دامن از غمش پر از ستاره می‌کنم
بادلی که بوئی از وفا نبرده‌است
جور بیکرانه و بهانه خوشتر است
در کنار این معاشران[۱۱] خودپسند
ناز و عشوه‌های زیرکانه خوشتراست…
ای ستاره‌ها که همچو قطره‌های اشک
سر به دامن سیاه شب نهادهاید
ای ستاره‌ها کز آن جهان جاودان
روزنی بسوی این جهان گشادهاید
رفته‌است و مهرش از دلم نمی‌رود
ای ستاره‌ها، چه شد که او مرا نخواست
ای ستاره‌ها، ستاره‌ها، ستاره‌ها
پس دیار عاشقان جاودان کجاست
«اسیر- ای ستارهها»
در شعر «حلقه» شاعر ضمن جستجوی موضوع تازه، شکلی تازه را نیز جستجو می‌کند. از ساخت و ساز کلام چنین بر می‌آید که سراینده خواسته‌است وزن و بخصوص قافیه مصراع‌ها، مناسب از کار درآید.
دخترک خنده کنان گفت که چیست
راز این حلقه زر
راز این حلقه که انگشت مرا
این چنین تنگ گرفته‌است به بر
«اسیر- حلقه»
شعر «اندوه» شعری است وصفی و با زبان گرم و پر شور فروغ، حس و حالی دیگر به این شعر بخشیده‌است. این شعر بر وزن «مفعولُ فاعلاتُ مفاعیلُ فاعلن» است.
کارون چو گیسوان پریشان دختری
بر شانه‌های لخت زمین تاب می‌خورد
خورشید رفته‌است ونفس‌های داغ شب
بر سینه‌های پرتپش آب می‌خورد
تعبیرهای «نفس داغ شب»، «سینه‌های پرتپش آب» ، « هزار چشم درخشان پر زخون» از مختصات شعر فروغ است وبر زیبایی کلام و وزن شعرش افزوده‌است.
«اما در شعر «صبر سنگ» است که تازگی‌هائی در بیان شعر فروغ پدیدار می‌شود. این زبان شعر فروغ است که دارد شکل می‌گیرد، زبانی که در تولدی دیگر می‌شکفت. در واقع می‌توان گفت که سبک بیان خاص فرخزاد‌ اندک‌اندک در این شعر، شکل می‌گیرد و ساخت ذهنی او در وزن‌هایی ساده که به زبان گفتار نزدیکتراست، باز می‌شود» (م. آزاد، ۱۳۷۶ : ۶۹-۶۸)
با نگاهی گذرا و ارزیابی‌کلی ، می‌توان در دفتر اسیر جهت عمر و آیندۀ شعر فروغ را ، هرچند کمرنگ و پراکنده، بازیافت. شکل مسلّط در این دفتر، چهارپاره‌ است. فروغ با کاربرد اوزان پرتحرک متنوع ، کوشیده‌است تا احساس‌هایش را درمحدوده همین قالبها بیان کند، هنوز نشانهای از شعر نیمائی در این دفتر نیست. تنها در شعر «خواب» است که شاعر، وزن آزاد نیمائی را تجربه می‌کند اما هنوز به شکل شعر نیمائی دست نیافته‌است.
م.آزاد می‌گوید: مشکل عمده فروغ در این ساختار تازه شعری، عدم شناخت کارکرد واقعی قافیه در شکل شعر نیمائی است. چرا که شاعر با تکرار و تأکید قافیه، ساخت شعری را محدود می‌کند. قافیه در شکل شعر نیمائی پایان بندی شعر است. در حکم نقطه گذاری درست بر جمله‌های شعری است که با ظهور آن یک جمله شعری تمام و جمله تازهای آغاز می‌شود.
فروغ در دفترهای دیوار و عصیان هم، در وزن و ساخت شعر نیمائی تجربه‌هایی کرد؛ اما تا دستیابی‌به ساخت مستقل شعری خود در تولدی دیگر، قالب چهارپاره برایش راحت‌ترو طییعی‌تربود. (م.آزاد، ۱۳۷۶ :۷۲-۷۳)

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

به نظر می‌رسد زبان فروغ در شعرهای دیوار، پرداخته‌ترو منسجم‌تراز شعرهای دفتر اسیر است، اما بیان شعر او، اغلب کلیشهای است. او چنان در تلاش تسلّط بر وزن و قافیه‌است که چهار پاره‌هایش بیشتر نظم است تا شعر
موج وحشی ام که بی‌خبر ز خویش
گشته‌ام اسیر جذبه‌های ماه
ضعف تألیف به ضرورت حفظ وزن ، مانع فصاحت کلام شده‌است و اینها نشانه تلاش شاعر است برای دستیابی‌به زبانی مستقل.
«مشکل اساسی شعر فروغ در این دوره، غیبت‌اندیشه‌است.‌اندیشه‌است که موجب توسع و گسترش شکل شعر می‌شود. بیان احساسات مبهم شبه رمانتیک، خودبخود موجب سیلان کلمات بی‌معنی می‌شود. کلماتی که گوئی به تبع وزن آمده‌اند تا مصراع‌ها را پر کنند و شاعر شیفته طنین آنهاست. وزن و شکل شعر «اندوه پرست» یادآور شعر «باران » گلچین گیلانی است که ساختی بحر طویل وار دارد. «اندوه پرست» نیز نوعی بحر طویل است» (م.آزاد، ۱۳۷۶ :۱۱۵)
باز باران ،
با ترانه ،
با گهرهای فراوان
می‌خورد بر بام خانه .
من به پشت شیشه ، تنها
ایستاده در گذرها
رودها راه اوفتاده .
شاد و خرّم
یک دو سه گنجشکِ پرگو
باز هر دم
می‌پرند این‎سو و آن‌سو .
می‌خورد بر شیشه و در
مشت و سیلی
«باران-گلچین گیلانی»

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...