-دانش کارکردی(نحوه بکار گیری از پدیده ها) (انتظاری,۱۳۸۵)
۲- دانش ضمنی و صریح
-دانش صریح :دانشی نظام مند و رسمی که قابل انتقال است.
-دانش ضمنی :معمولا بوسیله یک فرد نگهداری می شود و نتیجه تجربه خود اوست. (انتظاری,۱۳۸۵)
۳- دانش شخصی و سازمانی
– دانش شخصی: دانشی است که توسط افراد به طور فردی خلق شده است
– دانش سازمانی :دانشی که سازمان برای حل مسایل پیش رو خلق می کند.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۴- انواع دانش بر مبنای کارکرد از نظر کوئین[۴] و همکارانش
-دانش درک (دانستن چیه چیزها)ضروری برای سازمان اما برای موفقیت کافی نیست
-مهارت پیشرفته(دانستن چگونگی ها)این سطح برای سازمان ارزش افزوده بالایی دارد
-فهم سیستم (دانستن چرا ها)ارزش بالایی برای سازمانها دارد
-خلاقیت(توجه به چراها)بدون خلاقیت دانش حرفه ای سازمان ممکن است دچار رخوت گردد.(جعفری وکلانتر,۲۶:۱۳۸۲)
۵- دانش رسمی وغیررسمی
ماهیت و محتوای اطلاعات و دانش سازمانی
– دانش رسمی مبتنی بر جملات بایدی و الزامات قانونی است
– دانش غیر رسمی مبتنی بر مفروضات و استدلالها و عقلانیت نهفته در تصمیمات می باشد.
روش تهیه و تنظیم دانش سازمانی
– دانش رسمی براساس قوانین و مقررات و دستور مافوق تهیه می شود
– دانش غیر رسمی بر اساس استراتژی های مدیریت دانش در سازمان و روش های تحقیق و پژوهش تهیه می شود.
هدف
– هدف از خلق دانش رسمی ثبت و نگهداری اطلاعات ضروری سازمان می باشد
– هدف از خلق دانش غیررسمی ثبت و نگهداری دانش سازمانی به منظور تحلیل و توسعه و ترویج آنست
شکل و ساختار
– دانش رسمی در قالب گزارش و دستور جلسه و برنامه و آیین نامه ها ارائه میشود
– دانش غیر رسمی به شکل سیستم های دانش محور و براساس الگوهای مسئله محور ارائه می گردد.
ضرورت و اهمیت
– تداوم فعالیتهای جاری سازمان در گرو تهیه و تنظیم دانش رسمی است.
– ضرورت دانش غیر رسمی در حفظ توسعه و انتشار دانش سازمانی و استفاده از آن به عنوان مزیتی رقابتی است.
دامنه استفاده کنندگان از دانش سازمانی
– استفاده کنندگان دانش رسمی محدود است.
۶- دانش ساختارمند و نا ساختارمند
۷- دانش اظهاری(دانش واقعی) و دانش رویه ای(دانش روش شناختی)(نوناکا,۱۸,۱۹۹۴)
۸- دانش اصلی و دانش فرعی
-دانش اصلی به تشریح مسایل کلی سازمان می پردازد
-دانش فرعی با ارائه عناصر فرعی از دانش اصلی پشتیبانی می کند(تاونلی ,۱۳۸۰)
وان کروخ برای دانش سازمانی ۴ ویژگی بی نظیر بودن و نادر و کمیاب بودن و ارزشمند بودن و غیر قابل جایگذین بودن را قائل است(یمین فیروز,۱۳۸۲:۱۰۰)
ویژگی هایی فوق سبب میشود دانش در سازمان به عنوان عنصری استراتژیک بحساب آید(امیرخانی,۱۳۸۴) کارکنان ماهر و فرهنگ سازمانی، از مشخصه‌ ها و جلوه‌های این منبع راهبردی سازمان‌ها هستند.
چالش‌های مدیریت دانش
سازمان‌های دولتی و خصوصی و محیطی که این سازمان‌ها در آن به فعالیت مشغولند، شدیدا تغییر یافته‌اند.سازمان‌ها ناگزیرند برای سازگاری با محیط متغیر و پر از رقابت، در ساختار خود تجدید نظر کرده و بدین منظور بایستی در مقابل تغییرات محیط انعطاف‌پذیری بیشتری از خود نشان دهند و همچنین برای مدیریت‌ سرمایه‌های دانشی خود به روش‌ها و فنون پیچیده‌تری نیاز دارند. سازمان‌های نوین می‌دانند که:
۱:بخش عمده‌ای از سرمایه‌های علمی آنان به صورت دانش ضمنی‌ (دانشی که از طریق تجربه و ضمن کار به دست می‌آید و به صورت‌ مستند نوشته شده در نیامده است)در دسترس آنان است که این‌ شکل دانش بایستی بیشتر از سوی سازمان مورد حمایت قرار گیرد.
۲:نیازمند مکانیسم‌های منسجمی در جهت تسهیل ترویج‌ مبادله سازمانی هستند.
۳:نیاز است تا فرایندهای کاری سازمان با ویژگی‌های‌ خاص استفاده‌ کنندگان از دانش(مانند جایگاه فرد در سازمان، شایستگی‌های فرد، سبک شناختی و علایق و انگیزه‌های فرد)تطبیق‌ داده شود تا کیفیت کاری افراد را به بالاترین حد ممکن ارتقا دهند.
گرچه تا کنون سیستم‌های مدیریت دانش زیادی پا به عرصه‌ وجود نهاده‌اند و همچنان در حال به وجود آمدن هستند، اما آنها تنها به میزان بسیار اندکی توانسته‌اند نیازهای افراد و سازمان‌ها را در رابطه با دانش سازمانی برآورده نمایند.اغلب این‌ سیستم‌ها از رویکردهای سنتی مدیریت دانش تشکیل شده‌اند و تنها توانسته‌اند از یکی از اجزای چرخه دانش(طبقه‌بندی دانش، ذخیره‌سازی دانش و اصلاح دانش)حمایت موثر به عمل آورند. اینچنین سیستم‌هایی دارای سه محدودیت می‌باشند که در ذیل به‌ توضیح مختصر این محدودیت‌ها می‌پردازیم(قربانی،۱۳۸۸):
*محدودیت مربوط به مدیریت دانش ضمنی
*محدودیت مربوط به توانایی درگیر ساختن استفاده‌ کنندگان‌ دانش در یک مبادله پویا، فعال و مداوم دانش.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...