آن دولت مرکزی با شورشیانی از داخل کشور خود در حال مخاصمه است. در عین حال گاهی مخاصمه مسلحانه داخلی به مخاصمه بین المللی تغییر حالت می دهد و آن وقتی که یک یا چند دولت دیگر با کمک رساندن به نیروهای شورشی در جریان عملیات نظامی در آن مخاصمه دخالت نمایند. یا نیروهایی به کمک آنها فرستاده یا برخی از شرکت کنندگان در آن درگیری مسلحانه داخلی، به عنوان آن دولت اقدام نمایند. در این حالات فرض آن است که یک کشور در روابط خود با کشوری دیگر متوسل به زور شده است.
۲-۱۰-۳-۱-۲- مخاصمه مسلحانه غیر بین المللی
در گذشته جرایم جنگی فقط در زمان مخاصمات مسلحانه ی بین المللی یعنی جنگ بین دولت ها قابل تحقق است. امروزه این دیدگاه پذیرفته شده است که جنایات جنگی در زمان مخاصمات داخلی نیز قابل تحقق است. شعبه تجدید نظر دادگاه بین المللی کیفری یوگسلاوی سابق در رأی تادیچ این عقیده را پذیرفت چون بخش های مختلف یوگسلاوی سابق قبل از حدوث مخاصمه مستقل شده بودند. بر اساس این رأی «یک درگیری مسلحانه هنگامی وجود دارد که میان کشورها توسل به نیروهای مسلح صورت گیرد یا میان مراجع دولتی و گروه های مسلح سازمان یافته یا میان این گروه ها در درون یک کشور مخاصمه مسلحانه طولانی وجود داشته باشد.»
شقوق «ج» و «ه» بند ۲ ماده ۸ اساسنامه دیوان بین المللی کیفری نیز به صراحت این مطلب که نقض حقوق بین الملل بشردوستانه در مخاصمات مسلحانه داخلی نیز جنایت جنگی محسوب می شود را بیان می دارد. (پوربافرانی، ۱۳۹۲، صص ۲۵۱-۲۵۰)
۲-۱۱- مسئولیت بین المللی افراد
مسئولیت کیفری بین المللی مستلزم شناخت مکان افراد در حقوق بین الملل و مخصوصاً‌در رابطه با مسئولیت بین المللی آنهاست.
مرحله دیگری از تحولات جدید حقوق بین الملل، موضوعیت یافتن افراد یا اشخاص حقیقی در حقوق بین الملل است البته در حقوق بین الملل کلاسیک از افراد به ندرت سخن گفته می شود اما عموماً تحت لوای کشورها. در مسیر این دگرگونی های نوین، افراد نقش مستقیم و تعیین کننده ای در جامعه بین المللی یافتند تا به آنجا که در کنار کشورها و سازمانهای بین المللی نشستند و چون آنها از تابعان حقوق بین الملل به حساب آمدند اما گزافه و آرمان گرایانه نباید گفت که اشخاص حقیقی در ترازوی مساوات با اشخاص حقوقی قرار دارند. به واقع در حقوق بین الملل معاصر، افراد حقیقی در موارد معدود و مشخص، مستقیماً‌ طرف حق و تکلیف قرار می گیرند. تنها طرف تکلیف بودن آنها مورد نظر است، یعنی شناسایی مسئولیت بین المللی افراد. لیکن باید به این نکته اساسی توجه نمود که مسئولیت بین المللی افراد در هیچ حالتی جنبه مدنی نداشته، بلکه صرفاً‌جنبه کیفری داشته و در چهارچوب حقوق بین الملل کیفری مورد بررسی واقع می شود. (ضیایی بیگدلی، همان، ص ۳۴۸).
۲-۱۱-۱- مسئولیت کیفری افراد
با توجه به اینکه مسئولیت کیفری کشورها و سایر اشخاص حقوقی موضوعیت ندارد و از سوی دیگر عمل مجرمانه بین المللی ممکن نیست که عامل یا عاملینی نداشته باشد، پس این نتیجه به دست می آید که این افراد حقیقی هستند که در هر حالتی عامل یا مباشر یک جرم بین المللی ناشی از نقض حقوق جنگ و در نهایت از نظر بین المللی مسئول و مستحق مجازات می باشند.
خصوصیات شخصی این گونه افراد، از هر قبیل که باشد، تأثیری در مسئولیت کیفری آنان ندارد. افراد نظامی همچون دولتمردان و افراد عادی در برابر جامعه بین المللی برای جرائمی که مرتکب می شوند، مسئول می باشند. قانونگذار به دلیل وضع قوانین غیرعادلانه و ناقض حقوق جنگ. قضات به علت اجرای غیر عادلانه قوانین و مقررات ناقض حقوق جنگ. دولتمردان و فرماندهان نظامی و انتظامی به مناسبت صدور فرامین و دستورات مجرمانه. بالاخره افراد نظامی و اداری برای اجرای دستور خلاف قانون مافوق و آمر قانونی در شرایط خاص. در نتیجه مسئولیت کیفری اشخاص حقوقی مانند کشورها را نمی توان پذیرفت، زیرا این اشخاص حقیقی هستند که به نام اشخاص حقوقی اعمال مجرمانه را مرتکب می شوند. عاملین یا مباشرین، آمرین، محرکین، مجریان، معاونان و شرکاء جرم، هر یک به نحوی مسئولیت فردی خواهند داشت. در رابطه با جرایم بین المللی ناشی از نقض حقوق جنگ، این نکته را نیز باید اضافه کرد، برخی از قواعد حقوق بین الملل، از جمله مصونیت روسای کشورها و مأموران دیپلماتیک کارآیی ندارند. (ضیایی بیگدلی، همان، ص ۲۵۰)
۲-۱۱-۲- محاکمه و مجازات بین المللی
اعتلای بین المللی افراد هنگامی کامل می گردد که صلاحیت «دیوان کیفری بین المللی» فراگیر شود. البته، تا به امروز، حقوق کیفری ضمن آنکه در زمینه هنجاری و قاعده سازی بین المللی گردیده، از حیث نهادینه شدن نیز بین المللی شده است، اما صلاحیت دیوان در واقع صلاحیت تکمیلی است؛ یعنی صلاحیت رسیدگی به جنایات بین المللی مقرر در اساسنامه دیوان بین المللی، در ابتدا با مراجع قضایی داخلی است و پس از آن دیوان صلاحیت رسیدگی دارد. البته در مورد جرایم بین المللی که رسیدگی به آنها، خارج از صلاحیت دیوان است، کلیه کشورها صلاحیت محاکمه و مجازات دارند. این صلاحیت تقریباً یک صلاحیت وابسته است، زیرا کشورها چنین صلاحیتی را به موجب حقوق بین الملل و بر اساس اصل قانونی بودن محاکمه و مجازات کسب کرده اند.
کشورها طبق مقررات معاهداتی که در آنها عضویت دارند، متعهد به اتخاذ کلیه تدابیر لازم جهت جلوگیری، محاکمه و مجازات جرایم قابل مجازات هستند. به علاوه، همواره سعی شده است که با امتزاج و ترکیب قواعد اصلی و فرعی تخصیص صلاحیت، مجازات ملی موثر بر پایه ضرورت اولیه عدالت کیفری اعمال گردید. (ضیایی بیگدلی، همان، ص ۲۹۵)
۲-۱۱-۳- محاکمه و مجازات بین المللی جنگجویان خارجی
امروزه به رغم فعالیت دیوان کیفری بین المللی و دادگاههای کیفری برای یوگسلاوی سابق و رواندا، اصل، محاکمه و مجازات ملی یا داخلی است و استثناء‌، محاکمه و مجازات بین المللی است.
دیوان کیفری بین المللی، صلاحیت محاکمه و تعیین مجازات برای کلیه اشخاص حقیقی زیرا که مرتکب یکی از جنایات بین المللی مشمول صلاحیت ذاتی دیوان شده اند، دارد:
اشخاصی که در قلمرو یکی از کشورهای عضو اساسنامه دیوان یا کشور تسلیم کننده اعلامیه پذیرش صلاحیت دیوان یا در کشتی یا هواپیمای ثبت شده در آن کشورها، مرتکب یکی از جنایات شده اند؛
اتباع یکی از کشورهای عضو اساسنامه دیوان یا کشور تسلیم کننده اعلامیه پذیرش صلاحیت دیوان که در هر نقطه جهان مرتکب یکی از آن جنایات شده اند؛
اشخاص موضوع قطعنامه شورای امنیت: شورای امنیت وضعیتی را که در آن یک یا چند جنایات به نظر می رسد که ارتکاب یافته است، به موجب فصل هفتم منشور ملل متحد به دادستان دیوان ارجاع می دهد؛
شورای امنیت برای اولین بار در سال ۲۰۰۵ طی قطعنامه شماره ۱۵۹۳، موضوع جنایات بین المللی ارتکابی در دارفور سودان را به دادستان دیوان ارجاع نمود بنابراین، اعمال صلاحیت محاکمه و تعیین مجازات از سوی دیوان منوط به درخواست یکی از کشورهای مذکور یا شورای امنیت و یا دادستان دیوان است.
مجازات های قابل اعمال توسط دیوان عبارتند از: حبس مدت دار که نباید از سی سال تجاوز نماید و یا در موارد خاص و استثنایی، مجازات حبس ابد و در صورت لزوم جزای نقدی، یا مجازات های حبس در قلمرو یکی از کشورهای داوطلب که توسط دیوان تعیین می شود، سپری خواهد شد. (ضیایی بیگدلی، همان، صص ۲۹۶- ۲۹۵)
به نظر نگارنده این پژوهش، محاکمه و مجازات شورشیان و جنگجویان خارجی در گرو سرنوشت سیاسی آن ها در آینده می باشد و در حال حاضر مراجع بی طرف نظیر نهادهای حقوق بشری، صلیب سرخ جهانی، عفو بین الملل و دیده بان حقوق بشر در حال جمع آوری مدارک و دلایل علیه جنایات جنگی، نسل کشی، جنایت علیه بشریت، علیه این گروه و سازمان های تروریستی می باشند. بنابراین شورشیان و جنگجویان خارجی در صورت ارتکاب جنایات فوق بنا به مورد در دادگاه های ملی، محاکم کیفری موردی و نیز به موجب ماده ۲۵ اساسنامه دیوان کیفری بین المللی که صلاحیت رسیدگی به جرایم افراد حقیقی را دارد می توانند قابل تعقیب و محاکمه باشند.
فصل سوم:
فعالیت جنگجویان تروریست خارجی و مطالعه موردی سایر جنگجویان خارجی در حقوق بین الملل
در این فصل به بررسی فعالیت شورشیان و جنگجویان تروریست خارجی که مطابق قطعنامه شماره ۲۱۷۸ شورای امنیت اسامی آن ها در منطقه ذکر شده می پردازیم.
۳-۱- داعش
جنگجویان تروریست خارجی گروهی از افراد جسور با یک ایدئولوژی بسیار تهاجمی و تعرضی اند که با فتح قلمروهای بیش تر و بیش تری در صددتبدیل شدن به یک واقعیت استراتژیک و دائمی می باشند. پیچیده ترین، خطرناک ترین و ثروتمندترین آنها، داعش یا دولت به اصطلاح اسلامی می باشد که با ظهورش دنیا را به چالش کشیده، مبانی حقوق بین الملل و تمام معادلات موجود در مورد مفهوم گروه های شبه نظامی را به هم ریخته و توانسته است ظرف چند ماه بخش های وسیعی از چند کشور را به تصرف درآورد. برای مشخص شدن ابعاد شبکه در هم پیچیده داعش لازم به ذکر است که این گروه تروریستی هم اکنون هم زمان با ائتلاف متشکل از ۶۰ کشور، ارتش عراق، ارتش سوریه، ارتش لیبی، حزب الله لبنان و نیروهای حزب کارگران کردستان ترکیه (پ ک ک) می جنگد و در نزدیک به ۱۰ کشور جهان فعالیت مسلحانه دارد. به یقین باید ریشه این تحول سریع داعش را در عراق به ویژه از ماه های پایانی سال ۱۳۹۲ به بعد جستجو کرد. (خبرگزاری ایسنا، فروردین ۹۴)
۳-۱-۱- تاریخچه شکل گیری و گسترش داعش در عراق
دولت اسلامی یا همان داعش در واقع نوع تغییر یافته القاعده عراق محسوب می شود که از سال ۱۹۹۹ و در سال های پایانی دولت صدام فعالیت خود را در این کشور آغاز کرد. داعش ادامه همان تشکیلات سلفی ـ جهادی است که توسط ابومصعب زرقاوی در سال ۱۹۹۹ در عراق تشکیل شد و از آن سال تاکنون ۵ بار به تغییر نام خود اقدام کرده است.
