هرانسانی با فطرت خداپرستی متولد می شود وخداوند صفت خدا پرستی را درذاتش قرارمی دهد وبا سرشتش می آمیزد. ازاین روهرکس به سراغ معبود می رود هرچند بسیاری درتطبیق مصداق دچاراشتباه می‌گردندخدای‌منان درمورد سرشت خداپرستی انسانها فرموده است : « فِطرَهَ اللهِ الَتی فَطَرالنّاسُ عَلَیها» فطرت خدایی است که مردمان را با آن آفریده است . (روم : ۳۰)
رسول اکرم (ص)می فرمایند: « کُلُّ مَولودُ یُولِدُ عَلی الفِطرَهِ حَتی یَکُونُ اَبَواهُ یُهَوِدّانِهِ وَیُنَصِّّرانِهِ »
هرنوزادی برفطرت خداپرستی متولد می شود تا آنگاه که پدرومادرش او را یهودی یا مسیحی می‌سازند. پرورش این فطرت وسرشت پاک برعهده والدین است. والدین باید بربیدار سازی وجهت دهی وپرورش این ودیعه خدایی بکوشند وآنان را چنان راهنمایی کنند که تمام شئون زندگی خویش را برپایه تعالیم دینی پی ریزی نمایندو با راهنمایی های سعادت بخش دینی را درتمام ابعاد زندگانی فردی و اجتماعی فرزندان وارد نمایند و« صراط مستقیم» را به آنان بشناسانند ودراین راه از آموزشهای عملی و تلقین وترغیب به تفکروتدبرکمک بگیرند وبدانند که بهره وری ازروشهای غیرمعقول وقهری باعث سرخوردگی فرزندان می شود. والدین آنگاه دلسوزحقیقی فرزندانند که بیش ازآنچه دراندیشه دنیای فرزندان خود هستند به فکر معنویات وآخرتشان باشند که سعادت ورستگاری این جهان نیزبدان وابسته‌ است. ( دست داده ،۱۳۷۹: ۲۵۳)
۲-۱-۱۸- ضرورت و اهمیت تربیت دینی :
شاید کمترکسی درباره ضرورت ولزوم تربیت دینی شک کند زیرا با اندکی تفکرروشن می شود که سعادت انسان درگرو تربیت دینی است. تربیت دینی می تواند ارتباط آفریده با آفریدگاررا مستحکمتر کند و او را به پذیرش تعهد وقبول مسئوولیت وا دارد انگیزه بعثت انبیاء نیز دراصل برهمین هدف استواراست . درباره این آیات به طورصریح به تربیت دینی فرزندان پرداخته شده :
« یا اَیُها الَّذینَ آمَنوا قُوا اَنفُسِکُم وَاَهلیکُم ناراً وُقودُها النَّاسُّ وَالحِجارَهُ» (تحریم:۶)
ای کسانی که ایمان آورده اید حفظ کنید خودتان را وخانواده تان را ازآتشی که هیزم آن انسانهای عصیانگر و طغیانگرهستند.
و در آیه دیگرمی فرماید:« قُل اِنَّ الخاسِرینَ الَّذینَ خَسِروااَنفُسَهُم وَاَهلیهِم یَومَ القِیامَهِ» (زمر: ۱۵)
بگو زیانکاران واقعی کسانی هستند که سرمایه وجود خویش و بستگانشان را در روز قیامت از دست داده‌اند.
اولیای گرامی اسلام نیز بر تربیت به طورعام وتربیت دینی فرزندان به طور خاص تأکید وتوصیه کرده اند. رسول خدا(ص) میفرماید: فرزندانتان را به سه ویژگی تربیت کنید : دوستی پیامبرانتان، دوستی اهل بیت او وقرائت قرآن. همان حضرت می فرمایند: به کودکان خود در هفت سالگی امرکنید که نماز بگزارند. امام صادق (ع) نیز از پدر بزرگوارشان نقل می کنند که فرمود: ما اهل بیت فرزندانمان را در پنج سالگی به نماز وامی داریم ولی شما فرزندانتان را در هفت سالگی به نمازوادارسازید.ودرحدیثی دیگر می فرمایند: بچه هفت ساله بازی کند ، هفت سال نوشتن بیاموزد وهفت سال حلال وحرام را بیاموزد . (یوسفیان ،۱۳۸۶: ۱۴)
۲-۱-۱۹- آغازتربیت دینی :
تربیت دینی، به حقیقت ازروزگاران قبل ازتولد ، ومرحله انتخاب همسرشرو ع میشود مراقبت های دوران حمل آن را رنگ وصفا می بخشد وپس ازتولد والدین مستقیماًٌ به جهت دادن وساختن او می‌پردازند.ازهمان لحظه اول تولد، بعد ازبریدن ناف درگوش راست طفل اذان ودرگوش چپ اقامه خوانده می شود. و این به حقیقت ابتدای تربیت دینی درباره طفل است. درسنین بعدی گام به گام اقدامات دیگردرآموزش وپرورش دینی طفل به عمل می آید بطور اجمال طبق روایات قابل یادآوری است درسه سالگی آموزش جمله «لااله الاالله» درحدود سه سال وهشت ماهگی آموزش شهادت به رسول خدا درپایان چهارسالگی دورود برمحمد (ص) وآلش ودرپایان پنج سالگی آموزش دست چپ وراست، آموزش قبله، آموزش سجده درپایان شش سالگی واداربه نمازوآموزش رکوع وسجود درپایان هفت سالگی وشستشوی دست وصورت وخواندن نمازدر پایان نه سالگی، آموزش وضووامربه نمازو… مطرح است .کودک را ازهمان آغازدوران خردسالی باید به آداب دینی آشنا کرد. ودراوشوق ورغبت لازم برای اجرای برنامه های دینی پدید آورد. برنامه ها درهرزمینه اگرازهمان کودکی به صورت عادی درآید دیگربرای انجام آن جای اعمال زورونگرانی نیست. درعین حال حال برخی ازروایت نشان می‌دهد که اگرکودک ازحدود هفت سالگی نمازنخواند باید مورد بازخواست قرارگیرد. منتها کوشش والدین متوجه این امراست که سعی کند درانجام برنامه‌های دینی رنج وزحمتی برای کودک نباشد ودرنتیجه وازدگی ایجاد نشود. بدین نظرامام صادق(ع) می فرماید: ما کودکان خود را فرمان می دهیم که نمازظهروعصررا یکباره ونمازمغرب وعشاء را هم متوالیاً وبدون فاصله بخوانند تا نیازبه تجدید وضوو زحمت برای آنها نباشد .

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

منظوراین است که گاهی روش غلط والدین درواداشتن کودکان به انجام برنامه های مذهبی موجب بدبینی ونفرت آنان درانجام برنامه های دینی درسنین بعد می‌شود. چه نارواست که پدر و مادر برای مقدس کردن فرزندان خردسال خود آنها را با خویش به جلسات مذهبی واحیاء ببرند وساعتهای طولانی او را مقید کنند که با دیگران بنشینند ومثلاً دعایی را زمزمه کنند . چه نارواست که پدری برای برنامه مستحبی طفل را به مضیقه اندازد وخواب وآسایش او را سلب کند. واداشتن طفل به چنین زمینه هایی موجبات وازدگی آنها از مذهب فراهم می کند. ( قائمی ،۱۳۶۳: ۱۳۱)
درپرورش دینی عمل ورفتاروالدین نقش عمده ای دارد. مهریکسان به فرزندان ،بوسیدن وابرازمحبت مساوی به دو کودک ، رعایت حق درجانبداری ازکودک به آنها درس عدالت وانصاف می دهد. شب زنده داریها ، دعاهای خیروالدین درباره دیگران ، حسابرسیها ، خیرخواهیها، طرز تفکروراه وروش زندگی را به کودک عرضه می کند. اینکه پدریا مادرنمازرا تند می خوانند یا کند، به مسائل مذهبی پایبند هستند یا نه ، واقعاً ازگناه ترسان است یا نیست، به حقیقت خدا را شاهد وناظردرعمل خویش می‌بیند یا نه درتربیت دینی کودک موثراست . ( قائمی ،۱۳۶۳: ۱۳۳)
کودک در محیط خانه با وعوامل انسانی متعددی تماس دارد که مهمترین آنها پدرومادرهستند. خانواده بهترین محیط برای تربیت کودک است.
کودک وقتی زبان مادری را درخانه فرا گرفت ازطریق مکالمه وگفتگو افکاروآرای بنیادی ازافراد خانواده به او منتقل می شود ومعارف واطلاعات او هم سطح با افکارخانواده پیش می رود ودراعمال خود نیزبه تقلید از افراد خانواده می پردازد، ازاینرواگربسیاری ازاعمال روزمره انسانها را بررسی وتجزیه وتحلیل وریشه یابی کنیم خواهیم دید که بیشترآنها ازتربیت خانوادگی سرچشمه می گیرد. کودک دین خود را می پذیرد، ودر عقاید، اخلاق واعمال ازخانواده تأثیرمی پذیرد. (یوسفیان ،۱۳۸۶: ۲۵)
۲-۱-۲۰- اهداف تربیت دینی :
هدفهای تربیت دینی را درسه محورهدف غایی ، کلی وتفضیلی می توان بررسی کرد .:
۱- اهداف غایی :
تربیت دینی قرب به حقیقتی است بی نهایت وجامع کمالات ارزشها که ازان به لفظ جلاله «الله » تعبییر می شود اوست که بی نهایت وکامل مطلق است ومی تواند محورتمام فعالیتهای آدمی شود. منظور از قرب کم شدن فاصله زمانی ومکانی نیست زیرا خداوند آفریننده زمان ومکان ومحیط برهمه زمانها و مکانهاست وبا هیچ موجودی نسبت زمانی ومکانی ندارد.
«هَوالاَولُ وَ الآخِرُ وَ الظاهِرُ وَ الباطِنُ وَ هُوَ بِکُلِّ شَیءٍ عَلیم- وَ هُوَمَعکُم اَینَما کُنتُم وَاللهُ بِما تَعمَلُونَ بَصیر» (حدید :۳-۴)
او اول است وآخروظاهراست وباطن وازهرچیز آگاه است واو با شماست هرجا که باشید پس بنابراین خداوند نسبت به آنچه انجام می دهید بینا وآگاه است .
«وَاللهُ المَشرقُ وَالمَغربُ فَاَینَما تُولُوا فَثَّمَ وَجهُ اللهِ » (بقره :۱۱۵)
منظور قرب تکوینی به خداوند هم نیست، زیرا خدا احاطه وجودی برهمه آفریدگان وازجمله انسان دارد.
« اِنَّهُ بِکُلُّ شَیءٍ مُحیط »( فصلت : ۵۴) به درستی که خداوند برهمه چیز احاطه دارد.
«وَنَحنُ اَقرَبُ اِلیهِ مِنکِم » ( واقعه : ۸۵) وما نزدیکتریم به او از خودتان.
بلکه منظورازقرب به خدا کمال است اکتسابی که تنها انسانهایی شایسته صلح درپرتو بندگی خدا وعبادت و پیمودن مسیرتکاملی خویش به آن می رسند. دراین مقام خویشتن را عین تعلق وارتباط به او می یابند وبرای خود وهیچ موجود دیگری استقلالی درذات وصفات وافعال نمی بینند وهیچ پیشامدی آنها را ازاین مشاهده باز نمی دارد. علوم ومشاهداتی که دراین مسیربرای انسان حاصل می شود . برمرتبه وجودی اش می افزاید و به تدریج جوهرذاتش را کاملترمی سازد و به حدی می رساند که با خدا همه چیزدارد وبی خدا هیچ.
۲-اهداف کلی :
این اهداف حد وسط هدف غایی واهداف رفتاری وجزئی اند. هدفهای واسطه ای مسیرحرکت انسان را تا حدی مشخص تروروشن ترمی کنند ومجموعه ای را تشکیل می دهند که ازبه هم پیوستن آنها پیکره هدف نهایی ساخته می شود. با توجه به اینکه تربیت دینی درصدد هدایت تعامل انسان با خدا، خود، دیگران وطبیعت است .
اهداف کلی در چهار محورشایان بررسی است با این توضیح که ارتباط انسان با یک یا چند عامل مانع ارتباط او با دیگرعوامل نخواهد بود برای مثال ارتباط انسان با خویشتن، دیگران یا طبیعت ازجهتی ارتباط با خداوند نیزشمرده می شود.
الف: برخی ازهدفهای تربیتی درارتباط با انسان با خدا عبارتند از: معرفت به خدا ، ایمان به آموزه های دینی، تقوا، عبادت وشکرگذاری خداوند.
ب: برخی هدفهای تربیتی درارتباط انسان با خود عبارتند از: پرورش قو عقل واندیشه ، خود شناسی پرروش روح حقیقت جویی وفضیلت جویی وگرایش به فضایل اخلاقی.
ج: پاره ای ازهدفهای تربیتی انسان با دیگران عبارتنداز: پیوند عملی با پیشوایان معصوم (ع) ، احترام به والدین، احترام به همنوع وپاسداشت حرمت انسانها ، پرورش روح اجتماعی ، اخوت ، تعاون وهمکاری، امانتداری ، وفا به عهد وپیمان ، صداقت ، حس نوع دوستی ، همدردی ، ایثاروفداکاری ومانندآن.
د – از جمله هدفهای تربیتی در ارتباط انسان با طبیعت عبارتند از: شناخت طبیعت و بهره برداری صحیح از آن.
۳- اهداف تفضیلی :
برای اینکه بیشتروبهتربدانیم که متربیان خود را درچه جهتی می خواهیم سوق دهیم وآنان را ازوضع فعلی به کدام وضع وموقعیت جدید برسانیم ضروری است اهداف کلی به گونه ای جزئی تر و تفضیلی مشخص گردند.آنچه درساحت اخلاقی اسلام درباره الگوی اخلاقی اسلام و فضایل و کمالات انسانی مطرح می شود همه در اهداف تفضیلی تربیت دینی قرار می گیرند.(یوسفیان،۱۳۸۶: ۱۹-۱۷)
۲-۱-۲۱- روش آموختن دین به فرزند:
بدیهی است چنانچه فرزندی به حد تکلیف شرعی برسد ووالدینش عقاید انحرافی داشته باشند خود در انتخاب راه صحیح مسئوول است هرچند مورد آزارآنان قرارگیرد. چنانکه پدر مجوسی سلمان رحمهالله علیه صحابی گرانقدر رسول اکرم (ص) فرزندش را به جرم جستجوی دین حق زندانی نمود وغل و زنجیر بر پایش نهاد ولی علاقه وی به حق جویی افزون ترگردید. پدرومادری که خود عامل به احکام دین می باشند و سعی می‌کنند تا به واجبات عمل کنند وازمحرمات دوری گزینند به طور طبیعی به تعلیم و تربیت دینی فرزندان خود توجه دارند والدین باید به زبان ساده به تدریج وبدون اعمال فشار در کودک :
الف: نگرش دینی مطلوبی به وجود آورند.
ب: توجه او را به جهان آفرینش وآفریننده عالم جلب کنند.
ج: او را درجریان ظهورانبیاء ودین ومذهب وضرورت پایبندی به دیانت قراردهند.
د: به اوقرآن بیاموزند.
ه: او را همراه خود به مسجد برند وبه خاطر اعمال دینی ازاوقدردانی نمایند.
آموختن احکام دین وتشویق فرزند به استفاده ازرساله های عملیه‌ای که برای نوجوانان تدوین شده است باعث می شود دایره اطلاعات دینی او توسعه یابد.
کودکان فطرت خدا جو دارند. و در آغاز نوجوانی مهیای رشد دینی وپذیرای تعلیم وتربیت مذهبی می‌باشند . پدران و مادران در این برهه باید به نحو محسوس تری مفاهیم پاک ونجس، حلال وحرام، محرم و نامحرم، گناه وثواب را با ذکرمصادیق به آنان تعلیم دهند وروش مواجه شدن با جنس مخالف را برای آنان توضیح دهند. این آموزش بـایـد دارای سیر طبیعی وآمیخته با نـرمش وتـفاهم باشد و در جریان آن از سرزنش وتحقیر در جهت پرروش احساس مذهبی وشخصیت دینی فرزندان اجتناب کنیم . فراهم کردن کتابهای دینی درباب تاریخ انبیاء، تاریخ اسلام و زندگی ائمه اطهار(ع) تفسیر قرآن و متونی از قبیل نهج البلاغه و صحیفه سجادیه وداستانهای دلپذیروآموزنده دینی برای فرزندان ازعوامل موثر در ساختن سیمای مذهبی آنان است .
کودکان دریک کلام، عنصرهای پاکی ، پذیرش وصمیمیتند. بیشترازآنکه والدین چیزی را به آنها تفهیم کنند از پدیده ها تصوری درذهن ندارند خوب وبد همه چیز را ازوالدین فرا می گیرند وبه همان راهی که والدین دعوتشان کنند قدم می نهند. هرگاه امری ازجانب والدین ناخوشایند معرفی شود آنها نیزبدون هیچ تأمل که به واقع هنوزقدرت آن در وجودشان رشد نکرده آن را امری ناخوشایند می پندارند و نیز بالعکس ازاینروبسیاری از عادتها، احساسها واخلاقهای ثابت وزود گذردرپرتوتلاش ماست که درآنها شکل می‌گیرد.اگرپدرومادرفرزندان را با روحیه خداترسی پرورش دهند طبیعی است که درآینده افرادی خیرخواه، مسالمت جووسربه راه خواهند شد و اگر آزاد و بی قیدگذاشته شوند همچنان خام و هرزه بار می آیند. اما باید دانست که پرورش روحیه مذهبی درکودک مستلزم اموری است که درذیل به آنها اشاره شده است :

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...