۳-Year Rolling Average

۲۱٫۴۹

۱۸٫۰۲

۰٫۳۶۰

Buy-and-Hold Strategy

۱۴٫۸۹

۱۹٫۴۲

-۰٫۰۰۵

منبع: محاسبات تحقیق
نتایج حاصل از استراتژیهای مبتنی بر مدل کامل تجربی، استراتژی خرید و نگهداری و معیار بازده غلطان سه ساله در جدول (۴-۳) آورده شده است. در جدول مذکور برای هر استراتژی، فاکتورهای متوسط بازده سالانه، انحراف معیار و نسبت شارپ ارائه شده است. بر اساس نتایج حاصل از مدل کامل تجربی مقادیر متوسط بازده سالانه و انحراف معیار به ترتیب برابر ۲۹٫۴۳ و ۱۷٫۸۷ و نسبت شارپ برای این مدل برابر ۰٫۴۶۸ است. مقدار بازده سالانه مدل تجربی از مقادیر بازده حاصل از استراتژی خرید و نگهداری و متوسط بازده تاریخی غلطان سه ساله بیشتر است. همچنین، مقدار انحراف معیار بازده سهام حاصل از پیشبینی مدل کامل تجربی کمتر از دو مدل دیگر است. بنابراین، استراتژی مبتنی بر این مدل، جهت سرمایهگذاری در بورس اوراق بهادار تهران در کنار بازده بالا از ریسک پائینتری نیز برخوردار است. علاوه بر این، نسبت شارپ حاصل از مدل تجربی نسبت به دو استراتژی معیار مقایسه بیشتر است. این مورد نیز تائیدی بر عملکرد بهتر و برتر مدل تجربی ارائه شده در این پژوهش جهت تصمیم گیری و فعالیت در بازار سهام نسبت به دو مدل معیار دیگر است.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

در نهایت، بر اساس مقادیر متوسط بازده سالانه، انحراف معیار و نسبت شارپ دو استراتژی خرید و نگهداری و معیار بازده تاریخی سه ساله غلطان میتوان گفت، تصمیمگیری مبتنی بر استراتژی خرید و نگهداری دستاورد به مراتب بدتری نسبت به معیار بازده تاریخی سه ساله غلطان عاید سرمایهگذاران خواهد کرد و از این نظر استراتژی خرید و نگهداری عملکرد بهتری نسبت به بازده تاریخی سه ساله غلطان نداشته است.
خلاصه فصل
در این فصل با بکارگیری روش حداکثر راستنمایی به برآورد مدل کامل تجربی، فرم مقید آن و دو مدل استاندارد به عنوان معیار مقایسه جهت مدلهای تجربی پرداختیم. مدل کامل تجربی ترکیبی از پیوند دو مدل چندعاملی قیمت گذاری و مدل خودتوضیحی مرتبه اول بود در حالی که در فرم مقید آن، سه عامل قیمت گذاری حاضر در مدل کامل حضور نداشتند. مدلهای استاندارد جهت معیار مقایسه هم شامل دو مدل مستقل تحت عنوان مدل چندعاملی قیمت گذاری و مدل خودتوضیحی مرتبه اول بودند.
یافته کلیدی حاصل از برآورد مدلهای مختلف آن است که ضریب وزنی بخش چندعاملی قیمت گذاری حاضر در مدل کامل، در طول زمان متغیر است بدین معنی که در طول زمان بسته به سطح جریان اطلاعات موجود در بازار، در زمان های مختلف، دو مدل چندعاملی قیمت گذاری و مدل خودتوضیحی مرتبه اول از درجه ارتباط و قدرت توضیح دهندگی متفاوتی برای بازده انتظاری سهام بورس اوراق بهادار تهران برخوردارند. در ادامه، نشان داده شد که بر اساس نتایج حاصل از برآورد ضرایب و آزمونهای تشخیصی، در بین چهار مدل برآورد شده، مدل کامل، از قدرت توضیح دهندگی بهتری برخوردار است. در خاتمه به بررسی ارزیابی اقتصادی استراتژیهای معاملاتی مبتنی بر مدل کامل و دو مدل معیار پرداختیم و نشان دادیم که بر اساس نتایج پیشبینی حاصل از استراتژیهای مختلف، مدل کامل تجربی عملکرد بهتری در کسب بازده بالا در کنار ریسک پایین نسبت به دو استراتژی خرید و نگهداری یک ساله و بازده متوسط غلطان سه ساله دارد.
فصل پنجم:
بحث و نتیجه گیری
مقدمه
در فصل پایانی این پژوهش، ابتدا مروری بر خطوط کلی پژوهش و گامهای برداشته شده در آن، صورت می گیرد. در ادامه، سؤالات مطرح شده در تحقیق مورد ارزیابی قرار خواهد گرفت. سپس به بحث و نتیجه گیری کلی در مورد موضوعات این پژوهش میپردازیم و در نهایت با توجه به نتایج، پیشنهادهایی به عنوان راهکارهایی برای سیاستگذاری و پیشنهادهایی برای بررسی جهت انجام پژوهشهای آتی، ارائه میکنیم.
مروری بر خطوط کلی پژوهش
در مطالعه رفتار عوامل موثر بر بازار و لاجرم اقتصاد بازار، جستجوی متغیر یا متغیرهایی که بتواند ارتباط بخش مالی اقتصاد را با بخش حقیقی اقتصاد توضیح دهد، از اهمیت بسیاری برخوردار است. بازارهای پول و سرمایه به عنوان ارکان بخش مالی، وظیفه تامین منابع را برای بخش حقیقی اقتصاد بر عهده دارند. کارایی بخش مالی موجب تخصیص بهینه منابع کمیاب به فعالیتهای اقتصادی میشود. تخصیص بهینه منابع به نوبه خود، بهینگی پسانداز و سرمایهگذاری و به تبع آن رشد اقتصاد ملی، در حدودی نزدیک به ظرفیتهای بالقوه اقتصاد را در پی دارد.
بر مبنای نظریات اقتصادی، شاخص قیمت سهام میبایست منعکس کننده انتظارات آحاد اقتصادی از عملکرد آتی شرکتها باشد، در حالی که سود شرکتها سطح فعالیت های اقتصادی را منعکس میکند. اگر شاخص قیمت سهام به درستی اطلاعات مربوط به روند آتی متغیرهای اساسی را منعکس کند آنگاه می توان از آن به عنوان یک متغیر پیشرو برای پیشبینی نوسان فعالیتهای اقتصادی استفاده کرد. بنابراین، مسئله پیشبینی بازده سهام و روابط علی و تعاملات پویا میان متغیرهای کلان اقتصادی و بازده مذکور در تصمیم گیری سرمایه گذاران و تدوین سیاستهای کلان اقتصادی یک کشور بسیار مهم است. نکته مهمتر آنست که تصمیمگیری سرمایه گذاران و تدوین سیاستها از جانب سیاستگذاران نیازمند اطلاعات است از این رو بررسی سازوکار و نقش جریان اطلاعات در پیشبینی پذیری بازده سهام جهت اخذ تصمیمات درست و جهت دهی درست سیاستها امری انکار ناپذیر است.
این پژوهش با هدف تحلیل پیشبینی پذیری بازده سهام بورس اوراق بهادار تهران و نقش جریان اطلاعات در پیشبینی پذیری بازده سهام، انجام میگیرد. با توجه به آنکه تحقیق حاضر، تحقیقی تجربی در حوزه تحقیقات اثباتی و مبتنی بر اطلاعات واقعی گذشته است. بنابراین، در ابتدا ادبیات پژوهشی نظری مرتبط با نظریات و مدلهای مختلف قیمت گذاری دارائی و سپس یافته های تجربی پژوهشهای پیشین در این زمینه بررسی و مرور شد. در این راستا، بر اساس مبانی نظری موجود (همانند فرضیه بازار کارا، نظریه قیمت گذاری آربیتراژ، مدل چند عاملی قیمت گذاری، مدلهای خود توضیحی و …) و نتایج مطالعات تجربی پیشین، مدلی غیر خطی از پیوند دو مدل چندعاملی و مدل خودتوضیحی از طریق نسبت دادن ضریب پویا و متغیر با زمان به هر کدام از مدلهای مذکور، تصریح و معرفی شد. بر اساس مبانی نظری و یافته های مطالعات تجربی و با لحاظ شرایط و ویژگیهای خاص اقتصاد ایران، مهمترین عوامل مؤثر بر قیمت گذاری سهام و ریسکهای مرتبط با هر عامل، در تصریح مدل تجربی آورده شدهاند.
در ادامه، با توجه به طبیعت غیر خطی مدل تصریح شده از بین روش های برآورد مدلهای غیر خطی، روش حداکثر راستنمایی را به همراه الگوریتم بهینه سازی BFGS جهت برآورد مدل معرفی کردیم. با بکارگیری آمار ماهانه دوره زمانی دی ماه ۱۳۷۹ (ژانویه ۲۰۰۱) تا دی ماه ۱۳۹۰ (دسامبر ۲۰۱۱)، تمامی پارامترهای مدل کامل و فرم مقید آن و دو مدل دیگر جهت معیار مقایسه نتایج مدل تصریح شده، بطور همزمان بر اساس تکنیک حداکثر راستنمایی و الگوریتم مذکور برآورد شد. در بخش بعدی این فصل، سؤالات مورد بررسی در این پژوهش و یافته های حاصل از برآورد مدلها را مورد بحث و بررسی قرار خواهیم داد.
بررسی سؤالات پژوهش
پردازش اطلاعات پژوهش به منظور پاسخگوئی به سؤالات مطرح شده در ارتباط با تحقیق مورد نظر از مهمترین ارکان پژوهش است. بر این اساس، در زیر به بررسی دو پرسش مطرح شده در این پژوهش میپردازیم.
آیا جریان اطلاعات، روی پیشبینی پذیری بازده سهام بورس اوراق بهادار تهران، تاثیر میگذارد؟
جواب پرسش مطرح شده در حالت کلی مثبت است بدین معنی که سطح جریان اطلاعات روی پیشبینی پذیری بازده سهام بورس اوراق بهادار تهران، تاثیر گذار است. به صورت دقیقتر و از لحاظ فنی، میتوان گفت از آنجا که ضریب ( ) برآورد شده برای مدل کامل و مدل مقید دارای مقداری مثبت و معنیدار است این مورد دلالت بر این دارد که اهمیت و ارتباط بخش خودهمبستگی مرتبه اول و بخش ریسک-بازده بسته به سطح جریان اطلاعات (که توسط واریانس انتظاری بازده بازار اندازه گیری شده است) متفاوت و گوناگون است. به گونهایکه اهمیت و ارتباط بخش خودتوضیحی مدل با افزایش واریانس انتظاری، کاهش مییابد. در حالی که در صورت انتظار افزایش واریانس انتظاری، وزن بخش چندعاملی مدل قیمت گذاری، افزایش مییابد.
به عبارت دیگر هنگامی که سطح جریان اطلاعات در بازار بالا باشد مدل چندعاملی قیمت گذاری جهت توضیح قیمت گذاری سهام، بیشتر موضوعیت داشته و از اهمیت و ارتباط بیشتری برخوردار است. از این رو، تکیه بر مدل چندعاملی در این شرایط نتایج بهتر و قابل اعتمادتری را حاصل میکند. بطور وارونه در صورت وجود سطح پایین جریان اطلاعات در بازار، مدل خودتوضیحی مرتبه اول از اهمیت و ارتباط بیشتری جهت توضیح رفتار بازار برخوردار است.
ضریب وزن نسبی متغیر با زمان بخش APM شرطی تقریباً به صورت یک تابع قطعهای عمل میکند بگونهایکه در بعضی از زمانها وزن مذکور برای بخش APM شرطی دقیقاً برابر یک است (در این حالتها مقدار دارای مقادیر بالایی است). در حالی که در بعضی دیگر از زمانها این وزن نزدیک صفر است (در این حالتها دارای مقدار ناچیزی است). بر این اساس میتوان گفت که در طول دورههایی که وزن بخش APM شرطی برابر یک است واریانس انتظاری بازده سهام بازار بالا بوده و به تبع آن سطح جریان اطلاعات در بازار بالا است در این حالتها، APM شرطی بیشترین ارتباط و موضوعیت را جهت توضیح رفتار بازده انتظاری سهام دارد و بخش خودتوضیحی مرتبه اول از اهمیت کمتری برای توضیح و تشریح رفتار بازده برخوردار است. برعکس در دورههایی که وزن مذکور نزدیک به صفر است واریانس انتظاری بازده سهام بازار پائین بوده و به تبع آن سطح جریان اطلاعات در بازار پائین است در این حالتها بخش خودتوضیحی مرتبه اول مدل، نسبت به بخش APM شرطی مدل از اعتبار و موضوعیت بیشتری جهت توضیح رفتار بازده انتظاری سهام برخوردار است. در سایر دوره ها که ضریب وزنی برآورد شده عددی بین صفر و یک است اهمیت و ارتباط بخش APM شرطی مدل جهت توضیح رفتار بازار به تناسب مقدار ضریب وزنی ( ) است و به تبع آن بخش خودتوضیحی مرتبه اول مدل، به اندازه ( ) می تواند در توضیح رفتار بازده سهام اعتبار داشته باشد. از این رو، میتوان گفت که بسته به سطح جریان اطلاعات موجود در بازار، پیشبینی پذیری بازده سهام بورس اوراق بهادار تهران بر اساس توضیح مبادله ریسک-بازده (مدل چندعاملی) و توضیح حاصل از مدل خودتوضیحی در تغییر و نوسان است.
در صورت پیشبینی پذیری بازده سهام بورس اوراق بهادار تهران، ترکیب مدل پیشبینی مناسب، چگونه است؟
نتایج حاصل از معیارهای انتخاب مدل، نشان دهنده آنست که در بین چهار مدل برآوردی، مدل کامل تجربی تصریح شده در این مطالعه، بالاترین قدرت توضیح دهندگی را نسبت به بقیه مدلها دارد و از عملکرد بهتری در توضیح بازده سهام بورس اوراق بهادار تهران برخوردار است. علاوه بر آن، نتایج حاصل از استراتژی معاملاتی مبتنی بر مدل کامل تجربی نشان داد که مدل تجربی ارائه شده در این پژوهش، بالاترین بازده را در کنار ریسک کمتر نسبت به دو مدل استاندارد دیگر دارد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...