کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

بهمن 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



آخرین مطالب


جستجو


 



که در آن:
KE : هزینه انرژی (/Kwh$)
∆E : میزان کاهش تلفات انرژی (Kwh)
KP: هزینه تلفات حداکثر (/Kw$)
∆P : میزان کاهش تلفات حداکثر (Kw)
KC : هزینه خازن (/Kvar$)
C: اندازه ظرفیت جبرانسازی (Kvar)
پیشگامان در موضوع جایابی بهینه خازن، از روش های تحلیلی برای بیشینه‏کردن تابع هزینه (۲-۲) استفاده کرده‏اند ]۴ و۵[. گرچه با این روشها به سادگی می‏توان به جوابهایی نسبتاً نزدیک دست یافت اما آنها مبتنی بر فرضیات غیرواقعی از یک فیدر همچون هادی با اندازه ثابت و بار یکنواخت می‏باشند. یکی از قوانین ساده و معروف مربوط به جایابی خازن که از روش های تحلیلی بدست آمد قانون می‏باشد. جهت دستیابی به جوابهای دقیقتر، مدلهای فیدر بهبود یافتند بدین‏منظور نویسندگان در ]۶ و۷[ به معادل‏سازی فیدرهای استانداردشده با در نظرگرفتن قسمت‏هایی[۱۳] با هادی‏های با سطح مقطع متفاوت و بارهای توزیع شده غیریکنواخت پرداختند. همچنین گراینگر و همکارانش ]۱۰-۸[ با درنظر گرفتن طراحی خازنهای قابل قطع و وصل در الگوریتمهای خود، دو مسئله جایابی خازن و جایابی تنظیم­کننده­ های ولتاژ را مورد بررسی قرار دادند که موجب بهبود کارهای قبلی آنها شد.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۲-۵-۲- برنامه‏نویسی ریاضی
با پیشرفت فناوری و در دسترس قرارگرفتن منابع محاسباتی قوی در حل مسائل جایابی خازن روش‏های تحلیلی جای خود را به روش­های عددی عموماً روش­های مبتنی بر تکرار جهت دستیابی به مقدار حداکثر یا حداقل یک تابع هدف متشکل از متغیرهای مساله مورد ارزیابی دادند. با بکارگیری این روش­ها امکان تعریف توابع صرفه‏جویی به ­صورت پیچیده­تر فراهم شده به ­طوری­ که نکات واقعی یک شبکه توزیع لحاظ شده است و شرایط حاکم بر مسئله به ­صورت کامل­تری بیان می‏شود. روش­های مبتنی بر برنامه­ ریزی عددی را می­توان تحت عناوین برنامه­ ریزی خطی، برنامه­ ریزی اعداد صحیح و برنامه­ ریزی دینامیکی تقسیم‏بندی کرد که در ادامه هر یک از این روش­ها به ­صورت مختصر توضیح داده شده است.
۲-۵-۲-۱- برنامه­ ریزی خطی
برنامه­ ریزی خطی یکی از روش­های ریاضی است که جهت بیشینه یا کمینه‏کردن یک تابع هدف، با توجه به محدودیت­ها و شرایط، به­کار گرفته می­ شود. تفاوت اصلی برنامه­ ریزی خطی با دیگر روش­های ریاضی در این است که اهداف و شرایط مسئله به­ صورت خطی بیان می­شوند. به بیان ساده ساختار اصلی یک مسئله برنامه­ ریزی خطی با رابطه (۲-۳) بیان می­ شود.

(۲-۳)

با هدف اینکه:

(۲-۴)

۲-۵-۲-۲- برنامه­ ریزی اعداد صحیح
به این روش بیشتر مسائلی ارجاع داده می­شوند که تمام و یا قسمتی از متغیرها دارای مقادیر صحیح باشند. از آن­جایی که تعداد بانک­های خازنی و مکان استقرار خازن­ها را می­توان به­ صورت اعداد صحیح بیان کرد، روش برنامه­ ریزی اعداد صحیح جهت حل مسائل خازن­گذاری قابل استفاده خواهد بود که در مرجع ]۱۱[ بکار گرفته شده است.
۲-۵-۲-۳- برنامه­ ریزی دینامیکی
اصول اولیه این روش بر پایه جداسازی مسئله به تعدادی زیرمسئله است. بعد از جداسازی مسئله به زیرمسئله­ها، هر زیرمسئله در حالت­های ممکن بررسی شده و بهینه می­گردد. سپس با توجه به مقادیر بهینه هر زیرمسئله، نقطه بهینه برای کل مسئله مورد بررسی به ­دست می ­آید. از مشکلات این روش مدل­سازی و تقسیم مسئله به چند زیرمسئله می­باشد. برای اولین بار در مرجع ]۱۲[ از این روش جهت جایابی خازن با هدف کاهش تلفات استفاده شده است.
۲-۵-۳- روش های ابتکاری
معمولاً روش­های عددی دارای پیچیدگی زیاد می­باشند و در مواردی نیز اطلاعات کافی در مورد اصل مسئله به روش­های عددی وجود ندارد. در این حالات برای رسیدن به یک جواب معقول در مورد مکان و ظرفیت بهینه خازن­ها در شبکه توزیع، از روش­های ابتکاری استفاده می­ شود. این روش­ها مبتنی بر قواعد شهودی و تجربی هستند که با ایجاد استراتژی‏های سریع و عملی، فضای جستجوی کمتری را نسبت به روش­های بهینه­سازی دیگر در نظر می­گیرند. در عین­حال باید توجه کرد که با به­ کارگیری این روش معمولاً به نقطه بهینه اصلی در مقایسه با روش­های عددی نمی­ توان رسید.
در مراجع ]۱۳و۱۴[ روشهایی مبتنی بر تکنیک‏های جستجوی ابتکاری جهت کاهش تلفات در سیستمهای توزیع با کمک بازآرایی سیستم ارائه شده است. عبدالسلام و همکارانش در یک تکنیک ابتکاری براساس اصول بکاررفته در مراجع ]۱۳و۱۴[ ابتدا فیدری که دارای بیشترین توان تلفاتی ناشی از جریانهای بار راکتیو است را انتخاب کرده و سپس از بین تمام گره­هایی که بار آن­ها از فیدر انتخاب شده می­گذرد، گره­ای که بار آن بیشترین تأثیر را در تلفات فیدر دارد به ­عنوان نقطه کاندید خازن­گذاری معرفی می­ کنند ]۱۵[. نویسندگان در ]۱۶[ کار انجام شده در مرجع ]۱۵[ را با تعیین گره‏های حساس که بیشترین تأثیر را در کاهش تلفات برای کل سیستم توزیع دارند و تعیین اندازه بهینه خازن براساس حداکثرسازی در صرفه جویی اقتصادی ناشی از کاهش تلفات انرژی و تلفات توان پیک، بهبود بخشیده‏اند.
۲-۵-۴- روش های مبتنی بر هوش مصنوعی
محبوبیت روزافزون هوش مصنوعی موجب شد تا محققان زیادی به بررسی کاربرد آن در مسایل مربوط به مهندسی برق قدرت از جمله موضوع جایابی خازن بپردازند در دهه‏های گذشته مقالات متعددی در این زمینه به چاپ رسیده است. در این میان می‏توان به سیستمهای خبره[۱۴] ]۱۷و ۱۸[، شبکه‏های عصبی هوشمند[۱۵]] ۱۹ [، سخت‏کاری شبیه‏سازی شده[۱۶] ]۲۰[، منطق فازی[۱۷] ]۲۱[ و الگوریتمهای بهینه ‏سازی همچون الگوریتم ژنتیک[۱۸] ]۲۲ و۲۳[، مورچگان[۱۹] ]۲۴ و۲۵[، بهینه ‏سازی تجمع ذرات[۲۰] ]۲۶[، شبیه‏سازی رشد گیاه[۲۱] ]۲۷[، بهینه ‏سازی کلونی زنبور[۲۲] ]۲۸ [و… اشاره کرد. تمامی روش های یاد شده می‏توانند با بهره گرفتن از برنامه‏های نرم‏افزاری موجود اجرا شوند یا توسط هر زبان برنامه‏نویسی به راحتی کدنویسی شوند. همچنین در سالهای اخیر ترکیبی از روش های یاد شده، در مراجع علمی مرتبط با مسئله جایابی بهینه خازن مورد استفاده قرار گرفته است که نتایج آن نشان‏دهنده سرعت و کارآیی مناسب این روشها در رسیدن به پاسخ مطلوب و بهینه است ]۳۱-۲۹[.
۲-۶- تعریف تولید پراکنده
اکثر تعاریفی که برای تولید پراکنده[۲۳] مطرح شده‏اند بر پایه ظرفیت و محل اتصال منبع تولید به شبکه استوار می‏باشند. یک تعریف کلی که می‏توان برای تولید پراکنده ارائه کرد عبارتست از:” منبع تولید توان با ظرفیت محدود”. اما این تعریف مشخص نمی‏کند که محدودیت ظرفیت تولید چقدر است و یا این محدودیت از چه ناشی می‏شود.
طبق یک نظرسنجی که CIRED در سال ۱۹۹۹ از کشورهای مختلف بعمل آورده است [۳۲] برخی از کشورها تعاریف خود را بر مبنای سطوح ولتاژ ارائه کرده‏اند و پاره‏ای دیگر تولید پراکنده را بر اساس یک سری مشخصات اساسی مثل استفاده از انرژی‏های نو، تولید همزمان حرارت و برق، نداشتن مرکز کنترل توان خروجی و… تعریف کرده‏اند [۳۲] و [۳۳] (جدول ۲-۱).
جدول ۲-۱: تعریف کشورهای مختلف از تولید پراکنده ] ۳۴-۳۲[

