منابع تحقیقاتی برای نگارش پایان نامه یکپارچه سازی اعتماد … – منابع مورد نیاز برای مقاله و پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین |
روشن است که در بیشتر موسسات، مدیران یا مدیران مالک سازمان فقط اشخاصی نیستند که در موفقیت کسب و کار سازمان همکاری می کنند،کارکنان هم در این موفقیت سهیم هستند و سهم عمده ای در ترقی یا افول کسب و کار ایفا می کنند (Fenn, 2005:77). از این دیدگاه کارکنان ،دارایی و سرمایه های سازمان هستند که موفقیت سازمان به آنها وابسته است. آنها منابعی هستند که به رشد و توسعه نیازمندند. رابرتز [۱۹] و پرم کومار [۲۰] در ۱۹۹۹ بیان کردند که آگاه و مطلع نگاه داشتن کارکنان نسبت به فناوری اطلاعات جدید به آنها اجازه می دهد که منابعی راکه به آنها در بهره وری کمک می کند، بالا ببرند (Premkumar, 2003:121). ایگباریا[۲۱] شواهدی را نشان داد که تایید می کرد کارکنان درگیر در تغییرات تجربیات، نرخ موفقیت بالاتری را تولید می کنند.
برای کارکنان، در یک سطح فردی، این احساس برای آنها ایجاد می شود که آنها عضوی از تیم، یا سازمان هستند و در موفقیت پروژه مهم و مسئول می باشند. دانش کارکنان سرمایه انسانی سازمان است و کارکنان درگیر در پروسه پذیرش، نرخ موفقیت بالاتری را ایجاد می کنند. ارتباطات روشن در میان کارکنان سازمان، در وضعیت جاری و موقعیت قبلی آنها در سازمان، در طول و بعد از پیاده سازی از تغییرات ضروری می باشد (Turban and Liang, 2005:313). مدیران باید مطمئن باشند که کارکنان نسبت به تاثیر تغییرات آگاه و مطلع هستند.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
اگر یک کمپانی سیستم های کامپیوتری جدیدی را در سازمان به کار گیرد، کارکنان نسبت به امنیت آنها تردید دارند (Bull, 2003: 96). بعضی کارکنان این موضوع را که سیستم های جدید روش فعالیت های کسب و کار را تغییر داده یا بهبود می بخشد ، باور ندارند (Acar and Arditi, 2005:36).
به دلیل داشتن نگرش منفی این افراد، مایانو[۲۲] و براکیو (۲۰۰۷:۷۴) استدلال می کنند که به کارگیری کارکنان جدید نسبت به نگهداری از کارکنانی با نگرش منفی بسیار موثرتر می باشد (ruque and Moyano, 2007: 74). از طرف دیگر، هزینه نگهداری کارکنان جدید، گاهی اوقات از پرورش و قانع کردن کارکنان قبلی بیشتر است. تربیت و آموزش مناسب کارکنان هنگامی که آنها در برابر تغییرات IT مقاومت می کنند باید انجام گیرد.
بر اساس تحلیل بالا،ما می توانیم استنباط کنیم که کارکنان درگیر در هر فرایند تغییر، احتمالاً موفقترند. وقتی کارکنان عضوی از فرایند تغییر باشند، می توانند ورودی را برای فعالیت هایی که روزانه با آن سر و کار دارند فراهم کنند اگر چه در موسسات کوچک، کارکنان اغلب دیدگاه یکسانی نسبت به کسب و کار به عنوان مالکان سازمان دارند، اما دانش آنها هنوز سرمایه سازمانی به شمار می رود.آنها در ظرفیت افزایشی سازمان که از طریق آن موسسات پیشرفت کرده و تغییرات را می پذیرند شرکت می کنند (Macpherson and Wilson, 2003:9).
در تحقیقات پیشین به طور پراکنده به انواع رفتارهای پرسنل در قبال مواجهه با فناوری اشاره شده است.
شکل ۲-۱: نمایه مقاومت و پذیرش فناوری
همانگونه که در رنگ های نمایه مشخص است مرز دقیقی بین بخش ها وجود ندارد. از کاربردهای این نمایه می توان به این موضوع اشاره نمود که سازمان ها می توانند با مراجعه به آن و انجام یک تحقیق مکمل، پرسنل خود را در مورد مقاومت و پذیرش فناوری، دسته بندی نمایند و هنگام پیاده سازی فناوری، متناسب با هر دسته برنامه ریزی نمایند.
۲-۱-۴-۲- ظرفیت جاذب سازمان
ظرفیت جاذب به توانایی که سازمان به وسیله آن می تواند پیشرفت کند و خود را با تغییرات از طریق چرخه یادگیری دانش، انتقال دانش، ایجاد دانش جدید و تولید مزایای رقابتی سازگار کند اشاره می کند (Anderson and Huang, 2006: 413). ساخت این قابلیت روتین های روزمره و فرآیندهایی را شامل می شود که موسسات برای بدست آوردن جذب فرآیندها و استفاده دانش آنها بکار می برند. در مدل ادراکی، گفته می شود که دو عنصر پتانسیل و درک درون ظرفیت جاذب، وجود دارد. پتانسیل به ظرفیتی اشاره می کند که دانش و توانایی که دانش را یکسان می کند ، ایجاد می کند. از طرف دیگر، ظرفیت واقعی بر انتقال و استخراج دانش استوار است.
گری[۲۳] بیان کرد که ظرفیت جاذب در موسسات کوچک و بزرگ یک مقدمه برای پذیرش موفق نوآوری و رشد می باشد (Gray and Gonsalves, 2002:311). در این مطالعه درباره بیش از ۱۵۰۰ مالک موسسه کوچک و متوسط در انگلستان و در سال ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۴، به منظور ارتباط ظرفیت جاذب در سطح آموزشی و سابقه موسسه که به نوآوری و پیشرفت موسسه وابسته است، تحقیقات انجام گرفت. این تحقیق سطوح بالای آموزش به علاوه رشد و گرایش موسسات را پیشنهاد می کند. به هر حال، اطلاعات کافی برای استدلال این موضوع که سابقه موسسه به نوآوری و پیشرفت وابسته است وجود ندارد. این مفهوم یعنی این که افراد از گروه های مختلف با زمینه های موضوعی متفاوتی هستند و کارها را به صورت متفاوت از هم انجام می دهند. مدیریت باید تضمین کند که کارکنان دیدگاه ها را راجع به سبک های متفاوت درک می کنند و این گوناگونی با دانش خارجی ترکیب شده و به ایجاد دانش جدید و سپس ایجاد مزایای رقابتی منجر می گردد.
۲-۱-۴-۳- شبکه ای کردن[۲۴]
شبکه در موسسات کوچک و بزرگ از طریق مبادلات زیاد بین سازمان ها، شرکای تجاری، فروشندگان، تهیه کنندگان، مشتریان و سهام داران ایجاد می شود. این شبکه ها می توانند شبکه شخصی یا شبکه تجاری باشند و به وسیله مرزهای سازمانی محدود نگردند (Taylor and Pandza, 2003: 33). از طریق این شبکه ها، سازمان ها می توانند دانش،اطلاعات و ارتباطات را تبادل کرده،آنها را بین هم به اشتراک گذاشته و با هم همکاری کنند.
به علت ماهیت موسسات بزرگ و کوچک، با وجود نبود منابع IT و مهارت های سازمانی، موسسات می توانند از طریق ارتباط شبکه، در زمان پذیرش IT، به سود برسند. فلچر[۲۵] در سال ۲۰۰۲ گفت که شبکه بندی می تواند منابع بالقوه ای برای بسیاری از سازمان های کوچک ایجاد کند (Fletcher, 2002:23). درون این شبکه منبع دانشی وجود دارد، که مدیران مالک کسب و کار را به وسیله دسترسی به منابع کمیابی از قبیل مهارت ها، اطلاعات و دانش رونق می دهند (Macpherson and Wilson, 2003: 14).
ارتباط شبکه
فولر[۲۶] در سال ۲۰۰۲ بیان کرد که ارتباط در کسب و کارهای کوچک مهم است و استراتژی ها و مفاهیم متفاوتی در هر بخش از ارتباط توسعه داده شده سازمان ها موجود می باشد (Fuller and Lewis, 2002: 512). مدیران مالک سازمان های کوچک با سهامداران تعامل دارند. ۵ نوع از ارتباط وجود دارد. شبکه، قرارداد، سرویس شخصی، توسعه استراتژیک و شخصی سازی.
پریم کومار و رابرت در سال ۲۰۰۲ فاکتورهای محیطی خارجی و شبکه ای را در سازمان های کوچک شرح دادند که فروشندگان، شرکا، رقبا و IT را در بر می گرفت (Premkumar, 2003:123). برای IT، فاکتور محیط خارجی روی فشار رقبای بازار، در هنگامی که IT نتایج مثبت برای دیگر رقیب ها داشت، تاکید می کرد. گرچه پذیرش IT به نفع خود سازمان است، همکاری بین کاربران خارجی مثل فروشندگان، شرکای تجاری، سهامداران و مشتریان باید ایجاد گردد.
همکاری یکی از ۴ زمینه رقابتی در مدل لوی[۲۷] (۲۰۰۰:۸۷) است، که سازمان ها در هنگامی که برای ارتباط و اشتراک دانش و اطلاعات بین هم با همدیگر کار می کنند، موجود است. همان طور که قبلاً ذکر شد، یکی از دلایل پذیرش IT در موسسات کوچک و بزرگ، فشار تکنولوژی است. IT باید یک وسیله ای برای برقراری ارتباط باشد و همچنین مورد توافق همه شرکا باشد. به بیان دیگر یکپارچگی IT بین سازمان ها ساده و موثر باشد و یک واسطی برای پاسخگویی یک سیستم به جای دیگر سیستم ها ایجاد گردد. به علاوه، این همکاری ها به سازمان ها در کاهش هزینه کمک می کند.
دانش و یادگیری
طبق گفته راسنفلد[۲۸] در سال ۱۹۹۶ رقابت در سازمان های کوچک به شدت به وسیله همکاری های درون سازمانی تحت تاثیر قرار می گرفت (Rosenfeld, 1996). همکاری در بین موسسات بزرگ و کوچک و سازمان های بزرگ یا مشتریان متداول بوده و می تواند یک روش برای بقا و افزایش اشتراک دانش باشد (Levy and Yetton, 2001: 96). هرچند تارپ[۲۹] (۲۰۰۵) اشاره کرد که بسیاری سازمان ها در شناسایی مشکلات مدیریتی در زمینه همکاری بین موسسات و محیط خارج دچار مشکل می شوند و بنابراین قادر به برآورد نیازهایشان نمی باشند (Thorpe and Pittway, 2005: 36).
موسسات بزرگ و کوچک اغلب به منابع خارجی دیگر و دانش نیز وابسته هستند. مطالعات متعدد نشان داد که ظرفیت جاذب بخشی از شبکه ارتباط خارجی یا مدیریت زنجیره تامین است و یک فرصت برای تعدیل تلاش.
مقدار این شاخص برای آمریکا ۱۵۷ و برای سوئیس ۲۰۴ و برای ژاپن ۲۸۷ است. این محققین، کارآیی این مدل را با مقدار این شاخص مرتبط می دانند، به این ترتیب که هر چه مقدار این شاخص بیشتر باشد، احتمال کارآیی مدل پذیرش فناوری اطلاعات در آن کاهش می یابد. مقدار این شاخص برای ایران، عددی در حدود ۲۰۷ خواهد شد که به مقدار بدست آمده برای سوئیس نزدیک است. رز و استراوب Rose و Straub این مدل را در کشورهای عربی نیز مورد آزمون قرار داده اند و کاربرد آن را در این کشورها موفق یافته اند.
۲-۱-۵- مدلهای موجود در ارتباط با پذیرش فناوری
در ارتباط با پذیرش فناوری، مدلهای متعددی وجود دارند که برخی از مهمترین آنها عبارتند از: مدل انتشار نوآوریها، تئوری کنش عقلایی، تئوری رفتار طرحریزی شده و مدل پذیرش فناوری. در ادامه هریک از این مدلها به اختصار توضیح داده میشوند.
۲-۱-۵-۱- مدل انتشار نوآوری
راجرز[۳۰] (۱۹۸۳: ۱۱۲)، در مقاله خود بیان میکند که انتشار یا اشاعه به معنای فرآیندی است که یک نوآوری را از طریق مجاری معینی و در طی زمان معین بین اعضای یک سیستم اجتماعی، مخابره میکند. پژوهش در حوزه اشاعه نوآوری بیان می دارد که انواع مختلف دریافت کنندگان، یک بدعت جدید را در زمانهای مختلف میپذیرند. در این رهیافت پنج گروه تعریف شدهاند: (حاتمی، ۱۳۸۹: ۲۹).
الف) مبتکران، به وسیله نیاز به تازگی و متفاوت بودن، تشویق میشوند.
ب) پذیرندگان اولیه، به وسیله ارزش ذاتی محصول، به سمت محصول کشیده می شوند.
ج) اکثریت، گستردگی محصول را درک میکنند و تصمیم میگیرند که فارغ از نیازهایشان، با آن، همراه شوند.
د) سایر افراد، بعد از فهمیدن این موضوع که بیشتر مردم این کار را انجام داده اند، سوار بر موج راه افتاده میشوند.
س) افرادی که هنوز نوآوریهای جدید را مورد استفاده قرار ندادهاند، در نهایت، از موجی که برای محبوبیت و مقبولیت گسترده محصول به راه افتاده است، تبعیت میکنند.
۲-۱-۵-۲- تئوری کنش عقلایی[۳۱]
این تئوری توسط آجزن و فیشبین[۳۲] در سال ۱۹۸۰مطرح شده و مبتنی بر این فرض است که افراد در انجام رفتارهای خود بهطور منطقی عمل میکنند. آنها کلیه اطلاعات دردسترس درباره رفتار هدف را جمعآوری و بهطور منظم ارزیابی میکنند. همچنین اثر و نتیجه اعمال را در نظر میگیرند، سپس براساس استدلال خود تصمیم میگیرند که عملی را انجام دهند یا خیر.
شکل ۲-۲: تئوری کنش عقلایی (Ajzen And Fishbein,1980)
در این تئوری، عواملی نظیر هنجار ذهنی، نگرش، قصد رفتاری و رفتار واقعی مورد توجه قرار گرفته است. هنجار ذهنی به فشار اجتماعی درکشده توسط فرد برای انجام یا عدم انجام رفتار هدف اشاره دارد. افراد غالباً بر مبنای ادراکشان از آنچه که دیگران (دوستان، خانواده، همکاران و…) فکر میکنند باید انجام دهند عمل میکنند و قصد آنها جهت پذیرش رفتار به صورت بالقوه، متأثر از افرادی است که ارتباطات نزدیکی با آنها دارند. نگرش به عنوان احساس مثبت یا منفی درباره انجام رفتار هدف تعریف شده است. قصد رفتاری، بیانگر شدت نیت و اراده فردی برای انجام رفتار هدف است. رابطه قصد رفتاری با رفتار نشان میدهد، افراد تمایل دارند رفتارهایی را انجام دهند که قصد انجام آنها را دارند. بنابراین رفتار همیشه بعد از قصد رفتاری، و متصل به آن است. این تئوری در شکل ۲-۲ نشان داده شده است (صافی، ۱۳۹۰: ۴۲).
۲-۱-۵-۳ تئوری رفتار طرحریزی شده[۳۳]
تئوری رفتار طرحریزی شده در سال ۱۹۸۵ توسط اجزن و به عنوان بسط تئوری کنش عقلایی (که در سال ۱۹۸۰ تهیه شده بود) توسعه یافت. این تئوری بهترین پیشبینی کننده رفتار یک فرد در مقابل تصمیمش برای انجام رفتار است. قصد فرد توسط سه عامل تعیین می شود، نگرش فرد به رفتار، هنجارهای ذهنی و کنترل رفتاری ادراک شده. همان طور که در شکل ۲-۳ نشان داده شده است، نگرش فرد نسبت به رفتار توسط باورهای رفتاری تاثیر میپذیرد که به نگرش مطلوب فرد به آن رفتار ارجاع دارد. عامل پیشبینی کننده دوم یا همان هنجارهای ذهنی، به فشار اجتماعی درک شده به انجام رفتار اشاره میکند که توسط آنچه برای دیگران اهمیت دارد تعیین می شود و سومین پیشایند مقصود، درجه کنترل رفتاری ادراک شده است،که به آسانی یا سختی درک شده طی انجام رفتار اشاره میکند.
به صورت ساده می توان این نظریه را این گونه بیان کرد که گروه هدف، محتملتر است رفتاری را بپذیرد که نگرش مثبتی نسبت به آن دارد و معتقد باشد در صورت انجام آن، موفق خواهد بود (حاتمی؛ ۱۳۸۹: ۲۳). این تئوری در شکل ۲-۳ نشان داده شده است.
شکل ۲-۳: تئوری رفتار طرح ریزی شده (Ajzen, 1985)
۲-۱-۵-۴- مدل پذیرش فناوری
این مدل، جرح و تعدیل شده تئوری عمل مستدل است که دیویس[۳۴] (۱۹۸۹:۳۲۰) آن را در رساله دکترای خود مطرح کرده است. هدف اصلی مدل پذیرش فناوری، ارائه مبنایی برای پیگیری اثر عوامل بیرونی بر باورهای درونی، نگرش و قصد استفاده است (Davis, 1989: 320) این مدل علاوه بر جنبه پیش بینی، رویکرد توصیفی هم دارد، بنابراین مدیران می توانند تشخیص دهند چرا یک سیستم خاص ممکن است مورد پذیرش واقع نشود و براساس شناخت حاصل شده، گامهای اصلاحی مناسب را دنبال کنند(محقرو شیرمحمدی، ۱۳۸۳:۱۱۶- ۱۱۵). شکل ۲-۴ مدل پذیرش فناوری دیویس را نشان می دهد.
شکل۲-۴ : مدل پذیرش فناوری( Davis, 1989:320)
اهمیت نظری متغیرهای سودمندی ادراک شده و سهولت استفاده ادراک شده به عنوان عوامل تعیین کننده رفتار کاربر در تحقیقات متعددی نشان داده شده است ( Davis, 1989:320). بر اساس مدل پذیرش فناوری، درک شخص از سودمندی فناوری، تحت تأثیر این واقعیت است که وی درک کند استفاده از فناوری آسان است. طی بسیاری از مطالعات تجربی انجام شده در خصوص این مدل، عامل درک سودمندی فناوری، به عنوان پیش بینی کننده قوی قصد استفاده از فناوری توسط کاربر و با ضریب استاندارد رگرسیون حدوداً ۶/۰ شناخته شده است (Venkatesh & Davis, 2000:187). با توجه به تعریف سازههای سودمندی ادراک شده و سهولت استفاده ادراک شده در فصل یک، از تعریف این متغیرها در اینجا صرف نظر کرده و فقط به توضیح متغیرهای بیرونی میپردازیم.
متغیرهای بیرونی: عوامل بیرونی می توانند شامل هر نوع عاملی از قبیل عوامل سازمانی، عوامل اجتماعی، ویژگی های سیستم های رایانه ای مانند نوع سخت افزار و نرم افزار، نحوه آموزش و کمک های افراد دیگر در استفاده از سیستم های رایانه ای باشد که بر روی برداشت های ذهنی افراد از مفید بودن و آسانی استفاده تا ژانویه سال ۲۰۰۰ ، در ۴۲۴ مقاله در نشریه های علمی به مدل پذیرش فناوری استناد می شود. در طی ده سال، این مدل به عنوان مدلی قوی، نیرومند و تنها مدل برای پیش بینی پذیرش فناوری توسط کاربر شناخته شده است (Venkatesh & Davis, 2000:187).
مدل پذیرش فناوری (TAM) به مدیران ارشد مسئول ارائه و توسعه خدمات الکترونیک و توسعه دهندگان سیستم های اطلاعاتی کمک می کند مقاصد رفتاری کاربران را پیش بینی کنند. مدل پذیرش فناوری به طور گسترده ای برای تجزیه و تحلیل پذیرش در تحقیقات متفاوت خدمات دولت الکترونیک استفاده شده است. مدل پذیرش فناوری، سهولت استفاده ادراک شده و سودمندی ادراک شده را به عنوان عوامل کلیدی پذیرش کاربر در نظر میگیرد ((Colesca & Dobrica, 2008.
۲-۱-۵-۴-۱- مطالعات انجام شده با بهره گرفتن از مدل پذیرش فناوری
مروری بر ادبیات تحقیق پذیرش فناوری نشان میدهد که محققان بسیاری، از مدل پذیرش فناوری به عنوان چارچوب نظری در تحقیق خود استفاده کرده اند. نتایج تحقیقات حاکی از آن است که این تئوری، چارچوب نظری مناسبی برای درک دلایل پذیرش انواع سیستم های اطلاعاتی ارائه می دهد. در جدول (۲-۲) تعدادی از مطالعاتی که از این مدل در تحقیق خود استفاده کرده اند ،آورده شده است (حاتمی، ۱۳۸۹: ۱۷).
جدول ۲-۲: مروری بر تحقیقات انجام شده با بهره گرفتن از مدل پذیرش فناوری
منبع
فرم در حال بارگذاری ...
[سه شنبه 1401-04-14] [ 12:20:00 ق.ظ ]
|