این گروه در سال ۱۹۹۹ تحت عنوان «جماعت توحید و جهاد» فعالیت خود را آغاز کرد تا این که در سال ۲۰۰۴ و یک سال پس از اشغال عراق توسط آمریکا، با بیعت زرقاوی با اسامه بن لادن، رهبر وقت القاعده نام آن «قاعده جهاد در عراق» تغییر یافت که همان شاخه القاعده عراق بود. عمده فعالیت داعش در ابتدای این دوره اقدامات عقیدتی و فراهم کردن زیرساخت های فکری و فرهنگی برای گسترش نفوذ خود در بافت اجتماعی عراق و البته برخی عملیات مسلحانه علیه مقامات محلی بود تا این که با ورود آمریکا به عراق در سال ۲۰۰۳ و شکست نیروهای صدام داعش حملات خود را متوجه نیروهای آمریکایی و سپس شبه نظامیان شیعه و نیروهای عشایری موسوم به «نیروهای بیداری» کرد. این روند ادامه یافت تا اینکه در ژانویه ۲۰۰۶ و با پیوستن برخی از گروه های سلفی و جهادی دیگر به تشکیلات مذکور نام آن به «شورای مجاهدین عراق» تغییر یافت. داعش در ۱۲ اکتبر همان سال نام خود را به «دولت اسلامی عراق» تغییر داد که نشان از قدرت گرفتن سریع آن ها داشت. این گروه به بسط نفوذ خود در عراق به ویژه در میان عشایر سنی کشور ادامه داد تا اینکه در هشتم آوریل ۲۰۱۳ و با گسترش فعالیت آن در سوریه نام خود را به «دولت اسلامی عراق و شام» و یا همان داعش تغییر داد. در تمام این سال ها و تا سال ۲۰۱۴ که سکان هدایت این گروه پس از کشته شدن زرقاوی و سه رهبر دیگر آن به ابوبکر البغدادی رسیده بود، داعش خود را شاخه عراقی القاعده می نامید اما در فوریه ۲۰۱۴ و با تشدید اختلافات میان القاعده و یا همان النصره و داعش، ‌ابوبکر بغدادی جدایی کامل خود را از القاعده اعلام کرد و نامش را به «دولت اسلامی عراق و سوریه» تغییر داد. در این سال ها داعش استراتژی ها و اهداف خود را توسعه داده بود و با روی آوردن به سیاست «تصرف سرزمین» تلاش می کرد تا زمینه را برای ایجاد حکومت یا چیزی شبیه به آن فراهم کند. این تحولات همزمان بود با پیشروی های داعش در عراق و سوریه و سرازیر شدن میلیون ها دلار پول و مقادیر قابل توجهی سلاح به سمت داعش که به آنها امکان داد خود را برای مراحل بعدی پیشرفت و گسترش قلمرو خود به ویژه در عراق آماده کنند.
داعش که با پیروزی هایش در عراق و سوریه دیگر به قدرتی قابل توجه تبدیل شده بود، در ۲۹ ژوئن ۲۰۱۴ رسماً اعلام «خلافت» کرد و ابوبکر بغدادی را «امیر المومنین» خواند و با حذف پسوند عراق و سوریه از نام خود، عبارت «دولت اسلامی» را برگزید که بیانگر تمایل آنها برای بسط نفوذ خود در دیگر کشورهای جهان بود و اینکه هیچ مرزی نمی شناسد و برای «برپایی خلافت اسلامی در تمام جهان» می کوشد.
از این مرحله به بعد داعش وارد پرده دیگری از سناریوی خود شد که درکشورهای دیگر از جمله لیبی، مصر، الجزایر، لبنان، پاکستان و مناطق دیگری از جهان به اجرا درآمد.
۳-۱-۲- ساختار تشکیلاتی داعش
اول؛ «خلیفه» عالی ترین، مقام در این ساختار هرمی است که خود ادعا دارد بر اساس آموزه های دین اسلام تأسیس شده است و ابوبکر البغدادی اکنون این سمت را در اختیار دارد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:00:00 ق.ظ ]




ج) کنترل دسترسی‌ها[۵۵]: کنترل ورودی‌ها و خروجی‌‌های ساختمان‌ها و معابر و مراکز تفریحی و محلات مسکونی و. .. باعث کاهش جرایم می‌شود.
د) فعالیت‌‌های حمایت کننده[۵۶]: طراحی مناسب فضا‌های مختلف شهری و برنامه‌ریزی جهت ایجاد کاربری‌های مناسب در سطح شهر باعث ترغیب مردم به استفاده از فضا‌های عمومی ‌می‌شود و حضور زیاد مردم در این‌گونه فضاها باعث بالا رفتن نظارت طبیعی شهروندان شده، در نتیجه از میزان جرایم کاسته می‌شود. (کلارک، ۲۰۰۱، ۳۰) بر اساس این دیدگاه با برنامه‌ریزی صحیح و طراحی مناسب شهری بدون نیاز به پلیس و نیرو‌های انتظامی بلکه با تشریک مساعی عمومی ‌و با کمک ساکنین شهر می‌توان از وقوع جرایم پیشگیری کرد. بنابراین نظریه فوق بر محیط کالبدی شهر با هدف کاهش جرم و هم بر افزایش تجانس و امنیت عمومی‌اجتماع و ساکنین شهر تاکید دارد.(همان)

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

این عقیده که محیط فیزیکی می‌تواند باعث افزایش یا کاهش فرصت‌های جرم شود ایده جدیدی نیست. در سطح بین المللی مطالعات بسیار وسیعی از چند دهه پیش در رابطه با تاثیر محیط بر وقوع جرایم مختلف صورت گرفته است. توافق عمومی بر این مساله وجود دارد که اگر محیط فیزیکی به طور صحیح و مناسب طراحی و برنامه‌ریزی شود می‌تواند از بروز جرایم مختلف پیشگیری کند. محیط می‌تواند تاثیر بسیار زیادی بر امنیت جامعه داشته باشد. بعضی از محیط‌های فیزیکی باعث احساس امنیت در ساکنین می‌شوند و در مقابل برخی محیط‌ها موجب ترس، ناامنی و وحشت در مردم می‌شود. در این راستا برنامه‌ریزی و طراحی محیطی باتغییراتی که در محیط فیزیکی ایجاد می‌کند نقش بسزایی در افزایش حس امنیت عمومی ‌ایفا می کند. به منظور درک نوع کاربری اراضی شهری و تاثیر آن در پیشگیری از جرم لازم است عناصر اصلی یک عمل مجرمانه را بشناسیم.
عناصر ذیل جهت وقوع یک جرم لازم و اساسی است:
مجرم[۵۷] و انگیزه و توانایی او جهت ارتکاب جرم.
قربانی یا هدف جرم[۵۸] (می‌تواند شخص یا شی ء باشد)
شرایط زمانی و مکانی مناسب برای اقدام مجرم.
بی شک شکل و ویژگی‌‌های محیط ساخته شده به عنوان مکان جرم می‌تواند تاثیر بسزایی در وقوع جرایم مختلف داشته باشد. مطابق تحقیقات انجام شده، بیشتر جرایم در فضا‌های عمومی‌شهر روی می‌دهند تا فضا‌های خصوصی همچنین در مناطق مسکونی با اجاره بهای پایین و تراکم بالای جمعیت میزان جرایم بالاست. عکس این قضیه نیز صادق است. در مناطقی از شهر که تراکم جمعیت بسیار پایین است به‌علت نبود نظارت و کنترل اجتماعی از سوی مردم جرایم زیادی اتفاق می‌افتد. در مناطقی از شهر که نظارت اجتماعی کمتر است ارتکاب جرم تسهیل می‌یابد از جمله این مکان‌ها ویرانه‌ها و ساختمان‌های خالی از سکنه و رها شده، توقفگاه‌های متروکه، دالانها و معابر باریک، سرپوشیده و تاریک، کاربری‌هایی که در نقاط پرت و دور از شهر به حالت انزوا قرار دارند، مثل زمین‌های بازی، زمین‌های با پوشش گیاهی بسیار متراکم، زمین‌‌های خالی و بایر در سطح شهر، معابر و مکان‌های فاقد روشنایی مناسب، زیرگذرگاه‌های تاریک و معابر باریک واقع در میدان ساختمان‌های بلند و.. می‌باشد. اینگونه مکان‌ها و فضا‌های شهری از دید مجرمین محل‌های مناسبی برای ارتکاب جرم هستند. چرا که نظارت معمولی بر این مکان‌ها حاکم نیست و مجرمین در حین ارتکاب جرم دیده نمی‌شوند از طرف دیگر این مکان‌ها از این نظر که برای اختفا و پنهان شدن نیز مناسب هستند بیشتر مورد توجه مجرمین قرار می‌گیرند. (کلارک، ۲۰۰۱، ۳۰)
۲-۸-۵- نظریه ترکیبی جرم[۵۹]
این تئوری بر متغیر‌های اجتماعی و فردی مجرمین از قبیل جنس، سن، قومیت، نژاد، خانواده، شرایط اجتماعی محل سکونت مجرمین و. .. تاکید می‌کند. در این مطالعات خصوصیات اجتماعی و فردی شخص مجرم بررسی می‌شود و به شرایط محیط پیرامون مجرم توجهی نمی‌شود. بر اساس دیدگاه ترکیبی، دولت‌ها با تکیه بر خدمات آموزشی و اجتماعی می‌توانند رفتار مجرمین را مهار نمایند. همچنین با سیاست‌ گذاری‌های دقیق‌ قضایی و کیفری می‌توانند از وقوع جرایم جلوگیری کنند. (بلاک، ۲۰۰۰، ۷)
۲-۸-۶- نظریه پنجره‌‌های شکسته[۶۰]:
بی‌نظمی‌‌های فیزیکی و بهم ریختگی‌‌های فیزیکی مثل محله‌‌های کثیف و پر آشغال ساختمان‌های مخروبه و دیوار‌های ترک خورده با پنجره‌‌های شکسته خود به نوعی باعث جذب مجرمین و اعمال غیر قانونی در این محیط‌ها می‌شود.
