۷- روابط بین فردی[۱۱]

مهارت ارتباطی بین فردی شامل توانایی برقراری و حفظ ارتباطهای متقابل و عنایت بخشی است که محبت و تعادل وضعیت از ویژگی های آن است.

از ویژگی های ارتباط مثبت بین فردی، توانایی صمیمیت و محبت و انتقال دوستی به شخص دیگر است. این مهارت اجتماعی عموماً نیاز به داشتن حساسیت مثبت به دیگران، تمایل به برقراری ارتباط ‌ها و احساس رضایت از این روابط است.

۸- مسئولیت پذیری اجتماعی[۱۲]

مسئولیت پذیری اجتماعی نشان دادن خود به عنوان یک عنصر سازنده، شرکت کننده و همکاری کننده در یک گروه اجتماعی است. این توانایی شامل مسئول بودن است حتی اگر شخصاً از این رابطه سود برده نشود. چنین افرادی دارای وجدان اجتماعی هستند و رفتارهای آن ها به صورت پذیرش مسئولیت‌های اجتماعی جلوه گر می شود.

۹- حل مسأله[۱۳]

قابلیت حل مسأله توانایی شناسایی و تعریف مشکلات، همچنین خلق و انجام راه حلهای بالقوه مؤثر است. حل مسأله ماهیتی چند مرحله ای دارد و شامل توانایی انجام این مراحل است.

الف) احساس وجود مشکل و احساس داشتن کفایت و انگیزه کافی برای مقابله مؤثر با آن

ب) تعریف و تدوین مشکل تا حد امکان

ج) تصمیم گیری و انجام یکی از راه حل ها.

۱۰- واقعیت آزمایی[۱۴]

واقعیت آزمایی توانایی ارزیابی انطباق بین آنچه تجربه می شود و آنچه عیناً وجود دارد، می‌باشد. بخش میزان انطباق بین آنچه فرد تجربه کرده و آنچه واقعاً وجود دارد. شامل تحقیق درباره شواهد عینی برای تأیید توجیه و اثبات احساسات، ادراکات و اندیشه هاست.

واقعیت آزمایی شامل درک موقعیت کنونی، تلاش برای فهم امور به طور صحیح و تجربه رویدادها آن گونه که واقعاً هستند، بدون خیالبافی و رویاپردازی بیش از اندازه است. به زبان ساده تر، واقعیت آزمایی توانایی درک صحیح موقعیت جدید است.

۱۱- انعطاف پذیری[۱۵]

انعطاف پذیری توانایی منطبق ساختن عواطف، افکار و رفتار با موقعیت‌ها و شرایط دائماً در حال تغییر است. افراد منعطف افرادی فعال، زرنگ، همیار و قادر به واکنش به تغییر هستند. این افراد زمانی که مشخص شود اشتباه کرده‌اند، قادرند ذهنیات خود را تغییر دهند.

۱۲- تحمل فشار[۱۶]

عبارت است از توانایی مقاومت در برابر رویدادها و موقعیتهای فشارزا و بدون توقف از طریق سازگاری فعال در برابر فشار، این توانایی به معنی پشت ‌سر گذاشتن موقعیتهای شکل ساز بدون از پا در آمدن. کسانی که تحمل فشار را در حد بالایی دارند. بحران‌ها و مشکلات را بهتر پشت سر می‌گذارند و کمتر دچار ناامیدی و بی یاوری می‌شوند.

۱۳- کنترل تکانه[۱۷]

کنترل تکانه توانایی مقاومت یا به تأخیر انداختن تکانه، سائق یا وسوسه انجام عمل است. این توانایی شامل پذیرش تکانه های پرخاشگر، خوددار بودن و کنترل خشم، پایین بودن تحمل ناکامی، ناتوانی در کنترل مشکلات فقدان خود کنترلی و رفتارهای تند و غیر قابل پیش‌بینی تجلی می‌کند.

۱۴- شادکامی[۱۸]

شادکامی توانایی راضی بودن از زندگی خود، لذت بردن از خود و دیگران و شاد بودن است.

این مؤلفه‌ از هوش هیجانی شامل توانایی لذت برون از جنبه‌های مختلف زندگی خود و به طور کلی زندگی است. افراد شادمان اغلب احساس خوبی و راحتی چه در محیط کار و چه در اوقات فراغت دارند. شادکامی با احساس کلی شادی و نشاط مرتبط است.

۱۵- خوش بینی[۱۹]

خوش بینی توانایی نگاه کردن به طرف روشن تر زندگی و حفظ یک نگرش مثبت حتی رویارویی با بد اقبالی است. خوش بینی نشان دهنده امید به زندگی و رویکردی مثبت به زندگی روزمره است.

شناسایی حالت های هیجانی

اصلی ترین و بنیادی ترین مهارتی که به هوش هیجانی کمک می‌کند: توانایی شناخت دقیق حالت‌های هیجانی است. دلیل این ادعا ساده است: ناتوانی در تشخیص و شناخت یک هیجان، یا ناتوانی در شناخت تفاوت یک هیجان از هیجان دیگر، باعث می شود تا مهارت‌های دیگر بدون استفاده و مفید واقع شوند.

با آن که شناسایی هیجان‌ها بسیار مهم است، قبل از آن باید به موضوع بسیار مهمتری که تا کنون به آن اشاره نکرده ایم، بپردازیم. اینکه محل یا مکان هیجانی که می‌خواهیم آن را شناسایی کنیم کجاست. طبق نظریه های هوش هیجانی این نوع هیجان‌ها در هر مکانی می‌توانند باشند، در دیگران و در خود.

شناسایی حالت‌های هیجانی خود

همه ما می‌توانیم زمانهایی را به یاد بیاوریم که در آن هیجانهای بسیار قوی یا بسیار شفاف و واضح بوده است. آن قدر قوی یا شفاف که در شناسایی آن هیچ مشکلی نداشتیم، بعضی وضعیتها، به جای آن که واکنش‌های قوی و شفاف ایجاد کنند، هیجانهایی ایجاد می‌کنند که بسیار خفیف هستند و بعضی دیگر در وضعیت ها تنها یک هیجان آن هم هیجان شناخته نشده نامدار ایجاد نمی کنند، بلکه مخلوط پیچیده ای از انواع احساسات را به وجود می آورند.

هیجان ها درباره قضاوت هایتان اطلاعاتی در اختیار شما می‌گذارند

هیجان ها نوعی اطلاعات هستند. چون هیجان‌ها آشکارا به شما می‌گویند در حال ارزیابی مثلاً مردم اشیاء اوضاع و عقاید هستند، درک دقیق هیجان‌ها ‌به این معنا است که درباره ارزیابی هایتان اطلاعات دقیق تری دارید. شناخت دقیق هیجان‌ها درباره آنچه را که دوست دارید. آنچه را که دوست ندارید یا آنچه را که مطمئن نیستید دوست دارید یا نه. اطلاعات بیشتری به شما می‌دهند.

هیجان ها به شما می‌گویند که چگونه رفتار کنید.

اطلاع داشتن از قضاوت هایتان درباره بهترین روش های رفتاری در وضعیت های مختلف علایم مهمی را در اختیار شما می‌گذارد. بسیاری از هیجان‌ها علایمی هستند که به شما می‌گویند توجه خود را به کجا معطوف کنید و چگونه انرژی‌های خود را جهت بدهید. اگر نتوانید هیجان را دقیقاً شناسایی کنید نخواهید توانست به بهترین شیوه عمل کنید.

هیجان ها سودهای جانبی بیشتری دارند

سومین دلیل در تأیید اهمیت شناخت دقیق احساسات خود این است که داشتن این نوع دانش درباره حالات درونی می‌تواند به نتایج سودمند دیگری ختم شود. برای مثال، پژوهش نشان داده است، کسانی که از هیجانهای خود شناخت بسیار خوب و واضحی دارند معمولاً کمتر دچار افسردگی می‌شوند و نسبت به کسانی که احساسات خود را زیاد درک نمی کنند کمتر از ناراحتیهای هیجانی رنج می‌برند. طبق یافته های پژوهش‌ها در وضعیت هایی با استرس بالا و برانگیختن کسانی که از حالات هیجانی خود شناخت بهتری دارند معمولاً عملکرد بهتری دارند.

‌بنابرین‏، داشتن دانش دقیق از حالات روانی خود می‌تواند، در انجام دادن کارها کمک خوبی باشد. (براوبری – گریوز/ ترجمه، گنجی ۱۳۸۴)

رضایت زناشویی

رضایت زناشویی، احساس عینی از خشنودی، رضایت و لذت تجربه شدن توسط زن یا شوهر است. قسمتی که همه جنبه‌های زندگی مشترکشان را در نظر بگیرند. (الیس، ۱۹۸۶ به نقل از فیروز بخت ۱۳۸۱)

و صورت توجه به عوامل رضامندی زناشویی می توان انتظار داشت که با افزایش سطح رضامندی و بهداشت روانی بسیاری از مشکلات روانی، عاطفی و اجتماعی کاهش می‌یابد.

با ارتقاء سطح رضامندی زناشویی و رضایت از زندگی، افراد جامعه با آرامش خاطر بیشتر به رشد تعالی و خدمات اجتماعی فرهنگی، اقتصادی و … خواهند پرداخت و خانواده ها نیز از این پیشرفت سود خواهند برد. (ثنایی ۱۳۷۳)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...