بهره وری به عنوان معیاری کلیدی برای پیشرفت جامعه تلقی می گردد و استاندارهای زندگی در یک جامعه بستگی دارد . ارتقاء بهره وری بر کاهش تورم اقتصادی ، افزایش سطح اشتغال و رفاه عمومی ، افزایش توان رقابت سیاسی و اقتصادی تاثیرات زیادی دارد ، در واقع بهبود بهره وری به اولویتی ملی در برخی کشورهای در حال توسعه تبدیل شده و سرمایه گذاریهای زیادی در این راستا صورت گرفته است.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

اهمیت بهره وری در افزایش رفاه و سعادت جوامع بشری اکنون بر کسی پوشیده نیست .هیچ فعالیت انسانی نیست که از بهبود بهره وری سود نبرده باشد چرا که با بهبود اثربخشی و کیفیت نیروی انسانی ، افزایش بیشتری در درآمد ناخالص ملی نسبت به استفاده از سرمایه و نیروی کار اضافی به وجود می آید . به عبارت دیگر ، هنگامی که بهره وری بهبود می یابد ، درآمد ملی سریعتر از عوامل نهاده ای رشد می کند . ( طباطبایی ، ۱۳۷۹ :۳۳ )
با توجه به مطالب فوق ، هدف از این پژوهش پاسخ به این سوال است که آیا بین شاخص های فرهنگ سازمانی و میزان بهره وری کارکنان رابطه وجود دارد ؟
۱-۳ اهمیت ضرورت انجام پژوهش :
تحولات عظیم دهه اخیر سازمانهایی با حداقل امکانات از یک سو ، و شکست سازمانهایی با بهترین توانایی های مادی از سوی دیگر ، بیانگر نقش قابل توجه عوامل غیر مادی و معنوی در موفقیت آنها بوده است . پژوهشگران در زمینه تأثیر فرهنگ سازمانی بر عملکرد ، معتقدند سازمانهایی که دارای فرهنگ قوی هستند ، ارزشها و اعتقادات و هنجارهای غالب از سوی تعداد زیادی از کارکنان پذیرفته می شود و به سرعت گسترش می یابد .در چنین سازمانهایی افراد قادرند تا درباره آنچه که انجام می دهند ، احساس بهتری داشته باشند و امور را به بهترین نحو انجام می دهند . در نتیجه وجود فرهنگ قوی عامل مثبتی در جهت عملکرد بهتر و بهره وری بیشتر می باشد .
بلور و پتریک داوسون [۸]در تعریف فرهنگ سازمانی می نویسند:
«فرهنگ سازمانی نظام الگومندی از ادراکات، معانی و باورها درباره سازمان خاصی است که معناسازی در میان یک گروه دارای انتظارات مشترک را میسر و تسهیل می سازد و رفتار کاری افراد آن سازمان را هدایت می کند .(الوانی و معمارزاده ۱۳۹۱ : ۱۸۵)
اندیشمندان علم مدیریت، ریشه ی موفقیتها و شکست های هر سازمان را در فرهنگ آن جست و جو می کنند و معتقدند همان طور که انسانها دارای شخصیت منحصر به فرد و متمایز از یکدیگر می باشند، سازمانها نیز به واسطه فرهنگ شان دارای شخصیتی منحصر به فرد و جداگانه هستند.
قطعاٌ متغیرهای موجود در فرهنگ سازمان ها نقش تعیین کننده و جهت دهنده ای در رفتار کارکنان آن سازمان خواهد داشت و توجه و شناخت این عوامل سازنده ی رفتار، می تواند موجب پیشرفت و ارتقای سطح عملکرد کارکنان گردد و عدم توجه به آن، شکست سازمان را در بر خواهد داشت.(شاین ۲۰۰۳ : ۴۴)
مفهوم فرهنگ به شرح همه ی این پدیده ها کمک کرده و آنها را عادی ساخته است. اگر پویایی فرهنگ را درک کنیم، احتمال کمتری وجود دارد که در رویارویی با رفتار ناآشنا و ظاهراً غیر عقلانی افراد در سازمانها، متحیر، عصبانی و هیجان زده شویم ونه تنها درک عمیق تری از این که چرا گروه های مختلف مردم یا سازمانها تا این حد می توانند متفاوت باشند داریم، بلکه می فهمیم که چرا تغییر آنها این قدر سخت است.
درک عمیق تری از موضوعات و عناصر فرهنگی در گروه ها برای یافتن اینکه چه چیز در آنها جریان دارد و حتی مهمتر از آن برای تعیین و شناسایی اینکه چه چیز ممکن است برای رهبران و مدیران اولویت داشته باشد، ضروری است. از سوی دیگر فرهنگ سازمانی وسیله ای است که برخورد ما با مسائل سازمانی را تسهیل کرده و نحوه ی تعبیر و تفسیر از رویدادهای اطراف مان را شکل می دهد. فرهنگ آنچنان با روح و اندیشه ما عجین می شود که هر رفتار و گفتاری از آن رنگ و جهت می پذیرد. (الوانی ۱۳۷۸ : ۴۸)
از آنجایی که فرهنگ سازمان بر رفتار انسان تأثیرگذار است، با مطالعه فرهنگ سازمان می توان به علل کامیابی و شکست سازمان پی برد. همچنین می توان با شناخت فرهنگ سازمان و کشف رابطه آن با متغیرهای دیگر سازمان به سمت بهره وری کل سازمان گام برداشت. تأثیر فرهنگ سازمانی بر اعضای سازمان به حدی است که می توان با بررسی زوایای آن نسبت به چگونگی رفتار، احساست، دیدگاه ها و نگرش اعضای سازمان پی برد و واکنش احتمالی آنان را در قبال تحولات مورد نظر ارزیابی، پیش بینی و هدایت کرد. با اهرم فرهنگ سازمانی به سادگی می توان انجام تغییرات را تسهیل کرد و جهت گیری های جدید را در سازمان پایدار کرد. (الوانی۱۳۷۸ :۴۳)
از سوی دیگر یکی از مهمترین مشکلات اقتصادی اکثر کشورهای جهان سوم از جمله ایران مسئله پایین بودن سطح بهره وری است در حالی که در کشورهای توسعه یافته و صنعتی میزان بهره وری در طول سالهای اخیر به بیش از ۴۵ برابر رسیده است و تمامی پیشرفتها و افزایش کیفیت زندگی در این کشورها مدیون همین انفجار بهره وری است .
در کشور ما نیز در طی سالهای اخیر اقدامات اساسی و زیر بنایی برای ایجاد و افزایش سطح بهره وری به عنوان یکی از عناصر اصلی توسعه ، صورت گرفته است . اگر ما بهره وری را به عنوان فرهنگ استفاده از همه منابع و امکانات در نظر بگیریم ، گام نخست را در وارد کردن مفهوم بهره وری در فرهنگ سازمانی ایجاد کرده ایم .
با توجه به مراتب فوق و اهمیت فرهنگ سازمانی و تأثیر آن بر بهره وری در این پژوهش به بررسی رابطه بین این دو متغییر می پردازیم .
۱-۴ اهداف پژوهش :
با توجه به اینکه فرهنگ سازمانی در سازمانهای امروزی نقش کلیدی ایفا می کنند و تأثیر شگرفی بر افزایش بهره وری کارکنان دارند ، این تحقیق بر آن است تا با بررسی فرهنگ سازمانی و بهره وری کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمانشاه به اهداف ذیل نایل گردد:
۱-۴-۱ هدف اصلی پژوهش :
هدف اصلی در این پژوهش تعیین رابطه بین فرهنگ سازمانی و میزان بهره وری نیروی انسانی بوده است .
۱-۴-۲ هدفهای ویژه :
تعیین تأثیر روحیه ابتکار و خلاقیت و سطح بهره وری کارکنان.
تعیین تأثیر میزان ریسک پذیری کارکنان و افزایش سطح بهره وری کارکنان.
تعیین تأثیر سبک رهبری ( هدایت ) و میزان بهره وری کارکنان.
تعیین تأثیر هماهنگی و انسجام در کارها و افزایش سطح بهره وری کارکنان.
تعیین تأثیر مساعدت و حمایت مدیران از کارکنان و افزایش سطح بهره وری کارکنان.
تعیین تأثیر برقراری یک سیستم کنترل مناسب و افزایش بهره وری نیروی انسانی.
تعیین تأثیر تعیین هویت کارکنان و افزایش سطح بهره وری کارکنان.
تعیین تأثیر یک نظام تخصیص پاداش شغلی بر مبنای عملکرد کارکنان و سطح بهره وری کارکنان.
تعیین تأثیر سازش با پدیده تعارض و افزایش سطح بهره وری کارکنان.
۱۰ – تعیین تأثیر الگوهای ارتباطی موجود و افزایش سطح بهره وری کارکنان.
۱-۴-۳ هدف کاربردی :
در این پژوهش هدف کاربردی تعیین تأثیر فرهنگ سازمانی بر میزان بهره وری کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمانشاه می باشد.
۱-۵ فرضیه های پژوهش :
۱-۵-۱- فرضیه اصلی : بین فرهنگ سازمانی و میزان بهره وری نیروی انسانی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.
۱-۵-۲- فرضیه های ویژه :
بین روحیه ابتکار و خلاقیت و سطح بهره وری کارکنان ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد.
بین میزان ریسک پذیری کارکنان و افزایش سطح بهره وری آنان ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد.
بین سبک رهبری ( هدایت ) و میزان بهره وری کارکنان ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد.
بین هماهنگی و انسجام در کارها و افزایش سطح بهره وری ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد.
بین مساعدت و حمایت مدیران از کارکنان و افزایش سطح بهره وری ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد.
بین برقراری یک سیستم کنترل مناسب و افزایش بهره وری نیروی انسانی ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد.
بین تعیین هویت کارکنان و افزایش سطح بهره وری آنان ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد.
بین یک نظام تخصیص پاداش شغلی بر مبنای عملکرد کارکنان و سطح بهره وری کارکنان ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد.
۹- بین سازش با پدیده تعارض و افزایش سطح بهره وری کارکنان ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد.
۱۰ – بین الگوهای ارتباطی موجود و افزایش سطح بهره وری کارکنان ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد.
۱-۶ مدل مفهومی :
بهره وری

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...