کسب اطلاعات توسط سفیر آنچنان مهم است که در اختلافات بین دو کشور که ممکن است به قطع روابط دیپلماتیک دو طرف بیانجامد، هر طرف برای احتراز از قطع روابط و بستن طریق کسب اطلاعات، سعی می‌کند سفارت خود را مفتوح و فعال نگاه دارد و امکانات مهم به دست آوردن اطلاعات را از دست ندهد. ‌در مورد مشابهی مانند تجاوز عراق به کویت در مراد ۱۳۶۹ و تصرف آن از جانب عراق که منجر به محکومیت بین‌المللی عراق و رویارویی آن با ایالات متحده شد، سخنگوی کاخ سفید صریحا تأیید کرد که آن کشور قصد ندارد روابط خود را با عراق کاملا قطع کند «زیرا احساس می‌کند که در این مرحله سفارت امریکا در بغداد به عنوان یک منبع اطلاعاتی مثمرثمر است[۱۱۴]

این وظیفه سفیر و دیپلمات را هیچ دولتی انکار نمی کند، اما مسئله مهم این است که کسب کدام نوع اطلاعات جاسوسی است؟ در این مسئله که برای همه کشورها اعم از دموکراسی و دیکتاتوری و با هرنوع ایدئولوژی مهم است، برداشت‌های متفاوتی وجود دارد. اکثر کشورهای غربی اسناد و مدارک اطلاعاتی خود را به چند درجه از اهمیت تقسیم می‌کنند و بر حسب مورد محترمانه یا مخفی ماندن آن ها را در درجات مختلف طبقه بندی می نمایند و به دست آوردن بعضی از انواع آن را جاسوسی تلقی می‌کنند. کشورهای دیگر هر نوع اطلاعاتی را که بیگانگان اعم از دیپلمات یا عادی تحصیل کنند جاسوسی می شمارند، اما درهمان حال از مأموران خود درکشور دیگر می خواهند همان کنند و همان گونه اطلاعات یا مهمتر را به هر طریقی ممکن به دست آورند و وسیله تحصیل این اطلاعات بستگی به ذوق، سلیقه، هوشمندی و زیرکی شخص دارد و حتی شخص تحقیق کننده ممکن است نداند عملی که می‌کند جاسوسی تلقی خواهد شد یا نه. آنچه که می‌تواند یک دستورالعمل کلی باشد، این است که سفیر باید با بهره گرفتن از امکانات مالی و ارتباطی که در اختیار دارد با اشخاصی از مقامات وشخصیتهای دولت طرف وحتی با عادی ترین افراد روابط دوستانه برقرار کند و با خصوصیات جغرافیایی، اقتصادی و فرهنگ ملی و مذهبی افراد مختلف مردم محل مأموریت‌ خود آشنایی نزدیک پیدا کند و از آن وسایل برای به دست آوردن دانش هرچه بیشتر و دقیقتر درباره کشور محل خدمت خود استفاده کند، اما… دیپلمات هرگز نباید طوری رفتار کند که در معرض ظن جاسوسی قرار گیرد. در صورت اتهام سفیر یا هر دیپلمات به جاسوسی اگر منجر به دستور اخراج او از کشور پذیرنده شود، دولت متبوع او جز اعتراض که غالبا بی اثر است کاری برایش نخواهد کرد.

در باب این واقعیت شواهد بسیار به خصوص بین کشورهای غربی و کشورهای کمونیست وجود دارد که منجر به اخراج فردی و جمعی دیپلماتهای طرفین از خاک خود شده است. ‌به این جهات و ‌در مقابل‌ وظیفه دیپلمات وامکانات او، دولت‌ها هرکدام سازمان‌های تخصصی قوی تر برای کشف جاسوسی بیگانگان دارند و موارد کشف و اخراج دیپلماتهایی که متهم شده اند بسیار است[۱۱۵].

کشور پذیرنده حتی در موقع اعلام جنگ نیز باید کلیه وسایل لازم را در اختیار مأموران دیپلماتیک کشوری که از تاریخ اعلام جنگ دشمن شمرده می شود، بگذارد تا با خانواده و اموال خود آزادانه خارج شوند. قطع روابط دیپلماتیک به هر علت که باشد دولت پذیرنده را از تکلیف حفظ و حمایت محل سفارت و اموال و اسناد واقع در آن بری نمی کند. معمولا کشورهاییکه به سبب قطع کلی روابط دیپلماتیک سفارت خود را در کشوری می بندند از دولت ثالثی تقاضا می‌کنند که منافع آن ها را اعم از محل سفارت و اموال دولتی و یا منافع اتباع آن ها را که در آن کشور مقیم هستند حفظ کنند، و یا دولت ثالثی خود پیشنهاد حفظ و حمایت منافع دولت و اتباع کشوری را که مواجه با قطع روابط کلی شده می‌کند. ولی در هر صورت موافقت قبلی دولت پذیرنده لازم است زیرا احتمال دارد که روابط کشور پذیرنده با آن دولت ثالث نیز رضایت بخش نباشد یا به جهاتی مایل نباشد (ماده ۴۴ و ۴۷ عهدنامه وین ۱۹۶۱).هرگاه دولت پذیرنده قبول کند یکی از مأموران دیپلماتیک یا اداری سفارت کشور فرستنده برای حفظ و حمایت منافع و اموال سفارت باقی بماند طبعا مورد مذبور از کلیه ‌مصونیت‌ها و مزایا برخوردار می شود.

بند اول: قطع روابط دیپلماتیک

روابط دیپلماتیک در موارد زیر کلا قطع می شود.

الف- وجود حالت جنگ بین دوکشور با اعلام رسمی

چون روابط دیپلماتیک روابط دوستانه است وقتی کشوری به کشور دیگر اعلان جنگ بدهد طبعا روابط دوستانه باقی نمی ماند و در نتیجه اولین اقدام قطع روابط و بستن سفارتخانه های هر طرف در کشور دیگر و احضارکلیه مأموران دیپلماتیک است. در این مواقع اگر هم کشور فرستنده خود پیشقدم دربستن سفارت و احضارماموران خودنشود کشور پذیرنده به مأموران دیپلماتیک آن کشور اعلام می‌کند که کشور او را در مهلتی که معین شده ترک کنند. [۱۱۶]

این وضع درحقیقت نتیجه لغو عملی عهدنامه ها بر اثرجنگ است وهرچند درحقوق جدید بین الملل بعضی عهدنامه های بین دوکشور به علت جنگ لغونمی شوند ولی حداقل متوقف می‌شوند.توافق در برقراری روابط دیپلماتیک ازجمله توافق هایی است که مشروط به روابط دوستانه است و ادامه آن با وجود جنگ خلاف منطق خواهد بود.

ب- قطع روابط دیپلماتیک بین دو کشور به علت بروز حادثه یا اختلاف سیاسی شدید. قطع روابط ممکن است به صورت یک جانبه باشد یا به طور متقابل.

گاه بین دو کشور اتفاقی روی می‌دهد که یک طرف رابطه غیرقابل تحمل می شود و آن را نتیجه اهمال یا قصور یا عمد طرف دیگر می‌داند و ‌به این جهت روابط دیپلماتیک خود را با آن کشور قطع می‌کند. دراینگونه موارد قطع روابط دیپلماتیک ابتدا یک طرفی است . ولی طرف دیگر نیز ممکن است به همان جهات، مقارن همان زمان، قطع رابطه کند اما قطع کلی روابط دیپلماتیک به مناسبت اینگونه اختلافات وقایع الزاماً دو جانبه نیست. غالبا اختلافات سیاسی بین کشورها، اگر در روابط دیپلماتیک بین آن ها اثر بگذارد، به احضار سفیر و ‌نگاه‌داشتن سفارت یا کاردار یا به احضار سفیر و کارمندان اعضاء دیگر سفارت و ابقاء یکی از اعضای برای اداره امور اتباع منجر می شود و استثنائا در صورت شدت اختلاف است که به قطع کلی روابط می کشد. [۱۱۷]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...