پژوهش های انجام شده با موضوع بررسی رابطه بین هوش فرهنگی با تعهد سازمانی در معلمان … – منابع مورد نیاز برای مقاله و پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین |
توجه فرهنگی
دانش فرهنگی
شکل (۲-۳): مدل توسعه هوش فرهنگی (توماس، ۲۰۰۵)
اﻧﺪﻳﺸﻤﻨﺪان مختلفی ﺳﻌﻲ در اراﺋﻪ ﻣﺪل ﻫﺎی مختلف ﺑﺮای ﺗﻘﻮﻳﺖ ﻫﻮش ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ از ﻃﺮﻳﻖ آﻣﻮزش دﺳﺖ زده اﻧﺪ ﻛﻪ در این ﻗﺴﻤﺖ ﺑﻪ ﺑﺮﺧﻲ از ﻣﻬﻤﺘﺮﻳﻦ آﻧﻬﺎ اﺷﺎره می ﺷﻮد:
الف) الگوی مراحل شش گانه ارلی و موساکوفسکی (۲۰۰۴)
اﻳﻦ ﻣﺪل را ﻣﻲﺗﻮان دارای ﺳﻪ ﻣﺮﺣﻠﻪ اﺳﺎﺳﻲ داﻧﺴﺖ ﻫﺮ ﭼﻨﺪ ﻛﻪ آﻧﺎن ﺧﻮد از ﺷﺶ ﮔﺎم ﺻﺤﺒﺖ ﻛﺮده اﻧﺪ. اﻳﻦ ﻣﺮاﺣﻞ ﺷﺎﻣﻞ ارزﻳﺎﺑﻲ اوﻟﻴﻪ از ﻫﻮش ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ اﻓﺮاد، اراﺋﻪ آﻣﻮزش ﻣﺘﻨﺎﺳﺐ ﺑﺎ ﻧﻴﺎز هر ﻳﻚ از اﻓﺮاد ارزﻳﺎﺑﻲ ﺷﺪه و در ﻧﻬﺎﻳﺖ ارزﻳﺎﺑﻲ ﻣﺠﺪد از ﻫﻮش ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ اﻓﺮاد میﺷﻮد. ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﻧﺘﺎﻳﺞ ﺣﺎﺻﻞ از ارزﻳﺎﺑﻲ ﻣﺠﺪد، اﻳﻦ ﻣﺮﺣﻠﻪ ﻣﻲﺗﻮاﻧﺪ ﭘﺎﻳﺎن ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ آﻣﻮزﺷﻲ و ﻳﺎ آﻏﺎز ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ آﻣﻮزﺷﻲ ﺟﺪﻳﺪ ﺑﺎﺷﺪ. الگوی ﻣﺮاﺣﻞ ﺷﺶ ﮔﺎﻧﻪ ﺗﻘﻮﻳﺖ ﻫﻮش ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ از دﻳـﺪﮔﺎه ارﻟـﻲ و ﻣﺎﺳﺎﻛﻮﻓﺴـﻜﻲ ﺑﻪ ﺷﺮح زﻳﺮ اﺳﺖ:
ﮔﺎم اول: ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از ﺗﺴﺖ CQ ﻧﻘﺎط ﻗﻮت و ﺿﻌﻒ اﻓﺮاد ﻣﺸﺨﺺ ﺷﻮد ﺗﺎ ﺑﺮ اﺳﺎس آن ﺑﺘﻮان ﺑﺮای ﻣﺮاﺣﻞ ﺑﻌﺪ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪرﻳﺰی ﻛﺮد.
گام دوم: آﻣﻮزش ﻫﺎﻳﻲ ﺑﺮای ﻓﺮد ﺗﺪارک دﻳﺪه می ﺷﻮد ﻛـﻪ ﺑـﺮ ﻧﻘـﺎط ﺿـﻌﻒ وی ﺗﻤﺮﻛـﺰ دارد. ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻣﺜﺎل ﻓﺮدی ﻛﻪ در ﺑﻌﺪ ﻓﻴﺰﻳﻜﻲ ﻫﻮش ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ ﺿﻌﻒ دارد در ﻳﻚ ﻛﻼس رﻓﺘاری ﻣﺸﺎرﻛﺖ ﻣﻲﻛﻨﺪ. ﻛﺴﻲﻛﻪ در ﺑﻌﺪ ﺷﻨﺎﺧﺘﻲ ﻫﻮش ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ ﺿﻌﻒ دارد در ﻳﻚ دوره ﺑـﺮای ﺗﻘﻮﻳﺖ اﺳﺘﺪﻻل ﻗﻴﺎﺳﻲ و ﺗﻮان ﺗﺤﻠﻴﻞ ﻣﺸﺎرﻛﺖ ﻣﻲﻛﻨﺪ.
گام سوم: ﻻزم اﺳﺖ اﻓﺮاد در ﻳﻚ دوره آﻣﻮزش ﻋﻤﻮﻣﻲ ﻣﺸﺎرﻛﺖ داده ﺷـﻮﻧﺪ. ﻣﺜﻼ اگر در ابعاد اﻧﮕﻴﺰﺷﻲ ﻧﻘﺎط ﺿﻌﻔﻲ وﺟﻮد دارد ﻣﻨﺎﺳﺐ اﺳﺖ مجموعه ای از ﺗﻤﺮﻳﻦ ﻫﺎ را ﺑﺮای اﻓﺮاد ﺗﻌﺮﻳﻒ ﻛﺮد. ﻣﺜﻞ اﻳﻨﻜﻪ اﮔﺮ ﻗﺮار اﺳﺖ ﺑﺎ ﻓﺮدی از ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺑﻴﮕﺎﻧﻪ ﻣﺼﺎﺣﺒﻪای اﻧﺠﺎم ﺷﻮد ﻣﺮاﺣﻞ اﻳﻦ ﻣﺼﺎﺣﺒﻪ و ﭼﮕﻮﻧﮕﻲ آن آﻣﻮزش داده ﺷﻮد.
گام چهارم: ﻻزم اﺳﺖ ﺗﺎ ﻳﻚ ارزﻳﺎﺑﻲ واقع ﮔﺮاﻳﺎﻧﻪ از ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ ﻣﻨﺎﺑﻌﻲﻛﻪ در اﺧﺘﻴﺎر دارﻳﻢ داﺷﺘﻪ باشیم. ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻣﺜﺎل، در ﻧﻘﺶ ﻳﻚ ﻣﺪﻳﺮ ﻣﺸﺨﺺﻛﻨﻴﻢﻛﻪ آﻳﺎ دارای اﻓﺮادی ﺑﺎ ﻣﻬﺎرتﻫﺎی ﻻزم ﺑﺮای اﺟﺮای دوره آﻣﻮزﺷﻲ ﺧﺎﺻﻲ در واﺣﺪ ﺳﺎزﻣﺎﻧﻲ ﺧﻮد ﻫﺴﺘﻴﻢ ﻳﺎ ﺧﻴر؟ ﻳﻚ ارزﻳﺎﺑﻲ واﻗﻊﮔﺮاﻳﺎﻧﻪ از ﺣﺠﻢﻛﺎری و ﻣﺪت زﻣﺎﻧﻲﻛﻪ ﺑﺮای ﺗﻘﻮﻳﺖ ﻫﻮش ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ در اﺧﺘﻴﺎر دارﻳﻢ ﺿﺮوری اﺳﺖ.
گام پنجم: ﻓﺮد در ﻳﻚ محیط ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ ﻛﻪ ﻧﻴﺎزﻣﻨﺪ ﺷﻨﺎﺧﺖ آن اﺳﺖ وارد ﺷﻮد.
گام ششم: ارزﻳﺎﺑﻲ ﻣﺠﺪدی از ﻫﻮش ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ ﻓﺮد ﺑﻪ اﻧﺠﺎم می رﺳﺪ ﺗﺎ ﭘﻴﺸﺮﻓﺖ وی را اﻧﺪازه ﮔﻴﺮی و ﻧﻘﺎط ﺿﻌﻒ ﺑﺎﻗﻴﻤﺎﻧﺪه ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ اش را ﺗﻌﻴﻴﻦ و در ﺟﻬﺖ رﻓﻊ آن برنامهﻫﺎی آﻣﻮزﺷﻲ ﺟﺪﻳﺪی ﺗـﺪارک دﻳﺪه ﺷﻮد.
ب) الگوی قواعد مشارکت توماس و اینکسون (۲۰۰۵)
اﻳﻦ ﻣﺪل آﻣﻮزﺷﻲ ﺑﻴﺸﺘﺮ بر ﻣﺸﺎرﻛﺖ ﻓﺮد آﻣﻮزش ﮔﻴﺮﻧﺪه در محیط ﻫﺎی واﻗﻌﻲ ﭼﻨﺪ ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ مربوط می شود. توماس و اینکسون روش های خود را به عنوان قواعد مشارکت می شناسند. از ﻧﻈﺮ آﻧﺎن اﻳﻨﻬﺎ ﻗﻮاﻋﺪی ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﻣﺪﻳﺮان ﺑﺎﻳﺪ ﻫﻤﻮاره آﻧﻬﺎ را ﺑﻪ ﻫﻨﮕﺎم ﻛﺎر ﺑﺎ اﻓﺮادی از زﻣﻴﻨﻪﻫﺎی ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ ﻣﺘﻔﺎوت، ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ داشته ﺑﺎﺷﻨﺪ. ﺑﻬﺮه گیری از این الگو ضرورتاً ﻳﻚ ﻣﺤﻴﻂ ﭼﻨﺪﻓﺮﻫﻨﮕﻲ واقعی را طلب می کند که فرد در آن ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺘﻪ اﺳﺖ و ﺑﻪ ﻧﺤﻮی آﮔﺎﻫﺎﻧﻪ ﺑﻪ دﻧﺒﺎل ﺗﻘﻮﻳﺖ ﻫﻮش ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ ﺧﻮد اﺳﺖ. در ﭼﻨﻴﻦ ﻣﺤﻴﻄﻲ ﻓﺮد آﻣﻮزش ﮔﻴﺮﻧﺪه ﺑﺎﻳﺪ ﺑﻪ ﻣﻮارد زﻳﺮ ﺑﭙﺮدازد:
داﻧﺶ ﺧﻮد را درﺑﺎره ﻓﺮﻫﻨﮓ و زﻣﻴﻨﻪ ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ ﺧﻮد اﻓﺰاﻳﺶ دﻫﺪ. ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ ﺑﻪ آﻧﻬﺎ ﺑﻴﺎﻧﺪﻳﺸﺪ و ﻣﺸﺨﺺﻛﻨﺪ ﻛﻪ وی دارای ﻛﺪام ﺗﻌﺼﺐﻫﺎی ﻓﻜﺮی ﻳﺎ رﻓﺘﺎری اﺳﺖ و ﭼﻪ وﻳﮋﮔﻲﻫﺎی ﻣﻨﺤﺼﺮ ﺑﻪ ﻓﺮدی را در ﻣﻘﺎﻳﺴﻪ ﺑﺎ دﻳﮕﺮان در ﻣﺤﻴﻂ ﭼﻨﺪﻓﺮﻫﻨﮕﻲ ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺑﺎ آن دارا اﺳﺖ. وی ﺑﺎﻳﺪ ﺑﻪ ﮔﻮﻧﻪای آﮔﺎﻫﺎﻧﻪ و ﺑﺎ ﻣﺮور رﻓﺘﺎرﻫﺎی روزﻣﺮه اش ﺗﻼشﻛﻨﺪ ﺗﺎ ﻣﺸﺨﺺ ﻧﻤﺎﻳﺪﻛﻪ ﭼﮕﻮﻧﻪ زﻣﻴﻨﻪ ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ اش ﺑﻪ گونه ای ﻧﺎﺧﻮدآﮔﺎه در رﻓﺘﺎرﻫﺎ و ادراﻛﺎﺗﺶ ﻣﻨﻌﻜﺲ ﺷﺪه اﺳﺖ.
ﻻزم اﺳﺖ ﻛﻪ آموزش گیرنده ﻣﺘﻮﺟﻪ نشانهﻫﺎی رﻓﺘﺎری و ﺗﻔﺴﻴﺮﻫﺎی ﻣﻤﻜﻦ آن ﻧﺸﺎﻧﻪﻫﺎ ﺑﺎﺷﺪ. ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ ﺑﺎﻳﺪ ﻣﺸﺨﺺﻛﻨﺪﻛﻪ ﭼﻨﻴﻦ ﻧﺸﺎﻧﻪﻫﺎی رﻓﺘﺎری دارای ﻛﺪاﻣﻴﻦ اﺛﺮات اﺣﺘﻤﺎﻟﻲ ﺑﺮ رﻓﺘﺎر دﻳﮕﺮان اﺳﺖ.
ﺗﻼش ﻛﻨﺪ ﺗﺎ رﻓﺘﺎرﻫﺎی ﺧﻮد را ﺑﻪ شیوه ای که برای آﻣﻮزشﮔﻴﺮﻧﺪه ﺳﻬﻞﺗﺮ اﺳﺖ ﺑﺮای ﻣﻮﻗﻌﻴﺖﻫﺎی ﺟﺪﻳﺪی ﻛﻪ در آن ﻗﺮار میﮔﻴﺮد اﺻﻼح و ﺳﺎزﮔﺎر ﻛﻨﺪ.
دﻗﺖ ﻛﻨﺪ اﻓﺮادی ﻛﻪ ﺑﺎ وی در ﺗﻌﺎﻣﻞ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺑﻪ ﺳﺎزﮔﺎری رﻓﺘﺎری وی ﭘﺎﺳﺦ ﻣﻲدﻫﻨﺪ.
ﻋﻼوه ﺑﺮ اﺳﺘﻔﺎده از روش های ﺳﺎزﮔﺎری اﻧﺪﻳﺸیده و برنامه رﻳﺰی ﺷﺪه، روشﻫﺎی ﺳﺎزﮔﺎری ﻓﻲاﻟﺒﺪاﻫﻪ را ﻧﻴﺰ آزﻣﺎﻳﺶ ﻛﻨﺪ و گزارﺷﻲ از ﻧﺘﺎﻳﺞ آن ﺗﻬﻴﻪ ﻧﻤﺎﻳﺪ.
رﻓﺘﺎرﻫﺎی ﺟﺪﻳﺪی را ﻛﻪ اﺛﺮﺑﺨﺶ بوده اﻧﺪ را ﺗﻜﺮار ﻧﻤﺎﻳﺪ ﺑﻪ ﻧﺤﻮی ﻛﻪ ﺑﻪ ﺻﻮرت ﺧﻮدﻛﺎر درآﻳﻨﺪ.
دو اﻟﮕﻮی ﻣﻮرد ﺑﺮرﺳﻲ ﻗﺎﺑﻠﻴﺖ ﺗﺮﻛﻴﺐ ﺑﺎ ﻳﻜﺪﻳﮕﺮ دارﻧﺪ. در ﺣﺎﻟﻲ ﻛﻪ اﻟﮕﻮی ارﻟﻲ و موساکوفسکی عمدتاً ﺑﺮ ﻣﺤﻴﻂ آﻣﻮزﺷﻲ ﻧﻈﻴﺮ ﻣﺤﻴﻂﻫﺎی داﻧﺸﮕﺎﻫﻲ ﺗﻤﺮﻛﺰ دارد الگوی ﺗﻮﻣﺎس و اﻳﻨﻜﺴﻮن ﻳﻚ ﻣﺤﻴﻂ ﻛﺎری واﻗﻌﻲ و ﭼﻨﺪﻓﺮﻫﻨﮕﻲ را ﺑـﻪ ﻋﻨﻮان ﻣﺤﻴﻂ آﻣﻮزﺷﻲ ﺧﻮد ﺑﺮﻣﻲﮔﺰﻳﻨﺪ. اﻟﮕﻮی اول میﺗﻮاﻧﺪ ﺑﺎ ﺳﺮﻋﺖ ﺑﻴﺸﺘﺮی ﻓﺮد را ﻣﺘﻮﺟﻪ اﺑﻌﺎد ﻣﺨﺘﻠﻒ ﻫـﻮش ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ ﻧﻤﺎﻳﺪ در ﺣﺎﻟﻲﻛﻪ اﻟﮕﻮی دوم ﺑﺎ ﺳﺮﻋﺖ ﻛﻤﺘﺮ ﻣﻲﺗﻮاﻧﺪ اﺛﺮات عمیقﺗﺮی را ﺑﺮ رﻓﺘﺎرﻫﺎی واﻗﻌﻲ آﻣﻮزش ﮔﻴﺮندگان ﮔﺬارد. در ﻫﺮ ﺣﺎل ﭼﻨﻴﻦ ﺑﻪ ﻧﻈﺮ می رﺳﺪ ﻛﻪ ﺑﻬﺮه ﮔﻴﺮی از اﻟﮕﻮﻳﻲ ﻛﻪ از ﻧﻘﺎط ﻗﻮت ﻫﺮ ﻳﻚ از اﻳﻦ دو اﻟﮕﻮ (ﺳﺮﻋﺖ آﻣﻮزش و اﺛﺮ رﻓﺘﺎری) ﺗﺮﻛﻴﺐ ﻳﺎﻓﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ اﻣﻜﺎن ﭘﺬﻳﺮ اﺳﺖ ( قاسمی، وحیدا، یزدخواستی، ۱۳۹۰).
ج) الگوی حلقه های سه گانه باووک[۷۹]و همکاران (۲۰۰۸)
ﺑﺎووک و ﻫﻤﻜﺎران ﺑﺎ ﺑﺮﺟﺴﺘﻪ ﻛﺮدن ﻣﻔﻬﻮم ﺣﺴﺎﺳﻴﺖ بین ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ[۸۰]و ﻃﺮح اﻫﻤﻴﺖ و ﺿﺮورت آن ﺑﺮای رﺳﻴﺪن ﺑﻪ رواﺑﻂ ﺑﻴﻦ ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ اﺛﺮﺑﺨﺶ، اﻟﮕﻮی ﺧﻮد ﺑﺮای ﺗﻮﺳﻌﻪ اﻳﻦ ﺣﺴﺎﺳﻴﺖ ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ را ﺑﻪ ﻧﺎم اﻟﮕﻮی ﺣﻠﻘﻪ ﻫﺎی سهﮔﺎﻧﻪ ﻳﺎدﮔﻴﺮی ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ[۸۱]ﻃﺮح ﻛـﺮده اﻧﺪ. آﻧﺎن ﺗﺸﺮﻳﺢ ﻛﺮده اﻧﺪﻛﻪ ﺣﺴﺎﺳﻴﺖ ﺑﻴﻦ ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ ﺟﻮﻫﺮه اﺛﺮﺑﺨﺸﻲ ﺑﻴﻦ ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ و ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ داﺷﺘﻦ ﺣﺴﺎﺳﻴﺖ ﺑﻴﻦ ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ را ﻣﺘﻐﻴﺮ ﺿﺮوری ﺑﺮای ﻋﻼﻗﻤﻨﺪی ﺑﻪ ﻓﺮﻫﻨﮓﻫﺎی ﺳﺎﻳﺮﻳﻦ و ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺗﻔﺎوت های ﺑﻴﻦ ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ و ﭘﺲ از آن ﺗﻤﺎﻳﻞ ﺑﻪ اﺻﻼح رﻓﺘﺎری ﺑﻪ ﻋﻨﻮان نشانه ای از اﺣﺘﺮام ﺑﺮای ﻣﺮدﻣﺎﻧﻲ از ﺳﺎﻳﺮ ﻓﺮﻫﻨﮓ داﻧﺴﺘﻪاﻧﺪ. اﻟﮕﻮی ﺣﻠﻘﻪﻫﺎی سهﮔﺎﻧﻪ ﺗﻼش میﻛﻨﺪ ﺗﺎ از ﻣﺮزﻫﺎی ﻓﺮﻫﻨﮓ ﻣﻨﻔﺮد از ﻃﺮﻳﻖ ﺗﺮﻛﻴـﺐ و همگرایی ناشی از مقایسه های بین فرهنگی فراتر رود. اﻳﻦ اﻟﮕﻮ ﺑﻪ دﻧﺒﺎل اﻳﺠﺎد ﻫﻨﺠﺎرﻫﺎﻳﻲ دوﻃﺮﻓﻪ اﺳﺖ ﻛﻪ از ﻣﻘﺎﻳﺴﻪ ﻫﻨﺠﺎرﻫﺎی ﻓﺮﻫﻨﮓ ﻫﺎی ﻣﻨﻔﺮد اﺧﺬ می ﺷﻮد. اﻳﻦ اﻟﮕﻮ ﺑﺮای ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺘﻦ اﻓﺮاد در ﻳﻚ زﻣﻴﻨﻪ ی فرهنگی ﻣﺘﻔﺎوت ﻳﺎ ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺘﻦ اﻓﺮاد در ﻣﺤﻴﻂ ﻫای ﭼﻨﺪﻓﺮﻫﻨﮕﻲ ﻧﻈﻴﺮ ﻳﻚ ﮔﺮوه ﻛﺎری ﻣﺘﺸﻜﻞ از اﻓﺮادی از ﻛﺸﻮرﻫﺎی ﻣﺨﺘﻠﻒ ﻛﺎرﺑﺮد دارد.
خوشبختانه برخلاف سایر جنبه های شخصیت انسانی، هوش فرهنگی کسانی که روانی سالم دارند و از نظر حرفهای و شغلی توانمند هستند، قابل پرورش و توسعه است. موارد زیر در توسعه مهارتهای هوش فرهنگی مؤثر است:
با به کارگیری دیدگاه مثبت نسبت به تفاوت های فرهنگی، ابعاد فرهنگی سازمان و کارکنان خود را بشناسید.
با بهره گرفتن از روش های مختلف نظیر مشاهده، پرسش و تفسیر نسبت به تجزیه و تحلیل سطوح مختلف فرهنگی افراد سازمان اقدام کنید.
تنوع فرهنگی را بپذیرید و در خود آمادگی رویارویی با فرهنگ های مختلف را ایجاد کنید.
با توجه به میزان آشنایی با هر فرهنگ، از استراتژی های خاص آن برای تعامل استفاده کنید.
با نگرانی هایی همچون ترس از دست دادن هویت و خودمختاری فردی ، درمورد خود وکارکنانتان مقابله کنید. افراد سازمان باید احساس کنند که برای آن ها و فرهنگشان ارزش قائلید.
در مورد توانمندی های هوش فرهنگی هر کجا احساس ضعف می کنید آموزش ببینید.
چنانچه انگیزه کافی در کسب و توسعه مهارت های هوش فرهنگی ندارید، در خود این انگیزه را پرورش دهید.
از افراد پیرامون خود که تجارب موفقی در محیط های کاری متنوع دارند کمک بگیرید.
فراموش نکنید هوش فرهنگی لازمه بقا در محیط رقابتی است. از این عنصر کلیدی غافل نشوید (جو سنگ، ۲۰۰۴: ۱۹ – ۲۱؛ رحیم زاده، ۱۳۸۷).
۲-۱-۱۷ تقویت ابعاد هوش فرهنگی
تقویت استراتژی هوش فرهنگی
دانش و اطلاعات خود را راجع به فرهنگ افراد به صورت خلاصه در آورید.
قبل از حرف و عمل فکر کنید تا باعث رنجش دیگران نشوید.
در حین تعامل دقت کنید که آیا اطلاعاتتان درست بوده یا خیر؟
لیورمور (۲۰۱۰) نیز پیشنهاداتی برای توسعه هوش فرهنگی فراشناختی به شرح زیر ذکر کرده:
افزایش سطح خودآگاهی
برنامه ریزی تعاملات بین فرهنگی
بازبینی مفروضات و برنامه ها
تقویت دانش هوش فرهنگی
کتاب هایی راجع به فرهنگ های مختلف مطالعه کنید.
به صحبت ها و سخنرانی هایی که به ادبیات یا جغرافیای فرهنگ ها می پردازند گوش کنید.
از موزه ها دیدن کنید و روی هنر یک فرهنگ تمرکز کنید.
لیورمور (۲۰۱۰) نیز پیشنهاداتی برای توسعه هوش فرهنگی دانشی به شرح زیر ذکر کرده:
مورد مطالعه قرار دادن نقش فرهنگ در خود و دیگران
فرم در حال بارگذاری ...
[دوشنبه 1401-04-13] [ 11:22:00 ب.ظ ]
|