از آنجا که در این‌گونه مکان‌ها به دلیل بی‌نظمی ‌و آشفتگی فیزیکی جمعیت بسیار کمی ‌تردد می‌کند، نظارت و کنترل اجتماعی بسیار پایین است. از این رو مجرمین جهت انجام اعمال مجرمانه خود کشش بیشتری به این مکان‌ها دارند. ارتباط بین محیط‌های شهری بی نظم و بهم ریخته و افزایش ناهنجاری به نظریه “پنجره‌های شکسته” معروف است. این نظریه اولین بار توسط ویلسون و کلینگ در سال ۱۹۸۲ مطرح شد.(پرکینز، ۱۹۹۳، ص۲۲) اسگوگان[۶۱] و مکسفیلد[۶۲] در سال ۱۹۸۱ بیان کردند، پنجره‌‌های شکسته ساختمان‌ها و آشفتگی‌های ظاهری محیط، عامل موثر در افزایش جرم می‌باشد. افراد بزه‌کار با دیدن پنجره‌‌های شکسته ساختمان‌ها و بی‌نظمی‌های فیزیکی محل متوجه عدم نظارت و کنترل اجتماعی در آنها شده و جهت اعمال مجرمانه خود جذب اینگونه مکان‌ها می‌شوند. (توکلی، ۱۳۸۴، ۳۶)
۲-۸-۷- نظریه سفر‌های مجرمانه
دیدگاه سفر مجرمانه بر پایه دو عامل مکان و فاصله سفرهایی که مجرمین برای ارتکاب جرم خود انجام می‌دهند، استوار است. گرچه اصطلاح سفر مجرمانه برای اولین بار در سال ۱۹۸۰ به کار گرفته شد، ولی متاسفانه این بررسی‌ها به پژوهش وایت[۶۳]درسال ۱۹۳۲برمی‌گردد. وایت دریافت که درسفر‌های مجرمانه برای ارتکاب جرائم علیه اموال مثل سرقت، مسافت بیشتری نسبت به سفر‌های مجرمانه علیه اشخاص مثل ضرب و شتم و قتل، طی می‌شود. (وایت، ۱۹۳۲، ۴۵)
ادبیات سفر برای ارتکاب جرم شامل مطالعات متعددی در مورد سفر‌های مجرمانه برای انواع جرایم در چند شهراروپایی و آمریکای شمالی می‌شود. این تحقیق غالباً در پی تاثیر چند ویژگی شخصیتی مجرم، مثل جنسیت، تجربه جنایی گذشته و. .. می‌شود. این مطالعات دارای یافته‌‌های مشترکی هستند که عبارتند از :
غالب جرایم نسبتاً نزدیک به محل سکونت مجرم اتفاق می‌افتد و معمولاً اکثر جرایم در داخل محدوده یک مایلی از محل سکونت مجرم رخ می‌دهد.
مسافت طی شده جهت ارتکاب جرم توسط مجرم با تعداد وقوع جرایم، تشکیل یک تابع کاهش مسافت را می‌دهد به این صورت که هر چه مسافت طی شده از محل سکونت مجرم بیشتر شود، میزان وقوع جرم کاهش می‌یابد
در خصوص مجرمان جوان نسبت به مجرمان بزرگسال، احتمال ارتکاب جرم در داخل منطقه محل سکونت‌شان بیشتر است و مجرمان جوان کمتر از منطقه محل سکونت‌شان دور می‌شوند
تفاوت‌ در مسافت طی شده جهت ارتکاب جرم بین انواع جرائم مشاهده می‌شود. به طور مثال جرایم خشونت بار نسبت به جرائم علیه اموال و دارایی معمولاً نزدیک‌تر به محل سکونت قربانی رخ می‌دهند.
در مطالعه‌ای که روی جرم سرقت در کالیفرنیای شمالی توسط فینی (۱۹۹۶ – ۱۹۸۶) صورت گرفت مشخص شد که ۷۰% مجرمان در شهرهایی که منزل‌شان در آن واقع شده است مرتکب سرقت می‌شود. از میان ۳۰% که از شهری غیر از محل سکونت‌شان مرتکب سرقت می‌شود تنها نیمی ‌برای سرقت به آنجا رفته بودند و نیم دیگر به علل دیگری به آنجا رفته بودند که بعداً در اثر پیدایش شرایط خاص، مرتکب سرقت گردیده بودند.(روسو، ۲۰۰۲، ۹).
۲-۹- چارچوب نظری تحقیق
در تبیین علل و عوامل وقوع جرم تاکنون نظریاتی ارائه شده است. یکی از نظریه‌هایی که در چنددهه اخیر در جرم‌شناسی ظهور پیدا کرده است، نظریه مختلفی در خصوص فرصت جرم [۶۴] است تفکر حاکم بر این نظریه آن است که به صرف وجود بزه‌کار و بزه دیده، جرم واقع نمی‌شود بلکه باید فرصت و موقعیت مناسب برای ارتکاب جرم نیز فراهم باشد. این همان امری است که ما در فلسفه تحت عنوان فراهم بودن متقضیات و فقدان موانع می‌شناسیم. پس تئوری فرصت از نقش مثبت شرایط زمینه ساز وقوع جرم و نقش منفی عوامل مانع وقوع جرم، صحبت می‌کند و مدعی است که افزایش فرصت‌های ارتکاب جرم، احتمال وقوع جرایم را هم افزایش داده و بر عکس کاهش فرصت‌های ارتکاب، احتمال وقوع جرائم را تقلیل می‌دهد. اصول این نظریه ابتدا توسط کوهن، کلوگل ولند تدوین و ارائه شد. (نسل، ۱۳۸۶، ۳۱۱) و سپس توسط فلسون و کلارک[۶۵] تکمیل شده است. در بررسی مبانی نظریه فرصت، رد پای سه دیدگاه معروف تبیین جرم به چشم می‌خورد. هر یک از این سه دیدگاه (دیدگاه فعالیت روزمره، دیدگاه الگوی جرم و دیدگاه انتخاب معقول) ارتکاب جرم را از زاویه‌ای بررسی کرده و نهایتاً هم به این نقطه مشترک رسیده‌اند که فرصت‌های جرم اهمیت فراوانی در وقوع جرم یا پیشگیری از آن دارند.
در این پژوهش مبنا و پایه اساسی چارچوب نظریه تحقیق، نظریه انتخاب منطقی (عقلایی) می‌باشد. لذا برای شناخت بیشتر مبانی نظریه فرصت جرم، ابتدا ویژگی‌‌های هر یک از این سه دیدگاه را مورد بررسی اجمالی قرارمی‌دهیم.
۲-۹-۱- نظریه فعالیت روزمره[۶۶]
تئوری فعالیت روزمره در سال ۱۹۷۹ توسط “کوهن[۶۷] ” و “نلسون[۶۸] ” مطرح گردید. مکان در این تئوری شرط لازم و اساسی است. بر اساس این تئوری محیط شرایط مناسبی را برای بروز جرم ایجاد می‌کند و افراد بزه‌کار را به اهداف دلخواه برای ارتکاب جرم ترغیب می‌کند در تئوری فعالیت‌‌های روزانه جهت بروز جرم وجود ۴ شرط لازم و ضروری است: شخص مجرم، هدف مورد نظر مجرمین، همگرایی مجرم و هدف در یک مکان وزمان مشخص و در نهایت عدم حضور کنترل کنندگان یا ناظران.همگرایی این عوامل در یک مکان ویژه باعث بروز جرائم خاص می‌شود (کلارک، ۱۱۹۲، ص۵)بنابراین ساختار فرصت برای ارتکاب جرم به صورت زیر خلاصه می‌شود: (روسو، ۲۰۰۲، ۹۷) (زمان + مکان)(نگهبان-هدف + مجرم) = جرم بر اساس این تئوری در بستر مکان و با وجود شرایط زیر ارتکاب جرم تسهیل می‌گردد. یکی از طریق خصوصیات فیزیکی مکان از جمله کمبود ظرفیت‌‌های کنترل اجتماعی و دیگری تحت تاثیر فعالیت‌‌های روزانه و رفتارهایی که مردم از خود بروز می‌دهند در واقع افراد اجتماع در حین انجام فعالیت‌‌های روزانه فرصت‌هایی را برای ارتکاب جرم پدید می‌آورند و یا به عبارتی فرصت‌هایی را جهت انجام اعمال مجرمانه به مجرمین می‌دهند. باز گذاشتن در منزل هنگان خروج از منزل و یا ترک خودرو بدون قفل کردن آن ازجمله این فرصت‌ها است. (کردلو، ۱۳۸۴، ۵۰)
علاوه بر این، تئوری فعالیت روزمره به عامل زمان تاکید خاصی دارد. توزیع زمانی جرم در ساعات شبانه روزو روز‌های هفته متغیر است. مثلاً سرقت از منازل بیشتر در روز‌های آخر هفته و روز‌های تعطیل رخ می‌دهد و یا به هنگام شب سرقت از مراکز اداری به دلیل تعطیل بودن بیشتر از روز صورت می‌گیرد. همچنین برخی از فعالیت‌‌های افراد را به انجام اعمال مجرمانه ترغیب می‌کنند. مثلاً مراکز تجاری با فعالیت‌‌های مختلف و متراکم، احتمال جرم سرقت را افزایش می‌دهد یا محل‌های خرید و فروش یا مصرف الکل و مواد مخدر در بروز سطوح بالاتری از خشونت و جرم مردم موثر هستند. (کوهن، ۲۰۰۰، ۱۱).
تئوری فعالیت روزمره بر این نکته تاکید می کند که تغییرات در جامعه و فعالیت‌‌های مختلف ساکنین در طول شبانه روز یا روز‌های هفته و یا ماه‌های سال و از جمله تغییر در الگوی سال یا اوقات فراغت با توجه خاص به زمان می‌تواند منجر به تغییرات اساسی در میزان فرصت‌های جرم و اعمال مجرمانه گردد. (کلارک، ۱۹۹۷، ۱۳)
۲-۹-۲- نظریه الگوی جرم[۶۹]
نظریه الگوی جرم، به عنوان جزئی اساسی از جرم‌شناسی محیطی، بر این امر توجه دارد که چگونه مردم واموال در فرایند تکوین جرم در زمان و مکان مربوط به واقعه ی مجرمانه قرار می‌گیرند این نظریه با عنایت به دیدگاه فعالیت روزمره، سه مفهوم اصلی گره، گذرگاه، لبه را مطرح می‌سازد. منظور از گره، جاهایی است که مقصد یا مبدأ سفر‌های شهری به شمار می‌روند. رایج‌ترین گره‌ها زندگی روزمره مردم محل‌های سکونت، کار، تحصیل یا تفریح هستند. طبق این نظریه سرقت از منازل بیشتر در گره‌ها اتفاق می‌افتد.
گذرگاهها مسیر‌های بین گره‌ها هستند یعنی مسیرهایی که مردم برای رفتن از یک گره به گره دیگر در آن تردد می‌کنند مانند خیابان‌ها و کوچه‌ها و وسایل حمل و نقل عمومی ‌که افراد برای رفتن به محل کار یا برگشت به منزل از آن استفاده می‌کنند. سومین مفهوم از نظریه الگوی جرم یعنی لبه، اشاره به مرز‌های گره‌ها یعنی مرز‌های مناطقی دارد که مردم در آن زندگی یا کار می‌کنند یا به دنبال سرگرمی‌هستند. (نسل، ۱۳۸۶، ۲۹۸) بر این اساس، نظریه الگوی جرم در تبیین و تجزیه و تحلیل جرم به توزیع جغرافیایی جرم و آهنگ فعالیت‌‌های روزمره زندگی توجه خاصی معطوف می‌کند.
دیدگاه الگوی جرم برای درک رابطه بین جرم ومکان اهمیت زیادی دارد. چرا که این نگرش نظریه انتخاب منطقی و نظریه فعالیت روزانه را ترکیب می‌کند. توزیع جرایم را در مکان‌های مختلف توضیح داده و ارتباط مجرمین با محیط فیزیکی محل وقوع جرم آنها را توجیه می‌کند. این تئوری بیان می‌کند چگونه اهداف مورد نظر مجرمین توزیع جرایم را در مکان‌های مختلف تحت تاثیر قرار می‌دهد و بر گره‌ها، راه‌ها و لبه‌‌های شهر تاکید دارد. گره‌ها نقاط ابتدا و مقصد شهری، مثل ایستگاه‌های اتوبوس، منازل مسکونی، محل کار، مدارس، مراکز تفریحی هستند و راه‌ها مسیر‌های بین گره‌ها را تشکیل می‌دهد. (ویسبرد، ۱۹۹۷، ۴۵) هر مجرمی ‌اهداف خود را در اطراف گره‌های فعالیتی خود و در راه‌های بین گره‌ها جستجو می‌کند. لبه مرز نواحی هستند که مردم در آن زندگی می‌کنند، خرید می‌کنند، کار می‌کنند و تفریح می‌کنند. بعضی ازجرایم بیشتر در لبه‌ها اتفاق می‌افتند. جرایمی‌ چون درگیری‌های قومی ‌و مبارزات نژادی از این جمله است. چرا که در لبه‌ها امکان شناسایی افراد محلات مختلف کمتر وجود دارد.
