کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

بهمن 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



آخرین مطالب


جستجو


 



۸%
Height
۲۰%
شکل (۱۷) تفسیر شماتیکی از عوامل ، ایجاد کننده تغییر در تست های عملکرد ریوی.
تفسیر های کلی:
یک الگوریتم ساده جهت تفسیر اسپیرومتری در شکل (۱۸) نشان داده شده است.
بیماریهای ریوی انسدادی به وسیله کاهش جریان های بازدمی در مقایسه با افراد سالم ، مشخص میشود. انسداد راه های هوایی ابتدائی که در راه های هوایی کوچک آغاز می شود ، تمایل به کاهش در حجم های کوچک ریوی دارد. در پدیده پیری هم که خاصیت ارتجاعی ریه، با افزایش سن کاهش می یابد الگوی کاهش جریان هوا در حجم های کوچک تر ریوی دیده می شود.
Evaluatex Comment on Test Quality
FEV1 /FVC
No Bolow Normal Rang ? Yes
FVC
(Normal study ) No Below Normal Range ? FEV1 > 100 % Possible NL Vatiant
Restriction FEV1 > 80% mild obstruction
۵۰% < FEV1 < 80% Moderat obstruction
۳۰% < FEV < 50% Sever
FEV1 < 30% very server obstruction
شکل (۱۸ ) الگوریتم ساده تفسیر اسپیرومتری
هنگامی که انسداد راه های هوایی بدتر می شود ، جریان هوائی در حجم های بالاتر ریوی کاهش می یابد. منحنی حجم – جریان نشان دهنده یک منحنی پیشرونده با تقعر بیشتر به طرف محور افقی است. منحنی حجم – زمان نشان دهنده یک صعود آهسته حجم حتی بعد از ۱۰-۶ ثانیه است. مارکر اولیه برای وجود انسداد جریان هوایی ، نسبت است . هنگامی که انسداد جریان هوائی بر اساس تشخیص داده شده ، شدت آن با استفاده ازدرصد طبقه بندی می شود.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

در شکل (۱۹) الگوهای مشخصه انسداد راه های هوایی نشان داده شده است. تمام جریان های بازدمی کاهش یافته هستند. با تلاش خوب ، یک حداکثرجریان خوب معین شده اما کاهش یافته و به دنبال آن یک کاهش سریع در جریان به مقدار خیلی پایین مشاهده می شود. از آنجائیکه جریان تقریباً به طور خطی کاهش می یابد، بیمار هرگز به یک کفه بازدمی واقعی دست نمی یابد. انسداد راه های هوایی مرکزی یک الگوی مشخص دارد که در شکل (۲۰) نشان داده شده است. که در آن بسته به محل انسداد الگوی کلاسیک دیده نمیشود اما تا زمانی که انسداد گسترش یافته باشد. الگوی انسداد راه های هوایی مرکزی می تواند به وسیله تلاش های دمی و بازدمی کمتر از حداکثر، رونوشت شود.
شکل (۱۹)
شکل (۲۰)
شکل (۲۰) الگوهای انسداد راه های هوایی مرکزی سه الگوی جریان بازدمی با فشار- حجم در حضور حداقل انسداد متوسط راه های هوای فوقانی تصویر شده است. الگوی اصلی انسداد جریان هوایی در راه های هوایی مرکزی این است که جریان در بخش قابل توجه ای از حجم های دمی و بازدمی ثابت است. در انسداد ثابت راه های هوای مرکزی، الگو در دم و بازدم تفاوتی ندارد. انسداد خارج سینه ای مختلف ، یک الگوی نسبتاً نرمال در جریان بازدم دارد چون راه های خارج سینه ای در جریان بازدم گشاد و در جریان دم، تنگ می شود بر عکس، انسداد داخل سینه ای در جریان دم الگوی طبیعی تر دارد. زیرا راه های هوایی داخل سینه ای در جریان دم تمایل به گشاد شدن و در جریان بازدم تمایل به تنگ شدن دارند. این الگوها همچنین ممکن است در تلاش زیر حد ماکزیمم ، دیده شوند. این الگوها در بیماران با درجات خفیفتر انسداد ممکن است به طور ظریفتر وجود داشته باشد.
بنابراین در بیمار مشکوک به انسداد راه های هوایی مرکزی تلاش تنفسی شدید بیمار ، بخصوص مهم است الگوهای محدود شونده (Restrictive) در اسپیرومتری به وسیله VC کاهش یافته در غیاب انسداد راه های هوایی مشخص می شود ( یعنی طبیعی است)
جریان هایی که از اسپیروگرام گرفته شود به طور تیپیک کاهش یافته هستند. هنگامی کمه محدودیت Restriction) ) وجود داشته باشد، به علت حجم ریوی کوچکتر مطلق، به وسیله آنها. وجود محدودیت و انسداد توأم نشان داده نمی شود . به علت اینکه زمان بازدمی نسبتاً کوتاه است، ظرفیت های ریوی کوچک و به طور شایعی در حضور انسداد رخ می دهد.
در صورت وجود انسداد راه های هوایی و ظرفیت حیاتی کم، براساس اسپیرومتری صرف ، تصمیم مشخص در مورد وجود محدودیت نمی توان گرفت. در صورتی که از نظر بالینی اندیکاسیون داشته باشد، جهت اثبات وجود الگوی توأم انسدادی و محدود شونده، اندازه گیری TLC مورد نیاز است. همچنین در بیشتر بیمارانیکه انسداد راه های هوایی دارند، وجود محدودیت از طریق عکس قفسه سینه گرفته شده به دلایل بالینی دیگر، به طور ساده مشخص می شود.
اهمیت و اهداف پژوهش Significance of study &goals & objectives
با توجه به اختلاف نظر در مورد ارزش نسبی دارو های ضد التهابی بخصوص کورتیکواستروئید خوراکی در درمان COPD تحقیقاتی در این مورد در دنیا انجام شده است.
با دارو درمانی و بازسازی ( آموزش و ورزش و حمایت تغذیه ای) و جراحی می توان علائم بیماران را بهبود بخشید اما از آنجا که بیماران اکثراً پیر هستند و آموزش و ورزش چندان در آنها مؤثر نیست و از طرفی جراحی یک اقدام تهاجمی است. تأکید بردارو درمانی در این بیماران بیشتر است. مدارک نشان داده است استفاده از کورتیکو استروئید علاوه بر کاهش علائم ، تحمل فعالیت بیماران را افزایش داده و کیفیت زندگی آنها را بهبود می بخشد چون کورتون قادر است با کاهش دادن التهاب مقاومت راه های هوایی را کاهش و کار تنفسی را کاهش دهد، لذا می تواند اثر بهبودی داشته باشد.
در بیشتر این تحقیقات کورتیکو استروئید خوراکی باعث بهبودی عده کمی از بیماران می شود که این بهبودی بیشتر بالینی است تا پاراکلینیکی. با توجه به گزارشهای ضدو نقیض در مورد ارزش کورتیکو استروئید خوراکی در درمان COPD انجام یک آزمون بالینی در این مورد در جامعه بیماران COPD ساکن تهران و مشاهده عینی این مسئله ضروری به نظر می رسید. چون بیشتر تحقیقات قبلی در مورد ارزش کورتیکو استروئید های استنشاقی یا درمان طولانی مدت با کورتیکواستروئید خوراکی انجام شده بود ، در این مطالعه ارزش درمان با کورتیکو استروئید خوراکی به مدت ۳ هفته بر روی بیماران COPD بررسی می شود که می تواند معیاری برای ادامه یا قطع درمان با این دارو در بیماران باشد.
بنابراین، این مطالعه با هدف کلی بررسی اثرات درمان با کورتیکو استروئید خوراکی روی پارامترهای اسپیرومتری در بیماران COPD به بررسی عملی ارزش این دارو در درمان COPD می پردازد . همچنین آن دسته از علائم غیر عینی (subjective) که در طی کارآزمایی بالینی بهبودی قابل توجهی دارند را نشان می دهد.
فرضیه ها و سؤالات پژوهش : Hypotheses questions
سؤال کلی: درمان با کورتیکواستروئید خوراکی روی پارامترهای اسپیرومتری در بیماری انسدادی مزمن ریوی در بیماران ساکن تهران تأثیر دارد؟
سؤالات ویژه :
۱- درمان با کورتیکو استروئید خوراکی روی چه تأثیری دارد؟
۲- درمان باکورتیکو استروئید خوراکی روی FVC چه تأثیری دارد؟
۳- درمان باکورتیکو استروئید خوراکی روی چه تأثیری دارد؟
۴- درمان باکورتیکو استروئید خوراکی روی MMEF چه تأثیری دارد؟
تعریف واژگان: (operational definitions)
COPD : (Chronic Obstructive Pulmonary Disease)
بیمارانی که به مدت حداقل سه ماه در سال، بیش از ۲ سال متوالی سرفه و خلط داشته اند یا در اسپیرومتری طرح انسدادی داشته اند و از نظر اسپیرومتری به طور قابل ملاحظه ای قابل برگشت نبوده اند، یعنی در اسپیرمتری پس از دریافت برونکودیلاتور به میزان ۱۲٪ بهبودی نداشته اند.
(Forced Expiratory volume in First second):FEV1
حجم بازدمی با فشار در ثانیه اول:
FVC: ظرفیت حیاتی با فشار(Forced volume capacity)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1401-04-14] [ 12:34:00 ق.ظ ]




قاعده آمره چیست؟
امر مولوی چیست؟

۶٫ فرضیه‌های تحقیق

هر پژوهشی جهت رسیدن به نتیجه، بر اساس فرضیه‌ای استوار شده است که این فرضیه نقش پاسخ موقتی و ابتدایی به فرایند پژوهش را دارا است.
با توجه به وصف کلی بودن خطابات شارع و قواعد آمره می توان این دو را با هم تطبیق کرد.
تعریف قاعده آمره: گاهی جهات و مبانی قانون به اندازه ای در نظر قانون گذار مهم است که به اشخاص اجازه نمی دهد بر خلاف آن باهم تراضی کنند.
امر مولوی: طلب کردن چیزی حقیقتا، به خاطر مصلحتی که غالبا در آن چیز وجود دارد. به طوری که در موافقت با آن امر، پاداش و در مخالفت با آن کیفر، مترتب می شود.

۷٫ روش تحقیق

در بررسی حاضر برای گردآوری داده‌ها از روش توصیفی- تحلیلی، منابع کتابخانه‌ای و بررسی اسنادی (کتب، مقالات علمی و سایت‌های اینترنتی در این زمینه) استفاده شده است. ابتدا موضوع و مسئله مطرح‌شده و پرسش‌ها و فرضیه‌های تحقیق بیان‌شده و پس از تعاریف عملیاتی مفاهیم کلیدی تحقیق، جمع‌ آوری اطلاعات و داده‌ها و تحلیل آن‌ها مدنظر قرار گرفته است.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

روش تحقیق کتابخانه‌ای عبارت است از شیوه گردآوری اطلاعات لازم در خصوص ریز موضوعات تحقیق که از طریق مطالعه کتاب‌ها، مقالات و پایان‌نامه‌ها و دیگر آثار مکتوب که معمولاً در کتابخانه‌های عمومی یا تخصصی موجود است و نیز طریق اندیشه ورزی و شیوه اعمال فکر بر روی اطلاعات به دست آمده.[۵]
روش فیش‌برداری ما نیز بدین گونه بود که بتوان از منابع دست اول به صورت روشمند به تجزیه و تحلیل درست و منطقی از موضوع برسیم. همچنین باید توجه داشت که اصالت یک تحقیق کتابخانه‌ای به منابع حائز اهمیتی است که از آنان استفاده می‌شود.