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1401-04-14] [ 01:20:00 ق.ظ ]




واحد

سال۵۵

سال۶۵

سال۷۵

سال۸۵

شهر

شهر

شهر

شهر

شهر

تعداد خانوار

خانوار

۱۳۰۶

۳۹۰۱

۵۷۹۰

۱۴۵۲۳

درصدجمعیت شهر نشین میبد سال ۱۳۵۵ – ۱۳۸۵

سال ۵۵

سال۶۵

سال۷۵

سال۸۵

۸/۶

۴/۱۴

۳/۲۲

۷/۳۲

در گروه سنی بالای ۶۵ سال جمعیت بسیار کم بوده جمعیت فعال شهر در دو دهه ۶۵ و ۵۵ معادل ۷/۵۵ و ۱/۵۴ و جمعیت غیر فعال در سال ۸۵ معادل ۷/۱ بوده است سهم جمعیت ۱۰ ساله و بیشتر ساکن در مناطق شهری در سالهای ۶۵ تا ۷۵ از ۷/۵۵ به ۱/۶ افزایش یافته وبا رشد ی معادل ۳۲۸۴ نفر به ۴۷۴۳۸ نفر رسیده است .
۳-۳-۲-۵-مهاجرت
بررسی مبداء مهاجرین نشان میدهد که مهاجرین غیر شهرستانی بیش از دو برابر مهاجرین شهرستانی هستند بعبارتی طی ده سال قبل از آمار گیری طیف وسیعی از مهاجرین شهرستانها و استانهای دیگر به این شهر وارد شده اند البته غلبه فرهنگ و سنن مردم شهر هنوز دست نخورده بقای مانده است
۳-۴-ویژگی اقتصادی
۳-۴-۱-فعالیت کشاورزی
کشاورزی میبد رونق دارد و از دیرباز کشاورزی از کارهای مهم آن بوده‌است و هنوز بخش بزرگی از زمین‌های پیرامون شهر در محله‌ها به کشت یا به باغ انار اختصاص دارند. در زمین‌های خارج از محدودهٔ شهری نیز کشت گندم، صیفی، یونجه، پسته، پنبه و دیگر فرآورده‌های کشاورزی رواج دارد. در گذشته کشت‌زارهای پنبه در این ناحیه زیاد بوده‌است، ولی امروزه به دلیل کمی درآمد اقتصادی آن و کم شدن آب میبد جای خود را به باغ‌های انار و… داده‌است. مهمترین نقاط دامپروری میبد، آبادی‌های کوهپایه‌ای باختر و روستای حسن آباد است. همچنین شماری مرغداری نیز در میبد وجو دارد که علاوه بر تأمین نیاز ناحیه به دیگر نقاط نیز مرغ صادر می‌شود.
۳-۴-۲-فعالیت اقتصادی و صنعتی
اساس اقتصاد شهر میبد بر صنعت استوار است. مهمترین صنایع میبد عبارتند از سفالگری، کاشی و سرامیک و ذوب آهن. کارخانه ‏های متعدد کاشی و سرامیک سازی، میبد را به قطب صنعت کاشی و سرامیک ایران تبدیل کرده‌است. هم اکنون بیش از یک چهارم کاشی ایران در میبد تولید می‌شود. سفالگری پیشه دیرینه مردمان این دیار بوده‌است و امروزه نیز سفال میبد به سرتاسر دنیا صادر می‌شود. به طور کلی رونق صنعت سفالگری و کاشی و سرامیک در میبد را باید در چهارچوب پیوند صنعت و سنت ارزیابی کرد. بزرگترین مرکز پرورش بلدرچین کشور که رتبه دوم خاورمیانه را نیز دارا می‌باشد در شهرستان میبد واقع است.
۳-۴-۳-بخش صنایع دستی
سفالگری
سفال‌گری و سرامیک‌سازی امروزه یکی از پیشه‌های اصلی مردم در میبد است که از پشتوانهٔ فرهنگی و تاریخ پر بار آن حکایت دارد. بررسی‌ها نشان از قدمت هزاران سالهٔ هنر سفالگری در میبد دارد. در سازماندهی فضاهای شارستان، کارگاههای سفالگری در محلهٔ بالا و در کنار خانه‌های سفالگران جای داده شده و قرنهای متمادی در این محله مستقر بوده‌اند. در اوایل قرن اخیر تعدادی از کارگاههای سفالگری به بیرون دروازه شهر منتقل گردید. به تدریج سایر کارگاهها نیز به خارج از شهر انتقال یافت و مجموعهٔ تازه‌ای ساخته شد. در سالهای ۱۳۵۶ و ۱۳۵۷ یک جابه‌جایی تازه صورت گرفت و کارگاهها در مجموعهٔ نوبنیاد ادارهٔ صنایع دستی استقرار یافتند. هم اکنون کارگاههای متنوع صنایع سفال و سرامیک میبد در این محوطه گرد آمده‌اند. نقاشی با رنگهای آبی و سبز بر زمینه سفید رنگ بدنه این ظروف، نشانهٔ خاص سفال میبد است. در گذشتهٔ نه چندان دور سفال در زندگی مردم میبد کاربردهایی ازاین قبیل داشته‌است. ظروف منازل مثل کوزه و سبو، تپو، دیگ ودیزی، کاسه، گاودوشه، ظروف لعاب دار مثل بشقاب، قندان، لیوان، دوری و… در معماری برای فرش حیاط، پوشش بامها، ساخت بدنه بادگیرها، تزیین سردرها، سبک سازی بامها آبروها و… از طرحهای معروف سفالهای میبدی که هم اکنون هم رواج دارد می‌توان از خورشید خانم، ماهی، مرغی، شطرنجی شویدی و… نام برد.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

زیلوبافی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:20:00 ق.ظ ]




بعد از پذیرش ولایت عهدی امام رضا ☻ عدّه‌ای بر حضرت خرده گرفتند که ایشان چگونه با شأن و منزلت معنوی‌ای که در جامعه دارند، ولایت عهدی طاغوت زمانه را پذیرفته‌اند. حضرت در پاسخ به ایشان به آیات قرآن استناد کرده و قضیه حضرت یوسف ☻ را که ولایت عزیز مصر را بر عهده گرفت شاهد آوردند:
«عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مُوسَى قَالَ رَوَى أَصْحَابُنَا عَنِ الرِّضَا ☻ أَنَّهُ قَالَ لَهُ رَجُلٌ أَصْلَحَکَ اللَّهُ کَیْفَ صِرْتَ إِلَى مَا صِرْتَ إِلَیْهِ مِنَ الْمَأْمُونِ فَکَأَنَّهُ أَنْکَرَ ذَلِکَ عَلَیْهِ فَقَالَ لَهُ أَبُو الْحَسَنِ الرِّضَا ☻ یَا هَذَا أَیُّمَا أَفْضَلُ النَّبِیُّ أَوِ الْوَصِیُّ فَقَالَ لَا بَلِ النَّبِیُّ فَقَالَ أَیُّمَا أَفْضَلُ مسلّم أَوْ مُشْرِکٌ فَقَالَ لَا بَلْ مسلّم قَالَ فَإِنَّ الْعَزِیزَ عَزِیزَ مِصْرَ کَانَ مُشْرِکاً وَ کَانَ یُوسُفُ ☻ نَبِیّاً وَ إِنَّ الْمَأْمُونَ مسلّم وَ أَنَا وَصِیٌّ وَ یُوسُفُ سَأَلَ الْعَزِیزَ أَنْ یُوَلِّیَهُ حِینَ قَالَ (اجْعَلْنِی عَلى‏ خَزائِنِ الْأَرْضِ إِنِّی حَفِیظٌ عَلِیمٌ)[۳۵۳] وَ أَنَا أُجْبِرْتُ عَلَى ذَلِکَ الْحَدِیثَ…»[۳۵۴]
اصحاب ما از امام رضا ☻ روایت کرده‌اند که مردی به ایشان گفت خدا تو را شایسته گرداند، چه شد که ولایت عهدی مأمون را پذیرفتی؟ – گویا این شخص ولایت عهدی را مناسب آن حضرت نمی‌دانست- امام فرمود: ای مرد: کدام یک از این دو برتر است: پیامبر یا وصی پیامبر؟ گفت: البته پیامبر. امام فرمود: مسلمان برتر است یا مشرک؟ گفت: البته مسلمان، امام فرمود: همانا پادشاه مصر مشرک بود و یوسف پیامبر و مأمون مسلمان امام فرمود: همانا پادشاه مصر مشرک بود. و یوسف درخواست ولایت نمود و گفت: مرا بر خزانه‌های سرزمین مصر بگمار که من نگه‌دارنده و آگاهم. علاوه بر این، من مجبور به قبول ولایت عهدی شدم [ از باب تقیّه ]
ورّیا بن صلت نیز می‌گوید: بر امام رضا ☻ وارد شدم و اظهار داشتم که مردم نسبت به مسؤلیّت‌پذیری شما در دستگاه مأمون ظنین هستند و می‌گویند این با زهد امام جور در نمی‌آید، امام فرمود: « قَدْ عَلِمَ اللَّهُ کَرَاهَتِی لِذَلِکَ فَلَمَّا خُیِّرْتُ بَیْنَ قَبُولِ ذَلِکَ وَ بَیْنَ الْقَتْلِ اخْتَرْتُ الْقَبُولَ عَلَى الْقَتْل وَ دَفَعَتْنِی الضَّرُورَهُ إِلَى قَبُولِ ذَلِکَ عَلَى إِکْرَاهٍ وَ إِجْبَارٍ بَعْدَ الْإِشْرَافِ عَلَى الْهَلَاکِ عَلَى أَنِّی مَا دَخَلْتُ فِی هَذَا الْأَمْرِ إِلَّا دُخُولَ خَارِجٍ مِنْه‏»[۳۵۵]
خدا می‌داند چقدر کراهت دارم از این کار، اما من چون میان پذیرش (مسؤلیّت ) و کشته شدن مخیّر مانده بودم مسؤلیّت مشروط را بر قتل حتمی ترجیح دادم. بنابراین من اگر ولایت عهدی آن‌چنانی مأمون را پذیرفتم به داعی اجبار و ناچاری بوده است. [از باب تقیّه] و در واقع این مسؤلیّت هم طوری است که گویا در دستگاه او نیستم.

( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

توجه به این نکته لازم است که امام رضا ☻ در آن شرایط بحرانی اگر به دلیل امتناع از قبول مسؤلیّت در دستگاه حکومت شهید می‌شد، جریان امامت به کلی منقطع می‌گردید، لذا هرگز نمی‌توانست تن به قتل بدهد و ناگزیر از پذیرش یک طرفه بوده است.
و امام ☻ با شرایطی که مطرح نمودند، مأمون را در هدف شومش ناکام گذاشتند زیرا پذیرفتن مسؤلیّت امام ☻ هیچ اثر اجتماعی، سیاسی به همراه نداشت و ولایت عهدی امام ☻ نشانه مشروعیّت حکومت ( که مأمون دنبال آن بود و می‌خواست از این طریق فشار سیاسی را بر خود کم کند) به شمار نمی‌آمد. چنان‌که وی در نهایت ناگزیر از اقدام به شهادت امام ☻ گردید.
۲- پذیرش ولایت جائر جهت پشتیبانی از شیعه
دومین مورد از موارد جواز همکاری با سلاطین جور این است که «دفع ضرر از مظلومی بکند یا نفعی به مؤمن برساند» و بدین سبب نیز گاهی واجب و لازم می‌شود که به خانه حاکم برود و با آن‌ها مراوده و همکاری داشته باشد. که در این رابطه به دو روایت استناد می‌شود.
۱.۲- از امام رضا ☻ وارد شده است. «إِنَّ لِلَّهِ تَعَالَى بِأَبْوَابِ الظَّالِمِینَ مَنْ نَوَّرَهُ اللَّهُ وَ أَخَذَ لَهُ الْبُرْهَانَ وَ مَکَّنَ لَهُ فِی الْبِلَادِ لِیَدْفَعَ بِهِمْ عَنْ أَوْلِیَائِهِ وَ یُصْلِحُ اللَّهُ بِهِ أُمُورَ الْمُسْلِمِینَ إِلَیْهِمْ یَلْجَأُ الْمُؤْمِنُ مِنَ الضُّرِّ وَ إِلَیْهِمْ یَفْزَعُ ذُو الْحَاجَهِ مِنْ شِیعَتِنَا وَ بِهِمْ یُؤْمِنُ اللَّهُ رَوْعَهَ الْمُؤْمِنِ فِی دَارِ الظَّلَمَهِ أُولَئِکَ الْمُؤْمِنُونَ حَقًّا أُولَئِکَ أُمَنَاءُ اللَّهِ فِی أَرْضِهِ أُولَئِکَ نُورُ اللَّهِ فِی رَعِیَّتِهِمْ یَوْمَ الْقِیَامَهِ وَ یَزْهَرُ نُورُهُمْ لِأَهْلِ السَّمَاوَاتِ کَمَا تَزْهَرُ الْکَوَاکِبُ الدُّرِّیَّهُ لِأَهْلِ الْأَرْضِ أُولَئِکَ مِنْ نُورِهِمْ یَوْمَ الْقِیَامَهِ تُضِی‏ءُ مِنْهُمُ الْقِیَامَهُ خُلِقُوا وَ اللَّهِ لِلْجَنَّهِ وَ خُلِقَتِ الْجَنَّهُ لَهُمْ فَهَنِیئاً لَهُمْ مَا عَلَى أَحَدِکُمْ أَنْ لَوْ شَاءَ لَنَالَ هَذَا کُلَّهُ قَالَ قُلْتُ بِمَا ذَا جَعَلَنِیَ اللَّهُ فِدَاکَ قَالَ تَکُونُ مَعَهُمْ فَتَسُرُّنَا بِإِدْخَالِ السُّرُورِ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ مِنْ شِیعَتِنَا [فَکُنْ مِنْهُمْ یَا مُحَمَّد]»[۳۵۶]
روایت کرد محمد بن اسماعیل از امام رضا ☻ که فرمود: به راستی خداوند سبحان را در دستگاه پادشاهان ستمگر کسانی است که صورت‌هایشان را با دلیل و برهان نورانی ساخته و در شهرها به ایشان قدرت بخشیده است. تا به وسیله آن‌ها از دوستان خود دفاع نماید و امور مسلمانان را اصلاح کند و مؤمنان، از ضرر و زیان به او پناه ببرند و شیعیان نیازمند از ایشان طلب آرامش نمایند و به واسطه او خداوند متعال ترس شیعیان را در سرزمین‌ ستمگران به امنیّت و آرامش تبدیل کند. آن‌ها مؤمنان حقیقی و امین خداوند در روی زمین هستند، آن‌ها کسانی هستند که در روز قیامت نورشان پیشاپیش آن‌ها حرکت می‌کند. ( و نور خدا در میان رعیّت خود هستند و در درخشش نور آن‌ها برای ساکنان آسمان چون درخشش نور ستارگان بر ساکنان زمین است.) به خدا سوگند، آنان برای بهشت آفریده شده‌اند. و بهشت نیز برای ایشان آفریده شده است. گوارا باد بهشت بر ایشان، چه می‌شود یکی از شماها را که بخواهد آن‌چه را برای آن‌هاست برای او نیز باشد؟ راوی می‌گوید: گفتم، خدا مرا فدایت کند، چگونه [می‌توان به آن مقام رسید] ؟ فرمود: با ایشان باشی و ما را با خوشحال کردن یکی از شیعیان مؤمن خوشحال کنی، پس ای محمد تو نیز از آن‌ها باش».
۲.۲- امام موسی کاظم ☻ خطاب به علی بن یقطین که به توصیه امام در منصب وزارت و در پوشش تقیّه به امور شیعیان رسیدگی می‌کرد فرمودند: یا علی «کَفَّارَهُ أَعْمَالِکُمُ الْإِحْسَانُ إِلَى إِخْوَانِکُم‏.»[۳۵۷]
کفاره عمل سلطان، نیکی به برادران ایمانی است.
در تاریخ سیاسی شیعه موارد متعددی را می‌توان به عنوان پذیرش ولایت جائر نام برد از جمله: (عبدالله نجاشی به عنوان والی اهواز در زمان منصور دوانقی، وزارت علی بن یقطین در حکومت هارون الرشید و … ) که با اذن و اجازه، ائمه ☻ وارد حکومت آنان شده‌اند.
جمع‌بندی
۱- جمع بین روایات بر اساس باب تزاحم
جمع بین روایاتی که ورودبه دستگاه ظالم و حکومت جور را حرام می‌دانند با روایاتی که جایز می شمارند بر اساس باب «تزاحم» است. که باید با توجه به ملاک این دو حکم، سود و زیان هر دو سنجیده شود و موقعیّت اجتماعی و سیاسی افراد و مقتضیات زمان مورد بررسی قرار گیرد و بر اساس قاعده الاهم فالاهم، برای حفظ ملاک و مصلحت اهم دست از مصلحت مهم برداریم. بر این اساس ورود به حکومت جور، گاهی جایز بلکه گاهی واجب است.
۲- حفظ دین در دولت باطل
حفظ دین در دولت باطل، تنها از راه تقیّه و کتمان عقیده و عمل امکان پذیر است وگرنه اظهار حق در اقتدار دولت جور با زوال و نابودی پیروان حق همراه خواهدبود که در این زمینه امام صادق ☻ می‌فرماید: « مَنْ کَانَ یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ فَلَا یَتَکَلَّمْ فِی دَوْلَهِ الْبَاطِلِ إِلَّا بِالتَّقِیَّهِ [۳۵۸]»
کسی که ایمان به خدا و روز رستاخیز دارد، پس در دولت باطل سخن نگوید مگر از روی تقیّه.
۳- قدرت سلطه نتیجه‌ی عمل نکردن به تکلیف
اگر حکومت جائر به قدرت می‌رسد بخاطر سهل‌انگاری و رعایت نکردن تکلیف الهی توسط مردم است و اگر مردم به تکلیف الهی خویش عمل کنند و در برابر فساد و جور بایستند، هرگز حکومت جائر پدید نخواهد آمد و استمرار نخواهد داشت.«إِنَّ اللَّهَ لَا یُغَیرِّ مَا بِقَوْمٍ حَتىَ‏ یُغَیرِّواْ مَا بِأَنفُسِهِم‏»[۳۵۹]
همانا خداوند سرنوشت هیچ قوم (و ملّتى) را تغییر نمى‏دهد مگر آنکه آنان آنچه را در خودشان است تغییر دهند.
۴- قیام در برابر ظلم یا تقیّه
اموری که مربوط به توسعه و تضییق و بود و نبود وسایل زندگی است. یک امر ثابت و تغییرناپذیری نیست، ممکن است در زمانی تکلیف جوری اقتضا کند و در زمانی دیگر جور دیگر، همان‌طوری که رسول خدا و علی مرتضی ♣ طوری زندگی کردند، سایر ائمه ♣ طور دیگر.
به عنوان مثال: امام حسین ☻ بدون پروا با آن که قرائن و نشانه‌ها حتی گفته‌های خود آن حضرت حکایت می‌کرد که شهید خواهد شد، قیام کرد. ولی امام صادق ☻ با آن که به سراغش رفتند. اعتنا ننمود و قیام نکرد. ترجیح داد که در خانه بنشیند و بکار تعلیم و تدریس و ارشاد بپردازد.
به ظاهر تعارض و تناقض به نظر می رسد که اگر در مقابل ظلم باید قیام کرد و از هیچ خطری پروانداشت پس چرا امام صادق ☻ قیام نکرد بلکه در زندگی مطلقا راه تقیّه را پیش گرفت؟ و اگر باید تقیّه کرد و وظیفه امام این است که به تعلیم و ارشاد و هدایت مردم بپردازد. پس چرا امام حسین ☻ این کار را نکرد؟
