کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

بهمن 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



آخرین مطالب


جستجو


 



۰

۰

منبع :اداره هواشناسی شهرستان ورامین ، ۱۳۹۲
نمودار ۳-۵- تبخیر ماهانه
منبع : نگارنده ، ۱۳۹۲
۳-۳-۵- یخبندان
بیشترین روزهای یخبندان در دوره آماری یازده ساله مربوط به دی ماه با ۱۳۶روز و بهمن ماه با ۱۰۸ روز می باشد . یخبندان در منطقه ورامین از آبان ماه شروع شده و در دی ماه به حداکثر خود می رسد و در فروردین خاتمه می یابد .
۳-۳-۶- بادها
در مورد بادهای شهرستان باید گفت که بیشترین فراوانی آن در دیده بانی صبح و ظهر بیشتر است و در ساعت ۳۰/۱۲ مقدار آن به حداقل می رسد . در بررسی سرعت و جهت بادها باید گفت :

  • بادهای وزیده شده از نظر جهت دارای دو ماکزیمم اصلی می باشند . اولی باد غربی که با ۱۵.۶ درصد به کلیه باد ها حاکمیت دارد و بیشتر در فصل بهار ، پاییز ، زمستان می وزد و دیگری باد شرقی با ۶.۷ درصد که بیشتر در فصل تابستان می وزد .
  • از نظر جهت فراوانی باد ها در درجه اول غربی ، در درجه دوم شرقی، درجه سوم جنوب شرقی، و شمالغربی در درجه چهارم شمال شرقی می باشند .
  • حالت آرام هوا در ماه های مهر و آبان و آذر و دی نسبت به سایر ماه های سال از درصد بیشتری برخوردار است .
  • از نظر سرعت در درجه اول سرعت بین ۱تا۳ نات ( هر نات معادل ۱۸.۵ کیلومتردر ساعت ) با ۱۹.۵ درصد و در درجه دوم سرعت بین ۴تا ۶ نات با ۲.۳ درصد و در درجه سوم سرعت بین ۷ تا ۱۰ نات با ۹.۵ درصد دارای بیشترین فراوانی اند . (خراسانی ، ۱۳۸۶، ۶۴)

بادهای شهریاری که از سوی شهریار به سوی دشت ورامین می وزد ، بادکوه که از شمال دشت ورامین می وزد و بادهای قبله ، جوزا ، خاله پیرزن ، سام و بهمن از دیگر بادهای محلی هستند . ( فراهانی ، ۱۳۷۹و امینی ، ۱۳۸۲)
۳-۴- پوشش گیاهی
دشت ورامین را از نظر پوشش گیاهی می توان به چهار بخش تقسیم بندی نمود :

  • تیپ اراضی کوهها : قسمت عمده این اراضی به علت پستی بلندی ها و شیب های خیلی زیاد و وجود فرسایش آبی و کمبود عمق خاک ، قابل زراعت نبوده و فقط در داخل دره ها که خاک نسبتا عمیقی داشته و دسترسی به آب دارند ، زراعت های گندم و نباتات علوفه ای و باغات میوه ، معمول می باشد . نباتات بومی این تیپ اراضی دراغلب قسمت ها در اثر چرای بی رویه دام ها از بین رفته یا تراکم خیلی کمی دارد و نباتاتی که بیشتر از سایر انواع وجود دارند ، عبارتند از : انواع گون ، انواع درمنه ، نوعی سرو کوهی
    • تیپ اراضی تپه ها : این قسمت از اراضی نیز به علت پستی و بلندی و شیب زیاد و نداشتن خاک مناسب یا داشتن شوری زیاد قابل استفاده زراعی نیست مگر در برخی از قسمت ها که زارعت گندم دیم در آن معمول است . نباتات بومی نیز به علت چرای زیاد از حد معمولا کم بوده و برای استفاده مرتعی باید محدودیت های زیاد قائل شد . نباتات بومی که بیشتر وجود دارد ، عبارتند از : تنوتع درمنه ، انواع گون
    • ( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

  • تیپ اراضی دشت های دامنه ای : در واقع عمده ترین فعالیت های کشاورزی در این مناطق متمرکز شده است و گیاهان بومی اغلب از نوع گرامینه است و نباتات شیرین بیان در داخل مزارع دیده می شود.
  • تیپ اراضی شور و پست : در بعضی از قسمت ها ، درقطعات کوچک ، زراعت جالیز دیده می شود و گیاهان طبیعی ، بیشتر از جامعه درختچه ای گز می باشد . ( رفیعی امام ، ۱۳۸۲)

۳-۵- ویژگی های جمعیتی
۳-۵-۱- تعداد جمعیت در سالهای ۱۳۷۵ ، ۱۳۸۵ ، ۱۳۹۰
بنابر سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال ۱۳۷۵ ، جمعیت شهرستان ورامین ۴۱۳۱۳۰ نفر، در سال ۱۳۸۵ ، ۵۴۰۴۴۲نفر و در سال ۱۳۹۰، ۵۷۴۲۰۶ نفر بوده است . ( لازم به توضیح است که در سالهای آماری مختلف شهرستان از لحاظ تقسیمات سیاسی تغییرات بسیاری داشته است .) جدول ۳-۶- میزان جمعیت در ۴ بخش مرکزی ، قرچک ، پیشوا و جواد آباد در این سه دوره به تفکیک بیان شده است .
جدول ۳- ۶- میزان جمعیت در سه دوره آماری

بخش

پیشوا

جواد آباد/
روستاهای همجوار

قرچک

مرکزی

۱۳۷۵

۲۹۸۸۴

۴۰۰۰۰

۱۶۳۱۲۰

۱۰۷۲۳۳

۱۳۸۵

۶۹۹۹۵

۲۶۱۰۵

۲۱۱۹۴۹

۲۳۲۳۹۳

۱۳۹۰

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[دوشنبه 1401-04-13] [ 11:54:00 ب.ظ ]




۹۹/۹۹

۹۹/۹۹

۹۹

پروتئین

۹۹/۹۹

۹۹/۹۹

۹۹

باکتری

در شکل ذیل طرحی از چگونگی عملکرد فرآیندهای فیلتراسیون در برابر مواد عبوری از آن ها آورده شده است.
شکل۱-۱۳: انواع روش­های فیلتراسیون با نوع مواد عبوری از آن­ها ]۲۶[
۱-۷-۷ مکانیسم­های جداسازی
غربال مولکولی
در این حالت جداسازی مولکول­ها بر اساس اندازه آن­ها صورت می­گیرد. به این معنی که مولکول که اندازه آن­ها کوچک­تر اندازه حفره­هاست از غشا عبور کرده و آن­هایی که اندازه آن­ها بزرگتر است از غشا عبور نمی­کنند. این غشاها با وجود اینکه دارای انتخاب­پذیری بالایی هستند به خاطر هزینه بالای ساخت و روش­های پیچیده ساخت،کمتر مورد استفاده قرار می‌گیرند. این مکانیسم در مورد غشاهای میکروفیلتراسیون و اولترافیلتراسیون قابل مشاهده است.
شکل۱-۱۴: نمایی از مکانیسم غربال مولکولی
نفوذ مولکولی
این مکانیسم که در فرآیندهایی نظیر اسمزمعکوس و جداسازی دیده می­شوند که در آنجا غشاها بدون حفره می­باشند. در اینجا انتقال مولکول به برهمکنش حلال-پلیمر و حل­شونده-پلیمر بستگی داشته به­طوریکه آب و مولکول­های با جرم مولکولی کمتر با ایجاد پیوند با بخشی از ساختمان شیمیایی پلیمر قادر به عبور از غشای پلیمری می­باشند اما نمک­ها و مواد با جرم مولکولی سنگین­تر، قادر به عبور از غشا نمی­باشند.
حلالیت-نفوذ
در غشاهای پلیمری متراکم مکانیسم حلالیت-نفوذ به عنوان مکانیسم اصلی انتقال مولکول­های گاز از میان غشا پذیرفته شده است. این مکانیسم عمدتاً شامل سه مرحله است. در مرحله اول، مولکول­های گاز توسط سطح غشا جذب می­شوند و به دنبال آن مولکول­های گاز در ماتریس پلیمری نفوذ می­ کنند و در نهایت مولکول­های جذب­شده در سمت دیگر غشا تبخیر می­شوند. جداسازی گازها با غشاهای پلیمری متراکم در واقع نتیجه اختلاف در حلالیت گازهای مختلف در میان غشاها است که این اختلاف حلالیت ناشی از اختلاف در میزان اثرات متقابل و برهمکنش بین غشا و اجزاء نفوذکننده است.
اختلاف باریونی
این نوع مکانیسم که در نانوفیلتراسیون نیز وجود دارد بر مبنای بار یونی ملکول و همچنین بار سطح غشا عمل جداسازی صورت می­گیرد. بدین ترتیب هر چه بار آنیونی سطح غشا بیشتر باشد، دفع نمک نیز افزایش می­یابد]۲۲[.
۱-۷-۸ روش­های عملکرد فرایند­های غشایی
به طور کلی دو روش عملیاتی وجود دارد که در روش اول جهت جریان محلول عمود بر سطح غشا بوده و ذرات پس­زده ­شده روی سطح غشا یا درون منافذ آن باقی می­مانند. روش دوم سیال به­ طور موازی با سطح غشا تماس دارد وفقط بخش کوچکی از سیال از سطح غشا عبور می­ کند.
روش بیشتر در کارهای تحقیقاتی و آزمایشگاهی استفاده می­ شود.در روش دوم تشکیل کیک به علت حرکت موازی خوراک بعد از مدتی به یک ضخامت ثابت می رسد و فلاکس نیز بعد از مدتی تقریباً ثابت می­ شود. این روش در تمامی فرآیندهای صنعتی مورد استفاده قرار می­گیرد.
شکل۱-۱۵: شماتیکی از دو فرایند عملکرد غشایی ]۲۶[
۱-۷-۹ انسداد در غشاها
افت دبی می ­تواند به خاطر چندین عامل مثل پلاریزاسیون غلظت، جذب (گونه­ ها روی غشا)، تشکیل لایه ژل[۱۵] اطراف غشا و گرفتن منافذ غشاها باشد ]۲۷[. معمولاً گرفتن منافذ غشاها از بقیه شدیدتر است. همه موارد یاد شده باعث ایجاد یک مقاومت اضافی در برابر خوراک می­شوند. مقدار این پدیده بسیار به نوع فرایند غشایی و نوع خوراک وابسته است. در شکل ۱-۱۷ نمونه ­ای از گرفتگی در سطح یک غشا تهیه شده از پلی وینیلیدن فلوراید (PVDF) آمده است]۲۸[. در شکل ۱-۱۸ هم به بررسی انواع پارامترهای تأثیرگذار (مقاومت­های غشایی)، در برابر عبور خوراک از غشا پرداخته شده است ]۲۹[.
شکل ۱-۱۶: نمونه ­ای از یک گرفتگی غشایی بر روی غشای پلی وینیلیدن فلوراید (PVDF) ]۲۸[

شکل ۱-۱۷: شماتیکی از انواع گرفتگی در فرایند غشایی ]۲۹[
هریک از این مقاومت­ها تأثیر متفاوتی روی مقاومت کل دارند. در یک حالت ایده آل فقط مقاومت غشایی[۱۶] (Rm) وجود دارد. اما چون غشا باعث نگاه­داشتن گونه­ ها در سطح می‌شود و باعث تجمع آن­ها نزدیک سطح غشا، یک لایه با غلظت بالای گونه در اطراف سطح غشا وجود دارد و مقاومتی در برابر انتقال جرم گونه­ ها به وجود می ­آورد (Rcp)[17] و اگر این لایه آن قدر از گونه­ های محلول خوراک پر باشد یک لایه ژل در سطح غشا تشکیل می­ شود و باعث ایجاد مقاومت لایه ژل (Rg)[18] می­ شود. این مقاومت به­خصوص در مورد گونه ­هایی که میل جذبی بسیاری به غشاها دارند، مثل پروتئین­ها، نمود بیشتری دارد. در غشاهای متخلخل[۱۹]، امکان گرفتگی منافذ وجود دارد که منجر به ایجاد مقاومت در برابر عبور خوراک می­ شود (Rp)[20] و سرانجام مقاومتی که در برابر پدیده جذب به وجود می ­آید (Ra)[21]. جذب می ­تواند روی سطح غشا یا درون منافذ آن رخ دهد. همه عوامل یاد شده باعث یک افت دبی محلول خوراک می­شوند و از طرفی می­توانند روی ساختار شیمیایی مواد سازنده غشا هم تأثیر گذاشته، طول عمر غشا را کاهش دهند. توجه داشته باشید که مقاومت کلی غشا از جمع همه مقاومت­ها به دست می ­آید ]۲۹[.
پلاریزاسیون غلظت از تجمع مولکول­ها در سطح غشا حاصل می­ شود. معمولاً برای کاهش این پدیده و در نتیجه کاهش افت دبی محلول خوراک، از غلظت­های کمتر خوراک، اعمال فشارهای بالاتر و مدول مناسب استفاده می­ شود ]۳۰[.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

گرفتگی غشا بر خلاف پدیده پلاریزاسیون غلظت برگشت­ناپذیر است و خواص اولیه غشا دوباره حاصل نمی‌شود، مگر با بهره گرفتن از شستشوهای شیمیایی همچون شستشو با اسیدها و بازهای قوی و شستشو با مواد شوینده و یا با بهره گرفتن از روش­های فیزیکی همچون شستشو در جهت عکس با فشار بالای آب[۲۲] که در این صورت مقادیری از افت شار قابل بازگشت خواهد بود ]۳۱[. مسدود شدن غشا می‌تواند به اشکال مختلف صورت پذیرد که عبارتند از:
جذب روی سطح غشا: با توجه به تمایل فیزیکی و شیمیایی ما بین برخی از مواد حل‌شونده در محلول (همچون پروتئین­ها و یا رنگینه‌های نساجی) از یک سو و غشاهای پلیمری از سوی دیگر، مواد حل‌شونده می‌توانند بر روی سطح تأثیر گذاشته، حتی در درون روزنه‌های غشا جذب شوند. در اثر جذب، تعداد و یا اندازه روزنه‌های غشا کاهش یافته که در نهایت کاهش شار جریان عبوری از غشا را خواهیم داشت.
گرفتگی روزنه‌های غشا: با توجه به اندازه روزنه‌های غشا و اندازه مولکول­های موجود در محلول، احتمال مسدود شدن جزئی یا کامل روزنه‌های غشا هنگام عبور محلول وجود داشته که این اتفاق به شرایط هیدرودینامیکی حاکم بر عمل فیلتراسیون بستگی دارد.
تشکیل رسوب: بر خلاف مواد محلول، ذراتی که به صورت سوسپانسیون در محلول هستند، قدرت نفوذ ناچیزی را دارا می‌باشند. بنابراین هنگام تجمع این مواد در اثر نفوذ و عبور حلال از سطح غشا، این ذرات که به شکل سوسپانسیون می‌باشند و دارای اندازه خیلی بزرگ­تر از قطر روزنه‌های غشا هستند، نمی‌توانند به داخل محلول احتباس شده نفوذ کرده، به عقب برگردند و بنابراین باعث تشکیل رسوب در سطح غشا می‌شود. این رسوب تشکیل شده مشابه یک لایه اضافی روی غشا عمل نموده، در مقابل انتقال مواد از سطح غشا مقاومت می کند ]۳۲[.
تشکیل ژل: با افزایش فشار و عبور حلال از روی غشا، غلظت در سطح غشا افزایش می‌یابد، به طوری که از حلالیت ترکیبات ماکرو مولکولی در آن قسمت کاسته می‌شود. بنابراین با کاهش حلالیت، یک لایه ژلی (لایه کیکی[۲۳]) در سطح غشا تشکیل می‌شود. در این حالت سرعت نفوذ ثابت نخواهد ماند و سیستم با یک مقاومت در مقابل انتقال مواد مواجه می‌شود ]۳۳[.
جرم گرفتگی[۲۴]: جرم گرفتگی، پدیده ناشی از رسوب نمک­های معدنی همچون کربنات کلسیم، کربنات منیزیم، هیدروکسید منیزیم و سولفات کلسیم در سطح و درون حفره‌های غشا، در اثر عبور مواد حل‌شونده است. در تمامی حالات بالا، وقوع این پدیده‌ها باعث تغییر در عملکرد فیلتراسیون یعنی میزان احتباس و نفوذپذیری غشا می‌شود ]۳۰[.

۱-۷-۱۰ روش های جلوگیری و یا کاهش گرفتگی غشا

۱-۷-۱۰-۱ انتخاب غشا مناسب
جنس غشا، حفره های غشا، ساختار غشا، ضخامت غشا و خواص سطحی آن می‌تواند بر گرفتگی غشا اثر بگذارد.
۱-۷-۱۰-۲ پیش تصفیه سیال ورودی به غشا
یعنی مواد موجود در سیال را یا با بهره گرفتن از یک صافی یا حتی با بهره گرفتن از سیستم غشایی که اندازه منافذ آن بزرگتر از غشایی است که می­خواهیم فرایند را توسط آن غشا انجام دهیم، حذف کنیم. به عنوان مثال، استفاده از فیلتر شنی برای سیال ورودی به MF ،که در این حالت تراوش آن می ­تواند به عنوان خوراک برای فرایند­های UFو یا RO استفاده شود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:54:00 ب.ظ ]




فصل دوم
احادیث غیر تفسیری

فصل دوم:احادیث غیرتفسیری

دراین فصل احادیثی مورد نقدوپژوهش قرار گرفته اند،که در صدد تفسیر آیه نیستند،وطریحی آنها رابراساس اشتقاق لفظ و جناس لفظی بیان کرده است؛ هم چنین متذکرمی­شوم که، با توجه به موضوع این پروژه تحقیقاتی که روش شناسی بکار گیری روایات درکتاب مجمع البحرین است، فقط به اصل روش اشاره شده است، واز بیان جزئیات روش­خوداری­شده است، هم چنین تعداد در انتخاب این احادیث گزینشی بوده است واگربرخی واژگان­تکرارشده اند، این کاملاً گزینشی بوده واحادیث آنها نیز، با حدیث قبلی فرق دارد.
درآوردن برخی احادیث باتوجه به این که متن حدیثی شاهد مثال، در قسمتی از یک حدیث طویل بوده، فقط آن قسمت از حدیث آورده شده است، که به عنوان شاهد مثال است، ودراین احادیث از آوردن سند حدیثی، به دلیل طویل بودن سند حدیثی خوداری شده است.
احادیث غیرتفسیری دراین فصل­دردو عنوان۱- احادیث براساس اشتقاق لفظ و۲-احادیث بر اساس جناس لفظی بیان شده اند، که به شرح ذیل می باشند.

۲-۱-احادیث براساس اشتقاق لفظ

۲-۱-۱-ادا

مولف بر این باور است، که واژه ادا به معنی دادن وپرداختن ورساندن است.[۲۷] آیه­ی آورده شده دراین قسمت عبارت است، از:«وَ أَداءٌ إِلَیْهِ بِإِحْسانٍ ذلِکَ تَخْفیفٌ مِنْ رَبِّکُم‏» (بقره /۱۷۸)« و با [رعایت‏] احسان[خونبها را]به­ او بپردازد؛این[حکم‏]تخفیف­و رحمتى­از پروردگار شماست.» حدیثی که در ذیل آیه­ی بالا آمده است، عبارت است از: وَ قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ(علیه السلام)‏ إِنَّ الْعَبْدَ إِذَا کَانَ فِی آخِرِ یَوْمٍ مِنَ الدُّنْیَا وَ أَوَّلِ یَوْمٍ مِنَ الْآخِرَهِ مُثِّلَ لَهُ مَالُهُ وَ وُلْدُهُ وَ عَمَلُهُ فَیَلْتَفِتُ إِلَى مَالِهِ وَ یَقُولُ وَ اللَّهِ إِنِّی کُنْتُ عَلَیْکَ لَحَرِیصاً شَحِیحاً فَمَا ذَا عِنْدَکَ فَیَقُولُ خُذْ مِنِّی کَفَنَکَ فَیَلْتَفِتُ إِلَى وُلْدِهِ فَیَقُولُ وَ اللَّهِ إِنِّی کُنْتُ لَکُمْ مُحِبّاً وَ إِنِّی کُنْتُ عَلَیْکُمْ لَمُحَامِیاً فَمَا ذَا عِنْدَکُمْ فَیَقُولُونَ نُؤَدِّیکَ إِلَى حُفْرَتِکَ وَ نُوَارِیکَ فِیهَا فَیَلْتَفِتُ إِلَى عَمَلِهِ فَیَقُولُ وَ اللَّهِ إِنَّکَ کُنْتَ عَلَیَّ لَثَقِیلًا وَ إِنِّی کُنْتُ فِیکَ لَزَاهِداً فَمَا ذَا عِنْدَکَ فَیَقُولُ أَنَا قَرِینُکَ فِی قَبْرِکَ وَ یَوْمِ حَشْرِکَ حَتَّى أُعْرَضَ أَنَا وَ أَنْتَ عَلَى رَبِّک‏[۲۸] امیر المومنین (علیه السّلام) فرمود: هنگامى که بنده در آخرین روز زندگیش دردنیا و نخستین روز از آخرت قرار می گیرد، مال او و فرزند او و عملش در برابر او ممثّل و مجسّم مى‏شود؛پس روى به مال خود کرده میگوید: سوگند به خدا من در طلب تو حریص و آزمند بودم و بر صرف تو بسیار بخل می ورزیدم، حال تو چه دارى که مرا در این سفر به کار آید؟ مال جواب می دهد؛ کفنت را از من برگیر، بعد متوجه فرزندانش مى‏شود، و می گوید: به خدا قسم­ من­دوستدارشمابودم­ومن­بودم که،از شما پشتیبانى می کردم اکنون نزد شماچیست؟که دستگیر من باشدو با من چه همراهى توانید کرد؟آنان به او پاسخ می­ دهند: ما فقط می- توانیم تو را به گورت رسانده وآنجا دفن کنیم، آنگاه به عمل خویش روى می کند،ومی گوید: به خدا قسم که تو بر من سخت گرانبار بودى و من به تو بی رغبت بوده، و از تو روى می- گرداندم اکنون تو چه همراه من میکنى؟ و عمل به او پاسخ می دهد: من در گورت و در آن روز که محشور خواهى شد با تو همنشین و همراه خواهم بود، تا من و تو بر پروردگارت هر دو عرضه شویم.
صاحب جوامع الجامع این طور بیان می دارد، که قاتل در صورت امکان بدون سهل انگاری ومعطلی دیه­را بدهد.[۲۹] علامه براین باوراست،که دیه را باید بدون معطلی وآزار و اذیت وبه خوبی پرداختن داد.[۳۰]

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

در مطالب بالا این نکته به خوبی روشن می شود،که حدیث آورده شده درصددبیان تفسیر­آیه نیست، وبراساس اشتقاق لفظ بیان شده است.آیه در موردپرداخت دیه بحث می- کندوحدیث در مورد رساندن بدن میت، به سوی قبر بحث می­ کند.

۲-۱-۲-ثوی

واژه ثوی که،که به معنای مقام و جایگاه است[۳۱]. آیه آورده شده دراین قسمت عبارت است، از «النَّارُ مَثْواکُمْ خالِدینَ فیها إِلاَّ ما شاءَ اللَّهُ إِنَّ رَبَّکَ حَکیمٌ عَلیمٌ» (انعام/ ۱۲۸)«جایگاه شما آتش است؛درآن ماندگار خواهید بود،مگرآنچه­راخدا­بخواهد [که خود تخفیف دهد]؛ آرى پروردگار تو حکیم داناست.» حدیث عبارت است، از:عن جابر بن عبد الله قال: قال رسول الله (صلی الله علیه و آله) إذا حمل عدو الله إلى قبره نادى حملته أ لا تسمعون یا إخوتاه أنی أشکو إلیکم ما وقع فی أخوکم الشقی إن عدو الله خدعنی و أوردنی ثم لم یصدرنی و أقسم لی أنه ناصح لی فغشنی و أشکو إلیکم دنیا غرتنی حتى إذا اطمأننت إلیها صرعتنی و أشکو إلیکم أخلاء الهوى منونی ثم تبرءوا منی و خذلونی و أشکو إلیکم أولادا حمیت عنهم و آثرتهم على نفسی فأکلوا مالی و أسلمونی و أشکو إلیکم مالا منعت فیه حق الله فکان وباله علی و کان نفعه لغیری و أشکو إلیکم دارا أنفقت علیها حریبتی فصار سکانها غیری و أشکو إلیکم طول الثوى فی قبری ینادی أنا بیت الدود أنا بیت الظلمه و الوحشه و الضیق یا إخوتاه فاحبسونی ما استطعتم و احذروا مثل ما لقیت فإنی قد بشرت بالنار و الذل و الصغار و غضب العزیز الجبار وا حسرتى على ما فرطت فی جنب الله و یا طول عویلاه فما لی من شفیع یطاع و لا صدیق یرحمنی فلو أن لی کره فأکون من المؤمنین[۳۲].
علامه براین نظراست،که کلمه مثوی اسم مکان است،به معنای­محل­­استقامت­با استقرار است،” النَّارُ مَثْواکُمْ “به معنای این است،که آتش محل اقامتی برای شما است، که درآن استقرار خواهید داشت.[۳۳]
در حدیث بالا بابیان ویژگی های قبر می­خواهد، این مطلب رابرساندکه، ثوی جایگاهی است،که­محل­استقرار است،چرا که ویژگی­های آن رابیان کرده است،که اهمیت آن را برساند؛ این اهمیت و ویژگی ها با مفهوم استقرار آن معنا پیدا می­ کند،این حدیث از باب اشتقاق لفظ بیان شده است و در صددتفسیر آیه نیست.

۲-۱-۳-خبا

مولف بر این باور است که “خبا “به معنای پنهان بودن است.[۳۴] آیه ی آورده شده دراین قسمت، عبارت است از: «أَلاَّ یَسْجُدُوا لِلَّهِ الَّذی یُخْرِجُ الْخَبْ‏ءَ فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ یَعْلَمُ ما تُخْفُونَ وَ ما تُعْلِنُونَ »(نمل/۲۵)« [آرى شیطان چنین کرده بود] تا براى خدایى که نهان را در آسمانها و زمین بیرون­مى‏آورد،­وآنچه­راپنهان مى‏دارید،و آنچه را آشکار مى‏نمایید، مى‏داند سجده نکنند.»حدیثی که آمده است، عبارت استاز:قوله(علیه السلام)‏ اطلبوا الرزق فی خبایا الأرض فإنه تعالى بسطها و جعل لها طولا و عرضا و طرح فیها جبالا ثابته و أعلاما یهتدى بها و أخرج منها النبات فیها من کل شی‏ء بقدر معلوم و من الأشیاء التی توزن من الذهب و الفضه و النحاس و الحدید و غیرها.[۳۵] راغب اصفهانی بیان داشته است، که خبا در مورد هرچیز که پوشیده وپنهان باشد، بکار می رود.[۳۶] مولف در مجمع البیان خبارا چیز هایی می داند، که از نظر ها مخفی هستند؛ و پیش از آنکه بیرون آورده شوند؛ ادراک نمی شوند،خبارا چیز هایی می داند که از نیستی به هستی در می آیند.[۳۷]
مولف درتفسیر جوامع الجامع براین عقیده است،که خبا مصدری به معنای اسم مفعول است، و آن تمام چیزهایی است، که خداوند آن را در آسمان­ها و زمین غیب و پنهان کرده است.[۳۸]
علامه در تفسیر المیزان عبارت «یُخْرِجُ الْخَبْ‏ءَ فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ »را استعاره ایی می- داند، که­ گویا خداوندموجودات­ را ازپس­پرده غیب، یکی پس از دیگری بیرون می آورد و آنها را به عالم وجود در می ­آورد.[۳۹]
این حدیث براساس اشتقاق لفظ بیان شده است، ومی­توان بیان داشت که، معنایی مجازی را نیز در بردارد،که با توجه به حدیث و تفاسیر گفته شده می­توان گفت معنای مجازی آن هر چیز پنهان می ­تواند باشد، که وجود ندارد؛ و انسا ن با تلاش و اتکا برخداوند می ­تواند آن­ها را بدست آورد. چنان چه آخر حدیث به آن اشاره دارد و این در زندگی امروزی ما صادق است، مانند ذخایر انرژی که از شکافتن اتم بوجود می ­آید.

۲-۱-۴-خزا

واژه خزا که مولف بر این نظراست، که به معنای هلاک شدن است.[۴۰] آیه­ی آورده شده دراین قسمت عبارت است از:«فَسیحُوا فِی الْأَرْضِ أَرْبَعَهَ أَشْهُرٍ وَ اعْلَمُوا أَنَّکُمْ غَیْرُ مُعْجِزِی اللَّهِ وَ أَنَّ اللَّهَ مُخْزِی الْکافِرین »(توبه/۲)«پس[اى­مشرکان] چهار ماه [دیگر با امنیّت کامل‏] در زمین بگردیدو بدانید که شما نمى‏توانیدخدا را به ستوه آورید،و این خداست که رسواکننده کافران است».
حدیثی که درذیل آیه بیان شده، عبارت است از : عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) أَنَّهُ کَتَبَ بِهَذِهِ الرِّسَالَهِ إِلَى أَصْحَابِه‏:واللَّهِ لَا یُطِیعُ اللَّهَ عَبْدٌ أَبَداً إِلَّا أَدْخَلَ اللَّهُ عَلَیْهِ فِی طَاعَتِهِ اتِّبَاعَنَا وَ لَا وَ اللَّهِ لَا یَتَّبِعُنَا عَبْدٌ أَبَداً إِلَّا أَحَبَّهُ اللَّهُ وَ لَا وَ اللَّهِ لَا یَدَعُ أَحَدٌ اتِّبَاعَنَا أَبَداً إِلَّا أَبْغَضَنَا وَ لَا وَ اللَّهِ لَا یُبْغِضُنَا أَحَدٌ أَبَداً إِلَّا عَصَى اللَّهَ وَ مَنْ مَاتَ عَاصِیاً لِلَّهِ أَخْزَاهُ اللَّهُ وَ أَکَبَّهُ عَلَى وَجْهِهِ فِی النَّار[۴۱].
بخدا سوگند هرگز بنده‏اى فرمانبردارى خدا را نکند، جز آنکه خداوند پیروى ما را در فرمانبردارى او داخل گرداند، و بخدا پیروى نکند بنده‏اى از ما جز آنکه خدا دوستش دارد و بخدا هیچ گاه بنده پیروى ما را وامگذارد، جز آنکه ما را دشمن دارد و بخدا هیچ گاه کسى ما را دشمن ندارد، جز آنکه نافرمانى خدا را کرده و هر که در حال نافرمانى خدا بمیرد خداوند او را خوار گرداند، و برو در آتش دوزخ اندازد.
راغب در مفردات آورده است،که خواری اگراز ناحیه خود انسان باشد،مذموم نیست اما از ناحیه دیگران باشد، مذموم و ناپسند است[۴۲]. مولف در تفسیر جوامع الجامع خواری را کشتن در دنیا، و در آخرت معذب ساختن وعذاب می داند.[۴۳]
درالمیزان آمده است که، با استکبار ورزیدن خود را دچار خزی الهی وهلاکت ننمایند.[۴۴]
با توجه به معنای حدیث وتفاسیر گفته شده، می توان گفت خواری وهلاکت از جانب خداوند می ­تواند نتیجه نافرمانی او باشد، وبا توجه به حدیث این نافرمانی در امور مهم می- تواند باشد؛ چرا که نتیجه خوار شدن از جانب خداوند است،واین استکبار ورزیدن به خداوند واهل­البیت است که منجر به چنین عذابی می شود.بنابرین می­توان گفت این حدیث اگر چه درباره خوار شدن بحث می­ کند، اما براساس اشتقاق لفظ درذیل آیه بیان شده است.

۲-۱-۵-خسا

درمجمع­البحرین آمده است که، واژه خسا به معنای دورشدن است.[۴۵] آیه­ی آورده شده عبارت است، از:«ثُمَّ ارْجِعِ الْبَصَرَ کَرَّتَیْنِ یَنْقَلِبْ إِلَیْکَ الْبَصَرُ خاسِئاً وَ هُوَ حَسیرٌ » (ملک/۴) «بازدوباره بنگرتا نگاهت زبون و درمانده به سویت بازگردد».
حدیثی­ که آمده است، عبارت است از: اللهم إنک وهبت لنا ذکرا وأنت أعلم بما وهبت ومنک ما أعطیت وکلما صنعنا فتقبله منا على سنتک وسنه نبیک ورسولک(صلى­الله­علیه وآله) واخسأ عنا الشیطان الرجیم لک سفکت الدماء لا شریک لک والحمد لله‏رب العالمین[۴۶]. خدایاتو به ما پسرى دادى و تو به آنچه داده‏اى آگاه‏ترى، و از توست آنچه را که داده‏اى و آنچه ما کردیم تو آن را از ما بر سنت خودت و سنت پیامبرت و رسولت(صلى الله علیه وآله) بپذیر و شیطان رانده شده را از ما دور بفرما،براى تو خون‏ها ریخته شده،تو بى­همتایى و ستایش ویژه خداوند پروردگار جهانیان است.
مولف درتفسیر مجمع البیان”خاسئا” را دور دانستن در رسیدن به مقصد در حالیکه خوار وشکسته است، می داند[۴۷].
مولف معجم مقاییس اللغه، بر این عقیده است که خسا دلالت بر دوری می­ کند.[۴۸]
مولف در تفسیر اطیب البیان بیان داشته است که “خاسئا” به معنای دوری وبه مقصد نرسیدن واز فکر دور بودن است.[۴۹]
علامه در ذیل تفسیر آیه بیان می دارد که، هر چند می­توانی در نظام هستی نظر بیفکن و این نظر کردن خسته و ناتوان است، از اینکه تفاوتی بیابد، چرا که این نظام واحد ومتصل الا جزاء است.[۵۰]
این حدیث ­براساس اشتقاق لفظ درذیل­آیه بیان شده است؛حدیث ابتدا ازعلم خداوندی صحبت به میان می آورد، سپس از دور بودن شیطان واین که دور بودن شیطان برای انسان امری بدیهی است، پس می­توان نتیجه گرفت که،دور بودنی منظور است که حاصل و نتیجه ای ندارد.

۲-۱-۶-خوا

مولف براین نظراست،که واژه خوا که کلمه خاویه از این ریشه است، به معنای خالی شدن است.[۵۱] آیه­ی آورده شده در این قسمت عبارت است از:
«أَوْ کَالَّذِی مَرَّ عَلى‏ قَرْیَهٍ وَ هِیَ خاوِیَهٌ عَلى‏ عُرُوشِها»(بقره /۲۵۹)«یا چون آن کس که به شهرى که بامهایش، یکسر فرو ریخته بود عبور کرد».
حدیثی که در ذیل آیه آمده،عبارت است از: وَ لَا بَأْسَ بِالْقِیَامِ وَ وَضْعِ الْکَفَّیْنِ وَ الرُّکْبَتَیْنِ وَ الْإِبْهَامَیْنِ عَلَى غَیْرِ الْأَرْضِ وَ تُرْغِمُ بِأَنْفِکَ وَ یُجْزِیکَ فِی وَضْعِ الْجَبْهَهِ مِنْ قُصَاصِ الشَّعْرِ إِلَى الْحَاجِبَیْنِ مِقْدَارُ دِرْهَمٍ وَ یَکُونُ سُجُودُکَ کَمَا یَتَخَوَّى الْبَعِیرُ الضَّامِرُ عِنْدَ بُرُوکِهِ تَکُونُ شِبْهَ الْمُعَلَّقِ لَا یَکُونُ شَیْ‏ءٌ مِنْ جَسَدِکَ عَلَى شَیْ‏ءٍ مِنْه[۵۲]. و ایستادن و گذاشتن دستها و زانوها و انگشتان ابهام بر غیر زمین اشکالى ندارد؛ (بلکه لزوم بر زمین نهادن بى‏حائل مخصوص پیشانى است) و بینى خود را بر زمین بگذار یا بساى(حدّاقل اینست که بر زمین برسد)و­درگذاشتن پیشانى بر زمین براى تو کافى است، که از رستنگاه مو تا ابروها به اندازه یک درهم بر زمین گذارى (یعنى این مقدار موضع سجود است)و سجود تو یا حالت تو در هنگام سجود باید همانند فراخى و گشادگى میان اعضاى شتر لاغر به هنگام خوابیدن یعنى همچون کسى باشد که آویخته است؛(که کلیّه اعضاى او بسوى زمین میل کند و کشیده مى‏شود) و هیچ جزئى یا عضوى از بدنت بر جزئى یا عضوى دیگر متّکى نباشد، و اعضا یک دیگر را نگرفته باشند.
طبرسی در مجمع البیان آورده است، که خوی به معنای خالی وبه معنای خانه ای که از اهلش خالی شده باشد،است.[۵۳]
در مفردات آمده است، که”تَخْوِی‏ خَوَاءً” به معنای این است،که خانه بکلّى خالى و ویران شد.[۵۴]
این حدیث با تمثیلی زیبا که امام آن را در حدیث آورده است، شخص سجود کننده را وصف می نماید،و معنای آن را به وضوح برای شخص مخاطب به تصویر می­کشد، وبراساس اشتقاق لفظ بیان شده است، و در حهت تفسیرآیه موردنظر نیست.

۲-۱-۷-دحا

مولف براین باور است که، واژه دحابه معنای گستردگی و وسعت است.[۵۵] آیه­ی آورده شده توسط مولف، عبارت است از: «وَ الْأَرْضَ بَعْدَ ذلِکَ دَحاها » (نازعات/۳۰)«و پس از آن زمین را با غلتانیدن گسترد». این دعا در ذیل آیه­ی بالا آورده شده است؛ که عبارت است، از: اللهم داحی المدحوات­ و بارئ المسموکات‏ و جابل القلوب على فطرتها شقیها و سعیدها اجعل شرائف صلواتک و نوامی‏ برکاتک و رأفه علی محمد عبدک ورسولک.[۵۶]
امام على(علیه السلام) می فرماید: خدایا! اى گسترنده گسترده‏ها(زمینها)و نگاهدارنده برافراشته‏ها (آسمانها)و آفریننده دلها بر فطرت آنها، چه خوشبخت آنها و چه بدبخت آنها شریفترین درودها و افزون‏ترین برکات خود را بر محمد بنده وفرستاده ات فرست.
علامه درتفسیر المیزان دحا را گسترش زمین معنا کرده است.[۵۷] اما راغب معنای دحا را جابجایی وحرکت زمین بیان کرده است.[۵۸]
با توجه به دعای آورده شده می­توان گفت گسترش چیزهایی که گسترده شده اند، می ­تواند معنای جابجایی را نیز داشته باشد، و طریحی این دعا را براساس اشتقاق لفظ بیان کرده است، ودر جهت تفسیر آیه نیست.

۲-۱-۸-رعا

طریحی براین نظراست، که واژه رعا به معنای رعایت کردن ومراعات و حفظ است.[۵۹] آیه­ی آورده شده، عبارت است از: آیه«وَ لَمَّا وَرَدَ ماءَ مَدْیَنَ وَجَدَ عَلَیْهِ أُمَّهً مِنَ النَّاسِ یَسْقُونَ وَ وَجَدَ مِنْ دُونِهِمُ امْرَأَتَیْنِ تَذُودانِ قالَ ما خَطْبُکُما قالَتا لا نَسْقی‏ حَتَّى یُصْدِرَ الرِّعاءُ وَ أَبُونا شَیْخٌ کَبیرٌ» (قصص/۲۳)«و چون به آب مَدْیَن رسید،گروهى از مردم را برآن یافت که[دامهاى خودرا] آب مى‏دادند، و پشت سرشان دو زن را یافت، که [گوسفندان خود را] دور مى‏کردند[موسى‏] گفت: منظورتان [از این کار] چیست؟گفتند:[ما­به­گوسفندان­خود]آب­نمى‏دهیم،تاشبانان[همگى­گوسفندانشان­را] برگردانند، و پدر ما پیرى سالخورده است».
حدیثی که درذیل آیه­ی بیان شده،عبارت است، از: فالعلماء یحزنهم ترک رعایه القرآن و یغمهم عدم فهمهم له و فقد العمل به و عدم اقتدارهم على ذلک و الجهال یهمهم حفظ روایته و یغمهم عدم قدرتهم علیه لما یزعمونه کمالا و فوزا[۶۰].
آنچه مسلم است، این است که این حدیث براساس اشتقاق لفظ بیان شده است ودرجهت تفسیرآیه ی مورد نظر نیست؛ و بیان می دارد، که علما غمگین از ترک حفظ قرآن وعدم فهم آن می باشند،واین معنایی مجازی نیز می تواند داشته باشد،که علما غمگین ازترک عمل قرآن هستند؛ ودر آیه نیز رعا به معنای چوپان است، چرا که این چوپان است که از گوسفندان نگهداری وحفاظت می کندو هم چنین به معنای رهبر نیز آمده است، چرا که در این واژها معنای سرپرستی و حفظ وجود دارد.

۲-۱-۹-رقا

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:54:00 ب.ظ ]




۶/۷

نیشکر

۷/۱

۹/۵

سیب زمینی شیرین

۵/۱

۰/۱۱

گیاهان مقاوم به شوری مانند جو، چغندر قند و گندم را میتوان پس از یک ‌‌آیش تابستانی کاشت. پس از آن میتوان پنبه یا بادام زمینی را کشت کرد.
جو-برنج، گندم-برنج، شبدر-پنبه و … میتوانند به عنوان چرخه‌های دو محصولی در اراضی مبتلا به شوری که خاک به طور مداوم غرقاب میشود کاشته شوند. چغندر قند را میتوان با آبیاری بیشتر، بیش از ۴ سانتیمتر در هفته رشد داد.
بهتر ‌‌این است که در صورت آبیاری با آب شور، علوفه با تعداد بذر زیاد کاشته شود تا‌‌ اینکه به کاشت غلات پرداخت. زیرا غلات شدیداً تحت تأثیر شوری قرار گرفته و از نظر اقتصادی به صرفه نمیباشند.
ترجیحاً بهتر است گیاهانی با نیاز تبخیر- تعرق پایین کشت شوند.
۲) فاکتورهای خاک:
مقدار آب خاک و تداوم آبیاری میتواند بر تحمل گیاه در برابر شوری خاک تأثیر بگذارد. پتانسیل اسمزی محلول خاک، در خاک‌های خشک کمتر است.
۳) فاکتورهای اقلیمی:
فاکتورهای محیطی مانند دما، رطوبت اتمسفر و … به طور قابل توجهی بر تحمل شوری گیاه اثر میگذارد. آب و هوا میتواند تحمل شوری گیاه را بهبود بخشد.
مهمترین فاکتور دماست. بسیاری از گیاهان در آب و هوای گرم و خشک تحمل شوری کمتری نسبت به آب و هوای معتدل و مرطوب دارد.
رطوبت بالا به تنهایی میتواند تحمل شوری برخی از گیاهان را افزایش دهد.
در مناطقی که بارندگی فصلی زیادی دارند، میتوان از آب با درصد شوری بالا استفاده کرد بدون آنکه‌‌ایجاد بیماری در گیاه کند در حالیکه در مناطق خشک نمیتوان این کار را انجام داد.
افزایش شوری آب‌های زیرزمینی
در نتیجه‌ی تبخیر- تعرق آب آبیاری به سمت پایین پروفیل خاک حرکت میکند. بنابراین نمک انباشته شده به طور کلی چه از طریق باران و چه از طریق آب اضافی آبیاری به سمت پایین آبشویی میشود. در نتیجه چنانچه سطح آب زیرزمینی عمیق نباشد، میزان شوری ‌آب‌های زیرزمینی افزایش مییابد. پنج مرحله‌‌ای که شور شدن آب‌های زیرزمینی شناخته شدهاند عبارتند از:

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۱) طی چند سال اول، غلظت نمک با بالا آمدن تراز آب زیرزمینی افزایش مییابد.
۲) کاهش غلظت نمک به‌‌این دلیل رخ میدهد که نمک‌ها از طریق جریان نشتی به صورت محلول درمیآیند.
۳) شوری به دلیل تبخیر آب زیرزمینی افزایش مییابد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:54:00 ب.ظ ]




ج – اراضی و املاکی که مالک رسمی آن در قید حیات است و می توانند از طریق مراجعه به دفاتر اسناد رسمی ملک را به صورت رسمی خریداری نمایند؛
د – اراضی و املاکی که که مالک رسمی آن فوت کرده و متقاضی جهت انتقال رسمی ملک به ورثه دسترسی دارد و امکان انتقال رسمی از طریق دفاتر اسناد رسمی وجود دارد؛
ر – افرادی که املاک متعلق به موسسات دولتی را تحت هر شرایطی در اختیار دارند ؛
مشمول این قانون نمی باشند و چنانچه متقاضیان این املاک و اراضی ثبت نام نمایند علاوه بر اینکه تقاضای آنها در هیات های رسیدگی رد خواهد شد وجوه واریزی نیز مسترد نخواهد شد.[۶۲]
قبل از آنکه شرح اموالی که مالک خاص ندارند داده شود ، لازم است مالکیت تعریف کردد:
«مالکیت حقی است که شخص نسبت به عین خارجی دارد و می تواند همه گونه تصرف در آن بنماید و هر گونه انتفاعی را از آن ببرد، مگر آنکه قانون استثناء کرده باشد.» (ماده ۳۰ قانون مدنی)
این تعریف، تعریف مالکیت فردی است که هر یک از افراد جامعه می تواندآن را دارا باشد .در مقابل اموالی
که موضوع مالکیت فردی قرار می گیرد ،اموالی هستند که مالک خاص ندارد.[۶۳]
ب ـ تقسیم بندی انواع اراضی
اراضی را از چند منظر می توان تقسیم بندی کرد که عبارتند از:
الف – موقعیت و محل استقرار
این اراضی به دو نوع تقسیم می شود:
۱ـ اراضی شهری یا اراضی واقع در محدوده شهر: برابر ماده ۲ قانون زمین شهری مصوب ۲۲/۶/۱۳۶۶ «اراضی شهری زمین هایی است که در محدوده قانونی و حریم استحفاظی شهرها و شهرکها قرار گرفته است…».
۲- اراضی غیر شهری یا اراضی خارج از محدوده شهری : اراضی که خارج از محدوده شهر و شهرک واقع است.
ب ـ از نظر بهره برداری
شامل اراضی بابر، دایر ، موات ، اراضی ملی و جنگلها می شود که متعاقباً تشریح خواهد گردید .
اراضی جمع ارض میئ باشد که در فارسی به این زمین گفته می شود .در اصطلاحات ذیل بکار رفته است . هم چنین از جهاتی دیگر نیز اراضی تقسیم بندی می شود که در فقه و منابع اسلامی بیان شده است[۶۴]
ج ـ انواع اراضی از دیدگاه اسلام
۱)زمین بایر از اصل یا موات بالاصاله
۲)زمین بایر عارضی یا موات بالعارض
۳)زمین آباد از اصل یا محیاء بالاصاله (در حکم زمین موات بوده و در قوانین ، جزء انفال می باشد)
۴)زمین آباد عارضی یا محیاه بالعارض[۶۵]
۵)ملک خصوصی که ممکن است یک یا چند نفر مالک داشته باشد. بطور کلی انواع اراضی را می توان به شرح زیر تقسیم بندی نمود:
اراضی موات، بایر ،دایر، ملی[۶۶]
که در زیر تعاریف آنها را ذکر می کنیم.
۱ـ اموال دولتی وعمومی
دولت برای انجام خدمت عمومی و اجرای وظایف خود ، اموال گوناگونی در اختیار دارد و به تناسب موارد از هر یک استفاده خاصی می کند. اموال دولتی[۶۷]به معنای عام را می توان به دو دسته تقسیم کرد:[۶۸]

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۱)اموال عمومی ـ این اموال بر دو قسم است :
الف :اموالی که مستقیماً در اختیار عموم برای بهره برداری قرار داده می شود مانند پل ها، خطوط راه آهن
،موزه ،کتابخانه های عمومی و پارکها[۶۹]
مشترکات عمومی چنانکه از نام آن معلوم می شود اموالی است که متعلق به عموم می باشد و طبق ماده ۲۳ قانون مدنی استفاده از آنها برای افراد مطابق قوانین مربوط به آن خواهد بود .هیچ یک از افراد نمی تواند در این گونه اموال تصرفی نمایند که دیگران از استفاده از آن محروم گردند. به عبارت دیکر تملک این اموال بوسیله افراد در مواد ۲۴و۲۵ قانون مدنی صریحاً منع گردیده است . ماده ۲۴ قانون مدنی مقرر می دارد : «هیچ کس نمی تواند طرق و شوارع عامه و کوچه هایی که آخر آنها مسدود نیست تملک کند».ولی کوچه هایی که آخر آنها مسدود است هرگاه ملک افراد باشد آنها می توانند در آن هرگونه تصرفی بنمایند ، به عنوان مثال هرگاه کوچه بن بستی متعلق به یکی از خانه های مجاور است و خانه های دیگر در آن حق عبور دارند ، مالک کوچه می تواند با توافق دیگران آن را جزء خانه خود بنماید .و هرگاه کسی حقی در آن کوچه نداشته باشد مالک می تواند هرگونه تصرفی که بخواهد در آن بکند و موافقت دیگران لازم نیست . و هرگاه کوچه بن بست نباشد مانند کوچه هایی است که آخر آنها مسدود نیست و از مشترکات عمومی است. [۷۰]
ب :اموالی که اختصاص به یک خدمت عمومی داده شده است مانند بیمارستان عمومی و اشیا ء مورد نیاز این بیمارستان .
۲)اموال اختصاصی دولت و هر شخص حقوقی حقوق عمومی که در آن اموال مانند اشخاص خصوصی عمل می کنند .اموال شخص اداری اگر متعلق به دولت باشد اموال دولتی نامیده می شود (ماده ۲۶ قانون مدنی) مانند مزارع نمونه دولتی و یا قنات شهرداری که آب آن را برای مصرف باغات می فروشد.اینجا قواعد تملک خصوصی حکومت می کند.[۷۱] و تقاضای ثبت املاک دولتی و املاکی که به موجب قوانین خاص در مالکیت دولت قرار می گیرد از طرف سازمانهای مربوطه به عمل می آید.[۷۲]مراد از سازمانهای مربوطه اداره دارایی و شهرداری محل می باشد که مکلف به درخواست ثبت املاک متعلق به دولت و شهرداری می باشند.[۷۳]شهرداری هم مانند دولت دارای اموال عمومی و اختصاصی می باشد .بنابر این نباید عبارت (اموال عمومی )را در کنار (اموال دولتی ) نهاد که موجب اشتباه خواننده گردد. ماده ۲۶ قانون مدنی نیز گواه این مطب است که شهرداری همانند دولت دارای اموال عمومی می باشد.
اثر بارز خصوصی این اشخاص ، قابلیت نقل و انتقال است بنابراین اموال عمومی شخص اداری قابل نقل و انتقال نیست مگر اینکه نص خاص قانون آن را از قلمرو خود خارج کرده و در قلمرو اموال اختصاصی شخص اداری قراردهد. مانند ماده ۱۹ قانون نوسازی و عمران شهری مصوب ۷/۹/۱۳۴۷ که مقرر می دارد: «هرگاه در نتیجه طرح هادی شهر داری تمام یا قسمتی از معابر بصورت متروک در آید آن قسمت متعلق به شهرداری خواهد بود و هرگاه شهرداری قصد فروش آن را داشته باشد مالک مجاور در خرید آن حق تقدم خواهد داشت».[۷۴]
الف ـ ضابطه تشخیص اموال دولتی وعمومی
طرز تشخیص اموال و مشترکات عمومی و تمییز آنها از سایر اموال دولتی ، از مباحث مهم حقوق اداری است ولی ، چون در حقوق مدنی نیز این گونه اموال به لحاظ حق اشخاص مورد گفتگو است اجمالاً آن را بیان می کنیم .
پاره ای از نویسندگان ، اموالی را در شمار مشترکات عمومی آورده اند که طبیعت آنها اقتضا دارد که ، به ملکیت خصوصی در نیاید و مورد استفاده عموم مردم قرارگیرد : مانند ساحل دریا و رودخانه های قابل کشتیرانی .عده ای دیگر معیار را مصرفی قرارداده اند که دولت برای این قبیل اموال معین کرده است .آنها می گویند باید دید اموال دولتی به چه منظور مورد بهره برداری قرار می گیرد و به تناسب این منظور نوع مال را تشخیص داد.
برای توجیه نظر اخیر که مورد تایید بسیاری از نظریه پردازان بزرگ حقوق عمومی ،واقع شده است باید گفت اموال عمومی به دو صورت مورد استفاده قرار می گیرد:
الف : پاره ای از آنها بطور مستقیم و بی واسطه در دسترس عموم قرار گرفته است و هر کس با رعایت نظامات مخصوص می تواند استفاده مطلوب را بکند .مانند پل ها ، باغها و راه های عمومی.
ب : دسته دیگر به یکی از خدمات عمومی اختصاص یافته است و تنها بنگاه خاصی حق بهره برداری از آن را دارد. مانند راه آهن، سیمهای تلفن وتلگراف.
پس تمام اموالی که که به طور مستقیم یا با واسطه از طرف دولت برای رفع نیازمندیهای عمومی اختصاص یافته است از اموال عمومی است و سایر اموال دولتی ملک دولت محسوب می شود از مفاد مواد ۲۴تا ۲۷ قانون مدنی نیز چنین بر می آید که از همین قاعده پیروی شده است .[۷۵]
ب ـ فایده تشخیص اموال دولتی و عمومی
قانون مدنی به تفصیل تفاوت احکام مربوط به اموال عمومی و دولتی را بیان نکرده فقط دسته نخست را قابل تملک خصوصی ندانسته است .در حقوق عمومی ما نیز هنوز رویه خاصی ایجاد نشده است ؛ولی از قابل تملک نبودن اموال عمومی ممکن است این نتایج استنباط شود :
۱) دولت نمی تواند اموال و مشترکات عمومی را انتقال دهد ، مگر اینکه قانون خاصی آن را اجازه دهد ،زیرا امکان انتقال به اشخاص با قابل تملک نبودن آنها منافات دارد .
۲) اموال عمومی به سود طلبکاران دولت قابل قابل توقیف نیست .زیرا بازداشت مالی که قابل تملک خصوصی نیست کاری بیهوده است .
۳) در مشترکات عمومی مرور زمان جاری نیست و اشخاص نمی توانند به بهانه تصرف مستمر خود ، آنها را به طور غیر مستقیم تملک کنند .ولی در سایر اموال دولتی مرور زمان جاری است.[۷۶]
۲ ـ اراضی ملی
جنگل ها و مراتع از اموال عمومی و به تعبیر فقها و قانون اساسی از جمله انفال محسوب و بسیار مورد توجه قانونگذار قرار گرفته است و از اهمیت و جایگاه ویژه ای در ادامه حیات اجتماعی و اقتصادی مملکت بر خوردار می باشد و ویژگی های خاص خود را دارد. در مقایسه اراضی ملی و موات باید گفت :اراضی ملی قابلیت استفاده دارد ولی اراضی موات هیچ قابلیت استفاده ندارد. مرتع نیز در آن گونه های جنگلی و گیاهان جنگلی برای دام است .ماده ۶۴ قانون حفاظت و بهره برداری از جنگل ها و مراتع مصوب ۲۵/۵/۱۳۴۶ مقرر می دارد: «مساحت مراتع مذکور در بند ب ماده ۴ قانون ملی شدن جنگلها حداکثر تا دو برابر مساحت اراضی مزروعی و آیش و باغات و قلمستانها خواهد بود».
تبصره ۱ ــ «دامداران دهات و مزارع مربوط مجاور موضوع ماده فوق در استفاده از مراتع مازاد با رعایت مقررات و قوانین حق تقدم خواهد داشت ».
اداره متولی جنگل ها و مراتع ، سازمان منابع طبیعی می باشد.
ماده ۱قانون ملی شدن جنگلها و مراتع مقرر می دارد :«از تاریخ تصویب (۲۷/۱۰/۱۳۴۷) این تصویب نامه قانونی ، عرصه و اعیانی کلیه جنگلها و مراتع و بیشه های طبیعی و اراضی جنگلی کشور جزء اموال عمومی محسوب و متعلق به دولت است ولو اینکه قبل از این تاریخ افراد آن را متصرف شده و سند مالکیت گرفته باشند».
ماده ۲ نیز مقرر می دارد :« حفظ و احیا و توسعه منابع فوق و بهره برداری از آنها بر عهده سازمان جنگلبانی ایران است ». [۷۷]در همین راستا بند ۳۴۷ بخشنامه های ثبتی مقرر می دارد :« با توجه به ماده ۱ قانون ملی شدن جنگلها مصوب ۲۷/۱۰/۱۳۴۱ از پذیرش تقاضای ثبت و تحدید حدود و صدور سند مالکیت املاک مشمول قانون مذکور ، به نام اشخاص خودداری کند ».هم چنین بند ۲۵۰ نیز مقرر می دارد:« در اجرای ماده ۱۳ قانون ملی شدن جنگلها و مراتع کشور مقتضی است ضمن تسریع در اعمال مقررات ماده مزبور مفاد ماده ۲۹ قانون اصلاح قانون حفاظت و بهره برداری از جنگلها و مراتع کشور مصوب مرداد ماه ۱۳۴۶را نیز که ذیلاً نقل می گردد مورد توجه قرار دهند و برابر آن عمل نمایند .ماده ۲۹ در کلیه اقدامات ثبتی که ، نسبت به منابع طبیعی ملی شده به عمل می آید سازمان جنگلبانی از پرداخت مالیات و عوارض ثبتی و هرگونه حق الثبت و هر گونه الصاق تمبر معاف است ولی حقوقی که به سردفتران اسناد رسمی تعلق می گیرد باید به وسیله سازمان جنگلبانی پرداخت گردد ».[۷۸]
اظهار نظر شورای نگهبان در قسمتی از مقررات راجع به اراضی ملی و سکوت آن در سایر موارد و هم چنین وضع و تصویب مقررات جدید در این خصوص و یا اصلاح برخی قوانین سابق مطابق اصل چهارم قانون اساسی موید مشروعیت این مقررات و مطابقت آنها با موازین و معیارهای شرعی و اسلامی می باشد.
پس از تصویب قانون ملی شدن جنگلها و مراتع ، قانونی تحت عنوان قانون حفاظت و بهره برداری از جنگلها و مراتع به تصویب رسید که در ماده ۳۴ این قانون وزارت جهاد سازندگی موظف گردید ظرف سه سال اراضی، جنگل های شمال و مراتع ملی غیر مشجر کشور را که تا پایان سال ۱۳۶۵ بدون اخذ مجوز قانونی تبدیل باغ یا زراعت آبی شده و یا برای طرحهای تولید دام و آبزیان و سایر طرحهای غیر کشاورزی مورد استفاده قرارگرفته اند بر اساس تشخیص کمسیونی مرکب از نمایندگان جهاد سازندگی و در قبال دریافت اجاره بها با قیمت تعیین شده واگذار یا به فروش برساند، بدیهی است از زمین های منابع ملی تصرف شده بعد از تاریخ مذکور بدون قید و شرط خلع و ید خواهد شد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:54:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم