۱) توسعه محصولات جدید،
۲) خدمات جدید،
۳) روش های جدید تولید،
۴) گشایش بازارهای جدید،
۵) اکتشاف منابع جدید،
۶) راه های جدید سازماندهی.
آنها نتیجه گرفتند که نوآوری در سطوح سازمانی، ساختاری منفرد دارد و فقط با درجه فزون گرایی تمیز داده می شود (جوهانسن، السن و لامپکین[۳۴]، ۲۰۰۱). در حالی که سابریمنین و نیلاکانتا، نوآوری سازمانی را شامل دو بعد فنی و اجرایی میدانند(سابریمنین و نیلاکانتا[۳۵]، ۱۹۹۶).
به طور کلی، میتوان بیان کرد که مؤلفه های نوآوری، هنوز از وضوح کامل برخوردار نیستند (الونن و همکاران، ۲۰۰۸ ). در مقاله حاضر، جنبه های مختلف نوآوری، با توجه به پژوهش وانگ و احمد ( ۲۰۰۴) و با اندکی تغییر، مورد استفاده قرار گرفته است. دو پژوهشگر مذکور، معتقد هستند که نوآوری در سازمان، پنج جنبه دارد که عبارتاند از« قابلیت ابتکار در سراسر سازمان به منظور معرفی محصولات جدید برای بازارهای موجود، معرفی یا توسعه بازارهای جدید، با ترکیب راهبرد با رفتارها و فرآیندهای نوآورانه».(وانگ و احمد،۳۰۶:۲۰۰۴). پنج جنبه نوآوری، یعنی محصول (خدمات)، بازار، فرایند، رفتار و راهبرد، به طور خلاصه در جدول ۲-۱ بیان شده است.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

جدول ۲-۱:ابعاد نو آوری سازمانی منبع: وانگ و احمد (۳۰۶: ۳۰۶)

ابعاد

تعریف

نوآوری محصول
(خدمات)

معرفی محصولات (خدمات) جدید به معنای واقعی در بازار در زمان مناسب.

نوآوری بازار

جدید بودن روشهایی که شرکتها برای ورود به بازارهای هدف و بهره برداری از آنها، مورد استفاده قرار میدهند.

نوآوری فرایند

معرفی روش های تولید جدید، روش های مدیریتی نو و فناوریهای جدید، که میتوانند برای بهبود فرایندهای تولید و مدیریت استفاده شوند.

نوآوری رفتاری

توانایی های افراد، گروه ها و مدیریت برای شکلگیری فرهنگ نوآوری و پذیرش داخلی سراسری ایدههای جدید و نوآورانه.

نوآوری راهبردی

توانایی سازمان برای مدیریت اهداف جاهطلبانه سازمانی، و شناسایی عدم تناسب این اهداف بلند پروازانه و منابع موجود، برای توسعه منابع خلاقانه محدود و نفوذ بر آنها.

۲-۲-۱۲- نقش اعتماد در نوآوری سازمانی
پژوهشهای اندکی درباره نقش اعتماد در نوآوری سازمانی انجام شده است. به اعتقاد کلگ، آنسورت، اپیتروپاکی و پارکر [۳۶]، اعتماد موجب ایجاد نوآوری در سازمان میشود. آنها معتقدند که اعتماد با بهره گرفتن از ایدههای جدید در سازمانهایی که خواهان جذب ایدههای بکر هستند، ارتباط معناداری دارد. همچنین علاقه قلبی به سازمان و اشتراک در منافع و زیانها، با پیشنهاد ایدههای جدید به طور مؤثری ارتباط دارد (کلگ و همکاران، ۲۰۰۲ ). اعتماد به سرپرستان نیز در ایجاد رفتارهای نوآورانه زیردستان بسیار مؤثر است (تن و تن[۳۷]، ۲۰۰۰). علاوه بر این، چادهری ، کشف کرد که احساسات و شناخت مبتنی بر اعتماد، تأثیر مثبتی بر اشتراک دانش دارند (چودهری[۳۸]، ۲۰۰۵). در پژوهشی مشابه، لوین و کراس کشف کردند که خیرخواهی و شایستگی مبتنی بر اعتماد، میان علاقه وافر به دانش، و درک و دریافت آن دانش رابطه ایجاد میکند (لوین و کروس[۳۹]،۲۰۰۴ ). همچنین زولانسکی و همکارانش بیان کردهاند که ارزش اعتماد درک شده به منبع، موجب کارایی در انتقال دانش درون سازمان میگردد (زولانسکی و همکاران، ۲۰۰۴). در نهایت، موراداین، رنزل و ماتزلر [۴۰]، کشف کردند که اعتماد با اشتراک دانش درون و بین گروه ها، ارتباط مثبت و معناداری دارد (موراداین، رنزل و ماتزلر، ۲۰۰۵).
در پژوهشهای موجود، فقط جنبه های خاصی از اعتماد، مورد بررسی قرار گرفته است. برخی پژوهشگران، توسعه محصول جدید، برخی رفتارهای نوآورانه و برخی نیز اشتراک دانش را بررسی کردهاند. با توجه به مطالب مذکور، میتوان بیان کرد که میزان فراوان اعتماد، تأثیر مثبتی بر کیفیت، اثربخشی دانش سازمانی و ایجاد نوآوری دارد، اما تنوع در محتوای پژوهشها موجب شده است که هنوز در این زمینه، کمبودهای زیادی وجود داشته باشد و قابلیت تعمیم، به طور جدی وجود نداشته باشد (الونن و همکاران، ۲۰۰۸ ). از این رو، هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی ارتباط بین ابعاد اعتماد سازمانی و ابعاد نوآوری است.
۲-۲-۱۳- سیر تحول نوآوری
موج اول: دیدگاه شومپیتر
شومپتر، نوآوری را معرفی یک ترکیب جدید از عوامل تولید و حالتهای مختلف یک نظام یا به عبارتی یافتن یک تابع تولید جدید میداند. عوامل این نظام، شناخت یک محصول جدید، یافتن یک فرایند تولیدی جدید، دستیابی به بازار جدید، بکارگیری منابع جدید و نهایتاً طراحی یک سازمان جدید است (شهرآرای،۲۲:۱۳۷۵).
موج دوم: نوآوری تکنولوژیک
نوآوری تکنولوژیکی بین سالهای۱۹۶۰-۱۹۵۰مطرح شده است و دانشمندان و متفکرین مختلفی در این زمینه اظهار نظر نمودهاند که به دو موضوع تولید و فرایند نوآورانه توجه بیشتری داشتهاند. در این مرحله ابداع و اختراع به مرحله تجاریسازی منجر شده و تأثیر بسزایی در رشد اقتصادی کشورها داشته است، پس از این مرحله به نوآوری سیستماتیک و فرآیندگرایی توجه بیشتری شده است. به گونهای که دیوید و نورث در سال ۱۹۷۱ ، ادعا میکنند که تغییرات سیستماتیک و رشد اقتصادی امریکا، از این مرحله شروع میشود
(شهرآرای، ۲۲:۱۳۷۵).
موج سوم: نوآوری صنعتی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...