۸٫ اصطلاح شناسی: (تعاریف واژه های کلیدی تحقیق)

۸-۱٫امر مولوی

در کتاب اصطلاحات الاصول در تعریف امر مولوی آمده است: «هو البعث و الطلب الحقیقی لمصلحه موجوده فی متعلقه غالباً بحیث یحکم العقل بترتب استحقاق المثوبه علی موافقته و العقوبه علی مخالفته مضافاً الی مصلحته الفعل المطلوب کغالب الاوامر فی الکتاب و السنه».[۶]
«امر مولوی، عبارت است از طلب کردن چیزی، حقیقتاً به خاطر مصلحتی که غالباً در آن چیز، وجود دارد. به طوری که در امتثال و موافقت کردن با آن امر، پاداش و در مخالفت کردن با آن کیفر، مترتب می‌شود، اغلب اوامری که در قرآن و سنت وجود دارند از این قبیل هستند، مانند امر به اقامه نماز و پرداختن زکات».

۸-۲٫ قاعده آمره[۷]

«گاهی جهات و مبانی قانون به اندازه‌ای در نظر قانون‌گذار مهم است که به اشخاص اجازه نمی‌دهد که بر خلاف آن با هم تراضی کنند، چنانچه هرگاه سخن از حقوق و تکالیف زن و شوهر یا عده وفات و طلاق می‌شود، منظور حفظ خانواده و بقای نسل است و به همین جهت توافق اشخاص برای گریز از این قواعد هیچ اثری ندارد»؛ زیرا محتوای این قوانین، نظم عمومی جامعه است و اراده افراد نمی‌تواند برخلاف نظم عمومی جامعه مؤثر باشد. همچنین قاعده آمره به دو دسته امری و منعی تقسیم می‌شود.
منعی: ماده ۹۵۹ قانون مدنی هیچ کس نمی تواند به طور کلی حق تمتع و یا حق اجرا تمام یا قسمتی از حقوق مدنی را از خود سلب کند
امری: ماده ۲۱۰ قانون مدنی: متعاملین باید برای معامله اهلیت داشته باشند.

فصل دوم:

چرایی بررسی تطبیقی اوامر مولویه و قواعد آمره

۱٫ اهمیت خطاب قانونی
خطاب قانونی، از بحث‌های جوهری مهم است که آثار فقهی و اصولی بسیاری بر آن مترتب می‌شود. افزون بر این، پیام‌ها و نتایج قانونی این موضوع، چه بسا بر نگرش تدوین‌کنندگان قانون و شیوه طرح و اجرای آن تأثیر بگذارد.
حضرت امام خمینی ـ رحمه‌الله ـ معتقد است که خطاب شارع از نوع خطاب‌های قانونی است، ولی مشهور اصولیان بر این باورند که خطاب‌های کلی شارع به خطاب‌های شخصی منحل و تبدیل می‌شود.
از این رو غفلت از اهمیت بحث یا سستی در طرح مسائل مختلف آن سزاوار نیست و می‌بایست از میراث علمی بزرگی که امام خمینی برای ما به جا گذاشته، بهره کامل را برد.

۲٫ پیشینه تاریخی خطاب قانونی

به نظر می‌رسد خطاب قانونی، از نظریاتی است که پیش از امام خمینی مطرح نشده است و ایشان با ژرف نگری آن را از میان نصوص شرعی به دست آورده و با محاورات عرفی و قوانین اجتماعی مقایسه کرده است.
اگر کسی را مقدم بر ایشان فرض کنیم، بی‌شک امام خمینی نخستین پایه‌گذار خطاب قانونی است که دامنه این بحث را وسعت بخشید و آن را با این عنوان معرفی کرد و تلاش نمود در زمینه‌های فقهی و اصولی، از آن بهره جوید، زیرا باور داشت اعتقادش، بر نظریه مشهور برتری دارد. ایشان ژرف اندیشانه مباحث فقهی و اصولی را مطرح ساخت و در بحث خطابات قانونی میان باور نظری و عملی، هیچ‌گونه گسستگی ایجاد نکرد. چشم‌پوشی حضرت امام از طرح خطاب قانون، هنگام مناقشه با دیدگاه مشهور چه بسا به این دلیل است که با آنان همسویی و مماشات کرده باشد. ایشان معتقد بود دلایل دیگر در رد دیدگاه مشهور کافی هستند.

۳٫ روش تشریع احکام و تحول روابط

احکام شرع به دو گونه تشریع شده‌اند: الف. به نحو قضایای خارجی؛ ب. به نحو قضایای حقیقی.
قضیّه خارجی، به قضیّه‌ای گفته می‌شود که حکم آن برای مصادیقی که در زمان صدور حکم در خارج وجود دارد، جعل می‌شود؛ به طور مثال، وقتی شخصی می‌گوید با همه کسانی که در عرصه حقوق اسلامی تحقیق می‌کنند، ارتباط دارم، مقصود همه حقوقدانانی است که در آن زمان وجود دارند، نه همه حقوقدانانی که در گذشته، حال و آینده واژه حقوقدان مسلمان بر آنان صدق می‌کند؛ امّا قضیّه حقیقی، قضیه‌ای است که موضوع در آن‌ها عنوانی است که می‌تواند دارای مصادیق خارجی باشد. این مصادیق اعمّ از مصادیقی است که در زمان صدور قضیّه حقیقی وجود دارند و شامل مصادیقی که در آینده تحقّق می‌یابند نیز می‌شود و چه بسا، عنوان در قضیّه حقیقی، هنگام صدور قضیّه، هیچ مصداق خارجی نداشته باشد. در واقع بازگشت قضایای حقیقی به قضایای شرطیه است که اگر مصداق عنوان قضیّه در خارج تحقّق یابد، حکم آن نیز بر مصداق مترتّب می‌شود.
در شریعت اسلامی احکام شرعی اغلب به نحو قضایای حقیقی تشریع شده است. فرقی نیست که این قضایای حقیقی به صورت اخباری باشد، همانند « أَحَلَّ اللَّهُ الْبَیْعَ وَ حَرَّمَ الرِّبا[۸]»-«و حال آنکه خدا داد و ستد را حلال و ربا را حرام گردانیده است‏» یا به صورت قضیّه انشایی باشد، مانند «اَوْفُوا بِالْعُقُود[۹]»- «به قراردادها وفا کنید»؛ بنابراین، حلّیّت خرید و فروش، حرمت ربا و وفا به قراردادها فقط به مصادیق خرید و فروش، ربا و قراردادهای هنگام صدور این احکام اختصاص ندارد؛ بلکه تمام مصادیق خرید و فروش، ربا و قراردادهایی را که تا روز قیامت در جامعه ایجاد شود، دربر می‌گیرد؛ البتّه اگر با قواعد و اصول دیگر شریعت اسلامی منافات نداشته باشد. بیان دیگر هر یک از سه قضیّه حقیقی پیشین، بدین صورت است: «اگر در خارج، عنوان بیع‏(خرید و فروش) مصداق یافت، حلال است. اگر در خارج، عنوان ربا مصداق یافت حرام است و اگر در خارج، عقدی منعقد شد، وفا به آن، واجب است».
این روش تشریع احکام شریعت باعث می‌شود که حکم شریعت از جهت دامنه زمانی، هیچ‌گاه به عصر خاصی اختصاص نیابد و تمام مصادیق مستحدثه را شامل شود. عموماتی که در شریعت اسلامی وجود دارند، به صورتی است که تا روز قیامت هر عنوانی در خارج مصداق یابد، حکم آن را می‌توان از آن عمومات کشف و بر آن مصداق منطبق کرد.

۴٫ تقسیم‌بندی قضایا

اصولی‌ها قضایا را از جهت موضوع چنین تقسیم می‌کنند: اگر موضوع خطاب جزئی و متشخص باشد، خطاب شخصی است مانند اینکه مولا به شخصی خاص تکلیف کند و خصوص او را در نظر بگیرد و این‌طور نیست که عمومیتی داشته باشد و شامل افراد دیگر هم بشود؛ مانند بعضی از خطابات تکلیفی که مخصوص پیامبر اکرم (ص) است: آیه شریفه «یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّک[۱۰]»- «اى‏ پیامبر، آنچه از جانب پروردگارت به سوى تو نازل‌شده، ابلاغ کن‏. از انواع خطابات شخصی‌ای است که مختص به پیامبر (ص) است؛ اما این بدان معنا نیست که همه خطاب‌ها و تکالیف از این قبیل است: زیرا عموماً احکام الهی مختص افراد خاصی نیست مگر این که قرینه‌ای بر خلاف باشد. برای مثال اگر امامان به شخص خاصی مانند زراره، خطابی کنند، مخصوص زراره نیست بلکه این مربوط به وظیفه تبلیغی و ارشادی او و دیگر مکلفان است: چون احکام دینی، قوانین کلی هستند و همه مکلفان را فرا می‌گیرد.
و اگر موضوع خطاب کلی باشد، به این صورت که خطاب جمعی از افراد مکلفین یا همه مکلفین باشند و از طریق یک عنوان جامع، موضوع حکم قرار گیرد، دو حالت دارد: خطاب یا بر کلی طبیعی است یا بر افراد است. در هر دو حال، اگر خطاب به افراد موجود محدود باشد، خارجیه بوده و اگر هر فرد مقدر را شامل شود، حقیقیه است. اصولی‌های متأخر، معتقدند خطابات شرعی حقیقیه‌اند، ولی در این که خطابات شرعی طبیعیه حقیقیه‌اند یا محصوره حقیقیه، اختلاف نظر است. خطابات طبیعیه حقیقیه را خطابات قانونی و خطابات محصوره حقیقیه را خطابات انحلالی گویند[۱۱].

