کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

بهمن 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



آخرین مطالب


جستجو


 



توان تولیدی

نوع مولد DG

W1-kW5

Micro

kW5-MW5

Small

MW5-MW50

Medium

MW50-MW300

Large

۲-۲-۳- مکان نصب تولیدات پراکنده
عموماً منابع تولید پراکنده را در شبکه ­های توزیع و در نزدیکی مصرف­ کنندگان نصب می­ کنند. یکی از مکان­های دیگر که برای نصب تولیدات پراکنده استفاده می­ شود، پست­های فوق توزیع

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

می­باشند. در این صورت نیاز به ایجاد یک مکان جدید برای نصب DGها دیگر وجود ندارد و همچنین به علت حضور اپراتور در پست­های فوق توزیع، بهره ­برداری منابع تولید پراکنده راحت­تر و با هزینه کمتری صورت می­گیرد.
۲-۳- تکنولوژی‌های DG
مولدهای DG دارای انواع گوناگونی می‌باشند. از متداول‌ترین واحدهای DG می‌توان به توربین‌های احتراقی، دیزل ژنراتورها، میکرو توربین‌ها، وسایل ذخیره‌ساز انرژی، توربین‌های بادی، انرژی بیوماس، پیل‌های سوختی و سلول‌های فتوولتاییک اشاره کرد. البته هر نوع تکنولوژی DG برای کاربردی خاص و در محلی می‌تواند مورد استفاده قرار گیرد. به‌عنوان‌مثال از انرژی باد در مناطقی که بادخیز هستند، می‌بایستی استفاده کرد .
این تکنولوژی‌ها را می‌توان به سه دسته کلی تقسیم‌بندی نمود:

  • مولدهایی که بر اساس سوخت‌های فسیلی کار می‌کنند. این دسته شامل توربین‌های احتراقی، دیزل ژنراتورها و میکرو توربین‌ها می‌باشد.
  • مولدهایی که با بهره گرفتن از انرژی‌های تجدیدپذیر کار می‌کنند. این دسته نیز شامل توربین‌های بادی، سلول‌های خورشیدی، مولدهای انرژی امواج، زمین‌گرمایی و بیوماس می‌باشد.
  • تکنولوژی‌هایی که براساس ذخیره‌سازی انرژی استوارند. این دسته نیز شامل خودروهای برق ده قابل اتصال به شبکه، باتری‌ها، چرخ‌های طیار، ذخیره‌سازهای انرژی ابررسانای مغناطیسی[۱۰] (SMES)خازن‌ها، ذخیره‌سازهای انرژی با فشرده‌سازی هوا[۱۱] (CAES)، سلول‌های سوختی و هیدرو پمپ‌ها می‌باشد.در جدول (۲-۲) انواع مختلفی از تکنولوژی‌های DG همراه با محدوده ظرفیت تولید توان آن‌ها آورده شده است.

۲-۳-۱- بررسی انواع تکنولوژی‌های DG
در ادامه به‌اختصار به بررسی برخی از تکنولوژی‌های مهم این‌گونه مولدها پرداخته شده است.در مرجع [۱۸ و۲۴] نوعی طبقه‌بندی در مورد منابع DGصورت گرفته است که به شرح زیر می‌باشد‌. عناصر عنوان شده در این طبقه ­بندی به‌عنوان نمونه ذکر گردیده و هدف دسته‌بندی مولدهاست ولی ازنظرگوناگونی مولدها چندان کامل نیست.
جدول (۲-۲) برخی از تکنولوژی‌های DG و ظرفیت قابل دسترس

تکنولوژی‌هایDG

ظرفیت قابل‌ دسترس

توربین گازی سیکل ترکیبی

۳۵-۴۰۰MW

موتورهای احتراق داخلی

۵kW-10MW

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[دوشنبه 1401-04-13] [ 11:34:00 ب.ظ ]




طبرسی، الاحتجاج، ج۲، ص۴۹۹؛ قطب راوندی، الخرائج ‏و الجرائح، ج۲، ص۹۰۳؛ مجلسی، بحار الأنوار، ج۵۳، ص۱۷۷ ↑
نعمانی، الغیبه، ص۱۴۱-۱۴۲؛ مجلسی، بحار الأنوار، ج۵۱، ص۱۱۲-۱۱۳ ↑
«و برادران یوسف آمدند و بر او وارد شدند. [او] آنان را شناخت ولى آنان او را نشناختند» یوسف/ ۵۸ ↑
ابن‏‏بابویه، کمال‏الدین، ج۱، ص۱۴۴-۱۴۵ و ج۲، ص۳۴۱؛ ابن‏‏بابویه، علل الشرائع، ج‏۱، ص۲۴۴؛ کلینی، الکافی، ج۱ ص۳۳۶-۳۳۷؛ نعمانی، الغیبه، ص۱۶۳-۱۶۴؛ حلبی، تقریب‏المعارف، ص۱۸۹؛ ابن‏‏رستم طبری، دلائل‏الإمامه، ص۲۹۰-۲۹۱؛ طبرسی، إعلام‏الورى، ص۴۳۱ ↑
نعمانی، الغیبه، ص۱۴۱-۱۴۲؛ مجلسی، بحارالأنوار، ج۵۱ ص۱۱۲-۱۱۳؛ برای مشاهده روایات دیگر رک: ابن‏‏رستم طبری، دلائل‏الإمامه، ص۲۵۱ و ۲۵۹ و ۲۹۰-۲۹۱؛ حلبی، تقریب‏المعارف، ص۱۹۱؛ قطب راوندی، الخرائج‏والجرائح، ج۲، ص۹۳۶-۹۳۷ ↑

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

ابن‏‏بابویه، کمال‏الدین، ج۱، ص۲۸ ↑
قطب راوندی، الخرائج‏والجرائح، ج۲، ص۹۳۴-۹۳۵ ↑
مفید، الفصول العشره، ص۹۱-۱۰۳ ↑
«و به راستى، نوح را به سوى قومش فرستادیم، پس در میان آنان نهصد و پنجاه سال درنگ کرد..» عنکبوت/ ۱۴ ↑
ابن‏‏بابویه، کمال الدین، ج‏۲، ص۵۲۹-۵۳۲ ↑
حلبی، تقریب‏المعارف، ص۲۰۷-۲۰۸؛ طوسی، الغیبه، ص۱۱۲-۱۱۳؛ طبرسی، إعلام‏الورى، ص۴۷۲-۴۷۳ ↑
«و اگر او از زمره تسبیح‏کنندگان نبود، قطعاً تا روزى که برانگیخته مى‏شوند، در شکم آن [ماهى‏] مى‏ماند» صافات/ ۱۴۳-۱۴۴ ↑
سبحانی، الأضواء على عقائد الشیعه الإمامیه، ص۲۳۳ ↑
«یا چون آن کس که به شهرى که بامهایش یکسر فرو ریخته بود، عبور کرد [و با خود مى‏] گفت: «چگونه خداوند، [اهلِ‏] این [ویرانکده‏] را پس از مرگشان زنده مى‏کند؟». پس خداوند، او را [به مدت‏] صد سال میراند. آن گاه او را برانگیخت، [و به او] گفت: «چقدر درنگ کردى؟» گفت: «یک روز یا پاره‏اى از روز را درنگ کردم.» گفت: « [نه‏] بلکه صد سال درنگ کردى، به خوراک و نوشیدنىِ خود بنگر [که طعم و رنگِ آن‏] تغییر نکرده است، و به درازگوش خود نگاه کن [که چگونه متلاشى شده است. این ماجرا براى آن است که هم به تو پاسخ گوییم‏] و هم تو را [در مورد معاد] نشانه‏اى براى مردم قرار دهیم. و به [این‏] استخوانها بنگر، چگونه آنها را برداشته به هم پیوند مى‏دهیم سپس گوشت بر آن مى‏پوشانیم» بقره/ ۲۵۹ ↑
ابن‏‏بابویه، کمال الدین، ج‏۱، ص۳۱۵-۳۱۶؛ طبرسی، إعلام‏الورى، ص۴۲۶-۴۲۷؛ طبرسی، الاحتجاج، ج۲، ص۲۸۹-۲۹۰؛ اربلی، کشف‏الغمه، ج۲، ص۵۲۱-۵۲۲؛ مجلسی، بحارالأنوار، ج۴۴، ص۱۹ ↑
نعمانی، الغیبه، ص۲۱۱؛ طوسی، الغیبه، ص۴۲۰ ↑
نعمانی، الغیبه، ص۱۸۹ ↑
ابن‏‏بابویه، کمال الدین، ج‏۲، ص۶۵۲؛ طبرسی، إعلام‏الورى، ص۴۶۵؛ قطب راوندی، الخرائج‏والجرائح، ج۳، ص۱۱۷۰ ↑
«و سیصد سال در غارشان درنگ کردند و نُه سال [نیز بر آن‏] افزودند» کهف/ ۲۵ ↑
«و این چنین بیدارشان کردیم، تا میان خود از یکدیگر پرسش کنند. گوینده‏اى از آنان گفت: «چقدر مانده‏اید؟» گفتند: «روزى یا پاره‏اى از روز را مانده‏ایم.» [سرانجام‏] گفتند: «پروردگارتان به آنچه مانده‏اید داناتر است..» کهف/ ۱۹ ↑
بقره/ ۲۵۹ ↑
به بیان دیگر اگر عمر طبیعی انسان را ۶۰ سال در نظر گرفته شود و این عدد در ۱۲۱۶۶ ضرب شود، حاصل آن قریب به ۷۳۰ هزار سال خواهد شد یعنی تنها بر اساس این آیه خداوند قادر خواهد بود که حجت خویش را حدود ۷۳۰ هزار سال عمر دهد و او را بر شباب نگه دارد. و حال آنکه امام عصر(ع) تا کنون حدود ۱۱۸۰ سال از عمر مبارک ایشان می‌گذرد که اگر این عدد را بر عمر طبیعی ۶۰ ساله، تقسیم کنیم حدود ۱۹ برابر عمر طبیعی یک انسان عمر کرده است. لازم به ذکر است که قدرت الهی نا محدود است و در این مجال استدلال به قدرت نامحدود الهی کافی است لکن خواستیم تنها بر اساس این آیه به ماجرای طول عمر و بقاء بر شباب استدلال کنیم زیرا این اعداد اعم از ۱۰۰ و یا ۳۰۹ و یا ۱۰۰۰ سال و یا بیشتر از آن نمونه‏هایی از تجلی قدرت نامحدود الهی است و همه برای خداوند یکسان است. ↑
مفید، الفصول المختاره، ص۳۱۸؛ حلبی، تقریب‏المعارف، ص۲۰۷ ↑
قطب راوندی، قصص‏الأنبیاء، ص۱۴۵؛ مجلسی، بحارالأنوار، ج۱۲، ص۳۸۵؛ جزائری، قصص‏الأنبیاء، ص۲۱۳ ↑
طوسی، تلخیص الشافی،‏ ج‏۱، ص۱۴۱-۱۴۲ ↑
طبرسی، إعلام الوری، ص۲۰۹ و ۲۵۸ ↑
نباطی بیاضی، الصراط المستقیم إلى مستحقی التقدیم‏، ج۱، ص۹۴ ↑
ابن‏بابویه، کمال الدین، ج۱، ص۶۲ ↑
مفید، النکت الاعتقادیه، ص۴۵ ↑
مفید، الإرشاد، ج‏۲، ص۳۴۲ ↑
طبرسی، إعلام‏الورى، ص۴۲۳؛ إربلی، کشف الغمه، ج۲، ص۵۲۰ ↑
سید مرتضی، تنزیه الأنبیاء، ص۱۸۴؛ طبرسی، إعلام الوری، ص۴۷۱ ↑
حلبی، تقریب‏المعارف، ص۲۱۵ ↑
نیلی نجفی، منتخب الأنوار، ص۷۵-۷۶ ↑
‏مفید، أوائل المقالات، ص۴۰-۴۱ ↑
«و در زمین قدرتشان دهیم و [از طرفى‏] به فرعون و هامان و لشکریانشان آنچه را که از جانب آنان بیمناک بودند، بنمایانیم. و به مادر موسى وحى کردیم که: «او را شیر ده، و چون بر او بیمناک شدى او را در نیل بینداز، و مترس و اندوه مدار که ما او را به تو بازمى‏گردانیم و از [زمره‏] پیمبرانش قرار مى‏دهیم»» قصص/ ۵-۶ ↑
مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج‏۱۶، ص۱۵-۱۸ ↑
نهج‏البلاغه، ص۵۰۶؛ حاکم حسکانی، شواهدالتنزیل، ج۱، ص۵۳۶؛ طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج‏۷، ص۳۷۵؛ قاضی نورالله شوشتری، إحقاق الحق و إزهاق الباطل، ج‏۱۴، ص۶۲۴؛ فیض کاشانی، تفسیر الصافی، ج‏۴، ص۸۰؛ حویزی، تفسیر نور الثقلین، ج‏۴، ص۱۰۹-۱۱۰؛ قمی مشهدی، تفسیر کنز الدقائق و بحر الغرائب، ج‏۱۰، ص۳۲ ↑
تفسیرفرات‏الکوفی، ص۳۱۴؛ طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج‏۷، ص: ۳۷۵؛ فیض کاشانی، تفسیر الصافی، ج‏۴، ص۸۱؛ حویزی، تفسیر نور الثقلین، ج‏۴، ص۱۰۹؛ بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ج‏۴، ص۲۵۲ ↑
«خدا به کسانى از شما که ایمان آورده و کارهاى شایسته کرده‏اند، وعده داده است که حتماً آنان را در این سرزمین جانشین [خود] قرار دهد..» نور/ ۵۵ ↑
«و در حقیقت، در زبور پس از تورات نوشتیم که زمین را بندگان شایسته ما به ارث خواهند برد» أ‏نبیاء/ ۱۰۵ ↑
طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج‏۷، ص۱۰۶ ↑
«[یعقوب‏] گفت: « [چنین نیست،] بلکه نفس شما امرى [نادرست‏] را براى شما آراسته است. پس [صبر من‏] صبرى نیکوست..» یوسف/ ۸۳ ↑
طوسی، التبیان فى تفسیر القرآن، ج‏۶، ص۱۱۲؛ ابن‌‏‌عطیه اندلسى، المحرر الوجیز فى تفسیر الکتاب العزیز، ج‏۳، ص۲۲۸؛ طبرسی، مجمع البیان فى تفسیر القرآن، ج‏۵، ص۳۳۴؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج‏۹، ص۳۴۵ ↑
«..امید که خدا همه آنان را به سوى من [باز] آورَد..» یوسف/ ۸۳ ↑
«..که او داناى حکیم است» یوسف/ ۸۳ ↑
« و از آنان روى گردانید و گفت: «اى دریغ بر یوسف!» و در حالى که اندوه خود را فرو مى‏خورد، چشمانش از اندوه سپید شد. [پسران او] گفتند: «به خدا سوگند که پیوسته یوسف را یاد مى‏کنى تا بیمار شوى یا هلاک گردى»» یوسف/ ۸۴-۸۵ ↑
ابن‏‏بابویه، الخصال، ج‏۲، ص۵۱۷-۵۱۹؛ ابن‏‏قولویه، کامل‏الزیارات، ص۱۰۷ ↑
یوسف/ ۸۴-۸۵ ↑
راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ص۳۲۸ ↑
طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج‏۱، ص۳۳۹ ↑
همان، ج‏۱۲، ص۲۵۸ ↑
«همان کسانى که ایمان آورده‏اند و دلهایشان به یاد خدا آرام مى‏گیرد. آگاه باش که با یاد خدا دلها آرامش مى‏یابد» رعد/ ۲۸ ↑

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:34:00 ب.ظ ]




عوامل ایجاد مطلوبیت در محله مسکونی: پاسخگوی تمام اعضا جامعه به ویژه خردسالان و سالمندان به شکلی ایمن و در دسترس برای

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

استفاده مرتب و دایمی ساکنان را تسهیل کند. حس تعلق به جامعه ای با هویت را تقویت کند. تجربه های به یاد ماندنی و ارزشمندی را بر جای گذارد. مردم را هدایت و فعالیت های مختلف را تسهیل کند. زمینه ای را بسازد که افراد آن مکان را مانند خانه خود احساس کند. راه های ارتباطات انسانی را تقویت کند.
اجزا محله: هدف از چیدمان خانه های شهری به شکل محله، امکان پذیر کردن ارتباط اجتماعی بین خانواده ها در صورت تمایل و ایجاد وحدت فیزیکی ملموس می باشد.
طیف متنوعی از واحدهای مسکونی، مرکز خرید روزانه، مهد کودک، فضایی برای تفریح و سرگرمی، سالن اجتماعات، فضاهای جمعی چون محل بازی کودکان، رختشویخانه مشترک، تاسیسات ورزشی.

معیارهای عمده در تعریف محله در غرب براساس تعداد جمعیت ساکن یا بعد کالبدی در قالب عناصر پنجگانه راه، گره، نشانه، مرکز و لبه است. و در ایران در ارتباط با مفاهیم فرهنگی و اجتماعی بسیار پیچیده ای شکل می گیرد که محیطی سرشار از تعامل و مشارکت است.

محله

تعیین سلسله مراتب دسترسی مناطق مسکونی بر مبنای انواع کاربرد آنها، از موارد لازم در طراحی محله می باشد؛ زیرا تخصیص کاربری هر خیابان بر مبنای نوع خیابان تغییر می کند.

جمع و پخش کننده اصلی
جمع و پخش کننده های محلی
خیابان های مسکونی محلی

سلسله مراتب شبکه ارتباطی

پیاده راه تنها در پیوند با ساختمان ها، کاربری هایی که در آن محاط است و یا در ارتباط با سایر پیاده راه های بسیار نزدیک معنا می یابد. امنیت شهر، وظیفه اساسی خیابان ها و پیاده راه های یک شهر است.

پیاده رو ها و مسیرهای پیاده

مزیت پیوستگی کاربری های شهری:
افزایش روابط شهروندان در مرکز محله
تقویت نقش هر کاربری به واسطه قرارگیری در مجاورت دیگر کاربریها
کاهش سفرهای درون شهری
استفاده بهینه از زمان و امکان برآوردن نیازهای بیشتر
بهره وری در استفاده از زمین شهری
در پیوستگی کاربری ها، این کاربری ها هستند که در نزدیکی و در مجاورت یک محله مسکونی شکل می گیرند و به دنبال برآوردن نیازهای روزانه خود باشد.

هنگامی که در مورد اختلاط کاربری بحث می شود منظور، اختلاط کاربری یک همسایگی، خیابان و یا یک بلوک شهری و یا اختلاط کاربری به صورت عمودی در یک ساختمان است. طراحی شهری خوب باید باعث تشویق بیشتری برای نزدیکی این امکانات گردد.

اختلاط کاربریها

اصول طراحی مسکن بلندمرتبه

شاخصها

تعاریف

پیامدها و راهکارها

ارتباط بلندمرتبه ها با محیط شهری

طراحی ساختمان های بلند باید کمترین اثر منفی را بر همسایگی اطراف داشته باشد.
این اثرات منفی شامل سایه اندازی ها، دید و حریم ها و ایجاد تونل باد می باشد.

ارتفاع ساختمان و حجم ساختمان باید متناسب با همسایگی های اطراف باشد. گره ها و تقاطع های اصلی نقاط مناسبی برای جایگذاری بلندمرتبه ها می باشند.

ترکیب بلندمرتبه ها با محیط شهری

در ساختمان های بلند باید به نیازهای عابران پیاده و نهایتاً کاربران ساختمان به سرپناه، بافت، غنای فرم و رنگ و نیز ریزه کاری های معماری در مقیاسی کوچک توجه شود.
ساختمان های بلند می توانند فرم های الهام بخشی و بیانگر علاقه انسان به خارق العادگی و غافلگیر شدن باشند و می توانند محلی باشند که انسان ها خود را با آن شناسایی می کنند.
ابتکار ایجاد سکو شامل بررسی الگوی خیابان و ایجاد مقیاسی انسانی تر و به حداقل رساندن تاثیرات مخرب باد در سطح زمین می شود که همگی در انسانی کردن ساختمان های بلند تاثیر می گذارند.
ایجاد برج های باریک که سایه اندازی ساختمان های بلند را به حداقل می رسانند، به دلیل توجه ما به خورشید مسئله ای عاطفی می باشد و بنابراین ملاحظه ای دیگر بر ملاحظات مربوط به انسانی کردن ساختمان های بلند می افزاید.

تاثیر بلندمرتبه ها بر فضاهای شهری

فضاهای شهری به عنوان فضایی برای زندگی اجتماعی مردم، به وسیله موجودیت ساختمان های بلند را تحت تاثیر قرار م دهد. که بر سه ویژگی اصلی فضاهای شهری تاکید دارند:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:34:00 ب.ظ ]




فـــرهاد را چـو بر رخ شیرین نظر فتاد دودش بـه ســر برآمد و از پــای در فتاد(۶۳۰/۱).
چو خسرو از لب شیرین نمیبرد مقصود قیاس کن که به فرهاد کوهکن چه رسد (۴۳۴/۹).
فرهـــادوارم از لب شـیریم گریز نیست گــر کــوه محنتم بـه مثل بیستون شود(۵۶۲/۴).
اگر فرهاد را حاصل نشد پیوند با شیرین نه آخر جـان شیرینش بر آمد در تمنایی(۶۸۲/۶).
ای عــاقل اگـر پـای بـه سـنگیت برآید فرهاد بــدانی کــه چرا سنگ بریده است(۸۲/۴).
رحمت نکند بــــر دل بیچارهی فرهاد آن کس که سخن گفتن شیرین نشنیده است(۸۲/۵).
تفاوت اصلی سعدی و حافظ در شیوهی مبارزه میباشد. چگونگی برداشت مانع، ابیات زیادی از غزلهای حافظ را به خود اختصاص داده است، اما در سخن سعدی در یک بیت آمده، آنهم نمود کمرنگی داشته دارد:
با چابــکان دلبــر و شوخان دلفریب بسیار در فتاده و اندک رهیدهاند(۴۹۸/۱۸).
در مقابل، سعدی پذیرش مانع را مطرح میکند. به ظاهر، برداشت مانع، گرایش به اختیار و پذیرش مانع، گرایش به جبر را به ذهن میرساند؛ اما در مورد سعدی و حافظ، برعکس است.
حافظ برای برداشتن مانع از دو عنصر «نیروی معنوی»(شامل آه و دعا و شخص پیغنبرگونه) و «شراب» مدد میجوید و گاه این دو عنصر را باهم ترکیب میکند:

( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

حافظ از دست مده دولت این کشتی نوح ورنــه طوفان حــوادث بــبرد بـنیادت(۱۸/۷).
معمولاً انسان زمانی که نا امید شود و احساس کند که برای برطرف کردن مشکلات کاری از او ساخته نیست، گرایش بیشتری به دعا پیدا میکند و سخن حافظ بیان غیر مستقیم این مسأله میباشد که از دست کسی کاری ساخته نیست و فقط خدا و اولیای الهی میتوانند به داد ما برسند.گرایش به شراب نیز بیانگر استحکام موانعی است که با عقل و منطق نمیتوان آن را از سر راه برداشت. بنابراین، شراب به ظاهر از بینبرندهی مانعی چون غم، معرفی شده است و در واقع باید آن را فرار از مانع به حساب آورد:
خواهم شدن به کوی مغان آستین فشان زین فتنهها که دامن آخـــر زمان گرفت(۸۷/۷).
موانع گاهی آنچنان محکماند که حافظ به تأثیر شراب برای فراموشی آن اطمینان ندارد:
خواهم شدن به میکده گریان و دادخواه کز دست غم خلاص من آنجا مگر شود(۲۲۶/۳).
«یکی از روش های متداول و تأثیرگذار برای القای نظر خود به خوانندهی اثر که در مباحث تحلیل گفتمان انتقادی نیز مورد توجه میباشد، مرزبندی بین «خودی» و «غیر خودی» و موضع گیری در مقابل قطب مخالف است. نویسنده یا شاعر سعی میکند با مثبتنمایی خودی و منفی نشان دادن غیر خودی، تصویر دلخواه از رویداد مورد نظر ایجاد کند(گوهری و دیگران، ۱۳۹۲: ۵۹).
سعدی از این شیوه در گفتمان انتقادی عشق سود میجوید. او از دو قطب مخالف عاشق(= تودهی مردم) در برابر قطب معشوق(=طبقهی حاکم) سخن میگوید و با تمرکز بر پذیرش مانع صلحطلبی گروه اول را دربرابر ستیزهجویی گروه دوم برجسته میکند. بنابراین در پشت این تسلیم ظاهری روح مبارزه نهفته است. به ویژه اوج مظلومیت و طلب ترحم عاشقان مانند بیت «دل همچو سنگت ای دوست به آب چشم سعدی/ عجب است اگر نگردد که بگردد آسیابی»(۳۶۲/۸)میتواند توجه خواننده را به نوع ستمی که بر عاشقان میرود معطوف کند و این پرسش را در ذهن او برانگیزد که ستم و تحمل آن تا این اندازه مربوط به عاشق و معشوق است و یا شاعر منظور دیگری دارد؟ به هرحال، در پذیرش مانع، آنگونه که سعدی مطرح میکند؛ اگر مستقیماً تحریک مخاطب به قیام علیه ناراستیها وجود نداشته باشد؛ لااقل آگاهیبخش میباشد.
وجه مشترک همهی ساختهای ایدئولوژیکی … در تحلیل انتقادی گفتمان، ایجاد، نظارت، حفظ و هدایت معنای مورد نظر در ذهن مخاطبان است. این امر در جهت متقاعدسازی و همسو کردن مخاطبان با تفکر گفتمان مورد نظر میباشد و در نهایت القای ارزشگذاری و قضاوت مخاطبان به نفع گفتمان خاص صورت میگیرد(آقاگلزاده، ۱۳۹۱: ۱۶).
در سخن سعدی گفتمان رقیب یعنی معشوق یا پادشاه از مبارزهی سختافزاری علیه عاشقان استفاده میکند. یکی از نمودهای آن صفات قهری مثل ستمگری، خونخواری، بیرحمی، تلخزبانی، فتنهگری و .. میباشد که به معشوق نسبت داده میشود و خشونت قطب مخالف را به تصویر میکشد. او از نقد آشکارای این صفات معشوق سرباز زده؛ اما در لایه های درونی متن کوشیده است تا به شکلی پنهان و با به کارگیری هدفمند ابزارهای زبانی و بلاغی، تصویری نقادانه از معشوق(= حکومت) به دست دهد و به اصطلاح تحلیل گفتمان، دربرابر مبارزهی سختافزاریِ (= خشونت در عمل)معشوق، برجستهسازی نرمافزاری(= مبارزه در زبان) (سلطانی، ۱۳۸۴: ۲۴۰)را برگزیند. مبارزه بهشیوهی «سختافزاری نه تنها باعث بهحاشیهرانده شدن گفتمان رقیب نمیشود، بلکه به نوعی باعث تقویت آن نیز میشود؛ زیرا چهرهای مظلوم به رقیب میبخشد. این مظلومیتنمایی در نهایت منجر به تولید نوعی همدلی با سرکوبشدگان و مقاومت عمومی دربرابر سرکوبکنندگان میشود که به ضرر اعمالکنندهی قدرت سختافزاری میانجامد»(همان: ۱۵۹).
سعدی بیشتر از حافظ عاشقان و معشوق را در قالب دو قطب مخالف تصویر کرده ، به گونهای که فرکلاف آن را «مواجههی نابرابر»[۳۶] نامیده است(رفیعزاده و صالحینیا، ۱۳۹۲: ۳۶). او این مواجههی نابرابر را با تصاویر متعددی در کنار تصویر بنده و پادشاه بیان کرده است. تصاویری مثل گنجشک و شاهین(۲۵۰/۵)، کبوتر و شاهین(۳۵۴/۹)، مگس و عقاب(۳۴۵/۹)، تیهو و باز(۴۲۶/۶)، سیمرغ و عصفور(۲۲/۹)، آتش و پنبه، سنگ و سبوی(۲۶۶/۶)، آبگینه و سنگ(۷۴/۲)،آبگینه و سندان(۴۰۲/۶)، مگس و شکرفروش(۱۷۸/۹ و ۲۹۰/۶)، گوسفند قربانی و قصاب(۳۴۶/۱۰) و … در غزلیات حافظ به کار نرفته است.
۴-۳-۳-۵٫کارکرد استعارهی «عشق به منزلهی پادشاهی»
ویلیام بیمن الگوی تعامل ایرانیان را دارای دو قطب میداند: قطب الف که ظاهر/بیرون، حاکمیت شبکه(موقعیت سلسله مراتبی)، کمرویی(بیان محدود) را شامل میشود و قطب ب در نقطهی مقابل آن قرار دارد و باطن/درون، حاکمیت گروه(موقعیت برابر) و پررویی(بیان آزاد) را در بر میگیرد. این دو حوزه مانند دو قطب یک نمودارند و هر تعاملی میتواند به یکی از این دو قطب نزدیک باشد(بیمن، ۱۳۹۱: ۱۱۴).
بدیهی است که تعامل عاشق و معشوق در اوج صمیمیت باشد و در قطب ب جای گیرد و تعامل مردم و پادشاه عالیترین شکل تعامل قطب الف بهحساب آید. در ابیات حاوی طرحوارهی قدرتی به ویژه در سخن سعدی ما تلفیق این دو قطب را میبینیم.
سعدی پشت زبان استعاریِ مرتبط با عشق پنهان شده تا مسؤولیتی در قبال سخن متوجه او نباشد. بدینوسیله دربارهی معشوق پادشاهگونه سخنانی بر زبان آورده است که گفتنش دربارهی پادشاه غیرممکن و برباد دهندهی سر گوینده به نظر میرسد. او برخلاف سخنانی که دربارهی پادشاه گفته میشود، یعنی کمرویی یا بیان محدود (قطب الف) از بیان آزاد(قطب ب) استفاده کرده است.
ساز و کارهای زبانی استفاده شده برای معشوقِ پادشاه گونه، معمولاً گفتار مستقیم است و این بر خلاف گزارههای مرتبط با خود پادشاه میباشد که در قالب گفتار غیر مستقیم جلوهگر میشود.«وجه آزادی در جمله های غیرمستقیم بیشتر از جمله های مستقیم است و بسامد استفاده از آن به ترتیب بیانگر ابهام و صراحت میباشد»(محمدابراهیمی و ذاکری، ۱۳۸۹: ۳۲).
عناصر زبانی که بیان مستقیم را شکل میدهند عبارتند از:
۱٫استفاده از افعال خنثی: افعال احترامآمیز مثل فرمودن به جای گفتن، تقدیم کردن به جای دادن، تشریف آوردن و بردن به جای آمدن و رفتن و … به ندرت استفاده شده است. بلکه افعال در خنثیترین حالت خود حتی در خطاب مستقیم با معشوق به کار رفته است: «گفت از این کوچهی ما راه به در مینرود»(۶۶۶/۶)؛ «رفتی و هزار دلت…»(۵۷۰/۱)؛ «گفتی اگر درد عشق…»(۸۶/۳). این ویژگی در غزلیات سعدی برجستهتر به نظر میرسد. به عنوان مثال؛ حافظ اغلب فعل «گفتا» را به جای «گفت» برای معشوق به کار میبرد که محترمانهتر به نظر میرسد: «خیال زلف تو گفتا که …»(۱۱۴/۶).
۲٫دوم شخص مفرد: معمولاً در خطاب به پادشاه از صیغهی سوم شخص استفاده میشده است؛ اما سعدی در تعامل با معشوق پادشاهگونه تعمداً صیغهی دوم شخص و آن هم به شکل مفرد را به کار میگیرد. حتی در آوردن ضمیر «تو» برای معشوق اصرار دارد:«دامی نهادهای…»(۳۸/۲)؛ «خاطر عام بردهای، خون خواص خوردهای، ما همه صید کردهای، خود ز کمند جستهای»(۱۵۰/۲)؛ «… که به دشمنم سپاری/ تو به دست خویش….»(۳۶۲/۷) و …
۳٫استفاده از فعل به جای اسمسازی: اسمسازی فرآیندی است که طی آن، زمان فعل از دست میرود و بخشی از عبارت فعلی به صورت مؤکد در ابتدای عبارت اسمی قرار میگیرد و فاعل و اجزای دیگر جمله به آن ضمیمه میشوند(سلطانی، ۱۳۸۴: ۲۰۳). به این شیوه «استعارهی دستوری»(فتوحی، ۱۳۹۰: ۲۹۸) نیز گفته میشود.
در بیان مطلب به این شیوه«توجه از عاملین و مشارکین عمل به خود عمل و در بعضی از موارد به پذیرندهی عمل معطوف میگردد و ممکن است بدین ترتیب عامل عمل نیز ناشناخته بماند. از طرفی روابط پیچیدهای که بین اجزای جمله مثل «مهدی حسن را دیروز کشت» وجود دارد، با تبدیل شدن آن به «کشته شدن حسن»کلاً از بین میرود. تعبیر اسمی حاصل از فرایند اسمسازی، میتواند نقش عامل یا پذیرندهی عمل را در جملهی جدید بازی کند که این خود موجب ابهام و پوشیدگی عمل میشود»(یارمحمدی، ۱۳۸۳: ۱۴۵).
به خاطر این ویژگیها این شیوه برای بیان عملکرد منفی پادشاه کارایی دارد. در تاریخ بیهقی برای کمرنگ نشان دادن عملکرد منفی سلطان مسعود کاربرد گسترده ای دارد:«فرو گرفتنِ این امیر{= امیر یوسف}بدین بلق بود»(بیهقی، ۱۳۸۳: ۳۹۸/۲)؛ «سلطان مسعود را هیچ در دل نبود فروگرفتن غازی»(همان: ۲۷۷/۱)؛ «تا وی تدبیر کشتن و فروگرفتنِ او{= خوارزمشاه} کند»(همان: ۴۵۶/۲) و «این فروگرفتن وی{=اریاق}در بلخ…بود»(همان: ۲۷۵/۱).
در این شیوه تأکید از روی فاعل که همان پادشاه باشد برداشته میشود و جمله نیز حالت مؤدبانهتری به خود میگیرد؛ اما سعدی عملکرد منفی معشوق پادشاهگونه را با فعل بیان میکند نه با شیوهی اسمسازی. بیان مفهوم «کشتن»، به صورت فعل با فاعل معشوق در غزلیات سعدی از بسامد بالایی برخوردار است. حتی غزلی ده بیتی با ردیف «بکشد» وجود دارد:«مرا به عاقبت آن شوخ سیمتن بکشد/ چو شمع سوخته روزی در انجمن بکشد»(۵۴۶/۱) به چند مثال دیگر مرتبط با کشتن اشاره میشود: «…میکشد رقیبم»(۱۷۸/۸)؛ «به تیغ هجر بکشتی مرا و برگشتی»(۷۰۲/۴)؛ «بی جرم بکش…»(۱۵۸/۵)؛ «گر حکم کنی به جان سعدی»(۶۹۸/۱۰)؛ «گر فراقم نکشد…»(۱۶۶/۹)؛ «عشقِ… بکشد سعدی»(۲۲۲/۸)؛ «خون صاحبنظران ریختی …»(۴۸۲/۳) و …
۴٫وجه فعل:«تلقی گوینده دربارهی یک موضوع در وجه کلام وی مشخص میشود… وجهیت عبارت است از میزان قاطعیت گوینده در بیان یک گزاره که به طور ضمنی بهوسیلهی عناصر دستوری نشان داده میشود»(فتوحی،۱۳۹۰: ۲۸۵)؛ با مطالعهی وجهیت، زاویهی نگاه نویسنده را به مخاطب درمییابیم و به چگونگی رابطه قدرت میان نویسنده و مخاطب یعنی از پایین به بالا(درخواست، تمنا، تقاضا) یا از بالا به پایین (سفارش، فرمان، دستور) پی میبریم(همان: ۲۹۵).
معمولاً در برخوردهای فرادست با فرودست افعال وجه امری و یا تأکیدی دارند و ضمایر جمع(فرادست) در برابر مفرد(فرودست) به کار میرود تا فرادستان به اهمیت جایگاه خود در برابر فرودستان اذعان داشته باشند و به آنها بقبولانند که باید حرفشنو باشند(قاسمزاده و گرجی، ۱۳۹۰: ۴۸).
در سخن سعدی برعکس است؛ یعنی عاشقی که خود را فرودست شمرده، در خطاب به معشوق، از فعل و ضمایر مفرد(اغلب فعل امر و صیغهی دوم شخص مفرد)استفاده کرده است: «مکن که مظلمهی خلق را جزایی هست»(۱۲/۲)؛ «چون دل ببردی دین مبر، هوش از من مسکین مبر»(۲۳۴/۶)؛ «بی جرم بکش…/ بی شرع ببر…»(۱۵۸/۵)؛ «دامن ز پای برگیر…»(۱۷۸/۴)؛ «ای پادشاه سایه ز درویش وا مگیر»(۱۱۰/۵) و …
سعدی در شعر خود به ظاهر ادعا کرده:«سخنها دارم از دست تو در دل/ ولیکن در حضورت بیزبانم»(۱۲۶/۸) و یا «که را مجال سخن گفتن است به حضرت دوست/ مگر نسیم صبا کاین پیام بگذارد»(۱۶۲/۲)، اما با قاطعترین لحن از معشوق (=پادشاه) انتقاد میکند:

ندانمت که اجـازت نوشت و فتوا داد
اگـر نصـیب نبخشی نظر دریغ مدار

که خون خلق بریزی مکن که کس نکند(۲۹۰/۵).
شکر فروش چنین ظلم بـر مـگس نکند(۲۹۰/۶).

کاربرد وجه تأکیدی در سخن حافظ کمتر از سعدی است. او فعل دوم شخص را بیشتر در خطاب به خود و مخاطب عام شعری و کمتر برای معشوق بهکار برده است:«ذخیرهای بنه از رنگ و بوی فصل بهار»(۴۳۰/۲) {مخاطب عام}؛«به مأمنی رو و فرصت شمر…»(۲۹۸/۴){مخاطب عام}؛ « مبین به سیب زنخدان../ کجا همی روی ای دل…»(۲/۶){خطاب به دل خود}؛ «در زلف چون کمندش …»(۹۴/۴){سوم شخص برای معشوق}؛ «یا رب مگیرش ارچه دل چون کبوترم/ افکند و کشت و عزت صید حرم نداشت»(۷۸/۲){سوم شخص برای معشوق}.
هرچند ضمیر دوم شخص، در نقش مضاف الیه، با مرجع معشوق پادشاهگونه و خشونت او به کار رفته است:«نه گل از دست غمت رست…»(۴۵۰/۴)؛ «ز چین زلف کمندت کسی نیافت خلاص»(۹۸/۳)؛ «شد رهزن سلامت زلف تو…»(۱۵۴/۹)؛ «دام راهم شکن طرهی هندوی تو بود»(۲۱۰/۵). فعل در تمام این شواهد سوم شخص مفرد است و حافظ از فعل امر و نهی برای معشوق استفاده نکرده و در مجموع سخن او غیرمستقیم و احتیاط آمیز است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:34:00 ب.ظ ]




اما در تکمیل صحبت‌های مددکار محترم مرکز لازم به ذکر است که :
جمع‌ آوری اطلاعات از کودکان به دلایل گوناگونی صورت می‌گیرد که از جمله آن‌ها امکان ایجاد شرایطی برای بازگشت به خانواده یا بستگان در رابطه با کودکانی که کسانی برای نگهداری از آن‌ها وجود دارد و به هر ترتیب راهی برای ممانعت از ورود آن‌ها به سیستم شبانه‌روزی می‌توان یافت.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

کودکانی هستند که با مشکلات مادی در خانواده مواجه بود‌ه‌اند و در صورتی که از این نظر تأمین شوند خانواده توانایی نگهداری از فرزندش را دارد. مواردی که یکی از والدین و یا هر دو معتاد بوده و فرد موثری برای توانایی نگهداری از کودک وجود ندارد، در بین این والدین کسانی هستند که خواهان ترک اعتیاد خود بوده و مددکار مربوط با ارجاع شخص به مراکز موجود تسهیلات لازم را برای بازگشت کودک به خانواده فراهم می‌آورد. از آن جایی که مهمترین آرمان و هدف سازمان بهزیستی و مرکز قرنطینه ترخیص کودکان پذیرش شده به خانواده یا بستگان نزدیک است نقش اصلی مددکار اجتماعی برقراری رابطه با نزدیکان کودک می باشد تا بدین وسیله مکان امنی برای کودک خارج از حیطه بهزیستی فراهم شود، در غیر اینصورت مراحل قانونی جهت ورود به مراکز شبانه روزی سازمان بهزیستی طی شده و نقش مددکار آماده کردن کودک برای ورود به این سیستم خواهد بود.
ارتباط مستقیم با مربیان ضمن گرفتن اطلاعات از وضعیت کودکان و همچنین دادن اطلاعات از وضعیت آنها به مربیان به منظور تسهیل در شیوه‌های ارتباطی بین آنها خواهد بود. مددکار واسطه بین کودکان و نوجوانان ساکن و مربیان بوده و تمام تلاش خود را جهت بهبود کیفیت این روابط بکار خواهد بود. در این میان می‌توان جلساتی رابه طور مشترک با مربیان، و روانشناس مرکز تشکیل داده و در رابطه با مسائل و مشکلات مرکز به بحث و گفتگو نشست.
پیگیری میدانی وضعیت کودکان به طور حتم محدود به مدت زمان اقامت آنها در مرکز نخواهد بود و این پیگیری خاصه در ارتباط با کودکانی که به خانواده ترخیص شده‌اند ادامه خواهد داشت. بویژه در موارد مربوط به کودک آزاری و یا موارد مشابه با پیگیری از وضعیت کودک پس از ترخیص به خانواده می‌توان از بروز حوادث نامطلوب پیشگیری کرد.
۲۲-۲ بیان چارچوب نظری پژوهش حاضر
با عنایت به نظریه‌های مطرح شده و پیشینه پژوهش می توان نتیجه گرفت کیفیت زندگی دختران ساکن درمرکز قرنطینه دستخوش عوامل گوناگونی می‌باشد.
در این پژوهش سعی شده است از تئوری‌های «بلون دن[۷۷]» و «ایوانزوکوب[۷۸]» و «لبو[۷۹]» مربوط به کیفیت زندگی و تئوری‌های سنجش رضایت «جوران و دمینگ» استفاده شود. این نظریه‌پردازان اهمیت کیفیت را مورد توجه قرار داده‌اند. آن‌ها معتقدند کیفیت دقیقاً همان است که دریافت‌کننده خدمات تعیین می‌کند. به نظر آنها تأمین نیازها و انتظارات مشتریان و مصرف‌کنندگان خدمات، اصل مسلم دستیابی به موفقیت محسوب می‌شود. مهمترین و اصلی‌ترین مسیر موفقیت در فرآیندهای مختلف ارائه یک خدمت، مشارکت مستقیم دریافت‌کنندگان خدمات است و این نکته در قالب رویکرد مرجع‌مداری مطرح شده از جانب «جوران و دمینگ» شرح داده می‌شود.
نظریه کنش متقابل «ویلیام شوراتز» نیز در متن پژوهش مورد استفاده قرار گرفت. نظریه کنش متقابل به عنوان یکی از نظریات مورداستفاده در مددکاری اجتماعی است. ما در این دیدگاه نمی‌توانیم رفتار و حرکات فرد را بدون درنظر گرفتن رفتار و حرکات دیگران درک کنیم. به بیان دیگر هر مسأله ای باید در متن کنش متقابل با محیط خود دیده شود، زیرا که ممکن است بین فرد و سیستم‌هایی که با آنها ارتباط دارد مانعی وجود داشته باشد که با رفع آن بهبود در کیفیت زندگی فرد ایجاد شود.
در مرحله بعدی پژوهش در بررسی کیفیت زندگی دختران ساکن در مرکز قرنطینه و انتظارات آن‌ها از مرکز از نظریات پیلا و پرلمن[۸۰] در رابطه با تنهایی، از نظریه بندورا[۸۱] در رابطه با نوجوانی و یادگیری اجتماعی، از نظریه‌های «البک[۸۲]» و «فکتو[۸۳]» و «بلون دن[۸۴]» در رابطه با مشارکت، از نظریه‌های «راجرز[۸۵]»، «لوین[۸۶]»، «کولی[۸۷]» و «پارسونز[۸۸]» در رابطه با روابط فردی و از نظریات «دومازویه[۸۹]« در مورد اوقات فراغت و در مورد نیازهای عاطفی از نظریات «راجرز» و «مازلو[۹۰]» استفاده شد.
۲۳-۲ خلاصه نکات مهم
فصل دوم تحت عنوان ادبیات موضوع با تاریخچه کیفیت زندگی در ایران و جهان آغاز می‌شود. پس از بیان مفاد مهم و مرتبط پیمان‌نامه حقوق کودک (یونیسف)، اهمیت خانواده در قالب اصلی‌ترین نهاد و واحد اجتماعی که مکان امن و آرامش اعضای خود می باشد ذکر می‌شود. پدیده بی‌سرپرستی با از دست دادن والد یا والدین و یا سرپرست موثر موجب فقدان حضور کودک در خانه و خانواده می‌گردد.
کودکانی که بنا به دلایل مختلف وارد سیستم شبانه‌روزی می‌گردند نسبت به کودکانی که در کانون خانوادگی رشد می‌یابند، دارای خلقیات متفاوتی می‌گردند و زندگی در محیط شبانه‌روزی تأثیر خاصی روی کودکان و نوجوانان می‌گذارد. با توجه به این که مرکز قرنطینه ورودی سازمان بهزیستی می‌باشد و مدت اقامت در آن جا چندین ماه به طول می‌ انجامد توجه به کیفیت زندگی، رضایت و انتظارات کودکان و نوجوانان از مرکز اهمیت می‌یابد. ضمن این که نوجوانی به دلیل حساسیت‌های خاص خود نیاز به بازخوردی حرفه‌ای داشته و نیازهای متفاوتی را می‌طلبد. با توجه به نظریات مطروحه و با تأکید به این که هر لحظه از عمر انسان مهم تلقی شده و می‌تواند تأثیر بسیار مهمی در ادامه رند زندگی وی داشته باشد، چارچوب نظری حاضر انتخاب گردیده و پس از انجام مصاحبه‌های عمیق با ۳۱ نفر شرکت‌کننده در مصاحبه، مورد تحلیل قرار گرفته است.
۲۴-۲ سوال‌های پژوهش
با توجه به آن چه درباره ادبیات موضوع، پیشینه پژوهش و نظریه ها بیان شد، سوالاتی در مورد کیفیت زندگی کودکان ساکن در مرکز قرنطینه برای پژوهشگر مطرح شد :
کیفیت زندگی دختران ساکن در مرکز قرنطینه به چه صورت است؟
چه مواردی در مرکز قرنطینه موجب نارضایتی دختران شده و کیفیت زندگی آنها را پایین می‌آورد؟
آیا انتظارات دختران ساکن در مرکز قرنطینه با توجه به کیفیت موجود برآورده می شود؟
دختران ساکن در مرکز قرنطینه نسبت به ترخیص از مرکز قرنطینه، مراکز شبانه‌روزی و ورود به سیستم بهزیستی چه نگرشی و نگرانی‌هایی دارند.
۲۵-۲ الگوی نظری پژوهش
فصل سوم
روش‌شناسی پژوهش
۱-۳ مقدمه
در این فصل روش پژوهش بیان شده است روش پژوهش در این پژوهش از نوع کیفی و کمی بوده است که نتایج تحقیق با بهره گرفتن از روش مصاحبه عمیق با ۳۰ نفر از دخترانی که در طول مدت قرنطینه خود را گذرانده و حدود ۴ ماه در مرکز زندگی کرده‌اند بدست آمده است. اطلاعات جمع‌ آوری شده با بهره گرفتن از روش تحلیل محتوا موردارزیابی قرار گرفته است و در فصل چهارم به طور مفصل شرح داده خواهد شد.
۲-۳ روش تحقیق
روش مورد استفاده، روش تحقیق کیفی و کمی است. با بهره گرفتن از تحقیق کیفی می‌توان از راه‌ حل‌ هایی که توسط خود افراد پیشنهاد می‌شود برای شناسایی مسائل پیچیده اجتماعی، راه‌ حل ‌های طبیعی پیدا کرد. (مارشال، کاترین، ۱۳۷۷)
شیوه اجرای این تحقیق ایجاب می‌کند که محقق به منظور درک واقعیات موجود و به جهت پاسخگویی به سؤالاتی که وجود دارد به فرزندانی که دوره قرنطینه را گذرانده‌اند مراجعه کرده و با آن‌ها به مصاحبه بپردازد. به همین منظور تعدادی مصاحبه مقدماتی با تعدادی از مسئولین شبانه‌روزی‌ها و دختران ساکن در مرکز قرنطینه انجام شد و با تکیه بر ادبیات موضوع و همچنین پس از بررسی منابع و تحقیقات موجود یک پرسشنامه نیمه‌ساختمند تدوین گردید، با در نظر گرفتن این نکته که پس از هر مصاحبه، موضوعات و سؤالات مهم دیگری که در خلال مصاحبه مطرح شود در مصاحبه‌های بعدی با افراد دیگر مطرح گردد. بدین ترتیب پس از اتمام مصاحبه‌ها، عنوان‌های اصلی مشخص خواهد شد.
۳-۳ جامعه آماری موردمطالعه
جمعیت آماری موردبررسی تحقیق شامل کلیه دختران بی‌سرپرست و یا فاقد سرپرست مؤثر می‌باشد که در خانه کودکان و نوجوانان تحت نظارت سازمان‌ بهزیستی در شهر تهران پذیرش شده‌اند و طول دوره قرنطینه (۲۱ روز) و به طور تقریبی در همه موارد ۳ الی ۴ ماه و گاهی بیشتر را سپری کرده‌اند و در حال حاضر هنوز در مرکز قرنطینه زندگی کرده ویا به یکی از مراکز شبانه‌روزی ترخیص شده‌اند. براساس آمار ثبت‌شده در دفتر امور شبه‌خانواده این سازمان، از سال تأسیس این مرکز (۱۳۸۴) تا تاریخ شروع به اقدام جهت مصاحبه حدود ۱۷۵ دختر در این مرکز پذیرش‌ شده‌اند.
۴-۳ نمونه آماری موردمطالعه
برای انجام مصاحبه با دخترانی که در مرکز قرنطینه مورد پژوهش پذیرش شده‌اند، و طول مدت قرنطینه (۲۱ روز) را در این مرکز زندگی کرده‌اند و پس از طی دوره و پس از مشخص شدن برنامه ترخیص به خانواده و یا مرکز شبانه‌روزی انتقال داده‌ شده‌اند، با مطالعه پرونده‌ها و بررسی آمار موجود مشخص شد که از سال ۱۳۸۴ تا ۱۳۸۶حدود ۱۷۵ دختر در این مجتمع پذیرفته شده‌اند که حدود ۶۰ نفر آن در فاصله سنی ۱۸-۱۵ سال و یا بالاتر قرار دارند و از این میان با ۳۱ نفر از آن‌ها امکان مصاحبه عمیق وجود داشت.
۵-۳ روش جمع‌ آوری اطلاعات
اطلاعات با بهره گرفتن از روش‌های زیر گردآوری شده و اطلاعات نهایی بدست آمده است :
مطالعه ادبیات موضوع و پایان‌نامه‌های مربوطه
انجام مصاحبه عمیق : مصاحبه عمیق در روش تحقیق کیفی یکی از روش‌های شناخته شده است که به هنگام جمع‌ آوری اطلاعات به صورت فزاینده ای مورد استفاده قرار می‌گیرد (مارشال، کارترین، ۱۳۷۷). محقق با دختران ۱۸-۱۵ ساله ساکن شبانه‌روزی‌ها که البته خود نیز نسبت به موضوع تحقیق و انجام مصاحبه علاقه و تمایل نشان داده‌اند. مصاحبه انجام داده و مدت هر مصاحبه به طور متوسط ۶۰ دقیقه بوده است. همچنین جهت دریافت سایر اطلاعات و نیز کنترل مجدد اطلاعات قبلی دریافت شده با تعدادی از مسئولین مراکز و مددکاران نیز مصاحبه صورت گرفته است.
مطالعه پرونده ها
پرسشنامه
۶-۳ روش تحلیل اطلاعات
اطلاعات جمع‌ آوری شده با بهره گرفتن از تکنیک تحلیل محتوا تبیین و تحلیل شده است تحلیل محتوا یکی از مهمترین تکنیک‌های پژوهش در علوم اجتماعی است که در پی شناخت داده‌ها، نه به منزله مجموعه ای از رویدادهای مادی، بلکه به منزله پدید‌ه‌های نمادین است و بدون ایجاد اخلال در واقعیت اجتماعی به تحلیل آنها می پردازد. در این روش تحلیل پژوهشگر پس از جمع‌ آوری داده‌ها و هر کجا که لازم باشد مشخص می‌کند که در کجا باید تأکید بیشتری نمود. (مارشال، ۱۳۷۷) از این رو بعد از جمع‌ آوری کلیه اطلاعات، از این روش برای تحلیل استفاده شد تا مشخص شود عوامل اساسی و بنیادین و مؤثر بر کیفیت زندگی دختران ساکن در مرکز قرنطینه کدام بوده است و ارتباط آنان با انتظارات آن از مرکز و پس از ترخیص از مرکز چه بوده است. یکی از شیوه‌های تحلیل محتوا در کار کیفی، تکیه روی «عین جملات و عبارات پاسخگویان[۹۱]» است. که از این روش در هر جا که ضرورت بوده است استفاده شده است.
۷-۳ روایی[۹۲]
مقصود از روایی آن است که وسیله اندازه‌گیری، همان چیزی را بسنجد که موردنظر ماست. در این پژوهش برای روایی سنجی، از روش «روایی محتوا[۹۳]» به معنای توافق و تأیید متخصصان و چندین بار تجدیدنظر محقق بهره گرفته شده است. به همین منظور، پرسش‌های موردنظر برای مصاحبه با دختران که در مرکز قرنطینه ساکن هستند یا بوده‌اند، به اساتید و پژوهشگران نشان داده شد و از نظرات آن ها برای تأیید و تکمیل استفاده شد. موارد غیرمرتبط حذف و موارد لازم اضافه گردید و پس از آن نیز ضمن انجام مصاحبه، برخی از سؤالات از نظر بیان و مفهوم به صورت ساده‌تر برای مصاحبه شوندگان مطرح گردید تا برای شرکت کنندگان در مصاحبه قابل فهم باشد.
۸-۳ تعریف مفاهیم
سن : مدت زمانی که از تولد فرد در گذشته است.
سرپرست : شخصیت حقیقی یا حقوقی که طبق قانون، وظایفی به او تفویض شده است.
بی سرپرست : فقدان کمی یا کیفی شرایط سرپرستی فرزند در خانواده که در نهایت منجر به بی‌سرپرستی وی‌ می‌گردد، شرایط کمی نظیر فقدان والدین به دلیل فوت و شرایط کیفی نظیر اعتیاد و یا مشکلات اخلاقی والدین.
فرزندان تحت سرپرستی سازمان بهزیستی کشور : به کلیه افرادی که طبق موارد دستورالعمل اجرایی واحدهای مجتمع های خدمات حمایتی، در حوزه‌ فعالیت‌های خدمات حمایتی سازمان بهزیستی کشور در واحدهای مختلف (شیرخوارگاه، شبه خانواده، مجتمع خدمات حمایتی شبانه‌روزی، خانه فرزندان) به منظور سرپرستی، پرورش و تعلیم و تربیت نگهداری می گردند، گفته می‌شود. (دکتر مرتضوی، ۱۳۷۷)
مراقبت شبانه‌روزی : مجموعه فعالیت‌های حرفه‌ای که در زمینه صیانت از حقوق و کرامت و منافع کودکان و فراهم نمودن سلامت جسمی، اجتماعی، روانی و شرایط رشد و بالندگی معنوی، اجتماعی، علمی و خودکفایی کودکان و نوجوانانی که به صورت شبانه‌روزی نگهداری می‌شوند، انجام می‌پذیرد.
پذیرش : عبارت است از قبول سرپرستی و یا نگهداری فرزندان واجد شرایط توسط سازمان بهزیستی کشور طبق مقررات و ضوابط دستورالعمل اجرایی واحدهای مجتمع‌های خدمات حمایتی.
نوجوانی : مرحله سنی بین ۱۲ تا ۲۱ سال را نوجوانی می گویند. این دوره سنی زمان پیدا کردن هویت و رسیدن به شناخت خویشتن است. فرد در این دوره به بلوغ می رسد بنابراین این مرحله سنی دارای اهمیت بالایی بوده و حدفاصل دوره کودکی و بزرگسالی است. (بیابانگرد، ۱۳۷۶)
سازمان بهزیستی : این سازمان بر اساس اصول ۲۱ و ۲۹ قانون اساسی به صورت سازمانی از سال ۱۳۵۸ آغاز بکار نمود. بهزیستی عبارت است از مجموعه متشکلی از تدابیر، خدمات و فعالیت ها و حمایتهای غیربیمه ای که به منظور بسط رحمت الهی در جامعه و حفظ کرامات والای انسانی، با تکیه بر مشارکتهای مردمی و همکاری های نزدیک سازمان های ذیربط در جهت گسترش خدمات توانبخشی، حمایتی، بازپروری، کودک پیشگیری از معلولیت ها و آسیب های اجتماعی و کمک به تأمین نیازهای اساسی گروه های کم بهره اقدام می نماید. (کارنامه بهزیستی، ۱۳۷۱)
فرزندان شبانه روزی : کودکان و نوجوانان ۶ تا ۱۸ساله که پس از گذراندن دوره قرنطینه در یکی از مراکز شبانه‌روزی سازمان بهزیستی زندگی می کنند. (بیابانگرد، ۱۳۷۶) کودکان زیر ۶ سال به شیرخوارگاه (۳-۰ سال) و خانه نوباوگان (۶-۳ سال) فرستاده می‌شوند.
مرکز شبانه روزی : به مکانی گفته می شود که اعم از دختر و پسر به دلیل از دست دادن پدر یا مادر و یا عدم صلاحیت والدین در امر تربیت فرزندان، از سرپرستی و نظارت والدین خود محروم شده اند و در این مراکز زندگی می کنند. (دستورالعمل شبانه روزی های سازمان بهزیستی، ۱۳۷۹)
فرزندان قرنطینه : کودکان و نوجوانان ۶ سال به بالا که در مرکز قرنطینه سازمان بهزیستی به طور موقت زندگی می کنند. این فرزندان دچار آسیب های اجتماعی نیستند و دختران فراری هم تنها در شرایطی می توانند در اینجا اقامت کنند که باکره باشند.
مرکز قرنطینه :کودکان و نوجوانان ۶ تا ۱۸ ساله که به تشخیص قاضی پرونده باید در محل امنی نگهداری شوند به این مرکز سپرده می شوند. حداکثر زمان رسمی نگهداری کودکان در قرنطینه ۲۱ روز است ولی تعدادی از آنها زمان بیشتری را در مرکز سپری می کنند، و در حالت کلی تر کودکان و نوجوانان اقامت های ۲ تا ۳ ماهه دارند. (بهشتی، ۱۳۸۵)
کیفیت زندگی : کیفیت زندگی معمولاً به احساس فرد و برداشت ذهنی و ارزشیابی او از زندگی اش در خصوص رفاه و آسایشی که در حیطه های اقتصادی، شغلی و ارتباط با سایرین و … احساس می کند اطلاق می گردد.
انتظارات : عبارت است از خواست‌ها و تمایلاتی که فرد برای حفظ رضایت و خشنودی خود با توجه به امکانات موجود ذهن می‌پروراند و در واقع آن را پیش‌بینی می‌کند.
کیفیت زندگی : نوع برداشت و درک فرد از موقعیت خود در زندگی در چارچوب اهداف و نظام ارزشی مورد قبول وی. (ایوانزوکوپ، ۱۹۸۹)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:34:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم