۳- ۱۳ -۱۶ رضا خان و قوام السلطنه
سردار سپه در دوره ی اول نخست وزیری قوام السلطنه کاملأ مطیع اوامر رئیس دولت بود و تمام احتیاجات خود را با توسل به رئیس الوزرا به دست می آورد. بعداز استعفای قوام السلطنه و روی کار آمدن مشیرالدوله اوضاع عوض شد .سردار سپه با سوءاستفاده به امور دیگری دست درازی کرد و در مملکت اعمالی انجام می داد که مشیرالدوله با آن مخالف بود. روند افزایش قدرت رضاخان ادامه داشت خودسری های روز افزون رضاخان و دست زدن به اقداماتی خارج از چهار چوب وظایف و اختیارات وزیر جنگ، نقض آشکار قانون اساسی، تعرض به آزادی های بیان و قلم مداخله در امور مالی و تلاش برای تسلط بر منابع مالی کشور و اختصاص آن به وزارت جنگ ،توطئه هایی بودند برای فلج ساختن کابینه ها، سرانجام مجلس را با همه ی ضعف و انفعالی که به آن دچار بود به انفعال واداشت .گذشته از این نخست وزیران این دوره نتوانسته بودند بر رفتار و اعمال سردار سپه لگام بزنند.مجموعه ی این رخدادها صدای اعتراض مجلس را برانگیخت و زمینه را برای انتقاد از رضا خان فراهم ساخت.[۹۱]

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

قوام السلطنه رئیس الوزرا ی ایران نیز کسی نبود که در مقابل خود سریهای سردار سپه سکوت کند. او هر چه میخواهد انجام دهد وبا عنایت به این نکته که اکثریت مجلس با او همراه و همگام بودند وسید حسن مدرس که حامی و طرفدار وی بود در آن ایام کسی را بهتر و مناسبتر از قوام برای ریاست وزرایی نمی دید. و از طرفی با تصویب استخدام میلسپو و هیئت مستشاران امریکایی، میل نداشت وزیر جنگ در امور مالی کشور مداخله کند. قوام مصلحت ندید مستقیمأ از در مبارزه با سردار سپه وارد شود و این مهم را به مجلس شورای ملی واگذار کرد و از دوستان مجلسی خود خواست تا جلوی تندروی های این وزیر را بگیرند ؛طبعأ مدرس با این برنامه موافقت کرد و برای شروع مبارزه یکی از وکلای آذربایجان به نام معتمدالتجار انتخاب شد.[۹۲]
معتمدالتجاردر جلسه ی ۱۲ میزان (مهر)۱۳۰۱ ش. گفت :شاه که حامی قانون اساسی و مجلس که حامی و ناظر قوانین اساسی است دلسرد،دیگران در بلاتکلیفی ، اهالی و موکلین به خیال اینکه وکیلشان در مجلس است ……رفته به فراغت…….. مجوز قانونی جرایدرا می بندند و مدیران آنها را توقیف می کنند …….قانون اساسی اعمال را تقسیم و هر وزیری را در کار خود مسئول کرده است. آیا حال در اینجا رعایت میشود ؟حکومت نظامی باید از مرکز و سایر نقاط مرتفع شود و به وزرا هم تذکر داده شود در کار یکدیگر دخالت نکنند.[۹۳]
با این واکنش صریح و جوی مجلس علیه سردارسپه، به مطبوعات و محافل سیاسی قوت بخشید تا بار دیگر از سردار سپه انتقاد کنند او که انتظار رویارویی در چنین شرایطی را نداشت، به شدت غافلگیر شد، سردار سپه که از هر جهت در کانون انتقاد مخالفان قرار گرفته بود پس از رویارویی با اوضاع و رایزنی با مشاوران خود با یکی از شگردهای سیاسی و موثری که همانا استعفا در مواقع بحرانی بود توسل جست.[۹۴]
فردای آن روز پست های نظامی را از همه ی نقاط پایتخت حتی از کاخ و دربار فراخواند و به دنبال انتشار خبر کناره گیری وزیر جنگ از مقامش در شهرستان هایی چون انزلی،بروجرد،قزوین و………روسای قشون تعطیل عمومی اعلام کردند. و طی تلگراف های متعددی از مجلس و قوام السلطنه تقاضای عدم پذیرش استعفای رضاخان را نمودند،نظم پایتخت با نمایش های نظامی و راهپیمایی ها برهم خورد. بنابراین با توجه به اوضاع نابسامان ایجاد شده مجلس مجبور شد بر عذرخواهی و اظهار انقیاد رضاخان نسبت به مجلس و قانون اساسی اکتفا نماید و قضیه را با صلح خاتمه بدهد. لذا ولیعهد در ملاقاتی او را دعوت به بازگشت نمود. . سردار سپه هم با پذیرش این دعوت در ۲۰ مهر به سمت خود بازگشت.[۹۵]
رضاخان در ۲۴ مهر در جلسه ی علنی حضور یافت و الغای حکوت نظامی و وفاداری مجدانه ی خود به قانون اساسی و نیز واگذاری دوایر مالیه را رسمأ اعلام داشت. اما موتمن الملک رئیس مجلس از خدمات و مجاهدتهای وی قدردانی و تاکید کرد که مجلس همچنان پشتیبان ادامه ی فعالیت اوست و حتی گفت : مجلس میکوشد تا وجوهی را که وزارت جنگ از پیش از دوایر مالیه دریافت می داشته با ترتیبات جدید مجددأ برقرارکند.[۹۶]
و به این ترتیب با تسلیم سردار سپه و موافقت قوام غائله ختم شد و وزیر جنگ فهمید که تنها کسی که بعدها می تواند حریف قدری برای او باشد همین قوام است. ظاهرأروابط حسنه شد ولی سردار سپه در اندیشه ی تحریک علیه قوام گردید و خود را به سوسیالیست ها که مخالف دولت در مجلس بودند نزدیک کرد و مشغول برنامه ریزی شد ولی خالی کردن زیر پای قوام توسط سوسیالیست ها پنج ماه طول کشید .بالاخره قوام السلطنه در روز پنجم ماه ۱۳۰۱ از رئیس الوزرایی استعفا داد ، زیرا خود می دانست که در مجلس اکثریت را ندارد.
۳-۱۳ -۱۷توقیف و تبعید قوام السلطنه
سقوط قوام و تقلیل طرفداران او در مجلس علل مختلفی داشت. یکی مبارزه ی پنهانی و آشکار سردار سپه وزیر جنگ با او بود،ضربتی که قوام به سردار سپه وارد کرد گرچه ظاهرأ التیام یافت ولی کینه ی قوام را در دل او باقی گذاشت و لذا با نزدیکی به سوسیالیست ها موفق شد کلک قوام را بکند. سردار سپه میل داشت نظمیه را ضمیمه ی کار خود کند و یکی از نظامیان مورد اعتماد خود را در رأس گمارد و کلیه ی افسران سوئدی را مرخص کند که با مخالفت قوام روبرو شد.غیر از مخالفت سردار سپه با قوام دولتین انگلیس و شوروی نیز از وی روی برگردانیدند. انگلیسی ها از اینکه قوام در سیاست خارجی کشور سومی را در ایران مطرح کرد ناراضی و با او مخالف شدند. قوام با استخدام مستشاران امریکایی برای مالیه ایران و مذاکره با شرکت های استاندارد اویل و سینکلر برای اعطای نفت شمال ،نفوذ یک دولت خارجی را در ایران موجب شد و طبعأ منافع انگلیسی ها در خطر افتاد. شوروی هم در امر تجارت و صادرات و واردات و مسئله ی ترانزیت و ماهیگیری بحر خزر انتطاراتی از دولت قوام داشت که چون انجام نپذیرفته بود برای ساقط کردن وی تلاش کردند .
پس تدریجأ از موفقیت دولت کم شد و اقلیت مجلس به زعامت سلمان محسن وسید محمد طباطبایی به ۴۸ نفر رسید چون قوام هوا را در پس دید تصمیم گرفت قبل از اینکه با رأی عدم اعتماد مواجه شود، کناره گیری کند.[۹۷]هرچد به نظر میرسید که شاه هم با سوسیالیست ها و نمایندگان طرفدار رضاخان برای سرنگونی قوام تبانی کرده بود. حتی مدرس لیدر اکثریت و حامی پروپاقرص قوام السلطنه هم نتوانست از سقوط او جلوگیری کند و قوام در پنج بهمن استعفاء داد.
از روزی که مستوفی الممالک از طرف اقلیتی که تبدیل به اکثریت شده بود، روی کار آمد،مدرس و همدستان وی نگذاشتند آب خوش از گلوی رئیس دولت پایین برود تا اینکه در ۲۲ خرداد د۱۳۰۲ دولت مستوفی سقوط کرد. برای جانشینی کابینه مدرس و دوستان وی نظر به قوام داشتند زیرا مدرس معتقد بود در ان ایام به شمشیر برنده احتیاج است نه شمشیر مرصع ،قوام را بهترین شخص برای ان روزگار می دید. اما با مخالفت اکثریت روبرو شد تا به سراغ مشرالدوله رفتند، مشیر الدوله رئیس دولت شد اما سردار سپه چنان عنان کار را به دست گرفت که مشیرالدوله صلاح کار را در کناره گیری خود دید پس کاندیدای اصلی قوام بود، ولی سردار سپه جنبید وبا کمک وزیر مختار روس و انگلیسیی برای خارج کردن قوام السلطنه از میدان سیاست ایران قد علم کرد ودر روز ۱۶ مهر ۱۳۰۲ به جرم توطئه علیه قتل سردار سپه در یکی از اتاق های وزارت جنگ زندانی شد. اما با شفاعت احمد شاه آزاد شد و به اروپا تبعید شد و تحت محافظت چند نظامی از طریق بغداد به اروپا رفت و سردار سپه از شر یکی از مدعیان سرسخت خود خلاص شد.[۹۸]
قوام در پاریس برای خود خانه خرید و اتومبیل گرانبها نیز تهیه کرد و در موقعیت بسیار آبرومندی زندگی میکرد.در پاریس تماس خود را با دولتمردان و رجال سرشناس ایرانی قطع نکرد و دائم در تلاش بود تا موقعیتی به دست آورد و به ایران برگردد. سرانجام با وساطت عده ای از سیاستمداران ایرانی و انگلیسی در سال ۱۳۰۷ به شرط اینکه وارد مسائل سیاسی نشود به ایران بازگشت .
قوام در طول دوران سلطنت رضاشاه، همانطور که تعهد کرده بود در ظاهر وارد مسایل سیاسی نشد.امادر پنهان مقدمات ورود به صحنه ی سیاسی را برنامه ریزی میکرد. پس از واقعه ی شهریور۱۳۲۰ و استعفای رضاشاه از سلطنت او هم از انزوای سیاسی خارج شد و به فعالیت پرداخت.[۹۹]
فصل چهارم :
بازگشت قوام السلطنه به صحنه ی سیاست
۴-۱ اوضاع سیاسی ایران از سال ۱۳۰۱ تا ۱۳۲۰
پس از استعفای قوام در بهمن ماه ۱۳۰۱ تا بازگشت مجدد وی به صحنه ی سیاست کابینه های زیادی بر روی کار آمدند که از مهمترین و ابتدایی ترین کابینه ها ،کابینه سردار سپه بود که توانست ابتدا رئیس الوزرایی وبعد از آن وزارت جنگ را احراز کند. یک هفته پس از انتصاب سردار سپه به رئیس الوزرایی احمد شاه با انتخاب محمد حسن میرزا به نیابت سلطنت عازم اروپا شد.سردار سپه تلاش خود را برای خلع سلسله قاجاریه آغاز کرد.زمزمه ی تغییر سلطنت توسط جراید و روزنامه های طرفدار سردار سپه آغاز شد. تا اینکه رضا خان با پشتوانه انگلیس و بازی های سیاسی خود توانست در ۲۱ آذر ماه ۱۳۰۴ با اکثریت ۲۵۷ رای در مقابل ۳ رای مخالف سالطنت در خاندان پهلوی را مورثی کند. دوران اول مشروطیت با تغییر سلطنت قاجار به پهلوی خاتمه یافت.[۱۰۰]
در دوره ی دوم مشروطیت با رئیس الوزرایی فروغی در اذر ماه ۱۳۰۴ شروع به کار کرد .در این سال ها مجلس و دولت ها اقداماتشان بیشتر زیر نطر رضاشاه انجام میشد. اقدامات اصلاح طلبانه دولت های وقت در امور مالی کشور و به ویژه وضع مالیات های جدید و سنگین موجبات نارضایتی روسای محلی را فراهم و موجب شورش هایی در نواحی آذربایجان و منطقه ترکمن نشین خراسان گردید. در ۱۹ اردیبهشت ۱۳۰۶ متجاوز از هزار نفر از کارمندان وزارتخانه ها اعتراض خود را مبنی بر کسر حقوق با تظاهرات شروع کردند . [۱۰۱]
در طی زمامداری مخبرالسلطنه در سال ۱۳۰۶ مخالفت های گسترده بر ضد اصلاحات مالی و تجدد خواهی شروع شد، بویژه اصلاحات غربی کردن از سوی دیگر اجرای طرح تمرکز قدرت با محو استقلال عشایر و شیوخ منشاء نهضت های انقلابی در نقاط مختلف کشور شد و به دنبال طرح متحدالشکل کردن لباس ایرانیان، شوروش و تظاهراتی به تاریخ ۲۱ تیرماه ۱۳۱۴ ش. در مشهد رخ داد و باعث اسعفای دولت فروغی شد.[۱۰۲]
وضع سیاسی ایران نظر به موقعیت جغرافیایی و سیاسی خود در اثر جنگ جهانی دوم از بسیاری جهات همانند جنگ بین الملل اول بود. افکار عمومی بر مداخله ی روس و انگلیس بر امور داخلی ایران معترض بودند و دولت آلمان را به عنوان قدرت و وزنه ای در برابر نفوذ قدرت روسیه در شمال و انگلیس در جنوب
ایران پذیرفتند. ورود نیروهای خارجی به خاک ایران بویژه تمرکز نظامی آنان در پایتخت و عوامل سیاسی دیگر رضا شاه پهلوی را مجبور ساخت تا روز ۲۵ شهریور ماه ۱۳۲۰ استعفا دهد. نیروهای نظامی دو دولت انگلیس و روس و همچنین واحدهای ارتش دولت امریکا که اواخر شهریور ۱۳۲۰ وارد تهران شده بودند پس از تنظیم معاهدات خود با دولت ایران و تحیل گرفتن اتباع المانی به تدریج خاک ایران را ترک گفتند و تنها عده ی قلیلی از نیروهای هر یک از دولت های مذکور به بهانه ی نظارت در اجرای مواد مختلف معاهدات خود با دلتایران در ایران باقی ماندند.[۱۰۳]
۴-۲ نخست وزیری قوام السلطنه وتشکیل کابینه
پس از استعفای سهیلی اقدامات معمول برای یافتن جانشین وی آغاز گشته و احمد قوام السلطنه به عنوان نامزد احتمالی مقام نخست وزیری مورد توجه قرار گرفته بود. با آنکه وکلا میدانستند که حسین پیرنیا (موتمن الملک) سیاستمدار خوشنام و برجسته از پذیرفتن نخست وزیری سرباز خواهد زد، آنان به اتفاق آرا به این رجل بازنشسته رأی تمایل دادند.
رأی تمایل مذبور شگرد مناسبی برای کسب امتیاز های بیشتر از نامزدی بود که سرانجام مورد انتخاب قرار خواهد گرفت. پس از تبلیغ فراوان پیرامون خودرای پیرنیا از قبول زمامداری، شش فراکسیون موجود مذاکرات و زدوبندهای گسترده خود را از سر گرفتند که در پایان منجر به گزینش قوام به این سمت در مجلس سیزدهم گردید.[۱۰۴]
سرانجام احمد قوام السلطنه به موجب تمایل مجلس در تاریخ ۱۳ مردادماه مأمور تشکیل کابینه گردید و اولین هیات دولت خود را در دوران سوم مشروطیت روز یکشنبه ۱۸ مرداد ماه ۱۳۲۱به شرح زیر به مجلس شورای ملی معرفی کرد و در جلسه ی ۲۲ مرداد ماه دولت با اکثریت ۱۰۸ رای از ۱۱۶ رای حاضر در جلسه اعتماد مجلس را جلب کرد.
احمد قوام السلطنه : نخست وزیر – وزیر جنگ
ابراهیم حکیمی : وزیر مشاور
صادق مستشار الدوله : وزیر مشاور
دکتر اسماعیل : مرزبان :وزیر بهداری
علیرضا قره گزلو : وزیر دادگستری
باقر کاظمی : وزیر کشور
حسن تقی زاده : وزیر دارایی
حمید سیاح : وزیر پست و تلگراف و تلفن
یدا… عضدی : وزیر راه
عبدالحسین هژیر :وزیر بازرگانی پیشه و هنر
محمد ساعد : وزیر امور خارجه
احمد حسین عدل : وزیر کشاورزی
علی اکبر سیاسی : وزریر فرهنگ [۱۰۵]
با تاسیس وزارت خواروبار، نخست وزیر ،فرخ را به سمت وزارت خواروبار معرفی کرد به تاریخ ۲مهرماه .[۱۰۶]
نخست وزیر در معرفی کابینه اعلام کرد تا آمدن اقای تقی زاده خود مراقبت از امور وزارت دارایی را عهده دار میشود. در شهریور ۱۳۲۱ باقر کاظمی به وزارت دارائی و جواد عامری به وزارت کشور، در مهرماه
۱۳۲۱ سید مهدی فرخ به به وزارت خواروبار و همچنین در ۲دی ماه ۱۳۲۱ سپهبد امیر احمدی به وزارت
جنگ و در ۱بهمن ۱۳۲۱ فضل الله بهرامی به وزارت کشور و جواد عامری به وزارت دادگستری و محسن رئیس به وزارت پست و تلگراف و علی معتمدی به وزارت راه و فضل الله انتظام به وزارت بهداری معرفی شدند.[۱۰۷]
۴-۲-۳استخدام مستشاران مالی امریکایی
هنگامی که قوام السلطنه در سال ۱۳۰۰ شمسی برای اولین بار به رئیس الوزرایی انتخاب شد دکتر مصدق السلطنه وزیر مالی کابینه از مجلس تقاضای اختیارات نمود تا سروسامانی به وضع مال کشور بدهد. هنگامی که لایحه ی اختیارات وزیر مالیه در کمیسیون های مجلس مطرح گردید،کمیسیون مالیه پس از تصویب لایحه ی اختیارات تبصره ای بر آن افزود مبنی بر انکه دولت برای اصلاح وضع مالی بهتر است از یکی از کشورها مستشار استخدام کند ولی سقوط کابینه در همان سال موجب گردید این فکر عملی نشود .
در سال ۱۳۰۱ که برای بار دوم قوام رئیس الوزرا شد، موضوع استخدام مستشار مالی را مطرح نظر قرار داد و معتقد بود باید از کشورهای ثالثی مستشار استخدام کرد و با سابقه ای که روس و انگلیس داشت متوجه دولت امریکا شد. انتخاب مستشار از امریکا دو علت داشت ، اولین علت ان بود که از رئیس دولت میخواست پای گشور دیگری را به ایران باز کند. دومین علت این بود که بعد از استبداد صغیر مورگان شوستر امریکایی برای خزانه داری کل با اختیارات زیاد استخدام گردید و در همان مدت کوتاه خدماتی انجام داد ولی دولت ایران ناچار شد در اثر اولتیماتوم روسیه عذر مورگان و همکاران او را بخواهد.از طرفی امریکا هم بعد از جنگ بین الملل اول در جهان محبوبیتی کسب کرده ، جزو ممالک قدرتمند به حساب می امد .
قوام السلطنه که بعد از بیست سال تبعید و خانه نشینی برای بار سوم به نخست وزیری منصوب شده بود در این اندیشه بود که در آن ایام بحرانی میلسپو را برای سروسامان دادن به وضع مالی ایران استخدام کند.[۱۰۸]
تا اینکه سرانجام دولت موقت روز یکشنبه ۱۷ ابان ماه به منظور تکمیل اصلاح امور دارایی کشور،لایحه ی استخدام میلسپو امریکایی ، مستشار سابق مالی ایران را برای تصویب به مجلس شورای ملی تقدیم داشت.[۱۰۹] که توسط مجلس به تصویب رسید. دولت قوام برای کنترل گسترده ی میلسپو بر مسائل مالی و اقتصادی و به علت ترقی سطح زندگی، افزایش قیمت ها، محدود بودن اختیارات قانونی دولت در تعقیب محکم ترین ارزاق و برای حسن جریان امور و جلوگیری از افزایش قیمت ها از طرف فروشندگان، اختیارات بیشتر را از مجلس تقاضا کرد که در لایحه ی اختیارات دولت به مجلس در تاریخ ۲۵ ابان ۱۳۲۱ ارائه شد که از طرف مجلس پدیرفته شد.[۱۱۰]
اولین قانونی که برای دکتر میلسپو از مجلس گذشت قانون اختیارات رئیس کل دارایی بود که شامل شانزده ماده بود. دومین قانون، اختیارات دکتر میلسپو در مورد تنزل در تثبیت بهای اجناس، شامل ۸ ماده بود .دکتر میلسپو در ابان ۱۳۲۲ قانونی از مجلس گذرانید که به موجب ان قانون اجازه داشت شصت نفر از اتباع امریکا را برای تصدی سمت های مالی کشور انتخاب و استخدام نماید. بالاخره استخدام اتباع امریکایی در دولت مرتض قلی بیات در دوره ی چهاردهم مجلس شورای ملی انجام گرفت و تعداد همکاران امریکایی میلسپو حداکثر به ۷۵ نفر می رسید.[۱۱۱]
اما میلسپو نمیتوانست به راحتی اقداماتی که گفته بود را انجام دهد زیرا در این بین منافع گروه های مختلف به خطر می افتاد و حاضر به همکاری نبودند. در مورد طرح مالیات بر درامد که یک اقدام مفید در مهار تورم بود به دلیل اینکه با اداب و رسوم ایرانیان مغایرت داشت اصلا قابل عمل نبود. حتی دکتر میلسپو توانست نوعی مالیات تصاعدی بر درامد که در مقایسه با مالیات مردم در انگلیس واقعأ هیچ شمرده میشد پیشنهاد کرد و توانست ان را با فشار و علی رغم مشکلات فراوان از تصویب مجلس بگذراند. در عمل مشاهده کرد مداخل حاصل از ان بسیار ناچیز تر از مقدار مورد انتظار بوده است.[۱۱۲]
در جمع اوری غله کشاورزان محصول گندم را جمع اوری میکردند و انچه را که می توانستند مخفی می کردند و مأمورین مخصوص در کنسولگریها نیز به نوبه ی خود کوشش هایی در زمینه جلوگیری از این اقدام انجام می دادند.[۱۱۳]
پیتر آوری معتقد است امریکایی ها اساسا معتقد بودند که بایستی مانع سقوط کابینه ی قوام شوند . خطری که موقعیت قوام را تهدید میکرد ناشی از قحطی بود که بسیار جدی به نظر می رسید. دولت ایالات متحده علاوه بر خو گرفتن به ملاحظات انسانی همچنین مایل بود که موقعیت خود را در ایران را با توجه به تحولات پس از جنگ جهانی، تقویت نماید. از این رو، امریکا با علاقه ی زیادی، درخواست های ایران از لحاظ گندم را مورد توجه قرار داد و هیچ فرصتی را برای انجام اقدامات جدی در جهت تامین این در خواست ها، از دست نداد.[۱۱۴]
اقداماتی که میلسپو انجام می داد گروه ها و لایه های مختلف اجتماعی را به همراه داشت ،اصناف و کسبه های خیابان های مرکزی به همراه بازاریان مغازهایشان را بستند. اما سرانجام با تهدید نیروی نظامی مجددأ مغازه ها را باز کردند . بازاریان، کسبه و کسانی که در کار توزیع بودند از مخالفان اصلی میلسپو به شمار می رفتد. علت آن هم مشخص بود، ایجاد نظام مالیاتی میلسپو بود و همچنین تلاش ها و تصمیمات میلسپو برای مبارزه با احتکار نیز زمینه ی دیگری برای مخالفت با وی بود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...