نداشتن خود باوری و مشکل در ایجاد روابط اجتماعی با دیگر افـــراد، افسردگی و اضطراب، کاهش تمرکز در یادگیری، تمایل به ابــراز شکست یا مقصر دانستن دیگران در شکست از علائم کاهش عزت نفس در نوجوانان است.

۲-۱-۷-نظریه های عزت نفس

● نظریه کوپر اسمیت :

کوپر اسمیت عزت نفس را یک ارزشیابی فردی می‌داند که معمولاً با توجه به خویشتن حفظ می‌شود ( به نقل از جوادی و کدیور، ۱۳۷۳). کوپر اسمیت چهار عامل اسنادی را برای رشد عزت نفس بیان می‌کند . نخستین آن و مقدم بر تمام عوامل، میزان احترام ، پذیرش و علاقه مندی که یک فرد دریافت می‌کند. دومین عامل تجارب موفقیت هایمان در زندگی و سومین عامل ارزش‌ها و انتظاراتی است که بر مبنای آن تجارب را مورد تفسیر قرار می‌دهیم و چهارمین عامل نحوه پاسخ فرد به از دست دادن ارزش می‌باشد ( به نقل از مفتاح ، ۱۳۸۱).

● نظریه مازلو:

مازلو ‌در سلسله مراتب نیازها و درسطح سوم، احترام به‌خود یا عزت نفس را قرار می‌دهد که مشتمل ‌بر تمایل شایستگی، چیرگی، پیشرفت، توانمندی، کفایت، اطمینان، استقلال و آزادی است. زمانی‌که این نیازها ارضا شود، فرد احساس ارزشمندی، توانایی، قابلیت مثمرثمر بودن و اطمینان می‌کند و چنانچه این نیازها برآورده نشود، فرد احساس حقارت ، درماندگی ، ضعف و دلسردی و ناامیدی می‌کند (فتاح، ۱۳۸۱).

● نظریه راجرز:

راجرز، عزت نفس را ارزیابی مداوم شخص از ارزشمندی خویشتن خود ویا نوعی قضاوت نسبت به ارزشندی وجودی خود تعریف ‌کرده‌است. او معتقد است این صفت در انسان حالت عمومی دارد و محدود و زود گذر نیست. بر طبق نظر راجرز، عزت نفس در اثر نیاز به توجه مثبت دیگران به وجود می‌آید. نیاز به توجه مثبت دیگران، شامل بازخوردها، طرز برخورد گرم ‌و محبت‌آمیز، صمیمیت، پذیرش ‌و مهربانی از طرف محیط به خصوص اولیاء کودک است (شاملو،۱۳۶۸).

● نظریه ویلیام جیمز:در بررسی عزت نفس، اولین کار توسط ویلیام جیمز انجام شده است. او معتقد بود که تصور فرد از خود در حین تعاملات اجتماعی ، یعنی از زمانی که متولد شده و مورد شناسایی دیگران قرار می‌گیرد، شکل می‌گیرد ( به نقل از بیابانگرد، ۱۳۸۰).

● نظریه جرج مید :

مید معتقد است که تصورات و نگرش های شخص، نقش زیادی در زندگی او دارند. این تصورات می‌تواند، مربوط به موقعیت های درونی یا بیرونی باشد. تصورات بر اساس بازخوردی که از نظر دیگران به دست می‌آید، تشکیل می شود. ‌بنابرین‏ شخص خصوصیات خود را به گونه ای درک می‌کند که دیگران آن خصوصیات را به وی نسبت می‌دهند. او نتیجه گرفت عزت نفس بر اثر انعکاس ارزیابی دیگران، به وجود می‌آید و این اجتماع است که برای افراد معیارهای زندگی را تعیین می‌کند و از طرفی نظریات دیگران در شخص درونی می شود و عزت نفس او را شکل می‌دهد ( پور مقدسیان ، ۱۳۷۳).

تحقیقات متعددی در زمینه‌ی رابطه‌ میان بلوغ، تصویر از بدن، و عزت نفس نوجوانان در غرب به عمل آمده است که نشان می‌دهد دخترانی که نسبت به شکل ظاهری بدن خود یا وزن خود ابراز نارضایتی کرده‌اند، نسبت به آنان که تصویرمثبتی ازبدن خوددرسرداشتند،ازعزت‌نفس پایین‌تری برخورداربودند. (شاک‌اسمیت[۲۱]وهندری[۲۲]).

۲-۲- تصویر بدن

۲-۲- ۱ تعریف تصویر بدن

اصطلاحات بسیار متفاوتی برای توصیف شیوه ای که یک فرد ( خود) را مفهوم سازی می‌کند، به کار برده می شود. متخصصین اعصاب، روانشناسان و روانپزشکان به انواع مختلف اصطلاحات نظیر طرح واره بدن، مفهوم بدن، نیرو گذاری روانی بدن و تصویر ذهنی از بدن اشاره کرده‌اند و همه آن ها تقریبا یک چیز را توصیف می‌کنند. مفهوم ( خود) به آگاهی کاملا هشیارانه و انتزاعی از خود اشاره دارد ولی ( تصویر ذهنی از بدن) بیشتر به جنبه‌های ناهشیار و جسمانی مربوط می شود[۲۳]. تصویر ذهنی از بدن، به تصویر و احساسی گفته می شود که شخص از اندازه، فرم بدن به تصویر و احساسی گفته می شود که شخص از اندازه، فرم بدن خود و اجزای سازنده آن در ذهن دارد. درک تصویر ذهنی از بدن، یک فرایند قشری است و در مغز پردازش می شود. چون تصویر ذهنی از بدن، جزئی از ادراک و حرکت می‌باشد و بین سیستم تعادلی، عمقی و اختلال تصویر ذهنی از بدن رابطه وجود دارد. ‌بنابرین‏ عدم سازماندهی اطلاعات حسی و در نتیجه عدم ثبات ادراکی، می‌تواند باعث اختلال تصویر ذهنی از بدن گردد، مثلا در بیماری اسکیزوفرنی این وضعیت روی می‌دهد. تغییرات مرضی در تصویر ذهنی از بدن ممکن است به صورت افزایش، کاهش و یا تحریف آن باشد.

تصویر ذهنی از بدن یک انگاره ذهنی است که فرد ‌در مورد بدن خود و خصوصیات جسمانی و زیبایی شناسی آن دارد و اشکال مرضی آن می‌تواند به صورت افزایش، کاهش یا تحریف باشد(کریچلی[۲۴]، ۱۹۵۰ (.

با فرا رسیدن سبز فایل، بعضی از انواع نماهای ظاهری و کردارهای بدنی اهمیتی خاص می‌یابند. مدهای لباس در روزگار ما تحت تاثیر ‌گروه‌های فشار، آگهی های تجاری، امکانات اجتماعی – اقتصادی و دیگر عواملی است که بیشتر مروج معیارهای اجباری هستند تا تفاوت های فردی ( گیدنز[۲۵]،۱۳۸۷)

تصویری که هر فرد از بدن خود در سر دارد بر نحوه درک و تجربه‌ احساسات جسمانی‌اش تاثیر می‌گذارد. تصویر از بدن همچنین ‌در مورد اینکه فرد چگونه خود را در فضای اجتماعی قرار دهد، چگونه خود را به عنوان موجودی مجزا از سایر پدیده‌های فیزیکی مفهومسازی ‌کند، خود را حفظ کند، درون را از بیرون خود تمیز دهد، یا خود را در حکم فاعل یا مفعول بکارگیرد، تاثیر می‌گذارد. مطالعاتی که در بریتانیا، ایالات متحده و استرالیا به انجام رسیده نشاندادهکه زنان در هر سنی که باشند معمولاً از شرایط بدنی خود ناراضی‌اند و آرزو می‌کنند که لاغرتر از آنچه هستند بشوند (گروگن، ۲۰۰۰). چندین مورد از تحقیقات بعمل آمده در سال‌های دهه هشتاد و نود میلادی حکایت از این داشته که هنجارهای زیبایی غربی، ایده‌آل هایی را برای زنان تعیین می‌کند که دستیابی به آن ها عملاً غیرممکن است و این ایده‌آلها و اهداف غیرواقعی زنانرادرموقعیتفرودستیقرار می‌دهد) کاکرهام[۲۶]، ۲۰۰۱) .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...