۵٫ نظریه خطاب قانونی و انحلال قانونی

در نظریه خطاب قانونی ذات طبیعت، موضوع خطاب بدون لحاظ وحدت و کثرت، لحاظ می‌شود و دلالت بر افراد کثیر از امر دیگری چون لفظ «کل» ثابت می‌شود[۱۲]؛ بنابراین، تکلیف منحل به افراد می‌شود، نه خطاب، زیرا موضوع در خطابات احکام، عام و کلی است، مانند «یا أَیُّهَا النَّاس‏» یا «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا» و نظایر آنها که در این‌گونه عنوان‌ها خصوصیات و صفات شخصی هر فرد در نظر گرفته نمی‌شود و حقیقت تشریع، جعل احکام برای موضوعات کلی است تا هر کس از احکام مطلع گردد، به آن‌ها عمل نماید و فرقی بین حاضر و غایب، یا قادر و عاجز، یا عالم و جاهل نیست. به عبارتی دیگر تکالیف قانونی، عبارت است از این که مولا یک جمعی را در نظر می‌گیرد و برای همه آن‌ها وظیفه‌ای را تعیین می‌کند، این‌طور نیست که شخص خاصی را در نظر گرفته باشد بلکه جماعتی را در نظر گرفته است. در زمان ما و بر طبق قوانین جدید اگر بخواهیم مثال بزنیم مثل این است که مجلس قانون‌گذاری ما تصویب کند که هرکس به سن ۱۹ سالگی رسید مکلف است خودش را به نیروی انتظامی که مسئول گرفتن سرباز و تنظیم کار سربازی است، معرفی کند و وضعیت نظام وظیفه‌اش را روشن بکند.
این تکلیفی است که به همه مردم شده است، به هرکس که به سن ۱۹ سالگی رسیده، اما این‌طور نیست که تک‌تک افراد را بالخصوص توجه کرده باشد، بلکه کلیه جوان‌هایی که پسر هستند و به سن ۱۹ سالگی رسیده باشند را به طور کلی در نظر گرفته و به آن‌ها دستور می‌دهد.
این نوع تفسیر از خطاب‌های شرعی با شیوه کلی و رایج در خطاب‌های عرفی سازگار است، مثلاً سخنران هنگام ایراد سخن، پیامش را متوجه عموم حاضران می‌کند با این که می‌داند یا احتمال می‌دهد میان آن‌ها افراد ناشنوا و غافل باشند.
شارع مقدس در خطاب‌های خود شیوه‌ای جدا از عرف برنگزید، چرا که ارتباطش با مردم و دعوتش متوجه آن‌ها است و اگر راه دیگری اتخاذ می‌کرد، آن را بیان می‌نمود؛ بنابراین می‌توان گفت وجود بعضی که توان عمل به تکلیف را داشته باشند و به خطاب جامه عمل پوشند، کفایت می‌کند که خطاب شرعی متوجه عموم شود با این که می‌دانیم عده‌ای دیگر قدرت انجام دادن تکلیف را ندارند.
اشاره به این مطلب لازم است که امام خمینی هر چند ثبوت خطاب قانونی را در شریعت مورد تأکید قرار داده ولی هرگز خطاب‌های شخصی متعددی را که در شریعت ما و ادیان گذشته، به افراد خاصی نظر داشته‌اند، منکر نشده است، مانند:
«یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَه‏»[۱۳].
و آیه کریمه «اذْهَبْ إِلى‏ فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغى‏[۱۴]» – «به سوى فرعون برو که او به سرکشى برخاسته است‏» که خطاب به حضرت موسی (ع) است و نیز دیگر خطابات شخصی که ناظر به اشخاص معین است، نه عموم مکلفان، ولی خطابات شخصی اندک‌اند.
در نظریه خطابات انحلالی ، عدم انحلال خطاب، به معنای عام مجموعی بودن آن است، ولی عام مجموعی در موضوع خطاب ممکن نیست[۱۵].
نظریه خطابات انحلالی در مثال بالا این‌گونه است که افرادی را که به سن ۱۹ سالگی رسیده‌اند را به تک تکشان بگویند که برو و خودت را معرفی کن، فلذا همان شرطی را که در تکالیف شخصی هست در تکالیفی که به عموم می‌شود هم همین طور است، چون تکالیفی که به عموم گفته می‌شود به تکالیف شخصی انحلال پیدا می‌کند؛ و چون در تکالیف شخصی مسلم گرفته‌اند که مثلاً یکی از شرایط این است که باید مکلف بر امتثال و انجام آن چه را که مولا خواسته یا ترک آن چه که مولا گفته نکن قدرت داشته باشد، در تکالیف عمومی هم به لحاظ این که انحلال پیدا می‌کند به تکالیف شخصیه این جا هم قدرت شرط است.
اکنون پرسش این است که خطابات شرعی، خطاب نسبت به موضوع خطاب، قانونی است یا انحلالی؟ بسیاری از علمای اصول چون مرحوم خویی (ره) و مرحوم نائینی (ره) خطابات شرعی را انحلالی می‌دانند[۱۶]؛ اما مرحوم امام خمینی خطابات شرعی را قانونی می‌داند.
نمونه دیگری که برای تبیین بهتر این دو نظریه می‌توان ذکر کرد آیه شریفه ذیل است:
«َقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَیِّناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْکِتابَ وَ الْمیزانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْط[۱۷]»- «به راستى [ما] پیامبران خود را با دلایل آشکار روانه کردیم و با آنها کتاب و ترازو را فرود آوردیم تا مردم به انصاف برخیزند».
بر اساس نظریه خطابات انحلالی، خطاب «لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْط» به صورت مستقیم به هرکس می‌گوید باید به اقامه قسط اقدام کند، ولی بر پایه نظریه خطابات قانونی، این خطاب به طبیعت انسان می‌گوید قسط را برپا کنید، بدون این که به خطابات کثیره منحل شود. عموم لحاظ شده در معنای «النَّاسُ»، تنها نشانگر عام بودن تکلیف و مکلف است و دلالت بر عام بودن ندارد. این که مکلف عام لحاظ شده است، دلالتی بر عموم مکلف به (در این آیه: قیام به قسط) ندارد، بلکه این نکته وابسته به سنخ مکلف به است. ممکن است چند مکلف به یک امر تکلیف شوند تا باهم آن امر را انجام دهند. در این شرایط، مکلف به به اجزا تجزیه می‌شود و هر فرد، جزیی از تکلیف را در نظامی هماهنگ با دیگران انجام می‌دهد. این غیر از انجام امر توسط هر مکلف، مستقل از دیگری است[۱۸].
بنابراین در خطاب انحلالی، خطاب به افراد تحلیل می‌شود و هر فرد مستقل از دیگری مخاطب به خطاب شرعی است. ولی در خطاب قانونی، خطاب به افراد تحلیل نمی‌شود و واحد است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:34:00 ق.ظ ]




گرایش رمانتیستی آپولو را در این روزگار می توانیم به گرایش رمانتیستی غرب تشبیه کنیم.
نوگرایان عرب با کلاسیک عربی که بر جوّ ادبی حاکم بود مبارزه کردند همان گونه ادبا با و متفکران اروپایی به کلاسیسم که از قرن هفدهم حاکم شده بود حمله کرده و از این طریق راه را برای رمانتیسم هموار کردند»[۱۲۴]