۲-۹-۳- نظریه انتخاب منطقی[۷۰]
تئوری انتخاب منطقی توسط کلارک و کورنیش[۷۱] در سال ۱۹۸۶ ارائه گردید. آنها سعی داشتند جرم را ازدید بزه‌کاری ارزیابی کنند. آنها به دنبال یافتن پاسخ به این سؤالات بودند که چرا هر یک از مجرمین به انجام جرم خاصی گرایش دارند؟ مجرمین با ارتکاب جرم در جستجوی چه هستند و هدف آنها از ارتکاب جرم چیست؟ ومنافع ناشی از یک عمل مجرمانه را چگونه ارزیابی وارزش گذاری می‌کنند ؟
بنابر این تئوری انتخاب منطقی با طرز تفکر مجرمین سر و کار دارد. اینکه بزه‌کاران چگونه فرصت‌های مجرمانه را ارزیابی می‌کنند و چرا تصمیم می‌گیرند اهدافشان را از طریق انجام اعمال مجرمانه به دست بیاورند.
بر اساس این تئوری بزه‌کاران با ارتکاب جرم به دنبال منافع خاص هستند و در مکان‌هایی که منافع بیشتری را به دست آورند مرتکب جرم می‌شوند. انتخاب مکان‌های خاص برای انجام رفتار‌‌های نامشروع بستگی به فرصت‌ها و منافعی دارد که محیط در اختیار مجرم قرار می‌دهد. معمولاٌ افراد بزه‌کار مکان‌هایی را برای اعمال غیر قانونی خود انتخاب می‌کنند که فواید ناشی از ارتکاب آن بیشتر از ریسک و تلاش انجام آن باشد. دیدگاه انتخاب معقول، تلاش دارد دنیا را از منظر بزه‌کارن ببیند. این نظریه به دنبال درک آن است که چگونه بزه‌کار ارتکاب جرم را انتخاب می‌کندو این تصور را از بزه‌کار دارد که وی پیش از عمل تفکر می‌کند (ولو برای چند لحظه) ولااقل برخی از منافع و هزینه‌‌های ارتکاب بزه را محاسبه می‌کند معمولاً محاسبات بزه‌کاران مبتنی بر اموری است که آشکارتر و فوری تر است و عموماً از هزینه‌ها و منافع دور دست غافل می‌شوند. بر همین اساس هم بزه‌کاران عادی توجه بسیار کمی ‌به مجازات احتمالی یا صدمات دراز مدت جرم یا خطر دستگیری در محل ارتکاب جرم، معطوف می‌کنند. (نسل، ۱۳۸۶، ۳۱۶) در این تئوری چهار اصل احتمال انتخاب‌های مجرمانه در نظر گرفته شده است.
الف) محدود کردن راه‌های دستیابی به اهداف مجرمانه[۷۲]: با کنترل بیشتر بر عوامل تسهیل کننده ارتکاب جرم و سعی در از بین بردن فرصت‌های بزه‌کاری می‌توان از میزان ناهنجاری کاست. به عبارتی دیگر چنانچه راه‌های دستیابی به اهداف مجرمانه محدود گردد مجرم جهت عمل مجرمانه خود ناگزیر به تلاش غیر متعارف و بیش ازحد می‌گردد در بیشتر موارد از این عمل صرف‌نظر خواهد کرد.
ب – افزایش احتمال خطر برای ارتکاب بزه‌کاری[۷۳]: با به حداکثر رساندن نظارت طبیعی در فضا‌های شهری احتمال شناسایی و دستگیری مجرمین افزایش می‌یابد. بدین ترتیب وقتی احتمال خطر فزونی یابد مجرمین انگیزه کمتری برای ارتکاب جرم خواهند داشت. بالطبع میزان بزه‌کاری کاهش می‌یابد.
‌ج – کاهش منافع ارتکاب جرم[۷۴]: یکی از دلایل مهم برای رفتار مجرمانه دستیابی به منافعی است که از این عمل حاصل می‌شود. به عبارت دیگر افراد به خاطر منافع ناشی از اعمال مجرمانه مرتکب جرم می‌شوند. اگراین منافع و فرصت‌ها از مجرمین گرفته شود و یا میزان آن کمتر گردد نرخ جرایم کاهش خواهد یافت.
د – تدوین ضوابط مناسب برای پیشگیری از جرم[۷۵]: تدوین یا تصویب قوانین قاطع و محکم ابزار مناسبی است که می‌تواند از وقوع بسیاری جرایم جلوگیری به عمل آورد. (کلارک، ۱۹۸۷، ۲۰)
فصل سوم:
روش شناسی تحقیق
۳-۱-مقدمه:
دستیابی به هدف‌های علم و شناخت علمی ‌میسر نخواهد بود مگر زمانی که با روش درست صورت پذیرد. کسب معلومات نیاز به ابزار، روش و آگاهی دارد و بنابراین هر کس که می‌خواهد بداند، مجهول را کشف کند و بر دامنه معلومات خود بیفزاید لازم است از روش‌های تحقیق آگاهی یافته و فنون کشف واقعیت‌ها و شناخت حقایق را فراگیرد. روش پژوهش یکی از ارکان مهم هر فعالیت پژوهشی به حساب می‌آید. دکارت[۷۶] در اثرش تحت عنوان «گفتار و روش» روش را راهی می‌داند که باید به منظور دستیابی به حقیقت در علوم پیمود. در عرف دانش نیز، روش را مجموع شیوه‌ها و تدابیری دانسته اند که برای شناخت حقیقت و برکناری از لغزش بکار برده می‌شود. لذا ویژگی‌‌های خاصی که هر روش علمی ‌می‌بایستی داشته باشد عبارتنداز: انتظام و عقلانی بودن، روح علمی، واقعیت‌گرایی و شک دستوری. (ساروخانی، ۱۳۷۸، ۲۴).
در این فصل که به روش شناسی تحقیق اختصاص دارد، ابتدا روش تحقیق بیان می‌گردد، آنگاه متغیر‌های مورد مطالعه در این تحقیق، تعریف مفهومی ‌و عملیاتی خواهند شد و پس از مقیاس سازی و تهیه پرسش‌نامه، سنجش اعتبار و روایی پرسش‌نامه صورت می‌‌گیرد. سپس جامعه آماری تعیین می‌گردد و همچنین در بخش‌های بعدی این فصل روش و نحوه جمع‌ آوری داده‌ها، محیط و زمان پژوهش، کد گذاری واستخراج داده‌ها و شیوه اجرا توضیح داده می‌شود.
۳-۲- روش تحقیق
۳-۲-۱- نوع و روش تحقیق
پژوهش حاضر از نظر نوع و هدف «کاربردی» و از نظر ماهیت «پس رویدادی توصیفی» است. با توجه به ویژگی موضوع مورد بررسی در این پژوهش از روش پیمایشی استفاده می‌شود در این روش پس از مشخص شدن جامعه آماری و جمعیت نمونه با بهره گرفتن از پرسش‌نامه به جمع‌ آوری اطلاعات پرداخته می‌شود به بیان دیگر روش پیمایشی که عام ترین روش در تحقیقات اجتماعی به شمار می‌آید روشی برای گردآوری داده‌ها است که درآن از گروه‌‌های معینی از افراد خواسته می‌شود به تعدادی پرسش مشخص پاسخ دهند. این‌ پاسخ‌ها مجموعه اطلاعات تحقیق را تشکیل می‌دهند.
۳-۲-۲- ابزار گردآوری اطلاعات
برای تدوین ادبیات موضوع، مباحث نظری تحقیق و جمع‌ آوری اطلاعات به صورت کتابخانه‌ای و بررسی اسنادی اقدام شد. بدین صورت که با مطالعه متون، مقاله‌ها، کتاب‌ها و منابع مربوط به پیشگیری وضعی ازسرقت منازل، اطلاعات مورد نیاز با بهره گرفتن از روش فیش‌برداری جمع‌ آوری شد. سپس با بهره گرفتن از پرسش‌نامه، نظریات جامعه آماری جمع‌ آوری گردید و مورد سنجش قرار گرفت که هر یک از این روش‌ها به تفکیک بیان می‌شود.
الف) روش کتابخانه‌ای: در این روش مطالعه کتاب‌ها، مجلات، پایان‌نامه‌ها، سمینارها و برنامه‌‌های علمی ‌و تلویزیون و منابع و مأخذ، اطلاعاتی درباره ادبیات تحقیق جمع‌ آوری شد. همچنین سرقت‌‌های انجام شده از منازل و راه‌های پیشگیری از آن در سایر شهرستانها از منابع مربوطه اخذ و مورد مطالعه قرار گرفت.
ب) روش پیمایشی: برای جمع‌ آوری اطلاعات مورد نظر جهت آزمون فرضیه‌ها، از پرسش‌نامه به‌منظور سنجش نظریه‌‌های پاسخگویان استفاده شد. پرسش‌نامه ابزاری است به صورت مجموعه سؤال‌‌های مکتوب که حول متغیر‌های یک مسئله تحقیق تنظیم شده و پاسخگو به شکل حضوری یا غیر حضوری و مستقیم و غیر مستقیم آن را تکمیل می کند.(حافظ نیا، ۱۳۸۱، ۱۴۷)
در این تحقیق پرسش‌نامه‌ای با ۲۲ سؤال اصلی تهیه شد و از پرسنل انتظامی ‌شهرستان شهرکرد (شامل کارکنان مشغول در پلیس پیشگیری و کلانتریها و پلیس آگاهی) به عنوان ابزار اصلی اطلاعات جمع‌ آوری شد که در قالب مقیاس ترتیبی سازماندهی و سؤال‌ها با پنج گزینه کاملاً موافقم، موافقم، بی نظر، مخالفم، کاملاً مخالفم نظرسنجی شد.و همچنین پرسش‌نامه‌ای شامل ۲۹ سؤال ترکیبی از سارقین زندانی شهرستان شهرکرد تنظیم و مورد نظرسنجی قرار گرفت.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:00:00 ق.ظ ]




حلق و تقصیر
اسرار حلق و تقصیر
۱٫موی سر تأثیری به سزا در زیبایی ظاهری انسان وبه ویژه جوانان دارد. ازاین رو به ندرت کسی حاضراست موی خود رابتراشد. همچنین بر کسی که موی دیگری رابه اجبارتراشیده واین زیبایی را ازاو گرفته ،پرداخت دیه واجب است. اهمیت ودشواری این مسأله درمیان عرب چنان بودکه ابن ابی العوجا، پس ازشکست درمناظره با امام صادق(ع) در بخشی ازپاسخ بدین سؤال که آن حضرت رادراین مناظره چگونه یافتی،با اشاره به حج گزاران گفت: مرا نزد شخصیتی فرستادید که فرزندکسی است که سر این مردم راتراشید.« … هُوَ اِبنُ مَن حلق رُؤوس من ترون»(جوادی آملی،۱۳۸۳،ص۲۲۹)
با این همه مرد حج گزار ازاین جمال ظاهری وصوری که درنظراو ارزشمند نیز هست دل بریده وبا فرمان وحی درپای جمیل محض ورضای اونثار می کند.

      1. تراشیدن سر یک آزمایشی است ازطرف خداوندتبارک وتعالی برای انسان اندیشمند ،بسیار روشن است که زیبایی اوبه چندتار مو بسته نیست، واگرهمان زیبایی ظاهری اوچند روزی کاسته شود، به آن اعتنا نکرده ،توجه به شخصیت وزیبایی معنوی خود دارد که درپیروی ازفرمان حق وخوب ازامتحان بیرون آمدن ،برزیبایی سیرت واجرآخرت اوافزوده خواهدشد.
      2. (( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

    1. تراشیدن سرموجب تذلّل است برای انسان اندیشمند، روشن است که تراشیدن سر،تذلل آدمی رانزد پروردگاربهترنشان می دهد، واگرسرنتراشد وتقصیرکند، گویا که هنوز به زینت خودعلاقه مندو به خود بیشتر توجه دارد تاخوشنودی پروردگار. پس عشق ورزیدن به حق تعالی برای اومعنا ندارد. مگرنه این است که مردان حق در راه دوستی واطاعت خداوند سرداده اند، آیا بایداز موی سرخود دریغ کرد. پس این دستور( حلق )یک آزمایش کوچک است ازجانب خداوند.
    1. تراشیدن سرحکمت وفلسفه ای دارد، علاوه برتذلّل وعدم توجه به زینت خود وسنت ابراهیمی ،اسراردیگری هم دارد. یکی ازآن هاشاید این باشد که درزمان های گذشته نشانه ها وعلاماتی دربین عرب معمول بوده که برای بنده وآزاد به کارمی رفته، مانند داغ زدن، حلقه به گوش نمودن وامثال این ها، اسلام دراینجا حلق راداغ عبودیت مطلق ونشانه پذیرفتن ،مقررفرموده تا معلوم باشد که جزء خدمتگزاران وپاسبانان رسمی این دوست محسوب ودر ردیف نظامیان این دربار درآمده. خلاصه سر تراشیدن دراین جا شاید مرسومی ازمراسم عرب درباره بردگی وبندگی وغلام وکنیز ،وهم تسلیمی است ازناحیه بنده که اگر مولا بخواهد می تواند اورا بفروشدویا برای خدمت باقی بدارد.(خداکرمی زنجانی،۱۳۷۵،ص۳۵۸)

۵٫راز سرتراشیدن ،این است که انسان هرگونه غرور وکبرو نخوت ومنیت را ازسرش به درکند، وخود رااز هر معصیتی تطهیر وتنظیف نماید.(عرفان حج،۳تا،ص۹۱)حاجی درموقع حلق یا تقصیر می خواهد بگوید: چنان چه سرخود رامی تراشم یا مو یاناخن خود راکوتاه کرده ،ظاهرخود را ازکثافات پاکیزه می کنم ، باطن خود رانیز ازپلیدی هاو ناپاکی ها منزه می دارم. چنان که با ازاله مو وناخن، خود راسبک می کنم، از گناه ومعصیت نیز خود را سبک بارمی نمایم.(درویش،۱۳۸۲،ص۱۳۴)
بنابراین تراشیدن موی سردرمنی، نشانی ازپاک شدن ازآلودگی های اخلاقی وزدودن زنگارهای روحی وبیرون آمدن ازسنگینی وتاریکی گناهان است. شایدبر اساس همین نکته است که حج گزار به هنگام حلق ازخدای تعالی می خواهدکه برابر هرتارمویی، درقیامت نوری به اوعطاکند.« اللهم أعطنی بکلّ شعرهٍ نوراً یوم القیامه»(جوادی آملی،۱۳۸۳،ص۲۲۹)
طواف آخر
سرّطواف آخر
همان طورکه مبدأ اصلی خداوند بوده وپایان آن نیزذات اقدس اوست« هوالاول والآخر» همچنین آغازهمه موجودات ازخدا و انجام وخاتمه کارهمه آنها به سوی اوست،«إنّا للله وإنّا الیه راجعون» و «ألا إلی الله تصیرالأمور»، بنابراین بایدابتدای هرکاری ازانسان موحدبه نام خداوانتهای آن نیزبه یاد اوباشد وهیچ کاری رابدون نام خداشروع نکند وازهیچ عملی بدون یادحق خارج نشود. معنای نام ویادخدا درآغاز وانجام هرکار، حضوراعتقاد توحیدی او درمتن عمل وتوجه به شهود خداوندی درصحنه کاراست. یکی ازمهم ترین آن امور، حج است زیرا ورود درآن با احرام ولبیک گفتن ، براساس توحید وصدق نیت بوده وخروج ازآن درپایان حج و وداع کعبه نیز برپایه توحید و صدق ارادت باشد. از این روحضرت امام رضا(ع) هنگام تودیع کعبه فرمودند: «اللهمّ إنّی أنقلب علی أن لا اله الّا انت.» (جوادی آملی،۱۳۸۳،ص۲۳۱)
به هرحال باید ازمنا گذشت وبه مکه آمد، خداوند ما راچندروز به بیابانها فرستاد تا دوره ای رابگذرانیم واکنون دوباره ما رابه خانه خود راه داده است.
طواف تکرار می شود؛ این دفعه نیت طواف ما غیر ازنیت اول است، حالا دیگربه قصدزیارت و حج طواف می کنیم. طواف ونمازوسعی باردیگرتکرار می شود. خداوندمی خواهدما راتربیت کند واو ربّ العالمین است. مربی باید افراد تحت تعلیم خودرا مکرربه عملی وادارکند. فلسفه تکرار داستان های قرآن نیزهمین است. اساساً ذکرخداوتوجه به نعمت ها یا قهرخداباید در انسان تکرارشود دراین طواف باید ملکوتی شده باشیم، چون به عرفات ومشعر رفته ازگناهان پاک شده ایم. سنخیت ما باکعبه پاک بیشترشده است، شباهت ما بافرشتگانی که دربالای کعبه ودرآسمان ها طواف می کنند، بیشتراست. این بارشیطان را زده، به طواف آمده ایم. حرکت های بدنی به خاطراین بودکه شاید روح وفکرم حرکت کند. دربیابان ساده رفتم شاید از تجملات دل بکنم، موی سردادم تا آماده سردادن شوم. به محل شیطان سنگ زدم تا آماده شوم به خودش سنگ بزنم. اگر درعمره جسمم روحم رادورکعبه می چرخاند، این بار باید روحم جسمم رادور کعبه بچرخاند. بازهم پای خودرا جای پای اولیای خدامی گزاریم میان کعبه ومقام ابراهیم طواف می کنیم ومی فهمیم که حرکت ما بایدمیان توحید وامامت باشد.(قرائتی،۱۳۸۷،ص۱۴۱-۱۴۰)
علاوه بر رقیّت وبندگی که نشانه آن ،حلق وسرتراشی بود، بایدکه امتحانات عملی هم ازیک نفرپاسبان به حدکفایت وشایستگی بشود ودرنتیجه تمرینات، معلوم شودکه اعضا وجوارح اوبه حدی وظیفه شناس شده که حقوق هیچ انسانی را، هرقدرکه زیردست وهمدم یامعاشراوهم باشد، هضم نخواهدنمود. فردی که تا اندازه ای زیردست انسان ومعاشردائمی اوست وخاطروی زیادحساس ومؤثراست(زن )، سپردن چنینی فردی به هرگونه پاسبانی ،تا آزمایش ها راتمام وکمال انجام ندهد روا نیست وتا تربیت به وسیله عمل جای گیردر فکراو نشده ومخلوط با عروق وخون ورگ وپی او نگردیده ،اجازه ندارد ونمی تواند به زن خود دسترسی پیداکند.
آخرین وصیت پیامبراسلام(ص) بنابرتقریر حضرت امیرالمؤمنین(ع) که دربسترمرگ فرموده ،این است:« الله الله فی النّساء وفیما ملکت أیمانکم فإنّ آخر ما تکلّم به نبیّکم أنّ قال اوصیکم بالضّعیفین النّساء وما ملکت أیمانکم.» وبعد ازطواف ثانوی بدین معنی که گفته شدزن به اوحلال شده وامورزن به وی واگذارمی گردد.(سحاب،۱۳۵۸،صص۱۳۷-۱۳۶)
گرچه با آگاهی برمنع هرعملی درشرع مقدس ،مسلمانان حقیقی مصمم به پرهیزاز آن است ،ولی ممکن است عواملی سبب سستی تصمیم ویاشکستن آن گردند. اگردراین حال ازمقام معنوی بلندی باردیگر به او تأکیدشود، یا خوداو به مقام معنوی ومکان متبرکی قدم نهد، یا به عبادت مقدسی بپردازد، برمراتب قدرت باطنی او افزوده شده درتصمیم خود راسخ ترمی گردد. درمراسم حج محرم باید ازمناسبات زناشویی با همسرش بپرهیزد، یعنی اراده نماید که این میل شهوانی را مهارکند. چون این میل غریزی بسیار قوی بوده وعدم مهارآن منشأ بسیاری ازمفاسد است. برای حصول مراتب کمال استیلاء برنفس ،باردیگر بادستور طواف نساء ونمازآن ،اختصاصاً تأکید دیگری برخویشتن داری شده است. بدین معنی که درصورت عدم مراعات آن دستور، محرم تاسال بعد واداء آن درمراسم حج ،محرومیت ازبرخورداری ازهمسر مشروعش ادامه خواهد یافت. بنابراین حکمت طواف نساء ونمازآن ،تقویت قدرت معنوی روحی برای نیل به مرحله کمال ،انصراف ازامیال شهوانی وانقطاع إلی الله درحین أداء آن فریضه می باشد، که مراتب مقدماتی آن با احرام بستن آغاز شده بود.(اللهوردیخانی،۱۳۸۱،ص۳۷)
۴-۵- جمع بندی و نتیجه گیری
یکی ازمباحث زیبای احکام الهی ،حج است.واشاره بدان حقایق وارکان در ردیف عبادات عظیمه است. حج ازجمله عباداتی است که بدون حج شرایط ظاهری ،شرایط باطنی آن حج نخواهدبود.بنابراین واجب است حفظ آداب وشرایط ظاهری حج. حاجی واقعی ،علاوه برعالم وعامل بودن به مسایل واحکام ظاهری باید به احکام باطنی حج نیز عالم وعامل باشد. حج صورت کارهمه کس بود،لیکن حج حقیقت نه کارهرکس. منظور ازحج صورت، حج ظاهری است وغرض ازحج حقیقت ،دو معناست، یکی به جاآوردن اعمال ظاهری حج توأم با رعایت آداب باطنی آن که عارف واقعی بادرک آن معانی قلباً به آن عامل می گردد. دیگری طواف همیشگی دل است به دورحال کعبه ازلی که حج عارفان واقعی است. بنابراین حقیقت خانه خدا قلب پاک عارف الهی است که عرش معلّای اوست (اللهوردیخانی،۱۳۸۱،ص۹۳)
شایان ذکراینکه هرعملی ازمصدرخاص صادرمی شود وازخصوصیت آن حکایت دارد. ازصدرمشروح عمل خالص ومشروح صادرمی شود که نه به نقص مبتلا ونه به عیب آلوده است. براین اساس زائر بیت الله به هرمیزان که به اسرار حج آگاه باشد، حج اوخالصانه وخلوص اومشروح تراست. زیراخلوص که معیار بهره مندی از ثواب وشأنی ازشئون عقل عملی است، مسبوق به معرفت است ومعرفت ازشئون عقل نظری است. شخص سالک بایدابتدا مراحل عبادی رابفهمد تا برابرفهم ومعرفت خود، اقدام خالصانه داشته باشد. پس بدون آشنایی به اسرار اعمال،پیمودن مراحل کامل اخلاص میسرنیست. این نکته درباره معرفت به اسرار سایرعبادات نیز صادق است. بنابراین چنان چه کسی پیش ازمعرفت به اسرارحج ،راهی بیت الله شود، گرچه ممکن است برحسب ظاهرحج او صحیح باشد لیکن حج کامل ومقبول انجام نداده وضیافت الله نصیب اونشده است. زیرا روح چنین حج گزاری به سبب عدم آگاهی به اسرار حج ،تعالی پیدا نکرده است.(همان،ص۱۶۶)
برای آشنایی بیشتر وبهتربا اسرار حج باید سنت وسیرت حج گزاران راستین ،یعنی معصومین به دقت موردبررسی وتأسی قرار گیرد. زیرا آنان درکنار رعایت آداب وسنن وفرایض حج وعمل به احکام ظاهری آن تکیه گاه تکوینی آن هارا نیز درنظر داشتند.
تذکر این نکته نیز سودمند است که راز بسیاری ازعبادات برانجام دهندگان آن هاپوشیده نیست ،لیکن پی بردن به رازمناسک حج دشواراست واسراربسیاری ازآن هابا عقل بشری قابل تبیین نیست. ازاین رو مراسم ومنسک حج با بندگی محض وتامّ هماهنگ تر وتعبد درآن بیشتر ازسایر دستورات دینی است .چنان که رسول خدا به هنگام لبیک گفتن به خداعرض کرد : خدایا من با رقیّت وعبودیت محض لبیک می گویم وحج می گزارم. «لبیک بحجّه حقّاً تعبداً ورقاً.» (جوادی آملی،۱۳۸۳،صص۱۶۶-۱۶۵)
۴-۶- بخش چهارم : بررسی سؤال چهارم تحقیق
آثار تربیتی مطلوب حج از منظر قرآن و روایات چیست؟
مناسک حج هرکدام نقش مؤثری درسازندگی حاجیان دارند، آن کس که باتوجه وخلوص به آن اعمال بپردازد، بدون شک یک دوره سیرو سلوک الی الله راپشت سرگزارده وازهرچه ناخالصی وتیرگی که دردرونش هست رهایی می یابد. ازاین رو ازامام علی(ع) روایت شده است که هرکس حج بگزارد ازهمه گناهان پاک می شود مثل روزی که ازمادر متولد شده وهیچ آلودگی وخلافی رامرتکب نشده است «قالَ أبوعَبدالله کأنّ أبی یقول :من أمّ هذا البیت حاجّاً أو معتمراً مبرّاً من أکبر رجع من ذنوبه کهیئه یوم ولدته أمّه.»
البته این بدان معنا نیست که تأثیرحج بر روی همه یکسان است، بلکه درمورد افرادمختلف فرق می کند چنانچه امام صادق حاجان رابه سه دسته تقسیم می کنند. (حسینی کشکوئیه،۱۳۷۲،صص۱۹۷-۱۹۶)
درمورد نقش وتأثیراعمال حج ازجهت متحول ساختن افراد یکی ازنویسنده های معاصرمی گوید: هریک ازاعمال متنوع حج عامل مستقلی برای بارور ساختن بعدی ازابعاد شخصیت آدمی است که مجموعاً درچندروز محدود حیوانی رامبدل به یک انسان وانسان را به یک موجود الهی مبدل می سازد. دوقطعه پارچه سفید به نام لباس احرام ،عاریتی بودن لباس های فاخرو رنگارنگ معمول را برای انسان قابل درک می سازد. همین دوقطعه پارچه سفید،به خوبی می تواند اثبات کند که حیات رانباید قربانی دسیسه حیات کرد. آدمی با جمله «لبیک اللّهم لبیک » می تواند عقده های حقارت را که یک عمر روان اورا مختل کرده، دریابد وبگشاید وارزش وعظمت موجودیت خود رالمس کند. زیرا اوبا لبیک پاسخی به دعوت الهی به سوی خودمی دهد. با این ذکر روحانی سازنده ،وابستگی خودرا به خداوند بزرگ که اورا به سوی خود خوانده است درک می کند. پس این بی نهایت کوچک شایستگی تماس با آن بی نهایت بزرگ را داراست.
درحقیقت حج پایگاه وآموزشگاه انسان سازی است. محل تربیت انسان های متقی است ، امانه انسان هایی که باریاضت های غلط ودرگوشه های عزلت تعلیم یافته باشند. بلکه درمیان اجتماع ودرانبوه انسان ها این دوره آغاز وبه پایان می رسد تا پس ازخاتمه درس ها دوباره به میان مردم برگردند وهرکدام چون چراغی تاریکی هارا روشنایی بخشند والگو وسرمشقی برای دیگران باشند.
در واقع ما مفهوم تعلیم و تربیت اسلامی را به معنای واقعی کلمه میتوانیم در حج مشاهده کنیم،
بهشتی(۱۳۸۹،ص۱۷) در رابطه با مفهوم تعلیم و تربیت اسلامی بر این عقیده است:«هرگونه اقدام هدایتگرانه ای که به منظورایجاد،ابقاء و اکمال استعدادهای ادراکی،میلی،ارادی و عملی متربی در چهارحوزه ی ارتباط با خدا،ارتباط با خود،ارتباط با دیگران و ارتباط با جهان برمبنای قرآن،سنت،و عقل به سوی هدف غایی قرب مطلق الهی انجام می شود.
ما با الهام از این تعریف آثارتربیتی حج را به ۴بخش تقسیم میکنیم:
۱٫آثار تربیتی حج ازحیث ارتباط با خدا
در این قسمت به آثار تربیتی خداشناسی و پرورش صفت خوف و رجا پرداخته ایم.
۲٫آثار تربیتی حج از حیث ارتباط با خود
در این قسمت به آثارتربیتی پرورش نیروی تفکر،خود شناسی،خودسازی ،پرورش حس حقیقت جویی و قطع تعلقات دنیوی پرداخته ایم.
۳٫آثار تربیتی حج از حیث ارتباط با دیگران
در این قسمت به اثر تربیتی وحدت امّت اسلامی در حج،مساوات مردمی در حج،خوش خلقی در حج،همکاری و تعاون در حج،حفظ زبان پرداخته ایم.
۴٫آثار تربیتی حج از حیث ارتباط با جهان هستی
در این قسمت به آثار تربیتی شناخت طبیعت به عنوان مظهر حق و استفاده ی بهینه از داشته های تکوینی پرداخته ایم.
۴-۶-۱- آثار تربیتی حج از حیث ارتباط انسان با خدا
پیوندی که فلسفه تربیت اسلامی بین خداوند سبحان و انسان ایجاد می کند همان ارتباط بندگی و عبودیّت می باشد،زیرا هدف اصلی از خلقت،عبودیت است:«وما خَلَقتُ الجِنّ و الِانس الّا لِیَعبُدون*مااُرید مِنهُم مِن رِزق و ما اُریدُ ان یُطعمون*اِنَّ اللهَ هُوَالرَّزّاقُ ذوالقوه المَتین»نکته ای که در این آیات مدّ نظر است کمال (نهایت)اطاعت از خداوند می باشد که از کمال محبّت و امید و خوف نسبت به او ناشی میشود.(مشایخی راد،۱۳۸۰،ص۹۴)
از جمله آثار تربیتی حج از حیث ارتباط انسان با خدا عبارتند از:
الف)خداشناسی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:00:00 ق.ظ ]




۲ – آیا تشکیل حکومت اسلامی در زمان غیبت امام معصوم مشروعیت دارد؟
پس اگر کسی با استناد به ادله معتقد باشد که اقدام برای تشکیل حکومت اسلامی به مقام وجایگاه پیامبر «صلی الله علیه و آله و سلم» و ائمه معصومین«علیهم السلام» اختصاص ندارد (و می‌توان و باید در زمان غیبت به قدر توان اقدام به تشکیل حکومت شرعی نمود) در این صورت اگر در عصر غیبت، حکومت اسلامی صالح، مطابق موازین فقه شیعه تشکیل شد، قهراً باید تمام شئون آن و از جمله اقامه نماز جمعه در بلاد و قصبات نیز از شئون حاکم باشد. ولی اگر کسی در ادله تشکیل حکومت در زمان غیبت و یا در احراز و تشخیص شرعی بودن آن خدشه کند و یا اقامه جمعه را جزو امور حسبیه‌ (که شارع راضی به ترک آن نیست) نداند، لاجرم مجوز شرعی برای اقامه نماز جمعه توسط غیرمعصومین و یا غیرمنصوبین خاص ایشان وجود ندارد.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

به نظر می‌رسد علت اصلی نگرانی‌های فقها و مراجع شیعه در طول تاریخ این بوده که آنان در عصر غیبت، حکومتی به ظاهر اسلامی را اصلاً یا کاملاً شرعی و موافق با موازین فقه شیعه نمی‌دیدند و حاکمان غیر معصوم را حائز شرایط معتبر نمی‌دانستند. از سوی دیگر فقهایی هم‌چون آقای بروجردی روایات کلی وارد شده در فضیلت نماز جمعه و ترغیب به اقامه آن را نیز در اثبات و احراز اجازه عام یا خاص از طرف ائمه معصومین از نظر سند یا دلالت کافی نمی‌دانسته‌اند و شاید علت این‌که بسیاری از فقها و مراجع از جمله امام خمینی خواندن نماز ظهر روز جمعه را در زمان غیبت، بیشتر موافق با احتیاط دانسته‌اند نیز همین معنی باشد.[۱۹]
۱ – ۲ – ۲ – ۱٫ عدم اقامه نماز جمعه در میان شیعیان و تأثیر آن در پی بردن به آرای فقها
مخالفین وجوب تعیینی نماز جمعه نوعاً در مقام استدلال بر نظریه خود به مرسوم نبودن اقامه نماز جمعه در میان شیعیان استناد کرده و آن‌را بهترین دلیل بر عدم وجوب تعیینی نماز جمعه از نگاه ایشان دانسته‌اند؛ ایشان به شواهد ذیل استناد می‌کنند:
۱ – از کلام شیخ حسن عبدالصمد (پدر شیخ بهایی) مبنی بر لزوم اقامه نماز جمعه برای رفعت تشیع شیعیان، چنین برمی‌آید که اقامه این نماز در آن زمان در میان شیعیان معمول نبوده است.
۲- عدم اقامه این نماز در میان همه شیعیان به علت تقیه بوده است.
۳ – ائمه جمعه نوعاً از طرف حکام جور تعیین می‌شده و عادل نبوده‌اند.
موارد ذکرشده نشان‌ می‌دهند که اقامه جمعه در میان شیعیان معمول نبوده است؛ زیرا شیعیان نه می‌توانستند با توجه به شرط عدالت در ائمه جمعه و جماعت در پشت سر ائمه جمعه غیرعادل نماز بگذارند و نه خود به‌طور مستقل قادر به اقامه آن بوده‌اند. در میان منابع تاریخی همین که گزارش موثقی درباره اقامه نماز جمعه در میان شیعیان نیامده – به ویژه نبودن فتوای صریحی مبنی بر وجوب آن در میان شیعیان – خود شاهدی است که اقامه این نماز در حد یک مسئله واجب تعیینی در میان شیعیان مطرح نبوده است.
در عین حال یک نص تاریخی پر ارزش از کتاب النقض در دست داریم. که اقامه جمعه را در شهرهای شیعه گزارش داده و در عین حال شرط اذن امام برای وجوب آن را نیز متذکر شده است. می‌دانیم که کتاب النقض در مقام رد بر کتاب بعض فضائح الروافض نوشته شده که نویسنده آن شیعیان را به ترک اقامه جمعه متهم ساخته و عبدالجلیل قزوینی در پاسخ او نوشته است که:
«از کجا مسلم است که شیعت نماز آدینه نکند که معلوم است از مذهب ابوحنیفه که در شهری منعقد باشد که هر صنفی از اصناف محترفه و صناع (پیشه وران و صنعتگران در آن شهر باشد و گر یکی در باید (نباشد) وجوب ساقط بشد و به مذهب شافعی باید که چهل نفس حاضر باشند تا نماز آدینه واجب باشد و اگر کمتر از این عدد باشد واجب نباشد و به مذهب اهل بیت «علیهم السلام» چنانست که چون ۷ شخص باشند نماز آدینه دو رکعت واجب است بعد از خطبه.پس نماز آدینه در وجوب به مذهب شیعت موکدتر است از آنکه به مذهب فریقین.)[۲۰]
تا اینجا از استدلال قزوینی چنین برمی‌آید که شرایطی را که شیعه برای تحقق وجوب نماز جمعه تعیین کرده‌اند نشانگر آن است که آنها وجوب این نماز را با تأکیدی به مراتب بیشتر از دیگران مطرح کرده‌اند. این معنا همان سخنی است که شهید و دیگران از عماد الدین طبری در کتاب او به نام نهج العرفان الی هدایه الایمان آورده‌اند:
«ان الامامیه اکثر ایجابا للجمعه من الجمهور و مع ذلک یشنعون علیهم بترکها حیث آن‌هم لم یجوزوا الایتمام بالفاسق و مرتکب الکبائر و المخالف فی العقیده الصحیحه».[۲۱]
عبدالجلیل قزوینی نیز باآنکه شرط اذن امام را برای وجوب نماز جمعه‌پذیرفته است در توجیه آن می‌گوید چنانچه بر اساس شرایط ابوحنیفه با نبودن پیشه‌وری خاص در شهر، وجوب نماز جمعه ساقط شود چرا طبق قول شیعه یا فقد امام وجوب آن ساقط نشود؟ چگونه شرط ابوحنیفه با تمام بی اهمیتیش رعایت می‌شودولی به شرط شیعه توجهی نمی‌شود؟ روشن است که قزوینی خود اذن امام معصوم را شرط وجوب اقامه جمعه می‌دانسته ولی از آنجا که گزارش اقامه این نماز را در شهرهای شیعه می‌دهد گویا آن را برمبنای وجوب تخییری روا می‌دانسته و یا تصور می‌کرده نماز جمعه در این شهرها را معمولاً حاکمان شیعه آنها برپا می‌داشته و شیعیان نیز به هر دلیل کمابیش در آن شرکت می‌کرده‌اند. او در این مورد می‌نویسد:
بحمد الله در همه شهرهای شیعه این نماز برقرار و قاعده هست وباخطبه و اقامت (امامت و جماعت) می‌کنند و شرایط چنانکه در دو جامع به قم و به دو جامع اوه و یک جامع به قاشان و مسجد جامع ورامین در همه بلاد شام و دیار مازندران و انکار این به غایت جهل باشد.[۲۲]
ناگفته نماند که این شهرها یعنی کاشان و اوه جزء بلاد شیعه‌نشین بوده‌اند و نماز جمعه برپا می‌داشته‌اند، مثلاً شهر أوه در کنار شهر ساوه بود و الان هم هست. در آن زمان سنی‌ها در شهر ساوه نماز جمعه نداشتند ولی شیعیان در شهر أوه نماز جمعه اقامه می‌نموده‌اند و نیز اکثر بلاد مازندران و یک مسجد جامع در قم که همگی شیعه بودند اقامه جماعت داشتند نه اینکه اهل تسنن اقامه نموده و شیعیان شرکت کنند. از طرفی با مطالعه متون تاریخی مختلف به این نتیجه می‌رسیم که در قرون دهم، یازدهم و دوازدهم هجری قمری هر دو نظریه وجوب و تحریم اقامه نماز جمعه در غیبت،در رساله‌های متعددی که در این دو قرن تدوین شد، اختیار شده است. هم‌چنین در این دو قرن و بیشتر در قرن سیزدهم، نظریه سومی در وجوب تخییری یا جواز اقامه نماز جمعه در غیبت مورد توجه قرار گرفته است حال چرا در طی قرون متمادی توجه به این مسئله کمرنگ‌تر بوده و تنها در این برهه‌های تاریخ به مبحث نماز جمعه بیشتر پرداخته شده، دلایل خاص خود را دارد که برای‌اشناتر شدن خواننده با بحث‌اشاره‌ای به اوضاع سیاسی و دینی در این زمان لازم است. بنابراین با توجه به دلائلی که در سیر تاریخی نماز جمعه ذکر آن گذشت، از آنجا که اهمیت سیاسی عبادی نماز جمعه در دوره صفویه بسیار چشمگیرتر از سایر دوران‌های تاریخی است.
۱ – ۲ – ۲ – ۲٫ بازنمایی اوضاع سیاسی مذهب شیعه در ایران در زمان حکومت صفویه
دوره صفویه صرف نظر از اهمیت سیاسی خاصی که برای کشور ما دارد در بعد فرهنگ نیز تأثیرات عمیقی را از خودبرجای گذاشته است. این درست است که ایران پیش از آن نیز وجودداشته و فرهنگ اسلامی بر آن حاکم بوده اما عصر صفوی تمام ‌آنچه را از گذشته و همسایگان بر گرفت در قالبی نو ریخته و نظامی را پدید آورد که هنوز ما نیز حضور آن را در ابعاد گوناگون حیات فرهنگی و اجتماعی خود احساس می‌کنیم. حکومت‌هایی که پس از صفویه بر سر کار آمدند همگی وام‌دار آنان بود و جز تغییرات صوری، کار عمده‌ای انجام ندادند.در واقع کشور ما بعد از صفویه تا قبل از برخورد با فرهنگ جدید غرب، یکپارچگی و انسجام خود را داشت گرچه به دلایل متعددی انحطاط در آن رخنه کرده بود. دوره صفویه نظامی را شکل داد که متکی بر عناصر متعدد فرهنگی و سیاسی و سرجمع دینی بود. تصوف، تشیع و فقاههت نیز مفاهیم عرفی و مهمترین آنها سلطنت، نقش‌های مهمی را در نظام بر عهده داشته ودر طول دویست و اندی سال، این مفاهیم تأثیر و تأثرهای متقابلی را روی یکدیگر بر جای گذاردند.[۲۳]
۱ – ۲ – ۲ – ۳٫ عوامل تاثیر‌گذار بر چگونگی نماز جمعه در برخی دوران‌های تاریخی
۱ – ۲ – ۲ – ۳ – ۱٫ انعطاف‌پذیری پادشاهان سلسله صفوی در برابر فقهای امامیه
کسانی که قائل به وجوب تعیینی نماز جمعه بودند اساساً شرط وجود امام معصوم «علیه‌السلام» و نایب خاص او را در عصر غیبت لازم نمی‌دیدند تا نیازی به سلطان باشد از اینرو می‌توان گفت مسئله از دیدگاه کلیه فقها در بعد فقهی آن ارتباطی با سلطان نداشت اما در واقع چون بسیاری از مسائل عملاً در محدده اختیارات سیاسی و رسمی سلطان شیعه بود، از این رهگذر تناقضی میان قدرت فقیه و قدرت شاه به وجود می‌آمد که با نوعی سازش میان ان دو قدرت فیصله می‌یافت به این ترتیب که هرچند امام جمعه را شاه تعیین می‌کرد اما اجباراً بایستی فقیه جامع الشرایطی را بدین سمت منصوب نماید و فقیه نیز که از نظر فقهی خود را نصب شده از ناحیه ائمه معصومین «علیهم السلام» می‌دانست لزومی نمی‌دید از اقامه جمعه خودداری کرده و حکم شاه و تعیین و انتصاب او را رد کند. از این جهت نماز جمعه هم تقویت موضع فقیه بود و هم تقویت موضع شاه. شاه بر این باور بود که دیانت خود را به هر طریقی می‌بایست ثابت کند و بدین جهت ساختن مسجد شاه اصفهان به منظور اقامه جمعه و جماعت در آن به همین دلیل بود و امام جمعه و جماعت این مسجد رسماً از طرف شاه برگزیده می‌شد و برخی به اقامه جمعه به‌اشاره شاه شیعه در آن تصریح کرده‌اند.
اقامه جمعه تنها هدف حکومت صفوی نبود بلکه علما هم وقتی احساس می‌کردند با اقامه جمعه نفوذ بیشتری به دست آورده و بدینوسیله سیستم مطمئنی را برای حفظ نفوذ خود و طبیعتاً اقامه حدود شرعی و احکام اسلامی در اختیار دارند به اقامه آن اصرار می‌ورزیدند. از این طریق بود که ائمه جمعه می‌توانستند بر کارهای حکام محلی نظارت داشته و از پایمال شدن حقوق بسیاری از محرومین جلوگیری کنند. بدیهی است وقتی که تنها اجرای عرفیات در محدوده اختیارات حکام محلی قرار می‌گرفت و نوعاً هم قانونی وجود نداشت که حکام در چارچوب آن عمل کنند، نفوذ علما و محبوبیتشان در دل‌های مردم و تعیین آنها به مقام شیخ الاسلامی و امامت جمعه، آنان را به‌صورت سپری در مقابل تجاوزات حکام درمی‌آورد. خود علما نیز از این نفوذ برای برخی منافع شخصی بهره می‌بردند.[۲۴]
۱ – ۲ – ۲ – ۳ – ۲٫ تشکیل مدارس جهت بحث و بررسی فقها
در کتاب بدرالزاهر به نقل از کتاب نفائس الفنون آمده است:
سلطان محمد خدابنده در سلطانیه قزوین مدرسه‌ای بنا کرد که در آن ۵ نفر از فقهای مذاهب خمسه را جمع نمود. یکی از آنها علامه بود که از فقهای شیعی شمرده می‌شد. سپس سلطان روزی از روزها که برای امامت جمعه آمده بود از علما در مورد وجوب نماز جمعه و اقامه آ‌ن پرسید و سپس گفت: باشد که خداوند خواسته است که خاندان ما فراموش نشوند و همیشه در یاد مردم باشیم.[۲۵]
۱ – ۲ – ۲ – ۳ – ۳٫ بنا کردن مساجد جامع در شهرها جهت اقامه جمعه
روش امرا و حکام این بودکه مسجد جامع را در نزدیک دارالاماره یعنی محل حکومت خود بپا کنندکه از همان دارالاماره به روزهای جمعه به راحتی به مسجد بروند و امامت جمعه نمایند و بدین ترتیب مسجدی که در آن نماز جمعه اقامه می‌شود در نزدیکی همان جایی بود که محل حکومت و کار آنها بود. اعراب به چنین مسجدی مسجد جامع می‌گفتند وغیر عرب‌ها آن را مسجد جمعه می‌نامیدند. برخی از این مساجد تا زمان حال هم باقی مانده‌اند. ایران در زمان صفویه از توابع عراق بود و فقیه عراق نیز ابوحنیفه بود و همانطور که می‌دانیم ابوحنیفه منکر مشروعیت نماز جمعه در روستاها می‌باشد و شرط اقامه جمعه در نزد آنان این است که در شهرهای بزرگ برپا شود.[۲۶]
۱ – ۲ – ۲ – ۳ – ۴٫ تشکیل مجمع نماز جمعه
از وقایع قابل ذکر در دوران صفویه تشکیل مجمع نماز جمعه است که در زمان وزارت علی خان زنگنه بن علی خان (سال وزارت ۱۰۸ ق) وزیر شاه سلیمان صفوی تشکیل شده تا حکم نماز جمعه را مورد بررسی قرار دهد. جزئیات تشکیل این مجمع زیاد معلوم نیست اما دو احتمال در علت تشکیل این مجمع وجود دارد:
احتمال اول اینکه از آنجا که دولت عثمانی حکومت صفویه را بر ترک احکام شرع تکفیر می‌کرد حکومت صفویه در ابتدا و در جهت رفع آن اتهام، اقدام به برپایی نماز جمعه در شهرهای مختلف و نصب ائمه جمعه نمی‌نمود اما با گسترش نماز جمعه در شهرهای ایران، عده‌ای از علمای اسلامی در اماکن دور از مرکز اصفهان همچون بحرین و مناطق نزدیک قلمرو عثمانی‌ها، صفویه را متهم به گرایش به اهل سنت مینمودند. صفویه برای رفع این اتهام جدید، درصدد حذف منصب خاص امامت جمعه برآمدند. هم‌چنان که مثل همین برخورد در مورد امام جمعه بحرین (علی بن جعفر متوفی ۱۱۳۱ ق) حاصل شد. زمانی که ایشان به امر شاه سلیمان، دست بسته به کازرون تبعید و تا پایان عمر در آنجا باقی ماند هرچند در خصوص علت برخورد سلطان صفوی با شیخ علی بن جعفر در کتاب لولو بحرین، حسادت برخی از امرای بلاد بحرین و مورد اتهام قرار گرفتن ایشان در نامه‌های امرا به شاه سلیمان بیان شده است اما به نظر می‌رسدتفکر و بینش جدید صفویه مبنی بر حذف منصب امامت جمعه در تبعید ایشان بی‌تاثیر نبوده است. به دنبال این چاره اندیشی، شاه سلیمان وزیر خودشیخ علی خان زنگنه را امر نمود تا مجلسی از علما تشکیل داده در حکم نماز جمعه، وجوب یا حرمت یا غیر آن بحث نموده آن را قطعی نمایند.
نتیجه مجمع نماز جمعه که در زمان صفویه و در زمان وزارت علی خان زنگنه بن علی خان تشکیل گردید چه بود؟ آیا فقهای شرکت کننده به رأی و نظر واحد رسیدند یا نه، چندان مشخص و معلوم نیست و چون پس از تشکیل مجمع برخی از ائمه جمعه از مقامشان عزل شده و اقامه جمعه در شهرهای دیگر ایران ادامه یافت می‌توان گفت شاید مجمع به نظریه واحدی نرسیده و منظور از تشکیل آن بنا بر قول و احتمال دوم تأمین نشده است. با توجه به آنکه علی خان زنگنه به سال ۱۰۸۶ ق به وزارت رسیده و محقق سبزواری که نماینده ایشان در مجمع حضور داشتند به سال ۱۰۹۰ متوفی شده‌اند. بنابراین تاریخ تشکیل مجمع در یکی از سال‌های مابین ۱۰۸۶ تا ۱۹۰۹ قمری است. گفته شده که محقق سبزواری شخصاً در این مجمع شرکت نموده و شاگرد خود محمد سعید رودسری (متوفی به سال ۱۰۹۰)و محمد سراب را فرستاد از جانب ایشان در مجلس تکلم نمایند. محمد سراب تنکابنی متوفی ۱۱۲۴ شاگرد محقق سبزواری قائل به وجوب نماز جمعه در غیبت بوده و در رساله صلاه الجمعه خود استاد را در حکم وجوب جمعه تأیید و تقویت نموده است.[۲۷]
۱ – ۲ – ۲ – ۳ – ۵٫ جمع آوری خطبه‌های نماز جمعه
ملا عبدالله افندی صاحب کتاب بساتین الخطبا اقدام به جمع آوری خطبه‌های نماز جمعه نمود. بدون شک ایشان در نزد سلطان عثمانی از قدر و منزلت والایی برخوردار بود و در استانبول در مجلس سلطان کرسی مخصوص خود را داشت و وجه عمده شهرت ایشان به افندی نیز همین است. ملا عبدالله افندی و بسیاری از خطبه‌های ابن نباته را انتخاب کرده در کتاب بساتین الخطبا آورده است.[۲۸]

    1. مشکلات اقامه نماز جمعه در دوره صفویه

رضوی کاشانی از منتقدان وضعیت دینی جامه در اواخر عهد صفوی رسماً به پیوند ائمه جمعه و جماعت با حکومت و ریاست خواهی برخی از انان که به همان دلیل به اقامه جمعه روی آورده‌اند و اینکه امام جمعه صاحب نفوذ اجتماعی بوده و از نظر او باعث بروز مشکلاتی برای روحانیون مخصوصاً از لحاظ اخلاقی شده را ذکر کرده است.[۲۹]
بیشتر کسانی که قائل به وجوب تعیینی و یا وجوب تخییری اقامه نماز جمعه در غیبت بوده‌اند دارای مناصب حساس در جامعه بوده‌اند. از طرفی با مطالعه شواهد تاریخی متوجه می‌شویم مثلاً شهید ثانی در اوج قدرت صفوی حاضر به سکونت در ایران نشده و حتی برای آنکه گرفتار صفویان نشود از زیارت حضرت ثامن الائمه«علیه‌السلام» خودداری فرمود، خود از اولین کسان یا به عبارت بهتر در چند سده قبل از خود از میان فقیهان، احتمالاً اولین کسی بود که فتوا به وجوب تعیینی نماز جمعه را صادر کرد و این خود نشان آنست که استخراج حکم فقهی این نماز تحت تأثیر دستور سلاطین وقت نبوده بلکه آنچه موثر بوده نفس پیدایش یک حکومت شیعی است.
اضافه بر اینکه تعدادی از شیخ الاسلام‌های مهم که قائل به حرمت اقامه جمعه بودند در همان عصر حکومت صفویان زندگی می‌کردند مانند شیخ علی نقی کمره‌ای که زمانی شیخ الاسلام شیراز و بعداً اصفهان بوده و رساله‌ای در حرمت اقامه جمعه نوشته[۳۰] و آقا شیخ ابراهیم مشهدی، شیخ الاسلام مشهد که اونیز رساله‌ای در تحریم این نماز نگاشته وآقا جمال خوانساری که رساله خود را به فرمان همایونی نوشته و قائل به وجوب تخییری آن بود. البته کسانی چون میرداماد و شیخ بهایی از بزرگان علمای عصر شاه عباس اول، قائل به وجوب تخییری نماز جمعه بودند وهمین مقدار نیز برای فراهم شدن زمینه اقامه جمعه به صورت رسمی بسیار موثر بوده اما در همین حال مشکلاتی هم برای اقامه جمعه در این دوران وجود داشته است.
در عصر صفویه مخالفت‌ها و موافقت‌های علما با نماز جمعه تأثیر خودرا بر شدت وضعف برگزاری نماز جمعه داشته است. وجوب تخییری راه را برای اقامه آن فراهم می‌کرد اما مخالفت‌ها نیز به طور جدی وجود داشت. محقق سبزواری[۳۱] در آغاز رساله خودتصریح داشت که با وجود وجوب نماز جمعه در عصر وزمان ما حتی علما، صلحا و بزرگان در اهمال در برگزاری نماز جمعه متفق هستند و به گونه‌آی از آن فاصله گرفته‌اند که این طاعت در شهرهای ایمان رخت بربسته است. مرحوم فیض نیز در رساله شرح صدر قطعه‌ای در مخالفت‌هایی که در اصفهان با برگزاری نماز جمعه می‌شده آورده است. همو در رساله اعتذار به نحو گسترده‌تری‌اشکالات موجوددر برگزاری نماز جمعه را ذکر کرده است. اهمیت این رساله ایجاب می‌کند تا ترجمه آن را به طور فشرده بیاوریم:
شخصی از وی خواسته است تا با وساطت در نزد شاه زمینه نصب او را به عنوان امام جمعه مشهد فراهم آورد. فیض در پاسخ وی با‌اشاره به شیوه خود در اینکه ذلت سئوال را نمی‌پذیرد شرحی از زندگی خود را بازگو می‌کند وی می‌نویسد که معاش او صرفاً با اندوخته‌ای که از پدرش به ارث رسیده است و او به مضاربه سودی از آن دریافت می‌کرد تأمین می‌شده و وی در این مدت تنها به فراگیری علوم دینی‌اشتغال داشته و به تألیف کتابهایی که قریب به صد عنوان می‌شده است پرداخته است. در همان حال نماز جمعه را نیز با ترس و به همراه تعداد اندکی از پیروان خود اقامه می‌کرده چرا که آنرا واجب تعیینی می‌دانسته است. او اضافه می‌کند به تدریج شهرتی بدست آوردم تا آنکه شاه از من خواست شهر خود را ترک کرده برای ترویج جمعه و جماعت به نزد وی بروم. بعد از مدتی شور و مشورت و به دنبال نصیحت برخی اصحاب که رفتن من را در ترویج دین موثر می‌دانستند، تصمیم به رفتن گرفتم. زمانی که به شهر آنان رفتم‌اشخاص باصطلاح عالمی را دیدم که در اختلافات ناشی از اهوا و آرا غوطه‌ور بودند. دنیاپرستانی میانشان وجود داشت. برخی از آنان بر دیگری طعنه می‌زدند و رای دیگری را رد می‌کردند. کتاب خدا را به کناری انداخته کتمان حق می‌کردند و می‌دانستند که در شبهات و شهوات فرو غلطیده‌اند.
سلطان از من خواست تا در مسجد جامع آنان اقامه جمعه کنم و به آنان نیز گفت به جز من راضی به نصب شخص دیگری نیست. شاه در انتظار آن بود تا اختلافات میان آنان از بین برود و پس از آن به ترویج و اقامه جمعه و جماعت بپردازد. اما اختلافات بالا گرفت آنان فهمی از کتاب و سنت نداشته و شروط جمعه و جماعات را نمی‌شناختند چرا که عمر خویش را در تحصیل شبه علم و نه علم صرف کرده و تنها چشمشان در پی تقلید پدران و زخارف دنیا بود.آنها مقلد کتب قوم بودند بدون آنکه بصیرتی داشته باشد. آنان هم‌چنین سخنانی نادرست را میان مردم نشر می‌دادند بدان جهت تا نور الهی را خاموش کنند.
دسته دیگر که طالب ریاست بوده و دعوی اجتهاد می‌کردند به خارج از شهر رفته در برخی از قریه‌ها اقامه جمعه می‌کردند گو اینکه این آیه را نخوانده‌اند که: ﴿والّذین اتّخَذوا مَسجِداً ضِراراً وَ کُفراً وَ تَفرِیقاً بَینَ المُؤمِنینَ﴾.[۳۲] مثل اینان چون کسی است که قصری بنا کند و شهری را فرو می‌ریزد.
دسته دیگری نیز از سرنخی به تحریم جمعه حکم کرده و مردم را دعوت به ترک آن می‌کردند. دسته چهارم نیز بی تفاوت بودند و کاری به اقامه جمعه و یا عدم اقامه آن نداشتند.
به‌هرحال همه آنان اجماع در مخالفت با حکم خدا کرده وقتی شاه وضع را چنین دید، اراده‌اش در ترویج جمعه و جماعات سست گردید و خود جز در برخی مواقع در آن حاضر نمی‌شد و البته در این اهمال خود معذور بود. من نیز تنها به خاطر دستوری که داده شده بود اقامه جمعه می‌کردم. پس از آن مکرر اذن ترخیص می‌خواستم.
عقیده من آن است که اگر اقامه جمعه در شهری به فساد و اختلاف دامن بزند، ترک آن جایز است و به همین دلیل بود که ائمه هدی نیز آن را ترک می‌کردند. آری اگر کسی اهلیت نداشته باشد درهر شهری که طالب ریاستی وجود نداشته و حقد و حسادتی وجود ندارد، می‌تواند اقامه جمعه کند مشروط بر آنکه نیت او خالص باشد…
فیض در ادامه رساله مشکلات دیگری را که گرفتار شده بیان کرده است.[۳۳]
بخش سوم: ارکان نماز جمعه
بند اول: خطیب(امام عادل)
نماز جمعه بدون حضور کسی که امامت آن را برعهده گیرد برگزار نمی‌شود و رد صورتی که امام جمعه برای برگزاری آن وجود نداشته باشد تبدیل به نماز ظهر می‌شودو‌اشخاص باید آن را به صورت فرادا و چهار رکعتی بخوانند. در این راستا محمد بن مسلم به نقل از امام صادق(ع) می‌گوید:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:00:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم