مقاله های علمی- دانشگاهی | ترکیب جنبه های شخصی و مدیریتی در اعتماد سازمانی – 1 |
اعتماد حسابگرانه
در اعتماد حسابگرانه نیز همانطور که از نام آن پیدا است، اعتماد تنها به عنوان یک استرانژی که ارزشمندی ان بر اساس تجزیه و تحلیل سختگیرانه هزینه-فایده، تعیین می شود مطرح میگردد و در این نوع اعتماد یک نوع شک همیشگی به طرف مقابل وجود دارد.
اعتماد دانشمحور
میان اعتماد حسابگرانه و اعتماد دانشمحور، مرزی وجود دارد و آن هنگامی است که شکها جای خود را به انتظارات مثبتی میدهد که بر اساس دانش مطمئن درباره انگیزه ها توانایی ها و قابلیت اعتماد طرف مقابل نبوده باشد.
اعتماد رابطهمحور
زمانی که انتظارات مثبت از طریق تجربه نیز پشتیبانی گردند، درجه قویتری از اعتماد ممکن است توسعه یابد. در این درجه از اعتماد که اعتماد رابطهمحور نامیده می شود، اطمینان بیشتری در شریک دیگر احساس می شود و ماهیت ذهنی و ماهیت عاطفی این نوع اعتماد بیشتر میباشد. این نوع اعتماد، از مشاهده رفتارهای خاص شریک دیگر در طول زمان شکل میگیرد. بلویس[۱۲۸](۱۹۹۷) به درجه قویتری از اعتماد اشاره دارد که از ارزیابی خوشنیتی شریک دیگر نشأت میگیرد.
اعتماد بر اساس هویت مشترک
اثرگذاری قوی و اتحاد کامل اهداف طرفین در اعتماد بر اساس هویت مشترک که در آن هر دو طرف هویتشان یکی شده و هر یک می تواند به طور کامل علایق طرف دیگر را با اعتماد کاملی که به هم دارند، برآورده سازند،تحقق مییابد. تیلور اعتماد رابطهمحور و اعتماد بر اساس هویت مشترک را معادل اعتماد اجتماعی میداند(دایتز و هرتوگ،۲۰۰۶: ۵۵۸-۵۵۷).
اعتبار بر اساس اجبار
در واقع اعتماد نیست بلکه بی اعتمادی است
اعتماد حسابگرانه
نوعی بدگمانی در آن وجود دارد ولی مزایای اعتماد بیشتر از هزینه های آن است
اعتماد دانشمحور
اطمینان مثبتی که بر اساس پیش بینی پذیری شکل میگیرد
اعتماد رابطهمحور
یک اطمینان مثبتی که بر اساس عاطفه مشترک شکل میگیرد
اعتماد بر اساس هویت مشترک
اطمینان بینهایت مثبت، که بر اساس علایق همگرا شکل میگیرد
آستانه اعتماد واقعی
اعتماد کامل اعتماد بالا/قوی اعتماد اعتماد پایین عدم اعتماد
اعتماد مبتنی بر دلایل خاص هر رابطه
اعتماد مبتنی بر دلایل سطح کلان
شکل(۲-۲) پیوستار درجه اعتماد سازمانی (دایتز و هرتوگ، ۲۰۰۶ :۵۶۳).
۲-۹-۳-۲٫ مدل اعتماد ازدیدگاه مارتینز[۱۲۹]
بسیاری از محققان بر جنبه ها و ابعاد مختلفی در جهت توسعه تئوری اعتماد تأکید کرده اند.
مایر و دیگران برای رسیدن به این هدف پیشنهاد میکنند که باید به خصوصیات و ویژگیهای اعتماد کننده توجه شود. آن ها یک مدل پیشنهاد کرده اند، همچنین بین عوامل به دست آمده از اعتماد و خود اعتماد و پیامدهای اعتماد تمایز قائل شدند. بنابر نظر شاو، عنصر کلیدی و ضروری در ایجاد اعتماد بالا در سازمانها و تیمها، به دست آوردن نتایج، عملکرد منسجم و توجه به مشارکت است. شاو نکات کلیدی مانند رویه های رهبری، طراحی سازمانی و فرهنگ سازمانی را بر شمرد. میشرا[۱۳۰] هم بر اهمیت شایستگی، گشودگی، توجه و قابلیت اطمینان تأکید کرد (مارتینز، ۲۰۰۲ :۷۵۸-۷۵۶).
بیشتر محققان فقط بر تعدادی از جنبه ها یا خصوصیات اعتماد تکیه کرده اند. در تحقیقی که مارتینز انجام داد بر اعتماد در یک موقعیت سازمانی با تأکید بر ارتباط کارمندان و کسانی که به طور مستقیم به این کارمندان گزارش می دهند تمرکز دارد. در تحقیق مارتینز فقط بر اعتماد بین دو گروه تکیه نشده بلکه ابعادی که بر این روابط اثر میگذارند نیز بررسی شدهاند.
با این همه، اعتماد می تواند به عنوان فرایندی که در آن اعتماد کننده به اعتماد شونده تکیه دارد، برای انجام دادن یک عمل بنابر انتظارات مشخص، آنهایی که برای اعتماد کننده مهم هستند بدون این که به سیاستها و آسیبپذیری های اعتماد کننده توجه شود مورد تأکید قرار گیرند (مارتینز ۲۰۰۲: ۷۵۶).
جنبه های شخصی اعتماد
مارتینز پنج ویژگی بزرگ جنبههای شخصی را به صورت زیر بیان میکند.
وظیفه شناسی[۱۳۱]: شامل رفتارهایی مانند کار سازماندهی شده و سخت که قابل اطمینان، قابل اعتماد و مسئولیت پذیر باشد. نقطه مقابل آن بیدقتی و عدم مسئولیت پذیری است.
خوشایندی[۱۳۲]: شامل رفتارهایی مانند دوست داشتن، با نزاکت و مؤدب بودن و ماهیت خوب، مشارکتی بودن، بخشیدن و عفو کردن و عاطفه و احساس خوب داشتن نقطه مقابل آن سرد و خشن و غیر منصفانه بودن است.
ثبات انسانی[۱۳۳]: شامل فقدان هیجان، افسردگی، عصبانیت، نگرانی و عدم اطمینان است. نقطه مقابل آن اعمال عصبی خواهد بود.
گشودگی تجربیات[۱۳۴]: شامل خلاقیت، نو آوری، مصمم بودن و هوشیاری است.
برون گرایی[۱۳۵]: شامل خوش مشربی، شور و اشتیاق، پرحرف و فعال بودن است. (مارتینز ۲۰۰۲: ۷۵۹). نقطه مقابل آن دروغگویی، ساکت و کم رو و خجالتی است.
جنبه های مدیریتی اعتماد
جنبههای مدیریتی با ابعاد زیر ارزیابی میشوند:
مدیریت تیمی[۱۳۶]: این بعد به مدیریت اثر بخش تیم و موفقیت در انجام اهداف فردی و اداره کردن تعارض درون گروه ها اشاره دارد.
تقسیم اطلاعات[۱۳۷]: این بُعد بر تمایل به بازخورد عملکرد فردی و آشکار کردن اطلاعات مربوط به سازمان در یک جو منصفانه اشاره دارد.
حمایت کاری[۱۳۸]: این بُعد به تمایل به حمایت کارکنان موقعی که ضرورت وجود دارد و فراهم کردن اطلاعات مربوط به شغل برای توفیق فعالیت ها اشاره دارد.
قابلیت اطمینان[۱۳۹]: که شامل تمایل به گوش دادن، توجه به پیشنهادها، اجازه دادن به دیگران که در بیان احساسات خود آزاد باشند و به قبول اشتباهات و اطمینان یافتن از اینکه کارکنان از مقام و موقعیت خود لذت میبرند و قابل اطمینان هستند اشاره دارد (مارتینز، ۲۰۰۲:۷۶۰).
ترکیب جنبه های شخصی و مدیریتی در اعتماد سازمانی
نتایج تحقیق مارتینز نشان میدهد که بین روابط اعتماد در یک سازمان و شیوه های مدیریتی ارتباط وجود دارد. این یافته ها از تحقیق تایلر و دگوی[۱۴۰] حمایت می کند. بنا بر نظر آن ها اعتماد از تصمیم کارکنان و اختیار آن ها در سازمان تاثیر میپذیرد. این مدل نشان میدهد که شخصیت مدیران ممکن است، غیر مستقیم، از زیردستان تاثیر پذیرد (مارتینز، ۲۰۰۲:۷۶۵).
خوشایندی
وظیفه شناسی
چاره اندیشی
ثبات احساسی
برون گرایی
تقسیم اطلاعات
حمایت کاری
قابلیت اطمینان
مدیریت تیمی
گشودگی
درستکاری
انصاف
نیّات (توجه)
شکل (۲-۳ ) مدل مارتینز
۳-۹-۳-۲٫ طبقه بندی بیرد و آمند[۱۴۱]
اعتماد افقی
این اعتماد شامل روابط بین همکاران میباشد.
اعتماد عمودی
این اعتماد شامل روابط بین سرپرستان و زیردستان و یا رئیس و مرئوس میباشد.
اعتماد خارجی
این اعتماد شامل روابط بین سازمان و ارباب رجوع یا عرضهکنندگان میباشد(حسن زاده،۱۳۸۵).
۴-۹-۳-۲٫ طبقه بندی مورفی[۱۴۲]
اعتماد سطح خرد
فرم در حال بارگذاری ...
[شنبه 1401-09-26] [ 10:20:00 ق.ظ ]
|