-با دقت به نشانه های هیجانی توجه کنند ضمن اینکه شنونده بسیار خوبی هم باشند.
-به نظرات و دیدگاه های دیگران حساسیت نشان دهند و آنها را درک کنند.
۲- توجه به مسایل گفتمان ، جهت برقراری ارتباط پرشور ، در سطح و کیفیت بالا مبتنی بر کشف آزاد وخلاق و تعاملی مسایل پیچیده و ایجاد محیط مناسب جهت این گفتمان.
۳- نگریستن به تفاوتهای افراد بعنوان فرصت و ایجاد محیطی که تمام افراد با فرهنگهای مختلف بتوانند فعالیت کنند.
۴- توجه به آگاهی سیاسی در گروه ها بصورت ذیل :
-شناخت نسبت به روابط کلیدی قدرت
-شناخت شبکه های مهم و حیاتی
-درک موقعیتها و حقایق سازمانی و بیرونی
-شناسایی نیروهایی که عقاید و اعمال مراجعین ، مشتریان و رقبا را تغییر شکل می دهند.
مجری و ادارات ذیربط در ارتباط با این پیشنهادها عبارتند از :
مدیریت ، اداره امور عمومی و اداره حراست.
۵-۳-۵-ارائه راهکارها در ارتباط با مولفه مهارتهای اجتماعی (فرضیه فرعی پنجم)
هنر مراوده و ارتباط با مردم ، به مقدار زیاد در گرو کنترل و اداره احساسات دیگران است.
این مهارت ، نوعی توانایی است که محبوبیت ، قوه رهبری و نفوذ شخصی را تقویت می کند (لانگ لی ، ۲۰۰۰) کسانی که در این مهارت برتری داشته باشند در هر گونه فعالیت اجتماعی موفق خواهند بود و در زمره ستارگان اجتماعی قرار خواهند گرفت(بشارت،۱۳۸۴)
این مهارت مستلزم داشتن مهارتهایی در خصوص پاسخ مناسب به دیگران ، کنترل هیجانات خود ، آرام کردن دیگران ، توان کار گروهی و ارتباط شفاف است.مهارتهای اجتماعی از مولفه هایی است که بیشترین نمود را در برخوردهای اداری و کاری و تعامل با دیگران دارد .
کارکنانی که در شاخصه های فوق مهارت لازم را دارند ، ابزارهای مناسب برای بهبود عملکرد و روابط خود با دیگران به گونه ای کارآمد و اثر بخش تر دارند.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

زندگی کردن و کار کردن ، در هر کجا که تعامل بین افراد وجود دارد ، نیازمند یک سری مهارتهاست که بدون آنها ، زندگی و کار و تعامل با دیگران سخت و دشوار خواهد بود.
از آنجاییکه فرضیه مربوط به تاثیر مهارتهای اجتماعی بر عملکرد شغلی کارکنان اداره کل مزبور مورد تایید قرار نگرفت ، به همین علت اداره کل بیمه سلامت استان تهران ملزم به بررسی دقیق و موشکافانه نسبت به این مولفه هوش هیجانی برای بهبود عملکرد کارکنان می باشد لذا توجه به نکات ذیل برای اداره کل مزبور لازم و ضروری می باشد :
۱- تقویت و تربیت کارکنانی که بر اصول و فنون ارتباط بین فردی و مهارتهای اجتماعی احاطه داشته باشند .
مهارتهایی مانند :
-توان و مهارت قانع سازی همکاران و ارباب رجوع
-استفاده از استراتژیهای مناسب مثل تاثیر غیر مستقیم برای رسیدن به اجماع
-بیان درخواست و تقاضای خود از طرف مقابل با صدا و لحن خوش
۲- توجه و تشویق کارکنان به همکاری و مشارکت و کار گروهی جهت رسیدن به اهداف سازمانی مشترک
۳- ایجاد و ارتقای جو همکاری و تعاون بین کارکنان
۴- کشف و پرورش فرصتها برای همکاری و مشارکت کارکنان
۵- هدایت عملکرد کارکنان به سمت تحقق اهداف و پاسخگو و مسئولیت پذیر نمودن آنها
۶- ایجاد هم افزایی گروهی برای پی گیری تحقق اهداف
۷- حمایت از گروه و اعتبار اعضای گروه در رسیدن به اهداف سازمانی.
مجری و ادارات ذیربط در ارتباط با این پیشنهادها عبارتند از :
مدیریت ، اداره امور عمومی ، اداره ارزیابی عملکرد و گروه طرح و برنامه .
۵-۴-چالشهای سازمان و نقش هوش هیجانی در رفع این چالشها
معرفی اجمالی سازمان بیمه سلامت ایران
توسعه نظام بیمه سلامت کشور همانا یکی از مهمترین فرامین مورد تاکید در سیاستهای کلی مقام معظم رهبری ، قانون برنامه پنجم توسعه و یکی از اهداف اصلی سازمان بیمه سلامت ایران می باشد . با تشکیل این سازمان ، یکی از بزرگترین اصلاحات نظام رفاه اجتماعی کشور به عهده آن نهاده شده و زمینه تحقق اهداف بلندی چون عدالت محوری ، ارتقاء سطح کیفیت در ارائه خدمات سلامت ، کاهش پرداخت از جیب بیمه شدگان ، رفع همپوشانی بیمه ای و بسط و گسترش برنامه پزشک خانواده و نظام ارجاع در سراسر کشور فراهم گردید . از این رو بر اساس ابلاغ اساسنامه تشکیل سازمان در تاریخ ۲۲/۵/۹۱ و بر اساس ماده ۳۸ قانون برنامه پنجم توسعه ، با تجمیع سازمان های بیمه گر کشور ، سازمان بیمه سلامت ایران در تاریخ اول مهر ماه سال ۹۱ تشکیل شد تا به این ترتیب خدمات پایه سلامت به طور یکسان به تمامی مردم در قالب یک سازمان ارائه شود . به این ترتیب همه جمعیت ۷۵ میلیونی کشور از یک بیمه پایه درمان برخوردار می شوند و دیگر فردی فاقد پوشش بیمه درمان در کشور نخواهد بود . بر همین اساس از اول مهر ماه ۱۳۹۱ سازمان بیمه سلامت ایران رسماً فعالیت خود را آغاز کرد و ماموریت یافت انجام اقدامات لازم را به منظور تمرکز کلیه امور بیمه سلامت در سازمان از طریق تجمیع سریع بخشهای بیمه های درمانی کلیه صندوق های موضوع ماده ۵ قانون مدیریت خدمات کشوری و ماده ۵ قانون محاسبات عمومی کشور با رعایت مفاد ماده ۳۸ قانون برنامه پنجم توسعه اساسنامه سازمان به انجام رساند تا به این ترتیب اهداف عالیه مد نظر قانونگذار از جمله تجمیع منابع مالی سلامت ، رفع هم پوشانی بیمه های درمانی ، برقراری عدالت اجتماعی در بخش سلامت ، تامین پوشش کامل بیمه سلامت ، یکسان سازی سیاست ها و روش های اجرایی حوزه بیمه سلامت ، تشکیل امور مراکز طرف قرارداد ، تشکیل پرونده سلامت ، فعال سازی نظام ارجاع و پزشک خانواده و کاهش سهم مردم از هزینه های درمان به ۳۰% محقق شود بنابراین با توجه به وسعت جمعیت تحت پوشش و همچنین افزایش روز افزون بیمه شدگان (بیش از ۳۶ میلیون نفر از جمعیت کشور) در این سازمان لذا کوچکترین تصمیمات و یا تغییرات در این سازمان قشر وسیعی از جامعه را تحت تاثیر قرار خواهد داد همچنین هر عاملی که موجب بهبود هر چند اندک در سازمان شود می تواند تاثیر گسترده ای بر جامعه تحت پوشش داشته باشد لذا باید با دقت چالشهای پیش روی سازمان شناسایی شوند و بهترین راهکارهایی را که ممکن است به رفع یا کاهش این چالشها کمک کنند بیاموزیم.
از بزرگترین چالشهای پیش روی سازمان می توان به موارد ذیل اشاره کرد:
-نیاز کارکنان به انطباق با تغییرات سریع و گسترده
-نیاز کارکنان به خلاقیت بیشتر به منظور هدایت و نوآوری
-نیاز کارکنان به تعهد و برانگیختگی بیشتر
-نیاز کارکنان به بهتر کار کردن با یکدیگر
-نیاز سازمان به افزایش میزان وفاداری مشتریان
-نیاز سازمان به استفاده بهتر از استعدادهای افراد خاص جهت هدایت و پیشبرد نیروی کار
-نیاز سازمان به شناسایی رهبران بالقوه در سطوح مختلف سازمان و آماده ساختن آنها برای ارتقاء
-نیاز سازمان به اتخاذ تصمیماتی درباره بازارهای جدید خدمات و اتخاذ ائتلافهای استراتژیک.
جالب توجه این که هوش هیجانی نقش مهمی را در تامین هر یک از این نیازها ایفا می کند.
رهبران سازمان ، برای این که در کمک به سازمان برای مدیریت تغییر ، موثر عمل کنند ابتدا باید نسبت به احساس نگرانی و عدم اطمینان در خود آگاهی پیدا کرده و آنرا مدیریت کنند.بنابراین آنها باید از واکنشهای احساسی و هیجانی دیگر اعضای سازمان آگاهی داشته و به افراد برای انطباق با آن واکنشها کمک کنند در عین حال دیگر اعضای سازمان نیز ، باید فعالانه در کنترل و مدیریت واکنشهای هیجانی خود و سایرین درگیر شوند.
هوش هیجانی با تاثیر بر زمینه هایی چون به کارگیری ، حفظ و نگهداری کارکنان ، توسعه و بهسازی افراد مستعد ، کار تیمی ، ارتقا سلامتی ، روحیه و تعهد کارکنان ، نوآوری ، بهره وری، کارایی ، فروش ، درآمدها ، کیفیت خدمات ، وفاداری مشتری و بازده مشتریان و کارکنان به اثربخشی سازمان کمک کنند.تاثیر هوش هیجانی با بکارگیری ، حفظ و نگهداری افراد مستعد شروع می شود .
فرناندز آرزو [۱۲۱] خاطر نشان می کند که اندازه هوش هیجانی داوطلبین در تصمیم گیریهای استخدامی مدیران عالی سازمانی موثر است و تاثیر معناداری در موفقیت یا شکست نهایی آن مدیران دارد.برای تصمیمات استخدامی خوب ، هوش هیجانی افرادی که امور استخدام را انجام می دهند بسیار مهم و حیاتی است.هوش هیجانی بر توسعه و بهسازی افراد مستعد تاثیر گذار است اما در بهسازی افراد همه روابط به یک اندازه موثر نیستند.هوش هیجانی مربی ، مشاور ، رئیس و یا همکار برای کمک به توسعه و بهسازی اعضای سازمان و استفاده از افراد مستعد برای اثربخشی سازمان مهم و حیاتی خواهد بود .دراکات و ولف [۱۲۲] بیان می کنند : تیمهای دارای هوش هیجانی ، انواع مشارکت ، همکاری،تعهد و خلاقیت را از خود نشان می دهند که بر اثربخشی سازمان اثر دارد (چرنیس ، ۲۰۰۱)
اهمیت هوش هیجانی بر مدیران و مسئولین سازمانها پوشیده نیست زیرا موقعیتهای حرفه ای تا حد زیادی تحت تاثیر عوامل تشکیل دهنده هوش هیجانی بدست آمده است.سازمانهای بالنده دارای ویژگیهای متعددی هستند.وقتی سازمان به سوی دستیابی به سطوح بالایی از بهره وری حرکت می کند و تلاش برای رسیدن به مرحله بالندگی را آغاز می کند ، یکی از مهمترین عوامل موثر بر بهره وری ، استفاده بهینه از نیروی انسانی است.اگر بخواهیم نیروی انسانی سازمان به لحاظ کارایی و بهره وری در سطح مطلوب قرار گیرد باید از یافته ها و اصول علمی در محیط کار استفاده کنیم. در سالهای اخیر بسیاری از سازمانها به آموزش هوش هیجانی توجه کرده اند این توجهات اگر بصورت کوششهای جدی و پیگیر و با رعایت رهنمودهای ارائه شده باشد ، امکان بهبود عملکرد کارکنان را در محیطهای شغلی فراهم می آورد . اگر روش آموزش علمی و معتبر باشد ، در این صورت ، آموزش به اهداف خود رسیده و تغییرات شگرفی در رفتارهای هیجانی و اجتماعی افراد بوجود خواهد آمد.تاکنون آموزش مهارتهای هیجانی و اجتماعی بسیار کمتر از مهارتهای شناختی و فنی مورد توجه طراحان و برنامه ریزان آموزش مدیریت قرار گرفته است ، این مهارتها اصطلاحاً مهارتهای لطیف [۱۲۳] خوانده می شوند و شامل : حفظ انگیزه در موقعیتهای ناگوار ، قبول مسئولیت در محیطهای کاری تنش زا ، حفظ اعتماد به نفس ، رفع تعارضات، تضاد ها و پرخاشگری و ….می باشند.مهارتهای مذکور در موفقیت شغلی و ایفای مسئولیتهای حساس ، بسیار مهم تلقی می شوند.گلمن (۱۹۹۸ و ۱۹۹۵) نیز استدلال کرد که در اشتغال و کسب موفقیتهای شخصی ، هوش هیجانی بسیار با اهمیت تر از هوش بهر است.البته سواد هیجانی نمی تواند پاسخگوی همه مشکلات سازمانها باشد ولی با توجه به بحرانهای هیجانی که سازمانها با آن دست و پنجه نرم می کنند آموزش هوش هیجانی می تواند نور امیدی در تاریکی این تحولات ناآشنا باشد.سوال اساسی این است که آیا هنوز زمان آن نرسیده است که مهارتهای هیجانی و اجتماعی را که در زندگی فردی و اجتماعی حیاتی اند ، به افراد بیاموزیم ؟
اگر امروز این کار صورت نگیرد ، پس چه موقع باید دست به کار شد؟

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...