به طور خلاصه ویژگی های سلامت روان از دیدگاه الیس عبارتند از :

    • عشق ورزیدن به دیگران و جویای محبت آنان شدن ، اما فرد سالم در جستن محبت دیگران افراط نمی کند.

    • لذت بردن از فعالیت خود نه از نتایج آن ، فرد دارای سلامت روان با این عمل به سوی کمال حرکت می‌کند.

      • انسان سالم تا حدودی آزادی انتخاب دارد و در عین حال هرگاه مرتکب خطا و اشتباه شود، سعی در رفع اشکال و نقص خود می‌کند و نداشتن معیار مطلق برای درست یا غلط ، خیر و شر.

    • انسان سالم در هنگام ناکامی موقعیت را تحریف نمی کند ، بلکه سعی دارد آن را به صورت عینی ادراک نماید

    • نسبت ندادن شکست ها به عوامل بیرونی ، چون موانع بیرونی به خودی خود موجب اختلال و عدم سلامتی نمی شوند ، مگر این که فرد تلقین به نفس نماید.

    • انسان سالم سعی می کند تا حد امکان احتمال خطر را کاهش دهد ولی از آن بیش از اندازه بیمناک و هرسناک نمی شود .

    • تلاش برای کسب استقلال و مسئولیت و عدم روگردانی از کمک های دیگران در صورت لزوم.

    • انجام وظایف محوله از خصوصیات انسان سالم.

    • فرد سالم بیش از آنکه به گذشته فکر کند به حال و وضعیت موجود یعنی ” اینجا و اکنون” توجه دارد.

    • به نظر فرد سالم راه حلها نسبی هستند و برحسب موقعیت تغییرپذیر هستند.

  • فرد سالم در نگرش‌ها و رفتارش ” الزام و اجبار ” ندارد می‌تواند خودش را از قید و بند رها نماید. (کورسینی ، ۱۹۷۳).

اسکینر [۵۵]

سلامت روانی و انسان سالم به عقیده اسکینر معادل با رفتار منطبق با قوانین و ضوابط جامعه است و چنین انسانی وقتی با مشکل روبرو شود از طریق شیوه اصلاح رفتار ، برای بهبودی و بهنجار کردن رفتار خود و اطرافیانش به طور متناوب استفاده می جوید تا وقتی که به هنجار مورد پذیرش اجتماعی برسد. بعلاوه انسان سالم بایستی آزاد بودن خودش را نوعی توهم بپندارد و بداند که رفتار او تابعی از محیط است و هر رفتار توسط حدودی از عوامل محیطی مشخص می‌گردد. انسان سالم کسی است که تأثیرات اجتماعی بیشتری به خاطر رفتارهای متناسب از محیط و اطرافیانش دریافت کند. شاید معیار تلویحی دیگر ‌در مورد خصوصیات انسان سالم از دیدگاه اسکینر این باشد که انسان بایستی از علم ، نه برای پیش‌بینی ، بلکه برای تسلط بر محیط خودش استفاده کند. در این معنا ، فرد سالم کسی است که بتواند با هر روش بیشتر از اصول علمی استفاده کنند و به نتایج سودمندانه تر برسد و مفاهیم ذهنی مثل امیال ، هدف مندی ، غایت نگری و امثال آن را کنار بگذارد (آقاجانی، ۱۳۸۱).

ویلیام گلاسر [۵۶]

انسان سالم بنا بر نظریه گلاسر کسی است که دارای این ویژگی‌ها باشد :

    • واقعیت را انکار نکند و درد و رنج موقعیت ها را با انکار کردن نادیده نگیرد ، بلکه با موقعیت ها به صورت واقع گرایانه روبرو شود.

    • هویت موفق داشته باشد یعنی هم عشق و محبت بورزد و هم عشق و محبت دریافت کند هم احساس ارزشمندی کند و هم دیگران ارزشمندی او را تأیید کنند.

    • مسئولیت زندگی و رفتارش را بپذیرد و به شکل مسئولانه رفتار کند. پذیرش مسئولیت کامل‌ترین نشانه سلامت روان شناختی است.

    • توجه او به لذت دراز مدت تر ، منطقی تر و منطبق با واقعیت باشد.

    • بر زمان حال و آینده تأکید نماید نه بر گذشته و تأکید او بر آینده هم جنبه دورنگری داشته باشد نه به صورت خیال پردازی باشد.

  • واقعیت درمانی گلاسر به سه اصل قبول واقعیت ، قضاوت در درستی یا نادرستی رفتار و پذیرش مسئولیت رفتار و اعمال استوار است و چنانچه در شخص این اصل تحقق یابد نشانگر سلامت روان شناختی است( گلاسر ، ۱۹۶۵).

مدل های سلامت روان

  • مدل زیستی (پزشکی)

این مدل دیدگاه غالب برای اختلالات روانی در جوامع غربی است. ایده اصلی این مدل این است که اختلالات روانی در مشکلات فیزیکی نهفته اند و اینکه آن ها نیازمند درمان های فیزیکی برای تشکین یافتن هستند، البته باید خاطر نشان کرد که روانپزشکان اساسا به عنوان پزشک آموزش می بینند. همه پزشکان برای مرتفع کردن اختلالات روانی با روش های جسمانی مثل داروها و جراحی تعلیم می بینند ‌بنابرین‏، بر اساس مدل زیستی، همه مشکلات روانپزشکی در اثر عدم تعادل و اختلالات جسمی ناشی می‌شوند. البته باید خاطر نشان کرد که اغلب روانپزشکان امروزه مدل زیستی یا پرشکی را فقط به عنوان بخشی از سلامت روان می دانند(سورنسون، ۲۰۱۲).

  • مدل اجتماعی:

بسیاری از مردم بحث می‌کنند که مدل اجتماعی بر خلاف مدل پزشکی سنتی است. در حالی که مدل پزشکی عامل مشکلات را در فرد دچار مشکل جستجو می‌کند، امّا مدل اجتماعی علاقمند به شیوه است که جامعه در مقیاس وسیع نسبت به افراد واکنش نشان می‌دهد البته این بدان معنا نیست که دیدگاه های اجتماعی اثرات فرآیندهای فیزیکی یا شیمیایی مثل داروها یا ناتوانی و معلولیت را رد می‌کنند، بلکه این مدل بیان می‌کند که بسیار مشکلات پیش روی افراد ناشی از فشارهای اجتماعی می‌باشد(سورنسون، ۲۰۱۲).

  • مدل تلفیقی:

هر دو مدل زیستی و اجتماعی دارای مزایایی هستند امّا هیچ یک به خودی خود کافی نمی باشند. در نتیجه مدل استرس و آسیب پذیری ارائه گردیده که در برگیرنده هر دو مدل قبلی می‌باشد (سورنسون، ۲۰۱۲).

الگوی سلامت روانی کامل

کوری کیس الگوی سلامت روانی کامل را اینگونه توصیف ‌کرده‌است ، در این الگو سلامت روانی دو معیار اصلی دارد، الف)شادی و نشاط ب)وجود کارکردهای مثبت.

الف )شادی و نشاط: سطح بالای حداقل یکی از دو علائم زیر می‌باشد:

    1. عاطفه مثبت در طی ۳۰ روز گذشته (روحیه خوب، بشاش بودن، آرامش و خونسردی)

  1. احساس کلی رضایت از زندگی یا شادی کلی شامل احساس شادی کلی داشتن یا رضایت از زندگی در حیطه های مختلف زندگی.

ب) کارکردهای مثبت : این کارکردها شامل دو مفهوم عمده به باشی روانشناختی و به باشی اجتماعی هستند.

۱- خودپذیری ( داشتن نگرشهای مثبت نسبت به خود و درباره خود)

۲- پذیرش اجتماعی (داشتن نگرشهای مثبت نسبت به دیگران در عین حالی که به تفاوت ها و پیچیدگی‌های دیگران اعتراف دارد و آن ها را هم می پذیرد).

۳- رشد شخصی : ( نشان دادن بینش و بصیرت ‌در مورد پتانسیلهای شخصی و بازبودن نسبت به تجربه های نو و چالش برانگیز).

۴- خودشکوفایی اجتماعی: ( باور به اینکه دیگران، ‌گروه‌های اجتماعی و جامعه پتانسیلهایی دارند و می‌توانند به شکلی مثبت رشد کرده و ارتقاء یابند).

۵- داشتن قصد و معنی در زندگی: (داشتن هدف یا اهدافی در زندگی و باور به اینکه نوعی حس حرکت در مسیری مشخص و مورد تأیید در زندگی فرد وجود دارد و اینکه زندگی هدفمند و با قصد و معنا است)

۶- مشارکت اجتماعی (احساس اینکه زندگی فرد برای جامعه مؤثر است و بازده یا محصول فعالیت‌های او ارزشمندند و دیگران برای آن ها ارزش قایل اند).

۷- تسلط بر محیط (داشتن و نشان دادن توانایی مدیریت و کنترل محیط پیچیده و توانایی انتخاب یا مدیریت و ساخت دهی به محیط به منظور متناسب شدن با نیازها)(کییس،۲۰۰۷)

الگوهای غیرنرمال سلامت روان

شکل۲-۲ : الگوهای غیرنرمال سلامت روان

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...