برای پاسخ به این سؤال، شهید مطهری در کتاب بیست گفتار، بعد از ذکر اوضاع سیاسی در زمان امام صادق ☻ می‌فرماید:
مقصود این است که ائمه اطهار ♣ در هر زمانی مصلحت اسلام و مسلمین را در نظر می‌گرفتند. و چون دوره‌ها و زمان‌ها و مقتضیات زمان و مکان تغییر می‌کرد، خواه و ناخواه همان‌طور رفتار می‌کردند. که مصالح اسلامی اقتضا می‌کرد و در هر زمان جبهه‌ای مخصوص و شکلی نو از جهاد بوجود می‌‌آمد. و آن‌ها با بصیرت کامل آن‌ جبهه‌ها را تشخیص می‌دادند.
این تعارض‌ها نه تنها تعارض واقعی نیست بلکه بهترین درس آموزنده است. برای کسانی که روح عقل و فکر مستقیمی داشته باشند. جبهه شناس باشند و بتوانند مقتضیات هر عصر و زمانی را درک کنند، که چگوه مصالح اسلامی اقتضا می‌کند که یک وقت مثل سیدالشهداء ☻ نهضت آن‌ها شکل قیام به خود گرفت و یک زمان امام صادق ☻ شکل تعلیم و ارشاد و توسعه تعلیمات عمومی و تقویت مغزها و فکرها پیدا کند. و یک وقت شکل دیگر. [۳۶۰]
«إِنَّ فىِ ذَالِکَ لَذِکْرَى‏ لِمَن کاَنَ لَهُ قَلْبٌ أَوْ أَلْقَى السَّمْعَ وَ هُوَ شَهِید»[۳۶۱]
در این تذکّرى است براى آن کس که عقل دارد، یا گوش دل فرادهد در حالى که حاضر باشد
تقیّه و عدم سازش با حکومت جور
بر اساس آموزه‌های دینی مقاومت در برابر ستم و فساد و مبارزه با حکومت‌های باطل و عدم سازش در برابر زورگویی‌ها و حکومت‌های جائر، امری مسلّم و اجتناب ناپذیر است. و در سیره‌ی رسول گرامی اسلام و ائمه طاهرین ♣ نیز این روش مشهود است. و از روایات چنین می‌توان برداشت کرد که کرنش در برابر ستمگران و معاونت و کمک به آنان حتی به اندازه یک کشش قلم منهی شده و حرام است. [۳۶۲]
امام رضا ☻ به سلیمان جعفری می‌گوید: وارد شدن در دستگاه این‌ها (حکمای عباسی) و کمک و تلاش برای تأمین نیازشان همپای کفر است، حتی نگاه عامدانه به این‌ها از زمره‌ی گناهان کبیره است که شخص را مستحق آتش می‌کند[۳۶۳]
امام کاظم ☻ یکی از اصحاب خود به نام (صفوان جمال) را نکوهش می‌کند که تو شترانت را به این ستم پیشه (هارون) کرایه داده‌ای، او پاسخ می‌دهد که خودم همراه او نمی‌‌روم، وانگهی برای سفر حج کرایه داده‌ام،
حضرت از او سؤال کرد: «آیا دوست داری آنان زنده بمانند، تا کرایه شترهایت را بپردازند؟ صفوان عرضه داشت، آری، امام فرمودند: هر که طالب بقای این ها باشد، از زمره‌ی آن‌ها شمرده می‌شود و هر که از آن‌ها باشد در آتش قهر الهی است.[۳۶۴]
در حقیقت برای یک مطالعه‌گر بینا و ژرف‌اندیش که در سیره و مشی سیاسی امامان شیعه ♣ بررسی کاملی انجام داده باشد، روشن می‌شود که آنان همواره خودشان در مرکز مبارزه و قطب آن علیه دستگاه‌های حکومت ستمکاره‌‌ی (اموی و عباسی) بوده‌اند و محوریّت هدایت گروه‌ها و دسته‌ه ای معارض نظام حاکم را بر عهده داشته‌اند و حکومت حاکمان را به هیچ وجه به رسمیّت نمی‌شناختند. و شیعیان را به شدّت از همکاری و سازش با این حکومت‌ها بر حذر داشته‌اند که به مواردی از آن‌ها در ابتدای بحث اشاره شد.
پس بی‌شک شیوه علمی و عملی همه ائمه ♣ عدم سازش با حکومت جور بوده است ولی اگر در میان منابع روایی شیعه به روایتی برمی‌خوریم که تعدادی از آن‌ها ظاهرا دلالت بر ترک درگیری و رویارویی با دستگاه حکومت جائر وقت دارند و شیعه را نسبت به عاقبت شوم شکست و ناکامی هشدار می‌دهند از باب تقیّه‌ای بوده است که آن‌ها با در نظر گرفتن شرایط موجود و رعایت مصالح و مفاسد شیعیان و نیز مقابله با حکام جور اتخاذ می‌کردند.
برای نمونه اندرزی است که امام صادق ☻ به محمد بن نعمان داده است و به او چنین می‌فرماید:
پسر نعمان! وقتی دولت ستمکاره‌ای روی کار است، برو و از آن که پروا داری [از باب تقیّه] با خوش‌آمدگویی، استقبال کن، چه آن‌که به‌راستی کسی که معترض آن دولت بشود، قاتل و نابود کننده‌ی خویش است. [۳۶۵] و خداوند می‌گوید: « وَ لَا تُلْقُواْ بِأَیْدِیکُمْ إِلىَ التهَّلُکَهِ »[۳۶۶]
با دست خویش، خود را به هلاکت نیفکنید.
و یا در یکی از نامه‌هایی که به جماعت شیعه و یارانش دارد، امام ☻ چنین می‌نویسد:
اما بعد، از خدا عافیت بخواهید. نرمخو و با وقار باشید، آرامش و حیای خود را حفظ کنید. و از آن‌چه شایستگان شما، مبرا از آنند، شما نیز کناره گیرید.
همچنین شما را به خوش رفتاری با اهل باطل توصیه می‌کنم. و بی‌ادبی و ستمشان را تحمل کنید و مبادا که با آن‌ها درگیر شوید. اگر گاهی مجبورید با آن‌ها هم‌نشینی و معاشرت و جرّ و بحث نمایید: باید اصل تقیّه را که خدا به آن فرمانتان داده مدّ نظرتان باشد و طبق آن رفتار نمایید. پس اگر [در اثر رعایت نکردن تقیّه] گرفتارشان شوید، به آزار و اذیّت شما می‌پردازند.[۳۶۷]
بنابراین یکی از ابعاد تقیّه حکومتی بنابر مصلحت شیعیان سازش با حکومت جور است که ائمه ♣ هم آن را به شیعیان متذکر می‌شدند.[۳۶۸]
مسؤلیت‌پذیری در دستگاه حکومت جور
یکی دیگر از ابعاد تقیّه حکومتی، مسؤلیت‌پذیری در حکومت جور می‌باشد و نگاهی به اسناد تاریخی شیعه نشان می‌دهد که قبول مسؤلیت دولتی (بر حسب وظیفه) در موقعیت تقیّه از نپذیرفتن مسؤلیت رجحان بیش‌تری داشته است، اما تشخیص این که چه کسی می‌تواند این مسؤلیت را بپذیرد و از عهده آن بر می‌آید، بطوری که (هم اهداف تقیّه را تأمین کند و هم آلوده به ظلم حکومت نشود) و پذیرش مسؤلیت برای چه کسی خطرناک است یقینا بر عهده افراد نیست و این امر مهم را امام ☻ بهتر از هر کسی تشخیص می‌دهد کما این که امام سجاد ☻ یکی از اصحاب خود را از این کار بر حذر می‌دارد و امام کاظم ☻ علی بن یقطین را تشویق به پذیرفتن مسؤلیت در حکومت می‌کند.
امام زین العابدین ☻ محمد بن مسلّم زهری را، که گویا وارد دستگاه بنی امیه شده بود اندرز می‌دهد «وَ اعْلَمْ أَنَّ أَدْنَى مَا کَتَمْتَ وَ أَخَفَّ مَا احْتَمَلْتَ أَنْ آنَسْتَ وَحْشَهَ الظَّالِمِ وَ سَهَّلْتَ لَهُ طَرِیقَ الْغَیِّ بِدُنُوِّکَ مِنْهُ حِینَ دَنَوْتَ وَ إِجَابَتِکَ لَهُ حِینَ دُعِیتَ فَمَا أَخْوَفَنِی أَنْ تَکُونَ تَبُوءُ بِإِثْمِکَ غَداً مَعَ الْخَوَنَه»[۳۶۹] باید بدانی یقینا کم‌تر چیزی که روی آن را می‌پوشانی و سبک‌ترین باری که بر دوش گرفته‌ای این است که با نزدیک شدن به دستگاه ظلم و با راه یافتن دربارگاه او ستمگر را از وحشت تنهایی رها ساخته‌ای، و طریق گمراهی را با نزدیک شدن به او و پذیرفتن دعوتش راه را برای او هموار ساخته‌ای چقدر برای تو من می ترسم که فردای قیامت با این بار گناه همراه با خیانت‌کاران و خائنان گرفتار گناه خود باشی!

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:20:00 ق.ظ ]




ج) شگرد­ها و شیوه ­های مبارزه­ی دشمنان با پیروان مکتب توحیدی.
۴-۱-۱) شگردها و شیوه ­های مبارزه­ی دشمنان با رهبران دینی:
در طول تاریخ ادیان الهی، رهبران امّت­های توحیدی بیش از همه امور دیگر مورد هجمه­ی دشمنان قرار گرفته­اند چون رهبری در نظام توحیدی از جایگاه ویژه­ای برخوردار است. از این رو دشمنان، تمام تلاش خود را در دشمنی با رهبری دینی به کار می­گیرند. قرآن کریم در این باره می­فرماید:
« کَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ وَ الْأَحْزابُ مِنْ بَعْدِهِمْ وَ هَمَّتْ کُلُّ أُمَّهٍ بِرَسُولِهِمْ لِیَأْخُذُوهُ وَ جادَلُوا بِالْباطِلِ لِیُدْحِضُوا بِهِ الْحَقَّ فَأَخَذْتُهُمْ فَکَیْفَ کانَ عِقابِ»[۵۵۷]: پیش از آن­ها قوم نوح و اقوامى که بعد از ایشان بودند (پیامبرانشان را) تکذیب کردند و هر امّتى در پى آن بود که توطئه کند و پیامبرش را بگیرد (و آزار دهد) و براى محو حق به مجادله باطل دست زدند امّا من آن­ها را گرفتم (و سخت مجازات کردم) ببین که مجازات من چگونه بود!
البته باید دانست که شیوه­ هایی که دشمنان اسلام برای مبارزه با رهبر حکومت اسلامی که از قدرت نفوذ و تأثیر در جبهه سیاسی و اجتماعی برخوردار است به کار می­برند همیشه به یک شکل ثابتی نیست، بلکه به تناسب زمان­ها و مکان­های مختلف، تاکتیک و شیوه ­های متناسبی را اختیار می­ کنند. این روش­ها از منظر قرآن کریم عبارت است از:
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۴-۱-۱-۱) ایجاد تردید و ابهام در بین مردم نسبت به حقانیّت رهبری:
یکی از حربه­های دشمن و شگرد­هایی که علیه رهبری الهی به کار می­گیرد ایجاد تردید و ابهام در بین مردم نسبت به مقام رهبری است البته در جوامع عقب افتاده­ای که به بلوغ فکری لازم نرسیده­اند، این حربه بیشتر مؤثر بوده است.
قرآن کریم در این باره می­فرماید: « وَ قالُوا ما لِهذَا الرَّسُولِ یَأْکُلُ الطَّعامَ وَ یَمْشِی فِی الْأَسْواقِ لَوْ لا أُنْزِلَ إِلَیْهِ مَلَکٌ فَیَکُونَ مَعَهُ نَذِیراً – أَوْ یُلْقى‏ إِلَیْهِ کَنْزٌ أَوْ تَکُونُ لَهُ جَنَّهٌ یَأْکُلُ مِنْها وَ قالَ الظَّالِمُونَ إِنْ تَتَّبِعُونَ إِلَّا رَجُلًا مَسْحُوراً»[۵۵۸]
و گفتند: «چرا این پیامبر غذا مى‏خورد و در بازارها راه مى‏رود؟! (نه سنّت فرشتگان را دارد و نه روش شاهان را!) چرا فرشته‏اى بر او نازل نشده که همراه وى مردم را انذار کند (و گواه صدق دعوى او باشد)؟! یا گنجى (از آسمان) براى او فرستاده شود، یا باغى داشته باشد که از (میوه) آن بخورد (و امرار معاش کند)؟!» و ستمگران گفتند: «شما تنها از مردى مجنون پیروى مى‏کنید!»
کفار و مشرکان برای ایجاد تردید در حقانیت رهبری چنین می­گفتند که: ادعاى رسالت، ایجاب مى‏کند که شخص رسول مثل ما مردم نباشد، چون حالاتى از قبیل وحى و غیره دارد که در ما نیست و با این حال چرا این رسول طعام می­خورد و در بازارها راه مى‏رود، تا لقمه نانى بدست آورد؟ او باید براى این­که محتاج کاسبى نشود، گنجى نزدش بیفتد و دیگر محتاج به آمدن بازار و کار و کسب نباشد و یا باید باغى داشته باشد که از آن ارتزاق کند، نه این­که از همان طعام­ها که ما می­خوریم استفاده کند، دیگر این که باید فرشته‏اى با او باشد که در کار انذار کمکش کند.[۵۵۹]
قرآن کریم در آیات دیگری به این موضوع اشاره می­ کند: « قالَ الْمَلَأُ الَّذِینَ اسْتَکْبَرُوا مِنْ قَوْمِهِ لِلَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا لِمَنْ آمَنَ مِنْهُمْ أَ تَعْلَمُونَ أَنَّ صالِحاً مُرْسَلٌ مِنْ رَبِّهِ؟ قالُوا إِنَّا بِما أُرْسِلَ بِهِ مُؤْمِنُونَ»[۵۶۰]: (ولى) اشراف متکبر قوم او، به مستضعفانى که ایمان آورده بودند، گفتند: «آیا (به راستى) شما یقین دارید که صالح از طرف پروردگارش فرستاده شده است؟!» آن­ها گفتند: «ما به آن­چه او بدان مأموریت یافته، ایمان آورده‏ایم.»
بزرگان قوم ثمود که در مقام انکار برآمده و دعوت صالح را تکذیب نمودند، به طبقات دیگر از مردم که دعوت آن پیامبر را پذیرفته و ایمان آورده مى‏گفتند چگونه از سخنان صالح و از آئین او پیروى می­نمائید.[۵۶۱]
«وَ یَقُولُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَسْتَ مُرْسَلًا قُلْ کَفى‏ بِاللَّهِ شَهِیداً بَیْنِی وَ بَیْنَکُمْ وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکِتابِ‏»[۵۶۲]: آن­ها که کافر شدند مى‏گویند: «تو پیامبر نیستى!» بگو: « کافى است که خداوند و کسى که علم کتاب (و آگاهى بر قرآن) نزد اوست، میان من و شما گواه باشند!
و هم­چنین آیه­ی: «ذلِکَ بِأَنَّهُ کانَتْ تَأْتِیهِمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَیِّناتِ فَقالُوا أَ بَشَرٌ یَهْدُونَنا فَکَفَرُوا وَ تَوَلَّوْا وَ اسْتَغْنَى اللَّهُ وَ اللَّهُ غَنِیٌّ حَمِیدٌ»[۵۶۳]: این به خاطر آن است که رسولان آن­ها (پیوسته) با دلایل روشن به سراغشان مى‏آمدند، ولى آن­ها (از روى کبر و غرور) گفتند: «آیا بشرهایى (مثل ما) مى‏خواهند ما را هدایت کنند؟!» از این رو کافر شدند و روى برگرداندند و خداوند (از ایمان و طاعتشان) بى­نیاز بود و خدا غنى و شایسته ستایش است!
از مجموع آیات فوق چنین استفاده مى‏شود که آن­ها در واقع چند ایراد واهى به پیامبر اسلام (ص) داشتند که مرحله به مرحله از گفتار خود عقب‏نشینى مى‏کردند.
نخست معتقد بودند اصلاً او باید فرشته باشد، این که غذا مى‏خورد و در بازارها راه مى‏رود مسلماً فرشته نیست! بعد گفتند: بسیار خوب اگر فرشته نیست لا اقل فرشته‏اى به عنوان معاونت همراه او از سوى خدا اعزام گردد.
باز هم از این هم تنزل کردند و گفتند به فرض که پیامبر خدا بشر باشد باید گنجى از آسمان به سوى او انداخته شود! تا دلیل بر این باشد که او مورد توجه خدا است! و در آخرین مرحله گفتند: به فرض که هیچ­یک از این­ها را نداشته باشد لا اقل باید آدم فقیرى نباشد؛ مانند یک کشاورز مرفه، باغى در اختیارش باشد که از آن زندگى خود را تامین کند! اما متأسفانه او فاقد همه این­ها است و باز هم مى‏گوید پیغمبرم! و در پایان نتیجه‏گیرى کردند که این ادعاى بزرگ او در چنین شرائطى دلیل بر آن است که عقل سالمى ندارد.[۵۶۴]
بنابراین آیات فوق به خوبی می­رساند که دشمنان برای ایجاد تردید در حقّانیّت رهبران، ایراد­های واهی مطرح می­ کنند تا از این طریق مسلمانان را نسبت به رهبرانشان بی­اعتماد کنند و از این طریق بر آن­ها تسلط یابند.
۴-۱-۱-۲) شکستن قداست رهبری با بهره گرفتن از حربه تهمت و افتراء:
دشمنان، در صورت عدم توفیق در مرحله­ قبل، وارد مرحله ی دوم می­ شود، از آن­جا که دشمن همیشه برای رسیدن به اهدافش به هر وسیله­ ممکن دست می­زند و کاری به این که آن وسیله مشروع باشد یا نباشد، ندارد زیرا به نظر او هدف، وسیله را توجیه می­ کنند.
آیات قرآن کریم و صفحات تاریخ گواه بزرگی بر این فساد اخلاقی و حرکت خائنانه دشمن است. نمونه­هایی از این تهمت­ها و افترائاتی که قرآن کریم به آن اشاره کرده، از این قرار است:
۴-۱-۱-۲-۱) دگرگون کننده­ عقاید مردم:
دشمنان، برای شکستن قداست رهبری، دست به تهمت و افتراء و دروغ می­زنند و می­گویند: رهبران الهی، دگرگون کننده­ عقاید مردم هستند. قرآن در این­باره می­فرماید:« وَ قالَ فِرْعَوْنُ ذَرُونِی‏أَقْتُلْ مُوسى‏ وَ لْیَدْعُ رَبَّهُ إِنِّی أَخافُ أَنْ یُبَدِّلَ دِینَکُمْ أَوْ أَنْ یُظْهِرَ فِی الْأَرْضِ الْفَسادَ»[۵۶۵]: و فرعون گفت: «بگذارید موسى را بکشم، و او پروردگارش را بخواند (تا نجاتش دهد)! زیرا من مى‏ترسم که آیین شما را دگرگون سازد و یا در این سرزمین فساد بر پا کند!»
قرآن در این آیه می­فرماید که: فرعون گفت: که بیم آن دارم که فساد در این سرزمین پدید آورد به این­که دستور الهى را موسى در آن سرزمین اجراء نماید و دستور فرعون ترک شود.[۵۶۶] البته روشن است که در این­جا، فرعون از تحریک احساسات مذهبی مردم سوء استفاده می­کرد و حضرت موسی(ع)، را به عنوان دگرگون کننده­ عقاید مردم، معرفی می­ کنند.
۴-۱-۱-۲-۲) آشوب­گر و فتنه­انگیز:
دشمنان برای پراکنده نمودن مردم از گردِ وجود رهبر دینی، او را شخص آشوب­گر و فتنه­انگیز معرفی می­ کنند: « وَ قالَ الْمَلَأُ مِنْ قَوْمِ فِرْعَوْنَ أَ تَذَرُ مُوسى‏ وَ قَوْمَهُ لِیُفْسِدُوا فِی الْأَرْضِ وَ یَذَرَکَ وَ آلِهَتَکَ قالَ سَنُقَتِّلُ أَبْناءَهُمْ وَ نَسْتَحْیِی نِساءَهُمْ وَ إِنَّا فَوْقَهُمْ قاهِرُونَ‏»[۵۶۷]: و اشراف قوم فرعون (به او) گفتند: آیا موسى و قومش را رها مى‏کنى که در زمین فساد کنند و تو و خدایانت را رها سازد؟! گفت: به زودى پسرانشان را مى‏کشیم و دخترانشان را زنده نگه مى‏داریم (تا به ما خدمت کنند) و ما بر آنها کاملًا مسلّطیم!
قرآن کریم می­فرماید: فرعون می­گفت؛ گروهى از بنى اسرائیل به موسى ایمان آورده و در جامعه فساد و اختلاف ایجاد نموده، تبلیغات سوء می­نماید و همواره مردم را به خداپرستى دعوت می­نماید و صریحاً از پرستش خدا، مردم را باز می­دارد و خدایان را هتک نموده و اختلاف دین و عقیده در جامعه پدید می­آورند.[۵۶۸]
در نتیجه؛ فرعون، موسی(ع) و پیروانش را متهم به فتنه­انگیزی و آشوب­گری می­ کند و از این طریق موجب شکستن قداست رهبری از طریق حربه تهمت و افتراء می­ شود.
۴-۱-۱-۲-۳) شاعری دیوانه و افسون­گر:
افراد لجوج و بی­مایه هنگامی که در برابر عقلی بزرگ و بی­مانند قرار بگیرند، یکی از نخستین وصله­هایی که به او می­چسبانند، جنون و افسون­گری است. قرآن کریم، به کار گرفتن این شیوه ­ها به وسیله­ زورگویان و استعمارگران تاریخ برضدِّ پیشوایان حق و فضیلت را امری کلّی می­شناسد و در این­باره می­فرماید:
«کَذلِکَ ما أَتَى الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ مِنْ رَسُولٍ إِلَّا قالُوا ساحِرٌ أَوْ مَجْنُونٌ‏ أَ تَواصَوْا بِهِ بَلْ هُمْ قَوْمٌ طاغُونَ»[۵۶۹]: این گونه است که هیچ پیامبرى قبل از این­ها به سوى قومى فرستاده نشد مگر این­که گفتند: «او ساحر است یا دیوانه آیا یکدیگر را به آن سفارش مى‏کردند (که همه چنین تهمتى بزنند)؟! نه، بلکه آن­ها قومى طغیانگرند.»!
در این آیه خداوند به این نکته اشاره می­ کند که این شیوه تمام دشمنان در مقابل پیامبران و رهبران دینی است و هم­چنین براى دلدارى پیامبر (صلّى اللّه علیه و آله) و مؤمنان مى‏گوید: تنها تو نیستى که هدف این تیرهاى زهرآگین تهمت قرار گرفته‏اى «این­گونه است که هیچ پیامبرى قبل از این­ها به سوى قومى فرستاده نشد مگر این­که گفتند: او ساحر است یا دیوانه.[۵۷۰]
صاحب تفسیر نمونه ذیل آیه­ی فوق می­نویسد: دشمنان، پیامبران را ساحر مى‏خواندند زیرا در برابر معجزات چشمگیرشان پاسخى منطقى نداشتند و مجنون خطاب مى‏کردند چرا که هم رنگ محیط نبودند و در برابر امتیازات مادى سر تسلیم فرود نمى‏آوردند.
بنابراین قرآن خطاب به پیامبر و مؤمنان می­فرماید: نگران نباش و غم و اندوه به خود راه مده و بر استقامت و پایدارى و صبر و شکیبایى خود بیفزا که این­گونه گفته‏ها و نسبت­هاى بى­اساس همیشه در برابر مردان حق بوده است. سپس مى‏افزاید: آیا این اقوام کافر و معاند به یکدیگر توصیه مى‏کردند که این تهمت را به همه انبیاء ببندند؟ آن­چنان هماهنگ و یک­نواخت عمل مى‏کنند که گویى همگى در ما وراء تاریخ مجلسى تشکیل داده و به مشاوره نشسته و به یکدیگر توصیه نموده‏اند که انبیاء را عموماً متهم به سحر و جنون کنند تا از نفوذ اعتبار آن­ها در توده مردم کاسته شود و شاید هر کدام مى‏خواستند از دنیا بروند بیخ گوش فرزندان و دوستان خود این سخن را مى‏گفتند و توصیه مى‏کردند.
سپس مى‏افزاید: بلکه آن­ها قومى طغیانگرند. این اثر روح طغیان­گرى است که براى بیرون کردن مردان حق از صحنه به هر دروغ و تهمتى متوسل مى‏شوند و چون پیامبران با معجزات و دستورات تازه به میان اقوام مى‏آیند بهترین برچسب را این مى‏بینند که آن­ها را به سحر و جنون متهم سازند. بنابراین عاملِ وحدت عمل آن­ها همان روحیه واحد خبیث طغیانگرى آن­ها است.[۵۷۱]
البته پیداست که هدف دشمن از وانمود کردن چنین نسبت­های بی­پایه به رهبران نظام الهی، ترور شخصیّت و منزوی کردن آن­ها می­باشد.
۴-۱-۱-۲-۴) دروغ­گو و کاذب:
دشمنان، برای نیل به اهداف ناشایست خود و جدا کردن ملت­ها از رهبران، رهبران نظام اسلامی را دروغ­گو و کاذب می­خوانند، قرآن در این­باره می­فرماید: « … وَ ما نَرى‏ لَکُمْ عَلَیْنا مِنْ فَضْلٍ‏ بَلْ نَظُنُّکُمْ کاذِبِینَ‏»[۵۷۲]: شاهده نمى‏کنیم و براى شما فضیلتى نسبت به خود نمى‏بینیم بلکه شما را دروغگو تصور مى‏کنیم!
صاحب تفسیر انوار درخشان در تفسیر آیه­ی فوق می­نویسد: قوم شعیب (ع) در پاسخ دعوت و سخنان وى مى‏گفتند که گفتار تو از جمله افسانه‏سرائى و یاوه‏گوئى است که فکر و اندیشه خود را از دست داده باشد چه آن­که تو همانند ما فردى از بشر هستى و به طور حتم از ارتباط با عالم غیب بى‏بهره هستى هم چنان­که ما محروم و بى‏خبر هستیم بدین دلیل آشکارى دعوى تو به عنوان رسالت از جانب پروردگار بر خلاف حقیقت بوده و از دروغگویان هستى.[۵۷۳]
۴-۱-۱-۲-۵) گمراه و منحرف:
دشمنان در راستای بد­بینی مردم نسبت به رهبری حق، او را فردی گمراه و منحرف به مردم معرفی می­کردند، قرآن در این­باره می­فرماید:
«قالَ الْمَلَأُ مِنْ قَوْمِهِ إِنَّا لَنَراکَ فِی ضَلالٍ مُبِینٍ‏»[۵۷۴]: اشراف قومش به او گفتند:«ما تو را در گمراهى آشکارى مى‏بینیم!»
قوم نوح به جاى این­که از دعوت اصلاحى این پیامبر بزرگ که توأم با نهایت خیرخواهى بود استقبال کنند، به آیین توحید بپیوندند و دست از ستم و فساد بردارند «جمعى از اشراف و ثروتمندان قوم او(که منافع خود را با بیدارى مردم در خطر مى‏دیدند و مذهب او را مانعى بر سر راه هوسرانی­ها و هوسبازی­هاى خویش مشاهده مى‏کردند) صریحاً در جواب نوح گفتند: ما تو را در گمراهى آشکار مى‏بینیم.[۵۷۵]
کلمه« ملأ» به معناى اشراف و بزرگان قوم است و این طبقه از افراد اجتماع را از این نظر ملأ گفته‏اند که هیبت آنان دل‏ها و زینت و جمال‏شان چشم‏ها را پر مى‏کند و اگر با این تاکید شدید نسبت ضلالت به او داده ‏اند، براى این است که این طبقه هرگز توقع نداشتند که یک نفر پیدا شود و بر بت‏پرستى آنان اعتراض نموده، صریحاً پیشنهاد ترک خدایان‏شان را کند و از این عمل انذارشان نماید، لذا وقتى با چنین کسى مواجه شده‏اند تعجب نموده، او را با تاکید هر چه تمام­تر گمراه خوانده‏اند، این هم که گفته‏اند: ما به یقین تو را گمراه مى‏بینیم، مقصود از«دیدن» حکم کردن است، یعنى به نظر چنین مى‏رسد که تو سخت گمراه هستی.[۵۷۶]
۴-۱-۱-۲-۶) سرچشمه­ی همه ناکامی­ها و بد­بختی­ها:
« فَإِذا جاءَتْهُمُ الْحَسَنَهُ قالُوا لَنا هذِهِ وَ إِنْ تُصِبْهُمْ سَیِّئَهٌ یَطَّیَّرُوا بِمُوسى‏ وَ مَنْ مَعَهُ أَلا إِنَّما طائِرُهُمْ عِنْدَ اللَّهِ وَ لکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لا یَعْلَمُون»[۵۷۷]: (اما آن­ها نه تنها پند نگرفتند، بلکه) هنگامى که نیکى (و نعمت) به آن­ها مى‏رسید، مى‏گفتند: «به خاطر خود ماست» ولى موقعى که بدى (و بلا) به آن­ها مى‏رسید، مى‏گفتند: «از شومى موسى و کسان اوست»! آگاه باشید سرچشمه همه این­ها، نزد خداست ولى بیشتر آن­ها نمى‏دانند!
طبرسی در تفسیر آیه می­نویسد: معناى آیه این است که اگر به فراوانى نعمت برسند، مى‏گویند: از جانب خداست و اگر دچار قحطى و خشک­سالى شوند، آن را به تو (اى پیامبر) نسبت داده و مى‏گویند: از شومى تو است چنان­که آیه ی فوق درباره قوم موسى (ع) بیان می­ کند.[۵۷۸]
طبری در تفسیر آیه می­نویسد: (انسان های) ضعیف الایمان­ها چون به فتح و غنیمت مى‏رسیدند مى‏گفتند: این از خداست و چون آشوب و قحطى و ناامنى که لازمه هر انقلاب است پیش مى‏آمد، مى‏گفتند: این از ناحیه­ی پیامبر(ص) است که اگر این مبارزه را شروع نمى‏کرد چنین نمى‏شد نظیر آن­چه بنى اسرائیل به موسى مى‏گفتند: فَإِذا جاءَتْهُمُ الْحَسَنَهُ قالُوا لَنا هذِهِ وَ إِنْ تُصِبْهُمْ سَیِّئَهٌ یَطَّیَّرُوا بِمُوسى‏ وَ مَنْ مَعَهُ أَلا إِنَّما طائِرُهُمْ عِنْدَ اللَّه.[۵۷۹]
۴-۱-۱-۲-۷) ضعیف و ناتوان:
از جمله موضع­گیری­های سرسختانه دشمن، این است که رسولان الهی و رهبری جبهه­ی حق را ضعیف در اداره­ی جامعه معرفی می­ کنند. قرآن کریم در این راستا می­فرماید:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:20:00 ق.ظ ]




در این شکل a) لایه هایی با ثابت دی الکتریک مشابه ، b) لایه هایی با ثابت دی الکتریک و به طور یک در میان، c) لایه هایی با ثابت دی الکتریک و به طور یک در میان. باند گاف های فوتونی به طورت نواحی سایه دار نشان داده شده‌اند.
در شکل(۳-۵-a) هر دو لایه دی الکتریک دارای ثابت دی الکتریک یکسان هستند، بنابراین یک صفحه واحد از دی الکتریک را تشکیل می‎دهند که یک دوره متناوب مصنوعی به آن نسبت داده شده است.شکل (۳-۵-b)و(۳-۵-c) پراکندگی انتشار نور از میان بدنه ی دی‎الکتریک که لایه‎های آن ثابت‎های دی الکتریک متفاوت دارند را نشان می‎دهد. نمودارهای (b) و © از بسیاری جهات مشابه نمودار a هستند بجز ناحیه ای از فضای فرکانسی که در آنجا مد فوتونی وجود ندارد، که این فضا به عنوان گاف در تراز فوتونی شناخته می‎شود.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۳-۶ روش های عددی در تحلیل بلورهای فوتونی
پیچیدگی و حجم بالای محاسبات، هر گونه راه حل تحلیلی برای معادلات حاکم بر بلورفوتونی را عملاً غیر ممکن می‎سازد، به همین دلیل راه حل های عددی همواره مورد توجه خاصی بوده اند.
تا کنون روش های محاسباتی زیادی برای انجام تحقیقات بر روی ساختار های دارای گاف نواری فوتونی[۶۴]و محاسبات عددی طیف عبوری بلورهای فوتونی و به‌دست آوردن مدهای میدان الکترومغناطیس در حوزه زمان و بسامد وجود دارد که هر یک مزیت و کاستی ویژه خود را داراست. به عنوان مثال، روش ماتریس انتقال[۶۵]]۵۴[، روش بسط موج کروی[۶۶]]۵۵[، روش بسط موج تخت[۶۷] ]۵۶[، روش تفاضل محدود در حوزه‎ی زمان[۶۸]]۵۷[، روش المان محدود[۶۹]]۵۸[، و غیره. این روش ها به دو دسته تقسیم می‎شوند: روش های عددی حوزه‎ی زمان که ارزیابی زمانی میدان ها را با شرایط دلخواه در یک دستگاه گسسته ( تفاضل محدود ) مدل بندی می‎کنند، و روش های حوزه بسامد که مستقیماً میدان ها و بسامدها را توسط قطری کردن ویژه عملگرها استخراج می‎کند. از جمله معروف ترین روش های حوزه‎ی بسامد می‎توان به روش های مبتنی بر بسط های گوناگون اشاره کرد. روش ماتریس انتقال می‎تواند برای به دست آوردن طیف گذار بلورهای فوتونی محدود به وسیله محاسبات مربوط به هر لایه استفاده شوند. روش بسط موج کروی تنها برای آن کریستال هایی که از کره ها یا استوانه های دی الکتریک ساخته شده اند قابل استفاده است ولی همگرایی آن تقریباُ خوب است. روش FDTD به معنای تفاضل در حوزه زمان است و از معروف ترین روش های محاسباتی در بررسی و تحلیل بلورهای فوتونی است. این روش بر اساس انتگرال زمانی از معادلات ماکسول است. ابتدا معادلات ماکسول را به شکل گسسته در می آورند و سپس به طور همزمان حل می‎کنند. اگر چه این روش بسیار دقیق است و امکان محاسبات دقیق وجود دارد ولی زمان محاسبات در این روش بسیار طولانی است و به ظرفیت حافظه زیادی نیاز دارد. روش بسط موج تخت یک روش در حوزه فرکانس است و از آن می‎توان برای به دست آوردن ساختار باند و مدهای میدان استفاده نمود. روش بسط موج تخت] ۵۹[ بر اساس بسط فوریه از میدان داخلی و تابع دی الکتریک است و برای بلورهای فوتونی دو بعدی، تا زمانی که بردار موج در موج تخت تابشی در صفحه دو بعدی x-y وجود دارد، قابل استفاده است. مزیت آن نسبت به سایر روش ها این است که می توان بازتاب براگ را نیز همزمان محاسبه کرد.
به طور کلی مزیت روش های قابل اعتماد در حوزه بسامد، سرعت بالاتر آنها نسبت به روش های حوزه زمان است. در روش های مبتنی بر حوزه زمان معمولاً اطلاعات بیشتری از شبیه سازی انجام شده قابل استخراج است. از دیگر روش های متداول و دقیق برای شبه سازی بلور های فوتونی می‎توان روش تفاضل محدود و المان محدود در دو حوزه بسامد و زمان اشاره کرد. روش بسط موج تخت یک روش حوزه ی فرکانس است و می‎تواند ساختار باند میدان های مد را بدست آورد. در این پروژه هدف بررسی ساختار های بلور فوتونی به روش بسط موج تخت است که در ادامه به بررسی این روش می‎پردازیم.
۳-۷ روش بسط امواج تخت
روش بسط موج تخت اولین بار توسط سیگلاس و همکارانش در مطالعه ساختار نوار بلورهای فوتونی بکار گرفته شد]۶۰[. نقطه شروع برای بررسی انتشار امواج الکترومغناطیس در بلور فوتونی حل معادلات ماکسول است. روش بسط موج تخت شامل بسط توابع متناوب در سری فوریه مناسب و قرار دادن بسط در معادله موج است. نتیجه یک مساله ویژه مقداری ماتریس نامحدود است. در حل مساله ویژه مقداری، طیفی ازفرکانس ها ( یعنی ساختار باند ) و بسط ضرایب برای ویژه مدهای بلاخ بدست می‎آید.
۳-۸ محاسبات نظری مربوط به بسط امواج تخت
۳-۸-۱ قطبش
در حالت بلورفوتونی دو بعدی، تمام مشتقات نسبت به z صفر می‎شوند و مطالعه انتشار نور در راستای صفحه سطح مقطع بلور محدود می‎شود، به عنوان مثال صفحه xy . این خاصیت، امکان مطالعه جداگانه مسائل مربوط به حالت قطبش نور را فراهم می‎کند. در قطبش های TMوTE ، نور تابشی در حالت دو بعدی اهمیت پیدا می‎کند. در حالت قطبش TM، مؤلفه های میدان مغناطیسی با صفحه ی xy موازی هستند و است. در حالت قطبش TE، است و مؤلفه های میدان الکتریکی در صفحه قرار دارند. در بلورهای فوتونی دی الکتریک گاف نواری برای این دو نوع قطبش متفاوت بروز می‎کند.
۳-۹ معادلات انتشار در بلور فوتونی به روش بسط موج تخت
در این قسمت، فرمول های روش بسط موج تخت برای محاسبه موج عبور و بازتاب براگ از یک بلور دو بعدی را بیان میکنیم.‎ این روش برای هر بلور فوتونی دو بعدی، تا زمانی که بردار موج مربوط به موج تخت تابشی در صفحه دو بعدی x-y قرار دارد، قابل استفاده است. در شکل زیر نمونه ای برای این محاسبات، آورده شده است.
شکل (۳-۶) سطح مقطع بلور فوتونی دو بعدی متشکل از استوانه های طویل دی‌الکتریک]۵۹[.
در شکل (۳-۶) موج تخت خارجی در ناحیه ۱ به سمت چپ نمونه ای که در ناحیه ۲ وجود دارد برخورد میکند. این نمونه از N لایه میله دایره ای به شعاع r ساخته شده است. ثابت دی الکتریک میله ها و پس زمینه به ترتیب و است. ثابت شبکه در جهت محور x و در جهت محور y است. فاصله بین سطح و اولین لایه از میله ها را با d نشان داده شده است. هنگامی که با شبکه مربعی سرو کار داریم مقدار یکسانی برای و در نظر میگیریم. ثابت دی الکتریک برای نواحی ۱ و ۳ به ترتیب و ، و ضخامت کلی این نمونهL=(N-1) +2(r+d) است. از آنجایی که بلور فوتونی ممکن است به عنوان توری دوره‎ای[۷۰]در نظر گرفته شود، میدان مغناطیسی در ناحیه ۱ بر موج تخت تابشی و موج های بازتاب براگ منطبق است و در ناحیه ۳ از امواج انتقالی براگ ساخته شده است. بردار موج دو بعدی مربوط به موج تخت تابشی، توسط نشان داده شده است. در اینجا زاویه تابشی، ، فرکانس زاویه ای میدان تابشی است. بردارهای موج عبوری و بازتاب براگ از مرتبه n ، به شکل زیر هستند]۵۹[.
(۳-۴۹)
(۳-۵۰)
معادله بردار موج به دست آمده توسط معادلات ماکسول، هنگامی که بردار موج در صفحه x-y وجود دارد و میدان به محور z وابسته نیست، میتواند به دو معادله عددی[۷۱] کاهش پیدا کند. این دو معادله، قطبش E( برای حالتی که میدان الکتریکی موازی محور z )و قطبش H ( برای حالتی که میدان مغناطیسی موازی محور z ) هستند. بدلیل شرایط مرزی مماسی میدان های الکتریکی و مغناطیسی در مرزها، میدان ها در منطقه ۱ و ۳ به وسیله قطبش هایشان مشخص میشوند.
۳-۱۰ روش تئوری محاسبه طیف عبوری از بلور فوتونی به روش بسط موج
تخت
در این قسمت روابط مربوط به طیف انتشار در بلور فوتونی و طیف عبوری و بازتاب براگ بیان می‎شود]۵۹[. موج تخت خارجی راست رونده به ضلع جلویی نمونه که در ناحیه ۲ جایگزیده شده و شامل N لایه میله دایروی با شعاعr در یک پیش زمینه دی الکتریک است، برخورد می‎کند در شکل(۳-۶)، : ثابت دی الکتریک میله ها، : ثابت دی الکتریک زمینه ، ۱و ۳: ثابت دی الکتریک مناطق یک و سه و ضخامت کل نمونه بصورت زیر است.
(۳-۵۱)
از آنجاییکه بلور فوتونی می‌تواند مانند یک توری متناوب محسوب ‎شود، میدان الکترومغناطیسی در ناحیه ۱ حاصل بر هم‌نهی موج تخت فرودی و امواج بازتابیده براگ است، در حالیکه در ناحیه ۳ میدان ترکیبی از امواج براگ عبوری است. معادلات بردار موج که از معادلات ماکسول استخراج شده، زمانیکه بردار موج در صفحه (x-y)قرار می گیرد یا بعبارتی زمانیکه میدان مستقل از مختصات zاست، تبدیل به معادلات اسکالر مستقل می شود. این مد قطبش E نامیده می‌شود اگر میدان الکتریکی موازی محور z باشد و قطبشH اگر میدان مغناطیسی موازی محور z باشد. اکنون معادلات میدان را برای قطبش E یا همان مد TEبیان می‌کنیم، میدان الکتریکی در ناحیه ۲ در رابطه ویژه مقداری زیر صدق می‌کند]۵۹[.
(۳-۵۲)
عملگر دیفرانسیلبا اولین تساوی در معادله فوق تعریف می‌شود. با توجه به معادله فوق، معادله میدان در نواحی ۱و۳ با در نظر گرفتن مولفه های عبور و بازتاب براگ بصورت زیر خواهد بود]۵۹[.
(۳-۵۳)
(۳-۵۴)
در رابطه (۴)، : بزرگی (دامنه) میدان الکتریکی موج فرودی،: دامنه امواج بازتاب براگ،: دامنه امواج انتشار یافته براگ و L طول کل نمونه است. توابع و را بصورت زیر تعریف می‌کنیم]۵۹[.
(۳-۵۵)
(۳-۵۶)
با جایگذاری روابط فوق در معادلهو مقایسه ضرایب فوریه مستقل بعد از اندکی محاسبات به معادلات زیر می رسیم.
(۳-۵۷)
با اعمال شرایط مرزی در هر ۲ ناحیه داریم:
(۳-۵۸)
π(۳-۵۹)
روابط (۷) و (۸) ضرایب نا معلوم و و را معرفی می‌کنند که در محاسبات عددی واقعی تعداد ضرایبی که در بسط فوریه ظاهر می‎شود محدود می‌کنیم و معادلات خطی را حل می کنیم]۵۹[.
۳-۱۰-۱ اثبات رابطه (۳-۵۷)
در معادله، و و را جایگذاری می‎کنیم.
(۳-۶۰)
در رابطه بالا به صورت زیر است.
(۳-۶۱)
و نیز به صورت زیر هستند.
(۳-۶۲)
(۳-۶۳)
در رابطه از روابط زیر استفاده می‎کنیم .
(۳-۶۴)
(۳-۶۵)
بنابراین را می‎توان به صورت زیر بازنویسی کرد.
(۳-۶۶)
(۳-۶۷)
برای اثر دادن روی و باید ( را روی هر یک از عبارات محاسبه کرد.
(۳-۶۸)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:20:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم