سرمایه ارتباطی (مشتری یا خارجی): بیانگر دانش یا ارزشی است که بین منابع خارجی سازمان مانند مشتریان، عرضه کنندگان کالا و خدمات، بستانکاران، شبکه ها و کانال های توزیع و … ارتباط برقرار می‌کند(بوزولان و ریسری، ۲۰۰۳، ۵۵۸-۵۴۳)[۷]. منابع خارجی شناخت مثبتی برای شرکت از طریق نماد، شهرت، وفاداری مشتری، توان تجاری، ظرفیت ایجاد ارتباط با واحدهای تأمین مالی و فعالیت های زیست محیطی ایجاد می کند(صالح و همکارش،۲۰۰۸،۲۸)[۸].

ریسک : انحراف از بازده مورد انتظار و به عبارت دیگر ریسک از نظر آماری انحراف معیار از بازده موردانتظار است (رهنمای رودپشتی و فرزین،۱۳۸۲، ۱۷۱)[۹].

ریسک غیرسیستماتیک: آن قسمت از تغییرپذیری در بازده کل اوراق بهادار را که به تغییرپذیری کلی بازار بستگی ندارد، مانند ریسک تجاری، مالی، نقدینگی و …( تهرانی و نوربخش ، ۱۳۸۴، ۱۲۳)۱.

ریسک سیستماتیک: انحراف در بازده موردانتظار که با عوامل بیرون از شرکت (بازار وعوامل اقتصادی) مرتبط است و تحت کنترل مدیریت شرکت نمی باشد، به عنوان ریسک سیستماتیک با ریسک مهمی تعریف می‌کنیم (رهنمای رودپشتی و فرزین،۱۳۸۲، ۱۷۱)۲.

ضریب B : شاخصی است که برای تعیین تغییرات قیمت یک سهم نسبت به شاخص قیمت کل سهام (جهان خانی و پارسائیان، ۱۳۷۵، ۱۷)۳.

بازده تحقق یافته (بازده واقعی) : بازدهی است که واقع شده، یا بازدهی است که کسب شده و به وقوع پیوسته . یکی از روش های متداول در محاسبه نرخ بازده واقعی روش اضافه ارزش است. این روش ناظر برعملکرد گذشته شرکت است، که علاوه بر تغییرات قیمت سهام، سود دریافتی در طی سال مدنظر قرار می‌دهد(نقش تبریزی، ۱۳۸۴، ۵۷)۴.

بازده مورد انتظار : تخمینی از بازده یک دارایی که سرمایه گذاران انتظار دارند در یک دورۀ آینده به دست آورند و معمولاً بازده مورد انتظار با عدم اطمینان و یا ریسک رو به رو است(راعی و سعیدی،۱۳۸۵ ، ۱۱۸)۵.

بازار متقارن: به بازاری گفته می شود که در آن مصالحه بین ریسک و بازده وجود داشته باشد. از مشخصه‌ های این بازار ، نرخ بهره بدون ریسک عقلایی بازار، وجود بازار کارا، نرخ رشد عقلایی تورم موردانتظار، تناسب بین نرخ بهره وام دهی با نرخ بهره وام گیری می‌باشد (تهرانی و نوربخش ،۱۳۸۴، ۱۲۴)۶.

بازار نامتقارن : به بازاری گفته می شود که در آن مصالحه بین ریسک و بازده وجود نداشته باشد. و از مشخصه‌ های این بازار، بالا بودن نرخ بهره بدون ریسک واقعی اقتصادی و موجود صرف ریسک منفی، ناکارایی بازار، بالا بودن نرم تورم مورد انتظار بازار و تفاوت عمده بین نرخ بهره وام­گیری می‌باشد ( همان منبع، ۱۲۴)۷.

خلاصه

در ابتدای این فصل مقدمه ایی ‌در مورد موضوع مورد بررسی ذکر گردید و سپس به دنبال آن به ذکر بیان مسئله و اهمیت و ضرورت تحقیق پرداختیم و پس از آن اهداف تحقیق و فرضیه های تحقیق مطرح گردیدند و در پایان به تعاریف اصطلاحات کلیدی پرداخته شد.

در فصل بعد به بررسی ادبیات موضوع تحقیق خواهیم پرداخت و در پایان به ذکر پیشینه داخلی ئ خارجی موضوع می پردازیم .

فصل دوم

مروری بر ادبیات تحقیق

۲-۱- مقدمه

امروزه دانش منبع کلیدی استفاده و مزیت رقابتی شده است. همزمان با توسعه ارزش بازار سازمان های دانش محور، در دهه ۱۹۹۰ علاقه مندی وسیعی نسبت به مقوله سرمایه فکری[۱۰] پدید آمد. اولین بار رتبه های مفهوم سرمایه فکری در سال ۱۹۶۹ توسط اقتصاد دانی به نام جان کنت گالبرت بیان گردید، دانش به عنوان یک دارایی در مقایسه با انواع داراییها، دارای این طبیعت منحصر به فرد است که هر چه بیشتر استفاده شود، به ارزش آن افزوده می شود . اجرای یک استراتژی های مؤثر مدیریت دانش و تبدیل شدن به یک سازمان دانش محور، به عنوان یک شرط الزامی برای موفقیت سازمان هاست.

تعاریف مختلفی از سرمایه فکری در منابع مختلف ارائه شده است آنچه که تمامی نویسندگان ‌در مورد آن اتفاق نظر دارند این است که سرمایه فکری صورتی از دانش است که مزیت رقابتی ایجاد می‌کند و ارزش ناملموس یک سازمان را نمایش می‌دهد.اما هنوز بر سر یک تعریف خاص توافق ندارند ولی به هر حال ترکیب روشنی بین وجه نظری و کاربرد عملی سرمایه فکری وجود ندارد. اغلب صاحب‌نظران سرمایه فکری را به سه دسته سرمایه مشتری، سرمایه انسانی، سرمایه ساختاری تقسیم می‌کنند. اگر مفاهیمی را که توسط محققان مختلف مورد استفاده قرار گرفته مورد بررسی قرار گیرد، گروهی از مفاهیم مشابه از میان واژه ها و ساختارها از قبیل نامشهودها، دانش و ایجاد ارزش هویدا می شود. از این رو در راستای تصور اولیه، سرمایه فکری ممکن است به عنوان مجموعه تمام دانش تعریف شود (استوارت ،۱۹۹۷، ۲۵)[۱۱]. که به وسیله کارکنان و شرکت در اختیار قرار گرفته شده است و یک مزیت رقابتی را ایجاد می‌کند و یا به تعبیری سرمایه فکری را از مدار فکری از قبیل دانش، اطلاعات، اموال و تجزیه فکری تعریف کرده‌اند(بنیتس،۲۰۰۰، ۱۰۱)[۱۲] ، که شرکت ها به وسیله آن ها می‌توانند مزیتی در جهت ایجاد ثروت داشته باشند.

از این گذشته می توان با سرمایه فکری به عنوان ترکیبی از دارایی های نامشهود یا دارایی های بی اهمیت که در ترازنامه افشا نمی شوند رو به رو شد و اگر این سرمایه فکری خوب مدیریت شود قادر است برای شرکت ها مزیت رقابتی و در نتیجه ایجاد ارزش به وجود آورد.

در سال ۱۹۹۷ ادوینسون و مالون سرمایه فکری را به دانشی که می توان به ارزشی تبدیل شود تعریف کرده‌اند. بروکینگ در سال ۱۹۹۶ سرمایه فکری ترکیبی از چهار بخش عمده دارایی های بازار، دارایی های انسانی محور، دارایی های فکری ، دارایی های زیر ساختی تعریف ‌کرده‌است. بنتیس در سال ۲۰۰۰ سرمایه فکری را به صورت مفهومی که تمامی منابع ناملموس و ارتباط داخلی آن ها را طبقه بندی می‌کند تعریف نموده است . ‌بنابرین‏ مدیران نیاز دارند که بتوانند اثر تلاش های مدیریت دانش را بر عملکرد سازمان خود اندازه گیری کنند. به صورت تاریخی در علم حسابداری، دارایی های ناملموس در سرفصل تحت عنوان «سرقفلی»[۱۳] جای می گرفت و سرمایه فکری بخشی از این سرفصل به شمار می‌آمد لیکن روشی برای شناسایی واندازه گیری این موارد ناملموس در سازمان ها فراهم نمی آورد. در پاسخ، مدل های اندازه گیری جدید در سطح سازمان‌ها، سعی در ترکیب نمودن جنبه‌های ارزش افزای مالی و غیرمالی سازمان برای گزارش دهی می کند. هدف اصلی در فصل حاضر، بیان ادبیات موضوعی و مبانی نظری تحقیق می‌باشد. بدین منظور ابتدا تاریخچه و مبانی نظری و نظریه های مربوط به سرمایه فکری را مطرح نمود. و سپس به تعریف سرمایه فکری از دیدگاه های مختلف پرداخته و در بخش دوم مدل های طبقه بندی سرمایه فکری مطرح و در بخش سوم روش های اندازه گیری و سنجش سرمایه فکری بیان شده است و در نهایت در بخش پایانی به بررسی سوابق تحقیق اختصاص د اده شده است.

۲-۱-۱- نظریه های مربوط به سرمایه فکری

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...