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

کلاسیسم عربی در راه مشابه کلاسیم غربی حرکت می کرد که نزد این شاعران اهتمام ورزیدن به اندیشه ی عقلی یا معنی از بیان عاطفه ای معین مهم تر بود. از این جهت عقل بر اثر شعری حاکم بوده و شاعر عربی به تعبیر از معانی عمومی که میان شاعران رواج داشت استفاده می کرد.
همانگونه که رمانتیستهای غربی به سلطان قلب و عاطفه در مقابل سلطان عقل که کلاسیک ها مقدس می شمارند اهتمام می ورزیدند، نوگرایان نیز به وجدان فردی و بیان مکنونات قلبی شاعر و عواطف متباین وی دعوت می کردند تا از گرایشهای کلی که شاعر را از تعبیر ذاتی دور می کردند دور شوند. همان طور که رمانتیست های غرب به دامن طبیعت گریز می زدند تا از آن الهام بگیرند و صادقانه با آن سخن بگویند واز شرارتهای زندگی شهری و از سنت های غلط جامعه دور شوند، شعرای این مدرسه نیز در چنین مسیری حرکت می کردند.
«السحرتی» یکی از شعرا و نقاد آپولو این گرایش رمانتیستی را در شعر خود آشکار ساخته از شرارتهای جامعه به تنهایی و یأس پناه می آورد.
جلستُ فی وحدتی. حزیناً و غمزهُ الیأسِ تَحتَوینی
وضاق صدری بما یُلاقی من وَطْأَهِ البُؤسِ و الشُُّجُونِ
وَکِدْتُ فی نَزْعَهِ الرّواقی أری بَقائی مِن الجنون[۱۲۵]
شعرای آپولو دارای یک مدرس واحد بودند که یک گرایش واحد آنها را گرد هم می آورد و آن گرایش رمانتیستی بود. اگرچه که در قالب یک حرکت نظری، فلسفی، شعری متبلور نشد.
دکتر محمد سعد فشوان نیز از جمله افرادی است که آپولو را صاحب یک مدرسه شعری می داند. وی شرایط اطلاق «مدرسه» را به یک انجمن ادبی در چهارمحور خلاصه می کند.
۱- وجود استاد (Muster)
۲- وجود شاگرد یا شاگردان
۳- اعتراف استاد به صحت آنچه که شاگرد یا شاگردان آن را بیان می کنند و این امر طبیعتاً پس از مأنوس شدن استاد با شاگرد یا شاگردان و اقدام مناسب برای نشر اصول و متحقق ساختن اهداف آن میسَّر می شود.
۴- شاگرد این مدرسه رسالت استاد خویش را به دوش بکشد و پس از وی در راه نشر آن عمل کند»[۱۲۶]
همه ی شاعرانی که تحت لوای آپولو گرد آمده بودند به صراحت به استادی ابو شادی اعتراف کرده بودند و خود وی حتی قبل از شکل گیری جمعیت آپولو در سال ۱۹۲۸ به آثار شعرای جوان رسیدگی می کرد و راهنمایی های لازم را مبذول می داشت. وی تأثیر گرایشها و اصول شعری خود را در نفوس شاعران جوان که پیرامونش گرد آمده بودند، درک می کرد. آنان پس از هجرت ابوشادی به آمریکا و حتی پس از مرگ وی در راه تحقق اهداف او کوشیدند. بنابراین با توجه به این توضیحات شروط«مدرسه» در مورد این انجمن ادبی از دیدگاه «فشوان» قابل تطبیق است و تأثیر خود را در شعرای نسل خود و نسل حاضر گذارده است.
«ابراهیم الحاوی» یکی دیگر از ناقدان معاصر عرب نیز آپولو را مدرسه ای ادبی می داند. وی پس از بررسی نظر ناقدانی چون دکتر شوقی ضیف و مندور می گوید:
«بی عدالتی است که مانند این دو ناقد صنعت فنی مدرسه را از آپولو نفی کنیم و نقش بزرگی که این مدرسه در نقد ادبی و انگیزش حرکت معاصر داشت، نا دیده بگیریم، هر پژوهشگری که آثار نویسندگان آپولو را بررسی می کند درمی یابد که بیشتر اینان در یک جهت و گرایش شعری واحد حرکت می کردند و ویژگی تجدید در شکل و مضمون بر آنان غالب است. مدرسه آپولو مانند دیگر مدارس نقدی کوششی جانکاه را در راه دعوت نوگرایانه خویش متحمل شد و شکی نیست که کوشش این مدرسه در انگیزش و بحث شعر معاصر و تحول بخشیدن به آن و لو به طور نسبی موثر بوده است و مکتب غالب بر گرایش شعری و نقدی آن، همان مکتب رمانتیسم است»[۱۲۷]
کسانی که آثار شعرای مدرسه آپولو را در قید حیات هستند مطالعه می کنند در می یابند که رسالت ابوشادی هنوز از بین نرفته است و اصول ان متوقف نشده بلکه هنوز پژواک وسیع آن در عالم بشریت و ادب تا به امروز طنین انداز است.
وحدت عضوی قصیده
مدرسه آپولو وحدت عضوی قصیده را عملی متکامل، ساختاری و پویا می دانست که همه ی عناصر آن مانند اعضای مختلف یک موجود زنده با هم عمل می کنند، بنابراین قصیده غنایی در درون خود تا نهایت آن دارای بافتی هماهنگ و منسجم است.
منظور از وحدت عضوی، وحدت موضوعی نیست زیرا قصیده در وحدت موضوعی تنها پیرامون یک موضوع دور می زند و ممکن است میان اجزای آن ارتباطی عضوی وجود نداشته باشد «مصطفی السحرتی» یک از شعرا و ناقدان مدرسه ی آپولو در مورد وحدت عضوی قصیده می گوید:
«در وحدت عضوی قصیده، هوش شاعر و مهارت او در هماهنگی ایجاد کردن میان صور، اشکال و رنگ ها نقش اساسی دارد، همچنین مهارت او را در بیدار ساختن زندگی در غالب الفاظ، اسلوب ها، افکار و خیال شاهد هستیم»[۱۲۸]
در قصیده ی «ملحمه الأطلال» ابراهیم ناجی نیز وحدت عضوی رعایت گردیده است. وی در مطلع قصیده خود در مناجات با محبوب خویش می گوید:
أعْطِنی حُرِّیِّتی أطْلِقْ یَدَیّ إنَّنی أعْطْیتُ ما اُسْتَبْقَیتُ شیّ
آهِ مِن قَیدِکَ أدْمی مِعصَمَیّْ لِمَ اُبقِیهِ و ما أَبقی عَلَیّ
ما اُحتِفاظی بِعُهُودٍ لَمْ تَصُنْها و إلامَ الأَسْرِ و الدُّنیا لَدَیْ
ها أنا جَفَّتْ دُموعی فأعْفُ عَنها إنَّها قَبلَکَ لَمْ تُبْدِلْ لَحَیْ[۱۲۹]
حملات بر ضد آپولو:
صفحات مجله آپولو از همان آغاز پر بود از پاسخ به نقدهای مختلفی که نسبت به ابوشادی و بالطبع مدرسه ی شعری وی مطرح می شد. هر دیوانی که از شعرای آپولو مانند: ناجی- الصیرفی- علی محمود طه- و صالح جودت منتشر می شد از افراد «دارالعلوم» و «الأزهر» به نقد آنها می پرداختند و در این معرکه شرکت می کردند.
این مرحله، مرحله ی احمالی پر جنب و جوش از کلاسیسم متعصب به آستانه ی تجدید و نوآوری بود. عصر این مرحله ی انتقالی با فرهنگ و تمدن غرب آشنا شده بود به ناچار چالشهای ادبی را میان داعیان تجدید و محافظان سنت های قدیم شاهد بود. دامنه ی این چالشهای ادبی به میان تجدید خواهان نیز کشانده شد. مجلّه ی آپولو از همان شماره ی نخست، عرصه ی درگیری تازه ای بخصوص میان ابوشادی و مدرسه ی وی با عقاد و میریدانش بود. نقد در این برهه از حیات ادبی در بسیاری از اوقات بر پایه ی روابط شخصی بود. دشمنی ها و وابستگی های سیاسی به احزاب، زمینه را برای منفعت طلبان و فرصت طلبان آماده کرده بود.
حملات به انجمن ادبی آپولو حتی به مجلات فکاهی مانند «المطرقیه» نیز کشانده شده بود»[۱۳۰]
ابوشادی و جمعیت او از اشتغال به سیاست دوری می کردند ولی در مقابل افتراها و حملاتی که نسبت به آنان می شد نتوانستند سکوت کنند. مجلّه آپولو، سند زنده ای از این معارک در این دوره می باشد.
اوضاع ادبی در زمان تکوین آپولو
جمعیت آپولو در فاصله ی میان دو جنگ خانماسوز جهانی (۱۹۴۵-۱۹۱۸) در جوی ظلمانی و حزن آلود کار خویش را در عرصه ی ادب آغاز کرد.
هرچند جنگ از خود ویرانی و خرابی را به جای می گذارد ولی در مقابل انسانها را به تفکر وا می دارد تا برای رهایی از وضعیت موجود به راه حلهای نوینی پناه ببرند. عرصه ی ادبیات در این زمان برخوردهای فکری وادبی مدرسه بعث یا مدرسه ی دیوان را پشت سرگذارده بود. «الرابطه القلمیه» نیز در مهجر شمالی موجب تحولاتی در ادب شده و ادب عربی را با نگرشهای نوین ادب جهانی آشنا ساخته بود. ولی با مرگ جبران خلیل جبران در سال ۱۹۳۱م اعضای این انجمن ادبی پراکنده شدند «میخائیل نعیمه» به لبنان بازگشت و گاهی بعضی از ادبای آن به صورت فردی به نشر آثار خود همت می گماشتند.
بنابراین در این برهه ی زمانی، در درون جامعه ادبی عرب، ضرورت وجود انجمنی ادبی احساس می شده تا به کوششهای پراکنده ی ادبا و شعرا انسجام بخشیده و جهت مشخص و مناسبی و به آنها بدهد.
برای شعرا و ادبای این دوره زمینه ای مهیا شده بود که از جهاتی برای شعرای دو دوره ی قبل آماده نبود. در این دوره رابطه با ادبیات غرب از طریق مراکز دانشگاهی و آثار نسل تجدید خواه و نظریات و آراء دکتر طه حسین، هیکل، عقاد، مازنی در عرصه ی ادب و شعر مطرح شده بود.
در قاهره «المجمع اللغوی» و دانشکده ی «اللغه العربیه» تـأسیس شده بود و مدتی بعد یعنی در سال ۱۹۳۳ نیز مجله ی مصری «الرساله» به وسیله ی «احمد حسن الزیات» منتشر شد.
شعرای دو نسل گذشته در مقابل خود نمونه های ادبی مشخص که راهنمای ایشان باشد نداشتند ادبای عصر نهضت و همچنین شعرای نسل جدید اولین بار نمونه های ادبی خویش را پیشنهاد کردند. ولی شعرای آپولو در مقابل خود این دو نمونه را می دیدند و الگوی عربی سومی را نیز از شعرا مانند: جبران- ایلیا ابوماضی- و نسبت عریضه و میخائیل نعیمه که به آمریکاری شمالی مهاجرت کرده بودند به عنوان تجربه ای فرا روی ایشان بود»[۱۳۱]
طبیعت در نزد شاعران آپولو.
«از ویژگی های شعر (این گروه) گرایش به طبیعت است و شاعران آپولو در عشق به طبیعت افراط و زیاده روی می کنند تا اینکه طبیعت در نزد آنان بعنوان مادر و پناهگاهی است که در کنار آن آرامش می یابند. شعر طبیعت در ادبیات عربی قدیم نیز وجود داشت ولی شاعران آپولو در یک دریافت و فهم جدید به آن پرداخته اند هنگامی که رابطه بین پدیده های طبیعت درونشان را با طبیعت محقق می کنند پس شاعر از دانش و آرزوها و خواسته هایش و دردها و عشق و اشتیاقش سخن می گوید. و آنان را به آغوش طبیعت و مناظر زیبا و جذاب آن منتقل می کند و این کار را برای آرامش و تسکین درونش و کاهش دادن دردهایش انجام می دهد.
پس سخن آنان از هیجانات و اضطرابات دیار هدف شان مجسم کردن و به تصویر کشیدن اضطرابات درونشان از قیام و شورش است.
و می بینیم که مکتب رومانتیک در اشعارشان روشن و واضح است، پس رومانتیک شاعر را در فن سرودن شعر از اینکه از طبیعت و عواطف انسانی الهام بگیرد دعوت می کند. و شاعران رومانتیک از شهر به روستا فرار می کنند و خودشان در آغوش طبیعت با آن ملاقات می کنند زیرا آنان به آزادی افتخار می کنند و به همین منظور از قید و بندهای شهری کراهت دارند و آنان را ناپسند می دانند و به روستای آزاد و گسترده و همواره پناه می برند.
و مطران و شکری، ابوشادی، ناجی، و شابی و دیگر شاعران مکتب آپولو در وصف طبیعت و توصیف آن نیکو عمل نموده اند.»[۱۳۲]
انجمن منیرفا
انجمن منیرفا مدرسه ادبی که در سال ۱۹۴۸ در نیویورک به ریاست شاعر مصری دکتر احمد زکی ابوشادی ایجاد شد، عبدالمسیح حداد شاعر و ادیب مهجری نایب رئیس آن بود.
این مؤسسه ادبی تأثیر زیادی در شعر و ادب مهجری نداشت و ظاهراً با وفات دکتر ابوشادی نیز فعالیت آن به اتمام رسید.
از جمله کسانی که در این مدرسه عضو بودند و فعالیت می کردند می توان صفیه ابوشادی دختر دکتر ابوشادی و صاحب دیوان «الأغنیه الخالده» و همچنین «نعمه اله الحاج را نام برد»[۱۳۳]
نتیجه گیری:
ادبیات معاصر تحت تأثیر ادبیات غرب قرار داد و ریشه های این تأثیرپذیری از ادب عربی را باید در پس زمینه ی تاریخی جستجو کرد. کشورهای عربی قرنها تحت سیطره ی امپراتوری عثمانی به سر می بردند در این دوران هر چند دولت عثمانی به فتوحات بسیاری دست یافت و کشورهای مختلف را یکی پس از دیگری به تصرف خویش درآورد، ولی همه ی این افتخارات را در سایه ی سیاست گذارهای اصولی و پیشرفتهای نظامی بدست نیاورد بلکه انگیزه های مذهبی حاکم در میان مردم موجب چنین دستاوردهایی شده بود.
در عرصه ی ادب نیز متفکران و ادبای عرب در اثر آشنایی با مکاتب ادبی نوین، برآن شدند تا ادبیات کشور خویش را نیز از این خوان گسترده بهرمند سازند در نتیجه این تبادل فرهنگی، ادب عربی به عرصه های نوینی در شعر، نقد ادبی، نمایشنامه نویسی و… دست یافت.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:34:00 ق.ظ ]




(۳-۳۱)
که علامت ضرب تانسوری است. از سوی دیگر نمیتواند تفکیک شوند، که یک حالت درهم‌تنیده است. پس تفاوتهایی از نظر درجه درهمتنیدگی وجود دارد.
از بین حالتهای درهم تنیده سه کیوبیتی هم دو حالت زیر دارای اهمیت فراوانی هستند و به همین دلیل اسمهای خاصی به آنها نسبت داده میشود. این حالات عبارتند از:
(۳۲-۳)
(۳۳-۳)
درهم تنیدگی GHZ، حداکثر حالت درهم تنیدگی است. ویژگی مهم درهم تنیدگیW نیز این است که اگر نسبت به حالت یک ذره رد گرفته شود، حالت سیستم باز نسبت به دو ذره دیگر درهم تنیده باقی میماند.
برای بدست آوردن درجه درهم تنیدگی]۲۷ [ یک سیستم کوانتومی روش های متنوعی از جمله نگاتیویتی[۵۱]، در همتنیدگی ساختاری[۵۲]و تلاقی[۵۳] وجود دارد که به اختصار به شرح هر یک خواهیم پرداخت.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۳-۴-۱ نگاتیویتی
برای محاسبه درهم‌تنیدگی به روش نگاتیویتی از ماتریس چگالی سیستم ترانهاده جزئی میگیریم]۲۸-۲۹ [. سپس ویژه مقادیر آن را به دست میآوریم. اگر حتی یکی از ویژه مقادیر به دست آمده منفی باشد سیستم مورد نظر در همتنیده است. این روش در سیستمهای دو کیوبیتی کاربرد دارد.
مثال: در بخش قبل دیدیم ماتریس چگالی متناظر با یکی از حالتهای بل به صورت زیر است:

ترانهاده جزئی این ماتریس به این صورت است: (ترانهاده ماتریس را به دست آورده وجای دو بلوک دو وسه را عوض میکنیم.)
(۳-۳۴)
ویژه مقادیر این ماتریس برابر است با: . مشاهده میکنیم سیستم یک ویژه مقدار منفی دارد بنابراین درهم‌تنیده است.
۳-۴-۲ درهم‌تنیدگی ساختاری:
با داشتن ماتریس چگالی یک جفت سیستم کوانتومیA,B:
(۳-۳۵)
برای هر حالت خالص درهم‌تنیدگی ساختاری بصورت :
(۳-۳۶)
عملگر چگالی کاهش یافته در زیر فضای است.
درهم‌تنیدگی ساختاری حالت آمیخته ، به صورت متوسط درهم تنیدگی حالتهای خالص اجزا که بر حسب اجزای کمینه شدهاند بیان میشود:
(۳-۳۷)
۳-۴-۳ تلاقی
برای محاسبه درهم‌تنیدگی به روش تلاقی در یک سیستم دوکیوبیتی به روش زیر عمل میکنیم:
ماتریس چگالی سیستم را در پایهی ویژه حالت های ماتریس پائولی مینویسیم. از آن مزدوج مختلط میگیریم : . ماتریس را میسازیم. ویژه مقدار های ماتریس را بدست آورده و در رابطه‌ی:
(۳-۳۸)
قرار میدهیم که نتیجه مقداری بین صفر و یک خواهد بود. اگر عدد به دست آمده صفر باشد سیستم درهم‌تنیده نیست و اگر عدد به دست آمده یک باشد، سیستم بیشینه درهم‌تنیدگی را داراست. این روش در بین سایر روشها دقت بالاتری دارد.
نتیجه گیری
در این فصل مفاهیم پایه و اصولی درهمتنیدگی کوانتومی توضیح داده شد. سپس عملگر ماتریس چگالی برای سیستم‌های کوانتومی معرفی شد و دریافتیم که با بهره گرفتن از این عملگر می‌توان اطلاعات کاملی را از سیستم کوانتومی مورد بررسی بدست آورد. در ادامه مفهوم درهم‌تنیدگی سه جزئی GHZ وW ذکر شد و با معرفی عملگر چگالی کاهش یافته انواع معیارهای درهم‌تنیدگی کوانتومی مورد بررسی قرار گرفت. در فصل چهارم با معرفی چند طرحواره به ایجاد درهم‌تنیدگی در سیستم اتم-کاواک-فیبر به روش استیرپ خواهیم پرداخت.
فصل چهارم
ایجاد حالتهای درهمتنیدهی کوانتومی در سیستم اتم-کاواک-فیبر به روش گذار بیدررو
مقدمه
در زمینه الکترودینامیک کوانتومی روش های زیادی برای ایجاد حالتهای درهمتنیده کوانتومی پیشنهاد شده است]۳۰-۳۲[. به عنوان نمونه می‌توان با بهره گرفتن از گذار بیدرروی تحریکی رامان طرحوارههایی برای ایجاد حالتهای درهم تنیده ترازهای اتمی، برای اتمهای محبوس در کاواکهای مجزا که به وسیله فیبر نوری به هم مربوط میشوند ایجاد کرد. در طراحی شبکه های کوانتومی از کاواک و اتمها برای ذخیره اطلاعات و از فیبر برای انتقال اطلاعات استفاده میشود. فیبر نوری رشتهای از تارهای بسیار نازک شیشهای است که برای ارسال سیگنال‌های نوری در مسافتهای طولانی استفاده میشود. پهنای باند فیبر نوری به منظور ارسال اطلاعات به مراتب بیشتر از سیم مسی است و تضعیف سیگنال در فیبر نوری به مراتب کمتراست.
در این فصل ابتدا به روش استیرپ با بهره گرفتن از مدهای کاواک و پالسهای لیزری به ایجاد بیشینه درهم‌تنیدگی برای دو اتم محبوس در دو کاواک مجزا که با یک فیبر به هم مرتبط هستند میپردازیم]۳۳[. در بخش بعد ایجاد در‌هم‌تنیدگی GHZ برای سه اتم محبوس در سه کاواک مجزا و در ادامه برایN اتم در N کاواک را که با فیبر به هم متصل هستند بررسی میکنیم و اثر ناهمدوسی ناشی از نشر خودبه‌خودی، اتلاف کاواک و اتلاف فیبر را روی وفاداری نهایی سیستم با رسم نمودارهای مربوط مطالعه میکنیم]۳۴[. سپس در یک طرحواره دیگر برای سه اتم محبوس در دو کاواک مجزا علاوه بر ایجاد درهم تنیدگی GHZ، عوامل اتلاف در انتقال جمعیت را بررسی میکنیم]۳۵[. در نهایت با ایجاد طرحوارهای برای سه اتم محبوس در سه کاواک به ایجاد در هم‌تنیدگی W خواهیم پرداخت]۳۶[.
۱-۴ ایجاد بیشینه در هم‌تنیدگی برای دو اتم محبوس در دو کاواک به روش گذار بی دررو
ابتدا سیستم اتم-کاواک-فیبر را بررسی میکنیم. با توجه به شکل ۱-۴ دو اتم یکسان ، به طور مجزا در دو کاواک قرار دارند که توسط یک فیبر به هم متصل هستند. هر اتم سه تراز پایه دارد که به ترتیب توسط پالس میدان لیزری با طول جفت شدگی و مد کاواک با طول جفت شدگی ، به هم جفت شدهاند. تراز ، تراز کمکی است.

شکل۱-۴ بالا: سیستم اتم- کاواک- فیبر. دو کاواک توسط فیبر به هم متصل هستند و در هر کدام یک اتم قرار دارد. وسط: شکل کلی اتم‌های درگیر در فرایند. پایین: الگوی جفت شدگی کل سیستم برای حالت اولیه .
انتقال و با دو پالس لیزری به ترتیب با فرکانس رابی و انتقال با میدان کاواک با ضریب جفت شدگی صورت میگیرد.
هامیلتونی اندرکنش برای فیبر اپتیکی که با مدهای کاواک جفت میشود، به صورت زیر است:
(۴-۱)
که عملگر خلق مدهای میدان هر کاواک ، عملگر نابودی برای مدهای فیبر، ضریب جفت شدگی مد کاواک و مد فیبر است.
با در نظر گرفتن میدانهای لیزری با فرکانس رابی در دو کاواک، هامیلتونی اندرکنش برای سیستم اتم-کاواک-فیبر بصورت زیر خواهد بود:
(۴-۲)
برای راحتی فرض میکنیم باشد. برای حالت اولیه ، تحول حالت‌ها در زیر فضای زیر خواهد بود:
(۴-۳)
کت حالت ، بیانگر تعداد فوتون‌ها در کاواک اول ودوم و فیبر است. نمایش ماتریسی متناظر با این هامیلتونی به شکل زیر خواهد بود:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:34:00 ق.ظ ]




آوردن اطلاعات و معلوماتی بوده اند؛ این کتاب بر اثر این نیاز بدست کسی که خود از مبانی آداب و رسوم دربار صفوی و تشکیلات اداری آن عهد اطلاع کامل و جامعی داشته مدون گشته است.که با مطالعه این اثر دورنمای نسبتاً جامعی از مسائل اجتماعی عصر صفویه و اشاعه فرهنگ و آداب و رسوم ایران بدست می آید. این اثر در پنج باب یا فصل گردآوری شده است.باب اول آن درباره بیان شغل ملاباشی و اهالی شرع دارالسلطنه اصفهان می باشد.باب دوم آن در بیان مناصب هر یک از امرای عظام که لفظ عالیجاه مختص به آنها بوده است. باب سوم اثر در بیان منصب هر یک از مقربان که لفظ مقرب الخاقان و مفرب الحضرت مختص به آنها بود را شامل می شود. باب چهارم در بیان شغل وزیر بیوتات و مستوفی ارباب التحاویل و مشرف بیوتات می باشد. باب پنجم آن نیز به ذکر شغل مختص هر یک از اعمال دارالسلطنه اصفهان می باشد. با این توضیح این اثر به همراه کتاب دسمل ( دستورالملوک) نوشته محمد رفیع انصاری مستوفی الممالک( این رساله در زمان اشرف افغان مأخذ اصلی رساله تذکره الملوک قرار گرفته بود.) که آن نیز مختص به بیان مناصب خاص درباری در درون نظام تشریفاتی صفویان است، برای شناخت هر چه بهتر با اوضاع اجتماعی و اداری و نحوه انجام امور و تشریفات درباری در دوره صفویه مفید است بنابراین از این دو اثر بخوبی و وفور در جای جای این رساله در بخش صفویه استفاده شده است.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

منابع پژوهشی:
۹_ایران در زمان ساسانیان: اثر آرتور کریستنسن خاور شناس دانمارکی می باشد. اثر وی در دو بخش مجزا که این دو بخش مربوط به تاریخ ایران قبل از ساسانیان است می باشد و بخش ساسانیان اثر وی در ده فصل تنظیم شده است.در فصل دوم اثر خود ؛ وی از تشکیلات دولت شاهنشاهی ساسانی یاد می کند و به بیان این تشکیلات می پردازد. اما برای نگاه به مراسم و تشریفات درباری خصوصا تشریفات باردهی شاهانه در این دوره، فصل هشتم آن که در واقع درباره خسرو انوشیروان است برای بیان این تشریفات مناسب است. چرا که در حین گفتگو از خسرو انوشیروان، به توصیف پایتخت و قصور سلطنتی ، تأسیسات کشوری، مراسم بار شاهنشاه، تشریفات دربار و امتیازات و القاب درباری پرداخته است که برای فصل اول این رساله و توجه به دوره قبل از اسلام و خصوصا زمان ساسانیان ارزشمند می باشد.
سفرنامه ها: خدمتی که سفرنامه ها به روشن شدن تاریخ کشورها می کنند موضوعی نیست که نیازمند اثبات و استدلال باشد. مخصوصا در مورد کشور ایران که از دیرباز که بیشتر تاریخ نویسان و نویسندگان و شاعران مجیز مخدوم خود را می نمودند. از وقتی که پای جهانگردان بیگانه بخصوص اروپائیان به ایران باز شد بسیاری از حقایق از نحوه زندگی اجتماعی و آیین های حکومتی قدرت های حاکمه ایران مشخص گردید.نمی توان گفت که راه ایران به طور دقیق از چه زمانی به روی مسافران و جهان گردان اروپایی گشوده شده ، اما می توان باور داشت که شوق سفر کردن به ایران نخست در دل و اندیشه سوداگران پدید آمده ، و رفت و آمد این گروه بیشتر از زمانی رواج یافته که ایلخانان بر ایران حکومت می کرده اند. چرا که خانان ایلخانی به مناسبت عدم تعصبات مذهبی و سخت گیری و در مرحله بعد تمایل به مسیحیت با اروپائیان رفتار خوش و مهرآمیز داشتند از این رو سوداگران اروپائی همواره به ایران می آمدند.
۱۰_سفرنامه پلان کارپن یا به نوعی کتاب تاریخ مغول و یا سفرنامه نخستین سفر واتیکان به دربار مغول: نوشته ژان دو پلان کارپن که وی در سال ۱۲۴۵م توسط پاپ اینوسان چهارم پیروی تصمیمات مجمع مشاوره دینی لیون او را به سفارت به دربار مغولستان برگزیدند. او به همراه برادر و بنوا لهستانی که بعنوان راهنما و مترجم همراه او بود در فوریه ۱۲۴۶م به اردوی باتو که در کنار رود ولگا بود حرکت نمودند و در آوریل همان سال به آنجا رسیدند باتو آنها را به قره قروم فرستاد و آنها توانستند در تاجگذاری خان بزرگ گیوک شرکت کنند و حضور داشته باشند. و پس از انجام وظیفه خود هر دو به سوی اردوی باتو خان حرکت نمودند. و به اردوی وی وارد شدند. پس از آن به کشور متبوع خود بازگشتند. گویا هدف رسمی آنها از سفارت این بود که پادشاهان مغول را به دین عیسوی دعوت نموده و با آنها پیمان صلح ببندند. اما در اصل می بایست اطلاعات زیادی در مورد نیروی نظامی مغول بدست آورده و از برنامه جنگی و یورش بر اروپای عیسوی نشین آگاهی کسب می کردند. این اثر به دلیل اینکه نویسنده آن همراه شرحی که از کشور بیان می کند؛ از مردم و آداب و رسوم آنها نیز صحبت به میان می آورد؛ و اهمیت آن این است که وی آیین های اجتماعی و دینی مغولان را بخوبی مشاهده کرده و بدون نتیجه گیریهایی از اصول عقاید آنها و بدور از داوری از روش ها و ارزش های اجتماعی آنها به تشریح تشریفات و آیین ها پرداخته و به همین سبب برای بررسی دوره مغول و شناخت نظام اجتماعی و درباری آن دوره اهمیت خاصی را به خود اختصاص داده است.
۱۱_سفرنامه کلاویخو: قبل از دوره صفویه از جهانگردان فرنگی که سفرنامه ای به یادگار گذاشته باشند جز مارکوپولو و کلاویخو و چند بازرگان ونیزی کسی رابخوبی نمی شناسیم. کلاویخو از شمال غربی ایران تا اقصای شمال شرقی را پیموده است . از آنجا که نظری دقیق و تیزبین داشته است بسیاری از امور را چه از لحاظ اجتماعی و چه از نظر اداری و سیاسی در کتاب خود منعکس کرده است. این امر را می توان به خوبی از نحوه به حضور رسیدن به دربار تیموری و ترسیم مراسم اجرا شده در نظام بار دهی آن عصر سراغ گرفت و در واقع برای شناخت آیین های درباری دوره تیموری آن هم از نگاه یک بیگانه که خارج از زبان مجیزگویی به آن نگریسته مفید فایده می باشد.
۱۲_سفرنامه کمپفر: انگلبرت کمپفر kampfer Engeldert یکی از سیاحانی است که در نیمه دوم حیات حکومت صفوی به ایران سفر کرده است و ماحصل او از این سفر در یادداشت هایش گردآمده که در ایران تحت عنوان سفرنامه کمپفر به چاپ رسیده است. به عقیده والتر هینتس کتاب کمپفر ، سیاح و محقق آلمانی از آن دسته آثاری است که درباب شناخت دولت صفوی دارای اهمیت اساسی و درجه اول می باشد و توصیفی مفصل ، جاندار و قابل اطمینان از دربار شاه ایران در اصفهان در طول نیمه دوم قرن هفده میلادی بدست می دهد. سفرنامه کمپفر تنها ترجمه دفتر اول کتاب نوادر دلپسند است که به عقیده هینتس از نظر محتوا بر مطالب مفید و فشردگی از سایر قسمت ها مهمتر است. کمپفر در این کتاب بخوبی و روشنی به تشریح دربار صفوی در زمان شاه سلیمان پرداخته و به وضوح روند اضمحلال و انحطاط آن را بررسی کرده و علائم آن را نشان داده است.کتاب از شانزده فصل تشکیل شده است. کمپفر قصد خود را از نوشتن این کتاب چنین بیان می دارد : «قصد من این است که به وصف دربار ایران در نیمه دوم قرن هفدهم بپردازم و در عصر ما این درباری است که از دیرباز شهرتی بسزا داشته است، چه هنگامی که در عهد باستانی ، ایران جهانی را زیر سلطه داشت و چه در روزگاری که زیر یوغ اعراب، سلجوقیان و تاتارها گردن خم کرده بود. با وجود این ایران امروز یعنی در دوره فرمانروایی صفویه نیز به همان درجه اهمیت دارد و به همان مقدار شکوفا و آشتی خواه است که در گذشته بود». منابع و اطلاعات کمپفر در تهیه کتاب منابع ایرانی من جمله گفته های مهماندار سفارت بوده و از کتاب و نوشته های سفرا و سیاحان دیگر نیز استفاده کرده است. کمپفر در این کتاب بخوبی و روشنی به تشریح دربار صفوی در زمان شاه سلیمان پرداخته است. در بخش چهارم از تاجگذاری ولیعهد و عواقب تغییر سلطنت بحث می کند.وی سپس به بررسی مجالسی می پردازد که برای اداره کشور تشکیل می شده است. بیشتر ایام و ساعات این مجالس نیز به خوشگذرانی و نمایش و تشریفات می گذشته است. بخش سوم کتاب از فصل دوم به بررسی تشریفات تاجگذاری شاه جدید می پردازد.با این توضیحات مشخص می شود که برای بررسی تشریفات مهم درباری در دوره صفویه منبع مناسبی می باشد.
۱۳_سفرنامه شاردن: ژان شاردن در۱۶۴۳م. در پاریس به دنیا آمد و احتمالا در ۱۷۱۳م. در نزدیکی لندن درگذشت . آنچه بیش از همه شاردن را مشغول ساخته توصیف او از وضع جامعه ایرانی در نیمه دوم سده هفدهم میلادی است که حاصل سفرهای متعدد به ایران عصر صفوی است. منابع اطلاعات شاردن درباره ایران قدیم ، آثار یونانیان و رومیان مانند آریان کنت کورت ، هرودوت ، استرابون و دیگران بود. وی بسیاری از اطلاعات آنها را در متن سفرنامه خویش گنجانده است. از سوی دیگر روشن است که او از گزارش های سفرنامه نویسان اروپایی پیش از خود مانند آنتونیو دوگووا، پدرو تی شی یرا، پیترو دلاواله ، ژان تونو، توماس هربرت و آدام اولئاریوس بهره برده است. اما شاردن اطلاعات این سفرنامه ها را ناقص و نارسا ارزیابی می کند و معتقد است که آنان درک درستی از جامعه ایرانی نداشته اند. ترجمه جدید سفرنامه شاردن در پنج جلد می باشد. گزارشات شاردن درباره راه و رسم زندگی مردم ، آیین دربار، وضعیت اصاف، معماری و فضای درونی منازل ، محوطه سازی باغ ها ، درختکاری و گیاه شناسی ( حتی ثبت شیوه های پیوند زدن درختان میوه در ایران) وغیره است سوای اینکه از دقت حرفه ای او در جواهرسازی که پرداختن و توجه به جزئیات را ایجاب می کرد. یکی از اتفاقاتی که وی با آن روبرو گردید ، انجام مراسم تاجگذاری شاه سلیمان بعد از انتشار خبر مرگ شاه عباس دوم بود. این واقعه و همچنین انتخاب جانشین و تاجگذاری سلیمان و رویدادهای دوساله اول سلطنت سلیمان مجموعه مطالبی است که محتوای نخستین کتاب شاردن به نام تاجگذاری سلیمان و فصل چهارم کتاب را تشکیل می دهد.
« ترنم به شعر که ازعادات و شیوه های ایشان به شمار می رفت لذت بخش نبود، ولی هنگامی که به مرحله تجمل خواهی و توانگری رسیدند و به سبب بدست آوردن غنائم ملت های دیگر در مهد رفاه و آسایش واقع شدند آنوقت به زندگی تر و تازه و همنشینان ظریف و شیرینی آسودگی پی بردند».(ابن خلدون،۸۵۴،۲:۱۳۶۲)
درآمد
«بار» در اصل بنا به آنچه در لغت نامه دهخدا آمده به معنی «اجازه» و «باربُد» به معنی «خداوند بار» ، «پرده دار و سالار بار و رئیس تشریفات » است.(دهخدا،۴۰۲۰،۳:۱۳۷۷) وآیینی که مربوط به این امر می شود را آیین به تخت نشستن پادشاه و پذیرفتن اشخاصِ مربوط می نامند. (همان جا) درواقع بار یکی از مهمترین آیین های درباری و کشورداری ایران و یکی از آشکارترین مثال های پیوستگی و استمرار فرهنگ این کشور و نفوذ آن در فرهنگ های دیگر است. گویا در ابتدا، در بعضی از تشریفات، ازمراسم مشابه در مصر و آشور تاثیر پذیرفته و بعداً خود نیز بر مراسم امپراطوری روم و اروپای قرون وسطی و از همه مهمتر بر دستگاه خلافت اثر گذاشته است.(خالقی مطلق،۱۹۵،۱:۱۳۷۵) موضوع این رساله؛ پژوهش در جزئیات این آیین با تکیه بر نوع این آیین در دوره های مختلف تاریخ ایران خصوصا با تکیه برعصر صفویه ؛ است.
بار و آیین آن در ایران قبل از اسلام(دوره هخامنشی و ساسانی)
از زمان هخامنشیان برخی سنگ نگاشته ها از صحنه بار شاهان وجود دارد که خود گواهی بر اهمیت بزرگ این آیین است. نقش های برجسته بر روی سنگ از دوران هخامنشی ، بویژه نقشی که گروه باستان شناسان امریکایی درسال ۱۳۱۵ه.ش در محل خزانه تخت جمشید کشف کردند، مراسم باردادن داریوش را نشان می دهد. مراسم بدین شرح بود که متقاضی درخواست خود و دلایل آن را به رئیس تشریفات تسلیم می کرد و رئیس تشریفات مراسم معمول را توضیح می داد و در روز موعود او را تا حضور شاه همراهی می کرد. شاه با لباس و زیورهای سلطنتی ، کلاهی موسوم به « کَدرِس » برسر، عصای سلطنتی بلندی در دست راست و گل نیلوفری در دست چپ، راست بر تختی که دارای پشتی بلند بود می نشست . خدمتکاران و محافظان شخصی شاه پشت سر او می ایستادند.(خالقی مطلق،۱۹۵،۱:۱۳۷۵)
باتوجه به شرح پلوتارخ و تصاویر سنگ نوشته های این دوره می توان تشریفات بارخواهی را در دربار هخامنشی در خطوط کلی چنین ترسیم کرد که بارخواه نخست به رئیس بار که همان « هزارپد» یا به یونانی chiliarch یعنی« رئیس گارد» معروف هزارپاتی بود رجوع می کرد.(همان جا) در شاهنامه این مقام «سالاربار» و«پرده دار» خوانده شده است.(فردوسی،۲۹۱:۱۳۷۴) شخص بار خواه نام و تقاضای خود را می گفته و در صورتی که پادشاه حاضر به پذیرفتن او می گشت ، رئیس تشریفات بار دست راست او را می گرفته و به حضور شاه می برد.(خالقی مطلق،۳۹۸،۱۹:۱۳۶۶) مهمترین نکاتی که بارخواه می بایست در حضور پادشاه رعایت کند این بود که در جلوی پادشاه به رسم زمین بوسی خود را به خاک افکند، از مرز معینی به پادشاه بیشتر نزدیک نشود، پیش از پادشاه لب به سخن نگشاید، هنگام سخن گفتن با پادشاه دست خود راجلوی دهان بگیرد و مواظب سخن خود باشد. (همان جا)
مهمترین باری که در دربار هخامنشی برگزارمی شد، هنگام جشن های نوروز و مهرگان بود. در روز نوروز بزرگان و نجبای پارسی و مادی از پله وسیعی که مقابل تخت جمشید قرار گرفته است بالا می رفتند و در مقابل «دروازه بزرگ خشایارشا» از میان مجسمه هایی که نیمه پیکرشان انسان و نیمه دیگر حیوان است و به عنوان نگهبان در مدخل کاخ قرار داده شده اند عبورمی کردند. این حیوانات افسانه ای هراسناک، کم نظیر دنباله حیوان های عجیب الخلقه آشوری بودند، در واقع این تمثال ها برای بزرگداشت شاهنشاهی هخامنشی در این مکان قرار داده شده بودند.(گیرشمن،۱۵۴،۲:۱۳۴۶)
کاخ های هخامنشی معمولا مرکب از چهار قسمت بود. دروازه اصلی ، تالارپذیرایی، تالار بار و اطاق های مسکونی، جای برگزاری این بارها معمولا در تالاری از کاخ بود ، ولی در بهار و تابستان گاهی در باغ کاخ سلطنتی، برگزار می شد. در این حالت ، تاج وتخت را به باغ می بردند و سایبانی برپا میکردند. در دوران هخامنشیان تالار صد ستون که آن را « تالار تخت » نیز می نامیدند از تمام تالارهای تخت جمشید مجلل تر بود و شاهنشاه درآنجا هدایای ملل دیگر را می پذیرفت.(همان:۲۰۱) اما معمولا از تالار کاخ آپادانا برای این مراسم بار شاهی استفاده می کردند. (همان:۱۳۸) با نگاه به موقعیت و آثار به جا مانده از این کاخ مشاهده می کنیم که دو پلکان بزرگ در دو طرف شمال و مشرق در مقابل کاخ آپادانا واقع است. در نمای خارجی پلکان، اشخاصی که در تشریفات نوروز شرکت دارند نشان داده شده اند. در آن قسمت که پله ها واقع اند سربازان نگهبان پارسی در دو ردیف روی پله ها ایستاده اند، و از میان آنها شاه و بزرگان مملکت خواهند گذشت. در این جشن ها بزرگان قوم های ایرانی و ساتراپ ها با پیشکش های خود به پیشگاه پادشاه بار می یافتند . نمایندگان ۲۳ ملت تابع شاهنشاهی و درباریان پارسی و مادی، همراه اسب ها و گردونه های پادشاهی و سربازان شوشی دیده می شوند.(همان:۱۵۴) نمایش این واقعه هنوز بر روی پله های کاخ آپادانا دیده می شود.(تصویرشماره ۱)
در واقع چنین به نظر میرسد که شاه هخامنشی با همه قدرت خود و با وجود همه تشریفات سنگین و دقیق سعی داشت خودرا پادشاهی پدر وار و آخرین مرجع قانون و آخرین ملجأ بارخواه که به کار او به اغماض و لطف می نگریست، رفتار کند. در واقع اعیاد بزرگ ملی ایرانیان مانند نوروز و مهرگان موقعیتی بود برای دادن هبه های بزرگ و اعطای هدایای افتخارآمیز توسط پادشاه؛ به طوری که مجرمین در چنین روزهایی مورد عفو قرار می گرفتند و اگرمجرم دارای خون اشرافی بود اجازه سرکشیدن جام عفو«کاسه امان را می یافت.(اشپولر،۱۳۵،۲:۱۳۶۹) درواقع این رفتار پراغماض پادشاه با بارخواه ، آخرین امید مردم بود که با بار یافتن به حضور پادشاه بتوانند همه بی عدالتی ها و کارشکنی های ماموران دولتی و درباریان را که در حق آنها شده بود را جبران کنند. به سخن دیگر بار دادن مترادف «داد دادن» و بارخواهی و باریابی مترادف «دادخواهی و دادیابی » بود. از این رو یکی از معیارهای
مهم داد دوستی پادشاه در چشم مردم این بود که پادشاه زود به زود به بار بنشیند. چنانکه خواجه نظام الملک در سیاست نامه می گوید: «چاره نیست پادشاه را از آنکه هرهفته ای دو روز به مظالم بنشیند و داد از بیدادگران بستاند و انصاف بدهد و سخن رعیت به گوش خویش بشنود بی واسطه».(نظام الملک،۱۲:۱۳۶۴)
در ایران باستان ، بارشاهی بخش مهمی از نظام حکومتی بود و باردادن از پادشاهان جدا نبود. چنانکه با موقوف ماندن بار، پادشاهی نیز موقوف می ماند.(فردوسی،۷۲۲:۱۳۷۴)
به همین جهت آموزش قواعد مراسم باردادن بخشی از تعلیم و تربیت شاهزادگان بود. (جاحظ،۹۶:۱۳۸۶) و به دلیل اهمیت این تشریفات بود که پرده دار از یکی از اسواران انتخاب می شد و او را«خرم باش» می گفتند.(مسعودی،۲۴۱،۲:۱۳۴۷) اسواران در واقع به مانند همان افسران لشکر ساسانی بودند.(کریستنسن،۷۹:۱۳۸۴) اهمیت این منصب در دوره ساسانی به قدری است که راوندی به نقل از عمل اردشیر بن بابک ساسانی مینویسد؛ «و آیین جهانداری و رسوم شهریاری ظاهر کرد؛ اردشیر بابک گفت پاذشاه بایذ که وزیری را بدست آرذ و حاجبی را بگمارذ و ندیمی را بدارذ و دبیری را بیارذ که وزیر قوام مملکت بوذ و ندیم نشان عقل شوذ و دبیر زیان دانش او باشذ و حاجب سیاست افزایذ».(راوندی،۹۷:۱۳۸۵) همچنین مسعودی می گوید؛ «خواص اردشیر سه طبقه بودند، نخست اسواران و شاهزادگان بودند و جایِ این طبقه طرف راست پادشاه بود و ده ذراع با او فاصله داشتند و اینان نزدیکان و ندیمان و مصاحبان شاه بودند و همه از اشراف و دانشوران بودند. طبقه دوم ده ذراع از طبقه اول جای داشت و اینان مرزبانان و شاهان ولایات مقیم دربار بودند و سپهداران بودند. جای طبقه سوم نیز ده ذراع دورتر از جایِ طبقه دوم بود و اینان دلقکان و بذله گویان بودند اما در این طبقه سوم پست نژاد و فرومایه وجود نداشت».(مسعودی،۲۳۹،۲:۱۳۴۷)
گویا مقام اسواری مقامی موروثی بوده است و چون یکی از آنان می مرد یک اسوار زاده دیگر را که تربیت یافته بود به پرده داری می گماشتند و بدین نام می خواندند و هر که به رتبه پرده داری می رسید، همیشه به حکم شاه از طبقه شاهزادگان یا از پسران اشراف منتخب می گردید و چون او زندگی را بدرود می کرد به جای وی، از همان طبقه و با همان درجه ، فرد دیگری معین و گماشته می شد.(جاحظ،۹۶:۱۳۸۶) که همان طور که گفته شد دارنده این مقام نام خرم باش را داشت. (مسعودی،۱۴۱،۲:۱۳۴۷)
در همه دوره های تاریخ ایران، دارندگان این مقام از منزلت و نفوذ بسیاری برخوردار بودند و غالبا در جریان توطئه هایی قرار داشتند که در برخی از موارد به خلع یا قتل فرمانروا و گاهی نیز به ارتقای مقام خود ایشان منجر شده است . در این مورد می توان به شرحی که در تاریخ بلعمی درباره سوء قصد به جان بهرام چوبینه در جریان بار دهی صورت گرفت اشاره نمود؛ «پس از این رسول سوی خاتون شد و او را خواسته بسیار بداد و گفت حیلت کن تا بهرام را تباه کنی . خاتون را غلامی بود ترک و او را بیست هزار درم بداد و گفت دشنه را به زهر آب داده برگیر و گفت: برو بدر بهرام و بار خواه و با او حدیث کن از زبان خاتون و او را دشنه بزن . غلام بدر بهرام شد و گفت پیغام خاتون دارم چون در شد و با بهرام حدیث می کرد دشنه از آستین بیرون کرد و بر شکم بهرام زد».(بلعمی،۱۰۸۷،۲:۱۳۴۱)
در واقع هر کس در هر مقامی که بود می بایست نخست بوسیله پرده دار از شاه اجازه بار می گرفت. روایت زیر اهمیت این مسئله را آشکار می کند بر طبق گزارش جاحظ روزی که یزدگرد پسرش بهرام را بدون آن که قبلا اجازه بارگرفته باشد در بارگاه خود می بیند به او دستور می دهد که برود و پرده دار را سی تازیانه بزند و شغل پرده داری را از او بگیرد. بهرام پس از اجرای فرمان پدرش می آید تا دوباره درون بارگاه گردد. ولی این بار پرده دار جدید مشتی بر سینه او می زند و مانع از ورود وی به درگاه پادشاه می شود و به او می گوید اگر یک بار دیگر تو را در اینجا ببینم شصت تازیانه ات خواهم زد . سی تازیانه برای ستمی که به پرده دار پیشین نمودی و سی تازیانه برای ستمی که می خواهی برای من کنی .(جاحظ،۱۹۳:۱۳۸۶)
مراسم بار در دربار ساسانی بر این گونه بود که بارخواه به سالار بار یا پرده دار رجوع می کرد. و درخواست بار یافتن می نمود. سالاربار نزد پادشاه می رفت و پس از گرفتن موافقت شاه بار خواه را بحضور پادشاه می برد.
به سالار نوبه بفرمود شاه که گودرز و طوس و گوانرا بخواه.
(فردوسی ،۲۹۱:۱۳۷۴)
در موقع باردادن جایگاه بارداده شدگان کاملا مشخص بود هریک از آنان جایگاه مشخصی داشت و میزان نزدیکی آنها به پادشاه نشانه اهمیت مرتبه او بود . مثلا مقام افراد نشسته بالاتر از افراد ایستاده و قرار گرفتن در سمت راست پادشاه مسلماً مهمتر و با اهمیت تر از سمت چپ پادشاه بود.(کریستنسن،۲۸۵:۱۳۸۴) (فردوسی،۶۹۴:۱۳۷۴)
و همانطور که اشاره شد طبقه نخست که طرف راست پادشاه بودند و با وی ده ذراع فاصله داشتند طبقه اسواران و شاهزادگان بودند.(مسعودی،۲۳۹،۲:۱۳۴۷) از دوران اردشیر همه شاهان ایران از ندیمان روی نهان می داشتند. درواقع اینطور بوده است که مابین شاه و طبقه اول بیست ذراع فاصله بود چرا که پرده ای که جلو شاه بود با شاه ده ذراع فاصله داشت و متعاقب آن تا طبقه اول که در مراسم حضور داشتند نیز ده ذراع فاصله بود.(همان:۲۴۱، فردوسی،۳۷۶:۱۳۷۴)
سالار بار نخست بار خواه را در حالی که دست او را گرفته بود به جایی که در تالاربار برای او در نظرگرفته شده بود می برد.
بیامد همانگاه سالار بار فرستاده را برد زی شهریار.(همان:۳۳)
بنا به گفته مسعودی «چون شاه با ندیمان و معاشران می نشست خرم باش یکی را می گفت تا از فراز ترین جای قصر بانگ برآرد و به آواز بلند که همه حاضران توانند شنید بگوید: ای زبان سر خود را مصون دارکه امروز با پادشاه نشسته ای ».(مسعودی،۲۴۱،۲:۱۳۴۷) بعد از آنکه رخصت داده شد بار خواه وارد می شد و دستار سفید پاکی از آستین بیرون کشیده پیش دهان می گرفت این دستمال را «پَدام» می گفتند. (کریستنسن،۲۸۸:۱۳۸۴) ولی در شاهنامه نام آن «دستار» یعنی دستمال است و عبارت دستار چینی که در شاهنامه به کار رفته نشان می دهد که دستمال ابریشمین بوده است،که بارخواهان موظف بودند در مراسم بارخواهی خود از آن استفاده کنند. (فردوسی ،۷۸۴:۱۳۷۴)
درواقع آن دستمال را در مقابل اشیاء و عناصر مقدس به دهان می گرفتند تا نفس موجب پلیدی آن شی یا عنصر (در اینجا فره شاهی ) نشود.(کریستنسن،۲۸۸:۱۳۸۴) سپس پرده دار پرده را بر می داشت ودر پشت پرده شاه بر روی تخت و در زیر تاج و در جامه و آرایشی باشکوه وپر هیبت نمایان می گشت .(فردوسی،۲۷:۱۳۷۴)
کسی که به حضور پادشاه می رسید بایستی مطابق رسم قدیم نماز(تعظیم) کند.(کریستنسن،۲۸۸:۱۳۸۴، فردوسی،۲۹۰:۱۳۷۴، همان:۳۲)
پس از این اقدام آن شخص نزدیک می شد و دربرابر شاه به خاک می افتاد . ودرآن حالت می ماند، تا شاه اورا اجازه برخاستن دهد.(کریستنسن،۲۸۸:۱۳۸۴) رسم زمین بوسی عینا می بایست حتما بجای آورده می شد. (فردوسی،۲۹۹:۱۳۷۴)
همچنین بوسیدن تخت و دست و انگشتری پادشاه نیز مرسوم بود.
ببوسید تخت و بمالید روی بر آن نامور مهر و انگشت اوی.(همان:۵۵)
گویا پس از آنکه بار خواه زمین را می بوسید وپیش از آنکه به پادشاه نزدیکتر شود به روی او گرد مشک می زدند. (همان:۶۰)
سپس شخص بارخواه با کمال احترام با دست سلام می داد. و چون شاه اجازه سخن گفتن عطا می کرد، آن شخص یک جمله ادا می کرد که دعای سعادت پادشاه بود . معهودترین این کلامها «انوشک بَوید» بود به معنی «جاویدان باشید» و یا «اوکامگ رسی » به معنی «به کام برسی » . در واقع بار خواه، پادشاهان ساسانی را با لقب «اَشمابَغان» به معنی «شما موجودات الهی » ویا «مقام الوهیت شما» خطاب می کردند. ودر خطاب نام او را به زبان نمی آوردند. که این ها به نوعی نشانه ای از نگاه فرا طبیعی و نشان دادن جایگاه خاص الهی پادشاه در ذهن بار خواه بود.(کریستنسن،۲۸۸:۱۳۸۴) این شیوه خطاب قرار دادن پادشاه در حکومت هایی که صبغه مذهبی در آنها بیشتر و پررنگ تر است، نمود بیشتری دارد بطوری که در فصل های آتی درباره شاهان صفوی نیز همین رویه ادامه پیدا می کند.
استفاده از موسیقی نیز در جریان بار دهی پادشاه رواج داشته بنا به گفته مسعودی به نظر می رسد بعد از اینکه اجازه بار از سوی پادشاه صادر می شد بار خواه بی صدا و بدون آنکه با سر و دست به جایی اشاره کند به جای خود می نشست . آنگاه پرده دار می گفت «ای فلان تو فلان و فلان آواز را بخوان و ای فلان تو فلان و فلان نغمه را در فلان دستگاه موسیقی بزن».(مسعودی،۲۴۱،۲:۱۳۴۷)
بنا به گفته کریستنسن گویا رسم دیگری نیز در روز بار معمول بوده است و آن دادن درخواست خود به شاهنشاه از طریق «رُقعه» است .(کریستنسن،۲۹۰:۱۳۸۴) چرا که جاحظ نقل می کند که در زمان پادشاهی موسوم به اردوان احمر (یکی از پادشاهان اشکانی ) اگر کسی از حضار استدعایی از شخص پادشاه داشت باید آن را بر رقعه ای می نوشت و قبل ازتنقل به شاه تقدیم می کرد . تا شاه پیش از اینکه مست شود آن را بخواند و بفهمد؛ «اردوان منشوری کرد بدینگونه که هر کس را خواهشی و درخواهی باشد ، بر برگی بنویسد و پیش از وقت بر من عرضه دارد ، مگر پیش از آنکه به کارهای خود پرداخته، اندیشه ام به جایی دیگر معطوف باشد به خواهش او نظر افکنیم و حاجتش روا کنم . و اگر کسی بی هنگام مسئلتی کند ناچار عقوبت ببیند».(جاحظ ،۹۷:۱۳۸۶) گویا بهرام گور این ترتیب را تغییر داد و دستور داد که بارخواه در موقع مستی شاه نیز می تواند عرایض خود را تسلیم خرم باش کند.(کریستنسن،۲۹۰:۱۳۸۴)
استفاده از اسب و یا هر موکب دیگر توسط بارخواه جایز نبود . جز شخص پادشاه که با اسب تا جلوی ایوان می رفت و از همان جلوی ایوان سوار بر اسب می شد، هیچ کس حق نداشت با اسب به حیاط کاخ بیاید.
به اسب اندر آمد به باغ بزرگ جهان ناسپرد جوان سترگ.
(فردوسی،۱۸:۱۳۷۴)
از این رو وقتی بارخواهی با اجازه قبلی شاه با اسب به کاخ می آمد، بزرگترین احترام را برای او یا کسی که او را فرستاده بود قائل بودند. مثلا درمورد فرستاده سلم و تور به درگاه فریدون.(فردوسی،۲۷:۱۳۷۴)
همچنین برای چنین کسی یا برای کسانی که هنگام بار منشور و خلعت و لقب می گرفتند هنگام ترک بار، اسب او را می خواستند. مثلا پس از خلعت گرفتن سام از منوچهر اسب پهلوان را خواستند. (فردوسی،۴۳:۱۳۷۴)
و کسی که مامور خواستن اسب بارخواه بود «بالای خواه »نامیده می شد.
خروشید مرد بالای خواه یکایک بر آمد زدرگاه.(همان جا)
جز این موارد بارخواه دارای هر مقامی که بود می بایست در جلوی کاخ از اسب پایین می آمد و پیاده به دهلیز کاخ می رفت و در آنجا می نشست تا سالار بار برای او اجازه بار می گرفت. روایت زیر اهمیت این مطلب را نشان می دهد وقتی شاه ترکان به دربار هرمزد می آید ،هرمزد با اسب تا دهلیز کاخ می رود . شاه ترکان با دیدن هرمزد از اسب پیاده می شود و بسوی هرمزد می رود. هرمزد پس از زمان کوتاهی همچنان سوار بر اسب به ایوان باز می گردد . شاه ترکان منتظر می ماند تا هرمزد به ایوان خود برسد . آنگاه خود سوار بر اسب می نشیند تا پیش هرمزد رود. ولی پرده دار عنان اسب او را می گیرد شاه ترکان ناچار از اسب فرود می آید و از دهلیز کاخ تا تالار بار پیاده می رود. (فردوسی،۷۱۱:۱۳۷۴)
یکی از ارکان و نشانه های پادشاهی برای هر شاهنشاهی داشتن تخت شاهی بود و در این رابطه نقل است که؛ «پرویز پس از کشتن بهرام سی و هشت سال بزیست اندر پادشاهی که هیچ خسرو آن خواسته گرد نیاورد که وی، نخستین چیز او را تختی زرین بود، و آنرا طاقدیس خواندندی و آنرا چهار پایه از یاقوت سرخ بود. که هیچ مَلک این را نبود».(بلعمی،۱۰۸۹،۲:۱۳۴۱) ولی باید دانست که حکومت ها تخت زرین را چندان بکار نمی بردند مگر زمانی که به مرحله عظمت و توانگری و تجمل خواهی می رسیدند و از آن بعنوان نمادی از ابهت و جلال و شکوه حکومت خود استفاده می نمودند.(ابن خلدون،۴۴۲،۱:۱۳۶۲)
بر طبق گزارش فردوسی خسرو پرویز بر پایه تخت طاقدیس سه تخت نهاده بود یکی پایین تر با تصویر میش و آن جای نشستن دهقانان یعنی نژادگان درجه سوم بود تخت دیگر که در میانه بود از پیروزه بود که جای « دستور» یعنی وزیر بود و یکی بالاتر به رنگ لاژورد که جای اسواران یعنی نژادگان درجه اول بود. پادشاه هرگاه می خواست با وزیر سخنی بگوید، وزیر از جای خود بر می خاست وبه نزد شاه می رفت . (فردوسی،۷۷۵:۱۳۷۴)
نشان های میش و پیروزه و رنگ لاژوردی از نشانه های پادشاهی بودند که در تاج و تخت و جامه و چادر و چتر و مهر و ظروف و فرش ها و دیگر اسباب و آلات دربار نیز بکار می رفت. بر طبق گزارش ابن بلخی در بارگاه خسرو اول سه تخت زر در سمت راست و چپ و پشت خسرو بود که به ترتیب جای نشستن شاهان چین و روم و خزر بود و این تخت ها همیشه آن جا قرار داشت و کسی دیگر اجازه نشستن بر آنها را نداشت. همچنین در جلوی تخت خسرو یک تخت زر بود که جای بزرگمهر وزیر بوده است و پایین تراز آن تخت موبد موبدان و پایین تر از آن چند تخت از بهر مرزبانان و بزرگان دیگر بود و در آنجا نیز جای هر کس معلوم بود . (ابن بلخی،۹۷:۱۳۶۳) این گزارش در شاهنامه نیست و به جای آن آمده است که خسرو اول بر تخت زر با تاج و باره و کمر زرین می نشسته است به نحوی که وزیر در یک دست او و دبیر در دست دیگر او و بزرگان گرداگرد او می ایستادند.
بیامد نشست از بر تخت زر ابا باره و تاج و زرین کمر
به یک دست موبد که بودش وزیر به دست دگر یزدگرد دبیر

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:34:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم