• در بر گرفتن کلیه سطوح مدیریت : بودجه ریزی عملیاتی یک فرایند پیشرونده می‌باشد که همه مدیران در یک سازمان را از بالاترین سطح تا مدیران برنامه و بخش در بر می‌گیرد.. این فرایند شامل یک حلقه بازخورد می‌باشد گه اطلاعات مناسبی را در اختیاز مدیران ارشد قرار می‌دهد تا بهتر به مدیریت فعالیت‌ها بپردازند.

      • یک ابزار تشخیص ارزشمند ارائه می‌دهد: بودجه ریزی عملیاتی یک ابزار تشخیص ارزشمند برای توسعه درک هماهنکی بین منابع به کار رفته و عملکرد می‌باشد . مسئولان برنامه فرصت بررسی تعامل ظریف بین منابع و نتایج دلخواه را خواهند داشت .این موضوع واقعاٌ مدیریت کلی برنامه را بهبود می بخشد.

    • به توجیه بودجه کمک می‌کند: یک بودجه عملیاتی اثر بخش ، شفافیت بیشتری را به عملکرد عملیاتی برنامه نسبت به بودجه ریزی سنتی می‌دهد . بودجه ریزی عملیاتی با بهره گرفتن از مقیاس‌های واضح هزینه کلی فعالیت را به عنوان مبنائی برای چار چوب ستاده های برنامه و اهداف عملکرد می سنجد و ابزار ارزشمندی برای بررسی چگونگی تغییرات در مخارج بر نتایج تامین می‌کند.

    • امکان مقایسه در هزینه واحد ایجاد می‌کند : بک بودجه عملیاتی همچنین اطلاعات تطبیقی مفیدی ایجاد می‌کند اگر یک واحد منطقه ای به هزینه پائین تر از استاندارد دست یابد ، مدیران سازمان می‌توانند بهترین اقداما ت ابتکاری را شناسائی کنند که منجر به چنین کاهشی گردیده است و سپس موارد آموخته شده را فراگیر و تسهیم نمایند. با شناسائی عوامل گوناگون که هزینه های برنامه را شکل می‌دهد مدیران می‌توانند فرآیندها و استراتژیهای جایگزین که ممکن است از لحاظ هزینه اثربخش تر باشد را شناسائی نمایند.

    • تصمیمات آگاهانه و ملموس تر را حمایت می‌کند : بودجه ریزی عملیاتی تصمیمات آگاهانه تر و ملموس تر ‌در مورد تامین منابع را تسهیل می‌کند . مدیران سازمان‌های دولتی باید از هزینه کلی عملیات ( کل هزینه های غیر مستقیم و بالاسری ) و سطح نتایج حاصله آگاه باشند که بودجه ریزی عملیاتی این امر را تسهیل می‌کند.

  • به عنوان مبنائی برای نظام مدیریت عملکرد گسترده عمل می‌کند: بودجه عملیاتی نشان می‌دهد چگونه هزینه ها بر عملکرد برنامه تاثیر می‌گذارد و چگونه این عملکرد بر نتایج نهائی دلخواه اثر می‌گذارد . یک بودجه عملیاتی خوب تدوین شده ، برای مدیران نقطه آغازی به منظور نظارت بر عملکرد سازمانی می‌باشد.(برزو زاده،۱۳۹۰)

۲-۴-۵-رابطه حسابداری تعهدی و بودجه‌ریزی عملیاتی

تدوین و اجرای بودجه‌ریزی عملیاتی در دستگاه‌های دولتی، مستلزم کاربرد حسابداری تعهدی به منظور تعیین هزینه های واقعی برنامه ها و ‌‌فعالیّت هاست. در بودجه‌ریزی عملیاتی علاوه بر تفکیک اعتبارات به وظایف، برنامه ها، فعالیت‌ها و طرحها، حجم عملیات و هزینه های اجرای عملیات دولت و دستگاه های ذیربط بر اساس روش های حسابداری بهای تمام‌شده، محاسبه و تعیین می‌شود که نیاز به حسابداری تعهدی را بیشتر می‌کند. به عنوان نمونه، یکی از اقلام عمده و دارای سهم درخور توجه در تعیین قیمت تمام‌شده، هزینه تامین فضای فیزیکی و ساختمان‌های اداری و سایر ساختمان‌های مورد نیاز است که به‌دلیل غیرجاری بودن این قبیل هزینه ها معمولاً به صورت پنهان باقی می‌ماند. همچنین، هزینه های فرصت‌های از دست‌رفته سرمایه ها و عدم‌النفع‌ها و خواب سرمایه های حبس‌شده نیز با رویکرد تامین مالی مجدد با پشتوانه ارزش‌ها و منافع جاری و آینده نهفته در آن ها شایسته توجه است. (کردستانی، ۱۳۸۸)

منطق زیربنای تغییرات این است که سامانه حسابداری سنتی تأکید اندکی بر رعایت محدودیتهای خرج کردن و مسئولیت‌پذیری در برابر جریان‌های نقدی و ‌مانده‌ها دارد. طرح سنجش عملکرد، شامل «خروجی‌ها»، «اثربخشی» و «نتایج فعالیت‌ها»است و با بررسی‌ تعهدات درازمدت و کل وضعیت مالی، مدیران را درخصوص «هزینه‌یابی کامل» مسئول عملیات می‌داند. اطلاعات تعهدی، برای بررسی دقیق هزینه‌یابی کامل، خدمات و شاخص اثربخشی عملکرد برنامه‌ریزی‌شده، نگهداری می‌شوند. این استدلال اهمیت خاصی برای حامیان این اصلاحات داشته است که حسابداری تعهدی، دید دقیقتری از خدمات دولت ارائه می‌کند. گفته می‌شود دولت با بهره گرفتن از حسابداری نقدی قادر است نسبت به بخش خصوصی خدمات ‌ارزان‌تری ارائه کند، زیرا هزینه های غیرنقدی مانند استهلاک را حذف می‌کند. بدین ترتیب این واقعیت نادیده گرفته می‌شود که تفاوت بین ارقام حسابداری بر مبنای نقدی و تعهدی، فقط زمان است. ‌بنابرین‏ طی زمانی تقریباً طولانی نمی‌توان به طور منطقی انتظار داشت که تفاوت انباشته با اهمیتی میان هزینه های گزارش‌شده توسط دو مبنا وجود داشته باشد. (دامغانیان، ۱۳۸۸)

بودجه بندی تعهدی کامل، ‌به این معنی است که بودجه‌ها و تخصیص منابع مالی، با ارقام حسابداری تعهدی صورت می‌گیرد. تفاوت میان رقمهای نقدی و تعهدی می‌تواند با اهمیت باشد.‏ اگر الگوی بودجه تعهدی، برای تخصیص منابع نقدی، انتخاب شود، به نظر می‌رسد ناسازه ویژه‌ای در اندازه گیری بهای تمام شده برنامه ها در زمان تورم وجود داشته باشد. در واقع می‌توان استدلال کرد که از آنجایی که منابع نقدی از سوی جامعه و از طریق مجلس تخصیص می‌یابد و برای ارائه خدمات به جامعه در اختیار دولت قرار می‌گیرد، بودجه بندی بر مبنای تعهدی الزامات ‌پاسخ‌گویی‌ را برآورده نمی‌کند.‏(رفیعی ۱۳۸۷)

ناسازه ها و تضادها ۲-۴-۵-۱-

واقعیت این است که سیستم حسابداری تعهدی در بیشتر موارد راه حل بهتری برای مسائل مهمی نظیر تخصیص منابع یا هزینه های مشترک میان برنامه ها ارائه نمی‌کند و ممکن است در واقعیت منجر به ایجاد اطلا‌عات گیج کننده و نادرست برای استفاده کنندگان گزارش‌های مالی شود.‏

‌بنابرین‏ بسیاری از مسائل مربوط به مزایای بالقوه اصلا‌حات سیستم حسابداری تعهدی، حل نشده، باقی مانده است؛ از آن جمله شیوه ارزیابی داراییها در بخش عمومی است. این نظریه بارها مورد تأکید قرار گرفته است که تعریف ارائه شده از داراییها با توجه به منافع اقتصادی آن ها ممکن است برای بسیاری از دارایی‌های تحت کنترل بخش عمومی مناسب نباشد. برای داراییهایی مانند مجموعه های هنری، ساختمان‌های مدارس، موزه‌ها، جاده‌ها، کتابخانه‌ها، املاک دولتی، پارکها و ساختمان‌های دولتی، ارزیابی پولی مناسب نیست. به طور سنتی، مبنای حسابداری مورد استفاده در بخش عمومی، مبنای نقدی است. این سیستم حسابداری و گزارشگری، اطلا‌عاتی ارائه می‌کند که نشان می‌دهد چه میزان وجه نقد دریافت شده است و چگونه این وجوه تخصیص داده شده اند.‏

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...